چکیده
موضوع پایان نامه در رابطه با تأثیر موسیقی و موسیقی درمانی بر روی انسانهاست در واقع یک پژوهشی کتابخانه ای می باشد و به برر سی توصیفی تأثیر موسیقی و موسیقی درمانی بر روی انسانها پرداخته است . و هدف از این پژوهش در واقع اینست که در آخر ما به این پاسخ برسیم که واقعاً موسیقی و موسیقی درمانی بر روی انسانها ، در درمان بیماریها تأثیر دارد . و اینکه آیا از این هنر می توان برای مهارتهای ارتباطی وگفتاری ، روانی ، ذهنی ... استفاده کرد . آیا می توان از موسیقی به عنوان روشی برای کار درمانی وکمک به سایر پروژه های توان بخشی استفاده کرد و اینکه موسیقی می تواند مضر هم باشد یا صرفاً مفید است و به طور کلی اطلاعاتی را در این زمینه ها می تواند به شما بدهد .
پژوهش حاضر توانسته به یکسری موضوعهای مربوط به موسیقی ، موسیقی ایرانی ، موسیقی مذهبی ، موسیقی و کارکردهای آن و .... بپردازد و به شکل تخصصی به حیطة خاصی هم نپرداخته است . بلکه اطلاعات به شکل اطلاعات کلی آمده است .
منابع مورد استفاده در انجام این پژوهش منابع دست اول کتابها ، منابع دست دوم پایان نامه ها و سایت ها می باشند و در واقع بیشتر از آثار مکتوب استفاده شده است نه از مشاهدات شخصی . براساس اطلاعات آمده در این پژوهش می توان گفت که :
امروزه موسیقی به صورت نظام مندی در بیمارستان ها و مراکز توانبخشی و حتی مراکز آموزشی و پزشکی کشور به کار می رود . آموزش کودکان دبستانی با موسیقی بهتر می شود ، موسیقی سبب افزایش سلولهای ایمن . و همچنین متعادل کرد آنها می شود . موسیقی بر بافتهای هیجانی فرد مانند شادی ، غم ، علاقه ، نفرت ... مؤثر است . کاربرد موسیقی درمانی برای کسانی است که دچار اختلال درمانی هستند اما باید بدانیم که گونه های از موسیقی مانند راک ، قال و ... مضر است و تأثیرات سوء دارند .
«فصل اول»
بیان مسئله
روانشناسی علم پژوهش در رفتار موجودات زنده و بویژه در تفکر ، احساسات ، و رفتار بشر است . به همین دلیل سالهاست روانشناسان علاقه شدیدی نسبت به مشکلات عملی که برای افراد بشر پیش می آید و راه حلهایی که می توان برای آنها پیشنهاد داد پیدا کرده اند . هدف روانشناسی ، علاوه بر پیشرفت علمی و صنعتی ، بهبود بخشیدن به زندگی مردم نیز می باشد . (شاملو ، 1378 ، ص 11) 1 .
موسیقی صمیمی ترین ، مطبوع ترین ، زیباترین هنر ارتباط بشری است . باید به این زبان همدلی اندیشید و از اشتراک آن در ارتباط و صمیمیت ارتباط جست ، گوشها را به هم نزدیک کرد تا دلها آمادگی درک و هم حسی پیدا کنند و چون گوشها به هم نزدیک گردند قلبها به هم نزدیک و افکار مساعد دوستی و تفاهم خواهند شد .
با درک موسیقی عواطف زیبا ، همدردی و تفاهم بیشتر قلبی میسر خواهد شد موسیقی ارتباط با روح دارد و روح ارتباط با خدا ، افسوس که تبدیلش کرده اند به عشق مجازی ، اگر به همان حالت روحانیتش اجرا کنند سیم ارتباط به مبدا وصل می شود .
موسیقی دان اگر حالت روحی شنونده را درک کند می تواند هر حرفی را سخت هم باشد با موسیقی علاج کند بشرطی که آهنگ زن ، روانشناس باشد و بداند هر آنی چه تکه ای برای مریض لازم است و بعد برگرداند . هر آهنگی از نظر روحانی یک مغز و معنای خاصی دارد اگر معنا و مغز روحانی آن درک شود ، موسیقی اثر دیگری پیدا می کند . 2 (نخبه زعیم ، 1376) .
موضوع تحقیق :
بررسی توصیفی موسیقی و موسیقی درمانی بر روی انسانها .
ضرورت و اهمیت تحقیق
اهمیت این موضوع یعنی یعنی بررسی توصیفی موسیقی و موسیقی درمانی برای انسانها در این است که این هنر در جامعة امروزی ما ، و همینطور اکثر جوامع مورد استفاده قرا ر می گیرد حال اگر ما با تأثیرات این هنر آشنا شویم می توانیم راهبردهای ویژه ای را در مورد این مسئله اخذ کنیم و به کار ببندیم و چون این هنر با اکثریت مردم اجین و همراه است و مردم از آن در اکثر کشورها به میزان زیادی استفاده می کنند و بهره می برند و از آنجا که بویژه جوانان و نوجوانان در تمام کشورها علاقه مخرط به این گونه هنرها دارند بنابراین باید به جستجو و کنکاش در موسیقی بپردازیم و این مسئله که چگونه موسیقی بر رفتار و روان انسانها اثر می گذارد تأثیر دارد و یا اینکه آیا موسیقی می تواند خدشه ای بر روح و روان انسان وارد سازد یا خیر و استفاده از موسیقی به عنوان یک شیوة درمانی در زمینه های گستردة بیماریهای روانی و جسمانی سبب می شود ما به ضرورت و امنیت این مسئله پی برده و در مورد آن اطلاعاتی بدست آوریم .
هدف تحقیق :
در این تحقیق هدف براین است که اول ما متوجه شویم که موسیقی و موسیقی درمانی چیست ؟ و ریشه در کجا دارند ، آیا هر هنر موسیقی تأثیر بر روی روان و سلامت ما دارد و می تواند توسط هر کسی اجرا شود اصلاً هر موسیقی ، آیا موسیقی مفید است ؟ موسیقی و انواع آن چه جایگاهی دارد و آیا از موسیقی می توان در سایر زمینه ها به جزء درمان هم استفاده کرد ..... همة اینها سبب می شود ما برای رسیدن
تعریف متغیرهای تحقیق
موسیقی : هنر بیان احساسات بوسیلة صداهاست که مهم ترین عوامل تشخیص دهنده ی موسیقی صدا و وزن هستند که صداهایی که دارای ارتعاشات نامنظم باشند صداهای غیر موسیقی و آنهایی که ارتعاشات منظم دارند صداهای موسیقی نامیده می شوند (کمال پور تراب ، مصطفی 1375) . 1
موسقی درمانی : رشته ای است که بر درمان و توانبخشی اختلالات جسمی و روانی گوناگون از موسیقی بهره می گیرد . طول دوره و مدت زمان جلسات درمان بستگی به اهداف درمانی مورد نظر و مشکل فرد دارد . (زاده محمدی ، علی ، 1374 ، ص 85) . 2
«فصل2»
مقدمه ای کلی راجع به موسیقی و موسیقی درمانی
آنجا که سخن باز می ماند ، موسیقی آغاز می شود . هانریش هانیه
اریان و نژاد ها بی شمارند ، اما زبان و روح یکی است ، زبان عشق . موسیقی نوعی زبان عشق است . کاربرد موسیقی برای درک زیبایی و سلامت زندگی اجتناب ناپذیر است .
از بدو خلقت انسان ، نیازهای متنوعی (اعم از جسمی و روانی) با او همراه بوده که برای برآورده ساختن این نیازها سازگاری با محیطش به ابزارهایی نیاز داشته است .
هنر به عنوان یکی از وسایل اولیه سازگاری بشر در خدمت نیازهای کمال جویی و زیبا طلبی و از طرف دیگر ، آرام بخش ناراحتی ها و سختی های زندگی او بوده است . موسیقی شکلی از هنر است که احساس ، عاطفه ، ادراک و شناخت انسان را بدون نیاز به تکلم و زبان منتقل می کند .
استفاده بشر از موسیقی ، امری آسان و قابل دسترس بوده است ، چون ریتم و ملودی ، به عنوان دو رکن اساسی موسیقی ، در سرشت انسان وجود داشته و آواگرایی ها و حرکات رتیک نیز نیازی به تکلم نداشته است . از این رو در بیشتر قبایل ابتدایی مراسم وآیین های مختلف موسیقیهایی که وسیله ای برای ابراز همبستگی و از بین بردن ترسها و غم ها و ایجاد آرامش و شادی و اراده در بین افراد قبیله بوده برگزار می شده است .
موسیقی زبان آرزوها ، انتظارها و عواطف بشری است و هر قوم و ملتی بر حسب ویژگی های عاطفی و فرهنگی خود ، موسیقی خاصی دارد . با درک موسیقی ، عواطف زیبا ، همدردی و تفاهم هم بیشتر قلبی میسر خواهد شد .
نغمه های موسیقی برحسب ترکیب فواصل و ریتم دارای ارتعاشات خاصی هستند که با تحریک ارتعاشات سلول های عصبی احساس و انگیزه ای را تقویت ، تضعیف و یا منتقل می سازند ، اگر چه فواید درمان با موسیقی از دوران های قبل مطرح بوده است ، اما تا قبل از اینکه در قرن اخیر به عنوان یک رشته تخصصی شناخته شود خوب معرفی نشده است (سایت اینترنتی) .
موسیقی شفابخش است و هریک از ما می توانیم از آن برای تقویت جسم و روح و جان استفاده کنیم . تأثیر موسیقی و صوت بر هر یک از ما متفاوت است ، ولی بهر حال روی همه ما اثر می گذارد . تأثیر موسیقی و صوت بر هر یک از ما متفاوت است ، ولی بهر حال روی ما اثر می گذارد . برای درمان با موسیقی ، خودمان باید در این امر مشارکت کنیم ، که این امر مستلزم چیزی فراتر از گوش دادن حرف به موسیقی با پر کردن وقت اضافی زندگی است . (ند ، اندروز ، ص 18) .
موسیقی باید بتواند زبان و روح ملی را تقویت کند . موسیقی در حیات و زندگی فردی از همان آغاز کودکی و زندگی شیر خوارگی و گهواره ای با نوای لالایی مادر آغاز می شود و سیر خود را در مراحل مختلف عصر ادامه می دهد . موسیقی ایران ، تاریخی بس طولانی دارد زمان حضرت زرتشت موسیقی با سرود و آهنگ همراه بوده است که هدف از این موسیقی انتقال گفتار نیک ، پندار نیک و کردار نیک بوده است .
بطور کلی موسیقی قدیم ایران ریشه ای بسیار عمیق در فرهنگ تستی ایران داشته است . (نخبه زعیم ، پرینوش)
ـ ادبیات تحقیق
تاریخچه موسیقی :
نخستین نشانه های مشخصی توسعه و رونق موسیقی را در حدود بین النهرین و نزد اقوام سومری ، آشوری و بابلی یافته اند . و قدمت آن به بیش از سه هزار سال پیش از میلاد میرسد بعد از آن نوبت به چین و مصر رسید که در حدود هزار سال پیش از میلاد موسیقی داشتند ، کره نیز برخلاف ژاپن از مراکز قدیمی موسیقی و نخستین بار امپراطور قومی قریب پنج هزار سال پیش از میلاد موسیقی چین را تدوین کرد و در مغرب زمین یونان بیش از قوم بوده و از حدود 800 سال پیش از میلاد موسیقی در آنجا رواج داشت قدمت موسیقی در ایتالیا به 300 سال پیش از میلاد می رسد و اقوام سفید پوست که در آسیای غربی ، آفریقای شمالی ، اروپای شرقی هستند تمدن قدیم را بوجود آوردند و در جامعه های شکارچی و کشاورزی نمایش بدون موسیقی وجود ندارد .
در این جامعه ها بر خلاف موسیقی ما به ریتم بیشترین اهمیت می دهند و این ریتم یا وزن بطور محسوسی پیچیده تر و با معنی تر از سمفونیهای ولاست در جامعه هایی که اقتصاد غیر تولیدی دارند موسیقی بر پایه های ملودی و ریتم ساخته می شود این عقیده دموکریت دانشمند یونانی که انسان خواسته است آواز پرندگان را تقلید کند و به این دلیل به موسیقی پرداخته است فقط تا اندازه ای درست است گیسوی انسان قدیمی ترین ابزار موسیقی است در جامعه های ابتدایی آوازها همیشه تکصدا هستند کهنترین نوع ، اپرا است که سرپرست گروه میخواند و دیگران پس از کمی آنرا تکرار می کنند . (نخبه زعیم ، پرینوش ، 1376)
تاریخچة پیدایش موسیقی درمانی
تاریخچه استفاده از موسیقی به عنوان روشی برای درمان به زمان ارسطو و افلاطون باز می گردد ، از آن زمان به بعد رگه هایی از استفاده از استفاده از اصوات و آهنگها برای درمان بیماریهای مختلف بکار رفته است . اما در قرن بیستم فکر رسمی استفاده از موسیقی برای درمان مصدومین جنگ جهانی اول آغاز شد و هر چند استفاده از موسیقی برای درمان مصدومین جنگ جهانی اول آغاز شد و هر چند استفاده از این روش درمانی با مشکلاتی همراه بود که با قدمهایی که برداشته شد بتدریج این شاخه درمانی تکامل یافت و انجمنهای متعددی تشکیل گردید . بطوری که در سال 1944 اولین برنامه آموزش موسیقی درمانی در جهان در دانشگاه میشیگان آغاز شد .
در سال 1950 انجمن موسیقی درمانی آغاز به کار کرد . در سال 1971 انجمن موسیقی درمانی آمریکا یا AAMT آغاز به کار کرد . در سال 1985 فدراسیون جهانی موسیقی درمانی در سطح بین المللی به ثبت رسیده انجمن موسیقی درمانی ایرانی با اهداف بالا بردن سطح آگاهی افراد از فرآیند موسیقی درمانی و فواید آن و بالا بردن امکانات تخصصی برای استفاده از این شیوه درمانی فعالیت خود را آغاز کرده است :
انسان و موسیقی
ادیان و نژادها بی شمارند ، اما زبان و روح یکی است ، زبان عشق . موسیقی نوعی زبان عشق است .
از بدو خلقت انسان ، نیازهای متنوعی (اعم از جسمی و روانی) با او همراه بوده که برای برآورده ساختن این نیازها سازگاری با محیطش به ابزارهایی نیاز داشته است .
هنر بعنوان یکی از وسایل اولیه سازگاری بشردرخدمت نیازهای کمال جویی و زیبا طلبی و از طرف دیگر آرامبخش ناراحتی ها و سختی های زندگی او بوده است . موسیقی شکلی از هنر است که احساس ، عاطفه ، ادراک ، و شناخت انسان را بدون نیاز به تکلم و زبان منتقل می کند .
استفاده بشر از موسیقی ، در سرشت انسان وجود داشته و از طرفی آواگری ها و حرکات رتیمیک نیز نیازی به تکلم نداشته است . از این رو در بیشتر قبایل ابتدایی مراسم و آیین های مختلف موسیقیایی که وسیله ای برای ابراز همبستگی جمعی و از بین بردن ترسها و غمها و ایجاد آرامش و شادی و اراده در بین افراد قبیله بوده برگزار می شده است .
موسیقی زبان آرزوها ، انتظارها و عواطف بشری است و هر قوم و ملتی بر حسب ویژگی های عاطفی و فرهنگی خود موسیقی خاصی دارد . بادرک موسیقی ، عواطف زیبا ، همدردی و تفاهم بیشتر قلبی میسر خواهد شد . (سایت اینترنتی)
موسیقی و درمان
از ابتدای تاریخ ، بشر از موسیقی برای شفای بیماران استفاده می کرده است ، برای مثال ؛ ریتم طبل ها در مراسم شفابخش جادوگران و درمان گران نقش مهمی داشته است .
ارسطو می گوید : از موسیقی می توان در بسیاری از شئون زندگی ، تربیت ، سرگرمی ، درمان ، اوقات فراقت و تعدیل احساسات و عواطف استفاده کرد . فارابی موسیقی رابا سه خاصیت مطرح می ساخت :
احساس انگیز ، نشاط انگیز ، خیال انگیز و یا تحت شرایطی هر سه خصوصیت را دارا می باشد .
امروزه از تأثیر و فواید موسیقی در مراحل مختلف رشد و زندگی انسان (از دوره جنینی تا سالمندی) گیاهان و جانوران سخن به میان می آید ، و از تغییرات آن بر روی سیستمهای حسی ، حرکتی ، هیجانی ـ عاطفی ـ ترشح غدد ، هوشیاری و آگاهی و شناخت فرد بحث می شود . (سایت اینترنتی)
مقدمه ای بر موسیقی درمانی
شاید تاکنون مطالبی در روزنامه ها ، مجلات ، محل کارتان یا در بین مردم درباره «موسیقی درمانی» خوانده یا شنیده باشید . موسیقی درمانی یک رشته جدیدی است و فقط بمدت پنجاه سال است که بعنوان یک تخصص کلاسیک و حرفه ای توسعه پیدا کرده است .
بطور خلاصه در موسیقی درمانی با استفاده از موسیقی ، که یک رسانه هنری خلاق است ، به افرادی دارای مشکلات گوناگون ، به منظور دستیابی به بهداشت روانی و جسمی آنان کمک می شود .
موسیقی درمانی در درمان افرادی که ناتوانی های مختلف از جمله عقب ماندگی ذهنی ، تأخیر یافتگی رشدی ، معلولیت جسمی ، بیماری روانی و ...... داشته اند ، بطور موفقیت آمیزی جواب داده است .
موسیقی درمانگر ، اهداف و مقاصد را بر اساس نیازهای خاص درمانجو دنبال می کند . فنون مختلفی برای پیشبرد اهداف استفاده می شود . برای مثال ، آواز خواندن می تواند به افراد مبتلا به بیماری آلزایمر کمک کند تا حافظه دراز مدتشان را به کار اندازد ، نواختن آلات موسیقی با همسالان یا درمانگر می تواند مهارتهای میان فردی را افزایش دهد و کارکردهای اجتماعی را بهبود بخشد .
از همه مهمتر اینکه افراد احساساتشان را در روشی مطمئن و لذت بخش بوسیله نواختن موسیقی ، گوش کردن به موسیقی و رقصیدن به همراه موسیقی بیان می کنند .
البته موسیقی درمانی فقط در خدمت افرادی که دارای انواع مختلف ناتوانی ها هستند به کار برده نمی شود بلکه در شرایط مختلف پزشکی نیز سودمند است . از جمله کاهش فشار روانی یا درد زایمان ، توانبخشی بیماران سکته ای و مبتلایان به بیماری پایانه 1 . مسأله عمده که در اینجا برای درمانگر مطرح است کاهش درد و تحمل آن در شیوه درمان است و یا کمک به بیمار برای دستیابی به کارکردهای بهینه .
موسیقی درمانی رشد فزاینده ای در کشورهای مختلف جهان و در عرض سالهای اخیر داشته است و کارهای درمانی متعددی توسط موسیقی درمانگران صورت پذیرفته است و این امر تأکید گردیده که اساساً موسیقی در درمان اشخاص مبتلا به وضعیت های مختلف پزشکی کارآیی بسیاری دارد . (سایت اینترنتی)
چهار رکن موسیقی
موسیقی دارای چهار رکن است .
ریتم یا ضرب یا ملودی یا هماهنگی و لحن ، تیر یا رنگ آمیزی اینها ابزار یا مواد و مصالح کار هر مضف می شود . اغلب مورخان در این نکته هم عقیده هستندکه در هر جا هنر موسیقی به منشاء
ظهور رسیدابتدا با ریتم یا ضرب شروع شده تأثیر زدن یک ضرب مهیج و شهوت انگیز به قدری سریع و آنی است که به حکم غریزه به ما ثابت می شود که ضرب اولین چیزی بوده است که بشر در موسیقی ابتکار کرده است و اگر ما به قوای غریزی خود آگاه باشیم می توانیم موسیقی قبایل وحشی را برای اثبات همین موضوع مورد توجه قرار دهیم .
موسیقی قبایل وحش تا همین امروز چیزی جزء ضرب نیست . ارتباط زیادی که بین آثار خبری و حرکات بدنی موجود است خود دلیلی قانع کننده ای است برای اینکه ریتم و ضرب نخستین ابتکار بشر در موسیقی بوده است . 1 (نخبه زعیم ، پرینوش ، 1376)
تعریف موسیقی
موسیقی عبارت است از اثبات و آهنگهایی که در روان آدمی تحرکی ایجاد کرده که به واسطه آن احساس شادی ، یا اندوه می کند و به عبارتی دیگر موسیقی فن ایجاد آهنگهایی است که به صورت موقت و مصنوعی می تواند شادی و اندوه را تولید کند این آهنگها به دو بخش تقسیم می شوند : آهنگهای طبیعی همانند نغمه و جویبار و آبشار ، صدای وزش ملایم باد در میان شاخ و برگ درختان ، نوای پرندگان .
آهنگهای غیر طبیعی : همانند آنچه که توسط بشر ساخته می شود و دارای زیر وبم و ارتعاشات گوناگون است . 2 (زاده محمدی ، علی ، 1371)
موسیقی درمانی
بر طبق تعریفی که انجمن ملی موسیقی درمانی (NAMT ) ارائه داده است ، موسیقی درمانی عبارت است از کاربرد موسیقی تأمین ، حفظ و بهبود سلامت جسمانی و روانی درواقع موسیقی درمانی کاربرد منظم موسیقی است ، به طوری که موسیقی درمانگر مستقیماً در یک محیط درمانی ، تغییرات دلخواه را در عواطف و رفتار درمان نجو ایجاد می کند .....) . (سایت اینترنتی)
روشهای موسیقی درمانی
در موسیقی درمانی دو روش اساسی وجود دارد : روش فعال و روش غیر فعال ، روش غیر فعال شامل شنیدن موسیقی ای است که بیماری با گوش دادن و شنیدن موسیقی که در حال نوخته شدن است ، مورد درمان قرار می گیرد . در این روش بیشترین تأثیر عملکرد در برانگیختن و تأثیر واکنش های عاطفی و ذهنی است . درحالی که در روش موسیقی درمانی فعال که نواختن ، خواندن و حرکات موزون اساس کار است . واکنش های مختلف عاطفی ، ذهنی ، جسمی و حرکتی تحریک و برانگیخته می شود . برنامه ها و روش های موسیقی درمانی متنوع ومناسب با نیاز افراد تنظیم و تدارک دیده می شود . محور های اصلی برنامه های موسیقی درمانی شامل شنیدن موسیقی متناسب و آرام بخش ونواختن موسیقی درگروههای منظم و یا انفرادی خواندن آوازها ، ترانه های فردی و یاگروهی می باشد . (سایت اینترنتی )
موسیقی درمانگ را کیست ؟
انجام و روش درمانی توسط هر فردی جایز نیست . موسیقی درمانگراها افراد ی متخصص هستند که در زمینه های مختلف موسیقی و شاخه های درمانی آموزش دیده اند . بلکه آنهایی صلاحیت دارند که با اساس بیماری ها ، درمان های مختلف آنها ، روان شناسی موسیقی و .... آشنا هستند و شایستگی فردی وتخصصی لازم را در این زمینه دارا هستند . در موسیقی درمانی از چه نوع موسیقی استفاده می شود ؟
موسیقی انواع مختلف دارد ، برخی آرام و برخی تند هستند . در هر حال تأثیر موسیقی های مختلف بر ذهن و سلامت انسان متفاوت است . برخی از انواع موسیقی نه تنها نقش بهبود دهنده ندارند ، بلکه معمولاً برای کارکردهای مختلف مغزو روح انسان نیز مضر به شمار می روند و در صورت تداوم به گوش دادن یا نواختن آنها مشکلاتی را برای فرد به وجود خواهد آورد . در فرآیند درمان با موسیقی از نواحی از موسیقی استفاده می شود که القاء آرامش ونشاط ذهنی را به همراه دارند و باعث تجدید قوا و بهبود کارکردهای مغز می شود .
(سایت اینترنتی)
شروع به کار انجمن موسیقی درمانی درایران
از سال 1377 گروهی متشکل از اساتید و دانشجویان گروه پژوهشی موسیقی درمانی تحت نظارت مرکز پژوهش های علمی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تهران فعالیت های نظام بندی را در این زمینه آغاز نمودند که ما حاصل آن ، برگزاری اولین و دومین سمینار موسیقی درمانی که ماحصل آن ، برگزاری اولین و دومین سمینار موسیقی درمانی در سطح ملی و تشکیل جلسات کنفرانسی هفتگی ، بانک اطلاعاتی ، دوره های آموزشی نظری و عملی (work shop) و انجام تحقیقات بالینی بوده است . در جریان برگزاری دومین سمینار سراسری موسیقی درمانی در خرداد ماه سال 1379 ، قطعنامه ای قرائت شد که در آن ، لزوم تشکیل انجمنی رسمی که ماهیت حقوقی داشته باشد ، اعلام گردید . این ماه از قطعنامه براساس برنامه ای از پیش تعیین شده و بنا به درخواستهای متعدد از جانب مراکز دانشگاهی و دانشجویان گروههای مختلف ، و احساس نیاز اعضای گروه شکل گرفت و پیگیری آن پس از یک سال با برقراری جلسات متعدد مقدماتی منجر به ثبت انجمن حاضر گردید . (سایت اینترنتی)
استانداردهای موسیقی درمانی
برای انجام هر کاری داشتن استانداردها و رعایت آن ، بهترین مدرک برای قضاوت و ارزشیابی خواهد بود . موسیقی درمانی برای هر سن و سال و هر مرحله از مشکلات روانی در هر جامعه و مراکز درمانی خاص می تواند مورد استفاده قرار گیرد .
استانداردهایی وجود دارند که در ده مورد مختلف مطرح شده اند و به کار گیری آن در مورد افرادی که تحت درمان موسیقی درمانی هستند ، توصیه شده اند که این موارد عبارتند از : موارد اعتبار ، توان بخشی معلولیت ، مراکز آموزشی ، مراکز درمانی ، مراکز روانپزشکی و روان درمانی ، ناتوانی های جسمانی و حرکتی ، مراکز مشاوره ، در درمان خصوصی در مراکز نگهداری سالمندان و در کارهای مربوط به ارتقاء کیفیت سلامت شخص به پیوست شماره مربوط به رعایت اصول اخلاقی استانداردهای موسیقی درمانی .
موسیقی درمانی دستور تجویز شده ای است :
موزیک تراتراپلیستها غالباً با دیگر متخصصان چون فیزیوتراپیستها ، پزشکان ، روانپزشکان ، مدد کاران اجتماعی و مربیان دریک تیم درمانی یا آموزش فعالیت می کنند آنها به صورت تیمی کار می کنند و با مشورت یکدیگر تصمیم می گیرند تا بهترین خدمات را برای رسیدن به اهداف درمانی هماهنگ کنند .
خدمات موسیقی درمانی مانند دیگر خدمات تخصصی حرفة پزشکی به عنوان قسمتی از برنامة درمانی بیمار تجویز می شود .
دستورالعملهای موسیقی درمانی مانند دستورات دارویی یا درمان پزشکی به وسیلة پزشک تجویز می شود موسیقی درمانی ممکن است با توافق کلی تیم تخصصی در برنامة درمانی درمانجو قرار گیرد .
در زمینه های غیر پزشکی نیز خدمات موسیقی درمانی ممکن است از طرف مدد کار ، روانشناس ، معلم ویا والدین و یا موافقت کلیه افراد متخصص تجویز شود
نکتة مهمی که باید در نظر داشت این است که وسیلة سرگرمی و بازی نیست ، بلکه عامل اصلاح کنندة تجویز شده ای است که به بهبود ناسازگاری رفتار و حالات کمک می کند .
موسیقی درمانی بیش از هر تکنیک درمانی دیگری با زندگی روزمرة مردم آمیخته و با نیاز و احساس آنها عجین شده است . بطوری که همانند خواب و خوراک خواندن نیز در هر مکان و هر محظی دیده و شنیده می شود . اما علت گرایش و علاقة مردم به موسیقی به خاطر طبیعت و فطرت آدمی است که مجذوب موسیقی است .
ذات محرک و موزون موسیقی با فطرت وحدت طلب آدمی پیوند ناگسستنی دارد پیوندی که در همة دوره ها و مراحل تمدن بشری در میان همة اقوام دیده می شود وگسستگی از آن غیر ممکن است . در مقاطع محدودی از زمان برخی از فرهنگها به لحاظ انحطاط و یا آشفتگی استنباط کوشیده اند از آن برحذر باشند ،
اما در عمل موفق نبوده اند و در عوض بنابر نیاز فعال روانی طبع بشری تسلیم و به استفادة مطلوب از آن متعرف گشته اند .
طبیعت آدمی چه در اساس بیولوژیک (زیست شناختی) و چه در ساختار روانی ، تحول و مسیری آهنگین را می پیماید و ریتم و هارمونی در ساختمان آن ریشه دارد . به همین لحاظ مجذوب نظم و هماهنگی و کنشهای رتمیک بیرونی می شود
در ساختمان عصبی آدمی بطور فطری به دریچه و تمایل مهم برای گرایش به دنیای موزون اصوات و موسیقی وجود دارد : «شنیدن» «خواندن» و «حرکت کردن» .
این سه دریچه نیاز به ریتم و هماهنگی را بیش از حواس دیگر ارضاء می کنند . و همچنین ابزار طبیعی موسیقی درمانی بدن به حساب می آیند که مورد استفادة روزمرة ما هستند .
شنیدن و خواندن رایج ترین شیوة موسیقی درمانی است که همه در شرایط گوناگون زندگی به سادگی ازآن سود می جوییم و حال و احوال خود را دستخوش آرامش وَ سبکی یا نشاط و سر زندگی کرده به انرژی وَ هیجان درونی توازن می بخشیم .
هر کس که در شرایط سالمی باشد ، هر از گاهی با شنیدن وَ خواندن احساسات خود را جاری می سازد و برون می افکند وَ انرژی کسل وَ یا نگران و سرگردان درونی را به سمت و حالت احساس مطلوب هدایت می کند وَ از فشار بی رغبتی دل می کاهد .
این شیوه درمانگری ساده همیشه وَ همه وقت مورد استفاده مردم بوده است . چنانچه آمده است که داود پیامبر هر از گاهی در کوه و دشت به الحان خوش نوایی سر می داد تا فشار تألمات مکافات قوم را از دل بکاهد وَ مجدداَ بر مردم وَ اجتماع فرود آید وَ با قدرت وَ روحیة مسلط تری به اصلاح امور بپردازد .
شنیدن وَ خواندن دو ابزار ارزشمند «خود درمانگری» هستند . وقتی از روی میل نغماتی را می شنویم وَ یا زمزمه ، می کنیم در واقع به موسیقی درمانی خود مشغولیم . در واقع طبیعت خود را برای تسکین خود بکار می اندازیم خواندن همیشه با ما است زمزمه زبان دل است . کافی است که دل نیازی برای بیان همدردی پیدا کند ، آنگاه حتی با ترنمی درونی وَ زمزمه ای ذهنی و نه تنها سردادن آوازی ـ احساس را آرام آرام به جریان اندازیم وَ از تراکم آن می کاهیم وَ بی قراری آن را از پوست وَ گوشت وَ بدن به صورت موج ، دما وَ سیاله خارج سازیم ، نا حدی که دل آرام گیرد و حس کنیم که : کافی است .
اما این که چگونه و تا چه حدی ـ به دور از افراط وَ تفریط ـ به احساسات خود بپردازیم ، تا حدودی احساس وَ ذائقة روانی حد نیاز و مقدار متعادل آن را حدس می زند . بدیهی است هر چه اطلاعات ما در انتخاب شنیدنیها و حال و هوای خود بیشتر باشد ، در درک احساس دورن نگری و تعادل جویی موفق تریم . اگر چه خواندن وَ نواختن دو شیوة مهم و اساسی موسیقی درمانی اند اما همة روشهای آن نیستند .
موسیقی درمانی علمی منسجم وَ گسترده است که حاصل تجربیات مدون تارخی بشر وَ تحقیقات تجربی اخیر است ، قرنها ریشه دوانیده تا سرانجام در قرن معاصر شاخ و برگ وَ میوه های رنگین آن به ثمر رسیده است . برای چیدن و چشیدن طعم میوه های شیرین آن باید سالها تحصیل وَ کوشش کرد وَ تکنیکهای گوناگون آن را آموخت وَ به درمان بیماران وَ ناراحتی های مختلف پرداخت .
در واقع با دانشی گسترده وَ کهن روبرو هستیم که در یک توجیه وتوصیف ذهنی (وَ یا کلی گویی) نمی گنجد بلکه مملو از تجربیات ، مهارتها وَ آموزش و برنامه های مدون است . در این بخش برنامه های دیگری موسیقی درمانی را به اختصار تشریح می کنیم وَ به معرفی این دانش می پردازیم . خوشبختانه ما ایرانیان به موسیقی درمانی علاقه وافر و وتجه دیرینه ای داشته ایم . از دوره های گوناگون موسیقی وَ شعر آرام بخش تألمات و بستر تخلیه و برون فکنی ـ احساسات رنجور مردم در مقابل تهاجمها وَ شرارتهای اقوام غیر متمدن بوده است .
موسیقی جزء لاینفک تاریخ ادبیات و دین و آیین کهن ایرانی است . اساساً ایران جزء چهار تمدن بزرگ تاریخ مصر ، روم ، یونان و ایران بوده است که در پی نهادن آن سهم عمده و اساسی داشته است . بناها ، کتیبه ها ، نقوش ، سروده ها وَ اشعار حاکی از علاقة ایرانیان به آرامش موسیقی بوده است . چه زیباست که در فرهنگ ما پارسیان موسیقیدان و نوازنده را ، «رامشگر» نامیده اند . یعنی کسی که آرامش وَ روحیه می بخشد وَ این آرامشگران مقام و ارزش درمانی ویژه ای در میان مردم و روشنفکران داشتند .
نوازندگان ایرانی موسیقی را به لحاظ تأثیر عاطفی و روانی آن می نواختند ، به مزاج وخلق شنوندگان و زمان و مکان نواختن توجه ویژه ای نشان می دادند . وَ با احساس وَ تفکر پیرامون ترکیب وحدت گونه سه عنصر اساسی زمان ، مکان و حال و احوال شنونده ، موسیقی را تنظیم و ارائه می کردند . این برداشت نخستین قدمهای اساسی در شکل گیری موسیقی درمانی ایران زمین بوده است .
مسیر تحول و پیشرفت موسیقی درمانی در ایران به سبب دشواریها و آشفتگیهای خارجی که هر از گاهی گریبانگیر موسیقی می گردید به صورتی پیوسته طی نگردیده وَ در مقطعی در حد ذهنی و نوشتاری ایستاد وَ جریان تجربی خود را دنبال ننمود . به طوری که امروز از دانش موسیقی درمانی نسبت به ملل همسال خود بطور قابل ملاحضه ای دور مانده ایم .
اما نگران هم نیستیم زیرا عناصر اصلی توسعة این دانش یعنی استعداد و ذوقهای برجستة هنری از یک سو وَ از سوی دیگر گنجینه های ارزشمند ملود یک موسیقی ایرانی و فواصل وتمهای متنوع آن بعنوان ذخایر اصلی می توانند تحولی شگرف در تبیین موسیقی درمانی متناسب با ساختار احساسی وَ طبیعت موسیقی ایرانی به وجود آورند . لازمة این کار ارتباط و استفاده از اطلاعات معاصر وَ پیمودن راههای تجربی برای کشف وَ ایجاد زیر ساختهای درمانی موسیقی ایرانی است .
به نظر نگارنده مهم ترین عامل برای پیشرفت موسیقی درمانی در کشور ما تقویت روحیة علمی وَ تمایل به آزمایشگری است وَ این امر در نخستین قدم به دانشگاهها ، انجمنها و مراکز علمی مربوط می شود . بدیهی است بدون وجود رشتة موسیقی درمانی در دانشگاههای ایران امکان تحرک برای محققان وفرصت مطالعه وَ آزمایش برای دانش پژوهان میسر نخواهد بود ، و باید به این مهم اندیشید . (نخبه زعیم ، پرینوش . 1376) .
ابزار درمان :
همانگونه که هر درمانگری ابزار و وسایلی برای درمان دارد (برای مثال پزشک از دارو و وسایل جراحی وَ فیزیوتراپیست از دستگاههای فیزیوتراپی استفاده می کند ) موسیقی درمانگر هم برای درمان وَ تقویت از موسیقی وَ فعالیتهای گوناگون همراه با موسیقی استفاده می کند . ابزار او سازها و وسایل صوتی هستند که غالباً به سهولت وسادگی بکار گرفته می شوند و صدای جذاب وَ گیرایی دارند . صدای این سازها استاندارد وَ در اندازة کوچک وَ بزرگ هستند .
مهم ترنی این سازها از سازهای خانوادة ارف ، یعنی زیلوفونها ، متالوفونها ، بلزها وَ سازهای کوبی مختلف هستند که هم صدای مطلوب وَ استانداردهایی دارند وَ هم به سادگی نواخته می شوند . از آنجایی که منظور از موسیقی درمانی توانبخشی و درمان است وَ نه آموزش موسیقی هرچه کار با سازها راحت تر وَ ساده تر باشد مناسب تر است . (زاده محمدی ، علی ، 1374 ، ص 85)
نوع برنامه ها :
نوع برنامه ها وَ فعالیت های موسیقی درمانی به نوع ناراحتی ، نقیصه وَ مشکل بیمار وَ یا کودک بستگی دارد . به تعریف دیگر درمانگر با توجه به ناراحتی مراجعه کننده ، برنامه ریزی می کند . برای کودکانی که دارای مشکل حرکتی هستند ، برنامه های ریتمیکی که به کنترل حرکتی آنها کمک کند بیشتر مد نظر قرار می گیرد . حال اگر مشکلات حرکتی با انقباض و گرفتگی عضلانی همراه باشد ریتمهای پرتحرک ، و اگر مشکل حرکتی به صورت حرکات غیر ارادی باشد ، ریتمها و موسیقی ملایم انتخاب می شود وَ بدین ترتیب کنترل حرکتی تقویت می گردد .
کودکان دچار تشنج با نواختن سازهای کوبی بر حرکات خود تسلط بیشتری می یابند کودک نژند به برنامه های موزیکالی احتیاج دارد که خاصیت برون افکنی داشته باشند وَ هیجانهای او را بیشتر تخلیه کنند ، و عقب مانده های ذهنی به برنامه هایی که به یادگیری مفاهیم بیشتر وَ خود یاری بهتر آنها کمک کند . بنابراین ملاحضه می فرمایید که برحسب نوع ناراحتی ذهنی ، عاطفی وَ حسی ـ حرکتی کودکان برنامه ها نیز قابل انعطاف اند و تنوع پذیر .
موسیقی درمانگر می تواند برای دستیابی به اهداف درمانی مورد نظر با استفاده از تجربیات موجود وَ روحیه ای خلاق برنامه های متنوعی را طراحی نماید
طول درمان :
معمولاً جلسات موسیقی درمانی از گروههای کوچک هماهنگ تشکیل می شود . شرایط شرکت کنندگان هر چه همسان تر باشد اهداف و برنامه ها مشترک خواهند بود که این مسئله به هماهنگی و تقویت بیشتر گروه کمک می کند . البته می توان کودکان با ناتوانیهای مختلف را در حلقة موسیقی درمانی قرار داد . اما مهم است که از نظر هوشی فاصلة زیادی با یکدیگر نداشته باشند تا در انجام تمرینها و برنامه ها هماهنگی بیشتری باشد .
طول دوره وَ مدت زمان جلسات بستگی به اهداف درمانی مورد نظر وَ مشکل فرد دارد تعداد جلسات درمانی گاهی هر روز و گاهی هفته ای چند جلسه است وَ مدت هر جلسه به مقتضای حال و هوای هردرمانجو متفاوت است . برای یک کودک اتستیک که حوصله وَ تمرکز کافی ندارد ، ممکن است زمان هر جلسه پنج تا ده دقیقه طول بکشد وَ حدود یکی دو سال نیز در جلسة موسیقی درمانی شرکت کند وَ برای یک کودک روان نژند که دچار نگرانی وَ یا افسردگی است وَ علاقه وَ همکاری نشان می دهد ، هر جلسه یک ساعت برنامه ریزی شود .
برنامه ها وَ محورهای موسیقی درمانی :
بطور کلی فعالیت های موسیقی درمانی بر پایة چند محور کلی برقرار است که عبارتند از ـ «شنیدن» ، «نواختن» ، «ساختن آهنگ » ، «خواندن» ، «بحث و گفتگو پیرامون موسیقی» ، «حرکات موزیکال» ، «نمایش موزیکال وَ سبک سازی با موسیقی » . همان طور که اشاره شد ابزار موسیقی درمانی ، موسیقی وَ فعالیت های مرتبط با آن است . بنابراین موسیقی می تواند بطور مستقل وَ یا در ترکیب با روشهای دیگر مورد استفاده قرار گیرد . برای مثال نواختن آهنگ وَ قطعات وَ یا ساختن و شنیدن موسیقی از جمله فعالیت هایی اند که به طور مستقیم وَ مستقل از موسیقی بهره می گیرند وَ موسیقی به همراه آواز حرکت وَ یا نمایش به گونه ای ترکیبی ارائه می شود . اینک برای آشنایی خوانندگان زمینه های مذکور به طور مختصر توضیح داده می شوند .
خواندن :
وقتی کودکان با هم می خوانند مملو از شور وَ توانایی یکپارچه اراده وَ اطمینان می شوند از نزدیک باید دید که چگونه وقتی ترانه ای خیال انگیز همچون «عروسک جون» را سر می دهند همراه با پرواز کلمات «کبوتر» می شوند وَ در کنار «چشمه ساران» و دامن صحرا گشت و گذار می کنند . ترانه ها تصور آنها را به گونه ای فعال وَ سرزنده می سازد که احساس پیوسته ای بین ادراک آنها با مفاهیم اشعار وَ محیط می سازد . احساس سرزنده ای که اثر هر گونه نگرانی ، کم رویی و ناتوانی را از میان می برد .
ریتم وَ آهنگ ترانه ها به کودکانی که تا اندکی پیش نگران ناتوانی وَ ارتباط خود با محیط بودند ، موفقیت وَ توانایی می دهد وَ آنها را به آسانی بدون کم ترین فشار به جلو سوق می دهد . کودکان چنان مجذوب آهنگ وَ شعر می شوند که انرژی آن جراحتهای حاصل از تجربه های کوچک وَ ریز روان را ترمیم می کند ، وَ کودک منزوی را مسلط بر محیط می سازد .
خواندن برای بزرگسالان به لحاظ توجه و تجربه بیشتر ، تأثیر شناختی و آگاهانة عمیق تری دارد . بزرگسالان وقتی در حلقة موسیقی درمانی گرداگرد هم اشعاری را می خوانند ، در مفاهیم و آهنگ آن تجربه های گوناگون خود را مرور می کنند از یک سو با تداعی گذشته وَ توجه به خاطرات دلگرمی را التیام می بخشد وَ از سوی دیگر انگیزه ، توجه وَ از سوی دیگر انگیزه ، توجه وَ خود آگاهی تازه ای به تصور می بخشند . برای مثال وقتی همه با هم در دستگاه ماهور می خوانند :
سرو چمان من چرا میل چمن نمی کند همدم گل نمی شود یاد سمن نمی کند
تادل هرزه گرد من رفت به چین زلف او زان سفر دراز خود عزم وطن نمی کند
پیش کمان ابرویش لابه همی کنم ولی گوش کشیده است از آن گوش به من نمی کند
با همه عطف دامنت آیدم از صبا عجب کز گذر تو خاک رامشک ختن نمی کند
دل به امید روی او همدم جان نمی شود جان به هوای کوی او خدمت تن نمی کند
احساس گروه چنان برانگیخته وَ در خود جاری می شود که همه ناکامیها ، ناامیدها ، آرزوهای برآورده نشده ، اشتیاقها وَ اهداف متوجه سروچمان می شود وَ در یک برون افکنی عارفانه وَ احساس همدلی فکر آرام می گیرد وَ تحمل ناکامیها را در جهشی مثبت ممکن می سازد .
وقتی زمزمه می کنیم وَ زیر لب می خوانیم باید بدانیم که هیجانی را آرام وَ سبک می کنیم وَ این درمانی طبیعی وَ ارزشمند است . خواندن ، در بسیاری از مواقع مزمن شدن عوارض تجربیات وَ خاطرات می کاهد وَ انگیزه وَ نیروی تازه ای می بخشد . وقتی با تصنیفهای دیرین خاطه ها را زنده می کنیم ، دوباره احساس جوان می شود وَ دردها ، فراقها ، اشتیاقها مرور می گردد وَ از تأثیر و فشار ناخودآگاه آن تا حدودی کاسته می گردد .
ترنم اشعار عارفانه مطلوب وَ معشوق معنوی را سرلوح ذهن قرار می دهد وَ در لوای آن اشتیاق خواسته ها و تمایلات ناکام را تسکین می بخشد . خواندن وسیلة همدلی با خود است ابزار وَ نیایش درونی . برای سازش وَ تفاهم وَ دوستی با خود وَ محیط باید از این وسیله در حد نیاز بهره مند شویم .
در جلسات موسیقی درمانی از خواندن استفاده های فراوانی می شود و برنامه های متنوعی در شکل تک خوانی و گروه خوانی طراحی می شود . کودکان و بزرگسالان معمولاً در همان جلسات اول به آسانی در فعالیت خواندن شرکت می کنند . وقتی شعری را به طور گروهی می خوانند انرژی و وجه و شادمانی فوق العاده ای در خود حس می کنند .
اگر موزیک تراپلیست وَ یا یکی از افراد شرکت کننده با ساز وَ یا پخش آهنگی ، آنها را همراهی کند ، هماهنگی و گیرایی آن افراد را به فعالیت ها و تمرین های گوناگون تشویق می کند .
در موسیقی درمانی کودکان اشعاری که بر خواندن انتخاب می شوند باید کوتاه ، قابل فهم وَ با آهنگی ساده باشند تا کودکان بتوانند آنها را حفظ کنند وَ با هم بخوانند . همچنین می توان در قابل اشعار مفاهیم مورد نیاز درمانی ، اجتماعی وَ روانی را نیز بگنجاند .
گروههای کر :
تشکیل گروهای کر در مراکز کودکان استثنایی ، مراکز توانبخشی وَ بیمارستانها یکی از مؤثرترین وَ ساده ترین روشهای تقویت ارتباط عاطفی و ارزش اجتماعی است . گروه می تواند ترانه ها و آوازهایی در اشکال مختلف بخواند وَ حالتهای زیبا وَ با شکوهی از هم خوانی را ایجاد کند . کودکان بیمارانی که مدت زیادی در مراکز وَ بیمارستانها می مانند با شرکت در گروه کر احساس آرامش وَ اعتماد به نفس بیشتری می یابند
گروه خوانی بیمار را در برابر فشار روانی که در تک خوانی وجود دارد مصون می سازد وَ کمک می کند تا در هماهنگی با گروه کم تر احساس ناراحتی وَ نگرانی کنند . در گروههای کر معمولاً برای کوکان از ترانه های زیبا و محرک وَ برای بزرگسالان آوازهای محلی و ملی استفاده می شود . در مواردی می توان رهبری گروه کر را به یکی از افراد واگذار کرد و اعتماد افراد را نسبت به کار خود تقویت نمود .
موسیقی تأثیر تلقینی شعر را چند برابر می سازد وَ به همین دلیل وقتی در جلسات موسیقی درمانی بزرگسالان اشعار عرفانی وَ معنوی با نغمه های موسیقی همراه می شوند . عمیقاً تأثیر می گذارند و یا وقتی آوازهای کودکان را با ریتمی ساده هماهنگ می کنیم ، انرژی وَ انگیزة فوق العاده در احساس وَ هیجان آنان بوجود می آید ، بهتر می خوانند و بهتر تأثیر می پذیرند . آوازهای گروهی ارتباط صمیمی وَ احساس مثبتی را بین افراد گروه ایجاد می کنند وَ به ایشان تفاهم وَ دوستی را می آموزند .
آواز خواندن این امکان را به افراد می دهد که خود را راحت تر در جمع بپذیرند . اعتماد فردی که «خود» را با گروه هم صدا می بیند به خود و به گروه افزایش می یابد . اثر خواندن در موسیقی درمانی کودکان بسیار ملموس است کودکان جدا از تخلیة هیجانی وَ تقویت ارتباط اجتماعی ، به فراگیری اشعار وَ آوازهای مناسب علاقمند می شوند .
انتخاب آوازهایی که تأثیر تربیتی وَ اطلاعاتی مناسبی دارند به اهداف تربیتی وَ درمانی کمک می کنند : نکتة مهم در انتخاب اشعار عدم استفاده از لغاتی است که کودکان را آشفته می سازد . برای مثال اگر کودکی که مادر یا پدر ندارد ، شعری را بخواند که او را متوجه محبتهای مادر یا پدر نماید ، ناراحت می شود .
نواختن :
درجلسات موسیقی درمانی معمولاً سازهایی بکار گرفته می شوند که به سادگی نواخته شوند مانند سازهای ارف که با تیغه های کوچک وَ بزرگ ، باریک وپهن ، فلزی و چوبی ، کوتاه و بلند وَ باصدای مقطع ، کشیده وَ زنگ دار در انواع مختلف قابل استفاده اند . صدای زیبا و گیرای این سازها واکنش های گوناگونی را به وجود می آورد ، شرکت کنندگان را برای نواختن تحریک می کند به طوری که طی چند جلسه موفق به نواختن آنها وَ در نتیجه راضی می شوند . شکل وَصدای جذاب سازها به گونه ای است که حتی کودکان گوشه گیر وَ بی تفاوت را که برای همکاری مقاومت نشان می دهند به فعالیت ترغیب می کند وَ با اولین تجربه های نواختن از مقاومت آنها می کاهد . تیغه های این سازها ـ مانند زیلوفونها ، متالوفونها وَ بلزها ـ را می توان برداشت ، به راحتی جا به جا کردن وَ با همان چند تیغه آهنگ نواخت .
از گروه دیگری از سازهای غیر ملودیک نیز مانند خاشخاشک ، دقک ، قاشقک ، سه گوش ، دایره زنگی ، طبل و ... استفاده می شود وَ به وسیلة آنها ریتمهای مختلف را می نوازند . نواختن این سازها بسیار ساده است (درحد یک یا دو جلسة آموزشی) از آنجایی که موسیقی درمانی ، آموزش موسیقی نیست ، بنابراین موسیقی درمانگران می کوشند حتی المقدور از اسزهایی استفاده کنند که ساده نواخته شوند و صدای زیبا و گیرایی داشته باشند .
همچنین درموسیقی درمانی از سازهای کلاسیک و غیر کلاسیک مانند پیانو ، فلوت ، ارگ ، گیتار ، تنبک وَ سنتور استفاده می شود که با محدود کردن تعداد کلیدها وَ سیمها وَ استفاده از روشهایی برای ساده نواختن آنها را ساده تر وَ عملی تر می کنند .
از پیانو در جلسات موسیقی درمانی استفاده فراوانی می شود . اما استفادة فردی آن بیشتر است . این ساز به دلیل بزرگی و طرز نشستن برای نواختن آن عدم ارتباط مستقیم وَ چهره به چهرة نوازنده با دیگر افراد گروه مطلوب نیست وَ علاوه برآن پیانو غیر قابل حمل ونقل است . به همین دلایل درجلسات موسیقی درمانی می توان به جای آن از ارگهای قابل حمل استفاده کرد سازهای بادی ـ به ویژه فلوت ـ از نظر روانی و آموزشی برای فعالیتهای فردی و گروهی مناسب اند . صدای ملایم وَ آرامبخش آن جنبة برانگزاننده وَ تکانش ندارد .
ازاین روتحریکهای فیزیکی قوی را که کنترل آنها مشکل باشد به وجود نمی آورد وَ در جایی که به صدای ملایم وَ آرام بخش نیاز باشد به کار می آید . نواختن سازهای سیمی مانندگیتار به دلیل ارتعاشات سیمها بسیار جاذب است . گیتار قابل تغییر به کوکهای مختلف است و از آن در جلسات موسیقی درمانی برای همراهی و حتی تکنوازی استفادة فراوانی می شود . برخی از سازهای ایرانی نیز به اشکال مختلف در جلسات موسیقی درمانی بویژه برای بزرگسالان قابل استفاده هستند . تار ، سنتور و تنبک به علت صدا دهی نسبتاً قوی تر موفق تر اند اما در زمینه کودکان (سازهای ایرانی) موفقیت کم تری دارند . نگارنده در تجربة مقایسه سازهای ایرانی و سازهای ارف در موسیق
دانلود مقاله بررسی توصیفی موسیقی و موسیقی درمانی بر روی انسانها