رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد انواع جمله در زبان انگلیسی 20 ص

اختصاصی از رزفایل تحقیق در مورد انواع جمله در زبان انگلیسی 20 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

انواع جمله وکلمه در زبان انگلیسی

تعریف جمله : جمله در زبان انگلیسی به یک فرمول نوشته می شود آنهم به فرمول زیر

قید زمان + قید مکان + مفعول + فعل + فاعل

برای جمله نویسی صحیح ضمایر فاعلی . ضمایر مفعولی و صفات ملکی بایستی به طور صحیح استفاده شودAt برای مثال این کلمه در یک موقیعت اینطور استفاده می شود در مواقعی که شما قصد ماندن در جایی را به مدت کوتاهی دارید از At استفاده می کنید برای مثال : I'm At The Hospital و البته At در بسیاری از جملات دیگر کاربرد دارد To کاربرد های بسیاری دارد مثلاً اگر شما قصد دارید به جایی نقل مکان کنید از آن استفاده می کنید مانند : به سینما خواهم رفت I Will Go To The Cinema و گاهی اوقات در بعضی از جملات باید از پیشوند To استفاده نمایید و ثابت می باشد مثلاً ما در فارسی می گوییم که "می خوام باهات حرف بزنم"  اما در انگلیسی مثل فارسی نیست در انگلیسی می شود I Want to talk TO you و در اینجا به جای To از With استفاده نمی شود همونطور که گفتم برخلاف فارسی می باشد . هنگامی که می خواهید مصدر فعلی را بسازید باید از To استفاده شود مانند : "رفتن" To Go To به معنی "تا" نیز می باشد مثلاً می خواهید بگویید از شماره 1 تا 10 باید گفت 1To 10 About این کلمه هم چند کاربر دارد همینطوری به صورت معمولی به معنی "درباره" میباشد برای مثال : "درباره ی آن چیزی نمی دانم" I Know Nothing About That  گاهی اوقات برای به کار بردن کلمه "تقریباً" نیز استفاده می شود که این هم بستگی به آن جمله دارد مانند :  "ساعت تقریباً 5 می باشد" It's About 5 O'clock یا The Time Is About 5 O'clock اگر O'clock را به کار نبردید هیچ اشکالی ندارد . In ‌هم به معنی "داخل ، تو ،  در توی" این پیشوند با پیشوند At نسبت بسیار نزدیکی دارند و بستگی به جمله ای دارد که از کدامیک از این 2 استفاده نمایید مثلاً قصد دارید " در گودال می می مانم" I Stay In The Hole   ببینید درباره ی The و A باید بگم که شما بهتر است همیشه قبل از هر اسمی از یکی از این 2 استفاده نمایید برای مثال : I Will Buy A Ball یا قصد دارید بگید "توپ را در آنجا بزار" Put THE Ball There و در اینجا چون درباره ی یک شی مشخص حرف می زنید می گویید The و اگر بگید A یعنی "یک" توپ را در آنجا بزار Put A Ball There برای گوش دادن انگلیسی همیشه سعی کنید همان چیزی که می شنوید را بفهمید یعنی اینکه جمله را به فارسی بر نگردانید و معنیش رو پیدا کنید پس همیشه به صورت مستقیم همان چیزی رو که می شنوید را متوجه بشید و این موضوع هم به یادگیری هرچه بیشتر کلمات با لهجه ی اصلی کلمه و گوش دادن به جملات انگلیسی با لهجه اصلی بستگی دارد در مورد نوشتن جملات به صورت انگلیسی همیشه سعی کنید مانند یک انگلیسی زبان باشید یعنی اینکه همان چیزی که تو ذهنتون هستو به صورت مستقیم بر روی کاغذ به انگلیسی بنویسید و فرض کنید که زبان شما انگلیسی هست و فقط این زبان را بلدید اگر بر اساس همین برنامه عمل کنید پیشروی خواهید کرد .ضمایر فاعلی:I YouHe-she-ItWeYouTheyضمایر مفعولی:MeYouHim-Her-ItUsYouThemضمایر ملکی:MyYourHis-Her-ItsOurYourTheirنکته:با توجه به الگوی جملات ضمایر فاعلی قبل از فعل بکار میروند و صفات ملکی همراه با اسم ممکن است فاعل یا مفعول جمله واقع شودمثال:they saw us in the street yesterday


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد انواع جمله در زبان انگلیسی 20 ص

تحقیق در مورد زندیگینامه آیت الله شیخ فضل الله نوری 20 ص

اختصاصی از رزفایل تحقیق در مورد زندیگینامه آیت الله شیخ فضل الله نوری 20 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

شهادت آیت الله شیخ فضل الله نوری

رهبر نهضت مشروطه ی مشروعه

11 مرداد 1288

 

زند گی نامه

بررسی اعمال و گفتار شیخ شهید

از هجرت به قم تا فتح تهران

نحوه ی شهادت شیخ فضل الله نوری

انتقال مخفیانه جنازه شهید به قم

پس از شهادت شیخ

نظرات بزرگان درباره ی شیخ شهید

 

زندگی نامه

شیخ فضل الله نوری و سیّد عبدالله بهبهانی از رهبران مشروطه بودند که به دست روشنفکران، به ترتیب اعدام و ترور شدند.

قلم به دستان غرب زده و شرق زده ی روشنفکر برای تخطئه و بدنام کردن رهبران واقعی انقلاب مردمی ایرانیان مسلمان – که سعی در رهایی از سلطه ی زورگویان استبدادی و پرهیز از تجدد گرایی ضد دینی داشتند – از هیچ کوششی دریغ نورزیدند. البته شیخ فضل الله، در این عرصه مورد حقد و کینه ی بیشتری قرار گرفت، زیرا او تنها شخصیت دوران خود بود که به چهره ی واقعی فرنگ برگشتگان به اصطلاح روشنفکر پی برده و آنان را رسوا می کرد، بنابراین خشم آنان هرگز از شیخ کاهش نیافت و هم اکنون نیز در کتب مختلف چهره ی این روشنفکر واقعی مسلمان را مورد هتاکی و بی احترامی قرار می دهند. روزی او را انگلیسی، دیگر روز روسی، گاهی ریاست طلب و گاه درباری، رشوه گیر، مخالف مشروطه و هوادار رژیم استبدادی معرفی می کنند.

شیخ فضل الله در سال 1259 هـ.ق در نور مازندران دیده به جهان گشود. پس از طی مراحل ابتدایی تحصیل، برای تکمیل دروس خود در اوایل جوانی به نجف اشرف رفت و در سال 1292 هـ.ق با مهاجرت به سامرا در زمره ی شاگردان درجه ی اول میرزای شیرازی، بزرگ مرد و قهرمان مبارزه با استعمار انگلستان در آمد و از محضر وی استفاده های فراوان برد. سرانجام نیز در سال 1300 هـ.ق جهت تبلیغ معارف اسلامی عازم ایران شد و در تهران اقامت گزید.

نیم نگاهی به اعترافات دشمنان شیخ، خالی از لطف نیست:

- «… حاجی شیخ فضل الله اگر چند ماهی در عتبات توقف کند. شخص اول علمای اسلام خواهد گردید، چه هم حسن سلوک دارد و هم مراتب علمیّه و هم نکات ریاست را بهتر از دیگران دارا است…»

«شیخ فضل الله مقام علمی اش بالاتر از سیّدین مسند نشین است، طلاب و بیشتر اهل منبر دور او را دارند…»(1)

«متفکر مشروطیت مشروعه شیخ فضل الله نوری از علمای طراز اول است که پایه اش را در اجتهاد اسلامی برتر از طباطبائی و بهبانی شناخته اند.»(2)

رهبری و پیشتازی شیخ در نهضت مشروطه زبانزد خاص و عام است چنان که دشمنان قسم خورده ی وی نیز به آن اذعان می کنند.

«… در اول ظهور مشروطیت حاج شیخ فضل الله با سایر روحانیون مشروطه خواه هم فکر و هم قدم بود و با این که با عین الدوله صدراعظم وقت دوست بود، در مهاجرت به حضرت عبدالعظیم و قم شرکت کرد و تا صدور فرمان مشروطیت و افتتاح مجلس شورای ملی، کوچک ترین مخالفتی از او مشاهده نشد…» و «… عین الدوله از حرکت حاج شیخ فضل الله (مهاجرت به قم) بی اندازه ضعیف شد… حرکت حاج شیخ فضل الله خیلی امر آقایان را قوت داد چه، مراتب علمیه ی او از دیگران بهتر و


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد زندیگینامه آیت الله شیخ فضل الله نوری 20 ص

کار آفرینی و مدیریت نشاط 20 ص

اختصاصی از رزفایل کار آفرینی و مدیریت نشاط 20 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 21

 

موضوع تحقیق :

کار آفرینی و مدیریت نشاط

ارایه دهنده :

رضا زارعی نژاد و حمید عسگری

فهرست مطالب

عنوان صفحه

مقایسه کارآفرینی و مدیر

راهکارهای تسهیل در ظهور خلاقیت و نوآوری

تغییرات بنیادی در سالهای اخیر در سطح مدیریت در جهان

ایفای نقش موثر تر نیروی انسانی با مدیریت یا رفتار نشاط انگیز

تاثیرات مستقیق نشاط روی کارکنان

چه چیزهایی افراد را واقعا بر می انگیزد

ویژگیهای نظام مدیریت ارزشی

ثمرات اعمال مدیریت ارزشی

مدیر ارزشی می توانداین پرسش ها را در ذهن بپروراند

روحیه سازی در کارکنان

ابعاد مهم در ارتباط با کارکنان

عوامل اثر گذار بر شور و شوق کارکنان

چرا ایجاد شور و شوق ضروری است

راه ایجاد شور و شوق در کارکنان

رهبری تسهیل کننده چیست

سوژه های کلیدی در ایجاد اتمسفر یا فضای بهینه کاری

تشکر باید حالت خاص داشته باشد

روال موثر در نشان دادن افتخار نسبت به کارکنان

بهبود جو خانوادگی در محیط کار

زمینه های داوری مردم راجع به شرکتها

با در گیر شدن افراد در این برنامه .روحیه بالا می رود

رفتار نشاط انگیز برای ایجاد انگیزه در کارکنان

راهکارهای ایجاد کننده نشاط برای پدید آوردن انگیزه در کارکنان

مشخصه های شخصیتی افراد

گونه های مختلف هوش شناخته شده و قابل رشد در انسانها

خود شناسی با پرسش از خود

ارزیابی اثر بخشی بر اساس استاندارهای آموزشی با کیفیت فراگیر

اداره انسانی از دیدگاه ادیان

مقایسه کار آفرین و مدیر

کارآفرین :

مدیریت کردن ریسک

فرصت گرایی

عملیات

مدیر :

حداقل کردن ریسک

منایع گرایی

تجزیه و تحلیل

چگونه می توان انتظار داشت نوآوری ها ظاهر شوند ؟

-نیازهای افراد تشخیص داده شود.

-به بازار محصول توجه لازم بشود.

-از ابزارهای علمی و فنون بالاتر استفاده شود.

-داشتن مدیری معتقد به کیفیت ونوآوری.

-ایجاد فضای تعاون و همکاری بین کارکنان.

-ایجاد فضای تغییرپذیری در سازمان.

-تقویت کردن ایده های جدید.

-ایجاد سیستم پاداش برای ایده دهندگان.

-ایجاد محیط شاد و مسرت بخش برای کارکنان.

-پرورش تفکر خلاق در سازمان.

رهکارهای تسهیل در ظهور خلاقیت و نوآوری

-یورش فکری

-سنتز کردن گروه های کاری ( سینکتیکس SYNECTICS )

-سوالات ایده برانگیز

-راه کار دلفی

-گروه اسمی نامنظم

-ایینه مورینو

-ارتباط اجباری

-تجزیه و تحلیل مورفولوژیک

-گروه تخیلی

-الگو برداری از طبیعت

-تفکر موازی

تغییرات بنیادی در سالهای اخیر در سطح مدیریت در جهان

1-ذهنیت و نگرش بشر در خصوص پدیده مدیریت و رهبریت در سازمانها تغییر یافته.

2-مفهوم و ایده کار کردن افراد در سازمانها بعنوان تصدی یک شغل دچار تغییرات وسیعی شده.

3-سازمانها بطور فزاینده ای نسبت به بهینه سازی فرهنگ سازمانی خود سرمایه گذاری کرده اند.


دانلود با لینک مستقیم


کار آفرینی و مدیریت نشاط 20 ص

تحقیق در مورد تعلیم و تربیت متن اصلی با ترجمه 20 ص

اختصاصی از رزفایل تحقیق در مورد تعلیم و تربیت متن اصلی با ترجمه 20 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

American Philosophy

Narrativity, Modernity, and Tragedy:How Pragmatism Educates Humanity

Sami PihlströmUniversity of Helsinkisami.pihlstrom@helsinki.fi

ABSTRACT: I argue that the modernist notion of a human self (or subject) cannot easily be post-modernistically rejected because the need to view an individual life as a unified ‘narrative’ with a beginning and an end (death) is a condition for asking humanly important questions about its meaningfulness (or meaninglessness). Such questions are central to philosophical anthropology. However, not only modern ways of making sense of life, such as linear narration in literature, but also premodern ones such as tragedy, ought to be taken seriously in reflecting on these questions. The tradition of pragmatism has tolerated this plurality of the frameworks in terms of which we can interpret or ‘structure’ the world and our lives as parts of it. It is argued that pragmatism is potentially able to accommodate both the plurality of such interpretive frameworks—premodern, modern, postmodern—and the need to evaluate those frameworks normatively. We cannot allow any premodern source of human meaningfulness whatsoever (say, astrology) to be taken seriously. Avoiding relativism is, then, a most important challenge for the pragmatist.

1. The idea that "grand metanarratives" are dead is usually regarded as the key to the cultural phenomenon known as postmodernism. We have been taught to think that the Enlightenment notions of reason, rationality, knowledge, truth, objectivity, and self have become too old-fashioned to be taken seriously any longer. There is no privileged "God's-Eye-View" available for telling big, important stories about these notions. The cultural hegemony of science and systematic philosophy, in particular, is over.

Nevertheless, as even some postmodern thinkers themselves keep on insisting, we still have to be committed to the grand narrative of our individual life.(1) We cannot really dispense with the modernist notion of self, and the one who says we can forgets who she or he is. From the point of view of our own life, no postmodern death of the subject can take place. On the contrary, my death transcends my life; it is not an experienceable event of my life—as Wittgenstein also famously pointed out at Tractatus 6.4311. Most (perhaps all) of us feel that one's own death is hardly even conceivable from within one's life.

On the other hand, somewhat paradoxically, death must be postulated as the imaginary end point, the final event, of the story of my life. If there were no death (i.e., the annihilation of my self) to be expected, I could not even realize that I am leading a specific, spatio-temporally restricted human life. The fact that death is awaiting for me, even if I cannot fully understand what it is all about, enables me to think about my life as a coherent whole with a beginning and an end. Only with respect to such a life can the question of "meaning" or "significance" arise.

It seems, then, that no postmodernist talk about the disappearance of the subject, connected with the distrust felt toward grand narratives, can force us to give up this meta-level fact about our life. We might perhaps even say, echoing Kant, that the inescapability of death is a necessary "transcendental condition" of a meaningful (or, for that matter, meaningless) life. Human life as we know it is intelligible only under the circumstances in which death inevitably puts an end to it. Without death, our lives would be something entirely different, something about which we can have no clear conception whatsoever—not from the point of view of our present human condition, at least.

Death, then, plays a decisive role in the modern human being's understanding of her or his life as a unified narrative. Let us explore the essentially modern notion of narrativity in some more detail. It is a central element of the modern outlook, of our typically modern conception of personal identity, to employ this notion in making sense of our lives. The modern person, often without noticing it, conceives of her or his life as a "story", and this narrativist attitude to life has been conceptualized in various ways in the history of modern thought (cf. Taylor 1989). To see one's life as a linear progression from a starting point, through various phases (corresponding to adventures in a novel), up to its final page, death, is to be a modern person. To go postmodern is to break this chain of narration, as in self-conscious fiction, in which the story itself somehow "knows", and shows that it knows, that it is only a fictional story. The postmodern person could, or such a person thinks that she or he could, understand that the subjective life she or he leads is not really the life of a single, unified subject. Then, apparently, such a "subject" would not be a person in any normal sense of the term.

I am not simply suggesting that we should not at all attempt to go postmodern in this sense. The "antihumanist" French (as well as American) thinkers have had many insightful things to say about the ways in which the modern subject is constituted in terms of the social and political structures (e.g., power relations) which make life-narratives possible in the first place—instead of being the fully autonomous center of its life we are (modernistically) inclined to think it is. Furthermore, interesting post-structuralist developments of these investigations have been pursued. Some are still emerging. Yet, from the point of view of an individual human being living in her or his natural and cultural environment, there can be no total disappearance of the subject any more than there can be a total disappearance of all acting characters in a literary narrative. Narratives are about actions—usually about human actions in some problematic circumstances. There simply is no way for us humans to remove this fact of humanity. To do so would require that we turn into beings quite different from what we in fact are. As long as our life is intelligible to us, we will presumably be unable to fail to see ourselves as characters in a narrative, acting in the midst of the problems our environment throws against our face. Even the postmodernist writers themselves, whose work I am unable to comment upon here in any detail, must view themselves as subjects engaging in the intentional action of writing postmodernist prose.

It is, in fact, somewhat ironical that postmodernist philosophers and sociologists of science—for example, Joseph Rouse (1996) in his recent book—strongly emphasize the need to take seriously the narrative aspect of science, thus employing an inherently modernist notion in apologizing for postmodernism. "Modernist" philosophers of science need not necessarily oppose the idea that science, like any other human practice, is partly


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد تعلیم و تربیت متن اصلی با ترجمه 20 ص