چکیده: 1 مقدمه: 1 چهارچوب نظری: 3 نظریه قطب رشد 3 نظریه مکان مرکزی کریستالر 3 شهرهای کوچک و توسعه روستایی 4 شهرهای کوچک و توسعه محلی 5 کیفیت زندگی 7 نتیجه گیری: 8 منابع: 8
مقدمه:
اولین پیوند تنگاتنگ شهر و ناحیه از طریق رابطه ای است که شهر با روستاهای ناحیه برقرار می کند. شهر چه کوچک و چه بزرگ اندام می تواند در پیرامون خود، بویژه روستاهای اطراف اثر بگذارد و هر قدر توان بیشتری در هدایت ناحیه داشته باشد، به همان اندازه منطقه نفوذ وسیعتری خواهد داشت و شعاع پرتوافشانی آن در زمینه های مالی، حمل و نقل و سایر خدمات بُرد بیشتری می یابد و در این راستا کلیه واحدهای جغرافیایی بویژه روستاهایی که در مسیر پرتوافشانی قرار می گیرند از شهر تأثیر می پذیرند دقیقاً همانند سایر ارتباطات و جریانات اجتماعی دیگر، جریانات اساسی و مهمی از رفت و آمد مردم، کالا وسرمایه بین شهر و روستا وجود دارد. بنابراین روابط شهری- روستایی در روند برنامه ریزی باید پذیرفته شوند. نقش شهرها در توسعه روستایی از طریق پیوندها و مناسبات روستایی- شهری تحقق می یابد. پارادایمهای جدید توسعه، شبکه ها و جریانها را در نظر می گیرند، چرا که جریانها و پیوندهای بین نواحی روستایی و شهری مهم است. برخی از جریانها و پیوندهای روستایی- شهری می تواند برای هر یک از این نواحی مناسب باشد، ولی باید توجه داشت که منافع خالص می تواند به شیوه های مختلف جریان یابد، در نتیجه با گذشت زمان و از یک مکان به مکان دیگر تغییر می کند. در این بین کانونهای کوچک شهری اولین هسته های شهری و بلافاصل نقاط و نواحی روستایی و بعنوان حلقه اتصال نواحی روستایی با شهرهای بزرگتر قلمداد می شوند که هر گونه تحرک و فعالیتی در این کانونها، در وهله نخست و بی واسطه حوزه های روستایی را تحت تأثیر قرار می دهد. هیندردینک و تیتوس(1998) اظهار می دارند که در مناسبات روستایی- شهری نقش شهرهای کوچک بسیار مهم است ولی اکثراً نادیده گرفته می شود.
فرمت ورد تعداد صفحات10
مقاله نقش شهرهای کوچک درتوسعه نواحی روستایی