رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

جهانی شدن و چالشهای فراروی مدیران 17 ص

اختصاصی از رزفایل جهانی شدن و چالشهای فراروی مدیران 17 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

جهانی شدن و چالشهای فراروی مدیران

مقدمه

امروزه درحال گذر از جامعه صنعتی و ورود به جامعه اطلاعاتی هستیم. بشر امروز، هزاره سوم را درحالی آغاز کرد که پیشرفتهای اعجاب آور علمی و فنی وی را احاطه کرده است. فناوری اطلاعات بنیانهای جامعه صنعتی را سست کرده تا ستونهای جامعه اطلاعاتی را برپا کند. همانگونه که گذر از عصر کشاورزی و ورود به عصر صنعت، چالشها و مشکلاتی را برای بشر به وجود آورد گام نهادن به عصر اطلاعات نیز برای بشر چالش زا خواهد بود اما این بار بشر می بایست با چالشهای عمیق تر و قدرتمندتر دست و پنجه نرم کند. عصر اطلاعات نیازمند سرعت، انعطاف پذیری، نوآوری و... است و سازمانهای این دوره نیز باید بدین موضوع توجه کنند.

تنها عامل موفقیت سازمان در عصر اطلاعات کارکنان و مدیران آن هستند. مدیران این دوره نیازمند هوشمندی، تخصص و دید وسیعتری برای مقابله با چالشهای فراروی خود خواهند بود. در این مقاله سعی شده است تا با شناسایی و تشریح این چالشها، مدیران را هرچه بیشتر با این چالشها آشنا ساخته و به آنها در رویارویی با این چالشها کمک کند.

چالشهای مدیران در قرن 21

مجله هاروارد بیزینس ریویو به مناسبت هفتادمین سالگرد انتشار خود، از پنج تن از متفکران و نظریه پردازان مشهور این سوال را پرسیده است که: چه مشکلات و چالشهایی برای ورود به قرن 21 درحال شکل گیری است؟ در پاسخ به این سوال، هیچ کدام از این متفکران، چالشهای ورود به قرن 21 را از نوع چالشهای فنی ندانسته اند. بلکه عمدتاً ابراز کرده اند که این چالشها، از نوع چالشهای فرهنگــــــی است. پیتر دراکر در این مورد می گوید: در مقولات انسانی نظیر امور سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و یا کسب و کار، پیشگویی کاری است بیهوده، چه رسد به اینکه بخواهیم چشم انداز هفتاد یا هشتاد سال آینده را تصور کنیم. می توانیم از طریق گذشته، هم آینده را شناخت و هم برای رویارویی با آن آماده شد.

عامل کسب و کار در دو دهه اخیر، به شرطی که جنگی درمیان نباشد و... نه اقتصادی است و نه تکنولوژیک، بلکه این عامل به اثر جمعیت مربوط می شود. مهمترین و اثرگذارترین عامل در کسب و کار، برخلاف چیزی که در چهل سال گذشته گفته شده است، افزایش بی رویه جمعیت نیست، بلکه کاهش فراگیر جمعیت در ژاپن، اروپا و آمریکا است. براساس پیش بینی اتحادیه اروپا، جمعیت 60 میلیونی ایتالیا در پنجاه سال آینده به چهل میلیون و درصد سال آینده به بیست میلیون نفر کاهش خواهدیافت.

یکی از راههای حفظ پایگاه رقابتی برای کشورهای گوناگون، تبدیل برتری کمی به برتری کیفی است. معنای دیگر این حرف تلاش نظام یافته برای پرورش کارگران دانشی (KNOWLEDGE WORKER)است. البته این یگانه عامل رقابتی در دنیای اقتصاد نخواهدبود اگرچه در بسیاری از صنایع کشورهای پیشرفته، عامل تعیین کننده است.

سازمان همواره نیازمند کسب اطلاع درباره رویدادها و شرایط محیط است. اطلاعاتی درمورد مشتریان، فناوریها و رقبای جدید و... باید کسب گردد. فقط با این مجموعه اطلاعات، کسب و کار خواهد توانست منابع و دانش خود را برای حداکثر بهره تخصیص دهد و خود را آماده رویارویی با چالشهای برخاسته از دگرگونیهای ناگهانی در جهان اقتصاد و ماهیت و محتوای دانش کند. توسعه شیوه های صحیح گردآوری و تحلیل اطلاعات بیرونی به طور روزافزونی، چالش عمده کسب و کار و کارشناسان اطلاعات خواهدشد.

دانش، منابع را متحرک خواهدکرد. کارکنان علمی برخلاف کارگران تولید، مالک ابزارهای تولید هستند. آنها دانش خویش را با خویش جابجا می کنند، بنابراین، می توانند آنها را با خود ببرند. از سوی دیگر، نیازمندیهای علمی سازمانها، پیوسته درحال تغییر است. درنتیجه، در کشورهای پیشرفته شمار روزافزونی از نیروی کار ارزشمند و با حقوق بالا شامل کسانی خواهندبود که به معنی سنتی نمی توان آنها را اداره کرد. در بسیاری از موارد، نمی توان آنان را از کارکنان سازمانهایی دانست که برای آن کار می کنند، بلکه باید آنها را پیمانکاران، کارشناسان، مشاوران، شرکای سازمان قلمداد کرد. شمار روزافزونی از این افراد، خود را به واسطه دانشی که دارند متمایز می کنند، نه به واسطه سازمانی که از آن پول می گیرند. لذا مفهوم نیروی کار پویا (DYNAMIC WORKFORCE) نیز دگرگون می شود. محیط رقابتی با ظرافت خاص و با سطح بالایی از عدم اعتماد درحال تغییر است؛ و این به معنی تغییر دائمی استراتژی های رقابتی است. در چنین محیطی به یک روش پویا برای فرموله کردن استراتژی و اجرای آن مورد نیاز است و این خود یکی از چالشهای فراروی مدیران در قرن 21 است.

فرموله کردن و اجرای استراتژی، زمانی حالت پویا به خود می گیرد که به عنوان یک فرایند متمرکز تلقی نشود، بلکه جزئی از فرایند مداوم یادگیری به حساب آید؛ به گونه ای که استراتژی های عملیاتی و پشتیبان در امتداد یکدیگـــــر باشند. روند تمرکززدایی در برنامه ریزی سازمانها در سراسر جهان بیانگر میزان اهمیت روش پویا است.

درحالی که تغییر پی درپی استراتژی در سازمان، سرعت بیشتری نسبت به فرایند فرموله کردن و اجرای استراتژی دارد، این خطر نیز وجود دارد که سازمان بخشی از قدرت رقابتی اش را از دست دهد و نتواند از منابع سازمان، استفاده بهینه به عمل آورد. بنابراین، بایــد بین این دو توازن ایجاد کرد. این امر را می توان از طریق سطح بالای ارتباطات و هماهنگی در سازمان و دردسترس بودن ابزارهای فرموله کردن و اجرای استراتژی تامین کرد. علاوه بر آن به ساختار و فرهنگی نیاز است که در آن تغییر امری عادی تلقی شود و نه یک استثناء.

تاثیر جهانی شدن بر سازمانها

ظهور جهانی شدن مسبب تحرک زیاد اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و ارزشی شده و ضمن کاهش فاصله زمان و مکان، تفسیرهای جدیدی از سیاست، اقتصاد، فرهنگ، دولت، اقتدار و امنیت به دست می دهد. این پدیده، چالشها و تعارضاتی را به همراه دارد و می تواند سبب تحول مفاهیم و تغییر مصادیق در روابط بین المللـــی شود. تحت این شرایط است که می توان از جهانی شدن سخن به میان آورد.

جهانی شدن در شکل امروزین آن از زمان فروپاشی کمونیسم و نظام دوقطبی و پایان جنگ سرد عینیت یافته است. با وجود فروریختن نظام تصنعی جهانی دهه های گذشته، هنوز هم نظم موردقبول و عادلانه ای ایجاد نشده است. قبل از


دانلود با لینک مستقیم


جهانی شدن و چالشهای فراروی مدیران 17 ص

چالشهای صنعت چاپ

اختصاصی از رزفایل چالشهای صنعت چاپ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 3

 

چالش‌های صنعت چاپ

 

شرکت ماشین‌آلات چاپ شینو هارای ژاپن یکی از شرکتهای معروف در صنعت چاپ است. تولیدات جدید این شرکت از تکمیل‌ترین و جدیدترین ساخته‌های این کمپانی است که به زودی وارد بازار ایران می‌‌شود. بدنه و شاسی یک تکه‌ای که در این دستگاه به کار رفته از آلیاژی مخصوص ساخته می‌شود و باعث طول عمر بیشتر و کیفیت چاپ بالا خواهد بود.

درباره قابلیت و ساختار این دو چاپگر می‌توان گفت که مجهز به سیستم کنترل از راه دور و سلیندر زنیک به صورت محوری و جانبی است. اتوماتیک بودن شست و شوی سلیندر و لاستیک چاپ، سیستم کج گیر گیره‌های سلیندر زنیک تحویل خودکار ورق‌های چاپ نشده و از ویژگی‌های دیگر این چاپگرهاست.یکی از مشکلات چاپ، ناصاف بودن یا نامنظم بودن ورق‌هاست. چاپگرها به طور خودکار ورق‌های ناصاف و نامنظم را پیدا کرده و از ورود آنها به دستگاه جلوگیری می‌کنند. نماینده شرکت درباره این مورد گفت: حذف ورق‌های ناصاف و نامنظم به طور خودکار و تجهیز دستگاه به سیستم هوای ضد الکتریسیته ساکن برای تغذیه روان ورق‌ها از ویژگی‌های منحصر چاپگرهاست.درواقع در این دستگاهها سعی شده تا موانعی که در حین کار باعث کاهش سرعت عملکرد و کاهش راندمان کار می‌شوند، به حداقل رسیده و در بسیاری موارد با تعبیه سیستم‌های خاص موانع حذف شوند. ویژگی چاپگرهای شینوهارا تقریباً یکسان است، اما بعضی ویژگی‌ها نیز اختصاص به هر دستگاه دارد.

از جمله ویژگیهای shinohara ۷۵ سرعت عملکردی معادل ۱۵ هزار sph، ظرافت چاپ تا ۶/۰ میلی‌متر، نداشتن زانویی ۹۰درجه، دو نوع خشک‌کن شامل خشک‌کن دمنده و مادون قرمز و برش اتوماتیک و دقیق ورقه‌هاست که کار چاپ را به بهترین شکل انجام می‌دهند.توان این دستگاه shinohora۷۵)) از جهت جاگیری ورق و حجم چاپ هر ورق برای چاپ یک رو معادل ۷۵۰×۵۷۵ میلی‌متر و برای چاپ دو رو حداکثر اندازه ورق قابل جاگیری معادل ۷۵۰× ۵۸۵ میلی‌متر است که هر بار ۷۴۰×۵۶۵میلی متر آن چاپ می‌خورد. گذشته از این چاپ چهار رنگ قابلیت بسیار بالایی را داراست. shinohara۵۲ ویژگی‌های منحصر به خود را دارد که می‌توان به سرعت عملکردی برابر ۱۵هزار sphو قابلیت چاپ از۴تا ۶رنگ اشاره کرد.چاپگر shinohara۵۲ مجهز به سیستم خشک‌کن ur (‌ماوراء بنفش) علاوه بر سیستم دمنده و مادون قرمز است که این ویژگی کار خشک‌کن ورق‌های چاپ شده را تسریع کرده و کیفیت کارها چند برابر می‌شود .درباره حجم پذیرش کاغذ و نوع ورق‌های چاپی باید بگویم shinohara۵۲ قابلیت چاپ روی ورق‌های پلاستیکی را نیز دارد و برای استفاده در چاپ نمونه‌های تبلیغاتی را منحصر به فرد می‌کند. از جهت تغذیه ورق، حداکثر اندازه ورق قابل جاگیری در دستگاه برای چاپ یک رو برابر ۵۲۰×۳۷۰میلی متر است که فضای مفید چاپ هر ورق برابر با ۵۱۰×۳۶۰میلی متر است. حداکثر اندازه ورق قابل جاگیری در دستگاه برای چاپ دو رو برابر ۵۲۰×۳۷۰ میلی متر و فضای مفید چاپ هر ورق ۵۱۰× ۳۶۰ میلی‌متر است. اگر چه قیمت خرید چاپگرها بالا می‌باشد، اما قابلیت‌های منحصر به فرد چاپگرها توجیه مناسبی برای قیمت بالای آنهاست.

غروب صنعت چاپ

بی‌تردید می‌توان ادعا کرد که نبض فرهنگ هر جامعه در چاپ و نشر آن می‌تپد و اصولاً سطح و میزان کارهای چاپی در یک جامعه از شاخص‌‌های مهم توسعه‌یافتگی و پویایی فکر و فرهنگ جامعه به شمار می‌رود. صنعت چاپ، صنعت عظیم و با اهمیتی است که در اغلب کشورهای صنعتی و توسعه یافته جهان در پنج صنعت نخست جای گرفته است. اما در کشور ما صنعت چاپ در جایگاه درخور ارزش قرار ندارد و بعد از صنعت نساجی دومین صنفی است که دچار بحران شده و سیر نزولی را با سرعت بالا طی می‌کند . لذا با توجه به اینکه بعضی از کشورهای حوزه جنوبی خلیج فارس و همسایه شمال غربی در ایجاد شهرک‌های بزرگ چاپ برای ورود به بازار بزرگ منطقه و بازار ایران سرمایه‌گذاری عظیمی کرده‌اند بدین دلیل ایجاب می‌ نماید تا نسبت به تشکیل مناطق ویژه چاپ، تغییر در مقررات و چگونگی این صنعت فرهنگی، مشارکت در خصوصی‌‌سازی چاپخانه‌های دولتی، لغو اخذ مجوزهای غیرضروری دولتی برای احداث واحدهای چاپی و همچنین کنترل مجوزهای جدید اقدام اساسی کنیم. امیدوارم وزیر محترم ارشاد که خود فرد فرهنگی و دلسوز است، راهکارهایی را برای مهار این بحران اتخاذ کند و در همین رابطه قولهایی را هم به انجمن‌های مرتبط با این صنعت داده است. احمد علی عزیزی یکی از مدیران چاپ و نشر که چهل سالی است عهده دار چنین وظیفه ای است و در صنعت چاپ اعتباری کسب کرده است، بخشی از معضلات آن را بر می‌شمارد و بر حل آن اهتمام می‌ورزد. یکی از مشکلات امروزی صنعت چاپ شاید مفهوم آن است که نسبت به گذشته تغییر کرده است شما چه تعریفی از چاپخانه و چاپ دارید؟ چه اندازه با این تعبیر موافقید؟

ـ صنعت چاپ یک کار فرهنگی و در واقع ماشینی است که دست‌اندرکار خلق آثار هنرمندانی مثل نویسندگان، نقاشان و دیگر اهالی فرهنگ است و همیشه باید دارای خطوط انسانی و به دور از هر گونه تخلف باشد. چون مستقیماً با فرهنگ در ارتباط است. شاید انتشار کیفی یک اثر کمک زیادی در ارتقاء فرهنگ داشته باشد. در طی چند قرن اخیر چاپ به مدرسه، دانش آموز و دانشجو معنای دیگری داد. با این همه صنعت چاپ در سال‌های کنونی رو به افول است.

• آیا وزارت ارشاد کمک‌هایی به این صنعت کرده است؟

مواد اولیه ـ کاغذ ، مقوا ... در بازار کم است که باید ارشاد رسیدگی کند. از همه مهمتر اینکه وزارت ارشاد با این کار ضربه مهلکی به صنعت چاپ وارد آورده و آن هم ارائه مجوزهای بی ضابطه برای تاسیس چاپخانه است که به نظر من این قدر نیاز نبود. تعداد چاپخانه‌ها تا چند سال پیش حدود ۲۶۰ واحد بود که اکنون به حدود ۱۲۶۰واحد رسیده است. این مجوزهای بی رویه آسیب‌های جدی به این صنف وارد کرده است. وجود چاپخانه‌های متعدد نشان داده است که در سطح تهران کشش ندارد چون به تناسب آن ما بازار نداریم، اکثر ماشین‌آلات چاپ در روز ۲ الی ۳ ساعت بیشتر کار نمی‌کنند خیلی ضعیف عمل می‌شود و همین باعث مرگ این صنعت شده است. زمانی ما ۳ شیفت کار می‌کردیم اصلاً چنین اوضاعی را ما تجربه نکردیم و متاسفانه هر روز هم وضعیت بدتر می‌شود. متاسفانه هیچ کمکی از طرف آقایان نمی‌شود، پس وظیفه وزارت ارشاد چیست؟ شما تحقیق کنید که تعداد زیادی از چاپخانه‌ها ورشکسته شدند. کسانی که سالها برای این صنعت فرهنگی زحمت کشیده‌اند، با بی‌برنامگی از بین رفته‌اند. این افراد همه آدمهای فرهنگی و با آبرو بودند که الان به خاطر بدهکاری سنگین در زندانها به سر می‌برند واقعاً چه کسی پاسخگوی این افراد و در کل این صنعت است ؟ به نظر با صدور جواز ایجاد شغل می‌شود؟ سیاست دولت ایجاد شغل است.

ـ ببینید، شغلی که بازار کار در آن تعبیه نشده است چه فایده‌ای دارد، جنس داریم اما مشتری نداریم. این جنس آنقدر می‌ماند تا خراب شود، از بین رود و یا فرسوده شود، مانند ماشین‌‌های چاپ که کار نمی کنند و فرسوده می‌شوند و کارگرها هم از بیکاری خسته شده‌اند. در واقع حتماً دولت باید به این کار فرهنگی توجه کند تا از این بحران خارج شویم. قدرت و اختیار اتحادیه هم محدود است ما از اتحادیه گله‌‌مند هستیم، ولی از جاهای دیگر دستش را بسته اند. الان قیمت‌های ما قیمت‌های سال ۶۳-۶۲ است اما کار و هزینه‌های امروز را می‌پردازیم. قیمت‌ها از سال ۶۲ دست نخورده این همه گرفتاری در صنعت چاپ وجود دارد، مالیات هم مزید بر علت شده است. ناشران از مالیات معاف هستند، سهمیه کاغذ می‌گیرند، فیلم زینگ می‌گیرند و از دیگر امکانات دولت استفاده می‌کنند، اما ما هیچ کمکی نمی‌گیریم باید مالیات سنگین هم بپردازیم. موقعی که کار نمی‌کنیم چگونه مالیات پرداخت کنیم. خود وزارتخانه هم می داند و هیچ کاری نمی‌کند، سال‌های پیش کار خوب بود، مالیات‌ها را هم سر وقت می‌دادیم.

الان که کار نیست چرا کمکی نمی‌کنند که حداقل مالیات را کم بگیرند نمی‌گویم که نگیرند، کم بگیرند. در سال یک بند کاغذ هم به این صنف نمی‌دهند در صورتی که کلیه کاغذهایی که در بازار آزاد فروخته می‌شود همه از سهمیه و حواله ناشران است که می‌فروشند. بندی ۵/۵ دولتی و بندی ۵/ ۱۶که در بازار آزاد می‌فروشند از کجا آمده است؟ چاپخانه داران که چنین تسهیلاتی ندارند، پس بر عهده ناشران است. به فرض تیراژ ۱۰۰۰۰جلدی حواله کاغذ می‌گیرند. اگر همه را منتشر کنند، دیگر کاغذی اضافه باقی نمی‌ماند که در بازار آزاد فروخته شود. از سوی دیگر، با همه اینها مالیات هم پرداخت نمی‌کنند. سال پیش یک میلیون و هشتصد هزار تومان مالیات پرداخت کردیم امسال به رقم ۴ میلیون رسیده است. شما هر روز صبح در ظهیرالاسلام مشاهده می کنید که چه حواله های کاغذی می‌آید، آن هم حواله‌‌های سنگین، خوب این حواله‌ها از کجا توزیع می‌شود، خود آقایان می‌د‌انند که چطوری این حواله‌‌ها دست به دست می‌شود. این همه کاغذ دولتی مازاد است آن وقت ما باید دنبال کاغذ آزاد با قیمت بالا باشیم.

• شما چه راهکاری پیشنهاد می‌کنید؟

به نظرم باید همان امکاناتی که به ناشران می‌دهند را به ما هم بدهند وگرنه این صنف از بین می رود. آقایان بیایند و با افراد با تجربه که سالهاست چاپخانه دارند و با مشکلات آشنا هستند، مشورت کنند و مشکلات را از بین ببرند. * یکی دیگر از مشکلات چاپ قیمت‌های متفاوت آن است. آیا اتحادیه قیمت واحدی را تعیین نمی‌کند. به چه دلیل هر چاپخانه یک قیمت برای خود دارد؟ واقعاً فاجعه است. مقصر اصلی صاحبان چاپخانه‌ها هستند. در این صنف هیچ اتحادیه‌ای وجود ندارد. کاری را که من ۱۰۰۰ تومان می‌پذیرم چاپخانه دیگر با ۷۰۰ تومان منتشر می‌کند. چاپخانه دیگر با ۵۰۰ تومان کار را می‌پذیرد. آنچه که همه ما را درگیر می‌کند، نقشی است که مشتری ایفا می‌کند. در چاپ مشتری تعیین‌کننده است و من صاحب چاپ به جهت آنکه با مشکلات بیکاری دست و پنجه نرم نکنم، مجبورم که تحت برخی از شرایط نامساعد به این بازی تن دهم. در واقع مشتری تعیین‌کننده است. جای تاسف است که مشتری قیمت را تعیین کند و این یعنی نابودی یک صنف. بنابراین هیچ امیدی به بهبود صنعت چاپ وجود ندارد. در واقع در ۲ سال پیش که این سیر نزولی شدت پیدا کرد، ما اعتراض کردیم و از متولیان امر کمک خواستیم اما گوش شنوا نبود امیدواریم حالا مجله گسترش صنعت که به فکر صنعت چاپ افتاده، حرف‌ها و اعتراض ما را به مسئولان مربوطه برساند. مجله صنعت چاپ که تنها به فکر آگهی است و اصلا ً‌کاری به مشکلات ما ندارد و دنبال پول است. • به نظر شما ورود ماشین‌های ریسوگراف و وارد کردن آن چه لطماتی به صنعت چاپ زده است؟ اشتباه بزرگی که انجام شد این بود که اجازه وارد کردن به این دستگاهها داده شد، چون بی‌رویه بود. ولی اگر همان ریسوگراف‌ها را در قالب چاپخانه واگذار می‌کردند، خوب بود، چون چاپخانه پاسخگو بود، اما متاسفانه با اشتباه اول، اشتباه دوم را هم مرتکب شدند. این دستگاهها را بدون مجوز به افراد واگذار کردند. در بازار چاپ و در پیشخوان هر مغازه یک ریسوگراف گذاشتند و به سرعت کار می‌کنند، کاری را که برای ما ۲ تومان قیمت تمام شده آن است آنها با ۳ ریال انجام می‌دهند، این هم یکی دیگر از دلایل فقدان برنامه در این صنف بود تا لطمه دیگری را به این صنعت وارد کنند، چون دستگاه ریسوگراف هر کاری و یا هر چیزی را چاپ می‌کند. چون اگر یک چاپخانه کوچکتر خلافی را انجام دهد امور صنفی و غیره جریمه سنگینی را منظور می‌کنند، ولی ریسوگراف از این جرایم مستثنی است چون در کنار خیابان امکان کنترل نیست و در آخر اینکه وارد شدن هر یک ریسوگراف یعنی خارج شدن یک دستگاه ماشین و به همین ترتیب یعنی نابودی صنعت چاپ. • به چه دلیل در رابطه با وارد کردن ماشین‌آلات وضعیت چندان مناسب نیست چرا؟ هم اکنون ماشین‌آلاتی وارد نمی‌شود چون بازاری نیست. اول بازار باید رونق داشته باشد بعد واردات ماشین. طبق اطلاعاتی که بنده دارم نسبت به ۳ الی ۴ سال پیش ماشینی وارد نمی‌شود در ضمن ماشین‌ها همگی دست دوم است که به نظرم ارشاد باید مانع این مسئله شود چون همین ماشین‌های فرسوده و از کارافتاده را آنها به ما می‌فروشند و جز دردسر و مشکلات چیز دیگری ندارد. ولی ارشاد به این موضوع توجهی نمی‌کند و همچنان به واردات اصرار دارد و مسبب کارهای بدون کیفیت می‌شود. ماشین نو تا چند سال کار می‌کند و کار تمیز به دست مشتری می‌دهد. در واقع ماشین‌آلات دست دوم هم به نوعی به چاپ ضربه وارد می‌‌کند واقعاً حیف است که دلار و یورو را بدهیم و کالای دست دوم وارد کنیم. • تفاوت چاپ در ایران با کشورهای پیشرفته در چیست؟ کشورهای خارج دارای تکنولوژی جدیدتری در صنعت چاپ هستند که در کشور ما هم تعدادی از این ماشین‌آلات جدید موجود است، ولی مهمترین فرق این است که کارگران آنها از قبل آموزش‌های لازم را در شرکت می‌بینند و دوره تکمیلی را می‌گذرانند و به صورت حرفه‌ای وارد بازار کار می‌شوند ولی در کشور ما از روی بیکاری رو به هر کاری می‌آورند. دیگر اینکه در خارج، مدارس و دانشگاه‌هایی است که صنعت چاپ تدریس می‌شود و به عنوان یک رشته تحصیلی به آن نگاه می‌کنند و تمام کسانی که فارغ التحصیل می‌شوند می‌توانند برای صنعت چاپشان موثر و مفید واقع شوند. امیدوارم که ما هم بتوانیم به صورت پایه‌ای این رشته را در مدارس، هنرستان‌ها و دانشگاهها به صورت عملی تدریس کنیم تا بعد از طی این دوره‌ها مانند خارج افراد این رشته را وارد بازار کار کنیم آن وقت مشاهده خواهید کرد که این صنعت فرهنگی با چه رشد چشمگیری به حرکت درخواهد آمد. به امید آن روز.


دانلود با لینک مستقیم


چالشهای صنعت چاپ

سود هر سهم چالشهای محاسبه و فرصتهای بهبود 15

اختصاصی از رزفایل سود هر سهم چالشهای محاسبه و فرصتهای بهبود 15 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

چکیده :

سود هر سهم ، از موضوعات محوری حسابداری است و توجه نهاد های حرفه ای را به خود جلب کرده است . دلیل این موضوع ، اهمیت سود هر سهم به سبب کاربرد های مختلف آن است . در کشورهای پیشرفته ، استاندارد های مرتبط با محاسبه و افشای سود هر سهم تکوین و تکامل یافته است . در راستای بهبود محاسبه و افشای اطلاعات سود هر سهم ، در سپتامبر 2005 ، هیئت استانداردهای حسابداری مالی آمریکا ، پیش نویس اصلاح بخش هایی از بیانیه شماره 128 خود با عنوان « سود هر سهم » را به نظر خواهی گذاشت . در این پیش نویس سعی شده است ، رهنمود های عملی تری درباره نحوه برخورد با برخی ابزار های مالی پیچیده ، به هنگام محاسبه سود پایه و تقلیل یافته هر سهم ، ارائه شود . همچنین این اصلاحیه ، گامی در جهت همگرایی بیشتر استاندارد های حسابداری مالی ایالات متحده و استاندارد های حسابداری مالی بین المللی است . نگارندگان معتقدند ، با وجود مطلوب بودن ارائه رهنمود های عملی تر، در برخورد با ابزارهای مالی پیچیده ، باید توجه بیشتری به محتوای موضوع می شد . از طرف دیگر با توجه به اختلافات زیادی که بین ساختار های سیاسی و اقتصادی کشورهای جهان وجود دارد ، احتمال موفقیت در همگرایی استاندارد های حسابداری مالی به سمت یک هدف مشخص ، در کوتاه مدت ، کم رنگ جلوه می کند . لیکن به دلیل وجود موج جهانی شدن ، این مسئله اجتناب ناپذیر است . ایران نیز باید در جهت هماهنگ سازی استانداردهای مالی خود ، اقدامات منسجم تری را انجام دهد . استاندارد جدید سود هر سهم ، به خصوص به لحاظ یکنواخت کردن نحوه محاسبه تعداد سهام مورد استفاده در مخرج کسر سود هر سهم ، می تواند به بهبود گزارشگری مالی در ایران کمک کند .

واژه های کلیدی :

EPS ، سود پایه هر سهم ، سود تقلیل یافته هرسهم ، همگرایی استاندارد های حسابداری

مقدمه

سود خالص یا سطر آخر (Bottom line)، توجه عده کثیری از محققین و پژوهشگران حسابداری و علوم مالی را به خود معطوف کرده است . مقالات و بحث های بسیار زیادی پیرامون سود و سود هر سهم (EPS) وجود دارد . عده ای ارتباط سود هر سهم (EPS) و سود پرداختی هر سهم(DPS) را با قیمت سهام بررسی می کنند. عده ای دیگر محتوای اطلاعاتی سود پیش بینی شده هر سهم شرکتها را مورد مطالعه قرار می دهند. بعضی نیز کیفیت EPS را مورد توجه قرار می دهند و بر روی طبقه بندی مجزای اقلام تشکیل دهنده آن تأکید می ورزند. گروهی دیگر بحث درجه نقد شوندگی سود هر سهم را بیان می کنند . گروهی خواستار محاسبه محافظه کارانه ترین سود هر سهم هستند .

سود هر سهم (EPS) یکی از آماره های مالی بسیار مهم است که مورد توجه سرمایه گذاران و تحلیل گران مالی می باشد. سود هر سهم نشان دهنده سودی است که عاید هر سهم عادی می شود و اغلب برای ارزیابی سود آوری و ریسک مرتبط با سود و نیز قضاوت درخصوص قیمت سهام استفاده می شود. در بسیاری از کشورهای جهان، اهمیت این رقم به حدی است که آن را به عنوان یکی از معیارهای اساسی مؤثر در تعیین قیمت سهام می دانند و در مدلهای ارزشیابی سهام نیز به طور گسترده ای از آن استفاده می شود.

در حال حاضر شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، طبق بخشنامه های بورس ، ملزم به ارائه اطلاعات EPS واقعی و پیش بینی و افشاء تغییرات بعدی در پیش بینی ها می باشند، ولی استاندارد حسابداری خاصی درخصوص نحوه محاسبه و گزارش EPS وجود ندارد . فقط در استاندارد شماره یک ، محاسبه عایدی هر سهم بر مبنای تعداد سهام در تاریخ ترازنامه و افشای آن در صورت سود و زیان یا در یاددشت های توضیحی الزامی شده است . اخیرا سازمان حسابرسی ، تدوین پیش نویس استاندارد خاصی را در این زمینه آغاز نموده است که انتظار می رود بهبودی در گزارشگری مالی باشد.

در آمریکا بیانیه شماره 128 هیئت استانداردهای حسابداری مالی و در سطح بین المللی استاندارد حسابداری شماره 33 ، نحوه محاسبه و افشای سود هر سهم را مشخص می کنند . استاندارد بین المللی شماره 33 در سال 2004 مورد تجدید نظر قرار گرفت . هیئت استانداردهای حسابداری مالی آمریکا (FASB) نیز در واکنش به طرح موضوعات جدیدی مانند ابزارهای مالی پیچیده و لزوم شفاف سازی هر چه بیشتر آثار محاسباتی این ابزارها ، در سود پایه هرسهم(BEPS)و سود تقلیل یافته هر سهم(DEPS) و همچنین در جهت همگرایی با استانداردهای بین المللی، در 30 سپتامبر 2005 پیش نویس پیشنهاد اصلاح بخشهایی از بیانیه شماره 128 را منتشر کرد.

موضوع مطرح در این پیش نویس از آن جهت حائز اهمیت است که بحث های بسیار زیادی در مورد نحوه برخورد با برخی ابزارهای مالی مطرح می باشد ، مثل سهام قابل انتشار مشروط، ابزارهای مالی قابل تبدیل اجباری، آپشن (اختیار معامله) و وارانت (اختیار خرید سهام) و قراردادهایی که در آینده ممکن است با وجه نقد یا سهام تسویه شوند . در حقیقت نوعی احساس نیاز به ارائه رهنمودی عملی برای محاسبات سود پایه و تقلیل یافته هر سهم در صورت وجود ابزارهای فوق، در حرفه حسابداری پیش آمده است.

در این مقاله اهمیت EPS ، کاربردها و محدودیت های آن ، سابقه قانون مندی EPS و تلاش های انجام شده برای همگرایی بین المللی در استانداردهای حسابداری سود هر سهم مورد بحث قرار می گیرد تا تحلیلی جامع پیرامون این موضوع مهم شکل گیرد . در ادامه با نگاهی انتقادی پیش نویس اصلاحات پیشنهادی در استاندارد آمریکا مورد بررسی قرار می گیرد .

همچنین به دلیل لغو APB شماره 15 و جایگزینی آن با SFAS شماره 128 که انطباق زیادی با استاندارد بین المللی شماره 33 دارد ، چگونگی محاسبه سود هر سهم بر اساس دو استاندرد مذکور تشریح شده است تا خلا اطلاعاتی مرتبط با روش های جدید محاسبه سود هر سهم رفع گردد . واقعیت این است که به دلیل عدم تجدید نظر در نشریه 94 سازمان حسابرسی ، در بسیاری از دانشگاه های کشور هنوز APB منسوخ شده شماره 15 تدریس می شود .

اهمیت EPS و کاربردهای آن

سود منبع اصلی تأمین جریان نقد و زایش ثروت است. تعیین سطح سود که برای مقاصد تجزیه و تحلیل مالی مربوط باشد ، یک فرآیند تحلیلی پیچیده می باشد. با توجه به تفاوت ارقام سود شرکتهای مختلف و نیز تغییر ارقام سود یک شرکت در طی دوره های زمانی مختلف، مقایسه پذیری این ارقام تا حدودی مشکل می باشد. یکی از روش های استاندارد نمودن رقم سود ، تبدیل آن به یک مبلغ سود هر سهم می باشد. این اهمیت و حساسیت EPS باعث شده است که اولاً محاسبه و گزارش EPS واقعی و پیش بینی طبق قوانین بازار سرمایه بسیاری از کشورها الزامی گردد، ثانیاً مراجع تدوین استاندارد های حسابداری نیز الزامات معینی را جهت نحوه محاسبه و افشاء آن وضع نمایند تا سودمندی EPS را از طریق افزایش قابلیت مقایسه (بین شرکتها و طی دوره های مختلف) و کاهش صلاحدید مدیریت ارتقاء دهند.

براساس تحقیقات تجربی انجام شده در سایر کشورها، EPS استفاده های زیر را دارد :

ارزیابی، تعیین و قضاوت درخصوص قیمت سهام. تحلیل گران مالی با ضرب EPS در رقم P/E درخصوص پایین یا بالا بودن قیمت سهام قضاوت می کنند. این دو رقم به طور گسترده در تصمیمات سرمایه گذاری استفاده می شود و حتی بورس اوراق بهادار نیز بر همین مبنا در خصوص معقول بودن قیمت، قضاوت می کند . به دلیل اهمیت EPS، ضروری است رویکردی یکنواخت برای محاسبه آن وجود داشته باشد.

پیش بینی EPS های آینده و نرخ رشد آن ، بر قیمت سهام تأثیر دارد. سهامداران و تحلیل گران ، EPS های گزارش شده را برای بر آورد EPS های آینده و برآورد نرخ رشد آتی به کار می برند و در واقع توان زایش ثروت شرکت را ارزیابی می کنند.

ارزیابی پوشش سود نقدی و توانایی پرداخت سود سهام. یکی از معیارهای قضاوت درخصوص توان پرداخت سود سهام در زمان حال و آینده، مبلغ EPS می باشد. اگر چه سایر ملاحظات مالی و سرمایه گذاری ، در تعیین خط مشی تقسیم سود مؤثر است ولی مسلم است که بدون وجود سود، امکان پرداخت سود سهام نمی باشد.

قضاوت درخصوص وضعیت شرکت و عملکرد مدیریت و نیز ترسیم تصویری از آینده. رقم EPS نسبت به بازدهی نقدی (سود سهام) مبنای قابل قبول تری برای مقایسه عملکرد شرکت و مدیریت می باشد. اگر چه جریان های نقدی عامل مهم در ارزیابی ارزش شرکت است ، ولی اعتقاد بر این است که EPS معیار بهتری برای مقایسه عملکرد شرکت طی سالهای مختلف و نیز با رقبا می باشد.

برآورد قدرت سودآوری و ارزیابی سطح و روند سود. بهترین برآورد ممکن از متوسط سود یک شرکت که انتظار حفظ و یا تکرار آن با درجه ای از نظم در یک محدوده زمانی آتی می رود را قدرت سودآوری می گویند. بیشتر مدلهای ارزیابی به نحوی قدرت سودآوری را از طریق یک عامل یا ضریب که هزینه سرمایه و نیز ریسک و بازده های مورد انتظار آتی را در بر می گیرد، سرمایه ای می کنند. EPS در صورتی برای ارزیابی قدرت سودآوری مناسب است که با تأکید بر اقلام مستمر سود و زیان محاسبه شده باشد. تحلیل گران بر شناسایی اجزائی از جریان درآمد و هزینه تمرکز می کنند که با ثبات و قابل پیش بینی باشند.

نسبت P/E (قیمت به سود) یکی از خلاصه های مهم مالی است که براساس سود هر سهم محاسبه می شود و دوره مورد انتظار برگشت سرمایه گذاری را نشان می دهد و معکوس آن را نیز نرخ بازده مورد توقع حسابداری را نشان می دهد .

محدودیت های EPS

تأکید شده است که کاربران اطلاعات مالی صرفاً بر یک رقم، EPS، تمرکز ننموده و از سایر اطلاعات نیز در مدل های تصمیم گیریشان استفاده نمایند. با این وجود حتی در استفاده از EPS به همراه سایر اطلاعات نیز باید به محدودیت هایی که در اندازه گیری آن وجود دارد، توجه شود. محدودیت های EPS به شرح زیر است :

EPS مبتنی بر سود تاریخی است. مدیریت ممکن است در گذشته تصمیماتی گرفته باشد که سود جاری را افزایش دهد، ولی در آینده رشد سود کاهش یابد. بنابراین رشد EPS نمی تواند پیش بینی کننده قابل اتکایی برای نرخ رشد آتی باشد. به عبارت دیگر به کیفیت سود نیز باید توجه شود.

EPS بدون توجه به تورم محاسبه می شود. نرخ رشد واقعی EPSممکن است متفاوت از نرخ رشد اسمی آن باشد.

EPS متأثر از انتخاب روش های حسابداری و زمانبندی معاملات توسط مدیریت است و این امر بر مقایسه بین شرکتها تأثیر می گذارد.

با توجه به این که تغییر پذیری سود، نشانه ای از ریسک شرکت می باشد و باعث نوسان قیمت بازار سهام می گردد، مدیران تمایل به هموارسازی سود از طریق انتخاب روش های حسابداری و زمانبندی معاملات دارند. بنابراین EPS ممکن است متأثر از صلاحدید مدیران باشد.

EPS متأثر از ساختار سرمایه است. مثلاً تغییرات در تعداد سهام ناشی از صدور سهام جایزه (سود سهمی) بر مبلغ EPS دوره های جاری و گذشته تأثیر می گذارد و این مسئله مقایسه بین شرکتها را مشکل می نماید.

سابقه قانون مندی EPS

EPS به عنوان یکی از خلاصه های مالی مهم از مدت ها قبل توسط تحلیل گران مالی و نیز سرمایه گذاران تهیه و استفاده می شده است. در آوریل 1958 کمیته روش های حسابداری در آمریکا با انتشار ARB شماره 49 تحت عنوان سود هر سهم شرکتهایی که سهام آنها توسط عموم معامله می شد را ملزم به افشای اطلاعات سود هر سهم نمود. در دسامبر 1966 نظریه APB شماره 9 هیئت اصول حسابداری ، تحت عنوان گزارش نتایج عملیات جایگزین استاندارد قبلی شد و هیئت ارائه سود هر سهم در متن صورت سود و زیان را الزامی نمود. در اواسط دهه 1960 که موج ادغام ها با استفاده گسترده از اوراق بهادار قابل تبدیل، به عنوان یکی از ابزارهای تأمین مالی شدت یافت ، توجه تحلیل گران و حسابداران به مخرج کسر EPS یعنی تعداد سهام عادی که سود بر آن تقسیم می شود، جلب شد . مشخص گردید که رویه رایج فقط تعداد سهام در جریان را در نظر گرفته و توجهی به اثرات تقلیل دهندگی ذاتی اوراق بهادار قابل تبدیل نداشت و این مسئله اغلب منجر به ارائه بیش از واقع EPS می گردید.مدیران شرکتهای جذب و ادغام کننده دریافتند که امکان خرید سود یک شرکت از طریق واگذاری اوراق بهادار قابل تبدیل کم بازده که در واقع بیانگر منافع مالکیت انتقالی به آینده است، وجود دارد. چنین رشدی در سود باعث افزایش ارزش سهام می شد.

انتقاد از روش محاسبه EPS باعث شد هیئت اصول حسابداری در مه 1969 نظریه APB شماره 15 تحت عنوان «سود هر سهم» را منتشر نماید. این استاندارد ضوابط پیچیده ای جهت محاسبه EPS وضع نمود.پیچیدگی روش های محاسبه به گونه ای بود که هیئت تا سال 1971 بالغ بر 102 بیانیه تفسیری در مورد آن منتشر نمود. طبق استاندارد جدید ، برای شرکتهای بدون اوراق بهادار قابل تبدیل به سهام، یک رقم EPS پایه و برای شرکتها با اوراق بهادار قابل تبدیل به سهام (شرکتها با ساختار سرمایه پیچیده) دو رقم سود اولیه(PEPS) و کاملاً تقلیل یافته(FDEPS) هرسهم ، بایستی محاسبه و در متن سود و زیان افشاء می شد. این نحوه محاسبه و افشاء تا سال 1997 پا بر جا بود.

در فوریه 1997 هیئت استانداردهای حسابداری مالی بیانیه شماره 128 را تحت عنوان «سود هر سهم» منتشر نمود که جایگزین نظریه شماره 15 APB شد. این استاندارد روش های محاسبه سود هر سهم را تا حد زیادی ساده نمود و محاسبه سود پایه هر سهم (BEPS) و سود تقلیل یافته هر سهم (DEPS) را به ترتیب جایگزین محاسبه سود اولیه هر سهم (PEPS) و سود کاملاً تقلیل یافته هر سهم (FDEPS) نمود.

در انگلستان نیز SSAP شماره 3 تحت عنوان «سود هر سهم» در فوریه 1972 منتشر شد و شرکتهایی که سهام آنها به صورت عمومی مبادله می گردید را ملزم به تهیه و ارائه EPS نمود. در آگوست 1990 ، FRS شماره 3 تحت عنوان «گزارشگری عملکرد مالی» منتشر شد که تجدید نظری نیز در استاندارد قبلی محسوب می شد. در اکتبر 1998 FRS


دانلود با لینک مستقیم


سود هر سهم چالشهای محاسبه و فرصتهای بهبود 15

دانلود مقاله کامل درباره اقدامات ناب و چالشهای جهانی 20 ص

اختصاصی از رزفایل دانلود مقاله کامل درباره اقدامات ناب و چالشهای جهانی 20 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

اقدامات ناب و چالشهای جهانی

چکیده اقدامات ناب(1) و چالشهای مرتبط با آن نظیر پیاده سازی تفکر ناب در ابعاد چندملیتی و جهانی، اختلاف فرهنگی مناطق جغرافیایی که کارخانه های شرکت اکساید(2) در آن واقع گردیده است، سرعت و هزینه اجرای این نوع اقدامات از اهمیت قابل توجهی برخوردار است.همچنین سوالهایی نیز در این ارتباط مطرح می شود: آیا شرکتهای بزرگ و چندملیتی قادر خواهند بود که یک طرح جامع و گسترده ناب را در زمان کوتاه پیاده کنند؟ عوامل حیاتی موفقیت چیست؟ آیا عوامل موفقیت، قابلیت تعمیم را دارند؟در این مقاله، با طرح و اجرای سیستم اکسل(3) که موجب سودآوری مجدد شرکت گردید به این پرسشها پاسخ داده می شود. جبر و ضرورت تغییرشرکت اکساید یکی از بزرگترین صنایع در سطح جهان است که در ساخت باتری از طریق بازیافت در 89 کشور فعالیت دارد. مشتریان شرکت اکساید کسانی هستند که در حوزه خودرو، حمل و نقل، کالاهای الکتریک و ارتباطات راه دور (مخابرات) فعالیت می کنند. صنایع دفاع و دولت نیز از مشتریان این شرکت به شمار می روند. شرکت اکساید نیز مانند بسیاری از شرکتهای بزرگ آمریکایی برای دستیابی به سهم بازار و افزایش آن و همچنین رشد و توسعه از سیاست خریدهای کلان پیروی می کرد. در سال 2001 تقاضای بازارهای کلیدی شرکت به ویژه بخش مخابرات به طور ناگهانی کاهش یافت و شرکت بخش مهمی از بازار را از دست داد. کاهش تقاضا و از دست رفتن بازار با بازپرداخت بدهیهای کلان و انباشته شرکت مقارن گردید. تقارن و برخورد این تهدیدها موجب شد که بحرانهایی جدی، حیات شرکت را به خطر اندازد.رئیس جدید و مدیرعامل شرکت، کراگ، اچ. ماهوسر برای مهار این بحرانها، مهندسی مجدد فرایند کسب و کار جهانی (BUSINESS PROCESS REDESIGN = BPR) و رویکرد به مدیریت ناب و (تفکر ناب، تولید ناب و اقدام ناب) را به عنوان اقدامات ابتکاری در دستور کار خود قرار داد.برای پیاده سـازی استراتـژی جدیـد مـــی بایست یک رویکرد جدید در کل شرکت صورت گیرد تا سازمان ناب به وجود آید، ولی اوضاع در شرایط درونی - محیطی شرکت اکساید برای رویکرد جدید مهیا نبود. در بدو کار، اغلب کارکنان فرمول بندی جدید شرکت را زیر سوال می بردند، نسبت به هزینه تولید و قیمت تمام شده، کیفیت، توانایی پاسخگویی به سفارشات، مدیریت فرایند هیچگونه آگاهی و شناختی در داخل شرکت وجود نداشت، رویــه ها و مقررات مالی نیز که متعلق به شرایط خاصی بود (پارادایم قبلی) نمی توانست چرخش استراتژی و اجرای طرح اکسل را مورد حمایت قرار دهد.باوجود تمام این مشکلات آنچه که اجتناب ناپذیر، حتمی و قطعی می نمـود این بود که مـی بایست شرکت به یک تغییر گسترده و عمیق اقدام کند تا شرکت مجدداً احیا گردد و مثل گذشته رهبری خود را در صنعت و بازار تثبیت کند.سیستم اکسل از طرف کراگ. اج. ماهوسر ارایه گردید. اجزای آن شامل محورهای رهبری هزینـه، مدیریت تغییـر، ایمنی، چشــم انداز مشترک تحویل به موقع، اقدام و عمل پیشدستی و فعالانه، کیفیت و کاهش زمانهای توقف و انتظار بود و بهبود این محورها موجب ناب سازی در شرکت اکساید گردید. (شکل شماره یک) آغاز استراتژی نابشرکت اکساید اگرچه دیر وارد میدان اقدامات ناب شد اما خیلی زود توانست تکانـــه های شدیدی در شرکت به سوی سازمان ناب ایجاد کند. در قالب رویکرد ناب بین معیارهای سنجش و کمی و مفاهیم کیفی نظیر توسعه مهارتها و مدیریت تغییر یک تعادل ایجاد شد. اجرای سیستم اکسل را یک گروه واحد (با حس مسئولیت مشترک) که به مرکز عالی معروف گشت به عهده گرفت.مرکز عالی کارهایی انجام داد از قبیل به کارگیری مجدد کارکنان داخل شرکت در اجرای سیستم اکسل که ظرفیت بالقوه و قابلیت ناب پذیری را داشتند، پرورش رهبران ناب برای هدایت و پیشبرد استراتژی در کارخانه ها در سطح جهان و پرورش کارکنانی که در نهایت استراتژی را عملیاتی کنند. همچنین ترویج رویکرد آموزش - مربی و فراهم سازی کلیه نیازهای آموزشی که افراد در عمل و بر اثر تجربه اندوزی و تعامل و تبادل با دیگران حاصل کردند و با توانمندسازی منابع ناب داخل شرکت، نیاز به مشاوره های خارج از شرکت و برون سپاری (OUT SOURCING) مرتفع گردید. چندبعدی، چندملیتیدر قالب سیستم اکسل، سلسله وسیعی از تکنیک های بهبود که برارتقای کیفیت و کاهش اتلافها و ضایعات تاکید می ورزند با هم به صورت یکپارچه مورد استفاده قرار گرفت. این عناصر شامل نمودار برنامه کنترل کیفیت (QUALITY CONTROL PROGRAM CHART - QCPC) نگهداری وتعمیرات بهره وری جامع(4) TPM ، مهندســــی مجدد فرایند کسب و کار، 5 اس(5S)ا (5)، شش سیگما(SIX SIGMA) ا(6)، بهبود مستمر (کایزنKAIZEN=)، عاری سازی از خطا (POKA -YOKE)ا(7)، آندون (ANDON)ا(8) کارخانه مجازی (VIRTUAL FACTORY)، جریان تــک قطعــــه ای (ONE-PIECE-FLOW)ا (9) راه اندازی سریع(QUICK SET)، و کار استاندارد است.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره اقدامات ناب و چالشهای جهانی 20 ص

دانلود مقاله کامل درباره چالشهای تبلیغات بازرگانی

اختصاصی از رزفایل دانلود مقاله کامل درباره چالشهای تبلیغات بازرگانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

چالشهای تبلیغات بازرگانیدر ایران

بخش نخست

شرکت کنندگان در میزگرد

شهرزاد اسفرجانی: مؤسس و مدیر شرکت تبلیغاتی داروگ، مدرس طراحی بسته بندی و تبلیغات بازرگانی، عضو هیأت مدیره انجمن صنفی شرکتهای تبلیغاتی ایران.

 

میراحمد امیرشاهی: دکترای مدیریت از دانشگاه کرتین استرالیای غربی، عضو هیأت علمی دانشگاه الزهرا، صاحب مقالات و صاحبنظر در حوزه مدیریت بازرگانی.

 

پرویز درگی: عضو هیأت علمی مقطع کارشناسی ارشد سازمان مدیریت صنعتی، مشاور و محقق بازاریابی، رئیس هیأت مدیره و مدیرعامل شرکت توسعه مهندسی بازارگستران آتی، صاحب مقالات و تألیفات در حوزه بازاریابی.

 

رامین زمانی: فوق لیسانس رشته مهندسی از دانشگاه امیرکبیر، فوق لیسانس مدیریت اجرایی از سازمان مدیریت صنعتی، مدیر بازاریابی شرکت بدرالکتریک.

 

علی عیاری: فوق لیسانس مدیریت اجرایی، مدیر بازاریابی شرکت پاکسان، مدرس، مترجم و مشاور درحوزه مدیریت بازاریابی.

 

محمود محمدیان: دکترای مدیریت بازاریابی، عضو هیأت علمی دانشکده مدیریت دانشگاه علامه طباطبایی، صاحب مقالات در مدیریت بازاریابی.

ا شاره

تبلیغات، یکی از ابزارهای اصلی بازاریابی است. در سالهای اخیر باتوجه به افزایش تنوع تولیدات و گسترش بازار مصرف داخلی، استفاده از این ابزار مهم بازاریابی نیز در حیطه اصلی خود؛ یعنی بازرگانی گسترش یافته است. تنوع موجود رسانه ها نیز بستر مناسبی برای پخش و انتشار پیامهای مختلف بازرگانی ایجاد کرده است.امروز مصرف کنندگان در اثر افزایش سطح آگاهی و اطلاعات عمومی، برای تصمیم گیری در انتخاب کالا و خدمات، آزادی عمل بیشتری پیدا کرده اند و با تجزیه و تحلیل پیامهای بازرگانی قادرند کالای موردعلاقه خود را انتخاب کنند.علاوه بر این مفهوم «رقابت» با استفاده ابزاری از تبلیغات، مفهوم واقعی‌تری به خود گرفته است. همان‌گونه که مصرف‌کننده با بهره گیری از تبلیغات، حق انتخاب خود را عملا اعمال می‌کند، تولیدکننده نیز شیوه تماس با مخاطب و مصرف کننده موردنظر خود را پیدا می کند.در این میان تبلیغات، نزدیکترین شکل پیوند و همکاری میان تجارت و هنر را نشان می‌دهد؛ به طوری که خلاقیت هنری در هیچ عرصه دیگری، این چنین به سمت اقتصاد کشیده نمی‌شود. براین اساس پیام دهندگان، تبلیغات را نوعی سرمایه گذاری می دانند نه صرف هزینه و بنابراین اغلب سازمانها و بنگاههای اقتصادی و صنعتی به برگشت هزینه های پیامهای بازرگانی مطمئن و امیدوارند.عوامل متعددی در تولید نهایی یک تبلیغ یا پیام بازرگانی دخالت دارند که کارفرما، شرکت تبلیغاتی، رسانه، مشاور بازاریابی، مصرف کننده و نهادهای قانونگذاری و سیاستگذاری از مهمترین این عوامل به شمار می روند. بی تردید تعامل و همکاری نزدیک میان این عوامل در اثربخشی پیام بازرگانی نقشی عمده و موثر دارند و برعکس، ناهماهنگی میان این عناصر پیام یک اثر تبلیغی را خنثی و حتی منفی خواهدکرد.باتوجه به کارکردهای گسترده تبلیغات بازرگانی در شرایط متحول و بازارهای مصرفی امروز، ضرورت تعامل بیشتر میان دست اندرکاران پیامهای بازرگانی و نیز تلاش درجهت کاهش هرچه بیشتر پیامهای منفی تبلیغات بازرگانی و افزایش کارکردهای مثبت و توسعه‌ای آن در جامعه این‌بار تدبیر تصمیم به بررسی و تحلیل مسایل و چالشهای تبلیغات بازرگانی کشور در چارچوب یک میزگرد گرفته است.در این میزگرد که در دو شماره تقدیم علاقه مندان می شود، چند تن از استادان و مدیران حوزه مدیریت بازرگانی و تبلیغات ضمن قبول دعوت تدبیر به بررسی و نقد چالشها و محدودیتها و امکانات موجود تبلیغات بازرگانی پرداخته و هریک دیدگاههای خود را در این زمینه متناسب با وقت جلسه بیان کرده اند.یادآور می شود برای شرکت در این جلسه از مسئولان ذی‌نفع ازجمله نماینده صداوسیما دعوت به عمل آمد، اما در آخرین لحظات اطلاع حاصل کردیم که نماینده صداسیما به علت اینکه دعوت‌ با تأخیر از آنها صورت گرفته است، در این جلسه حضور نخواهد داشت.در پایان با امید به اینکه این‌گونه نشست‌ها، روح تعامل و همکاری جمعی را درمیان دست‌اندرکاران تبلیغات بازرگانی افزایش داده و منجر به توسعه تبلیغات درست و افزایش سطح آگاهی مصرف‌کنندگان شود، در انتظار دریافت نظرات و نقدهای سازنده شما خوانندگان گرامی هستیم. بخش نخست میزگرد را با هم می خوانیم.

عیاری: به نام خدا. ضمن تشکر از حضور میهمانان در این جلسه، باتوجه به اهمیت بحث تبلیغات تجاری در کشورفکر می کنم بهتر باشد برای پوشش کامل موضوع در پنج محور به گفتگو بپردازیم. این تقسیم بندی می تواند ما را به سمت نتیجه گیری‌هایی مناسب هدایت کند. این محورها و سرفصل‌ها عبارتند از:1 – نیازها و انتظارات مشتریان، مانند مدیران صنعت، آژانس‌ها و مشاوران تبلیغاتی و سایر مخاطبان در جامعه2 – ضعفها و کمبودهایی که در تبلیغات تجاری در کشور وجود دارد، باتوجه به اینکه برخی از محدودیتها در اختیار ما نیست.3 – نقاط قوت تبلیغات تجاری و فرصتها و امکانات موجود در کشور4 – ترسیم وضع مطلوب تبلیغات تجاری در کشور5 – پیش نیازهای ضروری برای رسیدن به وضعیت مطلوب تبلیغات تجاری در کشور.

 

زمانی: سرفصلهای پیشنهادی محورهای خوبی است و با این سرفصلها می توان تبلیغات تجاری کشور را به صورت جامع بررسی کرد.محور اول که به بررسی نیازها و انتظارات مشتریان و مخاطبان اشاره دارد، موضوع مهمی است؛ به دلیل اینکه اگر نیازها و انتظارات به درستی تعریف نشده باشند، فعالیتهایی که برای پاسخگویی به آن نیازها انجام می شود و نسخه‌هایی که برای ارزیابی آن فعالیتها نوشته می شود، به نوعی زیرسوال می رود. بنابراین در مرحله اول برای آغاز بحث باید یک چارچوب داشته باشیم.برای این منظور من یک مثلث ترسیم می‌کنم که یک رأس آن کارفرما یا صاحب آگهی قرار دارد. رأس دیگر به آژانس یا کسانی که خدمات تخصصی در این زمینه ارائه می کنند اختصاص دارد و در رأس دیگر رسانه جای دارد. البته در این بین مسائل دیگری مانند نقش دولت، فرهنگ یا شرایط اجتماعی هم بسیار مهم هستند، ولی 3 عنصر کلیدی تبلیغات «کارفرما»، «آژانس» و «رسانه» است.

جایگاه کارفرماهریک از این سه عنصر به صورت طبیعی نیازها و انتظارات، تواناییها و محدودیتهایی دارند؛ ولی ما باید جایگاه کارفرما را به عنوان مشتری این خدمت بپذیریم. بنابراین نیازها باید به درستی شناخته شود. در شناسایی نیازهای کارفرمایان گاهی اوقات مشاهده می‌شود که کارفرمایان نیازهای خود را به درستی نمی شناسند، یا اینکه می‌شناسند، ولی به دقت تعریف نمی کنند و این مساله به صورت سلسله وار در مراحل دیگر ازجمله انتخاب رسانه توسط آژانس تاثیر می‌گذارد. به نظر من اگر کارفرما می خواهد نیازهای خود را به درستی بشناسد، این مساله به شناسایی کارفرما از نیازهای بازار و مشتریانش برمی گردد که این موضوع نیز در جامعه ما جای کار زیادی دارد. تعداد شرکتهایی که به صورت حرفه ای در ارتباط با تحقیقات بازار فعالیت می کنند، بسیار اندک و انگشت شمار است. همین مساله باعث می شود که کارفرما در تبیین اهداف ارتباط تجاری خود، دچار سردرگمی شود، موقعیت نام تجاری (BRAND) خودش را نتواند درست تعریف کند و اگر درست تعریف کرد نتواند به درستی تفهیم کند.بنابراین در قسمت اول در ارتباط با نیازهای کارفرمایان در زمینه تبلیغات تجاری چند موضوع مهم است و باید موردبررسی قرار گیرد:1 – شناخت درست نیاز مشتری توسط خود کارفرما2 – تفهیم و تعریف درست آن به آژانس3 – تعریف اهداف به صورت کمی و قابل اندازه گیری

امیرشاهی: آقای زمانی پیشنهاد خوبی درمورد مثلث کارفرما، آژانس و رسانه ارائه دادند. در تایید فرمایش ایشان می‌گویم که جایگاه مصرف کننده را در وسط این مثلث نباید فراموش کنیم، چون هدف هر 3 عنصر خدمت رسانی به مصرف کننده است. اگر ما نیاز این 3 گروه را بررسی کنیم، شرکتها متقاضی افزایش میزان فروش هستند، رسانه درپی افزایش درآمد است و آژانس هم دنبال کسب و کار خود است. این مسایل واقعیات بازار، کسب و کار ماست. در این میان این حاکمیت سود محوری باعث می‌شود، مصرف کننده اطمینان خودش را از دست بدهد و باور مصرف کننده نسبت به آگهی های زیادی که در معرض او قرار می گیرد، دید منفی پیدا کند.این امر دلایل متعددی دارد که در صورت فرصت به آنها خواهم پرداخت.

اسفرجانی: تبلیغات گوشه هایی از ارتباطات یک نام تجاری (BRAND) است که به توجه تخصصی و همه جانبه نیاز دارد؛ از بسته بندی تا محل فروش، از فروشنده خرد تا کل، از خبرسازی در مطبوعات تا تحقیق و توسعه محصول یا خدمات و دهها نکته باریکتر از موی. علاوه بر این تبلیغات، حلقه‌ای از زنجیره ای بزرگ است که می‌تواند تضمین کننده بالندگی اقتصادی کشور باشد. اما باتوجه به محورهای بحث و مثلثی که پیشنهاد شد، این سوال پیش می‌آید که نقش تبلیغات در رشد و توسعه چه بوده است؟ پاسخ این سوال بسیار ساده است. نامهای تجاری (برندها) که تاکنون ما نمی شناخته ایم و هم اکنون در ذهن مردم وجود دارند، نشان می دهد که تبلیغات توانسته است جایگاه بسیار خوبی را در کنار اهمیت صنعت کسب کند. اهمیت تبلیغات در کنار صنعت روز به روز برای مدیران ما بیشتر روشن می شود و خوشبختانه نگرش صاحبان و مدیران صنعت هم نسبت به تبلیغات روز به روز علمی تر و قاعده‌مندتر می شود.وقتی مروری بر تجارب خودمان می‌کنیم می بینیم حدود 7 – 8 سال پیش وقتی یک شرکت بزرگ شوینده با بودجه بزرگی تبلیغات خود را در تلویزیون شروع کرد، خیلی درخشید. اما الان که برخی از نامهای تجاری (برندها) پنج برابرآن پول خرج می‌کنند، دیگر تنها درخشیدن به وسیله سرمایه نمی تواند راه حل باشد. یا بعضی از نامهای تجاری را می بینیم علی رغم هزینه های میلیاردی که در بازار خرج می کنند، به هیچ جایگاه مشخصی نرسیده اند و هیچ ویژگی و تمایزی را نتوانسته اند ایجاد کنند.بنابراین مدیران ما در هر 2 صورت متوجه شده اند که نقش داشتن استراتژی چه به‌وسیله فرد، چه به‌وسیله گروه اهمیت روزافزون پیدا کرده است. ما شاید تا چند سال پیش نمی توانستیم در صنعت پیش بینی های درازمدت داشته باشیم، وضعیت اقتصادی ما نمی توانست نگرش 5 ساله را تحمل کند؛ اما الان مدیران ما مجبورند که 5 سال آینده را ببینند. اما اینکه چگونه این رابطه را شکل دهیم و تعریف کنیم، باید اعتراف کنیم که در همه اضلاع این مثلث نقصها و کمبودهایی وجود دارد و ما اجازه نداریم صنعت جوان خود را که طول عمرش بیش از 20 سال نیست به مخاطره بیندازیم. من راجع به این تاریخ و زمان آن دلیل دارم و معتقدم حتی یک برگ تجربه پیش از انقلاب قابل استفاده برای بعداز انقلاب نیست و کلیه الگوهای اجتماعی ما تغییر یافته است و همه چیز باید از اول ساخته شود.بنابراین هر 3 ضلع رسانه، آژانس و آگهی دهنده درحال تجربه های تازه ای هستند، فقط ما می توانیم با هدایت و کمک به آموزش و ترفیع هر 3 بخش به تسریع و تصحیح این تعامل و همکاری کمک کنیم.درهر صورت من لازم می‌دانم از دست‌اندرکاران ماهنامه تدبیر که فضای این گفتگو را فراهم کردند، تشکر کنم؛ به دلیل اینکه این موضوع از نیازهای اساسی جامعه ما محسوب می شود. در کشور ما بیشتر در این حوزه کار ترجمه شده است که با شرایط کشور ما منطبق نیست و ما باید فضاهای این چنینی فراهم کنیم و موضوع را از زاویه نگاه خودمان و مختصات و مقتضیات کشورمان موردبررسی قرار دهیم.گاهی اوقات لازم است از منظر آگهی‌دهندگان سند بیاوریم، تجارب مان را مبادله کنیم و این امر تنها ازطریق رسانه های معتبری مثل تدبیر ممکن است تا این فضا پیش بیاید. من در این مرحله فقط پیش نیازهای ضروری را درمورد شرکتها، جایگاه استراتژی و هدف و دستور کار برای آژانس و مشاوران خیلی ضروری می دانم.

درگی: اجازه بدهید بحثم را با یک مقدمه آغاز کنم. همه ما اعتقاد داریم که تبلیغات یکی از ابزارهای ارتباطات است و تمام این بحثها هم برای این است که ارتباط موثرتر و بهتری بین گروههای چندگانه برقرار شود. در یک تعریف کوتاه از ارتباطات می توانیم بگوییم، «ارتباطات یعنی فرایند انتقال، درک اطلاعات، عقاید و احساسات از فرستنده به گیرنده به منظور ایجاد تغییرات در دانشها، نگرشها یا رفتار آشکار او».در ارتباطات از ابزارهای مختلفی استفاده می شود که یکی از مهمترین و موثرترین آنها در طول تاریخ بشر، تبلیغات بوده است. به اعتقاد من بین آن مثلثی که آقای زمانی اشاره کردند و آقای دکتر امیرشاهی مصرف کننده را در وسط این مثلث قرار دادند، باید یک عامل دیگر به نام «مشاوران بازاریابی» در آن وارد کنیم. این مثلث از قبل وجود داشته است، ولی چرا مردم از تبلیغات زده شده اند؟برای مثال دختر 10 ساله ای دارم که وقتی وسط یک سریال، زیرنویس می شود که 5 دقیقه پیامهای بازرگانی پخش می شود، دختر من کانال را عوض می کند و می گوید به من بی احترامی کردند.این واکنش نشان می دهد که نقش مشاوران بازاریابی، به عنوان عامل جدید بسیار مهم است. من فکر می کنم، اگر مصرف کننده را در وسط تمام محور عملیات‌مان بگذاریم، در کنار کارفرما، رسانه و آژانسهای تبلیغاتی، ضرورت عامل دیگر را به عنوان مشاوران بازاریابی احساس می‌کنیم، چیزی که اکثر آژانسهای تبلیغاتی و کارفرمایان ما از آن بی بهره هستند.کارفرما مستقیم به آژانس تبلیغاتی مراجعه می کند، آژانس تبلیغاتی یک آگهی را می سازد، حال اینکه این تبلیغ چقدر براساس شناخت از مخاطب بوده است و چقدر براساس آن نیازها و خواسته ها بوده است، مشخص نیست. بنابراین من در اینجا روی جایگاه عامل مشاوران بازاریابی تاکید می کنم.یکی از تعاریف مدیریت بازاریابی تاکید می کند مدیریت بازاریابی چیزی بیشتر از مدیریت تغییر نیست و من فکر می کنم آن عامل (مشاوران بازاریابی)، تغییرات را به اطلاع کارفرما می رساند. بنابراین باید بپذیریم که تبلیغات هم علم و هم هنر است و کار آژانس تبلیغاتی تبدیل آن علمی است که مشاوران بازاریابی به کمک کارفرما می آیند و آژانسهای تبلیغاتی این علم را تبدیل به یک هنر می‌کنند و این هنر باید موردانتخاب و قبول مخاطب قرار بگیرد، درغیر این صورت آن فرایند ارتباطی که از ابتدا به دنبال آن بودیم، برقرار نمی‌شود.

محمدیان: من فکر می کنم، آن نیازی که هم اکنون ما را گردهم جمع کرده است، این است که نگاهها به تبلیغات در کشور منفی است، حال این نگاهها می تواند از دید مشاوران تبلیغاتی، از دید مردم، از دید تولیدکننده یا از نگاه رسانه و یا از دید کارفرما باشد.

فلسفه تبلیغما ابتدا باید بررسی کنیم که فلسفه تبلیغات چیست؟ ما در تبلیغ می خواهیم به عنوان یک کارفرما پیامی بفرستیم که مردم آن پیام را ببینند و بشنوند و از آن برداشتی بکنند که می خواهیم. اگر این فرایند حاصل شود، به نظر می رسد تبلیغ موفق است. مردم اگر آن اقدامی را که ما خواستیم انجام بدهند، تبلیغ موفق است.وقتی نگاهها به تبلیغ منفی شده است، یعنی این اتفاق به درستی نمی تواند رخ دهد. پس این اتفاق در درون خود مشکل دارد. پیامی که ما به سمت مشتری پرتاب می کنیم، در یک‌جا حال از طرف پرتاب کننده یا در مسیر، درحال منحرف شدن است.از آن سو کارفرما می خواهد، جنس و تقاضای خودش را بفروشد، تصمیم سازی کند، احساس مثبت ایجاد کند، کارفرما که نمی خواهد یک ایده هنری بسازد. این اتفاق در کشور ما نیفتاده است، چون به نظر من در کشور ما مثلثی که از آن نام بردیم باید کمی بازتر شود، چرا؟ چون عواملی که به صورت مثبت یا منفی در این فرایند مداخله می کنند، خیلی زیاد هستند. به عنوان نمونه ما افرادی به نام غیرمشتری (NON-CUSTOMER) هم داریم. وقتی که بیننده ای تلویزیون را می بیند، شاید نخواهد کالا را بخرد، ولی ناراحت است و احساس نسبت به کالای ما منفی می‌شود. یک طرف دیگر نهادهای قانون گذاری تبلیغات تجاری هستند مثل وزارت ارشاد. قانون به شرکت تبلیغاتی خط می دهد که چه مسیری را باید دنبال کرد. گاهی اوقات دهانه این قانون سخت می‌شود و حرکت در مسیر را مشکل می‌کند. یک سوی دیگر نهادهای نظارتی قرار دارند. محافل نظارتی هم این معادله را دشوارتر می‌کند؛ البته من اصلا نسبت به وجود یا برداشتن این محافل نظری ندارم، تنها وضعیت را توصیف می کنم.

جایگاه رسانههمچنین جایگاه رسانه بسیار مهم است، چون شما می دانید نگرانی راجع به تبلیغات یک نگرانی جهانی است، فکر نکنید تنها در کشور ما این نگرانی وجود دارد. کاتلر می گوید، مردم خسته شده‌اند، آدم می خواهد یک فیلم سینمایی ببیند، انواع آیکون، زیرنویس، به او تحمیل می‌شود. هم اکنون بسیاری از کشورها در حال تدوین سیاستگذاری تبلیغاتی هستند. رسانه ما هنوز سیاستگذاری جدی در زمینه تبلیغات ندارد، من حتی در میان سریالهای خودمان 13


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره چالشهای تبلیغات بازرگانی