لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
مقدمه :طلاق تنها حلال ناخوشایندی است که به زندگی مشترک زوجین پایان می دهد . این مساله علل و عوامل مختلفی دارد که در این نوشتار به آن می پردازیم .تعریف طلاق :طلاق یعنی جدائی .طلاق احساس باخت و بازنده بودن در ارتباط زناشوئی است و این احساس ناخوشایند ی است که زن و مرد برای خروج از آن تصمیم به جدائی می گیرند . طلاق یک واقعه نیست بلکه فرآیندی است که طی سال یا سالیان متمادی بین زن وشوهر شکل می گیرد وبا رسیدن به مرحله حاد و جدائی پایان می پذیرد . علل وعوامل طلاق در جامعه :عوامل متعددی باعث طلاق می شود که ما ابتدا آنها را به دو دسته تقسیم می کنیم : 1 - علل طلاق در جوامع سنتی 2- علل طلاق در جوامع صنعتیالف - علل طلاق در جوامع سنتیمسائل ومشکلات مالیاعتیاد وجود همسر جدید خشونت و بد رفتاری مردان (و عدم تحمل خشونت مثل گذشته توسط زنان )دخالت های دیگران ب- علل طلاق در جوامع صنعتی۱- عدم تعلق خاطر زن ومرد به همدیگر. در اینحالت زن و مرد احساس می کنند دیگر از نظر عاطفی و روحی نمی توانند به همسر خود کمکی کنند یا کمکی بگیرند . ۲- افزایش آگاهی زنان از حقوق خود.۳- اختلاف سلیقه بین زوجین .۴- عدم تحمل خشونت مثل گذشته توسط زنان ۵- بهم ریختگی و نابسامانی روابط خانوادگی و عدم انسجام خانواده (قبلا افراد با فامیل ،همسایه ویا با هم طایفه یا با هم محله خود ازدواج می کردند و ازدواج با تمهیدات خاص و تحت نظارت خانواده بود ولی اکنون افراد تابع خانواده نیستند و فردگرائی توسعه یافته است و این امر یکی از علل افزایش طلاق است ). . ۶-عامل اقتصادی(الف . زن و مرد خواهان استقلال مالی اند و در نتیجه در این حالت همکاری و هماهنگی بین آنها کم می شود.ب- استقلال مالی زنان باعث عدم اتکای آنان به شوهرانشان می شود + خشونت تاریخی مردان علیه زنان و عدم تحمل خشونت توسط زنان مثل گذشته و در نتیجه طلاق . ج- مشکلات اقتصادی + تورم + چندشغلی بودن افراد + دور از هم بودن =عدم ارضای نیازهای عاطفی همدیگر = عدم تعلق خاطر و در نتیجه طلاق) ۷- بالا رفتن سطح سواد و آگاهی زنان و عدم تحمل و زیر بار زور نرفتن و افزایش درخواست طلاق توسط این دسته از زنان۸- نگاه مرد سالارانه جامعه نسبت به زنان ودختران مثل قوانین کشور(مردهر وقت بخواهد می تواند زنش را طلاق بدهد) ۹- رواج دوستیهای به اصطلاح خیابانی (عدم شناخت کافی از جنس مخالف . زیرا دوستیها سطحی است و دو طرف خیلی از مسائل را با هم مطرح نمی کنند.)۱۰-عدم همسانی در ازدواج (هم کفو نبودن ):بخصوص در زمینه های (اقتصادی .تحصیلی . سنی . فرهنگی و مذهبی ، شغلی ، هوشی -روانی ، نژادی، محل سکونت (شهری یا روستائی بودن ) ، زبانهر چه از لحاظ موارد فوق تشابه بیشتر باشد .طلاق کمتر صورت می گیرد.عدم تشابه طبقاتی (زیرا که امکانات اجتماعی متفاوت معمولا” دیدگاههای مختلفی را بوجود می آورد .۱۱- تشریفات ازدواج ، سنت های افراطی و تفریطی ۱۲- فقدان سیستم های حمایت اجتماعی مثل وجود اعضاء خانواده آگاه . ۱۳- نبود سیستم مشاوره مناسب (فقدان افراد متخصص در رشته مشاوره خانواده ). فقدان دوستان آگاه و دلسوز .۱۴- بیماری روانی شدید یکی از زوجین مثل وسواس . سوء ظن عدم تشابه طبقاتی (زیرا که امکانات اجتماعی متفاوت معمولا" دیدگاههای مختلفی را بوجود می آورد .۱۵.برطرف نشدن نیاز جنسی زوجین(که ممکن است باعث اعتیاد، روابط جنسی خارج از سیستم خانواده ، مشکلات جسمی و روانی زوجین . ودر نهایت منجر به طلاق شود )۱۶- کاهش قباحت طلاق در بین افکار عمومی ۱۷- فحشاء و روابط جنسی خارج از سیستم خانواده۱۸- بی خانمانی و فقر۱۹- عدم شناخت کافی از همدیگر در قبل از ازدواج .
دانلود پروژه تعریف طلاق