فرمت فایل :word (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد صفحات 31 صفحه
چکیده:
هدف از انجام این تحقیق بررسی روابط بنیادی میان عواملی چون قابلیتها، فرآیندها و نحوۀ عملکرد در زمینۀ مدیریت دانش و ضمناً برای اجرای کارآمد مدیریت دانش و اطلاعات دستورالعمل های راهبردی را نیز ارائه می کند. از این رو نویسندگان این پژوهش، در یک تحقیق بسیار وسیع، 68 شرکت کره ای فعال در حوزه های صنعتی مختلف را که استراتژی مدیریت دانش را اتخاذ کرده بودند مورد ارزیابی قرار دادند و بدین منظور 215 پرسشنامه را در میان آنها توزیع کردند. با بررسی ارتباط میان روابط فرض شده در بالا و اطلاعات جمع آوری شده پژوهشگران دریافتند که به لحاظ آماری رابطه بسیار مهمی میان قابلیتهای بالقوه مدیریت دانش، فرآیندها و تحقق و اجرایی نمودن آن در محیط کار وجود دارد.
نتایج عملی این تحقیق نیز با فرضیه مهم و استراتژیک کارت امتیازات تراز (BSC) همخوانی دارد.
1- مقدمه:
ماهیت مدیریت دانش عبارت است از اصلاح عملکرد سازمانی که با به کارگیری فرآیندهای نظیر کسب دانش، تبدیل دانش به گونه ای مفید، اجرایی کردن دانش و استفاده از آن، دفاع از آن به شیوه ای نظامند و هدفمند به دست می آید. مدیریت دانش را می توان در برخورد ابتکاری سازمان با افراد به منظور یافتن شیوه های خلاقانه حل مشکل یافت. امروزه ماهیت پویایی بازار تجارت یک اهرم رقابتی در میان شرکتها محسوب می شود و شرکتها نیز از سرمایه های علمی خود را به عنوان یک اصل در نوآفرینی که در طول زمان نیز تداوم پذیراست تثبیت و تجمیع می کنند.
شرکتهای بسیار زیادی نیز به منظور تداوم فعالیت تجاری شان تجاری شان تلاشهای گسترده ای را در زمینه مدیریت دانش آغاز کردند. در پژوهش اولیه، فاکتورهای لازم برای مدیریت کارآمد دانش مورد ارزیابی قرار گرفتند. بیشتر مطالعات پژوهشگران متکی بر مطالعه ارتباط میان قابلیتهای بالقوه مدیریت دانش، فرآیندها و نحوه اجرایی نمودن آنها می باشد و مابقی مطالعات بر رابطه میان قابلیتها و عملکرد سازمانی تأکید دارند. ذکر این نکته ضروری است که علی رغم تحقیقات انجام شده همچنان مطالعات تجربی و عملی محدودی وجود دارد که در آنها چهارچوب یک الگوی منسجم همانند کارت امتیازات تراز برای اجرای مدیریت دانش ارائه شده باشد.
لی و چوی (2003) معتقدند ارائه دورنمایی منسجم از متغیرهای دانش که متکی بر تئوری های مرتبط باشد الزامی است و از این رو، یک چارچوب تحقیقی نظام یافته را پیشنهاد میکنند که در آن مدیریت دانش را با متغیرهایی چون به کارگیری دانش، فرآیندها، میانگین خروجی و عملکرد سازمان مورد ارزیابی قرار می دهند.
نکته کلیدی در درک موفقیت و شکست مدیریت دانش در داخل سازمانها عبارت است از شناسایی و ارزیابی فاکتورهای گوناگونی که در سنجش عملکرد مدیریت دانش با یک معیار (تراز) معین مانند BSC ضروری می باشند.
در این تحقیق ما به بررسی روابط زیربنایی فاکتورهای گوناگون موجود در زنجیرۀ سنجش مدیریت دانش می پردازیم. دستورالعمل های راهبردی لازم برای اجرای موفقیت آمیز مدیریت دانش را مطرح می کنیم. برای نیل به این هدف، به اصول زیربنایی موجود در زنجیره سنجش مدیریت دانش از طریق بررسی کارهای انجام شده درباره قابلیتها، فرآیندها و اجرایی کردن مدیریت پی بردیم و چارچوب مدیریت منسجم را پیشنهاد کردیم. ضمنا تحقیق وسیعی را نیز بر روی شرکتهای کره ای که مدیریت دانش را اتخاذ کرده بودند و در صنایع گوناگون فعال بودند انجام دادیم و روابط تصادفی میان اصول بنیادی زنجیره سنجش مدیریت دانش را به شیوه آنالیز عامل تثبیت (CFA) و نیز آنالیز معادله ساختاری (SEA) اثبات کردیم
تحقیق درباره بررسی عوامل انسانی ومهندسی محیط کاردر فرآیند ساخت و تولید