لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
تحقیق درمورد انقلاب اکتبر1917 روسیه و شبح کمونیسم برفراز ایران
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه :28
بخشی از متن مقاله
در فوریه 1917 روسیه سلطنتی، نصف اروپا، یک سوم آسیا، تحت رژیم پلیسی انعطاف ناپذیر و متمرکز ی زندگی می کرد و تنها یک قدرت سیاسی درآن به حساب می آید و آن شخص تزار بود. روسیه به عنوان یکی از مقتدرترین، کم تمدن ترین و تسخیر ناپذیر ترین دولت های زمان شهرت داشت.
درباره روش ها و هدف های انقلاب روسیه هر طور قضاوت شود تردیدی نسیت که این انقلاب ارزش بررسی و تعمق را دارد. از لحاظ اجتماعی، اقتصادی و تکنیک بسیار عقب مانده بود و حدود 90 درصد از مردم این کشور تحت نظام ارباب رعیتی سرواژ به کشاورزی بود.
انفجار انقلابی 1917 ریشه های عمیقی داشت، عدم رضایت قرن ها بود که رویهم انباشته شده بود، طبقه دهقان یعنی 85 درصد جمعیت از قدیمی ترین ایام زیر چکمه بردگی تقریبا کامل زندگی می :ردند در حالی که در قسمت های دیگر جهان وضع زندگی دهقان به تدریج بهتر می شد در روسیه رژیم سرواژ پیوسته سخت تر می گردد.
فقر عظیم دهقانان بیش از اینکه نتیجه فقدان زمین که امری مسلم بود باشد، ناشی از روش های بیش از حد ابتدایی کشاورزی بود.دهقان آزاد شده که پرداخت بهای باز خرید دست و بالش را بسته بود، می دید روزی که او بتواند برای بازده زمین مورد بهره برداریش به قدر کافی سرمایه بیندوزد، به این زودی ها نخواهد رسید.
افزون بر این دهقان صاحب اختیار خود نبود، اگر او از قید مالک زمین آزاد شده بود کماکان به تمدن روستایی که عنصر تشکیل دهنده اصلی و بنیادی سازمان هاست به شمار می رفت، وابسته بود. این رویه تا انقلاب 1905 که لنین آن را تمرین عمومی انقلاب 1917 می نامید ، حکمفرمان بود این ضربه بزرگ لازم بود تا طبقات مسلط به طور جدی در صدد ایجاد یک طبقه خرده دهقان برآیند تا در برابر تبلیغات گروه های افراطی محکمترین نقطه اتکا نظام اجتماعی باشند.
رشد طبقه کارگر، به منتها درجه زنده نیز عامل بی نهایت مهم در جامعه روسیه قبل از انقلاب به شمار می آید. سرمایه داری به اسلوب غربی دیر وارد روسیه شد. به همین دلیل بود که بر شالوده های کهن و قدیمی پیشرفت های بی نهایت سریع کرد. در مورد رونق بزرگ صنعتی می توان گفت که بین رویدادهای تازه ای که قبل از جنگ در روسیه به وقوع پیوست مهمترین آنها بود اگر این رونق چنین گستره ای داشت دقیقا به این سبب بود که در چهارچوب عقب ماندگی کشور روی دارد.
هیچ چیز حیرت انگیز تر از تضاد بین وضع صنعت و کشاورزی نبود. سرنوشت ساز ترین جنبه این فرآیند یکی از نتایج سیاسی آن بود. تمرکز کارگران در کارخانه های خیلی بزرگ، معنی بسیار ساده آی داشت. کارگران هر روز با یکدیگر در تماس بودند. شرکت آنها در مبارزات یگانه روزانه برای تامین زندگی آنها را متحد کرد. این وضع با متحد کردن آنها و با ایجاد روحیه دسته ای و گروهی درآنان صرف نظر ازایداولوژی یا اندیشههای سیاسی
این افراد به یک عامل ویژه بسیارمهم درسطح کل جامعه تبدیل کرده بود.(کارمایکل 1363، 3-12).
درواقع امواج انقلاب در اروپا ، روسیه تزاری را نیز تحت تاثیر خود در آورده بود. دکابریست ها با ایجاد مجمع نجات خواستار ایجاد اصلاحاتی در نظام سیاسی اجتماعی روسیه گردیدند. این شورش که عمدتا توسط عده ای از روشنفکران، ثروتمندان، مالکان و نظامیان صورت پذیرفته بود، به علت ماهیت غیر توده ای آن به شدت سرکوب گردیده و عاقبت ناکام ماند.
نهضت ملی روسیه پس از ناامیدی مردم از اصلاحات سال 1961 میلادی تزار الکساندر دوم در قالب 4 جریان شکل گرفت که این جریان ها نارضایتی توده های را سازمان داده و درنهایت زمینه های انقلاب اکتبر 1917 را به وجود آوردند.
الف) مردم گرایان یا پوپوکسیت ها (دهقانان) نهضت مردم گرایی متکی بر پرستش مردم بوده و معتقد بودند که تنها یک سوسیالیسم ارضی که بر مبنای کمون روستایی استوار باشد، می تواند روسیه را نجات دهد. اینها معتقدند دهقانان در تضاد شدید و ریشه ای با حکومت تزاری قرار داشتند و در پی متشکل ساختن آنها بودند. مردم گرایان اعتقاد شدید به شورش و طغیان داشتند و از درون این جنبش مردم گرایی یک جناح تروریست به وجود آمد که به قتل الکساندر دوم فعالیت خود را به اوج رساندند. از معروف ترین چهره های مردم گرایی روسیه،نوچایوف، باکونین، پیتر لاوروف و تکاچوف بودند.
ب) مارکسیت ها (کارگران) بر ظهوریک طبقه کارگر (پرولتاریا)توجه داشتند که به نظر آنها می بایست وظیفه برپا کردن انقلاب را بر عهده گیرند. در واقع مارکسیسم روسی ترکیبی بود از امید مسیحیایی نیرومند ویک متدولوژی که علمی وانمود می شد.
ج) گرایش به غرب
د) اسلام گرایان (پدرسالاران)
در برابر غرب گرایان گروه هایی از روشنفکران از روسیه گرایش به فرهنگ و سنت های ملی ملی روسها و اسلارها را مورد تاکید قرار می دادند دراین باور بودند که روسیه تزاری باید با تکیه بر ویژگی های انحصاری فرهنگی و تاریخی خویش در پی تحقق رسالت تاریخی خود و نه پیروزی از غرب باشند. از این نظر آنها پطر کبیر با انهدام زندگی سنتی روسها سبب تضعیف کلیسای ارتودوکس نیز گردیده بود. (چزوه استاد میرحسینی صفحه 3 تا 18)
عوامل پیدایش انقلاب سال 1905 م :
نطفه های انقلاب:
اگر در جستجوی نطفه های انقلاب 1917 باید انقلاب 1905 را مرور کنیم. برای یافتن ریشه های اصلی این یک باید بیشتر به عقب برگردیم. منشا برخورد طولانی بین جامع و رژیم سلطنتی را که در 1917 به سقوط امپراتوری300 ساله، خانواده رومانوف و کمی بعد به استقرار رژیم کاملا تازه ای در روسیه منجر شد. باید در اصطلاحاتی که در غیر قرن دوم ، نوزدهم، در این کشور انجام گرفت جستجو کرد.
در دوران سلطنت الکساندر دوم (1881-1855) اصلاحات عمیقی درجهت نوسازی جامعه روس از جمله القای «سرواژ » وایجاد شوراهای محلی ، «زمستوا» و تغییرات در سیستم قضایی صورت گرفت. محرک الکساندر در این اصلاحات عوامل اقتصادی و اجتماعی بود و افکار لیبرالی شایع در بعضی کشورهای اروپایی دراین تغییرات نقشی نداشتند. وقتی الکساندر دوم به تخت نشست در روسیه 22 میلیون «سرف» و متعلق به مالکان بزرگ و 19 میلیون سرف متعلق به دولت وجود داشت.
الغا سرواژ دو نتیجه قابل ذکر به بار آورد از یک طرف موجب سرخوردگی دهقانان شد زیرا اگر قید وبند سرواژ از دست و پای آنها برداشته شده عملا در همان وضیع وابستگی ماندند. بعد از آن همه انتظار آزادی و مالکیت زمینی، که کشت می کردند جز خانه و تکه زمینی که متصل به ان بود چیزی به دست نیاوردند. از طرف دیگر الغای سرواژ به اقتصاد کشور تکانی داد و موجب یک جهش صنعتی شد که وقتی جنگ 1914 آغاز شد، قابل ملاحظه بود. مالکین نیز از این اصلاحات ناراضی بودند زیرا عایدات آنها را سخت تقلیل می داد به طور خلاصه با وجود اصلاحات اکثریت عظیم دهقانان روسی عملا همان وضع عضو درجه جامعه را حفظ کردند. (پزشک زاد، 1383،20)
شروع فعالیت انقلابی:
فعالیت انقلابی که تا آن موقع وجود خارجی نداشت ،بلافاصله بعد از الغای سرواژ به وجود آمد و توسعه یافت. اولین سازمان انقلابی در سال 1861 به نام زمین و آزادی به وجود آمد که از یک مقاله روزنامه انقلابی زنگ که در لندن به وسیله الکساندر هرزن منتشر می شد، الهام گرفته بود. در طول سال های بعد انتشار اوراق انقلابی و اعلامیه های آتشین رو به افزایش گذاشت به خصوص دانشجویان در این جنبش های انقلابی فعال بودند.
دولت جنب و جوش دانشجویان وشورش های دهقانان را به شدت سرکوب کرد. تنها موفقیت انقلابیون قتل الکساندر دوم در سال 1881 بود.
فعالیت های تروریستی که به ترور الکساندر دوم منجر شد، به خوبی نشان داد که ترورهای فردی اگر به عنوان سمبل و تبلیغات بتواند اثری داشته باشد، راه حل مساله نیست. در این احوال بود که مارکسیم به وسیله آنتیلیجنسیا (روشنتفکران) وارد روسیه شد. پل خانوف که به اتفاق آکسلرود گروه رهایی کار را تاسیس کرده بود، آثار مختلف مارکس را به روسی ترجمه کرد و خود او مارکسیم از طریق انتشار آثار فلسفی در باره ماتریاسیم و برداشت مارکس از تاریخ کمک در دوران سلطنت الکساندر سوم (از 1881 تا 1894) اجتماعات دانشجویی متعدد برای مطالعه مارکسیم به وجود آمد. در این احوال که فعالیت تئوریک با توسعه صنایع و ایجاد یک حرکت کارگری مقارن شده بود. سازمانی به نام اتحاد مبارزه برای رهایی طبقه کارگر در سن پترز بورگ به وجود آمد(پزشکراد 1383.23)
متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.
دانلود فایل
نوع فایل: word
قابل ویرایش 85 صفحه
چکیده:
با فرو پاشی اتحاد جماهیر شوروی دریای خزر که مرز بین خاک دو کشور ایران وشوروی سابق بود بین پنج کشور ساحلی قرار گرفته. وکشورهای استقلال یافته هرکدام خواهان سهم مناسبی از منابع معدنی و آبزیان دریا هستند از آنجائیکه مطابق توافقهای گذشته بین ایران وشوروی سابق (عهد نامه مودت 1921 وقرارداد تجارت وبحرپیمایی 1940) توافقات بین این دوکشور بوده و دریای خزر از نظر حقوقی مشترک میان دوکشور بوده وحالت مشاعی داشته است وقراردادهای گذشته نیز به روشنی نحوه بهره برداری ازبستر وزیر بستر دریا را ومنابع وذخایر معدنی این دریا را مشخص ننموده است وبهره برداری از منابع زمینی آن در خارج از منطقه انحصاری 10 مایلی نیزوضعیت روشنی ندارد لذا به منظور جلوگیری از اقدامات دو جانبه و چند جانبه کشورهای ساحلی برای بهره برداری از این دریا که مشکلات سیاسی وزیست محیطی غیر قابل جبرانی را بوجود خواهد آوردلازم است همه کشورهای ساحلی با توجه به اینکه دریای خزر یک دریای بسته است و وضعیت حقوقی این دریا بایستی توسط کشورهای ساحلی وبا یک توافق همه جانبه مشخص شود با در نظر گرفتن همه جوانب امر اقدام به تدوین رژیم حقوقی این دریا بنمایند.
و چون کشورهای ایران وروسیه ازمهمترین کشورهای منطقه بوده که در گذشته نیز این دریا در ما لکیت این دوکشور بوده می توانند سهم بسزایی در ایجاد توافق کشورها داشته با شند.
بررسی ریشه های همگرایی و واگرایی دو کشور ایران وروسیه در عرصه سیاست خارجی نشان می دهد که روزبه روز دیدگاههای این دو کشور به هم نزدیک شده و باحضور کشورهای غربی وشرکتهای چند ملیتی در منطقه دریای خزر وتهدید بالقوه غربیها برای ایران وروسیه بخاطر جلوگیری از غیر قابل کنترل شدن دریای خزر این دوکشور مجبور هستند تا دراسرع وقت وضعیت حقوقی این دریا را مشخص تا از ملاحضه سایر کشورها و بهره برداریهای خودسرانه که مشکلات متعدد امنیتی و زیست محیطی را بوجود خواهدآورد جلوگیری نماید.
سازمان همکاری کشورهای ساحلی دریای خزر و اجلاسهای متعدد سران کشورهای ساحلی که آخرین اجلاس آن مهرماه سال 1386 در تهران برگزار شد نشان دهنده عزم کشورهای ساحلی علی الخصوص ایران وروسیه برای حل مشکلات فی مابین و تدوین رژیم حقوقی این دریا است.
طرح مسا له:
دریای خزر با وسعت000/370 کیلومتر مربع بزرگترین دریاچه جهان در سرزمین آسیا و اروپا در شمال ایران و در محل تلاقی آسیای مرکزی ، قفقاز و ایران واقع شده است .و مجموع طول ساحل دریای خزر 6380 کیلومتر مربع است که در اختیار پنج کشور ساحلی روسیه ، ترکمنستان ، قزاقستان و جمهوری آذربایجان و ایران قرار دارد . این دریا منطقه مهم تولید نفت و گاز طبیعی جهان محسوب می شود و ذخایر این منطقه بعد از خلیج فارس می تواند منبع بادوامی در طول 40 سال آینده باشد . و همچنین کشتیرانی و ماهیگیری ( علی الخصوص خاویار ) از دیگر منابع اقتصادی این دریاست . بعد از فروپاشی شوروی تعداد کشورهای ساحلی از دو کشور به پنج کشور روسیه ، ایران ، ترکمنستان ، قزاقستان و جمهوری آذربایجان افزایش یافت .
یکی از مهمترین مسائل موجود در بهره برداری از ذخایر نفتی و گاز و ماهیگیری و کشتیرانی دریای خزر تعیین رژیم حقوقی است که مورد رضایت تمامی کشورهای ساحلی باشد . جمهوری اسلامی ایران قراردادهای 1921 و 1940 مابین ایران و شوروی سابق را تا تعیین رژیم حقوقی همه جانبه رامبنای بهره برداری از دریا می دا ند و در مقابل هر گونه بهره برداری بدون توجه به منافع کشورهای دیگر مخالفت نموده و در اجلاس های متعدد سعی در دستیابی به حقوق متعارف خودداشته است اجلاس کشورهای
ساحلی در اردیبهشت ماه 1381 در عشق آباد و مهرماه 1386 در تهران علیرغم دستیابی به یک توافق جامع توانست پاره ای از مسائل فی مابین را مرتفع نماید ولی برای توافق در همه ابعاد راه طولانی در پیش است .
روسیه نیز بنا به اقتضای منافع ملی خود سعی نموده که با توافقات دو جانبه با کشورهای ساحلی ترکمنستان و قزا قستان نیازهای استراتژیک خود مانند بهره برداری از نفت و گاز دریای خزر وکشتیرانی تجاری و نظامی را برطرف نماید.
در این پژوهش که تحت عنوان (( زمینه ها ی توافق در دیدگاههای ایران و روسیه پیرامون رژیم حقوقی دریای خزر )) مطرح شده است سعی شده تا با شناخت چالشهای موجود در روابط ایران و روسیه وعوامل واگرایی همچنین زمینه های همگرائی و اشتراک منافع دو کشور به عنوان مهمترین و تاثیر گذارترین کشورهای ساحلی و تاثیر آن بر تدوین رژیم حقوقی این دریا تاکید شود .
فهرست مطالب:
کلیات تحقیق
1 طرح مسا له
2 فرضیه ها
3 پرسش اصلی پژوهش
4 پرسش های فرعی پژوهش
5 فرضیه اصلی
6 فرضیه های فرعی
7 متغیر مستقل ووابسته
8روش پژوهش
9 هدف پژوهش
10سازماندهی پژوهش
11 سابقه علمی ومنابع اصلی پژوهش
فصل اول: اهمیت دریای خزر و موقعیت جغرافیایی اقتصادی ،ژئوپلتیکی و زیست محیطی
1 موقعیت جغرافیایی
2 آب وهوا
3 اقتصاد
1-3 ماهیگیری
2-3 نفت وگاز
3-3 بازر گانی
4-3 حمل ونقل
4 ژئوپلتیک دریای خزر
5 محیط زیست دریای خزر
فصل دوم: چالشها وزمینه های واگرایی در روابط ایران وروسیه از دوره قاچار تاکنون
بخش اول: بررسی چا لشهای موجود در روابط ایران وروسیهاز ابتدا تا فرو پاشی شوروی
1چالشهای موجود در روابط ایران وروسیهدر دوران تزارها
1-1 تصرف سرزمین هر جا که ممکن باشد
2-1 جلوگیری از نفوذ کشور های مخالف منافع روسیه در سرزمین ایران
3-1 کسب سیطره بر سیاستهای داخلی و خارجی ایران به منظور به حداقل رساندن نفوذ
4-1 کسب حد اکثر منافع اقتصادی وسیاسی در ایران
2 چالشها در مناسبات ایران وروسیه پی از انقلاب اکتبر 197 روسیه تا پیروزی انقلاب اسلامی
1-2نگاه به ایران به عنوان کشوری که از آن طریق می توان انقلاب سوسیالیستی را به سایر کشور ها منتقل نمود
2-2کسب حداکثر منافع سیاسی واقتصادی به عنوان یک ابر قدرت
3-2 دسترسی به آبهای گرم خلیج فارس و اقیانوس هند
4-2 تغییرات در سیاست شوروی نسبت به ایران
5-2 تلاش برای جذب ایران به اردوگاه کمونیست
3چالشهای بین دو کشور در دوره زمانی بین وقوع انقلاب اسلامی ایران و فروپاشی شوروی
1-3 تهدید منافع شوروی توسط ایران با توجه به شعار نه شرقی نه غربی
2-3 توجه به انقلاب ایران به عنوان یک جنبش رهایی بخش
3-3 سطح پایین مبادلات اقتصادی
4-3 کمک تسلیحاتی به عراق در جریان جنگ تحمیلی
بخش دوم:و عوامل واگرایی درروابط ایران وروسیه پی از فوپاشی شوروی
1 نگرش به غرب وکمیت سرمایه داری
2ایفای نقش برتر در معادلات جهانی
3 گسترش فروش تسلیحات روسی به ایران و ضعف تکنولوژی
4 افزایش هزینه های امنیتی به نفع روسیه وبه ضرر ایران
5 سکوت روسیه در مقابل بهره برداری از نفت
دریای خزر توسط کشورهای آذر بایجان و قزاقستان
6 تاثیر انقلاب اسلامی ایران بر کشورهای آسیای میانه
7 تغییر در ژئوپلتیک منطقه پی از فروپاشی شوروی
8 بی اعتمادی نسبت به اهداف روسیه در گسترش
9 استفاده از ایران براب وحدت آسیای مرکزی و قفقاز
10 توافقات پشت پرده روسها
11 نگاه ابزاری به ایران برای گرفتن امتیازات بیشتر از کشورهای غربی
12 محافظ تاریخی ملت ایران
13 ناهمخوانی سیاستهای روسیه در حوزه خزر با منافع ملی جمهوری اسلامی ایران
14 ناهمگونی ایدئولوژیک فرهنگی دو کشور ایران وروسیه
15 اختلاف در منافع دراز مدت ایران وروسیه در خصوص مسیر انتقال انرژی حوزه خزر
16 روابط اقتصادی چالشی برانگیز
17 انعطاف روسیه در مقابل حضور کشورهای غربی
18 مشکلات زیست محیطی دریای خزر بخاطر
حضور کشورهای بیگانه و اقدامات خودسرانه برخی کشورهای ساحلی
1-18 راهکارهی دستیابی به امنیت زیست محیطی در منطقه
فصل سوم: دیدگاههای کشورهای ساحلی در خصوص رژیم حقوقی دریای خزر
بخش اول: رژیم حقوقی دریای خزر
1رژیم حقوقی دریاها ودریاچه ها از دیدگاه حقوق بین الملل
2 وضعیت دریاچه خزر با توجه به کنوانسیون حقوق دریا ها وتعیین رژیم حقوقی آن
1-2 معاهدات مربوط به دریاچه خزر
2-2 علل ناکارآمدی معاهدات سابق
3-2 فروپاشی وجانشینی دولتهای تازه استقلال یافته
بخش دوم:نارسایی رژیم حقوقی گذشته دریای خزر و پیچیدگی وضع رژیم حقوقی جدید
بخش سوم: مواضع کشورهای ساحلی در
خصوص رژیم حقوقی دریای خزر
1 مواضع قزاقستان
2 مواضع آذربایجان
3 مواضع ترکمنستان
4 مواضع روسیه
5 مواضع جمهوری اسلامی ایران
فصل چهارم: زمینه های اشتراک منافع وهمگرایی ایران وروسیه در عرصه سیاست خارجی
بخش اول: سطح سه گانه همکاریهای جمهوری اسلامی ایران وروسیه پی ازفروپاشی
1 همکاریهای دوجانبه
2 همکاریهای منطقه ای ایران وروسیه
1-2همکاری برای حل بحران های منطقه ای
2-2 سازمان همکاریهای دریای خزر
3-2 بهره برداری از منافع انرژی دریای حزر
4-2 همکاری در خصوص انتقال انرژی ازحوزه دریای خزر
5-2 ارتباط کشورهای آسیای مرکزی وقفقاز با اقتصاد جهانی
3همکاریهای ایران وروسیه در سطح بین المللی
بخش دوم: عوامل موثر در همگرایی جمهوری اسلامی ایران وروسیه
1 منافع روسیه در خصوص گسترش همکاریه با ایران
1-1 جلب حمایت ایران برای مقابله با نفوذ قدرتهای بیگانه در منطقه
2-1 نزدیکی به ایران برای نفوذ به خاورمیانه ،خلیج فارس وکشورهای اسلامی
3 -1 گسترش روابط با جمهوری اسلامی ایران به منظور گرفتن امتیاز از غرب
4-1 همکاری با ایران برای جلوگیری از افراط گرایی قومی ونژادی وبی ثباتی در منطقه
5-1 جلب حمایت ایران برای مخالفت با توسعه ناتو به شرق
2 منافع ایران در گسترش همکاریهای خود با روسیه
1-2 نگاه به روسیه به عنوان تامین کننده تسلیحات و تکنولوژی جدید
2-2 همکاری با روسیه برای جلوگیری از سلطه شرکتهای خارجی وفراملیتی بر منلفع انرژی منطقه
3-2 جلب حمایت روسیه در مقابل نفوذ کشورهای مخالف جمهوری اسلامی ایران در منطقه خزر
4-2 همکاری باروسیه به منظور مقابله با فشارهای آمریکا وغرب
فصل پنجم: نتیجه گیری
منابع مآ خذ
منابع و مأخذ:
مقالات
روزنامه ها
سایتهای اینترنتی
کتابها
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:17
فهرست مطالب
چگونه جهان بسوی جنگ و تسلیحات نظامی سوق میگردد؟
تولید تسلیحات در یکصد شرکت بزرگ
جنگ های نابرابر
روسیه و ایالات متحده بزرگترین تأمینکنندگان تسلیحات برای مشتریان خریدهای تسلیحاتی در دوره پنجساله 2002 تا 2006 بودند .فروش اینگونه تسلیحات برخلاف سالهای پس از 1997 میلادی که در مقیاس با دوره جنگ سرد رو به افول گذاشته بود در این پنج سال شاهد رشدی 50 درصدی بود .براساس آخرین گزارش سالانه مؤسسه تحقیقاتی Sipris دو کشور ایالات متحده و روسیه در سالهای اخیر هر یک تأمینکننده حدود 03 درصد خریدهای تسلیحاتی بودهاند درحالیکه صادرات تسلیحات از کشورهای عضو اتحادیه اروپا به کشورهای غیرعضو در این دوره متضمن حدود 30 درصد از تمام معاملات تسلیحاتی جهان بود .صنایع تسلیحاتسازی روسیه بهدلیل بازار محدود داخلی تا حدود زیادی متکی به صادرات است.
همین مسأله موجب شده حتی جدیدترین دستاوردهای این صنایع به خارج صادر شوند تا امکان ادامه حیات واحدهای مختلف دستاندرکار تولید سلاح و بودجه مورد نیاز برای تولید سلاحهای جدید و اکتساب تولیدهای نوین فراهم آید .این محدودیتها موجب شده انعطافپذیری روسها در زمینه صادرات تسلیحات بهشدت کاهش پیدا کند درحالیکه صنایع مشابه در ایالاتمتحده و اتحادیه اروپا اتکای به مراتب کمتری بر صادرات دارند.
در سال 2004 میلادی چین و هند جایگاه خود را بهعنوان بزرگترین خریداران سلاح جهان حفظ کردند.
در بین ده واردکننده بزرگ سلاح نام پنج کشور خاورمیانه به چشم میخورد و درحالیکه رسانهها توجه زیادی به معاملات تسلیحاتی روسیه با ایران و خریدهای تسلیحاتی اسرائیل از ایالاتمتحده و اتحادیهاروپا نشان دادند عربستانسعودی و امارات عربی متحده با وجود خریدهای بزرگی که انجام دادند از نگاه رسانهها دور ماندند. تحویل سیستمهای تهاجمی متعارف دوربرد به این دو کشور و تأثیری که این مسأله میتواند بر نظم و امنیت منطقه داشته باشد به غایت نگرانکننده است .
از آنجا که تولید سیستمهای تسلیحاتی پیچیده و بزرگ روز به روز پرهزینه تر میشود تقریبا همه کشورها برای کسب تسلیحاتی جدید به چند کشور معدود متکی شدهاند یا در آینده ناچار به درپیش گرفتن چنین سیاستی خواهند شد .این شرایط میتواند به شکلگیری نیازها و وابستگیهای دوجانبه یا چندجانبه به سان آنچه در روابط اتحادیه اروپا و ایالات متحده وجود دارد، منجر شود یا میتواند اتکایی یکجانبه بهسان وضعیت اکثر کشورهای در حال توسعه را به دنبال داشته باشد .
در صحبت ایران و همسایگان، روسیه از اهمیت و جایگاه ویژهای برخوردار بوده است.
ایران از عصر صفوی به عنوان یک واحد ملی منسجم ظاهر شده وبه لحاظ مجاورت با نواحی جنوبی روسیه به تعامل با آن کشور پرداخته است. بالطبع در تحلیل روابط خارجی این دو کشور باید به نقش متغیرهای مختلف داخلی، منطقهای و بین المللی توجه وافر داشت. شرایط قوت و ضعف داخلی معادلات و مناسبات منطقهای و نظام ساختار بین الملی همگی بر روابط ایران و روسیه تاثیر کذار بودهاند.
از عصر صفوی تا به امروز نشیب و فرازهای مختلفی برای روابط دوجانبه ایران و روسیه رخ داده و مناسبات آنها را تحت تأثیر قرار داده است. بنابراین در پاسخ به این سوال که چه علل و عواملی در جهتگیریها وسیاست خارجی متقابل ایران و روسیه تأثیر داشتهاند، باید گفت که این نوشته تعامل و پیوند متداخل متغیرهای سطوح ملی، منطقهای وبینالمللی در دورههای مختلف تاریخی را فرض میگیرد که بر الگوهای رفتاری و روابط ایران وروسیه تاثیرگذار بودهاند.
در بیان مطلب حاضر، ابتدا یک درآمد مختصر به مسائل نظری به عنوان اساس تئوریک بحث خواهیم داشت.
دربخش دوم به مرور کلی و مختصر مسائل وحوادث روابط خارجی ایران و روسیه در مقاطع مختلف خواهیم پرداخت.
دورة اول به دوران صفوی تا پایان حکومت زندیه، دورة دوم به عصر قاجاریه، دورة سوم به عصر پهلوی، دورة چهارم به دوران پس از انقلاب اسلامی تا فرو پاشی شوروی و بالاخره دوره ششم به دوران پس از فروپاشی شوروی اختصاص خواهند داشت. درپایان هم یک جمعبندی از مباحث ارائه خواهیم داد.
ملاحظات نظری
ادبیات غرب محور روابط بین الملل، معاهده صلح وستفالیا 1648 را نقطه آغار شکلگیری روابط بینالمللی به حساب میآورد. براساس پیامدهای این نظام جدید، شاهد نوعی برابری ونابرابری میان واحدهای مختلف جامعه بین المللی بودیم. دولتهای ملی روس، پروس، پرتقال، اسپانیا، فرانسه، انگلیس اصلیترین مؤسسین این نظام بودند و از نظر حقوقی و براساس اصل حاکمیت ملی برابر تلقی میشوند. این دولتهای اروپایی مسیحی، برخی از واحدهای اروپایی مثل لهستان راهم سطح خود نمیدانستند و برای تنظیم روابط و منافع خویش، حتی به حمله و تجزیه این کشورها میپرداختند. از طرف دیگر ممالک غیر اروپایی وغیر مسیحی را نیزهمشأن خود تلقی نکرده و خود را مجاز به دست اندازی درآنها می دانستند، تا در فرآیند استعمار وآبادانی، آنها را نیز اجتماعی گروه و به جرگه واحدهای برابر وارد سازند. سیر تحولات و رقابت این دول اروپایی در ممالک آمریکای لاتین، آفریقا وآسیا، انعقاد قراردهای تحت الحمایگی و کاپیتالاسیون هم در همین راستا بوده است[1].
نابرابری عملی میان دولتهای اروپایی آن دوره، برحسب مؤلفه قدرت و به صورت سلسله مراتبی تاهژمونی باعث شده بود تا هریک ازاین دولتها با ظهور خویش دورانی از عرصة رقابت را ساماندهی نماید. پرتقال، اسپانیا، هلند، بریتانیا، فرانسه و آلمان مهمترین واحدهایی بودند که درخارج از اروپا به فعالیت میپرداختند. روابط “ سطح تضاد و تعارض” بین اروپائیان به خارج از اروپا کشیده شد و آنها بین خود و در قبال غیراروپائیان روابط مبتنی بر رقابت ـ همکاری را بنیان نهادند.
براساس مؤلفههای قدرت در هردوره، توزیع تواناییها متفاوت بوده، اما در شرایط و موقعیتهای مختلف همواره سعی میشده است که به نوعی “ نظام موازنه” برقرار گردد. این توازن سیستیمی میتواند مبتنی بر توافقات مکتوب(عهدنامه، کنوانسیون و… ) و یا به صورت عرفی و نانوشته باشد. بنابراین، حالتی از رژیمهای بین المللی بین اعضا شکل میگرفت که آنها قادر به تأثیر گذاری بر یکدیگر بودند، ولی با واحدهای غیرتأثیرگذار روابط دیگری را دنبال می کردند.
با توجه به سطح و میزان قدرت و توانایی دولتها(نا برابری) بر حسب مؤلفههای نظامی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، می توان 5 سطح مختلف را در نظر گرفت : سطح ابر قدرت، سطح قدرتهای بزرگ ، قدرت متوسط، قدرت کوچک و بالاخره واحدهای ذره ای در کل جامعة بینالمللی مرکب از دولتها، تعدا د مختلفی از این 5 دسته دولتها میتوانند در منا طق مختلف جغرافیایی وجود داشته باشند[2].
[1] - آنتونیو کاسسه . حقوق بین الملل در جهانی نا متحد،ترجمه مرتضی کلانتریان ،تهران :نشر ، 13 ، ص
[2] - عبدالعلی قوام. اصول سیاست خارجی و سیاست بین الملل . تهران : سمت ،1380، صص 65-59.