استان آذربایجان غربی
این استان براساس آخرین تقسیمات کشوری 12 شهرسان ،28 بخش،22 شهر، 103 دهستان و 3227 آبادی دارای سکنه دارد و مرکز آن شهر تاریخی ارومیه است. شهرستان های استان آذربایجان غربی عبارتند از ارومیه، بوکان، پیرانشهر، تکاب، خوی، سردشت، سلماس، شاهین دژ، ماکو، مهاباد و میاندوآب و نقده.
شهرستان تکاب
شهرستان تکاب باوجــود آثار باستانی ، منابع طبیعی و معدنی در اطراف آن ، یکی از محروم ترین شهرهای استان آذربایجان غربی است . صنعت در این شهر رونق چندانی نیافته و اقتصاد آن وابسته به کشاورزی و دامداری اغلب سنتی می باشد. همه ساله صدها نفر از نقاط مختلف دنیا از آثار باستانی این شهر به خصوص تخت سلیمان بازدید میکنند. از مناطق دیدنی این شهر کوه زندان ، آبشار قینرجه ، آبهای گرم ، چمن متحرک و .. می باشد.
کوه بلقیس در نزدیکی تکاب یکی از زیباترین مکانهای گردشی و تفریحی است و در تابستان از آب و هوای بسیار خوبی برخوردار است.
تخت سلیمان
موقعیت مکانی
این اثر در جنوب شرقی استان آذربایجان غربی واقع در 43 کیلو متری شهرستان تکاب قرار داد و فاصله آن از تهران تقریبا 500 کیلومتر است که میتوانید در 6 ساعت از تهران به این مکان سفر کرد .
تخت سلیمان یکی یا آتشکده آذر گشنسب (به معنی اسب نر) در تکاب آذربایجان، یکی از بزرگترین آتشکدهها و مورد احترام همه بوده است. گفته شده است که در هنگام تاجگذاری و جنگ پیاده از تیسفون به آنجا میرفتهاند.
در آنجا برکهای است که آب بطور طبیعی در آن میجوشد. آن گونه که یاقوت میگوید: «آب دئماً بوسیله هفت نهر از آن بیرون میآید و هفت آسیاب را میگردانده است» اکنون این چشمه بصورت خم ژرف در آمده در سوبات بجای مانده نشان میدهد که حدوداً هزار سال است که آب آن روان است. آتشکده، فضای گنبدداری است که در جلوی آن ایوان بوده و نیز دروازه عمومی و خصوصی برای ورود به آن داشته است. در کنار آن ایوان خسرو یا محل تاجگذاری خسرو قرار داشته است. این فضا بعداً در دوره هلاکو بازسازی و درون آن کاشیکاری شده است که شاید اقامتگاه تابستانی او بوده است. در سمت چپ آتشکده یک مدرسه و در پشت آتشکده، رصدخانه و در کنار آن جایی برای نیایش به مرور زمان ویران شده است. این بنا را میتوان یک مجموعه کامل و یکی از الگوهای همه مجتعهای ساختمانی که بعدها در ایران ساخته شده است، دانست.
ساختمانهای تخت سلیمان از شیوه پارتی بجای مانده بود. یک ارسن از ساختمانها گرداگرد آتشکده آذرگشنسب که پیش از اسلام جایگاه بسیار ارزشمندی بود، تشکیل یافته بود. پس از اسلام ایلخانان مغول دوباره به آن توجه کردند (674 ه.ق). با بهرهگیری از ویژگیهای بومی آنها، بویژه چشمه جوشان آن یک کاخ تابستانی در آن ساختند. همچنین تالار خسرو (جایگاه تاجگذاری خسرو پرویز) را که با سنگ لاشه ساخته شده بود، کاشیکاری کردند. بازمانده آن در مرز ایوان هنوز یافت میشود.
هنگامی که اعراب مسلمان، به نخستین پایتخت هخامنشیان وارد شدند، از دیدن بنایی سنگی و هرمی شکل که با قطعه سنگ های سفید آهکی برپا شده بود، حیرت کردند. آنان ساخت این بنا را که به مقبره ای با شکوه میمانست، از قدرت بشر خارج می دانستند.
از همان سال های نخستین حضور اسلام در ایران بود که آرامگاه ساخته شده در دشت مرغاب به گور سلیمان نبی معروف شد. بی شک سلیمان می توانست با کمک دیوان، سازه ای با ویژگی های آرامگاه مرغاب بنا کند.
مدت درازی از زمان کشف هویت واقعی گور سلیمان یا گور مادر سلیمان نمی گذرد. پژوهش های 200 سال اخیر نشان داده است که آن چه در دشت مرغابی یا جلگه پاسارگاد مشهد مادر سیلمان معروف است، آرامگاه کوروش پادشاه انساندوست و انسانپرور هخامنشی است.
«مردمان بعد از اسلام بسیاری از ساختمان های مهم و عظیم سنگی که ساخت آنها را از عهده بشر خارج دانسته، از زمان و بانی ساخت آنها بی اطلاع بودند، به سلیمان نسبت داده اند. تصورشان این بود که چون دیوان گوش به فرمان وی بودند، برای او کاخ ها و عمارت های عظیم سنگی می ساختند. آرامگاه ساخته شده در دشت مرغاب معروف به گور سلیمان و بنای مرتفع سنگی ساخته شده بر بلندای تپه ای واقع در این دشت، موسوم به تخت سلیمان از جمله این بناها محسوب می شوند. اسم گذاری خرابه های قصر اشکانیان در آذربایجان غربی به تخت سلیمان نیز از همین تفکر نشات می گیرد.»
آرامگاه کوروش اولین بنایی است که در بدو ورود به محوطه تاریخی پاسارگاد با آن رو به رو می شویم. بنایی سنگی که به صورت هرمی شکل ساخته شده است. شش ردیف پلکان مرتفع بازدید کننده را از سطح دشت به اتاقک بالایی سازه راهنمایی می کنند.
سنگ های تشکیل دهنده بنا بدون ملات و با استفاده از بست های آهنی به صورت دم چلچله ای، روی یکدیگر قرار گرفته اند. اما پاسارگاد تنها به یک بنا یا محوطه خاص محدود نمی شود. از زمانی که پاسارگاد به عنوان محوطه ای تاریخی شناسایی و حصارکشی شد یعنی از اوایل دهه پنجاه شمسی، مجموعه ای از آثار هخامنشی تا اسلامی، در این حوزه، شناسایی شده و جملگی تحت حفاظت و مرمت قرار گرفتند.
جلگه پاسارگاد که در منطقه مرتفع شمال غرب استان فارس در 138 کیلومتری شیراز قرار گرفته، به مستطیلی شباهت دارد که بخش شمالی آن 10 تا 12 کیلومتر طول دارد و بخش شرقی و غربی آن 25 کیلومتر، جنوب غربی این دشت به تنگ های باریک به نام تنگ بلاغی منتهی می شود. طول این تنگه 12 کیلومتر است و با عرضی به پهنای 200 تا 500 متر بر پهنه دشت گسترده شده است.
نام پاسارگاد را به عنوان مهم ترین طایفه و عشیره پارسیان که شاهان هخامنشی از تیره آنان اند، دانسته اند، اگر چنین نام گذاری درست تلقی شود، پاسارگاد را باید یکی از مهم ترین اقامتگاه های هخامنشیان به شمار آورد. پس باید به دنبال شهر و تختگاهی بود که مردمان به آن داخل شده و به رفع و رجوع امور روزانه بپردازند.
در منتهی الیه مجموع کاخ های موجود در پاسارگاد، تالاری ستون دار قرار گرفته است که به دلیل وجود درگاهی بزرگ و منقوش به تصویر انسان بالدار، به کاخ دروازه معروف شده است. پژوهشگران این مجموعه را دروازه پاسارگاد تلقی می کنند. در عکس هایی که جیمز موریه و سر ویلیامز اوزلی در سال 1811 از نقش انسان بالدار تهیه کرده اند، کتیبه ای بر بالای نقش هویداست که اینک مفقود شده است. متخصصین خطوط باستانی، کتیبه را چنین ترجمه کرده اند:
من، کوروش، شاه هخامنشی.
آن جا که شاهان استقرار می یابند، جایی نیز باید برای ملاقات با مردمان میداشته است. کاخ بارعام در 1250 متری شمال شرقی آرامگاه کوروش به همین منظور ساخته شده بود. کاخ بر یک تالار مرکزی و چهار ایوان در اطراف تالار مشتمل می شده است. هشت ستون در دو ردیف چهار تایی نیز سقف بنا را نگاه می داشته اند.
سرستون هایی به شکل جانوران مختلف از جمله شیر، شیروان (شیر شاخدار)، گاو اسب، بر بلندای سنگ های استوانه ای شکل، آخرین نقطه اتصال سقف و ستون ها به شمار می آمدند. سرستون هایی با شکل سر اسب، تنها در کاخ بارعام تاریخ ساخت آن را 546 تا 530 پیش از میلاد تخمین زده اند، دیده شده است.
نام کوروش، که در جای جای مجموعه بنای پراکنده در دشت مرغاب دیده می شود، [گرچه کوروش، هماره در سفر بود] اما نخستین پادشاه سلسله هخامنشی، مکانی را برای اقامت موقت خود نیاز داشته است. باستان شناسان و متخصصین تاریخ، در فاصله 230 متری شمال غرب کاخ بارعام ، بنایی را شناسایی کرده اند که مشخصات یک مجموعه مسکونی را داراست. نام این بنا در تاریخ معاصر، کاخ نشیمن یا کاخ اختصاصی ثبت شده است.
یک تالار در میانه و در ایوان در شرق و غرب آن، معماری این کاخ عظیم را شکل داده اند. تالار با 30 ستون برپا شده است: ایوان شرقی را 40 ستون که در دو ردیف بیست تایی کنار هم قرار گرفته اند سر پا نگه داشته اند و ایوان غربی را دو ردیف ستون و در هر ردیف 12 تا.
هنوز باستان شناسان به دنبال قلمه های بالایی ستون های تالار و سرستون های این بخش می گردند. تاکنون جز 190 سانتی متر از ستون ها که بر زمین قرار دارد، نشانه ای از بخش های فوقانی ستون ها پیدا نشده است. بر جرز درگاه این بنا، تصاویری از گذر پادشاهی پارسی نقر شده و بر بالای هر یک نگاشته اند: کوروش، شاه بزرگ هخامنشی.
مسافرینی که از شیراز به اصفهان سفر می کنند، بقایای دیوار سنگی عظیمی را می بینند که همچنان در شمال جلگه پاسارگاد، مشرف به تمام قصرها و بناهای پراکنده در دشت پابرجاست. بر فراز صفحه ای که اینک تنها دیوارهایش بر جای مانده، بناهایی ساخته شده بود که بنا بود مجموعه ای همانند تخت جمشید را شامل شود. مرگ کوروش، گرچه از ارزش های معنوی پاسارگاد نکاست اما موقعیت این مجموعه را از مرکز تمرکز هخامنشیان به محلی عبادی _ سیاسی تغییر داد. تل تخت یا تخت سلیمان نیز که دیگر نمی توانست رقیبی برای مجموعه کاخ های تخت جمشید در 70 کیلومتری جنوب پاسارگاد باشد، در دوران حکمرانی داریوش به دژ نگهبانی تبدیل شد.
متخصصینی که ویژگی های معماری و ساخت و ساز در دوران های مختلف را بررسی می کنند، از کنار رابطه معماری و طبیعت به سادگی نمی گذرند. باغ ها و بوستان ها، مهم ترین نمونه های قابل تامل ارتباط تنگاتنگ انسان و طبیعت به شمار می روند.
سه آتشکده بسیار مهم در دوران ساسانی در ایران وجود داشت که هم اکنون تنها آثاری از آتشکده آذرگشنسب که به نام تخت سلیمان شهرت پیدا کرده، بر جا مانده است. این آتشکده از نظر مسایل اعتقادی، باورهای دینی و نقشی که در حیات سیاسی و اجتماعی دوران ساسانیان داشت از اهمیت بسیاری برخوردار بود. آتشکده آذرگشنسب در واقع نماد اقتدار حکومت ساسانیان محسوب می شد. خصوصا پس از خیزش مزدکیان و شکل گیری جنبش آن، «خسرو انوشیروان» به عمران و آبادی این آتشکده با عنوان عامل وحدت ملی و یکسان سازی دین کشوری توجه ویژه ای کرد. آتشکده آذرگشنسب در زمان حمله رومیان به ایران و غلبه آنان بر سپاه خسرو پرویز، غارت و ویران شد، در حالی که رومیان هیچ کاری به پایتخت کشور نداشتند.
حمله رومی ها، اعراب و پذیرش دین اسلام از سوی ایرانیان تغییراتی در وضعیت آبادانی آتشکده پدید آورد و اغتشاشات اواخر دوره ساسانیان نیز موجب شد هیچ تجدید بنایی در این محل انجام نشود. تا این که در دوران ایلخانان، این مجموعه به عنوان پایتخت ییلاقی حکام مغول مورد استفاده قرار گرفت.
اما پس از سقوط ایلخانان، تخت سلیمان تقریبا متروک شد و به عنوان یک شهرک خدماتی کوچک با امکاناتی نظیر آهنگری، سفال گری و نانوایی مورد استفاده قرار گرفت.
در دوران صفویه دیگر این مجموعه به طور کامل متروک شد و هیچ استفاده ای از آن نشد.
در این منطقه نشانهها و بقایای استقرار از هزاره اول پیش از میلاد تا قرن 11 هجری قمری به چشم میخورد. اما اوج شکوه و آبادانی تخت سلیمان مربوط به دوره ساسانی است که ساختمان آتشکده آذرگشنسب در آنجا احداث شد و آتش جاودان آن به مدت 7 قرن نماد اقتدار آئین زردتشت محسوب میشد. آتشکده ساسانی آذرگشنسب از زمان حکومت ایلخانیان به بعد «تخت سلیمان» نام گرفت.
بعد از زوال حکومت ساسانی و پذیرش دین اسلام توسط ایرانیان، این مجموعه عظیم که در جنگهای ایران و روم در زمان خسرو پرویز به شدت آسیب دیده بود، دیگر رمق تجدید حیات نیافت، اما تا قرن 4 هجری قمری تعداد اندکی از معتقدان آئین زرتشت در این محل اسکان داشته و آتشکده نیز در مقیاس کوچکتری مورد استفاده بوده است.
در دورة ایلخانیان و در زمان حکومت آباقاخان مغول این شهر بار دیگر مورد توجه قرار گرفت و با انجام تعمیرات وسیع و چشمگیر و احداث بناهای جدید، از این مکان به عنوان پایتخت باستانی و تفرجگاه استفاده شد.
بازگویی میراث
قلعه تخت سلیمان با قدمتی 2 هزار ساله میراث و تاریخ ایران باستان را بازگو میکند. این قلعه به وسعت حدود 1000 متر دارای مجموعههایی از جمله استخر، عبادتگاه، دروازههای ورودی به قلعه، ستونهای بلند، ایوان، قسمگاه، آتشکدهها، آبگرم معدنی و دژهای نگهبانی است.
استخر بیضی شکل معروف به دریاچه تخت سلیمان با رنگ ارغوانی و فیروزهای از عجایب این مکان تاریخی است که باستانشناسان و محققان در مورد عمق واقعی آن اطلاعی در دست ندارند. گفته میشود در قعر آب دریاچه، خزاین عظیمی از زیورآلات و اشیای قیمتی وجود دارد که شاهان از ترس دشمن به دریاچه ریختهاند.
آتشکدههای تخت سلیمان نیز به نامهای آذرگشسب، جاویدان و آناهیتا هر یک برای خود افسانههای شنیدنی دارند. محمد جواد، یکی از مورخان این منطقه در کتاب نگاهی به آذربایجان نوشته است:
آتشکده جاویدان که آذرخوش نیز گفته میشود، به علت اینکه به روی مخازن نفت قرار داشته و همیشه روشن بوده، از آتشکدههای جاویدان محسوب میشده است. در آتشکده آذرگشسب نیز مردم برای رفع مشکلات خود به دعا میپرداختهاند.
آتشکده آناهیتا نیز که 8 ستون دو متری از آن بجای مانده است، توسط یک هیات مشترک ایرانی ـ آلمانی از دل زمین بیرون آورده شده است.
زندان سلیمان نیز که در 500 متری قلعه قرار دارد، بر اساس افسانههای قدیمی محل زندانی دیوهای خطارکار بوده که بر روی کوهی واقع است و در قلعه آن، دهانه بزرگی از یک آتشفشان غعرفعال وجود دارد.
تخت سلیمان و آثار باستانی و تاریخی موجود در آن یکی از مهمترین و مشهورترین مراکز تاریخی و تمدنی کشور ماست که دیرگاهی است روزگاران آبادانی و رونق خود را پشت سر گذاشته و در ایام پیری و دیرینهسالی، در سکوت و خلوت کوهستانهای سرسبز منطقخه افشار به حیات آرام و خسته خود ادامه میدهد.
این مکان تاریخی در 45 کیلومتری شمال شرق شهرستان تکاب در آذربایجان غربی واقع شده است.
این اثر مهم کمتر از دیگر آثار تاریخی و باستانی ایران مورد توجه و مطالعه محققان و باستانشناسان قرار گرفته و این امر شاید به دلیل بعد مسافت و دور از دسترس بودن آن است.
تخت سلیمان کنونی باقیمانده و قلعه و آثار قصر بزرگ و عمارتهای مخصوص برای سکونت موبدان بوده است که در زمان اشکانیان و ساسانیان در اوج قدرت بود و در نتیجه حمله رومیان و تاخت و تاز عرب و مغول ویران شد.
این مکان تاریخی بدور دریاچهای قرار دارد که با دیوار سنگی محصور و به شکل بیضی ساخته شده که طول آن از شمال به جنوب 400 متر و عرض آن از شرق به غرب، 200 متر است.
این قلعه دارای مجموعههایی از جمله استخر، عبادتگاه، دروازهه ای ورودی به قلعه، ستونهای بلند، ایوان، قسمگاه، آتشکدهها، آبگرمهای معدنی و دژهای نگهبانی است.
استخر بیضی شکل معروف به دریاچه تخت سلیمان با رنگ ارغوانی و فیروزهای، از عجایب این مکان تاریخی است که حدود 80 متر عرض و 120 متر طول دارد.
این دریاچه که عمق آن 110 متر است، به صورت چشمه جوشانی از طبقات تحتالارضی فوران میکند و طبق محاسبهای که شده در هر ثانیه 100 لیتر آب از دل زمین میجوشد.
به گفته کارشناسان، قلعه سلیمان از سمت جنوبی شبیه به یک دروازه قدیمی است که چند دیوار فرو ریخته، سه اتاق بدون سقف داشته و گفته میشود این محل روزی عبادتگاه موبدان به درگاه خداوند بوده است.
به مورخان، آباقان خان مغول ـ نواده چنگز که مسلمان شده بود ـ مسجدی بر روی ویرانههای این قلعه بنا نهاد که بعدها ویران شد.
ستون هفت متری که در ورودیه این قصر قرار دارد متعلق به مکان خسروپرویز بوده که تنها یک ستون از آن باقی مانده و از 20سال پیش داربستهایی برای جلوگیری از از ریزش مجاور این ستون بسته شده است. در برخی قسمتهای این ستون آثار تعمیرات از جمله گچبری مربوط به دوره مغول دیده میشود و گفته میشود این ایوان قصر باستانی شاهان ایران بوده و از نوع ایوان مدائن است.
9 پله سالم در پای پادگاهی در شمالیترین نقطه تخت سلیمان مشاهده میشود که از آن به عنوان قسمگاه شاهان ساسانی یاد شده است. تنوع کاشیهای اسلامی در تخت سلیمان به قدری است که میتوان آنها را به ردهها و مکاتیب مختلفی تقسیمبندی کرد. از همه مهمتر، نوع زرینفام کتیبهدار و نیز کاشی برجستههای زمینه لاجوردی و فیروزهای زراندود با نقوش حیوانات اساطیری همچون سیمرغ و اژدهاست که در تزئین دیوار کاخها بکار میرفته است.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 53 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
دانلودمقاله تخت سلیمان