لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 42
ایران در حاشیه
توسعه نایافتگی و پاسخ های ایرانی
• از لابه لای این همه قیل و قال تاریخی، آن چه اهمیت فراوان دارد و نمی توان از ذکر آن پرهیز کرد، نقشی است که اسلاف لایه هایی از روشنفکران ایران (به تعبیر خودشان روشنفکران دینی) در شکست مشروطه و ابتر ماندن فرآیند توسعه و مدرنیزاسیون در ایران ایفا کردند. به باور من اهمیت این انسان های دوزیست در سترون کردن جنبش های تحول خواه و نوجوی وطنی، به مراتب از مهندسان مسلمان جوانی که نیکفر تصویر کرده است، بیشتر است ...
اخبار روز: http://www.iran-chabar.de/سهشنبه ۴ بهمن ۱٣٨۴ - ۲۴ ژانویه ۲۰۰۶
در مفهوم توسعه
در انگاره ی سیستم ها، فرآیند توسعه با تفکیک و تمایز زیرسیستم ها و نیز خودبسندگی در آن ها تعریف و مشخص می شود. به عبارت دیگر، توسعه فرآیندی است که چنانچه در تقدیر تاریخی جامعه ای بگنجد، می تواند به تفکیک و تمایز پهنه های مختلف جامعه (هم چون پهنه ی قدرت، فرهنگ، هنر، ورزش، اقتصاد، دین، دانش، ... و دست آخر پهنه ی زندگی فردی) و نیز استقلال آن ها بینجامد. در این چشم انداز، توسعه مفهومی مثبت و مدرن است که از طریق تولید و انباشت اطلاعات (عقلانیت تکنولوژیک و عقلانیت دمکراتیک) عمل می کند و می تواند از طریق تحول در سیستم (ارگانیزه شدن، خودبسندگی و مینیاتوریزه شدن)، به پیشرفت و کارآمدتر شدن آن کمک کند.
برخی توسعه را به درون زا و برون زا تقسیم کرده اند و به نظر، منظورشان این است که در توسعه ی درون زا فرآیند توسعه در و از درون خود جامعه شروع می شود، و چنان چه غیر از این باشد، توسعه برون زا خواهد بود. در تکمیل این ادعا به مدل هایی هم چون کره ی جنوبی، تایوان و هنگ کنگ به عنوان نمونه هایی از فرآیند توسعه ی برون زا و به مدل هایی چون امریکا، انگلیس و هند به عنوان نمونه هایی از توسعه ی درون زا اشاره می شود.
اما در عین حال می توانیم توسعه را به توسعه ی فعال یا پیشرو و توسعه ی غیر فعال یا پس رو نیز تقسیم کنیم. در این ترمینولوژی، منظورمان از توسعه ی پیشرو آن است که فرآیند توسعه بدون وجود یک، یا چند "دیگری" توسعه یافته (الگو) در حال تجربه است، در حالی که در توسعه ی پس رو، یک یا چند دیگری توسعه یافته وجود دارد. مدل هایی چون امریکا و اروپا نمونه های از توسعه ی پیش رو هستند و مدل هایی چون کره ی جنوبی و هند نمونه های از توسعه ی پس رو.
با این دو تعریف و به کمک انگاره ی سیستم ها، فرآیندهای توسعه را در پهنه های مختلف می توان به ۴ دسته ی متمایز تقسیم و تفکیک کرد:
۱- فرآیندهای توسعه ی درون زا و پیش رو.
۲- فرآیندهای توسعه ی درون زا و پس رو.
۳- فرآیندهای توسعه ی برون زا و پیش رو.
۴- فرآیندهای توسعه ی برون زا و پس رو.
از این منظر به باور من، کشورهای (سیستم ها) مختلف در پهنه ها (زیرسیستم ها) ی مختلف از مدل های توسعه ای متفاوتی ممکن است برخوردار باشند. برای مثال و به طور مشخص پهنه ی ورزش ? به ویژه فوتبال- در کشورهای در حال توسعه یا توسعه نایافته - و حتی بسیار فقیر ? ممکن است از شرایط بسیار متفاوتی نسبت به دیگر پهنه ها برخوردار باشد، که یکی از دلایل آن به احتمال، می تواند امکان بیشتر و آسان تر اعمال استاندارهای جهانی بر این پهنه ها باشد. در مقایسه با زیر سیستم ورزش، زیر سیستم های دیگر، به علت نبود استانداردهای جهانی (زیر سیستم دین و زیر سیستم آموزش و پرورش)، یا کمبود این استانداردها (زیر سیستم قدرت)، یا وجود مشکلات فراوان برای اعمال آن ها (زیر سیستم حقوق و زیر سیستم قدرت) از توسعه کمتری برخورداند(۱). توسعه در ایران
به باور من، روند مدرنیزاسیون و فرآیندهای توسعه ای که ایران تا کنون در پهنه های مختلف تجربه کرده است، با وجود قیل و قال ها خسته کننده و حتی خودستایی های تهوع آوری که برخی ملی گراها و سنتی ها در پی آنند، توسعه ای برون زا و پس رو بوده است. به عبارت دیگر، ایران در فرآیند توسعه جهانی، کشوری حاشیه ای به حساب می آید، از این رو، مدرنیزاسیون و توسعه، در پهنه های مختلف، همواره به طور مستقیم یا غیر مستقیم در سایه و پیرو گفتمان های مسلط مرکز شکل گرفته است. این گزاره هم در مورد جریان های چپ و لیبرال ایرانی صادق است، که به طور مستقیم اما با تاخیری قابل درک انعکاس گفتمان غالب مرکز بوده اند، و هم در مورد جریان های مذهبی و ملی گرا، که واکنشی انفعالی بوده اند به آن چه در مرکز می گذرد و از این نظر باید آن ها را انعکاس غیر مستقیم گفتمان مرکز به حساب آورد. از این رو، اگر بخواهیم شروع مدرنیزاسیون و توسعه را در
ایران در حاشیة توسعه نایافتگی و پاسخهای ایرانی