پایان نامه کارشناسی ارشد مذاهب فقهی
210 صفحه
چکیده:
در سال های اخیر، عدالت به عنوان یک قاعده ی فقهی دستمایه ی برخی از پژوهشگران عرصه ی فقه شده است، تا به فقه پویایی ببخشند و فقه را از انزوا به سوی کارآمدی ببرند و چالش های فراروی اجرای احکام را برطرف نمایند. ایشان با نگاه جدید به عدالت و کاربرد آن در ابواب مختلف فقه بر این هدف اند که از عدالت قاعده ای فقهی بنا کنند و استنباط احکام شرعی را بر اساس آن سامان دهند و این قاعده را در روش های کنونی فقه وفقاهت وارد نمایند. قاعده ای فراگیر که تمام ابواب فقه را در می نوردد و حتی به پندار برخی می تواند احکام را نیز نسخ نماید! این نوشتار اثبات می کند که عدالت و نفی ظلم در فرآیند اجتهاد مؤثر است به گونه ای که فقیه می تواند آن را وسیله ی سنجش حکم فقهی خود و دلیلی در تقدیم یک الزام بر الزام دیگر قرار دهد. همچنین پژوهش حاضر تلاشی در جهت اثبات برخورداری عدالت از ضوابط یک قاعده ی فقهی است و به عنوان یکی از مقاصد شریعت حاکم بر دیگر احکام اولیه می باشد. لذا پاسخگویی به این اهداف در درجه ی اول نیازمند بررسی اصول و مبانی عدالت و شناخت مرجع تشخیص آن در فقه است. با توجه به نتیجه ی حاصل در خلال این نوشتار می توان گفت تأثیر عدالت در استنباطات فقهی به اندازه ای است که آن را فراتر از دیگر قواعد فقهی و حتی حاکم بر احکام اولیه قرار می دهد. حکومتی که کارکردش در حل تعارضات، تقیید ادله و حتی به عنوان شاخص در اجرای احکام اسلام به وضوح دیده می شود و نقشی فراتر از "حکمت" می یابد. بیان مسائل فقهی در مذاهب اسلامی و استناد به عدالت و نفی ظلم در استنباط احکام، خود به تنهایی پرده از گستردگی این قاعده برداشته و مسیر ما را در جهت قاعده شمردن عدالت هموار می سازد.
کلید واژه: قاعده ی فقهی، عدالت، قاعده ی عدالت، مذاهب اسلامی
جایگاه عدالت به مثابه قاعده فقهی نزد مذاهب اسلامی