دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
به نام خدا
سبک باروک
مقدمه:
منشا این واژه بر کسی به طور دقیق روشن نیست اما. احتمال دارد که از واژه پرتغالی "
بارکو" به معنی مروارید نامنظم مشتق شده شده باشد. از نظر منتقدین قرن نوزدهم به معماری
کلاسیک منحط بی ساختار و دارای تزئینات نمایشی زیاد و عجیب و غریب اطلاق می شد. این
سبک که در ایتالیا پا گرفت و قسمت اعظم
اروپا را هم به زیر پوشش خود درآورد
عمدتا در کشور های لاتین گسترش یافت.
ولی دامنه اش به اروپای شرقی کشیده و
به طور عمده در مستعمرات اسپانیا و
پرتغال در جنوب آمریکا ریشه دواند
باروک نوعی هنر است که در آن قواعد تناسب رعایت نمی شود و همه چیز بنا به حواس
هنرمند نمایانده می شود. این سبک هنر دارای روحی از حرکت و جنبش است که نقطه مقابل
سکون کلاسیک است بیش از هر چیز هنری دیداری است.و یک هنر جنبش ضد_تجدد دینی
است. هنرمندان در باروک بر خلاف دوران کلاسیک با احساس خود حرکت می کنند و احساس
را مقدم بر عقل می دانستند. به عقیده ژاکوب بورکهارت:معماری باروک به همان زبان
رنسانس سخن می گوید، منتهی به لهجه بربرها.
پیشینه تاریخی:
قاره اروپا از اواسط قرن 16به مدت 100 سال به طور مداوم در جنگ غوطه ور بود،
چنانکه پروتستانها و کاتولیکها برای عقایدشان ،ملتها برای استقلال وطبقات کاسب
وبازرگانان برای آزادی خود می جنگیدند. کلیسای روی که به وسیله نهضت پروتستانها
متلاطم گردیده بود ، در یک سخت گیری مبارزه طلبانه با الهام از اسپانیا بر ضد اصلاحاتی
که برای عقب راندن موج پروتستان گرایی، طراحی شده بود،صفوف خودرا پالوده کرد، در
حدود سال 1625 میلادی اصلاح ستیزان مطمئن شدند که پروتستان گرایی اگر هم شکست
نخورده باشد، قابل کنترل است و روشهای خشونت آمیز را کنار گذاشتند، وبه تبلیغات فریبنده
روی آوردند.سبک هنری ومعماری که برای تامین نیازهای این (روح جدید خود عفو کرده )
پدید آمد.این سبک موسم به (باروک) به فرمهای گوناگون در هر منطقه از اروپا را در
نوردید.
هنر باروک
این شیوه در قرن های 16 و 17 میلادی رواج داشته که از ویژگی های این سبک اغراق در
تزیینات و تصنع و تکلف در تزیینات نما به طوری که هیچ جای نما خالی از تزیین نبوده
است . معماران سبک باروک از نظر پلان به شکل بیضی بسیار علاقه داشتند . در سبک
باروک مستطیل را که به نوعی مبین راه بوده با دایره ترکیب کرده و بیضی را به صورت فرم
غالب مورد استفاده قرار داده اند . سبک باروک پویا و پر تحرک است ( بدلیل تزیینات زیاد) .
معماران معروف این سبک برومنی و برنینی بودند. از نظر شهر سازی در دوره رنسانس به
پرسپکتیو شهری بسیار توجه می کردند و معمولا در وسط شهر ها میادین و مجسمه ها و
چشمه هایی قرار می دادند تا همه نگاه ها به آن جلب شود. ولی در سبک باروک در وسط
میادین یک کاخ قرار می دادند تا همه نگاه ها و پرسپکتیو ها به آن جلب شود.
واژه واصطلاحاتی که به زبان باروک مربوط میشوند ،عبارتند از:
سرزندگی،تجمل،شکلهای اغراق شده، پرهیز از خطوط مستقیم،شکلهای کشف شده،نا
متوازن،بی قرینگی،پویایی مورب،هنر جنبش، فضا در حالت انفجار،واقع نمایی، چشم فریبی،
زود گذری، هنر زیاده روی، شکلهای پرواز کننده
معماری باروک
از اوایل سده هفدهم تا نیمه سده هجدهم ، اندیشه ها و سلیقه نو، معماری و هنر اروپا را
دگر گونی بخشید که محققان این دوره را باروک نام نهاده اند ،این معماری پویایی خاصی
دارد. باروک برای دستیابی به آزادی و ابتکار خود برگسستن همنوایی با رنسانس و انحراف
عمدی منریسم تکیه داشت، معماری باروک دربسیاری از جنبه ها به آزادی موجود در
معماری کلاسیک روم باستان نزدیک تر بود. در واقع می توان باروک را آزادی فضایی
دانست آزادی فکری از قوانین قراردادی ،از هندسه مسطحه ، از سکون ،از تقارن و از تضاد
بین فضای داخل و خارج حتی امروزه درک معماری باروک تنها به این مفهومها نیست بلکه
به معنای قبول شجاعت ، ایده ، تحرک و نداشتن بردباری نسبت به قوانین سطح گرایانه و
تشدید تاثیرات صحنه آرایانه بی تفاوتی و بی نظمی است و همچنین داشتن همسویی و توافق
در هماهنگی بخشیدن بین مجسمه سازی ، نقاشی ، هنر باغبانی ، بازی و طراحی با آب به
منظورایجاد درک واحد هنری است که می توان معماری باروک را دریک جمله معماری
درک فضا دانست.اما اینکه معماری باروک را از لحاظ کاربردی شامل چه ویژگیهایی می
توان دانست ؟ موضوعی است که در متن زیر به اختصار به آن پرداخته شده است :
«با اینکه اولین ومشهورترین معماران دوران باروک کسانی شناخته می شوند که فعالیت
حرفه ایشان رادرزادگاه شان آغاز کرده اند ، معماری باروک یک پدیده ایتالیایی و زاذه شده
درایتالیا دانسته نمی شود . ولی بسیاری بر این عقیده اند که از ایتالیا آغاز گردیده است.
معماری باروک پدیده ای است متظاهر یا متکی بر ویژگیهایی شکلی، که گرویدن به آن نیاز
به چیزی بسیار بیش از آنچه متعارف و معمول به شمار می رود ندارد .هر معماری می
تواند از خود بر آنچه در جریان فعالیتهای روزمره که بازار معماری عرضه می شود
بیافزاید بی این که مستلزم آن باشد که در گامهای بعدی معماران راهی نمایانده باشد .
معماری باروک از گذشته نزدیک خود فاصله میگیرد تا راهی نو در افکند .گونه گونی ، که
به عنوان یکی از خصیصه های اصلی باروک شناخته می شود ، در سطوح مختلف نمایان
می شود .
در معماری باروک ماهیت اصلی آفریده ها عبارتند از :
_ایجاد هماهنگی و هنجاردرمیان عناصر و مضامینی گوناگون و درهم آمیخته نشان متمایز
باروک نحوه فکری و احساسی آن است. آنچه که سیمای باروک را مشخص می کند، بسط نوعی
جهان بینی مخصوص است که در معماری، خود را در قدرتی نو نشان می هد؛ قدرتی که
فضاهای مختلف را با هم می آمیزد و وحدتی شگفت انگیز از ترکیب اجزایی متفاوت بوجود
می آورد. لازم به ذکر است این نوع نگرش در تمامی رشته ها تا از هم گسیختگی ناشی از
عصر صنعت باقی ماند.
_ طراحی فراخ و در مقیاس بزرگ در فضایی شکوهمند و ابهت انگیز
_ تعبیه فضای کلی در مرکز و منظم کردن سایر فضاها به سمت آن
_ به خدمت گرفتن عناصر اصلی پیکرتراشی و نقاشی و سایر هنرهای تزئینی برای ایجاد
اثری کامل
_یکی از دلایل پیدایش پیکره سازی باروک نقش مقابل بین باروک و کلاسیک گرایی بود . پیکره
سازی هم
_در نشان دادن معجزات دین مسیح کمال می یابد و بازتابی از نوعی اشتیاق برای اعجاب
انگیزی است.