لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
استاد محمود فرشچیان
محمود فرشچیان به سال 1308 شمسی در اصفهان ، دیده به جهان گشود . پدرش ، حاج غلامرضا فرشچیان ، از تجار فرش بود و در کار هنر قالی بافی دست داشت . این زمینه مساعد برای پرورش ذوق و شوق او در راه آشنایی با هنر موثر افتاد . از سالهای پیش از مدرسه از روی نقشه های قالی طرح میزد ، تا به تدریج دستش در کار نقش پردازی روان گردید . فرشچیان در طی تحصیلات مقدماتی در محضر استاد میرزاآقا امامی اصفهانی هنرمند چیره دست و پرآوازه دیار اصفهان ، به آموختن نقاشی دلبستگی تمام پیدا کرد و دل در گرو نقشهای زیبا بست . او از کار هنر احساس رضایت و شادمانی داشت . از کلاس هفتم دبیرستان فرشچیان قدم به هنرستان هنرهای زیبای اصفهان گذاشت و چهار سال در آن جایگاه عاشقی ، زیر نظر استاد عیسی بهادری ، استاد نابغه و توانمند نقاشی قالی ، مینیاتور ، نقاشی رنگ و روغن ، به فراگیری اصول و مبانی طراحی نقوش سنتی (نقشه قالی ، تذهیب ، مینیاتور) پرداخت .
بدون شک نقش استاد عیسی بهادری در پرورش و خلاقیتهای محمود فرشچیان نقشی فوق العاده ارزشمند بود .استاد در بیان احساس و تجسم شعرگونه عواطف ، به شیوه ای کاملا جدید موفق به هماهنگی و همگامی میان مضمون و محتوا و شکل و فرم نقاشی هایش گردید و این مشخصه اصلی کار او در نقاشی شد . فرشچیان در جوانی بسیار پرتلاش و خستگی ناپذیر به کار و طراحی نقوش مختلف میپرداخت . او در مطالعه آثار تاریخی شهر اصفهان (چهل ستون ، عالی قاپو ، مسجد شیخ لطف الله و ... طرحهای اسلیمی و ختایی کاشیکاری های بی نظیر آن آثار سر از پا نمیشناخت و چون محققی موشکافانه این نقش ها را مطالعه میکرد . فرشچیان حتی در دوره سربازی نیز دست از قلم و رنگ برنداشات و آثاری دیدنی آفرید که مورد تشویق مقامات قرار گرفت .
سال 1329 بعد از 6 سال فعالیت و کسب هنر در هنرستان هنرهای زیبای اصفهان ، فرشجیان به کسب دیپلم عالی نائل آمد . آثار سالهای شاگردی ایشان هنوز در مرکز هنرستان ، موجود است . او در طراحی و شناخت و بکارگیری رنگها فوق العاده قدرتمند و قوی است . این قدرت قلم و صلابت و استواری خطوط قلم گیری است که از او هنرمندی پرآوازه و مشهور ساخته است . از نظر محتوا و مضمون ، آثار استاد عمدتا با الهام از ادبیات عرفانی و باورهای مذهبی ساخته و پرداخته شده اند . سخن آخر اینکه امروز استاد فرشچیان از پس نزدیک به پنجاه سال کسب هنر و مهارت در کار نقاشی و خلق نقشهای دلنشین و جشم نواز ، هنرمندی است که به جرآت میتوان او را صاحب سبک جدید در نقاشی ایرانی (مینیاتور) دانست .
مینیاتور چیست
مینیاتور واژه ی مینیاتور که مخفف شده ی کلمه ی فرانسوی مینی موم ناتورال و به معنی طبیعتکوچک و ظریف است و در نیمه ی اول قرن اخیر و حدودا از دوره ی قاجاریان وارد زبانفارسی شده، اصولا به هر نوع پدیده ی هنری ظریف (به هر شیوه یی که ساخته شده باشد)اطلاق میشود و در ایران برای شناسایی نوعی نقاشی که دارای سابقه و قدمتی بسیار طولانی است به کار میرود. این هنر که به اعتقاد اکثر محققان در ایران تولد یافته، بعد به چین راه برده و از دوره یمغولها به صورتی تقریبا تکمیل تر به ایران برگشته و هنرمندان ایرانی تلاش بی شائبه ییرا صرف تکمیل و توسعه ی آن کردهاند از جمله هنرهائی است که قابلیت به تصویردرآوردن تمامی طبیعت را در قالبی کوچک دارد. اما نباید چنین پنداشت چون مقیاستصاویر در مینیاتور سازی بسیار کوچک است، بنابراین تنها بخش کوچکی از طبیعت رامیتوان در این تابلوها تصویر نمود، یا چون الهام بخش مینیاتوریست طبیعت است، وی ناچارمیباشد فقط مناظری از طبیعت را ترسیم کند. بلکه کوشش در ایجاد و القای هر چه بیشترزیبایی و تفهیم آن صفت ویژه یی است که مینیاتور سازی را از سایر انواع نگارگری ایرانجدا میکند و مینیاتوریست هنرمندی است که آنچه را خود میاندیشد یا میپندارد کهبیننده علاقمند به دیدن آن است تجسم میبخشد و به هیچوجه تابع مقررات و قوانین حاکمبر فضای نقاشی نیست. مینیاتورهای امروز ایران، همان نقاشی کلاسیک اروپا (سبک امیرسیونیسم و به دنبال آنشیوه های مدرن نقاشی اروپائی) است و هر چند گروهی نوشته اند که به هنگام ظهور اسلام، ایرانیان در هنر نقاشی دارای سنتی کهن بودهاند. اما هیچ سند معتبری که این ادعا را ثابتکند در دست نیست و اصولا این گونه اظهار نظر کردن بیشتر منطبق بر واقعیت است کهمکاتب مینیاتورهای ایرانی، از قرون بعد از اسلام آغاز شده و در قرون اولیه ی بعد از ظهوراسلام، هنر ایران با ابتکاراتی در خطوط عربی تداوم یافته و بهترین نسخه های قرآن کریم راهنرمندان مبتکر ایرانی نوشته اند و به تزئین و تذهیب مصحف شریف پرداخته اند و طلاکاری حواشی و سر لوحه ی قرآن و طرحهای اسلیمی و ختایی و گردشهای ترکیب بندی آنها را به شیوه ی مخصوصی که امروزه آنرا استیلیزه مینامیم ابداع کردند و در ادامه ی این ابداع و ابتکار، نقاشی بر اساس متن کتب و نوشته ها نیز رواج یافت که مینیاتورهای مکتب بغدادسر آغاز آن است. مکتب بغداد، از آن جهت که نوعی نقاشی بدوی است تا حدودی نشان از فقدان مهارت وقدرت هنری سازندگانش دارد و بیشتر در بر دارنده ی قصه ها و روایات مذهبی است.هنرمندان مکتب بغداد، اکثرا ایرانی بودهاند و معمولا نیز به سفارش و دستور روسایقبایل عرب کتب خطی را با ذوق خود تزئین میکردند و روش کار آنها به اکثر نقاط دور ونزدیک ایران راه یافته بود و تا دوران سلجوقیان که نقاشی ایران ترقی محسوسی کرد ادامهیافت. بعد از حمله ی چنگیز به ایران و از رونق افتادن بغداد که مرکز تجمع هنرمندان بود و از آنجا که نخستین فرمانروایان مغول در شمال غربی ایران و در تبریز و مراغه مستقر شدند، خواهناخواه هنرمندان در آن منطقه گرد آمدند و به دلیل علاقه و تمایل مغولان به هنر چینی،جذب ذوق آزمایی در این زمینه شدند. ناگفته نباید گذاشت که نقاشی به شیوه ی چینیها، با هجوم مغولان به ایران نیامد، بلکهنقاشی ایران سالها قبل از تهاجم چنگیز با اسلوب و روشهای هنر چین در سراسر خاورمیانه شهرت و اعتبار داشت و در شاهنامه ی فردوسی نیز به این مطلب اشاره شده و احتمال میرود که ترکان سلجوقی مروج این شیوه در ایران بوده باشند. منتهی ایرانیان شیوه ینقاشی چینی را با دید خاص هنری خود تلفیق کردند و کاشی هایی که امروزه نمونه هایی ازآن در دست است نشان میدهد که سالها پیش از حمله ی مغول به ایران، همان سبک وشیوه و رنگآمیزی و طراحی که بعدها به صورت نقاشی کتب مورد استفاده قرار گرفت، درایران اعمال شده و اگر دست حوادث کتاب خانههای بزرگ ایران را معدوم نکرده بود امروزبه راحتی میتوانستیم نسخی را که متعلق به دوران پیش از مغول بوده و همان ویژگیمینیاتورهای مکتب هرات یا مراغه و مکاتب دیگر بعد از مغول را داشته ببینیم. در ابتدای حمله مغولان به ایران، هنر نقاشی به واسطهی قتل عام هنرمندان رونق خود را از دست داد. ولی بعد از چند سال سران مغول به فکر ترویج هنر افتادند و برای عملی ساختناین منظور عده یی نقاش چینی را از راه مغولستان به ایران آوردند و کوشیدند تا نقاشیچینی را در ایران رایج سازند و هنرمندان ایرانی، اگرچه تحت تاثیر این مساله قرار گرفتند،اما بر خلاف نقاشان چینی هرگز طبیعت را به عنوان نهایتی از احساسات و عواطف و به گونهیی مجرد و انتراعی مورد توجه قرار ندادند و بیشتر به انسان و تفکراتی در حالات انسانیپرداختند و به همین جهت است که کمتر مینیاتور ایرانی را بی صورت و هیات انسانیمیتوان یافت. هرگز پیوندهای خود را با شعر، فرهنگ و شیوه های تفکر بومی نبریده وافسانهها، اساطیر، قهرمانان ملی، سنن و شیوه های زندگی ایرانی همواره نمودی آشکار درآثار آنان داشته و این وابستگی به زندگی وا عتقادات ملی تا جایی قوی است که به مینیاتورایرانی، علیرغم پیوندها و نقاط مشترک فراوانش با سایر مکاتب آسیایی (از جمله شیوههاینقاشی هندی، چینی و ژاپنی) وجه ی خاصی میدهد و باعث تمایزش از هنر سایر ملتها وممالک میشود و این وضعیت تا دوران ایلخانیان و تیموریان ادامه داشت و به قدری موردتوجه بود که یکی از شاهزادگان تیموری به نام بایسنغر میرزا که خطاطی هنرمند بود،سرپرستی امور هنری را در شهرت هرات به عهده گرفت. در آن زمان، شهر هرات مرکز تجمع هنرمندان شده بود و معروف است که فقط در یکآموزشکده ی نقاشی، شصت استاد به تعلیم هنر جویان و انجام سفارشات محوله اشتغالداشتند. معروفترین استاد کاران مکتب هرات کمال الدین بهزاد است که کتاب مصور ومعروفی به نام ظفر نامه ی تیموری دارد و به جرات میتوان آثار وی را از لحاظ حالت چهره ها،حرکت قلم، انتخاب موضوع و نمایش دادن وقایع سرآمد تمام مینیاتورهایی دانست ک قبلیا بعد از او در ایران ساخته شده است. رویهمرفته آثار مینیاتور ایران در مکتب هرات، به علت سابقه ی ممتد و آزادی عمل قابلتوجهی که بعد از مکتب بغداد برای هنرمندان به وجود آمد، تا حدی پیشرفت نمود که آثاردوره هنر نقاشی و مینیاتور سازی ایران، بعد از دوره ی هرات، با همان شرایط تکمیل یافتهی خود به عصر صفویان منتقل شد و بعد از آنکه تبریز به عنوان پایتخت
تحقیق در مورد استاد محمود فرشچیان (2)