لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"
فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحات:55
رویکرد فرهنگشناسان
از اولین روزهای آغاز پژوهش در ارتباطات جمعی دیدگاههای متفاوتی از سوی «فرهنگشناسان» در مورد وسایل ارتباط جمعی شکل گرفت. شکلگیری چنین دیدگاههایی بهخصوص تحتتأثیر علوم انسانی (اعم از ادبیات، زبانشناسی و فلسفه) قرار داشت؛ دیدگاههایی که از اکثر گرایشهای علوم اجتماعی در مباحث رایج و مشهور علوم ارتباطات، متمایز بودند. در برخی نقاط و یا بعضی از موضوعات، هر دو روش با هم یکی شده و منطبق میگردند اگر چه اختلاف اساسی در نحوة نگرش و روشهای تحقیق باقی میماند.
ارایه بیانی ساده از محتوای دیدگاه فرهنگشناسان، کار آسانی نیست اما معمولاً این کار با توجه به نظرات موجود در یک متن علمی و تعبیر و درک معانی موجود در آن انجام میپذیرد. فیسک (1981) فرهنگ را چنین تعریف میکند: «فراگرد مستمر تولید معنا که ناشی از تجربة اجتماعی ماست» این دیدگاه که فرهنگ را فراگردی سیال میداند، با دیدگاه قدیمیتر در تعارض است؛ دیدگاهی که فرهنگ را با الگوهای ثابت و یا نتایج فعالیتهای فرهنگی (خصوصاً اشیاء فرهنگی دارای ارزش) برابر میدانست. دریافت مفهوم فرهنگ مستلزم خوانش (قرائت) متون است، اصطلاحی که شامل دامنة وسیعی از مواردی است که به صورت نمادین رمزگذاری شده است. مواردی چون کالاها، لباسها، زبان، فعالیتهای اجتماعی و تصور بیشتر قراردادی در مورد همة انواع تولیدات رسانهها (مانند: برنامههای تلویزیون، کتابها، ترانهها، فیلمها و غیره). رهیافت فرهنگشناسان شامل همة جنبههای تولید، اَشکال و دریافت متون در معنا و گفتمانهایی که پیرامون آن وجود دارد، میباشد. در این حال، رسانههای جمعی به ناچار در دامنة تغییرات مطالعات فرهنگی میافتد؛ مطالعاتی که دامنة تغییر مرجع وسیعی دارد و فقط موضوعات و نظریههای اندکی وجود دارد که همدیگر را پوشش دهد.
ارتباطات و فرهنگ
جیمز کرِی (1975) نظریهای در چارچوب مدل آیینی به عنوان جایگزین نظریه «انتقالی» ـ که تئوری مسلط در ارتباطات محسوب میشد ـ پیشنهاد کرد. او از روشی در مطالعة ارتباطات و جامعه حمایت کرد که در آن فرهنگ نقش محوری مییابد. او میگوید: «زندگی اجتماعی فراتر از قدرت و تجارت است... زندگی اجتماعی شامل مشارکت در تجربه زیبایی شناختی، عقاید دینی، ارزشها و احساسات فردی و باورهای روشنفکرانه ـ نظم آیینی ـ نیز میباشد.» (کرِی، 1988، ص 34) . در این راستا او ارتباطات را فراگردی نمادین توصیف میکند که واقعیت در آن ساخته، نگهداری و بازسازی میشود و انتقال مییابد. (ص 23)
برای فهم بیشتر رابطة میان ارتباطات جمعی و فرهنگ نیازمند دقت بیشتر در مورد مفهومی میباشیم که خود را به عنوان موضوع مطالعه معرفی میکند. زمانی که از اصطلاح «فرهنگ» استفاده میشود، این مسأله خود به شیوه مختلف مشکلاتی را پدید میآورد؛ مشکلاتی که خود انعکاسی از پیچیدگی این پدیده است. کرِی فرهنگ را به عنوان یک فرایند معرفی میکند اما میتوان فرهنگ را به برخی از صفات مشترک موجود در یک گروه انسانی مرتبط دانست (صفاتی چون محیط مادی، ابزار، مذهب، مراسم و فعالیتها با همه روشهای زندگی). فرهنگ همچنین میتواند در ارتباط با متون و اشیاء نمادین دیده شود؛ اشیاء نمادینی که معانی خاصی را به وسیله و برای مردمی با هویت فرهنگی معین در بردارد.
به سوی تعریف فرهنگ
پس از استخراج نکتههای اصلی موجود در کابردهای متفاوت از اصطلاح «فرهنگ»، میتوان ویژگیهای ذیل را برای آن برشمرد.
اولاً فرهنگ چیزی است جمعی و دیگران در آن سهیماند (هیچ فرهنگ فردی خالصی وجود ندارد). ثانیاً فرهنگ باید در قالب نمادین بیان شود. چه برخی از آنها موردنظر باشد یا نباشد. ثالثاً فرهنگ دارای برخی الگوهاست؛ این الگوها بعضیها نظام (Order) و بعضی دیگر روال (قاعده) است. بنابراین دارای ابعاد قابل ارزیابی خواهد بود (البته این در صورتی است که میزان مطابقت با یک الگوی مبتنی بر فرهنگ موردنظر باشد). رابعاً فرهنگ دارای استمراری پویا، در طول زمان (بوده و یا) هست (فرهنگ تغییر میکند و تاریخچه و آیندهای بالقوه دارد).
شاید عمومیترین و زیربناییترین ویژگی فرهنگ، ارتباطات است. زمانی که فرهنگها نتوانستند پیشرفت کنند و باقی بمانند و یا نتوانستند توسعه یابند و یا بهطور معمول به موفقیت دست یابند، زمانی بود که ارتباطات در آن وجود نداشت. سرانجام برای مطالعة فرهنگ باید جایگاه آن را تعیین کنیم. اساساً سه جایگاه برای مطالعة فرهنگ وجود دارد. مردم، اشیاء (متون و مصنوعات) و فعالیتهای انسانی (یعنی رفتارهایی که در اجتماع شکل یافته است).
هر یک از جنبههای تولید و استفاده از رسانههای جمعی، دارای یک بُعد فرهنگی است و این موضوع دلالتهای آشکاری را بر لزوم مطالعة ارتباطات جمعی به دست میدهد. ما میتوانیم مردم را به عنوان تولیدکنندگان متون رسانهای مدنظر قرار دهیم؛ متونی که دارای بار فرهنگی است. یا آنها را به عنوان خوانندگان این متون بررسی کنیم؛ متونی که مردم مفاهیم فرهنگی از آن دریافت میکنند؛ همان مفاهیمی که در بردارندة دلالتهایی برای دیگر ابعاد زندگی اجتماعی آنهاست.
مقاله درباره ارتباطات جمعی وفرهنگ