•پیشینه حفاظت آثار تاریخی و میراث فرهنگی در ایران به بیش از پانصد سال قبل از میلاد مسیح باز می گردد. داریوش در کتیبه مشهور خود، از آیندگان می خواهد که آنچه را او برجای نهاده است تخریب نکنند. در کتیبه های دیگری نیز به امر حفظ بناها اشاره شده است.
•بدون شک، مشارکت مردم در احیای فرهنگ و ثروتهای گذشته را نمی توان نادیده گرفت و تجربه های جهانی ثابت کرده است که اگر مردم آگاه باشند، خود را وارث این سرمایه های اقتصادی و بهره مند از آن می دانند و در حفظ آن تلاش می کنند و هر اندازه مسئولان سازمانهای مرتبط با طرحهای توسعه و شهرسازی به اهمیت این موضوع پی ببرند، سازمان میراث فرهنگی نیز تنها نخواهد ماند و با دلگرمی بیشتر به حفظ ارزشها خواهد پرداخت.
بزرگترین هنر ایرانی، عجین بودن با طبیعت است و معماری ایرانی نیز خود را جدا از این مشخصه نمی داند.
معماری هر منطقه متاثر از طبیعت، فرهنگ و اقلیم آن دیار است. نور، چشم انداز، جهت، مقیاس مناسب، تناسبات، ارتفاع طبقات، نوع مصالح و پوششها، ترکیبات فضای پلان، جملگی در معماری بناهای قدیمی به چشم می خورد که در ساخت و سازهای امروزی نباید نادیده گرفته شود.
با رعایت موارد فوق است که فرهنگ ایرانی غنی می شود و معماری ایرانی هویت فراموش شده خود را باز می یابد. لذا برای آینده بهتر باید گذشته را خوب بشناسیم و در حفظ بناها و بافتهای باارزش تلاش کنیم.
مرمت:
مداخلات فنی، علمی و هنری است که در تضمین بقای یک اثر باارزش تلاش می کند.
آسیب شناسی