
تنها راه عملی کسی درآمد از اینترنت
تنها راه عملی کسی درآمد از اینترنت
تنها راه عملی کسی درآمد از اینترنت
راهسازان از زمان های قدیم بر لزوم و اهمیت روسازی راهها واقف بودند و بر حسب مورد از انواع روسازیها استفاده می کردند. روسازی راهها در مناطقی که دارای زمینهای سست و آب و هوائی مرطوب بود و برای حمل و نقل کالا و مسافرین از ارابه استفاده می شد بیشتر توسعه یافت. از سروسازیعای قدیمی که هنوز هم آثاری از آنجا بجا مانده میتوان خیابانهای بابل و روسازی راههای رومیان را نام برد. در بابل برای ساختن خیابانها و محافظت آنها در برابر طغیان رودخانه دجله از آجر و ملات قیر معدنی استفاده می کردند. روسازی کف خیابانها و دیوارهای دو طرف آن با آجر و ملات قیر معدنی ساخته می شد و سپس کف خیابان با استفاده از سنگ فرش می گردید. روسازی راههای رومیان از چند لایه تشکیل می شد که از پائین به بالا عبارت بودند از یک لایه 30 سانتی لاشه سنگ و ملات, یک لایه 20 سانتی متری پارع سنگ و قلوه سنگ, یک لایه 25 سانتی متری شن و خرده سنک و ملات و یک لیه 20 سانتی متری شن و ماسه خاکدار. روسازی راههای رومیان که صدها کیلومتر از آن به این روش ساخته شد و قسمتی از آن هنوز هم باقی مانده است, در خندقی که از کندن زمین مسیر راه به عمقی حدود یک متر بدست می آمد ساخته می شد.
در مناطقی نظیر ایران راهها معمولاً بدون روسازی ساخته می شد زیرا آب و هوای این مناطق گرم و خشک بود, آبادی ها از یکدیگر فاصله زیادی داشتند و برای حل و نقل کالا و رفت و آمد مسافرین از چهارپایان استفاده می شد. از روسازی فقط در مواردی که راه از زمینهای سست, نمکزار, آب گیر و یا لجنی عبور میکرد استفاده می شد.
این مقاله به صورت ورد (docx ) می باشد و تعداد صفحات آن 62صفحه آماده پرینت می باشد
چیزی که این مقالات را متمایز کرده است آماده پرینت بودن مقالات می باشد تا خریدار از خرید خود راضی باشد
مقالات را با ورژن office2010 به بالا بازکنید
وسعت کشور ایران نزدیک به 8/164 میلیون هکتار است. از این میزان 90 میلیون هکتار اراضی مرتعی، 4/12 میلیون هکتار اراضی جنگلی، 51 میلیون هکتار مستعد برای زراعت و باغبانی و 4/11 میلیون هکتار سایر اراضی است. در حال حاضر فقط از 35 درصد پتانسیل اراضی کشور استفاده می¬کنیم. جمعیت ایران در سال 83 حدود 68 میلیون نفر است که حدود 8/21 میلیون نفر آنرا جمعیت فعال تشکیل می¬دهد. نزدیک به 16 درصد یعنی 5/3 میلیون نفر از¬ این نیروی کار در حال حاضر بیکار هستند. امکان بالقوه آبهای سطحی و زیر زمینی ایران 155 میلیارد متر مکعب می¬باشد که دو سوم آن (100 میلیارد مترمکعب) مهار شده و مورد بهره برداری قرار گرفته است. 80 درصد از آبهای مهار شده در بخش کشاورزی (با راندمان آبیاری حدود 33 درصد) و 20 درصد آن بصورت آب آشامیدنی و صنعتی مصرف می¬شود. در زمینه شیلات، امکان تولید 800 هزار تن ماهی، میگو و خاویار وجود دارد که بیش از 400هزار تن آن بهره¬برداری می¬شود. اقلیم آب و هوایی ایران بسیار متنوع است به طوری که در تمام طول سال امکان بهره¬برداری و کشاورزی در مناطق مختلف کشور وجود دارد. ایران از نظر معادن نفت و گاز بسیار غنی است. منابع نفتی کشور بیش از 100 میلیارد بشکه نفت قابل استخراج یعنی 9 درصد کل ذخایر جهان برآورد شده است. با استفاده از فن آوریهای جدید استخراج در دراز مدت قابلیت افزایش به 130 میلیارد بشکه را دارد. اگر میزان برداشت نفت در حد فعلی باقی باشد، امکان بهره برداری برای 80 سال وجود دارد. حجم منابع گاز ایران 24 بیلیون متر مکعب یعنی معادل 16 درصد کل ذخایر گاز جهان برآورد شده است. از این نظر کشور ما بعد از روسیه در رده دوم جهان قرار دارد. موقعیت ترانزیتی کشور ایران بدلیل وضعیت جغرافیایی آن سبب ایجاد ارتباطات جاده ای، دریایی ، هوایی و راه آهن بین کشورهای مختلف جهان گردیده که از نظر اقتصادی بسیار اهمیت دارد. معادن غنی طلا، مس ، روی،آهن، اورانیوم و سایر فلزات گرانبها، سیمان، گچ، سنگ مرمر و سایر کانیهای گرانقیمت در اقصی نقاط کشور فراوان وجود دارد، استعدادهای علمی و هوش ایرانیان در بین ملل دنیا کم نظیر است. به طوری که در اکثر المپیادهای علمی جهان، کشور ایران در رتبه¬های بالا قرار دارد.
موارد ذکر شده بخشی از امکانات و تواناییهای کشور ایران را نشان می¬دهد که در کمتر کشور پیشرفته¬ای پیدا می¬شود، با این وجود ایران جزو کشورهای جهان سوم قرار دارد. در آمد سرانه ایران حدود 2 هزار دلار در سال تخمین زده شده در حالیکه این شاخص را برای کشورهای پیشرفته بیش از 30 هزار دلار یعنی 15 برابر کشور ما برآورد کرده¬اند. نرخ بیکاری در ایران بالا است و 5/3 میلیون نفر بیکارند. بر اساس گزارشات رسمی سازمانهای دولتی حدود 30 درصد مردم ایران نزدیک و یا زیر خط فقر قرار دارند. نرخ تورم در کشور ما بطور متوسط در ده سال اخیر بالای 20 درصد قرار داشته در حالیکه این نرخ در کشورهای پیشرفته حدود 5/2 درصد بوده است. امید به زندگی در ایران حدود 15 سال کمتر از کشورهای پیشرفته اروپایی و ژاپن است. چرا با این همه امکانات که از آن برخورداریم و در جهان کم نظیر است، از نظر اقتصادی در وضعیت مطلوبی قرار نداریم؟ برای پاسخ به این پرسش یکسری دلایل تاریخی و سیاسی وجود دارد که فقط به آنها اشاره می¬گردد زیرا موضوع اصلی مورد بررسی ما نیست، و یکسری دلایل مدیریتی و اقتصادی مربوط به شرایط فعلی کشور و نحوه اداره آن وجود دارند که هدف اصلی بنده تشریح آنها است.
از نظر تاریخی و سیاسی، یکی از عوامل مهم و ریشه¬ای این عقب ماندگی مربوط به جریان حاکمیت حکومتهای قاجار و پهلوی در طول 200 سال اخیر و تا قبل از وقوع انقلاب اسلامی است. این حکومتها در طول 200 سال گذشته کاملا وابسته و تحت تاثیر حکومتهای استعمارگر خارجی قرار داشتند. در طول دوره مذکور سلطه بیگانگان بر ایران عملا راه پیشرفت و ترقی را در کشور ما مسدود کرده بود. در این مدت بجز چند صنعت مونتاژ و تکنولوژیهای رده پایین چیزی از استعمارگران خارجی نصیب ایران نگردید. در اواخر دوره پهلوی صرفنظر از درآمدهای نفتی که فقط برای مدت کوتاهی یک رفاه کاذب و نسبی برای بخش کوچکی از مردم ایجاد کرده بود، کشور ایران در رده کشورهای عقب¬مانده علمی و صنعتی جهان بشمار می¬رفت. همین وضعیت اسفناک در کنار اوضاع نابسامان فرهنگی و وابستگی سیاسی حکومت پهلوی به کشورهای خارجی از دلایل مهم انقلاب اسلامی و سرنگونی رژیم شاه توسط مردم ایران بود.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، حکومت مردمی و انقلابی ایران با کمک مردم در تلاش برای جبران عقب ماندگیها و اصلاح خرابیها برآمدند، ولی تا یک دهه (یعنی از سال 1358 تا 1367) کشور ما درگیر آشوبهای متفرقه سازماندهی شده توسط عوامل بیگانه و جنگ 8 ساله عراق (به نمایندگی از ارتجاع و استعمارگران) علیه ایران بود که عملا کشور ما را از پیشرفت و رونق اقتصادی بازداشت. البته یکی از دستاوردهای مهم این دهه، ایجاد اعتماد بنفس در مردم ایران نسبت به توانائیهای خودشان بود. در این دهه این باور بوجود آمد که علیرغم مانع تراشیهای دشمنان می¬توان در زمینه¬های مورد نظر به پیروزی و موفقیت دست یافت. در دوره مذکور متناسب با شرایط و نیازهای کشور، به موفقیتهایی در زمینه¬های نظامی و صنایع مرتبط با آن رسیدیم که زمینه ساز و مسبب توسعه صنایع مختلف و فعالیتهای غنی – تخصصی در دهه بعد که به دوران سازندگی شهرت یافت گردید. در دهه اول انقلاب علیرغم وجود مشکلات ناشی از جنگ و محاصره اقتصادی ایران بوسیله امریکا، در زمینه توسعه روستایی قدمهای خوبی برداشته شد. تولید محصولات مختلف کشاورزی از رشد 40 درصدی برخوردار شد. 45 درصد روستاهای محروم کشور از نعمت آب آشامیدنی برق و راه روستایی برخوردار شدند در حالیکه این رقم قبل از انقلاب حدود 5 درصد بود.
از سال 1368 به بعد که به دوران سازندگی مشهور گردید، برنامه های توسعه اقتصادی کشور با سرعت آغاز شد و در طول یک دهه (78-1368) دو برنامه پنجساله توسعه به اجرا درآمد و در حال حاضر نیز سال آخر برنامه پنجساله سوم اجرا می¬گردد. در طی سه برنامه توسعه (1368-1383) بیش از 300 میلیارد دلار ارز، که از طریق فروش نفت، صادرات غیر نفتی، استقراض خارجی، قراردادهای بیع متقابل و سایر موارد، تامین گردیده، در زمینه¬های مختلف اقتصادی در سراسر کشور سرمایه¬گذاری شده است. در این مدت، سرمایه¬گذاری و توسعه در صنایع خودرو سازی، پتروشیمی، اکتشاف و بهره برداری از چاههای نفت، گاز و معادن مختلف، تولید سیمان، آلومینیوم سازی، واگن سازی، صنایع فولاد، صنایع تبدیلی، صنایع غذایی، صنایع روستایی، صنایع لبنی، صنایع پوشاک، تولید گوشت سفید و قرمز، تولید محصولات مختلف کشاورزی، توسعه بنادر، مخابرات، فرودگاهها، نیروگاههای برق، سدسازی، ساخت سیلو، توسعه صنایع نظامی، هواپیماسازی، توسعه راههای اسفالته و اتوبانها، توسعه راه آهن، برخوردار شدن بیش از 85 درصد روستاهای بالای بیست خانوار از نعمت برق، آب آشامیدنی و راه، افزایش نرخ با سوادی به حدود 80 درصد، افزایش استانداردهای بهداشت کودکان، گسترش کمی و کیفی دانشگاهها صورت گرفت و صدها طرح و پروژه مختلف اقتصادی دیگر نیز به اجرا درآمدند.
علیرغم این پیشرفتها بر اساس آمار رسمی، نزدیک به 30 درصد جمعیت ایران زیر خط فقر قرار دارند، متوسط سرانه درآمد ملی ایران یک پانزدهم کشورهای پیشرفته است، حدود 5/3 میلیون نفر بیکار داریم و نرخ تورم دو رقمی است. بنظر می¬آید اقدامات انجام شده در این 15 سال اخیر دارای نقاط ضعفی است که نتوانسته این نتایج لازم را در جهت حل مشکلات بدست آوریم. بنابراین باید نقاظ ضعف کارهای صورت گرفته را پیدا کرد و درصدد رفع آن برآمد تا حرکت بسوی جلو و جبران عقب ماندگی با سرعت بیشتری صورت گیرد. بنده اعتقاد دارم نقاط ضعف مهمی در طول اجرای برنامه¬های توسعه تا کنون (بخصوص 7 سال اخیر) وجود داشته که رفع آنها می¬تواند سبب افزایش بازده اقدامات دولت شده، مشکل بیکاری را کاهش داده، تورم را یک رقمی نماید و بالاخره سطح رفاه و درآمد سرانه کشور را افزایش دهد. این نقاظ ضعف و راه حلهای آنها بدینقرار است.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 16 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
دانلود مقاله روش راه اندازی موتورهای القائی سه فاز
قسمتی از متن:
در این پست داک کده مقاله 13 صفحه ای راه اندازی موتورهای القائی سه فاز را برای بازدید کنندگان گرامی برای دانلود گذاشته است، این مقاله با فرمت word و به صورت آماده برای استفاده آماده است.
فهرست مطالب در ادامه مطلب
دو روش برای راه اندازی اینگونه موتورها:
1 – وصل مستقیم موتور به شبکه(منبع تغذیه)
2 – استفاده از راه انداز
متوقف کردن موتورها
راه اندازی موتورهای القایی سه فاز
حفاظت موتور در مقابل اتصال کوتاه و اضافه بار
1- حفاظت توسط فیوز
2- رله ی جریان زیاد
3- حفاظت موتور آسنکرون در مقابل قطع ولتاژ
فرار از مدرسه بیشتر در نوجوانان مبتلا به اختلالات روانی، سایکوپات ها، حالات اضطراب و نظایر آن دیده می شود. در این حالت نوجوان ازمدرسه فرار می کند و به منزل نمی رود. پدر و مادر از غیبت فرزند از مدرسه اطلاعی ندارند، یعنی در حقیقت نوجوان از مدرسه و منزل هر دو فرار می کند.
ترس از مدرسه را باید با فرار از مدرسه فرق گذاشت. فرار از مدرسه بیشتر در نوجوانان مبتلا به اختلالات روانی، سایکوپات ها، حالات اضطراب و نظایر آن دیده می شود. در این حالت نوجوان ازمدرسه فرار می کند و به منزل نمی رود. پدر و مادر از غیبت فرزند از مدرسه اطلاعی ندارند، یعنی در حقیقت نوجوان از مدرسه و منزل هر دو فرار می کند.
این کودکان با این عمل مقررات مدرسه را زیرپا می گذارند و از قوانین متداول اجتماعی تحصیلی و خانوادگی پیروی نمی کنند. اکثر این کودکان پس از فرار از مدرسه با افرادی نظیر خودشان به عیاشی، دزدی و رفتارهای سایکوپاتیک می پردازند و یا این که بدون هدف معین در خیابان ها پرسه می زنند. این نوجوانان اغلب کم استعداد و اکثراً در تطابق و سازش خود با محیط های تحصیلی و خانوادگی اشکال دارند.
معمولاً شرایط منزل نیز ناگوار است و در واقع نوجوان نه دل خوش ازخانه دارد ونه علاقه ای به مدرسه، و به راحتی هر دو را ترک و کوچه را انتخاب می کند. نوجوانان گریزان از مدرسه اگر هم استعداد خوبی داشته باشند، از نظر عاطفی سالم نیستند و رفتارشان در منزل و مدرسه طبیعی نیست، اما نوجوانانی که از رفتن به مدرسه امتناع می کنند، اکثراً از خانواده های طبقات بالای اجتماعی هستند و رفتارشان در مدرسه بهتر و آرامتر از سایر شاگردان است.
به نظر تایمرمن (۱۹۶۶) نوجوانی که ترس از مدرسه دارد نزد مادرش می ماند، ولی نوجوان فراری از مدرسه در خیابان های شهر گردش می کند. نیمی از این نوجوانان فراری از مدرسه میان همسالان خویش محبوبیتی ندارند و نیم دیگر آنها مرتکب خلاف و لغزش می شوند.
به نظر تایمرمن عوامل موثر در خانه عبارتند از: طرد شدگی، سخت گیری های افراطی، انضباط متناقض و بی ثبات، کتک زدن، بی نظمی والدین بی علاقه، محیط زیست و همسایگی بد، ناشادی در خانه یا مدرسه، پرجمعیت بودن خانواده، جدایی کودک از مادر در اوایل کودکی یا جدایی از پدر پس از سن ۵ سالگی.
در این موارد معمولاً نوجوان در انجام تکالیف و کار مدرسه ای ضعیف است، لیکن مشکل در بی علاقگی به مدرسه یا معلم نیست. تنبیه صرفاً این گریز را تشدید کرده و به صورت پیچیده تری درمی آورد. در بیشتر اوقات فرار از مدرسه با دروغگویی همراه خواهد بود. این افراد با مهارت به دروغ گفتن می پردازند و طوری وانمود می کنند که از مدرسه غیبت نداشته اند.
به طور خلاصه باید گفت که فرار از مدرسه حالتی است که نوجوان سالم بدون عذر موجه از حضور در مدرسه خودداری کند و غیبت او غیرقانونی یا غیر موجه شناخته شود. در بعضی کشورها که بین سنین ۶ تا ۱۴ سالگی تعلیمات اجباری است، حتی اگر والدین باعث این عمل شده باشند به دادگاه احضار می شوند و مجازات های خاصی درباره آنها به مورد اجرا گذاشته می شود.
لازم به ذکر است که در مورد ترس از مدرسه و فرار از مدرسه تفاوت هایی وجود دارد. نوجوان مبتلا به ترس از مدرسه با مراقبت شدید مادرانه، اختلال در غذا خوردن، دردهای شکمی، حالت تهوع و مشکلات خواب و علایم بالینی (اضطراب) مشخص می گردد، در حالی که نوجوان گریزان ازمدرسه با بی ثباتی در تعلیم خانواده، دروغگویی دائمی، فرار از خانه و دزدی ازخانه معرفی می گردد.
متخصصان و روانکاوان تعلیم و تربیت معتقدند که نوجوانان مبتلا به ترس از مدرسه با ترس های بیمارگونه در ارتباط با حضور در مدرسه، شکایت مداوم جسمانی، ارتباط و همزیستی بیش از حد با مادر و تعارض بین پدرها و مادرها و مدیریت مدرسه توصیف می شوند.
به طور خلاصه نوجوانی که ترس یا هراس از مدرسه دارد ظاهراً با عوامل مربوط به ترس و اضطراب به بهترین وجهی مشخص می شود، در حالی که نوجوان گریزان از مدرسه با رفتار بزهکارانه تعریف می گردد. نکته آخر این که نوجوانان مبتلا به ترس از مدرسه ممکن است از نظر پیشرفت تحصیلی ضعیف نباشد و حال آن که نوجوانان گریزان ازمدرسه معمولاً شاگردانی ضعیف هستند.
● علل فرار ازمدرسه
ترس و دلهره از عدم توانایی انجام تکالیف، مواجه شدن با چهره آموزگار جدید، آشنا شدن با دوستان و همکلاسی های جدید و ... مواردی هستند که همواره ذهن بعضی از نوجوانان را به خود مشغول می کند.
این گونه معضل به مرور زمان و پس از سپری شدن هفته های اول سال تحصیلی، برطرف می شوند و به این ترتیب جای نگرانی از این بابت وجود نخواهد داشت، اما عده ای دیگر از نوجوانان آن قدر از درس و مدرسه متنفر و بیزارند که این گونه نوجوانان هم برای خود و هم برای والدین و مربیانشان مشکل آفرین بوده و شناخت علل و انگیزه های این رفتار بسیار لازم و ضروری است. برای ریشه یابی رفتارهای چنین کودکانی باید علل مختلفی را که باعث پدیدآمدن این دسته از اختلافات رفتاری می شوند، مورد بررسی قرار داد که عبارتند از:
▪ خانواده های از هم گسیخته:
مشاجرات لفظی، نزاع و کشمکش، عدم تفاهم اخلاقی و عقیدتی، طلاق و متارکه، فوت یکی از والدین و... از جمله عواملی هستند که می توانند باعث از هم پاشیدگی نظام خانواده شوند. در این قبیل خانواده ها، هرج و مرج و بی نظمی به وضوح مشاهده می شود. علاوه بر این، باعث پدید آمدن بیماری های روحی و روانی و همچنین ترس، اضطراب و دلهره در اعضای خانواده می گردد.قربانیان اصلی این دسته از خانواده ها، اکثر اوقات نوجوانان بی گناه هستند.
▪ مردود شدن:
به طور معمول ۲ علت دارد:
۱) ضعیف بودن در پایه تحصیلی
۲) افت ناگهانی تحصیلی که باعث می شود کودک به مرور زمان از مدرسه گریزان شود.
▪ بی علاقه بودن به درس و تحصیل:
از جمله مسائلی است که سبب فرار کردن از مدرسه می شود و چون نسبت به آینده تحصیلی خود نا امید است به این نتیجه می رسد که رفتن به مدرسه برایش فایده ندارد. از این دسته از نوجوانان به طور معمول در خانواده های از هم گسیخته و متزلزل بیشتر به چشم می خورد.
▪ ترس از تنبیه بدنی:
باعث می شود نوجوان همیشه اضطراب درونی نسبت به مدرسه داشته باشد و آماده فرار از مدرسه باشد.
▪ بی توجهی والدین:
نسبت به نوجوان و عدم اهمیت آنها به تحصیل و تربیت فرزندشان مقدمات فرار از مدرسه را تشکیل می دهد.
▪ عدم رفاه مالی نوجوان و خانواده:
باعث می شود که نوجوان خود را در برابر بقیه ضعیف تر پنداشته از همکلاسی های خود دوری جسته و باعث شود که از مدرسه فرار کند.
▪ عدم توجه معلم به شاگرد و تبعیض قائل شدن:
باعث می شود دیدگاه های منفی فکری در ذهنش ایجاد شده و مدرسه را دوست نداشته باشد.
▪ عقب ماندگی ذهنی:
به تعدادی از نوجوانان که در یادگیری مطالب درسی و مهارت های شغلی از دانش آموزان دیگر کندتر هستند، عقب مانده خوانده می شوند. این نوع دانش آموزان با توجه به این که چه اندازه در یادگیری مطالب درسی مهارت های شغلی و سازگاری اجتماعی از دوستان خود عقب مانده باشند، به طبقات مختلفی تقسیم می شوند. این دانش آموزان نیاز دارند که موارد درسی متفاوت (از دانش آموزان عادی) جهت حداکثر رشدشان در نظر گرفته شود. نوجوان عقب مانده با این که از لحاظ هوشی عقب مانده است، ولی به اندازه ای استعداد دارد که بتواند امور و نیازهای روزمره خود را بدون نظارت بی مورد دیگران اداره کند.
تحقیقات نشان داده که عقب ماندگی ذهنی و فرار از مدرسه رابطه مستقیم دارند. در مطالعاتی که در مدارس نیویورک توسط خانم «ایروین» انجام گرفته تقریباً ۴۳ درصد فرار دانش آموزان به علت عقب ماندگی ذهنی بوده است.
● پیشنهادات در جهت رفع مشکل فرار از مدرسه
۱) تهیه و تنظیم کارنامه محرمانه برای هر یک از دانش آموزان به منظور آگاه شدن آموزگاران از وضعیت جسمانی و روانی آنها توسط مدیر مدرسه.
۲) آشنا شدن معلمان با خانواده های شاگردان جهت کمک به حل مشکلات آنان و آگاه شدن از شرایط حاکم بر فضای منزل.
۳) برانگیختن انگیزه دانش آموزان برای روی آوردن به درس و مدرسه و مطالعات جانبی دیگر.
۴) پرهیز از به کارگیری هرگونه تنبیه بدنی.
۵) توجیه دانش آموزان به این مسأله که مدرسه خانه دوم شماست (در جلسات عمومی که بین مدیر و معلمان یا دانش آموزان برگزار می شود)
۶) کمک به دانش آموزان محروم و مستضعف: لازم است مربیان و مسئولان مدرسه که از توانایی مالی خوبی برخوردار هستند، این گونه دانش آموزان را تحت حمایت خویش قرار دهند. به خصوص زمانی که کودک علاقمند به تحصیل است و خانواده وی به علت مساعد نبودن وضعیت مالی قادر به تأمین احتیاجات فرزندشان نیستند.
۷) شناسایی به موقع کودکان عقب مانده ذهنی و معرفی سریع آنها به مدارس یا مراکز مخصوص تعلیم و تربیت این دسته از دانش آموزان.
۸) تبدیل مدارس و مراکز آموزشی به اماکن علمی- فرهنگی و ترتیب دادن اردوهای مختلف تفریحی جهت بازدید از زیارتگاه ها، موزه ها، آثار باستانی، تاریخی و سایر مکان های دینی دیگر.
۹) ایجاد رابطه عاطفی و دوستانه به صورت مداوم از سوی کادر مدرسه با چنین دانش آموزانی.
عوامل موثر بر مدرسه گریزی
1- وجود تعارض یا کشمکش درون روانی والدین: یکی از والدین به دلیل وجود رگه های مرضی در شخصیت نشانه های وابستگی کودک را تقویت می کند. طوری که جدایی از والدین برای کودک سخت شده، در نتیجه از مدرسه می گریزد.
2- کشمکش درون روانی کودک: مدرسه هراسی و دیگر اختلا لا تی که برای اولین بار در طی کودکی بروز می کند، می توانند از عوامل تسریع کننده یا زمینه ساز مدرسه گریزی باشند. مثلا بیش فعالی می تواند شکست تحصیلی و گریز از مدرسه را به خاطر پاسخ ندادن به توقعات مدرسه، در پی داشته باشد، بنابراین درمان اختلا لا ت زمینه ای بسیار مهم است.
3- کشمکش درون خانواده: روش های فرزندپروری سه گونه اند: سهل انگاری، مستبدانه و دموکراتیک که هم دیکتاتوری والدین و هم سهل انگاری را می توان زمینه ساز دانست. زیرا در هر دو حالت شکلی از فشار روانی روی کودک است. در شکل مستبدانه نهنگی در آکواریومی اسیر و در شکل سهل انگارانه ماهی قرمز کوچکی در دریا با تمام خطرها رها می شود.
کودک نیاز به حمایت، امنیت و تایید از سوی والدین رادارد و آزادی بدون مرز او را مضطرب می کند زیرا او قادر نیست به تنهایی مسیر را طی کند. کما اینکه روش مستبدانه هم خلا قیت و اعتماد به نفس کودک را تخریب می کند. هر دو شکل تربیت مستبدانه و دموکراتیک بیانگر جهل و بی دانشی والدین است و ناتوانی آنها را نشان می دهد.
4- عادی بودن فشار روانی در مراحل انتقالی: در زندگی یک سری مراحل انتقالی وجود دارد که می توان هم آن را به شکل وسایل عبور (رشد) دید و هم آنها را منشا یک آسیب دانست. مراحلی چون بلوغ، ازدواج و امثال آن.
5- عدم درک نیازهای اساسی در خانه یا مدرسه: می توان گفت مهمترین عامل در مدرسه گریزی است. مدرسه ناکام کننده و خانواده سرکوب کننده از آن جمله است. روابط دیکتاتوری - سهل انگاری در مدرسه و خانه منجر به آسیب هایی در سطح جامعه می شود. آسیب هایی چون دختران فراری، پسران بزهکار و... که نوجوانان آسیب دیدگان این نوع برخوردند.
زیربنای این رابطه چه در مدرسه و چه در خانه روابط غیرانسانی است.
ویرجینا ساتیر، خانواده درمانگر شهیر، می نویسد: من در گذشته فکر می کردم که بمب اتم ما را از بین می برد اما حالا فکر می کنم که اگر چیزی بتواند ما را از بین ببرد چیزی جز روابط غیرانسانی نیست.
خانواده درمانی در مورد خانواده های دشوار یا آشفته لا زم است. زیرا که مدرسه گریزی محصول مشترک خانواده و اجتماع است، محیط آموزش به شکل اخص، جامعه به طور اعم مدنظر است. این مساله آنجا بغرنج تر می شود که پیشینه تحکم گونه نیز دنباله محیط اجتماعی را تشکیل دهد.
منابع :
سایت اطلاع رسانی آفتاب
www.aftab.ir
http://www.mardomsalari.com
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 11 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید