لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
آثار فردى و اجتماعى ایمان
آثار فردى و اجتماعى ایمان
آثار فردى ایمان
آثار اجتماعى ایمان
آثار فردى و اجتماعى ایمان
ایمان آثار فردى و درونى، و اجتماعى و برونى بسیارى دارد که در اینجا به برخى از آنها اشاره مىکنیم:
آثار فردى ایمان
1. لذت معنوى و انبساط روحى: ایمان در وجود انسان، لذتى وصف ناپذیر ایجاد مىکند البته هر مرتبه از ایمان با چنین لذتى همراه نیست. لذات انسان در عالم دنیا دو دسته است:
الف: لذاتى که اعضا و جوارح ظاهرى از ارتباط با عالم ماده کسب مىکنند. چشم از دیدن زیباییها، گوش از شنیدن صداى خوش و شامه از رایحه دل انگیز لذت مىبرد.
ب: لذاتى که مادى نیستند و ابزار و آلاتشان نیز اعضاى محسوس نیست. مانند لذت شهرت و مقام، احساس موفقیت و در بعد انسانى خدمت به همنوع. گاه دلبستگى به خدا و رسول (ص) و اولیاى الهى به مرتبهاى مىرسد که در انسان لذت شعف انگیز و ویژهاى پدید مىآورد. این لذت با لذتهاى بالا متفاوت است. میان لذتهاى مادى و معنوى از دو جهت اختلاف است:
1. لذات معنوى قوىتر و ژرفتر از لذایذ مادى هستند.
2. لذتهاى معنوى پایدارترند.
در روایات از این لذات گاهى به «طعم ایمان یا حلاوت ایمان» تعبیر کردهاند و این البته از باب تشبیه معقول به محسوس است و الا حقیقت آن، فوق این معانى است.
طعم و شیرینى ناشى از ایمان براى هر کسى قابل ادراک نیست. این لذت از آن کسانى است که هم به لحاظ درونى و نفسانى و هم به لحاظ اعمال بیرونى شرایط خاصى دارند.
امام صادق (ع) فرمودهاند:
حرام على قلوبکم ان تعرف حلاوة الایمان حتى تزهد فى الدنیا [1]
بر دلهاى شما درک حلاوت ایمان حرام شده است مگر آنکه نسبت به دنیا زهد بورزید.
زهد امرى درونى است. در روایتى دیگر، نمونهاى از اعمال بیرونى ذکر شده است:
قال على علیه السلام: لا یجد عبد طعم الایمان حتى یترک الکذب، هزله و جده. [2] بنده طعم ایمان را نمىچشد مگر آنکه از دروغ، به صورت شوخى و جدیش احتراز کند.
اما ما چرا طعم ایمان را نمىچشیم؟ پاسخ، یک کلمه است: «دلبستگى به دنیا!» و کسى که حلاوت ایمان را درک کرد، با گرایش به دنیا به تدریج طعم ایمان در ذائقهاش محو مىشود . نمونه این افراد مؤمنانى هستند که با پوشش شرعى، به نحو گستردهاى به خواستههاى نفسانى پاسخ مىدهند. رسول الله (ص) فرمودند:
من کان اکثر همه میل الشهوات نزع من قلبه حلاوة الایمان
کسى که بیشترین همتش اطفاى شهوات است، حلاوت ایمان از دلش کنده مىشود.
از ظاهر روایت مىتوان دریافت که «میل به شهوات» ناظر به امر حرام نیست، شهوات حلال نیز درک طعم ایمان را از بین مىبرد. آنکه وقتش در اغلب موارد صرف خوشگذرانیهاى حلال و مباح مىشود، در نهایت نعمت درک طعم و لذت معنویات را از کف مىدهد.
2. تغییر نگرش: انسانى که به مراتبى از ایمان دست مىیابد، نگرش به اشیا و اشخاص با نگرش اهل دنیا متفاوت مىشود. نفع و ضرر در نزد او غیر آن است که در نزد اهل دنیا است. اهل دنیا، رسیدن به
ان من حقیقة الایمان ان تؤثر الحق، و ان اضرک، على الباطل و ان نفعک [3] بدرستیکه از حقیقت ایمان آن است که مقدم بدارى حق را بر باطل اگر حق تو را ضرر رساند و باطل تو را نفع رساند.
امیر المؤمنین (ع) فرمود:
لا یجد عبد طعم الایمان حتى یعلم. . . و أن الضار النافع هو الله عز و جل [4]
مؤمن طعم ایمان را نمىچشد. . . به درستى که ضار و نافع را حضرت حق تعالى بداند.
3. آرامش روح: آنگاه که مؤمن به درجهاى از ایمان واصل شد، تکالیف و دستورهاى محبوب را با قلبى مطمئن انجام داد، به آرامش روحى خاصى دست مىیابد. قرآن شریف مىفرماید:
«هو الذى انزل السکینة فی قلوب المؤمنین لیزدادوا ایمانا مع ایمانهم و لله جنود السماوات و الأرض و کان الله علیما حکیما». [5]
تحقیق درباره آثار فردى و اجتماعى ایمان