لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 58
فهرست و توضیحات:
شیشهگری
پیشگفتار
دوره ساسانی
دوره قرون وسطی
تاریخچه ویترای
ورود ویترای به ایران
اولین نمونه کشف شده
تکنیک ساخت
دسته بندی
تاریخچه مختصر شیشه کاری منقوش
شیشه منقوش دوره گوتیک
قالی و گلیم
مراحل کار
منابع
پیشگفتار
به نظر نمیآید که ایران در هیچ زمان سرزمینی مساعد با اختراع یا ایجاد صناعت شیشة گری بوده باشد. این کشور به خاطر موقعیت خود در شرق ناحیهای (منظور بینالنهرین یا میانرودان است) که از دیرباز مرکزیتی کلیدی در تاریخ شیشه سازی می داشته، و نیز با سلطة سیاسی خود، توانست هم شیشه گران و هم شیشههای طراز اول را به گرد خود آورد. گرچه کمبود استعداد زاد بومی ایرانیان در صناعت «شیشهگری گرم» (با خمیر شیشة از کوره در آمد) امری آشکار بوده، لیکن آنان در فنون حکاکی و تراشکاری شیشه سرد همه وقت مهارت خود را نشان دادهاند. اما آگاهی ما بر کلیة تحولات صناعت شیشه گری ایران را آن جهت ناقص و نامعتبر است که در سراسر خاک این کشور هویت هیچ مرکز شیشه سازی به یاری روشهای باستانشناختی مکشوف نشده است. از این رو چه بسیار مطالب و نکات که باید براساس ماهیت خود اشیاء شیشهای مکشوف به خاک ایران، و مقایسة آنها با یافتههای دیگر نواحی مجاور که مستظهر به تاریخ معتبرتر در مقام تولید کنندة شیشه بودهاند، حدس زده شود. مدارک شیشهگری دورههای اسلامی در سیراف، بندری قدیمی در نیمة پایینتر خلیج فارس، از روی کاوشگریهای به عمل آمده توسط دکتر دیوید هوایت هاوس در میانة دهة 1960 استنباط شده است.
شماری اشیاء شیشهای در گورهای بدوی لرستان، به شکل مهرههای سبز کمرنگ و دستبندهایی با نگارههای کار شده بر رویشان در رنگهای متضاد، یافت شده اند، لیکن به شیوهای مشخصا شبیه با تزئینات نخستین ظروف شیشهای بین النهرین (میانرودان) یا شمال سوریه، متعلق به هزارة دوم ق.م دیگر کمتر شکی باقی نمانده که طی این دوران میانرودان (و کمی بعدتر مصر) مرکز اصلی تولید ظروف شیشهای در خانوار نزدیک بوده است؛ و حال اینکه هیچ مدرکی مشهود نیفتاده که دلالت بر تولید شدن شیشه در خطة ایران آن زمان کند. در هنر شیشهسازی همواره مهره و دستبند مناسبترین قلمهای داد و ستد تجاری به شمار میآمد، و سخت آسان تن به حمل و نقل در میدادهاند. در سدة هشتم ق م هنگامی که قدرت آشورایان در خاور نزدیک سلطهور و قلمرو و مادها را مسخر کرده بود، در کارگاههای میانرودان ساختن نوع تازهای از شیشه متداول گردید. این نوعی شیش] سبزرنگ و نیمه شفاف و گاه تقریبا بیرنگ بود، که محتملا نخست به روش ریخته گری یا به رشو فشردن شیشة مذاب در قالب منفی شکل میگرفت و بعدا با چرخ تراش برجسته کاری و پرداخت میشد. نمونة مثالی آن روغندانی از شیشه سبزرنگ نیمه شفاف و گاه تقریبا بیرنگ بود، که محتملا نخست به روش ریخته گری یا به روش فشردن شیشة مذاب در قالب منفی شکل میگرفت و بعدا با چرخ تراش برجسته کاری و پرداخت میشد. نمونة مثالی آن روغندانی از شیشه سبز رنگ در موزة بریتانیایی است، که دو دستة قائم در دو جانب دارد، و بر سطح بدنهاش قاب کتیبهای با نام سارگن دوم پادشاه اکد (722 تا 705 ق م) تعبیه گردیده است. این ظرف شیشهای در نمرود پایتخت دولت آشور مکشوف شد، و از همان جا بقایای شیشه گری نیز به دست آمد. بازار حدود همان سنه کاسهای از شیشة بیرنگ در شهر گوردیون ترکیه – از خطة فریگییه باستانی- یافت شده است. در حالی که مشاهده میگردد «روغندان سارگن» به طور واضح با ابزار و موادی ساینده تراش خورده یا کنده کاری شده است، کاسة گوردیون هیچ نشانهای از چنین روش اجرایی بر خود ندارد. این کاسه که قرصکی ناف مانند در میان دارد به طور آشکارا با الهامگیری از صناعت فلزکاری ساخته شده، و کف آن از صفحهای گرد و مستوی تشکیل یافته است. از این قرصک حباب مانند مرکزی سی و دو شکل گلبرگی شعاع وار از هر دو روی کف به محیط دایرة کاسه میپیوندد. چنانکه معلوم است پس از قالبکاری (فشردن خمیر شیشه در قالبی منفی یا معکوس شکل ظرف)، با ابزاری چون چرخ سایش سراسر پرداخت صیقلی خورده است. این نوع ظرفی در شیشه گری خاور نزدیک رواج شایان یافت که تا دورة یونانی مآبی [از حدود 320 ق م یعنی سلطه گری جانشینان اسکندر و اشاعة تمدن یونانی، تا 27 ق م که یونان مسخر روم گردید. م] در اعتبار خود باقی ماند. جدا از این «کاسة پهن گلبرگی» کاسة توگودی هم با خیارههای مقعر در قسمت زیرین و لبهای اندک پهن شده رایج بود. کاسهای از این زمره با شیشهای تقریبا بیرنگ در بخش شرقی لیبیه درون گوری متعلق به سدة پنجم ق م- به تخمین از روی دیگر آثار مکشوف در آن – یافت شده است. آن زمان بخش خاوری لیبیه جزئی از مستعمرههای امپراتوری هخامنشی بود. خیارههای .شیارهای یکسان متوازی) روی این نوع کاسه بازتاب آشکاری است از آن که غالبا در فلزکاری دورة هخامنشی به کار برده میشد؛ و گلدانی منحصر به فرد که در موزة کورنینگ (در نیویورک) نگهداری می شود از جهت ریخت کلی عینا شباهت دارد به نمونهای ساخته شده از نقره با دو دست به شکل بز کوهی که از مشخصات اصلی هنر ایرانی بوده است. همین گونه مشابهت را میتوان در زمرهای از کاسههای گلبرگی مشاهده کرد که قرصکهای برجستة روی بدنه شان متناوبا میان نوک گلبرگها قرار گرفتهاند. نمونهای عینا همانند، کاسه ای سیمین است با نوشتهای به زبان ارامی که نامی پارسی را ضبط کرده و متعلق به حدود 300 ق م شناخته شده است. تزئین قرصکی بار دیگر روی پیالههای سیمین به طور یک در میان با نگارة برگ نخلی منقور مشهود میافتد، در حالی که بدنة پیاله با خیاره های افقی (به جای عمدی) نیز تزئین یافته است. پاره شیشهای از چنین ظرف در لایه های متعلق به دورة یونانی مآبی کاوشگاه گوردیون (شهر باستانی واقع در نزدیکی جنوب غربی آنکارا) مکشوف گردیده است.
از آنچه به بیان درآمد چنین نتیجه گرفته میشود که ظروف شیشهای به انواع یاد شده (تصویر 1) در سراسر مستعمرات امپراتوری هخامنشی رواج میداشته است، بدون اینکه مرکز یا مراکز تولید شان تعیین شده باشد. ظروفی با چنین ریختها در نقش برجستههای تخت جمشید (ویران شده به سال 311 ق م) مشهود میافتد، و گویا تراز آن شکسته های به دست آمدة کاسهها و بشقابها و پیالهها از همان مکان است که تزئیناتشان مشتمل است بر: قرصکهای برجسته، گلبرگهای کندهکاری شده، خیارهها، و نگارههای گلسرخی جا درست همانند ظروفی که وصفشان گذشت. گفتنی اینکه اریستوفان نمایشنامه نویس بزرگ یونان (حدود 448 تا 385 ق م خود به نقل از فرستادگان یوانانی در بازگشت شان از دربار پادشاه ایران چنین آورده است: «... در پذیرایی از ما میهمانان، مجبور شدیم شراب رقیق نشده و شیرین را در ظروف شیشهای تابناک بنوشیم.» هیچ محل و مرکزی برای تولید این آبگینه ها ایران به شناسایی در نیامده است، لیکن اشاعة پرگسترة انواع این ظروف، خواه شیشهای یا نقرهای، بخوبی حاکی از وجود منفردی است؛ و اعلام این نظر که تنها یک مرکز تولید در میانرودان کلیه آن آبگینهها را توزیع می کرده، داوری ناسنجیدهای (خاصیت کشش به سوی مرکز) در هر قدرت سیاسی که وحدت یافته، و نهایتا دارای پایتخت یا مراکز عمدهای با سلطة اقتصادی مسلما نباید از نظر دور بماند؛ و این خود مطلبی است که در نگرشمان بر شیشة ایران مکررا با آن مواجه خواهیم گشت.
با فرارسیدن دورة پارتی در میانه سدة دوم ق م، وضع دیگری پیش میآید. نخستین رویارویی جنگی میان مهرداد پادشاه سولاسردار رومی در سال 92 ق م به وقوع پیوست. پیشتر از آن برای مدتی دراز صناعت شیشه گری پر رونقی در سراسر خطة سواحل فینقیه تا جزیرة کرت، معمول گردیده بود. اما از نیمة دوم سدة اول ق م مرکز ثقل آن صناعت به سوی غرب تا ایتالیا فراسویش گسترش یافت، ضمن اینکه پیدایش شیشه گری به روش دمیدن با لولة باریک در حدود سال 40 ق م تغییرات که شیوههای تولید شیشه به وجود آورد. چنین مینماید که مراکز شیشه سازی واقع در نواحی شرقی سوریه به همان اسلوبها ریخته گری و قالبکاری مألوف، و نهایتا پرداخت کردن با چرخ سایش، ادامه میدادند. با این حال دیده می شود که مراکز فوق تاثیر پذیری نفوذ آنچه که در شیشه گری معمول در غربشان می گذشت یکسره بر کنار بمانند؛ و نتیجه اینکه در مراکز میانراه خاورمیانه همچون دارا- ائوروپوس یا سلوکیه ظروف شیشهای دمیده مشکوف شدهاند، که اصالاتا از نوع سوریایی هستند با جلوه که خاص محل خودشان بوده است. به همین ترتیب اشیاء شیشهای دیدمه با تزئین زنجیرهای شاخ و برگی که رو به خاور دور افغانستان یافت شده اند دارای بیان تزئینی جداگانهای هستند که به طور کامل برای نواحی غربی مألوف نیست. بدبختانه شیشهای نیز در آن محل به دست آمدهاند که پیداست وارداتی از دنیای مدیترانهای بودهاند، و در نتیجه تصویر روشنی عاید میگردد خصوصا که با تأسف بیشتر باید اذعان کرد در گسترة خود نجد ایران هیچ گونه زیر خاکیهای شیشهای هویت دار به دست نیامان کاوشگریهای علمی و باستانشناختی بوده است. با این حال چون نگاهی به دورة گذشتة هخامنشی بیندازیم و نگاه دیگری به ساسانی، در مییابیم که سنت دیرین شیشهگری با اسلوبهای قالبزنی و تراشکاری بدون انقطاع در قلمرو پارتی بر جا مانده بوده است. کاسهای چون آنکه در تصویر 2 از نظر میگذرد، و تولیدگاهش ایران شناخته شده است، با اینکه از جهت هیئت ظاهری خود نزدیک به کاسه های ریختهگری معمول در خطههای شرقی مدیترانه و فراسوی آن به سمت غرب در پایان دورة یونانی مآبی دارد. دیگری چون رنگ، جنس، و اجرای تراش داخلی اختلافاتی جزئی نشان میدهد. تکرار این اختلافات میتواند حاکی از امکان آنها ظروف در میانرودان بوده باشد، یا دلالت بر وجود صناعت شیشهگری مفروضی جانشین شده در این غربی با میراثی از هخامنشی کند.
این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید
دانلود تحقیق کامل درمورد نقاشی روی شیشه (ویترای)