لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 41
بسمه تعالی
«زن» از دیدگاه آمار جهانی
چکیده:
لطیف جعفری
عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی – دانشجوی دکتری روانشناسی مشاوره از دانشگاه جهانیهاوائی
زنان به عنوان نیم تنة جامعة بشری با همة مشکلات و مصائب دنیای انسانی مواجهند و چه بسا بیشتر از مردان هم از این همه معضلات اجتماعی آسیب میبینند. مواردی مثل مرگ و میر زنان در طول دوران حاملگی، مشکلات بی توجهی و کم توجهی در خانواده و محرومیت در استفاده برابر و مناسب با مردان از حقوق اجتماعی، ضعف ساختار فرهنگی و آموزشی و خدماتی، واقعیتهای رسمی و تکان دهندهای هستند که توجه مضاعف دولتها و ملتها را میطلبد.
آمار منتشر شده در اقصی نقاط جهان حاکی از مظلومیت گستردة زنان در زمینههای مختلف است: اشارهای به وضعیت ساختار جمعیت و زندگی، ازدواج و طلاق، برخورداری از حقوق اجتماعی، خدمات بهداشتی، باروری و مرگ و میر، خشونت فیزیکی و جنسی، زندانی شدن، بی خانمانی، انتظارات زنان از جامعه و خانواده، فعالیت اقتصادی، مدیریت و فعالیتهای سیاسی و اَشکال آموزشی زنان از جمله مواردی است که مطابق آمار رسمی صادر شده از کشورهای مختلف جهان، در این تحقیق بدان پرداخته شده است.
اطلاعات جمعآوری شده در این مجموعة پژوهشی عمدتاً از منابع و مجلات خارجی از طریق مراجعه به پایگاهها و مراکز اطلاع رسانی و نیز از منابع داخلی (به روش مروری – کتابخانهای) دریافت و تنظیم شده و یافتههای حاصل از این گردآوری آماری نشان میدهد که موقعیت اجتماعی زنان نسبت به مردان در سطح بسیار پائینی قرار دارد. و نتیجة تحقیق ما را متوجه این مطلب میکند که سازمانهای ملی و بین
المللی، در حد حقوق انسانی و بشری به وظائف خود در قبال زنان جهان نپرداخته اند، دولتهای بسیاری علیرغم اینکه از جوامع توسعه یافته بوده و نیز حکومتها (غالباً در جهان سوم) نسبت به حقوق اجتماعی و انسانی زنان بیتوجه یا بیاعتقاد هستند. ضمن اینکه به آمارهای ارائه شده نیز نمیتوان چندان امیدوار بود که بیانگر همة حقایق باشند.
جمعیت
جمعیت از دو جنس زن و مرد تشکیل شده و زنان تقریباً نصفی از کل مردم جهان را تشکیل میدهند. در ساختار جمعیتی تعداد پسران هنگام تولد بیش از تعداد فرزندان دختر است لیکن تحت تأثیر مرگ و میر ومهاجرت ثابت نمانده و تغییر مییابد. معمولاً جمعیتهایی که نسبت مردان به زنان آنها حدود05/1 باشد دارای نسبت جنسی طبیعی هستند. مهاجرپذیری که در آن معمولاً نسبت مردان بیش از زنان است باعث افزایش نسبت جنسیتی جمعیت میشود و زیاد یا کم شماری مردان یا زنان روستایی بالاتر از سطح طبیعی و در نقاط روستایی به دلیل مهاجرفرستی آنها کمتر از سطح طبیعی است.
نسبت جنسیتی قبل از تولد، در برابر هر 100 نطفة دختر تعداد 145-125 نطفة پسر است که به هنگام تولد از نسبت تولد تعداد پسر کاسته شده بعد از تولد هم این نسبت تدریجاً کم شده تا اینکه در حدود 25-20 سالگی نسبت پسر و دختر برابر میشود. تداوم این روند کاهش جنسیتی در 80-70 سالگی به حتی 30 نفر مرد هم میرسد. زن و مرد به لحاظ تفاوتهای فیزیکی زیستی و روانی خود از نقاط قوت و ضعفهای متفاوت برخوردار بوده که گاهی با سوء استفاده و یا کم توجهی هم مواجه میگردند.
زندگی:
در تمامی نقاط جهان زندگی و طول عمر زنان بیشتر از مردان است. چه آنهایی که اولاد بیشتر و یا کمتر دارند. این امر آشکارا با حضور دختران در حوزههای تعلیم و تربیت مرتبط است. کلیدی که نه تنها به پیشرفت اقتصادی و اجتماعی بلکه به تساوی فرصتهای میان جنس زن و مرد نیز وابسته است.
بین سالهای 1970-1990 طول عمر زنان بطور قابل ملاحظهای در تمام نقاط جهان افزایش یافته است. این افزایش در کشورهای توسعه یافته میان 8-9 سال و در میان ملل در حال توسعه 4 سال بوده است.
این امر بدین معناست که در مناطق توسعه یافته، زنان بطور متوسط 5/6 سال بیشتر از مردان زندگی میکنند. تفاوت در مناطق در حال توسعه بالغ بر 5 سال در امریکای لاتین ، و خود ایالات متحده 5/3 سال ، و در آسیا و پاسیفیک 3 سال است. آمار منتشر شده از امریکا نشان میدهد که زنان تمایل بیشتری به جدایی در سالهای
دانلود پروژه زن از دیدگاه آمار جهانی 27 ص