مشخصات فایل:
نوع فایل: word
روایی و اعتبار: دارد
شیوه نمره گذاری: دارد
گارانتی بازگشت وجه: دارد ( کیفیت این فایل تضمین شده است درصورت هرگونه مشکل یا نارضایتی احتمالی مبلغ شما بازگردانده می شود)
پرسشنامه،مقیاس نارسایی هیجانی تورنتو-20(TAS-20)
مشخصات فایل:
نوع فایل: word
روایی و اعتبار: دارد
شیوه نمره گذاری: دارد
گارانتی بازگشت وجه: دارد ( کیفیت این فایل تضمین شده است درصورت هرگونه مشکل یا نارضایتی احتمالی مبلغ شما بازگردانده می شود)
بررسی پرستاری در بیمار مبتلا به نارسایی قلبی بر مشاهده تاثیر درمان و توانایی بیمار نسبت به درک و اجرای روشهای اداره خود یا خود مدیریتی متمرکز است .
علائم ونشانه های بیش بار مایع در ریه وکل بدن ثبت وبلافاصله گزارش می شود تا تعدیل لازم در درمان ایجاد شود پرستارپاسخ عاطفی وهیجانی بیمار را نسبت به تشخیص نارسایی قلبی وشرایط مزمن واغلب بیش رونده بررسی میکند
برای دانلود کل پاورپوینت از لینک زیر استفاده کنید:
این محصول در قالب ورد و قابل ویرایش در 45 صفحه می باشد.
مقدمه
نارسایی احتقانی قلب (Congestive Heart failure) یک وضعیت پاتوفیزیولوژیکی است که در آن قلب قادر به پمپاژ خون جهت رفع نیاز بافتهای بدن نمی باشد یا تنها از طریق افزایش فشار پر شدن بطن قادر به انجام آن است.(1) نارسایی قلبی یک معضل عمده مربوط به سلامت عمومی در ملل صنعتی است. بنظر می رسد که این تنها بیماری شایع قلبی – عروقی است که شیوع آن در آمریکای شمالی و اروپا در حال افزایش می باشد. در ایالات متحده ، نارسایی قلبی مسؤول تقریبا یک میلیون مورد بستری و 000/50 مورد مرگ سالانه است. از آنجا که نارسایی قلبی در افراد مسن شایعتر است، احتمالا شیوع آن با افزایش سن جامعه همچنان بیشتر می شود.(2)
نارسایی قلبی غالبا (اما نه همیشه) به علت نقصی در انقباض میوکارد ایجاد می شود و بنابراین عبارت نارسایی میوکارد برای آن مناسب تر است. نارسایی میوکارد ممکن است در نتیجه یک ناهنجاری اولیه در عضله قلبی باشد ، مانند آنچه در کاردیومیوپاتی ها یا میوکاردیت های ویروسی روی می دهد. همچنین نارسایی قلبی عموما در نتیجه آترواسکلروزکرونری روی میدهد که با ایجاد انفارکتوس و ایسکمی میوکارد موجب اختلال در انقباض قلبی می شود. علاوه بر آن ، نارسایی قلبی ممکن است در بیماری های قلبی مادرزادی ، دریچه ای و هیپرتانسیو ایجاد شود که در آنها میوکارد به علت بار بیش از حد و دراز مدت همودینامیک آسیب می بیند.(2) در بعضی از موارد ، قلب طبیعی به طور ناگهانی با حجم زیادی از خون که خارج از ظرفیت آن است مواجه می شود مانند یک بحران حاد هیپرتانسیو ، پارگی یک علت دریچه آئورت ، در اندوکاردیت یا به همراه آمبولی حجیم ریوی نارسایی قلبی در حضور عملکرد طبیعی سیستولیک در شرایط مزمنی که اختلال پر شدن بطن ها به علت ناهنجاری مکانیکی وجود دارد نیز روی میدهد ، مانند تنگی تریکوسپید و یا میترال بدون درگیری میوکارد ، فیبروز اندوکارد و برخی اشکال کاردیومیوپاتی هیپرتروفیک.(2) نارسایی قلبی باید از نارسایی گردش خون افتراق داده شود که در آن نقص در یکی از اجزای سیستم گردش خون است و مسئول برون ده قلبی ناکافی (cardiac out put) می باشد (1).
این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 70 صفحه می باشد.
چکیده:
پژوهش حاضر به مقایسه فراوانی ازدواج خویشاوندی در والدین دانش آموزان دارای نارسایی بینایی مقطع ابتدایی و دبیرستان شهرتهران میپردازد. جامعه آماری شامل والدین کلیه دانشآموزان دارای نارسایی بینایی مقاطع ابتدایی و دبیرستانی مدارس استثنایی شهر تهران در سال تحصیلی 87-1386 است با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده گروه نمونه شامل والدین 59دانش آموز دارای نارسایی بینایی انتخاب گردید. ابزار پژوهشی نیز، پرسشنامة محقق ساختی است که یکی از والدین پرسشنامه مورد نظر را تکمیل نموده است.
نتایج پژوهش حاصل حاکی از آن است که ازدواجهای خویشاوندی (همخون) در مقایسه با ازدواجهای عادی در والدین دانشآموزان دارای نارسایی بینایی از فراوانی بیشتری برخوردار است و در زمینه نوع نسبت و در مقایسه فراوانی خویشاوندی پسر عموی - دختر عمو (5/15%) بالاترین فراوانی و پسردایی – دخترعمه(6/5) کمترین فراوانی را داشتند. ازدواج خویشاوندی در والدین دانش آموزان دارای نارسایی بینایی مقطع ابتدایی در مقایسه با مقطع دبیرستان کاهش داشته است که نشانگر تأثیر اقدامات پیشگیرانه مسوؤلان ذیربط است.
مقدمه
شرایط خلقت در تمامی جهان و برای تمامی کودکان یکسان است. همه ی افراد بشر به یک نحو پا به این دنیای خاکی میگذراند و نطفه آنان نیز به یک طریق بسته میشود. ولی حتی دو کودک را در این جهان پهناور نمیتوان یافت که از نظر خصوصیات جسمانی و روانی کاملاً یکسان باشند. بررسیهای انجام شده نشان میدهد که در میان مخلوقات خداوند عده ای با دیگران از نظر جسمی و روحی تفاوتهایی دارند، علاوه بر برخی تفاوتهای ظاهری چون قد، رنگ مو، رنگ چشم، عده ای دیگر از ابنای بشر تفاوتهای دیگری نیز با همنوعان خود دارند، مثلاً عده ای از نظر دید با دیگری متفاوت اند و یا از نظر شنوایی چون دیگران نیستند و گروهی از نظر هوش و استعداد فراگیری قدرت دیگران را ندارند و یا بالعکس از دیگران برترند. به طوری کلی این کودکان را کودکان استثنایی مینامند (پاکزاد، 1376).
درصد چشمگیری از کودکان بر اثر عوامل گوناگونی (چون: عوامل ارثی، عوامل دوره بارداری، اشکالات هنگام تولد و یا بروز بیماریها و حوادث در سالهای طفولیت) دچار نقیصههایی از نظر ذهنی و جسمی (نابینایی و ناشنوایی و...) میگردند.
نقص بینایی بیش از هر معلولیت دیگر ناتوانی به بار میآورد. دلیل ترس ما از نابینایی آن است که نابینایی نمایان تر از سایر معلولیتهاست. دلیل دیگر نقش مهمی است که چشمها در ایجاد روابط اجتماعی ایفا میکند. فرد نابینا در ایجاد ارتباط با دنیای اطراف خود دچار مشکل میشود. در شناخت بسیاری از مفاهیم و مطالب مانند رنگها و... دچار مشکل میگردد و میان خود و دیگران فاصله ای را احساس میکند که دلیل آن نقص بینایی است (محقق، 1387).
یکی از عوامل ایجاد معلولیت بینایی عوامل ارثی است که از طریق مکانیسمهای وراثتی از نسلهای قبل به فرد منتقل میگردد.
در واقع وجود ژنها است که باعث تفاوتهای گوناگون و ویژگیهای غیر اکتسابی افراد میگردد. اگر ژن بیماری زایی که در روی یک کروموزوم هست در روی کروموزومهای جفت آن نیز یافت شود کیفیتی حاصل میگردد که به آن هموزیگوت میگویند.
عامل همخونی در ایجاد ناهنجاریها تاثیر فراوان دارد زیرا بیماریهای متعدد که از نسلهای قبل ظاهر نشده اند، احتمال بیشتری دارند که در اثر پیوند دو همخون ظاهر و بارز شوند. هرقدر نسبت همخونی بیشتر و نزدیکتر باشد خطر احتمال بروز خصوصیات منفی و بیمارگونه بیشتر است (افروز، 1381).
زیرا ازدواج خویشاوندی باعث افزایش درصد هموزیگوت شدن و خالص شدن یک ژن معیوب شده، لذا میزان شیوع ناهنجاری ارثی و مادرزادی در فرزندان اینگونه زوجین بیشتر از زوجین غیر خویشاوند خواهد بود (نقل از غیاثی، 1375).
بیان مساله
خویشاوندی عبارت است از مجموعه ای از پیوندهایی که به دلیل قرابت نسبی، سببی یا رضاعی بین عده ای از افراد وجود دارد. لذا خویشاوندی دارای انواع نسبی، سببی و رضاعی است (نقل از غیاثی، 1375).
اصولاً خویشاوندی از نظر علم ژنتیک به افرادی گفته میشود که دارای اجداد مشترک و بالطبع ژنهای مشترک باشند، والدین و فرزندان یا خواهران و برادران را در اصطلاح خویشاوندان درجه اول مینامند.
نسبت خویشاوندی این افراد برابر است (50 درصد ژن مشترک). عموها، عمهها، خالهها، داییها را با توجه به برادرزادهها، خواهرزادهها و امثال آنها خویشاوندان درجه دوم گویند. درجه خویشاوندی آنها میباشد. پسرعمو، دختر عمه و پسرخاله و دخترخاله و امصال آنها را خویشاوندان درجه سوم مینامند، درجه خویشاوندی این قبیل اشخاصل نسبت به یکدیگر برابر میباشد. (نقل از پلاسی زاده، 1376).
عوامل و مشکلات وراثتی باعث ایجاد اختلالات فراوان در رشد جسمی و ذهنی کودکان میگردد.ازدواج با همخون یا ازدواج فامیلی احتمال بروز معلولیتهای گوناگون را بیشتر میکند. بدین ترتیب که هرگاه والدین با هم فامیل باشند (یعنی ناقل خصوصیات یک خانواده باشند) در صورتی که نسلهای گذشته این خانواده ضایعه ای بروز نموده باشد احتمال بارز شدن ناهنجاری به مقدار زیادی افزایش مییابد . (منبع قبلی)
مسئله ای که پژوهشگر در پژوهش حاضر قصد بررسی آن را دارد این است که آیا در والدین دانش آموزان دارای نارسایی بینایی شهر تهران ، ازدواج خویشاوندی بیش از سایر علل رایج نابینایی وجود دارد و همچنین آیا فراوانی ازدواجهای خویشاوندی در والدین دانش آموزان مقطع دبستان و دبیرستان تغییری داشته است یا خیر .
ضرورت و اهمیت پژوهش
مهمترین عامل معلولیت زایی، ازدواج فامیلی است که علت آن عامل همخونی است که در میان اقلیتها و روستاییان و خانوادههایی که ازدواج با نزدیکان همخون متداول است (مانند دختر عمو، پسر عمو – دختر خاله، پسر خاله و...) نابهنجاریهای ارثی بیش از دیگران میباشد، هرقدر نسبت خونی بیشتر و نزدیکتر باشد احتمال بروز خصوصیات منفی و بیمارگون بیشتر است (افروز، 1381). وفراوانی ازدواجهای خویشاوندی در حال حاضر باعث میگردد که سالیانه کودکان معصوم زیادی قربانی انواع معلولیتها شوند. لذا انجام پژوهشهایی در زمینه تاثیر ازدواجهای فامیلی بر بروز نارسایی بینایی موثر خواهد بود . با توجه به عدم آگاهی بعضی والدین از عواقب و خطرات این ازدواجها ، اهمیت این گونه پژوهشها در افزایش اطلاعات جامعه انکار ناپذیر است ، زیرا پیشگیری مقدم بر درمان محسوب میگردد و میتواند گام موثری باشد در سالم سازی نسل آینده . با انجام مشاورههای ژنتیک میتوان پیشگیری موثری از بروز این گونه اختلالات داشت و تعداد اختلالات بینایی ناشی از زادواجهای فامیلی را کاهش داد. (محقق، 1387).
اهداف پژوهش
ازدواجهای همخون از لحاظ ژنتیکی بسیار مهم است. چرا که نزدیک بودن زن و شوهر موجب افزای آللهای مشترک میشود و در نتیجه ایجاد هموزیگوت میکند. بیماریهای ارثی همخونها افزایش مییابد، لذا در برخی از جامعهها قوانینی برای ازدواج وضع کرده اند که مانع از پیوستگیهای نزدیک میشود. ازدواجهای خانوادگی و همخونی علاوه بر افزایش آزارهای ارثی و بیماریهای ژنتیک در نفوس موجب اغطاط مزاجی، کوتاهی عمر، گاهی موجب عقیمی، کاهش قدرت حیات و سقط جنین میگردد (به علت وجود ژنهای مرگبار) (مولوی، 1335).
از زمان داروین به خوبی میدانستند که همخونیهای طولانی موجب کاهش نیرومندی و قدرت جسم و جان میشود و از طول عمر میکاهد. به علاوه زحمات سوتروتاباخ[1] نشان میدهد که تعداد کودکانی که مبتلا به بدشکلی و نابهنجاری هستند بیشتر از ازدواجهای نزدیک و همخون حاصل میشود. فرزندان پدر و مادری که نسبت خیلی نزدیکی دارند (ازدواج با عمه، خاله، دایی، خواهر و غیره) به شکلهایی فراوان تری را از سایر ازدواجها نشان میدهد. به هر حال باید دانست که ازدواجهای نزدیک نتایج شوم و پشیمان کننده ای در بر دارد مگر این که خانواده کاملاً سالم و عاری از هر نوع بیماری باشد (مولوی، 1335).
با توجه به تعداد دانش آموزان استثنایی که هر ساله نیز بر تعداد آنها افزوده میشود و با توجه به ازدواجهای همخونی که در کشور صورت میگیرد ، هدف پزوهش حاضر یافتن ارتباط دو عامل خویشاوندی والدین و نارساییهای بینایی است تا رهنمودی باشد برای کلیه جوانانی که در آستانه ازدواج قرار دارند.
این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 199 صفحه می باشد.
مقدمه
امروزه علی رغم ایجاد تغییرات عمیق فرهنگی و تغییردر شیوههای زندگی, بسیاری از افراد در رویارویی با مسایل زندگی فاقد توانایی های لازم و اساسی هستند و همین امر آنان را در مواجهه با مسائل و مشکلات روزمره زندگی آسیب پذیر کرده است معمولا از این مشکلات و مسائل با نام فشار روانی یاد می کنند. استرس یا فشار روانی واژه مبهمی است که برای توصیف موقعیت, شی یا شخصی که باعث فشار میشود, احساس ها و پاسخ های جسمی که در فرد ایجاد می گردد و نتایج حاصل از آن به کار میرود اعم از اینکه این نتایج رفتاری، شناختی یا فیزیولوژیکی باشند (هیوارد ، 1998 به نقل از فتحی آشتیانی،1382).
ویژگی خاص زندگی پیچیده در جوامع صنعتی، وجود یا فقدان بعضی از ارتباط های شخصی در محیط های تحصیلی و شغلی، گسترش ارتباط اجتماعی و نقش های متعدد و چند گانه اجتماعی زنان و مردان، ترس از آینده و سایر مشکلات همگی سطـحی از فشـار روانی را بر فـرد تحمیل مینماید. اما آنچه که در این میان میتواند حائز اهمیت باشد شناسایی عامل مهم روش های رویاروئی با فشار روانی است که به عنوان یک متغیر میانجی میتواند پیامدهای آنرا تحت تاثیر قرار دهد ، مهار کند یا به آن دامن بزند (کلینکه ، ترجمه محمد خانی، 1380).
برای مقابله با فشار روانی توانایی های روانی- اجتماعی وجود دارند که فرد را برای رویاروئی موثر و پرداختن به کشمکش ها و موقعیت های زندگی یاری میکنند. این توانایی ها فرد را قادر میسازند تا در ارتباط با سایر انسان ها، جامعه، فرهنگ و محیط خود مثبت و سازگارانه عمل کرده و سلامت روانی خود را تامین کنند. برخی از افراد هنگام روبرو شدن با مشکلات میکوشند با ارزیابی درست و منطقی موقعیت و با استفاده از راهبردهایی مانند مساله گشایی، تفکر مثبت و استفاده موثر از سیستم های حمایتی با آن مقابله کنند. در مقابل برخی دیگر به جای رویارویی سازگارانه با مسائل سعی میکنند به روش های ناکارآمد از روبرو شدن با مشکلات اجتناب کنند. نقص عمده این نوع راهبردهای اجتنابی آن است که گرچه ممکن است در کوتاه مدت، موثر واقع شوند و به فرد آرامش موقت ببخشند ولی در دراز مدت فرد را از داشتن احساس خود کارآمدی، عزت نفس و خود ارزشمندی محروم میسازند (کلینکه، ترجمه محمدخانی، 1380 ). بنابراین راهبردهای رویارویی، کوششهای هوشیارانه فرد است که رویدادها و تقاضاهای فشارزا را مهار میکند و منابع شخصی فرد (مانند عاطفه مثبت ، اطمینان و خود کنترلی ) را ارتقاء میبخشد تا شدت تنش کاهش یابد (لازاروس ، 1999 به نقل از انشل و دلانی ، 2001 ). راهبردهای رویارویی دو کاربرد دارند یکی اینکه هیجانهای منفی حاصل از درماندگی را تنظیم میکنند و دیگر اینکه عاملی را که باعث درماندگی شده، تغییر میدهند (برینک و دی لاری ، 2001).
با بررسی نظریه ها و پژوهش های مربوط می توان نتیجه گرفت که نحوه برداشت فرد نسبت به تنش ها بسیار مهمتر از موقعیت سنی آنها است و در این زمینه ارزیابی شناختی نقش مهمی را در سلامت روانی ایفا میکند. اما این بدان معنی نیست که یک فشار روانی در شرایط سنی مختلف تاثیر یکسانی میگذارد. توجه به وقایعی که برای کودکـان آسیب زا بـودهاند مـیتواند مـوارد آسیب پذیری بعدی را پیشبینی کند. از این رو شناخت تنش های دوران کودکی و آموزش مهارت های رویاروئی به آنها دارای اهمیت فراوانی است (پاورز و همکاران،1989 به نقل از کشاورز، 1382).
پژوهش های دیگر نشان داده اند که ویژگی های فردی در مقابله با تنش و فشار روانی اهمیت بسیار دارد. متغیرهای مربوط به این ویژگی ها عبارتند از سن، جنس، عوامل ژنتیک، هوش،
زمینههای خانوادگی و مهارت های حل مساله ( کامینگر ، 1988، فریدن برگ و لوئیس, 1991 و فویر اشتاین ،1987 هر سه به نقل از کشاورز، 1382). بالاخص نقش عوامل خانوادگی، جنسیت، سن و فرهنگ در شکلگیری راهبردهای رویاروئی کودکان بسیار واضح است (اسکندری، 1383 ). اما آنچه که در پژوهشها کمتر مورد توجه قرار گرفته وجود ویژگی های خاصی چون اختلالات دوران کودکی و نوجوانی و نحوهای که این کودکان با فشارهای روانی مقابله میکنند، است. وجود رویدادهای فشارزای عمده و جزیی، در زندگی کودکان ونوجوانان به طور چشمگیری با مشکلات هیجانی و رفتاری آنها ارتباط دارد (کامپاس ، مالکارنی و فونداکارا ، 1998 ) و هنگام وقوع یک رویداد فشارزا کودکان مطابق باسن خود واکنش ها و تغییراتی را در رفتارشان نشان میدهند که در حالت عادی فاقد آنها می باشند (دی بورد ،2001 به نقل از اسکندری، 1383).
کودکان با نیازهای ویژه، نیز هنگام رویارویی بایک فشار روانی معمولا نشانههای خاصی را بروز میدهند و تمایل دارند که آنها را گسترش دهند. از جمله این نشانهها می توان، بیان چهرهای یا تیکهای عصبی، تغییراتی در الگوی سخن گفتن، عرق کردن، داشتن احساس بیماری، ساکت و گوشه گیر شدن، شکایت کردن و تحریک پذیری، نشان دادن ترس یا پاسخ اجتنابی را ذکر کرد (اسکندری، 1383). گرچه تفاوتهای فردی در ایجاد مشکلات مرتبط با تجربههای فشارزا نقش دارد، راهبردهای رفتاری وشناختی کارآمد می توانند منابع فشارزا را تغییر یا اثرهای منفی آنها را کاهش دهند (کامپاس وهمکاران، 1998 به نقل از کشاورز، 1383). اختلال نارسایی توجه/ بیشفعالی نمونهای از اختلال های ویژه کودکی و نوجوانی است که راهبردهای رویارویی مرتبط با آن در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است. مساله عمدهای که در این کودکان باید بسیار مورد توجه قرار گیرد نحوه رویارویی آنها با مسایل و رویدادهای فشارزای زندگی است تا گامی در جهت شناخت چهره اصلی این اختلال وبهبود راهبردهای رویارویی این دانشآموزان برداشته شود که در این صورت بسیاری از مشکلات ثانوی آنها نیز حل خواهد شد.
1-1 بیان مساله
اختلال نارسایی توجه/ بیشفعالی ADHD )) یکی از متداولترین اختلالهای دوران کودکی است که میزان مراجعه به مراکز درمانی به علت آن، از تمامی اختلالهای دیگر بیشتر است. امروزه، این اختلال به دلایل گوناگونی مورد توجه دانشمندان و پژوهشگران قرار گرفته است. نخست آنکه این اختلال که اولین یا دومین اختلال فراوان در دوران کودکی یا نوجوانی است، برای بسیاری از دانشآموزان مشکلات قابل توجهی ایجاد میکند و بر عملکرد شناختی، اجتماعی، هیجانی و خانوادگی آنان و سپس در بزرگسالی، بر عملکرد شغلی و زناشویی آنها تأثیر می گذارد. دوم، سبب شناسی و درمان این اختلال هنوز به طور کامل مشخص نشده است. سوم، به نظر میرسد شناخت بهتر اختلال نارسایی توجه/ بیشفعالی، به شناخت بهتر بسیاری از اختلالهای همبود با آن، همچون اختلال سلوک ، اختلال نافرمانی ستیزشی و ناتوانی یادگیری کمک میکند (گیلبرگ ، 2003).