رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله کاخ گلستان (مرمت)

اختصاصی از رزفایل دانلود مقاله کاخ گلستان (مرمت) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

کاخ گلستان
هر اثر هنری حاوی پیام های انسانی و هنری است. این پیام ها با مطالعه تاریخی اثر هنری مشخص خواهند شد. در حیطه عملکرد یک اثر تاریخی آمیزه ای از عقاید و فرهنگ ها تجسم پیدا می کند. بنابراین توجه به این نکته ضروری است که یک بنای تاریخی قبل از آنکه معرف صورت مسئله فنی- ساختمانی باشد، در بر گیرنده یک سلسله روش های تفکر و کردار است و به نوعی بازگو کننده راه و رسم زندگی مردم عصر خود می باشد.
از این دیدگاه, نیاز به مرمت بنا امری است که با خود بنا به وجود می آید و با گذشت زمان, یعنی به علت تغییر شرایط اولیه ساختمان و تغییر پذیری شرایط کاربرد و بهره وری از بنا، مرمت به شــکل های تازه ای مطــــرح می گردد. توجه به این نکته ضروری است که مرمت روندی است که بایدا ویژگی خاص خود را حفظ کند.
کاخ گلستـان از قدیمی ترین بناهای تاریخی تهران است و تنها بخش بباقی مانده از ارگ تاریخی تهران و در حقیقت قلب این ارگ قدیمی است. ارگ در زمان صفویه (903-1113 ش.) ساخته شده است. در حـــال حاضر کاخ گلستان حاصل چهارصد سال ساخت و بازسازی می باشد و در آن آثار متنوع معماری از دوره زندیه (1139) تا پهلوی(1304-1357) به چشم می خورد. این مجموعه علاوه بر برخورداری از معماری جالب و تزئینات چشم گیر معماری , اشیاء و آثار نفیس و منحصر به فردی را در خود جای داده است.
مجموعه کاخ گلستان در زمان قاجار و پهلوی دو روند کاملا متفاوت را پشت سر گذاشته است. دورة اول دورة وحدت و استمرار در معماری بناها،‌ و دوره ی دوم دورة تخریب و انهدام بناها می باشد.
مرمت این بنا
دفتر فنی سازمان حفاظت آثار باستانی متولی بناهای تاریخی و از جمله کاخ گلستان بود. این دفتردر اوایل انقلاب عملیات مرمتی و حفاظتی را به صورت موردی و حفاظتی روی بناهای کاخ گلستان انجام می داد. در سال 1366 سازمان میراث فرهنگی کشور تاسیس شد و نگاهداری کاخ گلستان از نظارت بیوتات وزارت امور اقتصادی و دارایی خارج گردید و به میراث فرهنگی سپرده شد.
از این تاریخ به بعد, امور مرمت بناهای تاریخی از جــمله کاخ گلستان انسجام بیشتری یافت و ببرسی های جامع تری برای شناخت عوامل تخریب بناها صورت گرفت. این برسی ها نشان می دهد که مهمترین عواملی که باعث تخریب و تغییر بناهای کاخ گلستان گردیده به شرح ذیل می باشد:
1- عامل محیطی:
الف: رطوبت. وجود چاه های فاضلاب,‌ آب های زیرزمینی و قدرت جذب مصالح به کار رفته در بناهای کاخ گلستان سبب نفوذ آب به پی دیــوارها می شد. همچنین به دلیل نامناسب بودن پوشش بام ها و تعویض نکردن بموقع ناودان ها رطوبت از سقف بناها نیز نفوذ می کرد و این دو عامــل سبب شد به بخش هایی از این مجموعه در گذشته آسیب وارد آید.
ب: آلودگی هوا. قرار گرفتن این مجموعه در مرکز شهر و تاثیر اسید سولفوریک موجود در هوا باعث فرسایش شدید بخش هایی گردیده است.
ج: فرسایش . تغییر خواص مصالح سنتی به کار رفته در بناهای مجموعه کاخ گلستان به دلیل گذشت زمان.

 


2- عامل انسانی:
تخریب به وسیله مردم و حکام وقت که از آن جمله می توان آسیب به تزئینات اصلی عمارت بادگیر را نام بردکه شرح آن بعداَ خواهد آمد. همچنین دخل و تصرف و ساخت و سازهای ناهمگون با معماری مجموعه. عکس شماره 1 نشان دهنده یکی از این معماری های ناهمــگون م باشد.
ساخت و ساز نا همگون با معماری مجموعه
با توجه به محدودیت ها و با اتکاء به امکانات موجود ‌و روش های مرمتی سعی در نگاهداری و مرمت و تزریق کاربری جدید و متناسب با مجموعه گردیده است. اهم این اقدامات به شرح زیر است :
1- مرمت تالار الماس و تبدیل آن به مـوزه آثار و اشــیاء دوره فتحعلی شــاه قاجار(1156-1213)
در این مجموعه ارسی ها, آئینه کاری ها و گچ بری ها مرمت گردیده است. عکس های زیر نمای خارجی تالار الماس قبل و بعد از مرمت را نشان می دهد.
تالار الماس قبل از مرمت

تالار الماس بعد از مرمت
2 - سازی حوض مقابل ایوان تخت مرمر که شامل یک آب نمای طویل و مستطیل شکل و یک آب نمای بیضی شکل می باشد. بازسازی این دو آب نما از زمستان سال 1373 آغاز و تا پایان 1374 ادامه داشت.

آب نما به هنگام مرمت

آب نما بعد از مرمت
در گذشته در مقابل تالار آئینه آب نمایی به طول تقریبی صد متر قرار داشته که در سال 1381 بخشی از آن مجددا بازسازی گردیده است.

آب نمای مقابل تالار آئینه قبل از مرمت

 


آب نمای مقابل تالار آئینه بعد از مرمت
3- گوشواره های شرقی و غربی ایوان تخت مرمر و نقاشی های ترســیم شده بر بدنه این بناها مربوط به پادشاهی فتحعلی شاه قاجار (1156- 1213 ه. ق)

گوشوار شرقی بعد از مرمت

گوشوار غربی بعد از مرمت
به این بناها, به دلایلی که ذکر شد, در زمان پهلوی و انقلاب آسیب های جدی وارد آمد. مرمت این دو گوشوار از سال 1374 آغاز شد و تا سال 1377 ادامه یافت. عکس های این دو گوشوار قبل و بعد از مرمت.
4- مرمت عمارت چادر خانه:
در ضلع جنوبی مجموعه, بنایی قدیمی وجود دارد که به

گوشوار غربی بعد از مرمت
چادر خانه مـعروف اسـت. به نظر می رسد که این بنا هم زمان با تالار الماس و بادگیر ساخته شده باشد. این بنا در سال 1377 مرمت گردید.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   24 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کاخ گلستان (مرمت)

دانلود مقاله متابولسیم نیتروژن در شبکه

اختصاصی از رزفایل دانلود مقاله متابولسیم نیتروژن در شبکه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

چکیده:
متابولسیم پروتئین در شبکه نتیجه ای از فعالیت متابولیکی میکروارگانیزم های شبکه ای می باشد. ساختمان پروتئین ، در تعیین حساسیت آن به پروتئازهای میکروبی، در نتیجه، قابلیت تجزیه پذیری آن فاکتوری کلیدی محسوب می شود.تجزیه شبکه ای پروتئین توسط PH وگونه غالب جمعیت میکروبی تحت تاثیر قرار می گیرد. همان طوری که با جیره های PH پر-علوفه ای در گله های شیری کاهش می یابد فعالیت شبکه ای پروتئولیتیک کاهش پیدا می کند، امادر جیره های پر-کنسانتره گاوهای نژاد گوشتی چنین نیست. تجمع نیتروژن اسید آمینه بعد از خوراک خوردن پیشنهاد می کند که برداشت اسید آمینه میکروارگانیسم های شبکه می تواند فاکتور محدودکننده تجزیه پروتئین در شبکه باشد.فزون بر آن ، اسید آمینه های متعددی از قبلی فنیل آلانین، لوسین، وایزولوسین، وجود دارندکه با سختی بیشتری نسبت به دیگر اسید آمینه ها توسط میکرو ارگانسیم های شبکه ساخته می شود. معمولی ترین برآورد بازده سنتز پروتئین میکروبی (EMPS) تعیین گرم های نیتروژن میکروبی به ازای هر واحد از انرژی تخمیر شده بیان می شود. اما ، EMPS قادر به برآورد. بازده برحسب نیتروژن قابل دسترسی برای برداشت توسط باکتری ها در شبکه نمی باشد. یک مقیاس جایگزین و ومکمل از سنتز پروتئین میکروبی، بازده مورد استفاده قرارداد نیتروژن (ENU) می باشد. در مقابل EMPS، ENU بخش خوبی برای تعریف کردن بازده برداشت نیتروژن توسط میکروب های شبکه می باشد. با به کاربردن ENU,EMPS ،‌این نتیجه بدست آمد. که رشد بهینه باکتریایی در شبکه وقتی EMPS 29 گرم از نیتروژن باکتریایی بر هر کیلوگرم ماده آلی تخمیر شده است بدست می آید، و ENU 79% است، که اشاره دارد بر این که باکتریها در حدود 31/1 ضربدر نیتروژن قابل دسترسی در شبکه برای هر واحد از نیتروژن باکتریایی نیاز داشتند. از آنجایی که توزیع نتیروژن در بین سلولهای باکتریایی با سرعت تخمیر. نیتروژن اسید آمینه ای، تغییر پیدا می کند بجای آن کل نیتروژن باکتریایی برای توضیح بیان سنتز پروتئین میکروبی باید استفاده شود.

 

مقدمه
مدل های تغذیه ای برای خورانیدن پروتئین به گاوهای شیری از پایه CP به سیستم های پیچیده تر براساس پروتئین قابل تجزیه وغیرقابل تجزیه در شبکه رشد پیدا کرده است. ساختمان پایه ای همه مدل ها مطابق با ورودی های نتیروژن تامین شده توسط جیره، دوباره چرخیده (recycled) و با منشا داخلی است. پروتئین جیره ای،به پروتئین قابل تجزیه وغیرقابل تجزیه درشبکه همراه با RDP مرکب از نیتروژن غیرپروتئینی و نیتروژن پروتئین حقیقی تقسیم می شود. پروتئین حقیقی بهپرتیرها و اسید آمنیه تجزیه می شود و سرانجام به نیتروژن آمونیاکی درآمینه میشود یا به داخل پروتئین میکروبی وارد می شود.
NPN ترکیبی از نیتروژن موجود در RNA,DNA ، آمونیاک ،اسید آمینه ، و پیتیرهای کوچک همراه با نیتروژن حاصل از ببتیدها، اسید آمینه و آمونیاک در حال استفاده برای رشد میکروبی می باشد. خروجی شبکه، از نیتروژن آمونیاکی، پروتئین غیرقابل تجزیه( جیره ای یا با غشای داخلی)،و پروتئین میکروبی تشکیل می شود.
هنگامی که RDP جیره ای از مقدار مورد نیاز برای میکروارگانیزمهای شبکه ای زیادتر است، پروتئین به نیتروژن آمونیاکی تجزیه میشود، جذب می شود ، در کبد به اوره متابولیزه می شود، و در ادرار از دست می رود. در وضعیت های خوراک دادن گله های شیری معمولی، دستکاری تجزیه پروتئین درشبکه یا بازده استفاده از نیتروژن ENU در شبکه موثرترین راهکار برای کاهش اتلاف های نیتروژن می باشد. اتلاف های نیتروژن توسط افزایش دادن تجزیه پروتئین در شبکه و یا افزودن استفاده نیتروژن توسط میکروارگانیسم های شبکه ای ممکن است کاهش یابد.
سنتز پروتئین میکروبی در شبکه قسمت اعظم پروتئین عرضه شده به روده کوچک در نشخوارکننگان را فراهم می کند، که 50تا 80% از کل پروتئین قابل جذب را شامل می شود. کل مقدار پروتئین میکروبی جاری به سمت روده کوچک به فراهمی ماده مغزی و بازده استفاده از این مواد و مغزی توسط باکتریهای شبکه ای بستگی دارد. بنابراین، متابولسیم نیتروژن در شبکه می تواند به 2 اتفاق مجزا تقسیم شود: تجزیه پروتئین ، که منابع نیتروژن را برای باکتریها فراهم میکند و سنتز پروتئین میکروبی.
مرورهای جامع متعددی روی متابولیسم نیتروژن در شبکه موجود می باشد. این مقاله پیشرفت های جدید در متابولیسم پروتئین غیرقابل تجزیه در شبکه، با تاکید بر تجزیه پروتئین، سنتز پروتئین میکروبی، و بازده سنتز پروتئین میکروبی را به همراه تمرکز ویژه روی موضوعاتی که به طورمناسبی در مرورهای قبلی روی آنها تاکید نشده است مرور خواهد نمود. برای مثال، اکثر پژوهش ها رو طی غلظت آمونیاک در پروتئازهای مختلف برای تجزیه کامل پروتئین ضروری می باشد. سرعت و مقدار تجزیه پروتئینی که اتفاق می افتد به فعالیت پروتئولیتکی میکروفلورای شبکه ای ونوع پروتئین وابسته خواهد بود( حساسیت و قابلیت دسترسی پیوندهای پپتیدی).
پپتیدها و اسید آمینه های حاصل از فعالیت پروتئولیتیکی شبکه ای خارج سلولی به داخل سلولهای میکروبی انتقال داده میشود. پپتیدها میتواند بوسیله پپتیدازها دوباره به اسید آمینه تجزیه شوند و اسید آمینه می تواند به داخل پروتئین میکروبی وارد شود یا بیشتر به CO2,VFA و آمونیاک آمینه می شود.
سرنوشت پپتیدهای جذب شده و یکبار دیگر اسید آمینه به درون پروتئین میکروبی به فراهمی انرژی بستگی خواهد داشت (کربوهیدرات ها (CHO). اگر انرژی فراهم باشد، اسید آمینه ها ترانس آمینه خواهند شد یا به طور مستقیم برای سنتز پروتئین میکروبی مورد استفاده قرار خواهد گرفت. اما وقتی که انرژی محدود است، اسید آمینه هادی آمینه خواهد شد، واسکلت کربنی آنها به VF8 تخمیر خواهد شد. برخی میکروارگانیزمهای فاقد مکانیسم های انتقال اسید آمینه ها از سیتوپلاسم به محیط خارجی سلولی هستند، وا سید آمینه های جذب شده زیادی باید بصورت آمونیاک از سیتوپلاسیم دفع شوند، اکثر پژوهش های ارزیابی تجزیه پروتئین درشبکه، با استفاده از تکنیک in situ انجام شده است، که فقط تجزیه پروتئین را اندازه گیری می کند، اما نه با استفاده از پپتیدها و اسید آمینه ها بوسیله باکتریهای شبکه ای. نوگت ومانگان (1981) دیدند که پپتیدها واسید آمینه ها پس از خورانیدن پروتئین ها تجمع پیدا نمی کند وپیشنهاد کردند که تجزیه پروتئین مرحله محدود کننده سرعت و بنابراین ، کلیدی در کنترل تجزیه پروتین بود. اما بدو در یک وهمکاران (1991) ثابت کردند که پروتئین های به سرعت تجزیه شونده ممکن است منجر به تجمع پپتیدها واسید آمینه ظرف 2 ساعت اول پس از خورانیدن شود، وپیشنهاد کردند که سرعتهای تجزیه پپتید ودی آمینه شدن نقش مهمی در کنترل تجزیه پروتئین بازی می کند. اخیرا، کاردوز و همکاران (2001) در مخمرهای به صورت مستمر کشت داده شده و دریافت کننده یک جیره معمولی گاوشیری، دریافتند که غلظت پپتیدها، اسیدهای آمینه، وآمونیاک در همان دامنه تا 8 ساعت پس از خوراک دادن بودند. آنها تجمع نیترون اسید آمینه ای را در2 و 4 ساعت پس از خوراک دادن گزارش نمودند (شکل 2) که پیشنهاد می کند برداشت اسیدآمینه می تواند فاکتور محدودکننده تجزیه پروتئین در شبکه باشد. بنابراین، دستکاری تجزیه پروتئین نه تنها بوسیله توریل تجزیه پروتئین بلکه همچنین از راه تغییرات در تجزیه پروتئین و دی آمینه شدن دست یافتنی می باشد. برای مثال، مونسین تولید آمونیاک را از راه جلوگیری از باکتریهای تولید کننده- آمونیاک-بالا کاهش می دهد، که یک گروه کوچک از باکتریهای شبکه ای که مسئول تولید اکثر آمویناک می باشند هستند. فرم وهمکاران (2004) نیز گزارش کرده اند که بازداری باکتریهای اصلی آمونیاک- تولید کننده شبکه متمرکز شده است با وجود این حقیقت که پپتیدها واسید آمینه ها در غلظت مشابه آمونیاک هستند. همچنین، سیستم های رایج خوراک دادن جنبه های اثرگذار روی تجزیه پروتئین از قبیل pll واثرات متقابل مواد مغزی رانادیده می گیرد، و به پایدار بودن محتوای پروتئین میکروبی، مستقل از وضعیت های در حال رشد توجه می کنند.

 

تجزیه شبکه ای پروتئین
اولین مرحله تجزیه پروتئین در شبکه شامل الصاق باکتریها به ذرات خوراکی، که بوسیله فعالیت پروتئازهای میکروبی متصل به سلول دنبال می شود می باشد( ). تقریبا 70 تا80 درصد از میکروارگانیزمهای شبکه ای به ذرات خوراک هضم نشده در شبکه متصل می شوند( )، و 30 تا 50 درصد آنها فعالیت پروتئولیتکی دارند ( ).تعداد زیادی از گونه های میکروبی مختلف از یک کنسرسیوم (ائتلاف) که به یک ذره خوراک متصل می شوند، به طور همزیستی برای تجزیه وتخمیر مواد مغزی، از جمله پروتئین فعالیت می کنند. فرآورده های حاصل از این فرآیند پپتدها وا سید آمینه می باشد. از آنجایی که تعداد پیوندهای مختلف در یک پروتئین منفرد زیاد می باشد، عمل سینرژیستیک (از قبیل prevotlla bryantil , prevotella ruminantium ) منجر به کاهش غلظت نیتروژن آمونیاکی درمخمرهای کشت مستمر میکروبهای شبکه ای می شود. مخمرهای کشت مستمر تعدادکمی پروتوز آ دارند، اما در invivo ، پروتوز وآن نقش مهمی در تجزیه پروتئین بازی می کند. مهمترین جنبه پروتوز آ توانایی آنها به بلعیدن مولکولهای بزرگ، پروتئین، CHO ، یا حتی باکتریهای شبکه ای می باشد ( ). به علاوه، پروتوز آ در تنظیم ترن آور نیتروژن باکتریایی در شبکه نقش بازی می کند و آنها پروتئین محلول را برای حمایت از رشد میکروبی فراهم می کند. از آنجایی که پروتوزوآ قادر به استفاده از نتیروژن آمونیاکی نیستند ( )، بخشی از پروتئن نامحلول قبلا بلع شده آخر به مایع شبکه در تشکیل پروتئین محلول برگردانده می شود ( ). این یکی از دلایل اصلی است که چرا defaunation غلظت نیتروژن آمونیاکی در شبکه را کاهش می دهد.

 

فاکتورهای موثر در تجزیه شبکه ای پروتئین
مهمترین عوامل اکثر گذار بر تجزیه شبکه ای پروتئین شامل نوع پروتئین، اثرات متقابل با دیگر مواد مغزی (به ویژه CHO در همان خوراک و در محتوای شبکه) و جمعیت غالب میکروبی (بسته به نوع جیره، سرعت عبور شبکه ای و PH شبکه ای) می باشد.
نوع پروتئین . محلول بودن پروتئین ها فاکتورگیری تعیین کننده حساسیت آنها به پروتازهای میکروبی و بنابراین تجزیه پذیری آنها می باشد. برای مثال، پرولامین ها ولگوتلین ها نامحلولند وبه آرامی تجزیه می شوند، در حالیکه گلوبولین ها محلولند و درشبکه به طور زیادی قابل تجزیه می باشند( ).اما، ساختمان پروتئین هم مهم است. برخی آلبومین ها محلولند اما دارا بودن پیوندهای دی سولفیدی، آنها راکمتر تجزیه پذیر در شبکه می سازد، که نشان می دهد فاکتورهای دیگری بجز محلولیت بر تجزیه پذیری شبکه ای پروتئین ها اثر می گذارد. حضور پیوندها در داخل وبین زنجیره های پروتئین (ساختمانی سوم وچهارم) نقش مهمی در تعیین تجزیه پذیری پروتئین بازی می کند. برای مثال، glycinin زیر واحد اسیدی( با پیوندهای دی سولفیدی محکم) glycinin اساسی، و پپتیدهای متعدد حاوی لوسین در گروه N پایانی در کنجاله سویا به طور روشنی به تجزیه مقاوم هستند( ). فزون بر آن پیوندهای ویژه پپتیدی به تجزیه شبکه ای نسبت به دیگر پیوندها مقاومتر هستند.برای مثال، دی پپلیتدهای تشکیل شده از پرولین-میتونین 5/2 –برابر آهسته تر از دی پپتیدهای تشکیل یافته از متیونین- آلانین تجزیه می شوند( ). آ همچنین پیشنهاد شده است که پپتیدازها ود آمینازها ممکن است توسط فرآیندهای بازدارندگی محصول-پایانی تنظیم شوند. ول و همکاران (1997) مقادیر فزاینده ای از اسید آمینه های مختلف(75،150،300،600 میلی مول) را در شبکه تزریق کردند و متوجه شوند که وقتی مقدار تزریق شده زیاد شده تجزیه اسید آمینه کاهش پیدا کرد. تجزیه متیونین وهیستیدین به طور ویژه ای تحت تاثیر قرار گرفت که با مشاهدات ولدن وهمکاران (1998) و بچ وا سترن(1999) سازگار بود.

 

سرعت رقیق سازی شبکه ای
تجزیه پروتئین به طور معکوسی با سرعت عبور از شبکه رابطه دارند( ). (2001)NRC معادلاتی برای سرعت عبور علوفه های خشک ومرطوب وکنسانتره ها براساس DMI ، درصدفیبر، ونسبت کنسانتره به علوفه جیره را توسعه داده است .مطابق با (2001)NRC سرعت عبور دایچستا و در یک گاو مصرف کننده 18 کیلوگرم DM از یک جیره با نسبت 70 به 30 علوفه به کنسانتره برای علوفه های مرطوب از 49% به 57% در ساعت، برای علوفه های خشک از 4% به 46% به 57% در ساعت، برای علوفه های خشک از 4% به 46% در ساعت، و برای کنسانتره ها از 56% به 68% در ساعت افزایش می یابد وقتی همان گاو 26 کیلوگرم از DM از یک جیره با نسبت علوفه به کنسانتره 400 به 60 مصرف نماید. با یک سیلوی چاودار استاندارد، علف خشک یونجه، وکنجاله سویا، افزایش در سرعت عبور منجر به کاهش تجزیه پروتئین به ترتیب در 2/1،1/2،5/3 واحد درصد می شود. این تغییرات کوچک می باشند و فقط به صورت یک افزایش محجوب در جریان عرضه پروتئین جیره ای تجزیه ناپذیر به روده کوچک نمایان می شوند.
PH شبکه ای وسوسترا. PH بهینه آنزیمهای پروتئولیتیک از 5/5 تا 7 مطابق با به عقدیه کوپکتی ووالامن دامنه دارد؛ تجزیه پروتین در انتهای پایینتر محیط PH شبکه ای کاهش می یابد. کاردوز وهمکاران (2002,2000) پژوهش تخمیر کشت مستمر جریان 2 تایی برای مقایسه جیره های پرعلوفه ای در برابر پرکنسانتره در دامنه ای از PH 9/4 تا 7 انجام دادند وثابت کردند که هضم پروتئین در هر دو جیره ها وقتی که PH پایین می آید کم میشود.
اگر چه باکتریهای آمیلولیتک نسبت به باکتری های سلولاتیک تمایل به پروتئولیتیک تر بودن دارند( )، هم پروتئین در پژوهش هیا کاردوز و آو همکاران (2002,2000) هنگامی که جیره های پرکنسانتره به عنوان سوبستر برای میکروبها فراهم شد صرف نظر از PH بطور موافقی پایینتر داشتند. این نتایج نشان می دهدکه تجزیه پروتئین توسط PH ونوع جیره تحت تاثیر قرار می گیرد که ممکن است نوع غالب جمعیت میکروبی حاضر در شکمبه را دیکته کند. دوانت وهمکاران (2001) کنجاله سویا را در انکوباتور قرار دادند و کنجاله سویای فرآیند شده با حرارت در شکمبه گاوهای نژاد شیری خورنده یک جیره با نسبت 60 به 40 علوفه به کنسانتره یا در شکمبه گاوهای نژاد گوشتی خورنده یک جیره با نسبت 10 به 90 علوفه به کنسانتره برای بکاربردن تکنیک insitu قرار داده شد. نتایج اثبات کرد که تجزیه پروتئین با جیره نوع گاو گوشتی پایینتر بود ، با وجود این حقیقت که در هردو نوع از حیوانات PH > 6 بوئد ، نشان می دهد که کاهش تجزیه پروتئین فقط به علت اثر PH نمی باشد، بلکه همچنین وابسته به نوع سوبسترا در حال تخمیر یا جمعیت غالب میکروبی القاء شده توسط یک جیره مخصوص می باشد.
اثرات متقابل مواد مغزی اثر ترکیب شده PH و سوبسترا روی تجزیه شکمبه ای پروتئین شاید توسط جمعیت میکروبی غالب حاصل توضیح داده شود. بدیهی است که تجزیه پروتئین توسط عمل آنزیمهای پروتئولیتیک انجام می شود، اما مدرکی وجود دارد که از اهمیت فعالیتهای آنزیماتیک دیگر را روی تجزیه پروتئین حمایت می کند. آسومانی وهمکاران (1992) ثابت کردند که نشاسته در تجزیه پروتئین مداخله کند. آنها ذکر کردند که افزایش آمیلاز کل تجزیه شکمبه ای پروتئین حاصل از دانه های غلات را بین 6 و 20 واحد درصد افزایش می دهد همچنین اثرات مثبت آمیلازها روی تجزیه پروتئین توسط دیگران گزارش شده است( ). دبروز و بلانکارت (1993) دریافتند که تجزیه پروتئین متصل با NDF- توسط باکتریهای پروتئولیتک تنها بعد از آغاز دپلیمریزاسیون میکروبی سلولز، انجام گرفت. همچنین کان و آلن (1995) وقتی سلولازها به محیط تجزیه پروتئولیتیکی invitro اضافه شد یک افزایش در تجزیه پروتئین از 4/42 به 1/53 درصد را گزارش کردند. نتایج مشابهی توسط آبدلگادیر وهمکاران (1996) وقتی که علوفه ها قبلا با سلولاز فرآیند شده بودند قبل از اینکه یک تجزیه invitro را با پروتئاز sterptomys متحمل شوند بدست آمد. بسیاری از پروتئین های گیاهی در ماتریکس فیبری به دام افتاده اند که لازم است قبل از اینکه پروتئازها بتوانند برای تجزیه به پروتئین ها دسترسی پیدا کنند تجزیه شود. بنابراین، به نظر می رسد که تجزیه پروتئین در شکمبه نیازمند حضور آنزیمهای پروتئولیتک وغیرپروتئولیتیک می باشد، و برای حداکثر تجزیه پروتئین ترکیبی از فعالیت های آنزیمی ومیکروبی مورد نیاز می باشد. این حقیقت به روشنی در یک پژوهش توسط اندرس و استرن (1993) شرح داده شده است که وقتی PH از 3/6 به 9/5 سقوط کرد یک کاهش در هضم (digestion) NDF و CP مشاهده کردند. تعداد باکتریهای پروتئولیتیک توسط PH متاثر نمی شود، اما تعداد باکتریهای سلولاتیتک به حدود 50 درصد تنزل پیدا می کند (جدول 1) احتمال دارد که با یک جیره پر-کنسانتره حتی وقتی PH بالا است، باکتریهای غالب نشاسته-تجزیه کننده و هضم (digestion)کاهش تعداد باکتریهای سلولاتیک محدود شود، در نتیجه کاهش تجزیه پروتئین ( ).بنابراین ، اثر PH و یا سوبسترای در حال تخمیر شاید جمعیت غالب میکروبی را تحت تاثیر قرار دهد و تجزیه پروتئین را که معلول اثرات متقابل بین مواد مغزی است تغییر دهد. آن میتواند فرض شود که کاهش در باکتریهای سلوللایتیک به عنوان نتیجه یا پی آمد PH پایین منجر به کاهش در تجزیه فیبر، کاهش دسترسی باکتریهای پروتئولیتیک به پروتئین ها و به طور غیر مستقیم کاهش دادن تجزیه پروتئین شود.

 

سنتز پروتئین میکروبی
شبکه یک محیط پیچیده اشغال شده توسط گونه های میکروبی متفاوت می باشد، که هر کدام از آنها با احتیاجات غذایی ومتابولسیم های متفاوت می باشند. بنابراین، توجه به احتیاجات غذایی میکروارگانیسم های شبکه ای برای درک کرد متابولسیم نیتروژن در شکمبه و نیز عواملی که شاید آنرا تغییر دهند بسیار مهم است. نقش پروتوز آرومی متابولسیم شکمبه در جای دیگر مرور شده است ( ) و در عمق در این مرور مورد بحث قرار نخواهد گرفت . پروتوزآ می تواند حدود 40 درصد از بیوماس شکمبه را شامل شود( ) و درگیری مستقیمی در هضم پروتئین و CHO دارد. پروتوزآ توانایی تجزیه کربوهیدارات فیبری

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 35   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله متابولسیم نیتروژن در شبکه

دانلود مقاله رقص

اختصاصی از رزفایل دانلود مقاله رقص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 
رقصهای فرهنگهای پیش از مسیحیت
ریچارد کراوس
می توان از روی قرائن و شوهاد گفت که انسان ‌های پیش ازتاریخ نیز می رقصیدند. مارکی داریم از نقاشیهای غارهای فرانسه که قدمت آن به ده هزار سال پیش میرسد موضوع آنها رقصهای جنگی و شمنی است. اما به سبب قلت شواهد از این رقصها چندان آگاهی در دست نیست.
بر اساس آنچه از فرهنگهای پیش از تاریخ در مراحل مختلف پیشسرفت( از لحاظ وسایل زندگی و ابزار و اسلحه) به دست آمده نشان میدهد که می توان آنها را با قبایل بدوی امروزی جهان مقایسه کرد و همانند گرفت. بدین شیوه میتوان دربارة رسوم و عادات و وسایل کشت و کار و زندگی و اجتماع و جنبه‌های گوناگون زندگی ایشان تا کنون به دست ما رسیده است متعلق است به فرهنگ بزرک مدیترانه‌ای ک پیش از مسیحیت بوده است.
مردم باسیتانی کلده رقص را در مراحل آموزش به کار میبردند ونیز ایشان را نخستین مردمی می دانند که به علم ستاره شناسی پر داختند و آن را به وسیله باله هایی سنبو لیک و علائمی می آموختند. شاون می نویسد که بر روی دشت بشقاب گونه ای در بیرون یکی از بزرگترین شهرهای ایشان مردم در روزی معین فراهم می آمدند. هر فرد بالغی در پر ستشگاهی که به نام ستاره ای که در طالع او بود ودر زمان سیطره و چیرگی آن به جهان آمده بود می رفت. آنگاه افراد با صفهای خاص و حرکات معینی همچنانکه سنجها و شیپورهای مفرغی همراه داشتند به تقلید از گردش ستارگان و کودکان از ارتفاعات پیرامون به تماشا می پرداختند1.
بسیاری از این عوامل پایکوپی با آنکه نمی توان میان فرهنگ کلده و فرهنگ سرخ پوستان امریکای شمالی و مرکزی از نظر زمان و مکان مشابهتی یافت باز همانندیهایی در ساختمان این رقصهاموجود است .
سومریان کهن از لحاظ موسیقی فرهنگی قوی داشتند و در هزاره سوم پیش از میلاد این مردم چنگ و نی و هار و طبل می ساختند که بعضی از آنها به بابلیان و آشوریان به ارث رسید .در سومر گونه ای رقص مقدس به شیو ه های گوناگون اجرا می شد ،در یکی از این شیوه ها گروهی خواننده با وقار خاصی راه می افتادند و شاید دور مذبح می گشتند و مطابق آهنگ مذهبی که با فولت نواخته می شد گام بر می داشتند .در شیوه دیگری رقاصان در برابر محراب یا شئ مقدس دیگری به عنوان پرستش به خاک می افتادند .
در آشور قدیم بسیاری از آثار یافته شده که مردان و زنان را در پایکوبی نشان میدهد و چنین می نماید که رقص در میان ایشان رسمی دینی و نیز اجتماعی بوده است .گروههایی که به رهبری مردان چنگ نوازگام بر می داشتند کشیده شده است و چنین آمده است که در برابر آتش افروزان و پر شعله عشتاروت بانو خدای باروری که هر بهار مراسمی به افتخار آنبرگزار میشد رقا صان بسیار مست از باده لعلگون با کاردها و دشنه به پیروی از آهنگ نواخته شده با طبلها و سنجها و ابواها2 خود را زخمی می ساختند و پاره پاره می کردند 3.در بابل نیز وجود رقصهای پرستشگاهی تائید شده است .در الواح آشور بانیپال آمده است که در یک ضیافت مذهبی رقاصان به رقص حلقه پرداختند که با موسیقی همراه بود و دور بت اعظم گشتند4.
رقص در مصر باستان
ولی در مصر قدیم که تمدنی پدید آمد که چهار هزار سال برپا ماند رقص نخستین بار به اوج شکوفایی رسید و در بسیاری آثار نقاشی دیواری و کنده کاری و در نوشته‌های هیروگلفف نمودار شده است.
فرهنگ مصری و بغرنج و پیچیده بود و در ستاره شناسی و هندسه و مجسمه سازی و معماری و مهندسی به درجات عالی رسیید و نخستین تمدنی بود که از پاپیروس ( کاغذ گونه) استفاده کرد و روش پارچه لافی را ابداع کزرد. همچنین طبقات اجتماع را پی افکند مشتمل برخاندان سلطنتی و کارگران و روستائیان و بندگان و زبقه پر نفوذ روحانی و دردورانهای دودمانی اخیر دسته‌های نوازندگان حرفه‌ای.
شاون می نویسئ در مصر که روحانیان قدرت کامل داشتند، رقص وسیله عمده تظاهرات دینی شمرده میشد. احکام پنهانی و از گونه اساطیر مصری که بر اساس طغیان سالانه رود نیل و فروکش کردن آن استوار بود( و مایه پدیدار شدن اسانه رستاخیز و اعتقاد به زندگی پس از مرگ می شد )
در رقصهای سنبولیک نمایان می گشت. در این رقصها موضوع اساسی دین مصری که بر کشته شدن و مثله شدن ازیریس و نهان ساختن اندامهای او در بخشهای سراسر این جهان و به جستجو پرداختن خواهرش که زن او نیز بود تا انها را بیابد و به خاک بسپارد قرار داشت « در پرستگاه‌ها به شیوه غم‌انگیز نمودار میشد و بدینگونه به جوانان درس دین می آموختند.»
در مصر قدیم شیوه‌ای پر تفضیل وجود داشت که پشتسرش با مرگ و رستاخیز و تولد نو آنچنانکه گفتیم بستگی داشن و اینها با بعضی شهرهای مقدس بر حسب موضوع داستان ارتباط می یافتند. بر مبنای این رسوم رقاصان تعلیم دیده که مواره در انجام دادن آداب دینی می رقصیدند پیدا نشدند. مقصود عمده ایشان همانا بر سر لطف آوردن خدایان و به صحنه آوردن جستجوی پیکر بی جان ازیریبس و رستاخیز او به وسیله رقص و موسیقی و سرود و آواز بود. این رقصها با آداب مربوط به تخم افشاندن و کاشن و اشتن محصول بستگی فراوان داشت . کیرشتاین می گوید که هر سال نمایشنامه عرفانی یا غم انگیز مزبور در آبیدوس (6) در مراسم دینی اجرا می شد و یک روحانی یا رقاص درجه یکی همه قهرمان و کسان نمایش این افسانه را مجسم می ساخته. این روحانی را گروهی بزرگ ازرقاصان در کار نمایش دسته جمعی کمک می کردند(7).
رقصهای دینی دیگر شامل جشنهای سنتی بود که به افتخار گاو آپیس که از پر قدرت ترین خدایان مصری باشد برپا یشد. برای انجام دادن این رسوم گاوی را برمی گزیدند در حوزه قدرتش که آپیوم (8) خوانده می شد پر م کشیدند و کاهنانی یا مادینه کاهنانی که پرستار او بودند رقصهای رازگونه انجام می دادند و در آنها ماجرای خدایی که گاو آپیس تصویر زنده او بود مجسم می ساختند. در رژه‌های داخل و خارج پرستشگاه که با رقص ستارگان بود که توسط کاهنان در پرستشگاه اجرا میشد بی حضور تماشاگر. این آیین مانند رسوم مردم کهن کلده بر اساس حرکات منظومه شمسی برای مصریان اهمیت فوقالعاده داشت و آنان را متوجه تنظیم آبیاری یکرد.
از آنجا که ردم مصر سخت دربند موضوات زندگی و مرگ بودند و برای برانداختن مرگ با جاودانی ساختن پیکر بزرگان به خاک سپرده فوقالعاده کوشش میکردند مراسم و آداب تدفین در نظر ایشان اهمیتی فراوان داشت . به هنگام تدفین کسان برجسته و بزرگان مردی که در نمودار ساختن مطالب با اشاره و اطوار مهارت داشت به لباس متوفی در می آمد و روی خود را با ماسکی می پوشانید که بسیار شبیه بصورت مرد در گذشته بود و پیشاپیش مشایعین جنازه راه می افتاد. همچنانکه دسته سوگواران به پیش می رفت رقص پانتومیم می کرد تا کارهای برجسته متوفی را در زندگی‌اش از آغاز تا انتها مجسم سازد.
اما این گونه موضوعات تنها مضمون نمایشهای رقص رقاصان مصری نبود. آنان به ورزش و آکروباسی و انواع مختلف تفریحات می پرداختند و ارکسترهای پرسازی داشتند با سنجهای برنجین و تنبورو آلات ستخوانی و طبل و نی و قاشقک و وت و دیگر آلات سیمی و کوبی. دسته‌های زنان نوازنده و رقاص به پرستشگه وابسته بودند و خاندانهای سلطنتی هم دسته‌های تفریحاتی خاص داشتند که در روزهای مقدس و در مجالس مهمانی و جشن انجام وظیفه می کردند. به بندگا رقص و موسیقی می آموختند و در زمان دودمانهای اخیر طبقه‌ای حرفه‌ای از ایشان پدیدار شد که استقلال داشتند و نه بنده اشارف بودند و نه وابسته به پرستشگاه . کیرستاین مثلهایی از رقص مصری در دورانهای مختلف به دست می دهد:
اززمان نخستین دودمان ( در حدود 3000 پ . م) کدنه‌کاری چوبی مانده است که سمتی شاه(9) را هنگام رقص به همراه موسیقی حاصل از آلات ساده نشان می دهد.
ماموری از طرف آساشاه (10) ( در حدود 2400 پ.م) از سرزمین دوردست یک رقاص کوتوله آورد که ردم مصر او را از جهان ارواح می پنداشتند . این گونه رقاصان که کار دلقک و شوخ طبعان را میکردند خواه بسیار داشتند و یک مجسمه کوچک عاج از یک کوتوله به هنگام رقص در موز مرو پولتین نیویورک از 1950 پ. م مظبوط است.
نقشهای برجته دیواری در غزه ( در حدود 1580 – 1150 پ .) دختران تنبور به دست و قاشقک نواز را نشان می دهد که با انگشت حرکاتی مفهوم دار می کنند(11). اندک اندک عادت بر این جاری شد که رقص حرفه‌ای و شغلی شود و در مهمانیهای خصوصی شام رقاصان را دوت می کردند. باآنکه طبقات بالا زمانی رقص میکردند کم کم دست از آن برداشتند و آن را به بندگان یا رقاصان مزدو.ر بسایر ماهر واگذاشتند . به گفته کورت زاخس هیچ یک از « تصاویر رقص یا آثار نوشته خبری از یک رقص حقیقی اجتماعی نمی دهد» که در آن اشراف شرکت داشته باشند. اما رقص به عنوان تفریح همچنان برای همه طبقات محبوب ماند. در زمن دودمانهای اخیر در شهرهای بزرگ مانند ممفیس یا اسکندریه گروههای کوچکی از بازیگران دوره گرد صامت که با اشاره اطوار سخن می گفتند و اکروباتها در میدانهای عمومی بی مقدمه و ارتجالاً به دادن نمایش می پرداختند.
رقص مصر باستان از روی واقعیت چگونه بود ؟ بسبب شیوة ساده تجسم شکلها در نقشهای برجسته و نقاشی نمیتوان به آسانی پی برد که کیفیت اداها و اطورهای رقاصان چگونه چگونه بوده است. اما چنین نمی نامید که حرکات از حالت و حرکات مختلف رقص به خط هیروگلف بر جای مانده است. بعضی حرکات نمودار معلق زنی در هوا است و یک نقش برجسته دیواری از 1500 پ .م گویا حرکتی آکروباسی مانند فرو افتادن و معلق زدن و مانند آنها بسیار رایج بود. رقاصان گاهی تنها و گاهی درگروههای دو یا سه نفری می رقصیدند و کمتر با گروههای بزرگتری هنر نمایی می کردند.
اکنون ببینیم که تاثیر مصر در گسترش رقص چه بوده است. بیگمان تثیر مصر در رقص در حدود قلمرو آنچه در مذهب و دین جرا می شد و آنچه درمیان مردم یا دربارها برای تفریح خاطر کسان معمول می گشت محدود بود. وسعت و گوناگونی حرکات رقص و نیز پدیدار شدن طبقة رقاص درسازمان اجتماعی روزافزون مصر نیز اهمیت دارد. شک نیست که مصر با پراکنده ساختن فرهنگ خویش درسراسر مدیترانه اثر فراوانی در رقص داشت. حتی در ماورای مدیترانه در قادسی هم رقص مصری رواج یافت. هاولاک الیس می نویسد:
نیل وقادوسی بدینگونه دو مرکز رقص کهن بودند و مارشال (12) از هر دو این مراکز بدان سبب ک رقاص به روم صادر می کردند یاد می کند(13).

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  13  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله رقص

دانلودمقاله ویژگیهای پاستل

اختصاصی از رزفایل دانلودمقاله ویژگیهای پاستل دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

 

خدیجه (س) 68 سال قبل از هجرت بدنیا آمد . خانواده‏اى که‏خدیجه را پرورش داد ، از نظر شرافت‏خانوادگى و نسبت‏هاى‏خویشاوندى ، در شمار بزرگترین قبیله‏هاى عرب جاى داشت . این‏خاندان در همه حجاز نفوذ داشت . آثار بزرگى و نجابت و شرافت ازکردار و گفتار خدیجه پدیدار بود .
خدیجه از قبیله هاشم بود و پدر و اقوامش از ثروتمندان قریش‏بودند . پدرش خویلدبن اسد قریشى نام داشت . مادرش فاطمه دخترزائد بن اصم بود .
اخلاق خدیجه (س) :
خدیجه در بین اقوام خود یگانه و ممتاز و میان اقران کم نظیربود . او به فضیلت اخلاقى و پذیرایى‏هاى شایان بسیار معروف بود وبدین جهت زنان مکه به وى حسد مى‏ورزیدند .
دخترت خویلد در سجایا و کمالات اخلاقى زبانزد و نمونه بود و به‏حق ایشان کفو خوبى براى پیامبر (ص) بود . بى‏تردید مى‏توان گفت‏که این سجایا و فضایل اخلاقى سبب شد تا خدیجه براى همسرى پیامبراکرم (ص) شایسته شمرده شود . طبق روایات ، او براى پیامبراکرم (ص) یاورى صادق بود .
آیا خدیجه (س) قبل از پیامبر (ص) ازدواج کرده بود ؟
معروف است اولین کسى که به خواستگارى خدیجه آمد یکى ازبزرگان عرب به نام «عتیق بن عائذ مخزومى‏» بود . او پس ازازدواج با خدیجه ، در جوانى در گذشت و اموال بسیارى براى خدیجه‏ارث گذاشت . پس از او «ابى‏هاله بن المنذر الاسدى‏» که یکى ازبزرگان قبیله خود او بود ، با وى ازدواج کرد . ثمره این پیوندفرزندى به نام «هند» بود که در کودکى در گذشت . ابى‏هاله‏نیز پس از چندى ، وفات یافت و ثروت بسیار از خویش بر جاى نهاد.
هرچند این مطلب که پیامبر اکرم (ص) سومین همسر خدیجه بود وجز عایشه با دوشیزه‏اى ازدواج نکرد ، نزد عامه و خاصه معروف است; ولى مورد تایید همگان نیست . جمعى از مورخان و بزرگان ، نظرمخالف دارند ; براى مثال «ابوالقاسم کوفى‏» ، «احمد بلاذرى‏» ، «علم الهدى‏» ، (سیدمرتضى) در کتاب «شافى‏» و «شیخ طوسى‏» در «تلخیص شافى‏» آشکارا مى‏گویند که خدیجه ،هنگام ازدواج با پیامبر ، «عذرا» بود . این معنا را علامه‏مجلسى نیز تایید کرده است . او مى‏نویسد : «صاحب کتاب انوارو البدء» گفته است که زینب و رقیه دختران هاله ، خواهر خدیجه‏بودند .
برخى از معاصران نیز چنین ادعا کرده‏اند و براى اثبات ادعاى‏خود کتابهایى نوشته‏اند .
آشنایى با حضرت محمد (ص) :
فضایل اخلاقى خدیجه ، بسیارى از بزرگان و صاحب منصبان عرب رابه فکر ازدواج با وى مى‏انداخت . ولى خاطرات همسر پیشین به وى‏اجازه نمى‏داد شوهرى دیگر انتخاب کند . تا اینکه با مقامات‏معنوى حضرت محمد (ص) آشنا شد و آن دو غلامى که براى تجارت‏همراه پیامبر (ص) فرستاده بود ، مطالب و معجزاتى که از وى‏دیده بودند ، براى خدیجه نقل کردند . خدیجه فریفته اخلاق و کمال‏و مقامات معنوى پیامبر (ص) شد . البته او از یکى ازدانشمندان یهود و نیز ورقه بن نوفل ، که از علماى بزرگ عرب وخویشان نزدیک خدیجه به شمار مى‏رفت ، در باره ظهور پیغمبرآخرالزمان و خاتم الانبیا (ص) مطالبى شنیده بود . همه این‏عوامل موجب شد تا خدیجه حضرت محمد (ص) را به همسرى خودانتخاب کند

 

 

 

ازدواج خدیجه :
زفاف خدیجه با حضرت محمد (ص) 2 ماه و 75 روز پس از بازگشت‏از سفر تجارت شام تحقق یافت . در آن زمان ، حضرت‏محمد (ص) 25سال داشت و خدیجه چهل ساله بود . ابن عباس سن ایشان را 28 سال‏نقل مى‏کند . هرچند بعضى از مورخان اهل‏سنت‏سعى مى‏کنند این سخن‏را رد کنند ; چون راوى آن محمد بن صائب کلبى از شیعیان است وآنها او را ضعیف مى‏دانند .
خدیجه به سبب علاقه به حضرت محمد (ص) و مقام معنوى او بارسول خدا ازدواج کرد و تمام دارایى و مقام و جایگاه فامیلى خودرا فداى پیشرفت مقاصد همسرش ساخت .
در عقد ازدواج حضرت محمد (ص) و خدیجه ، عبدالله بن غنم به‏آنها چنین تبریک گفت :
هنیئا مریئا یا خدیجه قد جرت لک الطیرفیما کان منک باسعد
تزوجت‏خیر البریه کلها و من ذا الذى فى الناس مثل محمد ؟
و بشر به البران عیسى بن مریم و موسى ابن عمران فیاقرب موعد
اقرت به الکتاب قدما بانه رسول من البطحاء هادو مهتد
گوارا باد بر تو اى خدیجه که طالع تو سعادتمند بوده و بابهترین خلایق ازدواج کردى . چه کسى در میان مردم همانند محمد (ص) است . محمد (ص) کسى است که حضرت عیسى و موسى به آمدنش‏بشارت داده‏اند و کتب آسمانى به پیامبرى او اقرار داشتند .
رسولى که سر از بطحاء (مکه) در مى‏آورد و او هدایت کننده وهدایت‏شونده است .
احترام پیغمبر خدا (ص) به خدیجه :
احترام حضرت محمد (ص) به خدیجه ، به خاطر عقیده و ایمان اوبه توحید بود .

 


خصال خدیجه (س) :
خدیجه از بزرگترین بانوان اسلام به شمار مى‏رود . او اولین زنى‏بود که به اسلام گروید ; چنان که على‏بن ابى‏طالب (ع) اولین‏مردى بود که اسلام آورد . اولین زنى که نماز خواند ، خدیجه بود. او انسانى روشن بین و دور اندیش بود . با گذشت ، علاقه‏مند به‏معنویات ، وزین و با وقار ، معتقد به حق و حقیقت و متمایل به‏اخبار آسمانى بود . همین شرافت‏براى او بس که همسر رسول خدا (ص) بود و گسترش اسلام به کمک مال و ثروت او تحقق یافت .
خدیجه از کتب آسمانى آگاهى داشت و علاوه بر کثرت اموال و املاک، او را «ملکه بطحاء» مى‏گفتند . از نظر عقل و زیرکى نیزبرترى فوق العاده‏اى داشت و مهمتر اینکه حتى قبل از اسلام وى را«طاهره‏» و «مبارکه‏» و «سیده زنان‏» مى‏خواندند .
جالب این است او از کسانى بود که انتظار ظهور پیامبر اکرم (ص) مى‏کشید و همیشه از ورقه‏بن نوفل و دیگر علما جویاى نشانه‏هاى‏نبوت مى‏شد . اشعار فصیح و پر معناى وى در شان پیامبر اکرم (ص) از علم و ادب و کمال و محبت او به آن بزرگوار حکایت مى‏کند .
نمونه‏اى از اشعار خدیجه در باره پیامبراکرم (ص) چنین است :
فلواننى امسیت فى کل نعمه و دامت لى الدنیا و تملک الاکاسره
فما سویت عندى جناح بعوضه اذا لم یکن عینى لعینک ناظره
اگر تمام نعمتهاى دنیا از آن من باشد و ملک و مملکت کسراها وپادشاهان را داشته باشم ، در نظرم هیچ ارزش ندارد زمانى که چشم‏به چشم تو نیافتند .
دیگر خصوصیت‏خدیجه این است که او داراى شم اقتصادى و روح‏بازرگانى بود و آوازه شهرتش در این امر به شام هم رسیده بود .
البته سجایاى اخلاقى حضرت خدیجه چنان زیاد است که قلم از بیان‏آن ناتوان است . پیامبر اکرم (ص) مى‏فرماید : «افضل نساء اهل الجنه خدیجه بنت‏خویلد و فاطمه بنت محمد ومریم بنت عمران و آسیه بنت مزاحم .»
چه مى‏توان گفت در شان کسى که مایه آرامش و تسلاى خاطر رسول‏خدا (ص) بود ؟ ! در تاریخ مى‏خوانیم : «حضرت محمد (ص) هر وقت از تکذیب قریش و اذیت‏هاى ایشان‏محزون و آزرده مى‏شدند ، هیچ چیز آن حضرت را مسرور نمى‏کرد مگریاد خدیجه ; و هرگاه خدیجه را مى‏دید مسرور مى‏شد»
ذهبى مى‏گوید : مناقب و فضایل خدیجه بسیار است ; او از جمله‏زنان کامل ، عاقل ، والا ، پاى‏بند به دیانت و عفیف و کریم و ازاهل بهشت‏بود . پیامبر اکرم (ص) کرارا او را مدح و ثنا مى‏گفت‏و بر سایر امهات مومنین ترجیح مى‏داد و از او بسیار تجلیل مى‏کرد. به حدى که عایشه مى‏گفت : بر هیچ یک از زنان پیامبر (ص) به‏اندازه خدیجه رشک نورزیدم و این بدان سبب بود که پیامبر (ص)بسیار او را یاد کرد .
درود خدا بر خدیجه :
خدیجه کبربى چنان مقام والایى داشت که خداوند عزوجل بارها براو درود و سلام فرستاد . طبق روایتى از حضرت امام محمد باقر (ص) : پیامبر اکرم (ص) هنگام باز گشت از معراج ، به جبرئیل‏فرمود : «آیا حاجتى دارى ؟»
جبرئیل عرض کرد : خواسته‏ام این است که از طرف خدا و من به‏خدیجه سلام برسانى‏»
در روایتى دیگر مى‏خوانیم : روزى خدیجه به طلب رسول خدا (ص) بیرون آمد . جبرئیل به‏صورت مردى با وى رو به رو شد و از خدیجه احوال رسول‏خدا (ص)را پرسید . خدیجه نمى‏توانست‏بگوید رسول خدا (ص) در کجا به سرمى‏برد . او مى‏ترسید این مرد از کسانى باشد که قصد کشتن پیغمبر(ص) را دارد . وقتى که خدمت آن حضرت رسید و قصه باز گفت ،حضرت محمد (ص) فرمود : «آن جبرئیل بود و امر کرد که از خداتو را سلام برسانم نقش خدیجه در پیشبرد اسلام :
وقتى حضرت خدیجه دریافت که سعادتمند شده ، هرچه داشت در راه‏پیشرفت و موقعیت پیغمبر اسلام (ص) انفاق کرد . او تمام اموال‏خویش را به پیامبر (ص) بخشید و در راه نشر اسلام به مصرف‏رساند . تا جایى که هنگام ارتحال ، پارچه‏اى براى کفن نداشت .
ابن اسحاق جمله‏اى در شان خدیجه دارد که گویاى همکارى وصداقت او در پیشبرد اسلام است . او مى‏گوید : «خدیجه یاور صادق‏و با وفایى براى پیامبر (ص) بود و مصیبت‏ها در پى رحلت‏خدیجه‏و ابوطالب بر پیامبر (ص) سرازیر شد .»
گویا این دو ، در برابر هجوم ناملایمات بر پیامبر اکرم (ص)، سدى بلند و مستحکم بودند .
این جمله ، معروف که اسلام رهین اخلاق پیامبر (ص) ، شمشیرعلى (ع) ، و اموال خدیجه است از نهایت همکارى و صداقت‏خدیجه‏پرده بر مى‏دارد .
فرزندان خدیجه :
در تعداد فرزندان حضرت خدیجه ، میان مورخان اختلاف است . به‏گفته مشهور : ثمره ازدواج رسول خدا و خدیجه ، شش فرزند بود .
1- هاشم . 2- عبدالله . به این دو «طاهر» و «طیب‏»مى‏گفتند . . 3- رقیه . 4- زینب 5- ام کلثوم . 6- فاطمه .
رقیه بزرگترین دخترانش بودو زینب ، ام کلثوم و فاطمه به‏ترتیب پس از رقیه قرار داشتند . پسران خدیجه پیش از بعثت‏پیامبر (ص) ، بدرود زندگى گفتند . ولى دخترانش ، نبوت پیامبر(ص) را درک کردند .

 

گروهى از محققان معتقدند : قاسم و همه دختران رسول خدا (ص)پس از بعثت‏به دنیا آمدند و چندروز پس از پیامبر خدا (ص) به‏مدینه هجرت کردند .
وصیت‏خدیجه :
حضرت خدیجه (س) سه سال قبل از هجرت بیمار شد . پیغمبر (ص) به عیادت وى رفت و فرمود : اى خدیجه ، «اما علمت ان الله‏قد زوجنى معک فى الجنه‏» ; آیا مى‏دانى که خداوند تو را دربهشت نیز همسرم ساخته است ؟ !
آنگاه از خدیجه دل جویى و تفقد کرد ; او را وعده بهشت داد ودرجات عالى بهشت را به شکرانه خدمات او توصیف فرمود .
چون بیمارى خدیجه شدت یافت ، عرض کرد : یا رسول الله ! چندوصیت دارم : من در حق تو کوتاهى کردم ، مرا عفو کن .
پیامبر (ص) فرمود : هرگز از تو تقصیرى ندیدم و نهایت تلاش‏خود را به کار بردى . در خانه‏ام بسیار خسته شدى و اموالت را درراه خدا مصرف کردى .
عرض کرد : یا رسول الله ! وصیت دوم من این است که مواظب این‏دختر باشید . و به فاطمه زهرا (س) اشاره کرد . چون او بعد ازمن یتیم و غریب خواهد شد . پس مبادا کسى از زنان قریش به اوآزار برساند . مبادا کسى به صورتش سیلى بزند . مبادا کسى بر اوفریاد بکشد . مبادا کسى با او برخورد غیر ملایم و زننده‏اى داشته‏باشد .
اما وصیت‏سوم را شرم مى‏کنم برایت‏بگویم . آن را به‏فاطمه عرض مى‏کنم تا او برایت‏بازگو کند . سپس فاطمه را فراخواند و به وى فرمود : «نور چشمم ! به پدرت رسول الله بگو :مادرم مى‏گوید : من از قبر در هراسم ;

 

1- قلمه های پاستل به علت ترد و شکننده بودن ، همواره آسیب پذیرند .
2- عدم ثبات رنگ پاستل در بیشتر انواع آن ، موجب نگرانی هنرمند است .
3- محدود بودن زمینه های کار با پاستل
4- خاکه گذاری پاستل و آلودگی دستها و انگشتان هنرمند ، هنگام کار ، موانعی ایجاد می کند که برای جلوگیری از مشکلات بعدی در بعضی از انواع پا ستل ، پوشش کاغذی یا سلوفان به عنوان محافظ استفاده می شود .
5- برای جلوگیری از اسیبهای ناشی از حمل و نقل پاستل در جعبه های مقوایی ، بهتر است از جعبه های فلزی یا چوبی که دارای پوشش های ضد اصطحکاک و ضربه گیر نظیر کتان ، پنبه و اسفنجهای خاص هستند استفاده شود .

 

شیوه های کار کردن با پاستل معمولی :
توصیه مهم :
کاغذهای پاستل را روی سطوح محکم و سفت و صاف قرار دهید تا انجام کار مطلوب باشد و کاغذ پاستل بتواند مواد رنگی و گرد پاستل را بهتر جذب نماید .
1- کاغذ پاستل را روی زیر دستی نصب کنید .
2- روپوش کار را به تن کنید تا خاکه پاستل و ذرات آن ، لباسها را آلوده نکند .
3- کاغذ پاستل را به ترتیبی که اشاره شد بر روی زیر دستی نصب کنید .
4- اگر قبلاً طراحی کرده اید آن را بر روی کاغذ منتقل کنید .
5- در انتخاب رنگ و مقایسه آن با «مدل » دقت کنید تا نزدیکترین رنگها را انتخاب کنید . زیرا در نقاشی پاستل یکی از عوامل انتقال پاستل بر روی کاغذ ، همان ناصافی های مربوط به بافت کلی کاغذ است و چنانچه با استفاده از مالش چند رنگ مختلف ، آن ها را اشباع کنید . « رنگ نشینی » به راحتی انجام نمی شود .
6- استفاده از قلمه های رنگی پاستل بسیار ساده است ، به خصوص خاصیت « پوشش کلی رنگهای پاستل » امتیازی بسیار خوب است و سطوح مختلف قلمه های پاستل نیز کمک بسیار جالبی در سرعت بخشیدن به اتمام کار است ، مثلاً به راحتی با استفاده از سطوح تخت پاستل می توانید سطوح پهن یا بزرگ نقاشی را رنگ بزنید یا برای ترسیم خطوط نازک از کناره ها یا نوک قلمه های پاستل استفاده کنید . چون فشار انگشتان دست یا حرکت سریع آن می تواند اثر متفاوتی بر روی کاغذ بگذارد که از نظر کسب تجربه برای شما مفید است پیشنهاد می کنیم قبل از شروع کار اثر ، قلمه رنگی را بر روی کاغذ خود امتحان کنید تا با توجه به رنگ کاغذ پاستل و تاثیر آن ، راهکار مناسب را پیدا کنید .
7- برای ترکیب رنگها ، قلمه های رنگی مورد نظر را انتخاب کرده و آنها را کنار هم یا روی هم بکشید و محو کنید .
8- برای محو کردن رنگها از انگشتان دست استفاده کنید و برای پاک کردن رنگها از یک قطعه پنبه ، یا پارچه تمیز یا دستمال کاغذی استفاده کنید . به هر حال محو کردن و پاک کردن باید به آرامی و ظرافت انجام پذیرد .
9- گرد و غبار و پوده های پاستل را بدون آن که دست بر آن بکشید از سطح کار بزدایید . کافی است زیر دستی خودتان را همراه با نقاشی روی زمین به طور عمودی قرار دهید و کنارة آن را به آرامی چند بار به زمین بکوبید تا گرده های اضافی از آن جدا شود .
10- بعد از اتمام نقاشی ، آن را روی سه پایه قرار دهید و از فاصله دورتر ( حدود یک متر) به آن نگاه کنید . در این مرحله که برخی آن را لحظه های پایانی نامیده اند ، لازم است با حوصله و دقت بیشتر در تناسبها و درجات تیره و روشنی رنگها دقت کرده و در صورت لزوم در نقاطی از کار ، درخشندگی یا تیرگی رنگها را تغییر دهید . این کار شما شبیه « رتوش و پوزتیو » عکاسان است که جنبه تکمیلی و ترمیمی دارد . ( برای آنکه در این مرحله دست یا آستین شما مزاحمتی برای اثر هنری به وجود نیاورد ،از یک خط کش ، یا چوب دستی استفاده کنید .)
11- بلافاصله پس از پایان کار ، برای ثابت کردن پاستل اقدام کنید . نحوة ثابت کردن رنگ و استفاده از ثابت کننده ها و روش ساخت یک نوع از آن را در بخش مربوط شرح می دهیم .
12-پس از خشک شدن ثابت کننده ها و رفع حالت چسبندگی آن ، تابلوی نقاشی را در قاب شیشه ای قرار دهید . نحوة قاب کردن باید به گونه ای باشد که بین شیشه و اثر ، فاصله ای ایجاد گردد . ( می توانید با استفاده از لایه های مقوایی نسبتا ضخیم برای حاشیه ، فاصلةلازم را ایجاد کنید . )
13- تابلو پاستل را هرگز در مقابل نور مستقیم و گرما قرار ندهید زیرا رنگهای آن تغییر می کند و مواد ثابت کننده آن نیز کم اثر وگاهی بی اثر می شود .

 

روشهای محو کردن در انواع پاستل :
1- روش انگشتی :
ساده ترین و بهترین روش محو کردن پاستل است . چه در پاستل گچی چه در پاستل روغنی ، استفاده از انگشتان سبب می شود که چربی نهفته در پوست با مواد تشکیل دهندة پاستل آمیخته شده و سبب انسجام بیشتر نرمه های پاستل و انتقال آن بر روی اثر گردد .
در هنگام استفاده از پاستل روغنی نیز همین چربی به کمک گرمای دست ، با موم و روغنهای موجود در آن آمیخته شده و فشار انگشتان سبب پخش پاستل روغنی در محل تماس می شود . بدیهی است که زیاده روی در استفاده از انگشتان سبب حل چربی و روغنهای موجود در پاستل شده و لکه های ناخوشایندی را در سطح اثر نمایان می کند .
2- استفاده از قلم مو :
چون پاستل روغنی در تابانتین حل می شود ، چنانچه سطح کاغذ را پاستل روغنی بزنید . ( می توانید با قلم موی آغشته به کمی تربانتین یا کمی تینر ، آن را محو کنید. در صورت تمایل به ایجاد بافت و تکنیک ضربه ای مجدداً می توان بافت مورد نظر را ایجاد کرد . بدیهی است که این تکنیک نیازی به ثابت کننده یا براق کننده ندارد .
ز تو مى‏خواهم مرا درلباسى که هنگام نزول وحى به تن داشتى ، کفن کنى .»

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   14 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله ویژگیهای پاستل

دانلود مقاله معماری فولدینگ

اختصاصی از رزفایل دانلود مقاله معماری فولدینگ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

معماری فولدینگ یکی از سبک های مطرح در دهه پایانی قرن گذشته بود . فلسفه فولدینگ برای نخستین بار توسط فیلسوف فقید فرانسوی ، ژیل دلوز مطرح شد . وی همچون ژاک دریدا از جمله فلاسفه مکتب پسا ساختارگرایی محسوب می شود . دلوز نیز مانند دریدا اساس اندیشه خود را بر زیر سوال بردن بینش مدرن و مکتب ساختارگرایی قرار داد .
فلسفه دلوز ، یک فلسفه افلاطون ستیز و دکارت ستیز است . به عبارت دیگر می توان بیان نمود که فولدینگ یک طرح ضد دکارتی است . از نظر دلوز ، هستی از زیر بناهای عقل ریاضی استخراج نشده است . وی در کتاب معروف خود ، ضد ادیپ سرمایه داری و اسکیزوفرنی ( 1972) خرد مدرن را مورد پرسش قرار داد . از نظر دلوز ، خرد هر جایی است .
فلسفه فولدینگ منطق ارسطویی را نیز زیر سوال می برد . از نظر این فلسفه ، هیچ ارجحیتی در جهان وجود ندارد . زیر بنا و روبنا وجود ندارد . فولدینگ به دنبال تعدد است و می خواهد سلسله مراتب را از بین ببرد . این فلسفه در پی از بین بردن دو گانگی هاست .
فولد یعنی چین و لایه های هزار تو ، یعنی هر لایه در کنار لایه دیگر ، همه چیز در کنار هم است ، هیچ اندیشه ای بر دیگری ارجحیت ندارد ، تفسیری بالاتر و فراتر از دیگری نیست ، همه چیز افقی است . به عبارت دیگر فولدینگ می خواهد منطق دو ارزشی را دیکانستراکت کند و کثرت و تباین را جایگزین آن کند . فولدینگ هم مانند دیکانستراکشن در پی از بین بردن مبناهای فکری تمدن غرب و بالاخص منطق مطلق و ریاضی گونه مدرن است .
فولدینگ ، عمودگرایی ، طبقه بندی و سلسله مراتب مردود می داند و به جای آن افقی گرایی را مطرح می کند . از نظر فولدینگ همه چیز همسطح یکدیگر است . دلوز در کتاب خود به نام ، فولد ، لایبنیتز و باروک ( 1982 ) جهان را چنین تبیین می کند : " جهان به عنوان کالبدی از فولدها و سطوح بی نهایت که از طریق فضا ، زمان فشرده شده ، در هم پیچ و تاب خورده و پیچیده شده است . " دلوز هستی و اجزاء آن را همواره در حال شدن می بیند .
یکی از موارد کلیدی در مباحث مطرح شده توسط دلوز ، افقی گرایی است . دلوز به همراه یار همفکر خود ، فیلیکس گاتاری ، مقاله ای به نام " ریزوم " در سال 1976 در پاریس منتشر کرد . این موضوع در کتاب هزار سطح صاف ( 1980) به صورت کامل تر توسط این دو مطرح گردید . رزیوم گیاهی است بر خلاف سایر گیاهان ، ساقه آن به صورت افقی و در زیر خاک رشد می کند . برگ های آن خارج از خاک است . با قطع بخشی از ساقه آن ، این گیاه از بین نمی رود ، بلکه از همانجا در زیر خاک گسترش می یابد و جوانه های تازه ایجاد می کند .
این دو متفکر با مطرح نمودن بحث ریزوم ، سعی در بنیان فکنی اندیشه غرب کردند و اصول اولیه آن را زیر سوال بردند . از نظر آنها ، عقلانیت غرب به صورت سلسله مراتب عمودوار ، درخت گونه و مرکز مدار است .
بحث فولدینگ در معماری از اوایل دهه 1990 مطرح شد و به تدریج اکثر معماران نامدار سبک دیکانستراکشن مانند پیتر آیزنمن ، فرانک گهری ، زاها حدید و حتی معماران مدرنیست فیلیپ جانسون به این سمت گرایش پیدا کردند . از دیگر معماران و نظریه پردازان سبک فولدینگ می توان از بهرام شیردل ، جفری کیپینز ، گرگ لین و چارلز جنکز نام برد . همانند دیکانستراکشن ، خواستگاه فلسفه فولدینگ در فرانسه و معماری فولدینگ در آمریکا بوده است.

 

این معماران در کارهای جدید خود پیچیدگی را با وحدت یا تقابل نشان نمی دهند بلکه به صورت نرم و انعطاف پذیر ، پیچیدگی ها و گوناگونی های مختلف را در هم می آمیزند . این کار باعث از بین بردن تفاوت ها نمی شود . باعث ایجاد یک پدیده همگون یکپارچه نیز نمی گردد ، بلکه این عوامل و نیروها به صورت نرم و انعطاف پذیر در هم می آمیزد . هویت و خصوصیت هر یک از این عوامل در نهایت حفظ می شود مانند لایه های درونی زمین که تحت فشارهای خارجی تغییر شکل می دهند ، در عین این که خصوصیات خود را حفظ می کنند .
نظریه دیکانستراکشن جهان را به عنوان زمینه هایی از تفاوت ها می دید و این تضاد ها را در معماری شکل می داد . این منطق تضاد گونه در حال نرم شدن است تا خصوصیات بافت شهری و فرهنگی را به گونه ای بهتر مورد استفاده قرار دهد .
دیکانستراکشنیست ها عدم هماهنگی های درون پروژه را در ساختمان و سایت نمایش می دادند و این نقطه آغاز پروژه آنها بود . ولی آنها هم اکنون این تفاوت ها را در تقابل نشان نمی دهند ، بلکه آنها را به صورت انعطاف پذیری در هم می آمیزند و یک منطق سیال و مرتبط را دنبال می کنند . اگر در گذشته پیچیدگی ها و تضاد از دل تقابل های درونی پروژه بیرون می آمد ، در حال حاضر خصوصیات مکانی ، مصالح و برنامه به صورت انعطاف پذیری روی همدیگر تا می شوند ، در حالی که هویت هر یک حفظ می شوند . معماری فولدینگ در مقیاس شهری در جایی بین زمینه گرایی و بیان گرایی قرار دارد . فرم های انعطاف پذیر نه به صورت کامل هندسی هستند و نه به شکل دلبخواهی . در مقیاس شهر ، این لایه های تا شده و انعطاف پذیر نه نسبت به بافت مجاور خود بی تفاوت اند و نه مطابق با آنند ، بلکه از شرایط محیطی بهره می جویند و آنها را در منطق پیچ خورده و منحنی خود جای می دهند .
گرگ لین در تعریف معماری فولدینگ می گوید : " فولدینگ یعنی تلفیق نمودن عوامل نامربوط در یک مخلوط به هم پیوسته . " در این رابطه می توان لایه های رسوبی در کوه ها را مثال زد که در اثر فشارهای درونی زمین روی یکدیگر خم شده و پیچ و تاب خورده اند . در عین این که هر لایه خصوصیات درونی خود را حفظ کرده است ، ولی با لایه مجاور خود درگیر شده و لایه ها به صورت انعطاف پذیری در کنار یکدیگر انحناء پیدا کرده اند .

 

معماری فولدینگ معماری نئو باروک نیز نامیده می شود . در معماری باروک ، سبک های یونانی ، رومی ، شرقی ، رومانسک ، گوتیک و کلاسیک روی یکدیگر تا می شوند و کالبد بنا و سطوح مواج دیوارها نسبت به شرایط انعطاف پذیرند . همانگونه که در معماری فولدینگ انعطاف پذیری احجام و سطوح مختلف توسط تکنولوژی جدید ، که همان رایانه است ، انجام می شود . تکنولوژی رایانه قادر است بین دو شکل ، شکل های میانی را برای انتقال نرم یکی به دیگری انجام دهد . این انتقال نرم مدت ها است که در فیلم های تبلیغاتی ، فیلم های ویدیویی و فیلم های سینمایی انجام می شود . در فیلم ویدیویی مایکل جکسون به نام سیاه و سفید ، تصویر صورت چند فرد مختلف که از نژادها ، رنگ ها ، جنسیت و سنین مختلف بودند گرفته شده بود و در مقابل چشمان حیرت زده تماشاگران تلویزیون ، تصویر یکی به دیگری تبدیل می شد ، بدون اینکه بیننده احساس کند که این لایه های بین دو صورت کاملا متفاوت به صورت تصنعی و یا ناهمگون به یکدیگر تبدیل می شوند .
در فیلم پایان گر 2 ( Terminator 2 ) نیز هنر پیشه ای که نقش منفی داشت می توانست کالبد خود را به صورت جیوه در بیاورد و همانند جیوه در هر شرایطی تغییر حالت دهد . در روی کف زمین به صورت یک کف پوش پهن شود و سپس از روی کف بلند شده و به صورت انسان و یا حالت های دیگر در آید . امروزه با استفاده از رایانه ، این انتقال و تغییر شکل به راحتی قابل اجرا است و معماران فولدینگ سعی می کنند که معماری را با علم روز همگون و همسو سازند .
در این رابطه بهرام شیردل در مصاحبه خود در مجله آبادی می گوید : " فکر من و همکارانم در معماری و شهر سازی ، قابل انعطاف کردن فضاها است به گونه ای که جوابگوی تفاوت های بی شماری باشد ،... همیشه معتقد بوده ام باید معماری جدیدی به وجود آید که با افکار و زندگی زمان خود انطباق داشته باشد و فرهنگ و تمدن موجود را غنی تر کند ... انسان با گذشت زمان افکار و خصوصیاتش تغییر می کند - بر عکس سایر جانداران - معماری هم باید تبع آن تغییر کند . "
پیتر آیزنمن به عنوان بانی طرح فلسفه فولدینگ در حوزه معماری واژه " Weak Form " یا " فرم ضعیف " را مطرح کرده است . فرمی که قابل انعطاف است و خود را با شرایط محیطی وفق دهد .همانطور که ژله با شکل ظرف خود تطبیق می یابد . لذا فرم ها یا لایه های معماری فولدینگ ، در مجاور و همتراز یکدیگر به صورت انعطاف پذیر و در انطباق با شرایط کالبدی ، اجتماعی و تاریخی محیط در سایت قرار می گیرند .

 

آیزنمن در طرح خود برای مرکز گردهمایی کلمبوس ( 92-1990) موضوع اشاره شده ، در فوق را به صورت کالبد معماری نشان داده است . به طور کلی در اکثر شهرهای بزرگ آمریکا ساختمانی به نام مرکز گردهمایی وجود دارد . در این نوع ساختمان ها به صورت مستمر جلسات ، سخنرانی ها و نمایشگاهای مختلف از طرف اصناف ، سازمان ها و نهادها گوناگون که موقعیت محلی ، ملی و یابین المللی دارند برگزار می شود .
مرکز گردهمایی کلمبوس در شمال مرکز شهر کلمبوس و در واقع در مرز بین مرکز شهر و قسمت شمالی شهر قرار دارد . در سمت غرب ساختمان ،های استریت که یکی از دو خیابان اصلی شهر است عبور می کند و از جنوب تا شمال و مرکز شهر را به یکدیگر متصل می کند . از سه طرف دیگر سایت ، بزرگراههای سرتاسری و خطوط راه آهن عبور می کنند و پل های چند طبقه متعدد در اطراف سایت این خطوط را به یکدیگر متصل کرده است . به عبارتی در غرب سایت مهم ترین مسیر ارتباطی محلی و داخل شهری ، و در سه طرف دیگر سایت خطوط ارتباطی داخل و بین شهری قرار دارد .

 

تصمیمات اتخاذ شده و یا اطلاعات کسب شده در گردهمایی های داخل این ساختمان از طریق خطوط تلفن ، فاکس و اینترنت و همچنین مطبوعات و رسانه های مختلف به سراسر کشور منتقل می شود . لذا از یک طرف این ساختمان مرکز تبادل اطلاعات است و لایه های مختلف از این مرکز این اطلاعات را به مناطق مختلف منتقل می کنند . از طرف دیگر این مکان مرکز خطوط ارتباطی محلی و بین شهری است و لایه های مختلف راه های ارتباطی از چهار طرف این ساختمان عبور می کنند .
آیزنمن این جند لایگی خطوط اطلاعاتی و راه های ارتباطی در عصر ابر رسانه ها را در ساختمان خود به صورت کالبدی به نمایش گذارده است . لایه های مختلف ساختمان خود به صورت کالبدی به نمایش گذارده است . لایه های مختلف ساختمان در حالت افقی ، به صورت همتراز و با موقعیت همسان در کنار یکدیگر قرار گرفته اند و مجموع این لایه ها کلیت واحدی را به نام مرکز گردهمایی کلمبوس تشکیل داده اند .
نکته حائز اهمیت دیگر در طرح آیزنمن این است که ساختمان دارای یک دوگانگی در مقیاس است که به هر دو آنها بدون ارجحیت یکی بر دیگری توجه شده است . یکی مقیاس بزرگ شهر است و از دید داخل برج های مرتفع مرکز شهر ، این ساختمان مقیاسی در حد بزرگراههای اطراف خود دارد . همچنین از دید عابر پیاده در مجاور خیابان اصلی شهر ، مقیاس ساختمان خرد شده و مقیاس آن در حد مقیاس نسبتا کوچک ساختمان های محلی اطراف خیابان است .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

یکی دیگر از پروژه های جالب توجه در این سبک ، سرنگون ساختن برج سیرز در شهر شیکاگو توسط گرگ لین است . برج سیرز ، به ارتفاع 110 طبقه مرتفع ترین ساختمان ساخته شده به سبک مدرن است . این ساختمان توسط شرکت معتبر S.O.M بین سالهای 74-1970 ساخته شد . مهندس معمار آن بروس گراهام و مهندس سازه آن فضلور خان - پاکستانی تبار - بود .
این ساختمان نماد و نمودی کامل از سبک مدرن و اندیشه مدرن است . نمای خارجی برج تماما با شیشه هایی به رنگ برنز و آلومینیوم سیاه رنگ پوشش شده است و می توان آنرا دنباله شیوه میس وندروهه و شعار کمتر بیشتر است دانست . این برج از نه مکعب مستطیل چسبیده به هم تشکیل شده که به صورت سلسله وار هر کدام تا ارتفاع معینی بالا می روند . دو مکعب مستطیل آخر به ارتفاع 443 متر می رسند . فضلور خان برای هر مکعب مستطیل 25 ستون فلزی در نظر گرفت . لزا برج سیزر از نه لایه - مکعب مستطیل - و هر لایه از 25 لایه - سیستم سازه - تشکیل شده است . گرگ لین در پروژه خود - به صورت نمادین - با تبر ، تیشه به ریشه این نماد مدرنیته و معماری مدرن زد و عمود گرایی را به افقی گرایی تبدیل کرد . پس از انداختن برج به روی زمین ، لین لایه های هندسی طویل و قائم الزاویه آن را برطبق شرایط سایت در بین رودخانه ، خیابان و ساختمان های مجاور ، همانند نوارهای خمیری شکل ، در کنار هم قرار داد . این لایه ها در عین این که هر یک خصوصیات خود را حفظ کردند ، ولی با توجه به شرایط موجود در سایت به حالت نرم و انعطاف پذیر ،
به صورت افقی و بدون هیچ گونه ارجحیتی در بین عوامل موجود در سایت قرار گرفتند

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  12  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله معماری فولدینگ