فرمت :WORD تعداد صفحه :337
مقدمه
حدود یک سال پیش که به دنبال انتخاب موضوعی جهت پروژه و سمینار خود بودیم، هدفمان را دستیابی به یک موضوع جدید و همه گیر قرار دادیم.
پوکی استخوان و ارتباطش با نحوة تغذیه، سرطان و تغذیه، تغذیة دوران بارداری همه و همه جز موضوعات تکراری بودند که همواره به عنوان موضوع سمینار و پروژة دوستانمان، برروی بُرد دانشکده خودنمایی می کرد. طی مشورت با استاد گرانقدر سرکار خانم طباطبائیان به این نتیجه رسیدیم که کمی هم به مشکلات خود فکر کنیم. واقعاً چرا اینهمه بیحوصلگی و سردردهای گذرا که شاید ماهیانه تنها یکبار به سراغمان می آمد؟ پس از پرس و جوی بسیار از اساتید و بررسی پژوهشهای به چاپ رسیده، به این نتیجه رسیدیم که تعداد بیشماری، قربانیان سندرم پیش از قاعدگی (PMS) هستند. گاهی شرایط طبیعی مشکلاتی را ایجاد می کند که به ظاهر جز تحمل و انطباق با آنها کاری نمی توان کرد. مثلاً حالتی را تصور کنید که بطور منظم و در فواصل زمانی معین به بیماری خاصی مبتلا شده و مجبور به تحمل آن باشید. حداقل در یک مورد این مسأله واقعیت داشته و زنان همه ماهه با چنین مسأله ای روبرو هستند. عادت ماهیانه، پدیده ای است که در 30 تا 40 درصد زنان علائم آن به قدری شدید است که بعنوان یک بیماری شناخته می شود. (PMS) چنانچه عادت ماهیانه از 13 سالگی آغاز و تا 50 سالگی ادامه یابد و هر تجربة آن 55 روز از یک دوره 28 روزه را به خود اختصاص دهد، هر زن بطور متوسط 7 سال از عمرش را با این پدیده سپری می کند و این امر اهمیت توجه به این حالت را نشان می دهد.
علاقه و توجهمان به شناخت PMS موجب گردید تا خواستار برقراری تماس با مبتلایان به این سندروم شویم ولی این خود نیازمند وجود یک رابطه بین ما و بیماران بود. طی تحقیقاتی و با همکاری مدیر مؤسسه پژوهشی – تحقیقاتی طعام اسرار – جناب دکتر شیخ روشندل – که خود شخصاً به طبابت و درمان این دسته از بیماران می پرداختند، گروهی را بعنوان نمونه انتخاب کردیم و با توجه به علاقه ذاتیمان به داروهای گیاهی به پیشنهاد جناب دکتر روشندل فرضیه تأثیر گیاه مرمکی برروی PMS را مطرح نمودیم. هرچه پیشتر می رفتیم عوارض منفی داروهای شیمیائی – هورمون درمانی و آرام بخشها بر ما روشن تر می شد.
بعد از 4 ماه تحقیق و بررسی؛ نتایج به بار نشست و هم اکنون خوشنودیم که قدمی هرچند کوچک در زمینهی اطلاع رسانی به زنان جامعه یمان برداشته ایم. امیدواریم دیگر شاهد اختلافات خانوادگی که همگی از کج خلقی ها و آشفتگی های دوران قبل از عادت ماهانه نشأت می گیرد نباشیم. بارها از زبان نمونه هایمان شنیده ایم که می گفتند: «چرا هیچ کس تابحال در مورد این سندروم چیزی نگفته است؟ مگر نه این است که تمام زنان بطور طبیعی در اواخر سیکل قاعدگی این مشکلات را تجربه می کنند؟!» لازم به ذکر است که ما بحثمان را به 5 بخش اصلی تقسیم کرده ایم:
- در بخش نخست به بررسی سیکل ماهانه و بیماریهای رایج پرداخته ایم که طرح آن به عنوان آغاز مباحث ضروری به نظر می رسد.
- در بخش دوم به معرفی سندروم و زمینه ها و علت های بروز آن پرداخته ایم.
- در بخش سوم روشهای درمانی گوناگون این بیماری را مورد بررسی قرار داده ایم.
- بخش چهارم مربوط به گیاه داروئی مرمکی و اثر آن بر کُلّ سیستم های بدن می باشد.
- در این بخش بطور جداگانه، نتایج یک مطالعة آماری بر زنانی ایرانی را که توسط خودمان صورت گرفته است، شرح داده ایم.
مدعی نمی شویم که بهترین آنچه را که می شد ارائه داده ایم امّا با توجه به کمی منابع موجود در زمینة این سندروم و حتی گیاه مُرّمکی چه در داخل و چه خارج از کشور و آشنایی نه چندان زیاد متخصصان داخلی با این سندروم، سعی کرده ایم تا مجموعه ای در خور را آماده سازیم که امیدواریم مورد توجه قرار گیرد.
در خاتمه باید از زحمات بسیار زیاد استاد گرانقدر سرکار خانم طباطبائیان که با سعة صدر به راهنمایی ما پرداختند و همچنین جناب آقای دکتر شیخ روشندل – مدیر مؤسسة پژوهشی – تحقیقاتی طعام اسرار – که اگر الطاف ایشان نبود مطمئناً سیر این تحقیق غیرممکن بود تشکر نموده و با قدردانی از همة کسانی که ما را در جمع آوری و گردآوری مطالب یاری دادند بحث خود را آغاز می کنیم.
فصل اول
سیکل قاعدگی
قاعدگی زمانی آغاز می گردد که استروژن به سطح مشخصی برسد. بسیاری از فاکتورهای زندگی مدرن قادرند این زمان را به جلو بیندازند این فاکتورها نظیر رژیم های غذائی حاوی استروژن فراوان – گوشت، تخم مرغ، لبنیات و ... مصرف گوشت و انواع طیور (بدلیل افزایش شیر و فربه کردن و تولید بیشتر تخم مرغ به حیوانات انواع داروهای حاوی استروژن داده می شود که پس از ذبح مقادیری از این مواد در بدن حیوان باقی می ماند) و در معرض ترکیبات مشابه استروژن قرار گرفتن خود باعث افزایش سطح استروژن در بدن گشته و انتشار آنرا باعث می شود. در نتیجه بالا رفتن استروژن در بدن زنان اثری بر هورمون دیگر زنان تحت عنوان پروژسترون وارد شده که اصطلاحاً تحت عنوان پدیدة نفوذ یا غلبة استروژنی شناخته می شود. این وضعیت زمینه ساز بسیاری از مشکلات رایج در سلامتی زنان می باشد، بطوری که متخصصان بیماریهای زنان در اکثر حالات غیرطبیعی بیمارانشان از قبیل PMS، دمدمی مزاج، خونریزی زیاد، آندومتریوز، فیبروئید، کیستهای تخمدانی و بیماریهای فیبروسیتیک نیز افزایش ناگهانی استروژن را عامل اصلی می دانند. اعتقاد به چنین فرضیه ای امروزه به چنان حدی از باور رسیده است که حتی دلیل اغلب مشکلات تولید مثلی در زنان غربی نیز نسبت بالای استروژن در بدن آنها عنوان می شود.
(A روند فعالیت سیکل ماهانه
سیکل قاعدگی را می توان از دو دیدگاه زیر مد نظر قرار داد: 1-دیدگاه بالینی بصورت خونریزی دوره ای؛ و 2-دیدگاه تئوریک ترنورواندوکرین پایه. دانش لازم در مورد هر دو دیدگاه بالینی و پایة سیکل قاعدگی در دسترس است و در این بخش تلاش خواهد شد تا این دو دیدگاه در هماهنگی با یکدیگر مورد بحث قرار گیرند.
سیکل قاعدگی از دیدگاه بالینی
قاعدگی عبارت از خونریزی دوره ای رحمی است که اکثر زنان در سنین باروری آن را تجربه می کنند. قاعدگی طبیعی، ریزش دوره ای اندومتر ترشحی رحم است که در اثر کاهشی در تولید استرادیول و پروژسترون بعلت پسرفت جسم زرد، رخ می دهد.
وضعیت زمانی سیکل قاعدگی
ارتباط قاعدگی با سیکل گردش ماه، تنها یک تصور رومانتیک است. برخلاف باور عامه مردم، سیکل قاعدگی در اغلب زنان همانند «گردش ساعت» تکرار نمی شود. متخصصین بیماریهای زنان برای بدست آوردن اطلاعاتی از حالت طبیعی قاعدگی، بطور معمول پرسشهائی را در مورد فاصلة قاعدگی، نظم فواصل قاعدگی، مدت طول کشیدن خونریزی قاعدگی و حجم خونریزی، از بیمار بعمل می آورند.
Treloar و همکاران، اطلاعاتی را در مورد فواصل قاعدگی و نظم این فواصل در زنان سفیدپوست مطالعه شده در دانشگاه مینه سوتا، منتشر کردند. در این مطالعه، اطلاعات بصورت آینده نگر در طول 30 سال جمع اوری شده بودند و تعداد 275947 مورد سیکل قاعدگی برای تجزیه و تحلیل در دسترس قرار داشتند. (جدول 1-1)
طول مدت سیکل معمولاً در هر ماه به میزان 2-1 روز متغیر بود و تنها 50 درصد زنان سیکلی در محدودة 30-26 روز داشتند که در تعریف فاصلة به اصطلاح تیپیک 28 روز می گنجید. در اکثر زنان، قاعدگی برای اولین بار در سن 13 سالگی (با محدوده طبیعی 16-8 سالگی) آغاز می شود و در سن 52 سالگی (با محدودة طبیعی 55-45 سالگی) خاتمه می یابد. در محدودة سنی 20 تا 40 سالگی، زنان بیشترین نظم را در سیکل های خود نشان می دهند و در سالهای بلافاصله بعد از منارک و قبل از یائسگی، تغییرپذیری این سیکل ها بیشتر است. با این وجود باید توجه داشت که مدت میانگین سیکل قاعدگی «طبیعی» از 87/28(75/2) روز در سن 20 سالگی، به حد میانگین 8/26 (2) روز در سن 40 سالگی، کاهش می یابد. محققین از طریق مشاهده و بررسی تعداد زیادی از زنان سالم بالای 30 سال، به این نتیجه رسیده اند که مقادیر مربوط به طول مدت سیکل های قاعدگی، در پیرامون یک منحنی توزیع بیولوژیک طبیعی تجمع می یابند؛ در مورد هر زن، معمولاً این مقادیر در پیرامون یک مقدار که برای وی حالت معمول دارد، تغییر می یابند. در خلال چند سال اول بعد از منارک و همچنین درست قبل از یائسگی، زنان انحرافات وسیعتری از مقدار میانگین را تجربه می کنند. مفهوم «محدوده طبیعی» دربرگیرندة انحرافاتی است که در 50 درصد زنان در سن 25 سالگی که طول مدت سیکل های آنان کمتر از 27 و یا بیشتر از 31 روز است، رخ می دهند.
با مراجعه به مطالعات بعمل آمده برروی تعداد زیادی از زنان در طول مدت زمانی قابل توجه، محدوده های طبیعی مشخص شده اند، بطور کلی، سیکل های کمتر از 24 روز را پلی منوره و سیکل های بیش از 35 روز را اولیگومنوره می نامند. بعدها مشخص شد که اکثر سیکل های توأم با تخمک گذاری (که با موج سریع ترشح LH و سطح طبیعی پروژسترون فاز لوتئال مشخص می شوند)، از 24 تا 355 روز متغیر هستند.
جدول 1-1 حد میانگین و محدوده های 5% بالاتر و پائین تر، در مورد فواصل قاعدگی برحسب روز، بدست آمده از 275947 سیکل قاعدگی.
Menstrual interval (Days)
5% Upper
5% Lower
Chronologic
bound
Median
Bound
Age (yr)
40
28
22
17
37
28
23
25
34
27
22
33
32
26
22
41
>80
27
15
49
Adapted from Treloar A E et al: Variation of human menstrual cycle through reproductive life. Int Fert (12): 77-126, 1962.
طول مدت خونریزی قاعدگی 7-3 روز است و مدتهای کمتر (هیپومنوره) و بیشتر (هیپرمنوره)، بعنوان مسائلی غیرطبیعی درنظر گرفته می شوند.
مقدار خونریزی قاعدگی
مدت طبیعی خونریزی قاعدگی از 3 تا 7 روز متغیر بوده و میزان کلی خون دفع شده معمولاً 80 میلی لیتر یا کمتر است. این امر آشکار شده است که مقدار خون دفع شده در قاعدگی، از زنی به زن دیگر بطور واضح متغیر است، اما میزان خون دفع شده در هر زن از ماهی به ماه دیگر تقریباً در حدی ثابت قرار دارد. این طرح در زنان واقع در چندین بخش جهان که در آنها مقدار متوسط دفع خون و میزان انحراف از محدودة طبیعی کاملاً مشابه است، به اثبات رسیده است. در روش مورد استفاده برای سنجش میزان اتلاف خون، خون را از تامپونها و نوارهای بکار رفته در قاعدگی در داخل یک محلول هیدروکسید سدیم وارد می سازند و سپس مواد رنگ زای هِم (heme) را به شکلی تبدیل می کنند که بتوانند آن را توسط یک اسپکتروفتومتر مورد سنجش قرار دهند. در صورتی که میزان خون تلف شده در قاعدگی افزون تر از 80 میلی لیتر باشد، این حالت از ارتباطی خوب بالا کم خونی (سطح هموگلوبین کمتر از 12 گرم) و مقادیر پائین آهن پلاسما برخوردار خواهد بود. چون تعیین کردن میزان خون تلف شده در قاعدگی از روی برآورد انجام شده توسط بیمار کاری دشوار است، کنترل کردن بیمار از نظر کم خونی یکی از راههای عملی برای کنترل میزان خون دفع شده در قاعدگی محسوب می شود.
اساس بیولوژیک سیکل قاعدگی
برای توضیح اینکه خونریزی قاعدگی اصولاً به چه دلیلی رخ می دهد و چرا حالت دوره ای دارد، باید از نقش هورمونها و عوامل رشد پپتیدی در کنترل تقسیم سلولی و تمایز پوشش اندومتری رحم و ساختار عروقی آن، آگاهی یافت. خونریزی قاعدگی تنها در میمونهای برتر و انسانها رخ می دهد و اغلب پستانداران دیگر در پایان هر یک از سیکل های بدون باروری خود، پوشش رحم خود را از دست نمی دهند. این اختلاف آشکار در روند تولید مثل، احتمالاً با فرضیة تکاملی زنده زائی و تشکیل منحصر بفرد جفت در پریماتها، در ارتباط است. در اوایل بارداری انسان، جفت بطور عمقی تهاجمی گسترده را به داخل لایة اندومتر در پیش می گیرد و در نتیجة آن کوتیلدونهای جفتی می توانند در خون مادر به حالت شناور قرار گیرند. اگر در یک سیکل بارداری رخ ندهد، لایة اندومتری ضخیم و عروق خونی مارپیچ آن حمایت هورمونی خودر ا از دست می دهند و اندومتر دچار ریزش می شود و درنتیجه خونریزی قاعدگی رخ میدهد و در دیگر پستانداران، یا اندومتر مشابه با انسان تکامل نمی یابد و یا اینکه، بجز در صورت رخ دادن بارداری، ترشح هورمون لوئتال به وقوع نمی پیوندد. اگرچه در سایر پستانداران دوره های قاعدگی وجود ندارد، اما برخی از آنها در هنگام تخمک گذاری و پذیرش فعالیت جنسی (تهییج جنسی) دچار خونریزی دوره یا می شوند. این حالت بطور بارز در سگهای اهلی دیده می شود.
تا پیش از اوایل قرن بیستم، باور بر این بود که تخمک گذاری در انسان در هنگام خونریزی قاعدگی رخ می دهد. این عقیده به پیدایش روش ریتم برای کنترل بارداری منجر شد که البته نتوانست مدت زیادی دوام داشته باشد. تنها بعد از توصیف ارتباطات زمانی دقیق بین تغییرات اندومتری و قاعدگی توسط Hitschmann و Adler بود که محققین دیگر توانستند ارتباط بین تخمک گذاری و ترشح استرادیول و پروژسترون تخمدانی و اثرات هورمونی آنها برروی اندومتر را به اثبات برساندند. بدنبال این پیشرفت، در سال 1932 ارتباطات متقابل بین غدة هیپوفیز و گونادها به اثبات رسید و هورمونهای هیپوفیز و تخمدان جداسازی شدند. سپس مفهوم کلاسیک سیکل قاعدگی به عرصة ظهور رسید. این مدل اولیه، تنها واکنش متقابل هیپوفیز، تخمدان و اندومتر با آزاد شدن هورمون محرکة فولیکول (FSH) و هورمون لوتئینیزه کننده (LH) را شامل می شد. رهائی هورمونها سبب ترشح فولیکولی استروژن و تکثیر اندومتری در نیمة اول سیکل قاعدگی می شود و بدنبال آن موج سریع ترشح LH رخ می دهد. در نتیجه، تخمک گذاری توأم با ترشح پروژسترون و استروژن به وقوع می پیوندد و این امر به پیدایش یک اندومتر ترشحی در نیمه دوم سیکل قاعدگی منجر می شود (شکل 1-1). ارتباط هیپوفیز و تخمدان بصورت یک سیستم فیدبک منفی بسته و مشابه ارتباط یک ترموستات با یک سیستم گرماساز درنظر گرفته می شد. برطبق این نظریه، FSH و LH ترشح هورمونهای تخمدانی را تحریک می کنند و این هورمونها نیز به نوبة خود سطوحFSH و LH را در حد صحیح و مناسب نگه می دارند؛ در نهایت هنگامی که جسم زرد پسرفت می کند، سیکل دوباره آغاز می شود. این نظریه یک توضیح بیش از حد ساده شده بود که در نهایت با کشف نقش هیپوتالاموس در تولید مثل، کشف فیدبک مثبت استروژن برای ایجاد موج سریع ترشح LH و تخمک گذاری و نیز با جداسازی هورمون آزادکننده گونادوتروپین (GnRH) در اوایل دهة 19700 میلادی، مورد اصلاح قرار گرفت. آگاهی اخیر ما در مورد فعل و انفعالات پیچیدة نورواندوکرین که سیکل قاعدگی را تنظیم می کنند، امروزه به حدی مورد موشکافی قرار گرفته است که متخصصین بیماریهای زنان می توانند از این دانش در امر مراقبت و بررسی بیماران مبتلا به مشکلات قاعدگی بهره بگیرند.
مقاله پوکی استخوان