.معنى معروف و منکر،و معنى امر به معروف و نهى از منکر.کلمه«معروف»شامل همه هدفهاى مثبت اسلامى،و کلمه«منکر»شامل همه هدفهاى منفى اسلامى مىگردد،و لهذا با چنین تعبیر عامى آمده است.و اما امر به معروف و نهى از منکر گر چه با تعبیر امر و نهى است ولى به نص حدیث و فقه و تاریخ قطعى اسلامى،شامل هر وسیله مشروعى است که براى این هدفها بشود استفاده کرد و این ساختمان را نگه داشت و توسعه داد.
- ارزش واقعى و ثبوتى امر به معروف از نظر اسلام.قرآن و سنت چه اهمیت و چه موقع و ارزشى براى آن قائل است؟(آیات امر به معروف و نهى از منکر،و روایات عجیبى که در این زمینه رسیده است.)پس این اصل در متن اسلام و در مقام ثبوت،ارزش بسیار اصیلى دارد و از ارکان تعلیمات اسلامى است.
- در نهضتحسینى سه عامل و سه عنصر دخالت داشته است و این نهضتبه حسب هر یک از این سه عنصر یک ارزش و اعتبار خاصى پیدا مىکند.
- قبول این مسؤولیتشرایط سنگینى دارد،چه از نظر اطلاعات و آگاهیها و چه از نظر قدرت اجرایى.اشکال کار ما تنها در این نبوده و نیست که ما توجه کافى به این اصل نداشتهایم،اشکال بیشتر ما در این بوده که ما خود را آماده براى انجام چنین وظیفه خطیرى که نامش مسؤولیت عمومى اجتماعى (1) براى پیشبرد هدفهاى اسلامى است نداشتهایم.نه آگاهى ما کامل بوده و نه قدرت اجرائى ما.لهذا ما زیانى که از راه انجام و اجراى جاهلانه این اصل بردهایم،از ناحیه ترک آن نبردهایم.مظاهر فعالیت ما در این راه نشان مىدهد که ما تا چه حد آمادگى داشتهایم.به عبارت دیگر کارنامه ما در امر به معروف و نهى از منکر خیلى خراب و سیاه است.معلوم مىشود آگاهى ما تا چه حد بوده و قدرت ما تا چه حد.البته اشکال کار ما بیشتر در ناحیه آگاهى است نه در ناحیه قدرت (2) ،و هر دو شرط به اصطلاح شرط وجودند نه شرط وجوب،یعنى شرطى هستند که باید آنها را تحصیل کرد.نمونههاى کار ما،از حساسیتهاى ما در باره مسائل،کتابهایى که منتشر مىکنیم که تا چه حد با پیشبرد هدفهاى اسلامى منطبق است،پولهایى که انفاق مىکنیم،تبلیغهایى که مىکنیم،مسائلى که بیشتر فکر ما را به خود مشغول مىسازد،از اینها مىتوان فهمید که چه اندازه ما ارزش این اصل را درک کردهایم.
- مطلب پنجم این است که کارنامه ما در باره این اصل چگونه است؟متاسفانه ما کارنامه درخشانى در اجراى این اصل نداریم.کارهاى ما تحت این عنوان به جاى اینکه امر به معروف و نهى از منکر باشد،نوعى منکر بوده است.فعالیتهاى ما در این زمینه چه به صورت تبلیغ،یا کتاب و نوشته،یا هیئتهاى اعزامى به خارج،یا صرف پول،یا ایجاد مؤسسه و یا هر شکل دیگر، صفر و یا نزدیک به صفر بوده است.
- هر یک از امر به معروف و نهى از منکر،مراتب و اقسامى دارد:لفظى،عملى،مستقیم،غیر مستقیم،فردى و اجتماعى.
7.آخرین مطلب این است که پس از آنکه ارزش این اصل را از نظر اسلام و در مقام ثبوت دانستیم،و پس از آنکه دانستیم ارزش بیشتر نهضتحسینى از ناحیه این عنصر است (3) ،و پس از آنکه دانستیم نهضتحسینى که تا پاى گذشت از جان و عزیزان و یاران و همه چیز در راه امر به معروف و نهى از منکر بود،به این اصل ارزش و اعتبار و آبروى شایسته داد (4) ،یعنى در حالى که دیگران آن را در مرز ضرر شخصى متوقف مىکنند و ارزش آن را پایین مىآورند، نهضتحسینى مرزى براى آن نمىشناسد،پس از همه اینها،آن چیزى که به عنوان نتیجه گیرى باید ذکر شود این است که ما چه کنیم که ارزش پیدا کنیم،به خودمان ارزش بدهیم، قیمتخودمان را نزد خدا بالا ببریم،نزد پیغمبر خدا بالا ببریم،آبروى خودمان را نزد سایر ملل جهان بالا ببریم،براى ما ارزش قائل شوند.ما چه کنیم؟و هم اینکه چه کنیم که ارزش عزادارى حسین را بالا ببریم؟آن اینکه شعارهاى زنده و حسینى انتخاب کنیم نه«نوجوان اکبر من»که یک شعار پیر زنى است،یا:«زینب مضطرم الوداع الوداع». جواب این سؤال را خداوند در قرآن داده است:
شامل 21 صفحه فایل word قابل ویرایش
دانلود مقاله عنصر امر به معروف و نهى از منکر در نهضت حسینى