پایان نامه کارشناسی ارشد جغرافیا
گرایش جغرافیای سیاسی
201 صفحه
چکیده:
در اصطلاح لغوی، نخبه به معنای برگزیده و منتخب می باشد. درمعنای عام قدیم نخبه به گروه اندکی که جایگاه ویژهای از لحاظ آداب و سنن، مقام روحانی و رفاه اجتماعی کسب کرده بودند، اطلاق میشد. قدرت این گروه، در یک نظام اجتماعی مبتنی بر قانون اساسی به عنوان اشتقاقی از حاکمیت و استقلال ملی توجیه و تعریف میگردد. امروزه نخبگان سیاسی به عنوان گروههای خاصی برگزیده می شوند و مشروعیت قانونی دارند.
با توجه به تاکید مقام معظم رهبری در سال 1385 به منظور تحقق بخشیدن در «استفاده صحیح و مناسب از ظرفیت های علمی نخبگان در راستای توسعه همه جانبه کشورمشی نخبگان سیاسی گذشته و معاصر ایران در عرصه جغرافیای سیاسی ایران نیز الگوی بدیلی در مواجهه با پرورش نخبگان سیاسی در کشور است گفتمان نخبگان اسلامی انقلاب ایران هماکنون به گفتمان مسلط تودههای مردم و نخبگان سیاسی خاورمیانه و نظام بینالملل درراستای مقابله باگفتمان رایج تحمیلی غربی تبدیل شده است
دراین پژوهش، درراستای آزمون فرضیه های پیشنهادی، به روش مطالعات توصیفی، تحلیلی ومبتنی بردو روش کتابخانه ای و پژوهش میدانی انجام گرفته است با توجه به اهمیت و نقش نخبگان رسمی در ساخت جغرافیای سیاسی ایران به آن می پردازد بر مبنای چنین فرضیه ای است که ما روندرشدوتوسعه جغرافیای سیاسی را درایران از طریق تحلیل نخبگان سیاسی آن بررسی شده که نخبگان سیاسی یک مفهوم تجربی یا رفتاری است.
در سال های قبل و پس از انقلاب اسلامی، جغرافیای سیاسی و هویت ملی ایرانی از فرهنگ سیاسی نخبگان بویژه نخبگان جمهوری اسلامی ایران تاثیر گرفته است. این تاثیر را می توان از لحاظ ایدئولوژی انقلاب بر تحکیم و تداوم هویت سرزمینی ایران در چارچوب گفتمان انقلاب اسلامی، تحول این ایدئولوژی از گفتمان انقلاب به گفتمان اصلاحات، و توسعه اقتصادی و شناخت بسترهای تکوینی گفتمان مردم سالاری دینی و گفتمان دولت اسلامی او نیز از لحاظ تاثیر بر مشارکت توده ای و بسیج سیاسی در چارچوب گفتمان انقلاب اسلامی بر تحکیم و تداوم ناسیونالیسم ایرانی، تحول مفهوم مشارکت، و تاثیر رویکردهای متفاوت بر آن دید.
واژگان کلیدی: فرهنگ سیاسی – نخبگان سیاسی - ایدئولوژی انقلابی - مشارکت سیاسی – گفتمان نخبگان - هویت ملی – جغرافیای سیاسی ایران
تحلیل تاثیر نقش گفتمان نخبگان سیاسی بر جغرافیای سیاسی ایران