
اسلام و منادى آزادى
آزادى در تعبیرات اسلامى
آزادى زن در اسلام
تعداد صفحه 19
تحقیق شخصیت و حقوق زن در اسلام
سند word قابل ویرایش همراه با چکیده مقدمه نتیجه گیری منابع
خرید و دانلود تحقیق در مورد روانشناسی شخصیت محمدرضا پهلوی
نوع فایل : WORD
تعداد صفحات : 22
مقدمه
یکی از مسائل مهم در روانشناسی، بحث شخصیت و نظریههای مربوط به آن است. به جرأت میتوان گفت آنچه مطالعات پراکنده روانشناسی را انسجام میبخشد، تفسیر این یافتهها و مطالعات در قالب یک نظریة منسجمی است که بتواند رفتار انسان را در تمامی ابعاد شخصیتی توجیه و تبیین نماید.
شخصیت از واژه لاتین پرسونا (Persona) گرفته شده و به نقابی اشاره دارد که هنرپیشهها در نمایش به صورت خود میزدند. پی بردن به اینکه چگونه پرسونا به ظاهر بیرونی اشاره دارد، یعنی چهره علنی که به اطرافیانمان نشان میدهیم، آسان است. بنابراین، بر اساس ریشة این کلمه ممکن است نتیجه بگیریم که شخصیت به ویژگیهای بیرونی و قابل مشاهدة فرد اشاره دارد، جنبههایی که دیگران میتوانند آنها را ببینند پس شخصیت فرد در قالب تأثیری که بر دیگران میگذارد یعنی آنچه که به نظر میرسد باشد، تعریف میشود. تعریفی از شخصیت در یکی از واژهنامههای استاندارد با این استدلال موافق است. این تعریف میگوید: شخصیت جنبة آشکار منش فرد است به گونهای که بر دیگران تأثیر میگذارد ولی مطمئناً هنگامی که واژه شخصیت به کار برده میشود منظور همین نیست. مقصود در نظر داشتن بسیاری از ویژگیهای فرد است، کلیت یا مجموعهای از ویژگیهای مختلف که از ویژگیهای جسمانی و سطحی فراتر میرود. این واژه تعداد زیادی از ویژگیهای ذهنی، اجتماعی و هیجانی را نیز در بر میگیرد، ویژگیهایی که ممکن است نتوانیم به طور مستقیم ببینیم، که هر شخص امکان دارد آنها را از دیگران مخفی نگه دارد.
بررسی تعاریف ارائه شده از مفهوم شخصیت نزد روانشناسان نشان میدهد که تعریف شخصیت مانند بسیاری از مفاهیم روانشناسی بر اساس بینش فلسفی و جهان شناختی دانشمندان مختلف صورت میپذیرد. به عبارت دیگر روانشناسان شخصیت، هنگامی که حاصل مطالعات و تفکرات و یافتههای خویش را در باب شخصیت گردآوری و خلاصه میکنند، آن را در تعریفی فلسفی ارائه میدهند. از اینرو، جای آن دارد که پیش از پرداختن به روانشناسی شخصیت محمد رضا پهلوی، دیدگاه اسلام را دربارة شخصیت به اختصار معرفی کنیم.
«قل کل یعمل علی شاکلته فربکم اعلم بمن هو اهدی سبیلا»، بگو هر کسی بر شاکله خویش عمل میکند و خدای شما به کسی که راهش از هدایت بیشتری برخوردار است، داناتر است. قرآن کریم در این آیه، عمل انسان را مبتنی بر چیزی میداند که آن را «شاکله» مینامد. به عبارت دیگر منشأ اعمال آدمی شاکله اوست، با توجه به مفهوم شخصیت در روانشناسی میتوان به طور اجمال شاکله را معادل مفهوم شخصیت در روانشناسی گرفت. به عبارت دیگر، هنگامی که ما تلاش میکنیم مفهوم شاکله را روشن نمائیم، در واقع میکوشیم مفهوم شخصیت از دیدگاه اسلام را تبیین کنیم.
شاکله دارای معانی زیر است: 1) نیت؛ 2) خلق و خوی؛ 3) حاجت و نیاز؛ 4) مذهب و طریق؛ 5) هیئت و ساخت.
از آنجا که تمامی موارد فوق، زیربنای رفتارهای انسان قرار میگیرند، میتوان گفت که شاکله بر تمامی معانی فوق تطبیق میکند. به عبارت دیگر شاکله عبارت است از مجموعه نیات خلق و خوی، حاجات، طرق و هیئت روانی انسان.
ساسان موبد آتشکده ای بود که در استخر برای ستایش ایزد بانو آناهیتا اختصاص داشت. همسر وی، رام بهشت[1]، دختر یکی از پادشاهان بازرنگی بود و این سلسله پادشاهان در نیسایه سلطنت داشتند. ( شهر مزبور به مناسبت دیوارهای سفید از زمان استیلای عرب در فارس موسوم به بیضا شد).[2]
پاپک پسر ساسان روابط خود را با بازرنگیها مغتنم شمرد و یکی از پسران خویش را که اردشیر نام داشت در دارابگرد به مقام عالی نظامی ارگبد رسانید. مقارن این احوال پاپک بر گوچهر (گوزهر) شاه که خویشاوند او نیز بود شورید و مکان گوچهر را که معروف به کاخ سفید بود به تصرف در آورد. سپس او را کشت خود بر اریکه سلطنت نشست.[3] آنگاه از اردوان پنجم لقب پادشاهی برای پسر بزرگ خود شاپور خواست.
اردوان امتناع نمود ولی با وجود این شاپور پس از فوت پدر خود را پادشاه دانسته، اردشیر را مجبور کرد که تابع وی شود ولیکن طولی نکشید که به جهت خراب شدن زیر زمینی در قصر ملکه که همای نام داشت شاپور زیر آوار ماند و درگذشت و اردشیر پادشاه شد.[4]
کریستین سن معتقد است شاپور زمانی که به دارابگر حمله کرد درخانه ای ویرانه فرود آمد اما ناگهان سنگی از سقف جدا شد و او را از پای درآورد.[5]
اردشیر پس از سرکوبی شورش دارابگرد به کرمان حمله کرد. و پس از فتح آنجا و ضمیمه کردن خوزستان و اصفهان به متصرفات خویش در سال 224 م. با اردوان پنجم آخرین پادشاه اشکانی در هرمزگان خوزستان به نبرد پرداخت، در این نبرد اردوان کشته شد و سلسله اشکانی از هم فرو پاشید. بدین ترتیب اردشیر اول، که تاریخ، وی را موسس شاهنشاهی ساسانی می دانند، به سلطنت رسید و سلسله ساسانیان بنا نهاده شد.[6] می توان گفت وقتی در بیست و هشت آوریل دویست و بیست و چهار میلادی اردوان پنجم پادشاه اشکانی در آن نبرد جان باخت این به معنای پایان قریباً پانصد سال فرمانروایی اشکانیان بر ایران و تاسیس سلسله ای جدید بود. [7]
1-2- پادشاهی ساسانیان تا قباد اردشیر اول: (226-241)
اردشیر بابکان رسماً در سال دویست و بیست و شش میلادی تاج شاهنشاهی ایران را بر سرگذاشت، گمان می رود این تاجگذاری را در زادگاه خود پارس، یا در معبد آناهیتا واقع در شهر استخر و یا در تنگة نقش رجب نزدیک استخر انجام داده باشد، زیرا اردشیر و شاپور اول در این جای نقش جلوس خود را بر سلطنت بر روی سنگ حجاری کردهاند.[8]
اردشیر حکومت ملوک طوایفی عهد اشکانی را برانداخت، از قدرت خاندان های بزرگ کاست و با ایجاد سپاه منظم وحدتی در قلمرو خود پدید آورد. البته استقرار قطعی حکومت اردشیر چند سال پس از غلبه بر اردوان به دست آمد.[9]
وی پس از تاجگداری و لشکر کشی به شمال بین النهرین و توفیق در تصرف این مناطق، بر سر ارمنستان با دولت روم درگیر شد و تقریباً تا پایان دورة شاهی با رومیان در جنگ بود.[10] وی با تعرض به بین النهرین رومی ، نصیبین[11] حران[12] ظاهراً دورا- اوراپوس[13] را هم تسخیر کرد.[14]
به هر حال اردشیر در نزد جانشینانش اهمیت و حیثیت فوق العاده یافت و بعدها سرمشق حکمت و خرد تلقی شد.[15]
شاپور اول: (241-271)
این پادشاه فرزند اردشیر بود و در سال دویست و چهل و یک میلادی به تخت نشست.[16]
سلطنت شاپور اول، به جنگهای متعدد در شرق و غرب با کوشانیان و رومیان گذشت. در جریان همین جنگها، گردیانوس امپراتور روم کشته شد( دویست و چهل و چهار میلادی) و والریانوس امپراتور دیگر روم در سال دویست و پنجاه و نه یا دویست و شصت میلادی با سپاهیانش به اسارت افتاد.[17]
حکومت مقتدرانه شاپور اول، بنیاد فرمانروایی ساسانیان را در ایران مستحکم کرد. و نشر تعالیم مانی در قلمرو ساسانیان که با اجازه شاپور اول صورت گرفت، باعث ناخرسندی موبدان زرتشتی شد.[18]
شاپور اول، ظاهراً اندیشه مانی را وسیلة ایجاد وحدت بین پیروان ادیان مختلف قلمرو خویش می پنداشت. احتمال می رود علت دیگر تسامح شاپور در خصوص آیین مانی، جلوگیری از گسترش رو به رشد قدرت روحانیون زرتشتی و مداخلة آنان در امور حکومتی بوده باشد. [19]
وی در سال دویست و هفتاد و یک میلادی در گذشت و پسر وی هرمز اول پس از وی به تخت نشست.
مقدمه
گاه دیده میشود که دانش آموزی از عهده انجام کاری برمیآید اما آن کار را به دفعات لازم انجام نمیدهد. مثلا سلام کردن را یاد گرفته است اما به ندرت به افراد بزرگتر از خود سلام میکند یا میتواند تکالیفش را انجام دهد اما در این کار سستی نشان میدهد. در این گونه موارد با استفاده از روشهای افزایش رفتار میتوان رفتار دلخواه را در او افزایش داد.
روش تقویت مثبت برای افزایش رفتارهای مطلوب
روش تقویت مثبت تقریبا همان روش متداول پاداش است که همه معلمان با آن آشنا هستند و غالبا آن را مورد استفاده قرار میدهند. با این حال بین پاداش و تقویت مثبت اندک تفاوتی وجود دارد که روان شناسان را بر آن داشته است تا به جای پاداش از اصطلاح دقیقتر تقویت مثبت استفاده کنند. در پاداش دادن افراد هدف ما بطور عمده قدردانی و سپاسگذاری از اعمال گذشته آنهاست و گرچه پاداش یک رفتار معمولا به تکرار آن میانجامد هدف ما از پاداش دادن رفتار ضرورتا تکرار آن رفتار در آینده نیست.
اما در تقویت مثبت هدف الزاما تکرار رفتار است یعنی اگر پس از تقویت یک رفتار احتمال وقوع آن رفتار در شرایط همسان آتی افزایش نیابد گفته میشود که تقویت صورت نگرفته است. تقویت مثبت بهترین و موثرترین روش افزایش رفتار است . فرایندی که در آن ارائه تقویت کننده مثبت بعد از رفتار منجر به نیرومند شدن آن رفتار میشود. وقتی معلم تصمیم میگیرد هر وقت دانش آموزان موقع ورود به کلاس به او سلام کنند با لبخند زدن به هنگام جواب دادن به سلام آنها رفتار سلام کردن آنها را تقویت کند در واقع از تقویت مثبت استفاده میکند.
این فایل دارای 18 صفحه می باشد.