لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 39
مقدمه
هر جا سخن از ترجمه و تبدیل علوم محض و یافته های علوم نظری به علوم کاربردی و تجویزی به میان آید، در حقیقت از تکنولوژی بحث شده است. تکنولوژی گرچه جدید است ولی کاربرد این مفهوم شاید همزاد تاریخ بشری باشد. بشر از ابتدایی ترین مراحل زندگی خود هر گاه به پدیده ای راه می یافت، یا رابطه بین دو یا چند عامل را شناسایی می کرد، برای حل مشکلات مختلف زندگی خود از این دانش استفاده می کرد.
به تبدیل دانش از مرحله پدیده ها، یا تبدیل کشف روابط موجود میان پدیده ها، به دستورالعملها یا دانش کاربردی، تکنولوژی گفته می شود.
چکیده
امروزه نتایج حاصل از بررسی موضوعات مشخص علوم نظری به صورت «مفاهیم، قوانین و نظریه های گوناکون »استخراج، جمع آوری و طبقه بندی می شود. هدف از این کار، دستیابی به یک شناخت دقیق و جامع از موضوعات است. این شناخت به صورت خام و به خودی خود، اغلب برای حل مسائل روزمره بشری قابل استفاده نیست و لازم است موارد کاربردی آن نیز مورد تحقیق قرار گیرد تا پس از حصول نتایج مثبت، عملا در خدمت بشر قرار گیرد.
در بررسی حاضر سعی بر این است که در رابطه با تکنولوژی آموزشی و ربط آن به رسانه ها بحث شده . معلم مسئول است که با اتخاذ تدابیر آموزشی و مدیریت نقش خود را ایفا می کند. در ادامه برای بهبود وضعیت تولید و ارائه خدمات، در مراکز آموزشی وابسته به مراکز صنعتی و تولیدی و خدماتی نیز بررسیهایی انجام شد.
تعریف تکنولوژی
تکنولوژی به معنی هر گونه مهارت عملی است که در آن از نتایج دانش و یافته های علمی استفاده می شود. به عبارت دیگر، تکنولوژی به معنی دانش کاربردی در مقابل علم محض است.
این کلمه در اصل از دو کلمه «تکنیک» و «لوژی »تشکیل شده است. «تکنیک» به معنای انجام دادن ماهرانه کار، و «لوژی »_معادل پسوند «شناسی»_ به معنای «علم و دانش »است. بنابراین، تکنولوژی را می توان روش شناسی یا دانش و علم به روشهای ماهرانه انجام دادن امور دانست؛ این معنای دوم چیزی است که واژه تکنولوژی بیشتر برای بیان آن به کار رفته است.
تعریف آموزش از دیدگاههای مختلف
کلمه آموزش Instruction و اضافه شدن آن به تکنولوژی به توضیح بیشتری نیاز دارد. آموزش چیست؟ آیا توضیحات شفاهی فرد به فرد یا افراد یا گروهی از شاگردان را می توان آموزش نامید؟ آیا این امر که معلم، کتاب یا جزوه ای را در اختیار شاگرد قرار دهد می توان آموزش نامید؟
آموزش از دیدگاههای مختلف تعریف گوناگونی دارد. دوبوآ آموزش را «مرتب و منظم کردن دقیق محیط فراگیر به منظور دستیابی به نتایج مورد نظر در وضعیتهای مشخص »تعریف کرده است. این تعریف اگر چه بسیار کلی است، ولی نکات متعددی را مانند محیط، نتایج و وضعیت خاص در خود جای داده است. در این تعریف بررسی خصوصیات فراگیر مانند دانشهای قبلی وی یا انگیزه او به یادگیری، منظور نشده است.
برونر معتقد است در آموزش باید به چهار سوال مهم پاسخ داده شود.
1. پیش فرضها و پیش دانسته های فراگیر کدامند؟
2. برای یادگیری بیشتر، ساختار و ترکیب موضوع یادگیری باید به چه صورت باشد؟
3. ترتیب و توالی مواد یادگیری برای تسهیل در یادگیری چگونه است؟
4. کاربرد تشویق، تنبیه و بازخورد برای دستیابی به اهداف آموزشی به چه نحو است؟
طرح این گونه سوالات بعد از برونر نیز ادامه یافت و تکامل کمیت و کیفیت سوالات باعث دستیابی به تعریفی جامع و همه جانبه از آموزش شد. برای مثال گلیمر 1976 سوال زیر را در زمینه آموزشی مطرح کرد:
1. تجزیه و تحلیل موضوع تدریس را معلم یا طراح آموزشی چگونه باید انجام دهد؟ بعبارت دیگر، تعیین توانائی های لازم برای یادگیری یک موضوع پیچیده درسی چگونه صورت می گیرد؟
2. در تجزیه و تحلیل توانائی های فراگیر به چه عوامل دیگری باید توجه داشت؟ یعنی به کدامیک از توانائی های فراگیر باید بیشتر دقت شود.
3. بمنظور افزایش میزان یادگیری باید چه شرایط محیطی هنگام ارائه آموزش فراهم باشد؟
4. بهترین راه برای اندازه گیری یادگیری فراگیر کدام است؟
تکنولوژی آموزشی و رسانه ها 39 ص