چکیده: چنانچه تشکیل حکومت اسلامی، برای سرپرستی و اداره شؤون مسلمانان به حکم ضرورت لازم آید، قهرا نظام و تشکیلاتی باید باشد که بر تعیین حاکم، شرایط، صلاحیتها، اختیارات و اوصاف او نظارت داشته باشد و در چگونگی صدور صلاحیتها و رابطه حاکم بر مردم ضوابطی باشد وگرنه هرج و مرج جای نظم و انضباط را میگیرد و این بر خلاف اصول اسلام و منطق است. این نوشتار بر آن است تا حکومت اسلامی رسول الله صلی الله علیه و آله را که پس از هجرت در مدینه ایجاد کردند، مورد شناسایی قرار دهد و در نگرشی دقیق، سازمان اداری آن را تشریح کند.
مقدمه
اندیشه حکومت اسلامی، طبق آیات قرآن کریم و رهنمودهای پیامبر صلی الله علیه و آله به صحابه، دلالتبر احساس فطری بشر در تشکیل دولت دارد. (2) علامه طباطباییقدس سره با استناد به آیه: «فاقم وجهک للدین حنیفا فطرة الله التی فطرالناس علیها لا تبدیل لخلق الله ذلک الدین القیم و لکن اکثر الناس لا یعلمون» (3) لزوم دولت اسلامی را اثبات میکند و در توضیح آن، یادآور میشود: فطری بودن نیاز به تشکیلات حکومتی، به حدی بود که وقتی پیامبر صلی الله علیه و آله پس از هجرت به مدینه، دستبه ایجاد دولت اسلامی زد، مردم با وجود پرسشهایی که در زمینه حیض و اهله و انفاق و دیگر مسائل عادی مطرح میکردند و از پیامبر صلی الله علیه و آله توضیح میخواستند، در مورد تشکیل دولت هیچگونه پرسشی مطرح نکرده و توضیحی نخواستند. حتی جریانهای پس از رحلت آن حضرت نیز با تمامی فراز و نشیب، از همین احساس فطری سرچشمه میگرفت. همه به انگیزه فطرت احساس میکردند که چرخ جامعه اسلامی بدون گرداننده، گردش نخواهد کرد و دین اسلام این واقعیت را، که درجامعه اسلامی باید حکومتی وجود داشته باشد، امضای قطعی نموده است. (4)
طبیعی است که اسلام برای فعلیتبخشیدن به اهداف عالی خویش در زمینههای گوناگون سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حتی عبادی، نیازمند وجود دولت است.
حضرت امام خمینیقدس سره در کتاب ولایت فقیه خویش، وجود احکام مالی، دفاع ملی، احقاق حقوق و احکام جزایی در متن دین و شریعت را دلیل بر لزوم تشکیل حکومت دانسته، مینویسند:
«سنت و رویه پیغمبر صلی الله علیه و آله دلیل بر لزوم تشکیل حکومت است; زیرا اولا: خود تشکیل حکومت داد... و ثانیا: برای پس از خود به فرمان خدا تعیین حاکم کرده است. (5) »
چنانچه تشکیل حکومت اسلامی، برای سرپرستی و اداره شؤون مسلمانان به حکم ضرورت لازم آید، قهرا نظام و تشکیلاتی باید باشد که بر تعیین حاکم، شرایط، صلاحیتها، اختیارات و اوصاف او نظارت داشته باشد و در چگونگی صدور صلاحیتها و رابطه حاکم بر مردم ضوابطی باشد وگرنه هرج و مرج جای نظم و انضباط را میگیرد و این بر خلاف اصول اسلام و منطق است.
این نوشتار بر آن است تا حکومت اسلامی رسول الله صلی الله علیه و آله را، که پس از هجرت در مدینه ایجاد کردند، مورد شناسایی قرار دهد و در نگرشی دقیق، سازمان اداری آن را تشریح کند.
سازمان اداری در دوران جاهلیت
اعراب حجاز، بدوی بودند. بنابراین ذکر حکومت و سازمان اداری به معنای دقیق کلمه در مورد آنان درست نیست; زیرا بدوی بودن و نظام حکومتی دو امر متناقضاند. ولی شهر مکه، مدینه و طائف وضعی میانه در بداوت و حضارت (تمدن) داشتند. به عبارت بهتر، در حالتی میان زندگی شهری و قبیلهای به سر میبردند.
شهر مکه مقر قبایل قریش بود و هر قبیلهای محلهای از آن را در اختیار خود داشت و این مجاورت قبایل با یکدیگر، نوعی اتحاد و تقسیم کار در میان آنان ایجاد نموده، لیکن با این حال، همچنان علاقمند به استقلال باقیمانده بودند و از پیوستن به یکدیگر خودداری میکردند، به همین جهت هیچگاه به مرحله یک شهر به معنای جدید نرسید و به سلطه و نفوذ یک قدرت همگانی تن نداد.
هیچگاه دیده نشد که شخصی به عنوان مکی معروف باشد و منسوب به مکه گردد.
ولی انتساب به قبیله بسیار معمول و متداول بود. ملیت فقط ملیت قبیلهای بود و افتخار، افتخار قبایلی.
دارالندوه
قریش برای مذاکره و مشاوره در امور خصوصی و عمومی اجتماع میکردند و این اجتماعات رسمی در دارالندوه برگزار میشد. محل آن، خانه قصی بن کلاب بود که آن را ساخت و از آن دری به جانب کعبه قرار داد. آن اولین خانهای است که در مکه ساخته شد و سپس مردم خانههای خود را به تبعیت از او ساختند. مورخان و سیره نویسان گفتهاند که وجه نامگذاری «ندوه» از آنرو است که مشتق از ندی و نادی و منتدی است و این لغتبه معنای مجلس است که مردم برای مشورت در امور خیر و شر، در آنجا گردهم میآمدند و قریش در آنجا به حل و فصل کارها، پیوندهای زناشویی، لوای جنگ، ختنه پسرها و... میپرداخت. (6)
پستهای مهم اداری مکه (7)
1 - سرانت و حجابت; یعنی دربانی و پرده داری کعبه، که به عهده بنی عبدالدار بود و پس از آن امور مربوط به دارالندوه نیز بدان افزوده شد.
2 - سقایت و عمارت; یعنی آب دادن حجاج و حفظ و حراست آداب و تشریفات در خانه کعبه. این منصب در دستبنیهاشم بود. عمارت یا نگاهبانی مسجدالحرام، یکی از مؤسسات وابسته به سقایتبود تا مراقبت کنند که کسی در آن محل مقدس یاوه سرایی و بدگویی نکند و فریاد نزند.
3 - افادت; یعنی میهمانداری و اطعام حاجیان. قریش در مواقع معین، مبلغی پول از میان خود گرد میآوردند و برای اطعام فقرا به متصدیان میهمانخانه میدادند. این منصب از آن بنی نوفل بود.
4 - ایسار; تفال و تطیر با تیرهای بی پر، در دوران جاهلیتبود که اعراب از این طریق در مشکلات زندگی چارهجویی میکردند و این خود به سمتی تبدیل شد که بنی جمح آن را بر عهده داشتند.
5 - اموال محجره; اوقافی بود که به نام خدایان خود وقف میکردند. این سمت در دستبنی سهم بود. این پنج منصب جنبه دینی داشت. در کنار آنها منصب جنگی نیز وجود داشت.
6 - اللواء; پرچمداری; پرچمی دینی بود که در جنگ ها آن را خارج میساختند و آن را عقاب مینامیدند. پرچم قریش به دست قصی بن کلاب بود که به فرمان وی آن را برای جنگ آماده میکردند.
7 - قبه و اعنه; و آن خیمهای بود که برخی از ابزار جنگی و تجهیزات نظامی در آن نگاهداری میشد و مقام «اعنة الخیل» متصدی نگهداری اسبان قریش در جنگ بود و این سمت را بنی مخزوم عهدهدار بود.
در کتاب های عرب پنج منصب دیگر برای اعراب ذکر شده و آنها عبارتند از:
8 - قیادت; مقام راهبری قافله یا جنگجویان یا هر دو، که ولایت آن در بنی امیه بود و در اواخر عهد جاهلی، ابوسفیان آن را به دست داشت.
9 - مشورت; عبارت بود از مشاوره در امری با متصدی این سمت، پیش از آنکه برای آن امر اجتماع نمایند. این منصب در ستبنی اسد بود.
10 - اشناق; مؤسسه ای که برای حل اختلاف و رضایتخصم تاسیس شد و معمولا برای پرداخت دیههای قبایل قریش و یا دیگران بوده است و ریاست آن به دستبنیتمیم بود.
11 - سفارت; یعنی اعزام نمایندگان و سفیران برای انجام مذاکرات صلح و جنگ یا اظهار تفاخر قریش در برابر اقوام دیگر. این منصب را بنی عدی به دست داشت. و آخرین مسؤول آن در جاهلیت عمربن خطاب بود.
12 - ایلاف; به معنای تضمین راه های بازرگانی، بدون پیمان حلف است. نوعی اجازه تجارت که قبیله قریش آن را از دولت های ایران و روم و از حکام حبشه و یمن در اختیار داشت و کسانی که این مقام ممتاز را برای قریش کسب کردند، هاشم، مطلب، عبد شمس و نوفل فرزندان عبد مناف بودند.
13 - قضا; نظام اداری مکه بر روی سه محور دینی، نظامی، اقتصادی میچرخید. لذا جای مؤسسه قضایی یا قضاوت خالی بود. برخی سران عشایر قریش بر آن شدند. تا این خلا را برطرف کنند و در این راستا حلف الفضول را میان خود بستند. اساس آن پیمان دفاع از حقوق افتادگان بود و بنیانگذاران آن، همه نام فضل داشتند و پیامبر خدا در این پیمان، که حقوق مظلومان را بیمه میکرد، شرکت فرمود. (8)
پیامبر صلی الله علیه و آله همه این مناصب، جز حجابت و سقایت را لغو و باطل اعلام کرد.
ویژگیهای اجتماعی مکه در آغاز بعثت
ساختار اداری مکه متاثر از سه ویژگی اجتماعی بود، که شهر مدینه آن سه ویژگی را نداشت و آنها عبارت بودند از:
الف: اکثریتشهروندان مکه را قریش و عشایر و تیرههای آن تشکیل میداد، احتمالا افرادی از قبایل دیگر بودهاند اما در اقلیت قرار داشتهاند. یکدستبودن شهروندان در مکه، این شهر را از خونریزی و عداوتهای حاد سیاسی بدور میداشت. جنگ و خونریزی عمدهای میان قریش در تاریخ ثبت نشده است.
ب: خصوصیت دیگر مکه در رنگ و طبع بازرگانی آن بود، بازرگانان قریش با عشایر قریش و کشورهای خارج روابط بازرگانی داشتند. تنظیم دقیق حرکت کاروانهای بازرگانی از اهمیت ویژهای برخوردار بود و مستلزم آن بود که روابط با قبایل سر راههای قافلهها و کشورهای مقصد به دقتبررسی شود.
ج: به دلیل وجود کعبه، این شهر به عنوان جایگاه عبادت و انجام مراسم حج، برای اعراب تقدس داشت و از نظر درآمد توریست و بازرگانی، منبع درآمد سرشاری برای قریش بود.
این ویژگیهای سهگانه موجب شد که این شهر از یک نظام اداری و مرکز قدرت برخوردار باشد و پیامبر در مکه مردم را به دینی جدید دعوت میکرد و عقول را از خرافات آزاد مینمود. او به برکت این دین توانست گروهی از مردم را پیرامون خود جمع کند و از این گروه، سازمانی واحد مبتنی بر تعلقات و تمایلات روحی واحد تشکیل گردید.
وضعیت دولت اسلامی و سازمانهای مربوط به آن، در مدینه
اوضاع یثرب در آستانه هجرت پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله
چون ساکنان شهر یثرب (عرب و یهود) قبل از اسلام فاقد پیکره اجتماعی متکامل بودند، هیچ گونه اقتدار سیاسی فراگیر و یا نظام اداری جامع در آن پدید نیامد و مؤسسه و سازمانی که بتواند واحدهای متفرق را در یک زنجیره مصالح مشترک و حیاتی پیوند دهد وجود نداشت. اما پس از آمدن اسلام به مدینه و اندکی پیش از هجرت پیامبر صلی الله علیه و آله تکوین نظام اداری در این شهر آغاز شد.
ممکن استشالوده و زیر بنای نظام اداری شهر یثرب با انتخاب نقبای دوازده گانه، از میان بیش از 70 نفر توسط اوس و خزرج که به تقاضای پیامبر بود، گذاشته شده باشد. در دومین بیعت عقبه، (9) سه نفر از اوسیان و نه نفر از خزرجیان با پیامبر خدا بر اسلام و طاعت و جهاد بیعت کردند. وظیفه و مسؤولیت نقبا، مسؤولیت اداری، سیاسی، فرهنگی و تبلیغ و نشر اسلام در یثرب و زمینه سازی برای مهاجرت پیامبر صلی الله علیه و آله و مسلمانان بود.
نقش هجرت در استقرار حکومت
هجرت مرحلهای بزرگ در زندگی اسلام است و از دیدگاه ما در باب تاریخ حکومت اسلامی، قطعا مهمترین مرحله پیدایش حکومت اسلامی است. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در نتیجه زیستن در جو سیاسی و اداری شهر مکه، از درایت و خبرگی لازم برخوردار بود. آن حضرت در آغاز هجرت، به چند جهتباید با دشواری های فراوان در تاسیس نظام اداری شهر مقابله کند.
نخست: شهر یثرب به لحاظ ناهمگونی میان شهروندان از هرگونه نظام اداری کامل و مناسب تهی بود و اصولا افراد و اجتماع یثرب فرهنگ نظم اجتماعی و اداری نداشتند.
دوم: رابطه میان قبیله اوس و خزرج و رابطه همه آنها با یهودیان بر پایه جنگ و خونریزی بود و لذا امنیتشهر همیشه نگران کننده مینمود و مردم را بر آن داشت تا خانههای خود را در مجتمعات مسکونی، جدا از هم، به شکل پادگان های نظامی بنا کنند.
سوم: سه گروه که دشمن اسلام بودند، از ساکنان شهر به شمار میآمدند:
1. اعراب (به استثنای اوس و خزرج)، مانند خطمه، بنو واقف، بنو سلیم که در سال اول هجرت اسلام نیاوردند و اسلام بسیاری از ایشان تا سال چهارم هجرت به تاخیر افتاد. (10)
2. منافقین، گروهی که عمل به شعائر اسلامی میکردند ولی با طرح سیاسی اسلام و تشکیل حکومت اسلامی با ریاست پیامبر صلی الله علیه و آله مخالف بودند.
3. یهودیان، که نمونه عینی مخالفین فرهنگی، سیاسی، اجتماعی با اسلام، به اعتبار آیین و دولت و نظام سیاسی - اجتماعی بر مبنای اسلامی به حساب میآمدند.
این دشواری سه بعدی، در راه تلاش پیامبر صلی الله علیه و آله برای سازماندهی نخستین جامعه اسلامی، بسیار مهم و حساس بود.
پیمان برادری، نخستین قانون دولت اسلامی
یکی از مهمترین تدبیرهای پیامبر برای رفع مشکلات و موانع موجود و تکوین سازمان جامعه جدید، عقد برادری و اخوت میان مهاجر و انصار بود. این پیمان نامه در واقع قانون مختصری بود که وظایف اولیه مدنی افراد را به عنوان شهروندهایی که باید همکاری متقابل با یکدیگر داشته باشند، بیان میکرد. پیامبر با این پیمان، آزادی دینی یهود را تضمین کرد و میان مسلمانان و یهود اتحاد برقرار ساخت. بدین ترتیب قدرت و سلطهای عمومی ایجاد کرد که تا پیش از آن اعراب با آن آشنا نبودند. پیمان نامه چنین آغاز میشود:
«بسم الله الرحمن الرحیم، هذا کتاب من محمد النبی بین المؤمنین و المسلمین و من قریش و الیثرب و من تبعهم فلحق بهم و جاهد معهم انهم امة واحدة...» (11)
پیامبر صلی الله علیه و آله با اجرای برنامه پیمان برادری و سازمان دادن به این امر مهم، به قصد بنای جامعه سیاسی دولت اسلامی، گام پیشرفتهتری برداشت.
مراحل تاسیس سازمان اداری پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در مدینه
مرحله اول، از آغاز هجرت تا سال چهارم (جنگ خندق) بود. در این مرحله اداره امور شهر مدینه و همه مسؤولیتها زیر نظر شخص پیامبر بود و جز اذان و کتابت وحی را به هیچ کس واگذار ننمود مگر زمانی که به سفر و یا جنگ میرفت. بدلیل هجوم مهاجرین مکه و مهاجرت برخی از افراد قبایل عرب، جمعیت این شهر زیاد شد و در نتیجه مشکلات مسکن و اقتصادی ظاهر گشت.
مرحله دوم، بعد از جنگ خندق تا سال نهم هجری (فتح مکه) است. در این مرحله اقبال عشایر عرب به آیین اسلام افزون شد و تب مهاجرت به شهر مدینه فرو نشست. بسیاری از سران عشایر جدیدالاسلام از سوی پیامبر نزد قبایلشان باز میگشتند و به حل و فصل مشکلات روزانه مردم میپرداختند. نمایندگان پیامبر مسؤولیتی شبیه به مسؤولیت قضایی داشتند.
مرحله سوم، پس از فتح مکه تا رحلتحضرت رسول صلی الله علیه و آله که در آن متصرفات حکومت اسلامی توسعه یافت و تمام شبه جزیره عربستان و عمده شهرهای آباد جز و منطقه جغرافیایی اسلام درآمد و در نتیجه در سازمان اداره اسلامی نیز تحولات کیفی و کمی صورت گرفت.
مساجد، مقر حکومت و اداره
یگانه مقر عمومی دولت اسلامی مسجد بود. در هیچ ماخذ تاریخی نیامده است که پیامبر صلی الله علیه و آله در سال های اقامت در مدینه، امور حکومتی و اداری را در جایی جز مسجد انجام داده است. نخستین مسجدی که در اسلام بنا شد مسجد قبا بود. به استثنای مسجدالنبی، نه مسجد در مدینه در دوران حیات رسول الله صلی الله علیه و آله ساخته شد. همه آن مساجد مرکز عبادت، آموزش و انجام امور مملکتی و اداری و غیره بود. از میان این مسجدها مسجد النبی در مدینه مقر مرکزی حکومت اسلامی شد و در آنجا پیامبر نمایندگان را به حضور میپذیرفت و سفیران را از سوی خود به ماموریتهای اداری و سیاسی و دیپلماسی و نظامی روانه میساخت. (12)
مؤسسات و سازمانهای اداری در مدینه (13)
1. مؤسسه آموزش و تبلیغ احکام الف. آموزش همگانی
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله آموزش همگانی را در اولویت امور قرار داده بود و نه تنها نسبتبه آموزش معارف دین توجه داشت، بلکه به آموزش خواندن و نوشتن به صحابه امی در مدینه عنایتی خاص داشت. پیامبر خدا شرط آزادی هر یک از اسیران بدر را، که خواندن و نوشتن میدانستند، تعلیم ده تن از صحابه و فرزندان آنان قرار داد. وی به زید بن ثابت دستور داد سرپرستی امور ترجمه و پاسخ نامهها را به عهدهبگیرد و در این راستا زبان سریانی را بیاموزد. پیامبر صلی الله علیه و آله راجع به تعلیم حرفه و فن نیز، که در احتکار یهودیان بود، اهتمام میورزید. در جای جای سنتشریف، پدران و مادران را به آموزش نوشتن، شنا و تیراندازی فرزندان تشویق کرده است. نتیجه آنکه پیامبر دارای سیاست آموزشی ویژه بوده و به آموزش همگانی اهتمام خاص داشته داشت.
ب. معارف دینی
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله تعلیم و تعلم مسائل مذهبی را وظیفهای عمومی اعلام کرد و همه افراد با سواد را به این کار موظف ساخت. ایشان برای آموزش قرآن از بعضی اصحاب در شهر مدینه کمک میگرفت. ظاهرا تعلیم قرآن در اوقات معین، در خانه یکی از مسلمانان انجام میشد و تعدادی برای این کار گرد هم میآمدند. برخی احتمال دادهاند که پیامبر صلی الله علیه و آله خانه مخصوصی را برای تعلیم قرآن آماده کرده بود. (14) اعزام معلمان به سوی قبایل، به دو صورت انجام میگرفته است، در بعضی حالات بنا به درخواست نمایندگان قبایل و در دیگر احوال با پیش دستی پیامبر بوده است.
ج. کاتبان
گروهی از کاتبان، پیامبر را در انجام کارها یاری میدادند. از این افراد چهار تن اختصاص به نوشتن وحی داشتند; (علی ابن ابیطالب، عثمان بن عفان، ابی بن کعب، زید بن ثابت). دو تن، در امور زندگی به آن حضرت مدد میرساندند; (خالدبن سعید بن العاص، معاویة بن ابی سفیان). دو تن، آن چه را میان مردم پیش میآمد مینوشتند; (مغیرة بن شعبه، حصین بن نمیر) و دو تن مطالب مربوط به قبایل و مسائل مربوط به آنها را برای مردم مینگاشتند; (عبدالله بن ارقم بن یغوث، علاء بن عقبه). همچنین زید بن ثابت نامههایی را که به عنوان پادشاهان بود مینوشت. (15)
2. سازمان مالیات و دارایی
ویل دورانت در کتاب تاریخ تمدن در باره وضعیت ثروت و میزان آن در عربستان، در آستانه تشکیل دولت اسلامی مینویسد: کشور عربستان، که سه چهارم (34) آن بی آب وعلف بود، عرصه زندگی قبایلی بدوی به شمار میآمد که همه ثروت آنان، برای تزیین بنایی چون کلیسای سانتاسوفیا بسنده نمود. (16)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در چنین وضعیتی حکومت اسلامی را در مدینه پی ریزی کرد.
سیاستهای مالی پیامبر صلی الله علیه و آله
در دوران ابتدای ظهور اسلام در مکه، جامعه مسلمانان بسیار کوچک بود و نیازی به دریافت مالیات وجود نداشت. پس از فتح مکه موقعیت دولت اسلامی تثبیتشد. پیامبر ماموران مالیاتی را برای دریافت زکات به کلیه قبایل عرب، به استثنای یک یا دو مورد، اعزام کرد. تا مطالبات را دریافت کنند. با اینکه دریافت مالیات زمین در زمان حیات پیامبر آغاز شده بود، اما مبلغ آن بسیار کم بود و فقط به دو صورت تسهیم محصولاتی زراعی از یک قبیله یهود دریافت گردید. جمع آوری جزیه نیز در زمان پیامبر آغاز شد. با اینحال، این مالیات از نظر مبلغ، زمان و نحوه دریافت قاعدهمند نشده و با شیوهای ساده و در مقیاس کوچک بود. با وجود سادگی ساختار مالی، نکته دارای اهمیت، تاکید زیاد به پولی کردن اقتصاد بود. معاملات تجاری اعراب قبل از اسلام با استفاده از سکههای سایر ملت ها انجام میشد که بیشتر دینارهای روم شرقی و درهمهای ایرانی بود. اعراب دارای شیوه توزین پولی خاص خود بودند و این سکهها را با توجه به روش خود وزن میکردند و محاسبات ارزش پول را انجام میدادند. بدین معنا که گویا آنها سکه نیستند. اوزان طلا و نقره به ترتیب درهم و دینار «مثقال» نامیده میشدند. وزن هفت دینار، برابر ده درهم بود. وزن هر دینار برابر 72 دانه جو و با اندازه مشخص بود. از آنجا که این روش پولی برای جمع کردن زکات مشکلی ایجاد نمیکرد، مورد تصویب پیامبر قرار گرفت. خلفای بعدی سعی کردند واحد پولی دقیقتری ایجاد کنند. (17)
منابع مالی و روش جمع آوری و توزیع آنها در صدر اسلام
الف. خمس غنایم
نخستین درآمد مالی که به امر خداوند عمل گردید، خمس غنایم بود، سپس جزیه و خراج و آخرین آن زکات بود که از منابع دیگر، ثبات بیشتری داشت. پیامبر صلی الله علیه و آله برای اداره درآمدها، اداره مالی تاسیس کرد. اعضای این اداره را کارگزاران و عمال زکات و نگهبانان و کتاب (حسابداران) و همه کسانی که وجود آنها برای اداره امور مالی، لازم بود تشکیل میداد. اداره دارایی گام به گام بر حسب رشد و تنوع درآمدهای حکومت اسلامی و مصارف آن، گسترش یافت.
نخستین اقدام پیامبر صلی الله علیه و آله در باره اولین غنیمت جنگی مسلمانان در بدر، تعیین عبدالله بن کعب برای گردآوردن و حفظ و ضبط اموال در مکان خاص و جلوگیری از پخش آن بهدست مجاهدان بود و سپس توزیع غنایم میان مجاهدان بهوسیله پیامبر انجام میشد. (18)
روایت است که پیامبر معیقب بن ابی فاطمه را رییس مرکزی ثبت غنایم در دفاتر ویژه کرد. (19) افرادی را نیز مسؤول اخماس غنایم کرد; زیرا خمس باید در بیت المال محفوظ و نگهداری میشد و در موارد نیاز، دولت آن را انفاق مینمود و نام عبدالله بن کعب و محیمة بن جزء را در میان این افراد ذکر کردهاند. در آیه 41 سوره انفال نحوه توزیع غنایم تصریح گردیده است; «و اعلموا انما غنمتم من شیء فان لله خمسه و للرسول و لذی القربی و الیتمی و المساکین و ابن السبیل ان کنتم امنتم بالله و ما انزلنا علی عبدنا یوم الفرقان یوم التقی الجمعان و الله علی کل شیء قدیر.»
«ای مؤمنان بدانید که هر چیزی را به غنیمت گرفتید (زیاد یا کم) خمس آن خاص خدا و رسول و خویشان او و یتیمان و فقیران و در راه ماندگان استبه آنها بدهید، اگر به خدا و آنچه بر بنده خود (محمد ص) در روز فرقان و روزیکه دو سپاه اسلام و کفر، در جنگ بدر روبرو شدند نازل فرمود ایمان آوردهاید و بدانید که خدا بر هر چیزی تواناست.»
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 43 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
دانلود مقاله سازمان اداری و مالی در زمان رسول خدا