رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره نگهداری و تعمیرات در آموزه های دین اسلام

اختصاصی از رزفایل تحقیق درباره نگهداری و تعمیرات در آموزه های دین اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره نگهداری و تعمیرات در آموزه های دین اسلام


تحقیق درباره نگهداری و تعمیرات در آموزه های دین اسلام

فرمت فایل : word (قابل ویرایش) تعداد صفحات : 85 صفحه

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مقدمه:

در درس نگهداری و تعمیرات اصول اساسی وجود دارند که از بین آنها می توان به موارد زیر به عنوان اساسی­ترین عناوین اشاره کرد:

  • نظم و انضباط
    • بعد از تهیه یک برنامه منظم جهت انجام امور پیشگیرانه همچون روغن کاری ها، انجام تعمیرات دوره ای و ... نیاز است تا این امور پیگیری شوند و هر کدام در زمان مشخص خود انجام گردند.
  • صرفه جویی و جلوگیری از اسراف
    • یکی از نتایج و فواید تنظیمات و نگهداری، پیشگیری از خرابی­ها، جلوگیری از تعویض بی­مورد تجهیزات و قطعات یدکی و ... است.
  • میانه روی در همه امور
    • در انجام امور پیشگیرانه نیز مانند هر امر دیگری اعتدال نیاز است. برای مثال نمی توان برای دستگاهی که احتمال خرابی آن پایین است، هر روز چک و بررسی گذاشت، تا از خرابی آن جلوگیری شود. متمئنا در این صورت زیان های ناشی از مراقبت های بی مورد بیشتر هزینه ساز خواهد بود.
  • آثار منفی و زیانبار اسراف
    • اسراف نیز همچون تعویض بی مورد قطعات یدکی، روغن ها و ... ما را به نقطه بهینه نخواهد رساند.
  • تقسیم کار
    • باید برنامه ریزی گردد، تا وظایف و کارهای پیشبینی شده در فرایندهای نت، به افراد واجد شرایط سپرده شود، تا هم کارها بهتر صورت گیرد، همین این که امکان بررسی و پیگیری کارها باشد.
  • نظم و برنامه ریزی
    • بدون برنامه ریزی اولیه امکان پیاده سازی نت ناب نخواهد بود. کارخانه حتما باید برای انجام امور تعمیرات و نگهداری خود، برنامه های کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت داشته باشد.

 

که به ترتیب به بررسی آنها در قرآن و منابع معتبر روایی می­پردازیم.


 

نظم و انضباط
«نظم» در لغت به معنای آراستن، برپا داشتن، ترتیب دادن کار و...[1] و در اصطلاح نظامی به معنای پیروی کامل از دستورهای نظامی است.[2] انضباط نیز به معنای نظم و انتظام، ترتیب و درستی، عدم هرج و مرج، سامان پذیری و آراستگی است.[3]
نظم در آفرینش
آفرینش براساس نظم استوار است و در دستگاه خلقت، هر پدیده ای جای خاصی دارد و مأموریت و کار ویژه ای به عهده دارد. کرات آسمانی در مدار معیّنی حرکت می کنند، فصول سال و گذشت شب و روز نظم خاصی دارد و خلقت اشیا از اندازه، حدّ و میزان خاصی برخوردار است. خدای تعالی می فرماید:
«
إِنَّا کُلَّ شَیْ‏ءٍ خَلَقْناهُ بِقَدَرٍ»[4]
ما هر چیزی را به اندازه (و روی حساب) آفریدیم.
حکمت خداوندی در هر چیز تجلّی یافته و موجودات عالم نیز روی حساب و نظم دقیق و نیز براساس هدف معیّنی قدم به عرصه هستی نهاده اند.
جهان چون خط وخال و چشم و ابروست که هر چیزی بجای خویش نیکوست
نظم شگفت و محیرالعقولی که در همه مخلوقات، حرکت سیاّره ها و ستارگان، گیاهان، موجودات دریایی و صحرایی، بدن انسان، گردش خون و... وجود دارد، همه و همه معلول تدبیر خداوند حکیم، مدبّرو تواناست.
اهمیت نظم در زندگی
خدای توانا و حکیمی که نظم را در دستگاه پهناور و عظیم خلقت قرار داده است، همین نظم را در زندگی انسانها و روابط اجتماعی آنان می پسندد. از این رو، شایسته است که انسان در زندگی فردی و اجتماعی خویش، نظم و ترتیب و تدبیر در امور را مراعات کند؛ زیرا به گفته روانشاسان:
«
احتیاج به نظم و ترتیب، جزء احتیاجات اساسی روانی محسوب می گردد، رنگ و شکل و خاصی به زندگی می دهد، افراد میل دارند زندگی فردی و جمعی خود را تحت نظم و قاعده مشخصی در آورند.»[5]
نگاهی گذرا به حجم زیاد کتابهای قوانین و مقررات و بودجه های هنگفتی که صرف قانونگذاری و تنظیم آنها می شود و اهمیتی که همه ملل جهان به آنها می دهند ضرورت و لزوم نظم فردی و اجتماعی را در زندگی بشر آشکار می سازد.
اسلام نیز به عنوان دین جهانی و کامل به نظم و برنامه ریزی در زندگی اهمیت فراوان داده و به پیروان خویش سفارش کرده که تمام کارهای خود را طبق قانون و به صورت منظم انجام دهند و از بی برنامگی بپرهیزند. چرا که تمام احکام اسلامی؛ واجبات، مستحبات، محرّمات، مکروهات و... در این راستا و در جهت برنامه دقیق و منظم دادن به مسلمانان قرار داده شده که آنان را تحت نظم خاصّی در آورد.
در دنیای کنونی نیز حرکت قطارها، هواپیماها، ساعات کار ادارات و کارخانجات و... روی نظم خاصی و با دقیقه و ثانیه سنجیده می شود و با ورود کامپیوتر در عرصه زندگی نظم و ترتیب دقیقتر و بهتر صورت می گیرد و می توان گفت امروزه منظّم زندگی کردن جزء ضروریات زندگی بشر شده و مورد پسند عقل و دین است و اگر بخواهیم خود را از دایره نظم که امروزه همه جامعه ها را تا حدّ زیادی فرا گرفته و احاطه کرده، خارج کنیم، با مشکلات زیادی رو به رو می شویم.

نظم در قرآن
بخش عظیمی از دستورات و سفارشات قرآن کریم در راستای تنظیم اندیشه و اعمال انسان است. امیرمؤمنان ـ علیه السلام ـ می فرماید:
«
الا انّ فیه علم ما یأتی و الحدیث عن الماضی و دواء دائکم و نظم ما بینکم»[6]
آگاه باشید که آگاهی از آینده، خبر از گذشته، داروی درد (نادانی و گمراهی) و نظم و ترتیب زندگی روزمرّه شما در قرآن (آمده) است.
بیان قرآن کریم را درباره نظم می توان به دو بخش تقسیم کرد:
الف ـ نظم در تکوین:
قرآن در این بخش، نظم حاکم بر جهان آفرینش را تشریح کرده و به انسانها سفارش می کند که درباره آن بیندیشند. تا به طرّاح زبردست آن(خدای تعالی) پی ببرند و در این راستا، گاه از فرود آمدن باران و رویش گیاهان یاد می کند و گاهی از عظمت آسمان، کوهها و دریاها سخن می گوید. زمانی شگفتیهای آفرینش موجودات و از جمله انسان را تذکر می دهد و در بسیاری از مواقع نیز آمد و شد شب و روز، فراوانی پدیده های هستی و بی شماری نعمتهای الهی را در لا به لای آیات بیان می کند و انسان را به تفکر در نظم شگفت آور آن وا می دارد. به عنوان نمونه می فرماید:
«
إِنَّ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ لآیاتٍ لِأُولِی الْأَلْبابِ»[7]
همانا در آفرینش آسمانها و زمین و آمد و شد و شب و روز، نشانه هایی برای خردمندان است.
ب ـ نظم در تشریع:
همه آیاتی که درباره قوانین و مقررات الهی نازل شده، برقرار کننده نظم و برنامه در زندگی فردی و اجتماعی مسلمانان است. با این بیان، قرآن همواره پیروان خویش را به داشتن یک برنامه صحیح و منظّم دعوت می کند و خواستار آن است که مسلمانان در زندگی به اصول و مقررات الهی پای بند بوده، طبق برنامه ای که خدا برای آنان تنظیم کرده، زندگی کنند و هیچ گاه از حدود الهی گام فراتر ننهند. چرا که:
«
مَنْ یَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَأُولئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ»[8]
آنان که از حدود الهی تجاوز کنند، همانان ستمکارانند.
از این رو، می توان گفت یکی از اهداف مهمّ پیامبران الهی، تنظیم برنامه زندگی انسانها در تمام ابعاد آن بوده و در صدد بودند تا جامعه طبق برنامه تنظیمی از جانب پروردگار به زندگی خویش ادامه دهد و از آن تخطّی نکند.
به عنوان مثال قرآن برای انجام عبادتهای اسلامی وقت و برنامه ای تنظیم کرده، تا همه مسلمانان در آن وقت معین به عبادت بپردازند. چنان که برای روزه گرفتن، ماه مبارک رمضان را معلوم کرده و ابتداء و انتهای روزه هر روز را معلوم کرده است و می فرماید:
«...
کُلُوا وَ اشْرَبُوا حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَکُمُ الْخَیْطُ الْأَبْیَضُ مِنَ الْخَیْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّیامَ إِلَى اللَّیْلِ »[9]
بخورید و بیاشامید تا رشته روشن صبحدم در تاریکی شب آشکار شود و روزه را به شب برسانید.
و در جای دیگر افرادی را که در امور اجتماعی خود، منظم و هماهنگ و با اجازه رهبری عمل می کنند، در زمره مؤمنان قرار داده و آنان را چنین می ستاید:
«
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ إِذا کانُوا مَعَهُ عَلى أَمْرٍ جامِعٍ لَمْ یَذْهَبُوا حَتَّى یَسْتَأْذِنُوهُ»[10]
مؤمنان کسانی هستند که به خدا و پیامبرش ایمان آورده اند و چون با پیامبر در کاری همگانی باشند، تا از او رخصت نطلبیده اند نباید بروند.
در آیه ای دیگر نیز، رزمندگان راهش را که منظم، محکم و استوار وارد پیکار می شوند، مورد محبت خود قرارداده، می فرماید:
«
إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذِینَ یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ صَفًّا کَأَنَّهُمْ بُنْیانٌ مَرْصُوصٌ»[11]
خداوند دوست دارد کسانی را که در راه او در صفی، همانند دیواری که اجزایش را با سرب به هم پیوند داده باشند، می جنگند.


نظم در روایات
نظم و انضباط در روایات اسلامی نیز مورد تأکید قرار گرفته است. به عنوان نمونه، امیرمؤمنان ـ علیه السلام ـ که بارها نتایج زیانبار بی نظمی و تشتّت را در فکر و عمل مسلمانان دیده بود، در بستر شهادت و در آخرین پیامش، فرزندان خود و مسلمانان را به تقوای الهی و نظم در کارها فراخوانده، می فرماید:
«
اوصیکما و جمیع اهلی و ولدی و من بلغه کتابی بتقوی الله و نظم امرکم»[12]
شما را (ای حسن و حسین) و همه خانواده و فرزندانم و هر کس را که نوشته من به او می رسد، به تقوای الهی و نظم در کارهایتان سفارش می کنم.
و در عهدنامه مالک اشتر رعایت نظم را با عباراتی دیگر اینچنین سفارش می کند:
«...
إِیَّاکَ وَ الْعَجَلَهَ بِالْأُمُورِ قَبْلَ أَوَانِهَا أَوِ التَّسَقُّطَ فِیهَا عِنْدَ إِمْکَانِهَا أَوِ اللَّجَاجَهَ فِیهَا إِذَا تَنَکَّرَتْ أَوِ الْوَهْنَ عَنْهَا إِذَا اسْتَوْضَحَتْ فَضَعْ کُلَّ أَمْر مَوْضِعَهُ وَ أَوْقِعْ کُلَّ أَمْر مَوْقِعَهُ
«
از عجله در مورد کارهایی که وقتشان نرسیده، یا سستی در کارهایی که امکان عمل آن فراهم شده، یا لجاجت در اموری که مبهم است، یا سستی در کارها هنگامی که واضح و روشن است، بر حذر باش! و هر امری را در جای خویش و هر کاری را به موقع خود انجام بده.»[13]


موارد نظم
الف ـ نظم در اوقات شبانه روز:
نظم در زندگی یک مسلمان بر محور عبادت خدا ـ که هدف از زندگی است ـ پدید می آید. یک مسلمان هنگام اذان صبح برای نماز بر می خیزد و پس از نماز به تلاوت آیاتی از قرآن می پردازد، سپس اقدام به ورزش مناسب یا مختصری استراحت، پس از صرف صبحانه به کار روزانه می پردازد، نزدیک اذان ظهر دست از کار برداشته برای نماز ظهر و سپس عصر آماده می شود، پس از نماز به صرف غذا و مقداری استراحت پرداخته، دوباره کار را آغاز می کند، نماز مغرب و عشا را به موقع ادا کرده و پس از دیدار با دوستان، بستگان، گفتگو با خانواده، یا هر تفریح و جلسه مشروع دیگر وقتی به خواب می رود که بتواند نماز صبح خود را سر وقت بخواند. این است که معنای سخن حضرت موسی بن جعفر ـ علیه السلام ـ که به پیروانش سفارش می کند:
«
بکوشید که اوقات خود را چهار قسمت کنید: بخشی برای مناجات با خدا، دیگری برای امرار معاش، سوّم برای معاشرت با برادران و معتمدانی که عیوبتان را به شما می گویند و قلباً به شما اخلاص دارند.
چهارم برای لذّتها و کامیابیهای مشروع. با این بخش (چهارم) است که بر سه بخش دیگر نیرو می گیرید.»[1]
ب ـ نظم فکری:
اگر انسان زندگی خود را طبق بینش اسلامی نظم بدهد و بکوشد گفتار، رفتار و حرکاتش منظم و مطابق برنامه دقیق اسلام باشد، نظم فکری پیدا می کند و هیچ گاه دچار تزلزل فکری و عقیدتی نمی شود. حضرت امام خمینی (ره) در این باره می فرماید:
«
اگر در زندگی مان، در رفتار و حرکاتمان نظم بدهیم، فکرمان هم بالطبع نظم می گیرد، وقتی فکر نظم گرفت، یقیناً از آن نظم فکری الهی هم برخوردار خواهد شد.»[2]
ج ـ نظم در مصرف:
نظم در مصرف به معنای داشتن حساب و برنامه دقیق در دخل و خرجها و مصرفهاست که در این امور، اعتدال را رعایت کرده و از زیاده روی و اسراف بپرهیزند. چنان که قرآن کریم بندگان خوب خود را این گونه می ستاید:
«
وَ الَّذِینَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَ لَمْ یَقْتُرُوا وَ کانَ بَیْنَ ذلِکَ قَواماً»[3]
(
بندگان خدای رحمان) کسانی هستند که هرگاه انفاق (هزینه) کنند نه اسراف کنند و نه تقتیر (دست خشکی) و (هزینه زندگی آنان) بین این دو در شرایط متعادل است.
د ـ نظم در امور نظامی:
پایبندی به نظم و انضباط بویژه در امور نظامی از اهمیت بالاتری برخوردار است. یک نیروی نظامی باید در کیفیت پوشیدن لباس نظامی، سر وقت حضور یافتن در محل کار، به غیرکار موظّف نپرداختن مقیّد باشد، برای دفاع از اسلام و میهن اسلامی آمادگی کامل داشته باشد، سلسله مراتب نظامی را رعایت کند. احترام مقامات مافوق خود را نگه دارد، در برخورد با همکاران همردیف و... منظم و منضبط باشد. تفصیل بیشتر این بخش در درس آینده می آید.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره نگهداری و تعمیرات در آموزه های دین اسلام

تحقیق در مورد دین ممتاز

اختصاصی از رزفایل تحقیق در مورد دین ممتاز دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد دین ممتاز


تحقیق در مورد دین ممتاز

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه:14

 فهرست مطالب

دین ممتاز

قدرت خداوند:

یک امتیاز بزرگ اسلام:

اعتراف به حقوق مردم:

منطق نهج البلاغه:

پیوند انسانها:  

 پی نوشتها:

قدرت خداوند:

«واذ اخذنا میثاقکم ورفعنا فوقکم الطور خذوا ما آتیناکم بقوة واسمعوا قالوا سمعنا وعصینا واشربوا فی قلوبهم العجل بکفرهم قل بئسما یامرکم به ایمانکم ان کنتم مومنین»1

ای بنی اسرائیل بیاد آرید زمانی را که از شما عهد گرفتیم وکوه را در بالای سر شما نگهداشتیم وگفتیم آنچه را که بشما داده ایم با قوت ومحکمی بگیرید (تورات را قبول کنید) وبشنوید(اطاعت کنید) گفتند شنیدیم ونافرمانی کردیم وبه جهت کفرشان، محبت گوساله در دلهای آنان جا گرفت ( به عبادت گوساله دل بستند) بگو چه ناپسند است آنچه که ایمانتان شما را به آن امر می کند اگر از ایمان آورندگان باشید.

تفسیر المنار می گوید منظور آیه اینست که خداوند اول از ایشان عهد گرفت وسپس برای اینکه در عهد خودشان ثابت باشند کوه را بربالای سر آنان بلند کرد.

 ولی این تفسیر صحیح نیست زیرا آیه 171 از سوره اعراف که می فرماید: « واذا نتقنا الجبل فوقهم کانه ظلة وظنوا انه واقع بهم خذوا ما آتیناکم بقوة » بیاد آرید زمانی را که کوه را بر بالای سر آنان نگاهداشتیم، گویا که آن سایه بانی است وگمان بردند (یقین کردند) که آن کوه برسر آنان می افتد (دراین هنگام گفتیم ) آنچه را که به شما داده ایم (تورات را ) با قوت ومحکمی اخذ کنید از این آیه معلوم می شود که خداوند در وهله اول کوه را در بالای سر ایشان نگه داشته وتهدید کرده است وچون ایشان دیده اند که کوه می افتد مجبور شده اند که ظاهرا اطاعت کنند .

مرحوم آقای شیخ جواد بلاغی در تفسیر این آیه می گوید منظور از «خذوا ما آتیناکم بقوة» اینست که : بقوة من القلب والبدن ولی این معنی بعید بنظر می رسد زیرا در اینجا موضوع قلب وبدن نیست بلکه مقصود اینست که ای یهودیان ، خداوند که تورات را برای هدایت وراهنمائی شما فرستاده است به آن چنگ زنید وعمل کنید ودستورات آن را متروک نگذارید.

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد دین ممتاز

دانلود مقاله رویکرد جدید بشریت به دین

اختصاصی از رزفایل دانلود مقاله رویکرد جدید بشریت به دین دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله رویکرد جدید بشریت به دین


دانلود مقاله رویکرد جدید بشریت به دین

مقوله «نیاز بشر به دین»، یکی از مهم‌ترین مباحث مورد مطالعه در دوره معاصر است که تحت تأثیر قرائت‌های انسانی از دین مطرح شده است. اینکه بشر چه نیازی به دین دارد و اساساً دین، برطرف‌کننده کدام دسته از نیازهای دینی است، از جمله مباحثی است که در «نیاز بشر به دین» بدانها پرداخته می‌شود. برای پاسخ به این سؤال، از دو رویکرد درون‌دینی و برون‌دینی می‌توان به طرح بحث پرداخت. از آنجا که در جامعه‌شناسی دین و روان‌شناسی‌دین، مباحثی؛ مانند منشأ دین، کارکردهای روانی و اجتماعی دین مطرح شده است که بیان‌کننده نیاز انسان به دین می‌باشد،‌ در مقاله زیر تلاش شده است این مباحث به گونه ای توصیفی - تحلیلی مورد کنکاش قرار گیرد.


واژگان کلیدی:

دین، جامعه‌شناسی، روان‌شناسی، فرد، اجتماع،‌ ثبات اجتماعی، نهاد، باورهای دینی، مناسک دینی،‌ معنا.
شامل 12 صفحه فایل word قابل ویرایش


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله رویکرد جدید بشریت به دین

مقاله رابطه روان‌شناسی و دین

اختصاصی از رزفایل مقاله رابطه روان‌شناسی و دین دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله رابطه روان‌شناسی و دین


مقاله رابطه روان‌شناسی و دین

دانلود مقاله رابطه روان‌شناسی و دین 133 ص با فرمت WORD 

 

 

 

 

مقدمه

تولد روان‌شناسی دین به ابتدای قرن حاضر باز می‌گردد . این گستره در آغاز قرن حاضر توجه بسیاری از محققین روان‌شناسی را به خود جلب کرده ، چنان‌که پیش از آن کانت تجربه یا احکام دینی را با تحلیل حیات اخلاقی تبیین نمود و دین را بر مقتضیات قانون اخلاق بنا نهاد ، و یا دکارت که همه چیز از جمله دین را با زبان ریاضی تبین نمود . اما در آستانه قرن نوزدهم دیگر این بحث‌های ذهن‌شناسی ، توانایی پاسخگویی به سؤالات اساسی طرح شده را نداشت . و از آنجائی‌که علم روان‌شناسی دین را یک مقوله انسانی می‌دانست لذا سعی کرد با تحلیل روانی انسان، ریشه پیدایش دین را مورد مطالعه قرار دهد.

به گفته یونگ :“ پدیده دین نمودگاری بشری است که روان‌شناسی نمی‌تواند و نباید نادیده‌اش بگیرد ”.[1]

یونگ می‌گوید :“ روح یا جان آدمی فطرتاً دارای کارکرد دینی است … اما اگر این واقعیت تجربی وجود نداشت که در روح آدمی ارزش‌های والایی نهفته است به روان‌شناسی کوچکترین علاقه‌ای نمی‌داشتم ، چرا که در آن حال روح و جان آدمی جز نجاری ناچیز و بی‌اهمیت نمی‌بود . حال آنکه از صدها آزمون و تجربه علمی دریافته‌ام که اصلاً چنین نیست و برعکس جان آدمی حاوی همة آن چیزهایی است که در احکام و دُگم‌های دینی آمده است و چه بسا بیش از آن نیز … من به روح کارکرد دینی نسبت نداده‌ام ، بل فقط واقعیاتی را برشمرده‌ام که ثابت می‌کند روح دارای طبیعت دینی است یعنی صاحب کارکرد دینی است ”. [2]

“در واقع کلمة روان‌شناسی خود دلالت بر بعضی روابط با بعضی از ابعاد تجربه انسانی دارد که از دیرباز، آن را ‘دینی’ نامیده اند. وقتی که در طی قرن هیجدهم، این واژه رواج یافت، به عنوان بخشی از سنت فلسفی که با نظریه های ادراک مربوط است، مطرح گردید و با الهیات یا دین ربطی مهجور داشت . رفته رفته که مطالعة ادراکات ، هرچه بیشتر از رهیافت پیشینی (ماقبل تجربی) معرفت شناسی متعالی فاصله گرفت و جای خود را به روان‌شناسی ‘علمی’تر که مبتنی بر روش‌های زیست‌شناسی و فیزیک بود داد ، پیوندهای بین روان‌شناسی و دین باز هم ضعیف‌تر شد . بنابراین راه روان‌شناسی و دین ، راهی هموار و آشنا و روشن ، چنان که امروزه تصور می شود ، نبود .”[3]

“پیدایش روان‌شناسی دین را بعید است که بتوان به کار یک فرد یا گروهی از متفکران نسبت داد ، همچنین این رشته به‌طور طبیعی از هیچ سنت خاصی برنیامده است . از سوی دیگر اصولاً مشکل بتوان از تولد یا زایش و پیدایش دفعی این رشته سخن گفت ، بلکه می توان گفت که روان‌شناسی دین ، برخاسته از فضای فکری و فرهنگی خاصی است که در آن روش علمی و دین پژوهی به نحوی پخته و پیشرفته شدند که چون هر دو در معرض پرسش‌های مختلفی قرار گرفتند ،‌ به یکدیگر نزدیک شدند . به این معنی ، روان‌شناسی دین برای دین‌پژوهی همان قدر انگیزه ای تازه بود که برای علم روان‌شناسی . فقط تأملات گذشته نگرانة یک نسل بعد ، منشأ خدماتی شد و مواجهه این دو رشته را تحقق بخشید و این رشته سرآغازی پیدا کرد ؛ گو اینکه در این باب هم اتفاق نظر حاصل نیست .”[4]

 

اما باید بدانیم که روان‌شناسی نمی‌تواند به همه وجوه و جنبه‌های دین توجه کند (چون اساساً روان‌شناسی چنین شأنی را ندارد) و تنها به جنبه‌های رفتاری آن می‌پردازد .
“ اما اگر کسی گمان برد همة دین یعنی همین تجربه‌های دینی ، نگاهی تحویل گرایانه (Reduction) به دین کرد ، و دین را به چیزی کمتر از آن ارجاع داده است ”.[5]

 


[1]مورنو،آنتونیو. یونگ ، خدایان و انسان مدرن . ص 136

[2] همان مرجع . ص 92

[3] الیاده،میرچا. فرهنگ و دین .ص177

[4] همان مرجع.ص178

[5] ذاکر، صدیقه . نگاهی به نظریة فرانکل در روان‌شناسی دین . قبسات . سال سوم شماره 2 و 3 . ص 85


دانلود با لینک مستقیم


مقاله رابطه روان‌شناسی و دین

تحقیق در مورد رابطه دین و تربیت

اختصاصی از رزفایل تحقیق در مورد رابطه دین و تربیت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد رابطه دین و تربیت


تحقیق در مورد رابطه دین و تربیت

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه:39

 فهرست مطالب

رابطه دین و تربیت

 

فجایع بنام دین

 

معناى دین

 

ارتباط دین و تربیت

 

نیاز به دین

 

نقش تاریخى دین در تربیت انسان ها

 

دلایلى بر علیه تربیت دینى

 

استدلال حامیان تربیت دینى در مدارس

 

تعلیم و تربیت و انتظار بشر از دین

 

اصول و مبانی تربیت دینی

 

1- فراهم آوردن زمینه برای به فعلیت رسیدن توانائیهای بالقوه فرد

 

2- توجه به سیر رشد کودکان و نوجوانان در ابعاد شناختی و عاطفی و تاثیر عوامل « سن » در این رابطه

 

3- موضوع رابطه تربیت دینى و عادت

 

4- توجه به رشد عقلی کودک و نقش تعقل و استدلال در تربیت دینی

 

5- نقش الگو در تربیت دینی

 

اصل چیست؟

 

اصول تربیت اسلامی

 

1- نیت و انگیزه الهى

 

2ـ اصل کرامت

 

 

3ـ اختیار و مسئولیت انسان

 

4- اصل عقل

 

5ـ اصل عدل

 

6ـ اصل کمال جویی

 

7ـ اصل وسع

 

8 ـ تقدم تزکیه

 

5 ـ پویایى و تداومِ تربیت

 

الف ـ تربیت و مدارج کمال

 

 

ب ـ یأس زدایى

 

 

در کشورهاى متعدد فجایع بسیارى تحت عنوان دین بروز کرده است. در طى قرون وسطا، بسیارى از انسانها حت شکنجه و ظلم و ستم از تنگ نظرى در برخورد دینى به ستوه آمده بودند. در این موقعیت بود که بسیارى از مردم در برابر دین حالتى کینه توزانه به خود گرفتند و به تدریج عقیده فریب و استثمار مذهبى در اذهان بسیارى از آنها رخنه کرد. این امر باعث شد که در این دوران (قرون وسطا) کسانى چون روسو و لاک ضمن تاکید بر آزادى انسان بر اساس عقل و منطق با هرگونه کنترل و نظارت دینى بر فرایند تربیت مخالفت کنند. ما در قرون وسطا شاهد رسوا شدن بسیارى از کسانى هستیم که زندگى منحط خود را تحت لواى دین پیش مى بردند. مردم ضمن آگاهى از اعتقادات کورکورانه خود که بر اساس تبلیغات استوار بود شروع به بیزارى جستن از سازمانها و بنیادهاى مذهبى و عملکرد مخدوش آنها نمودند. پیشرفت علوم جدید موجى در حیات انسان ایجاد کرد. مردم با آگاهى از اقتصاد، سیاست، فلسفه و... از زاویه اى دیگر به زندگى نگاه مى کردند.

 

معناى دین

 

 

 

مفهوم دین تا به حال به طرق گوناگونى مورد توجه و تعریف قرار گرفته است به نحوى که فهم معناى حقیقى آن در پرده اى از ابهام فرو رفته است. از نظر برخى، دین به معناى طرفدارى از برخى مناسک است مانند: عبادت، دعا، نماز و غیره. کلمه دین از کلمات لاتینى Legere, re یا Ligare به معناى انجام و یا پس دادن تکلیف مشتق شده است. بدین لحاظ، مفهوم این کلمه عبارت است از آنچه انسان را در پیوند، محبت، همدردى، حقوق و وظایف متقابل نسبت به یکدیگر ملزم و مقید مى کند. بنابر دین مسیحیت، وظایف انسانها در پیوند محبت آمیز و همدردى آنها نسبت به هم خلاصه شده است. از دیدگاه هندى کلمه دین معنایى بسیار گسترده تر و جامع تر دارد. در این فرهنگ لغت انگلیسى دین نمى تواند معادل مناسبى براى کلمه دارما باشد. مفهوم هندویى مذهب عبارت است از اجراى وظایف و تکالیف فردى. از این جهت دارما مى تواند معادل کارتابیا یعنى وظیفه (تکلیف) محسوب شود. از لحاظ فلسفه اسلامى مذهب نوعى روش تربیتى انسان در اصول رفتار و اخلاق است. به رغم اختلاف دیدگاهها راجع به معناى دین، حداقل این امر به طور کامل توسط همه پذیرفته شده است که دین به انسان کمک مى کند تا به سوى اهداف معنوى جهت دستیابى به خوشبختى، سعادت و آرامش گام بردارد. باور دینى بر این امر استوار است که برخى انسانها داراى روح بسیار عالى تر نسبت به دیگر انسانها هستند. خداوند قادر مطلق و حاکم کل است. همه امور از او سرچشمه مى گیرد و به او ختم مى گردد. هر ذره اى از جهان از طرف اوست. حقیقت، زیبایى و سعادت از جانب خداوند نشات گرفته است. پیشرفت و تعالى انسان در گرو تحقق این اصول سه گانه است. دین به او کمک مى کند تا به خدا نزدیک شود. بنابراین، دین مهمترین ابزار براى پى بردن به خدا و نیل به سعادت و آرامش نهایى است. مفهوم کلمه اسلام در این جهت یک مفهوم بى همتا و عالى است. این کلمه از (Salm) به معناى آرامش و رضایت به وجود خداوند مشتق شده است. در این مفهوم شخص باید خود را کاملا در برابر خداوند تسلیم و رها نماید و تاثیر کامل و تمام عیار خداوند را بر خود بپذیرد. اهمیت کلمه دارما نیز مشابه کلمه اسلام است. با محبت و حس همدردى مى توان فرد را به انجام وظایف خود در برابر دیگرى متعهد ساخت و بین افراد مختلف اتحاد برقرار کرد. ماهیت مسیحیت عبارت است از غرق شدن در تعلیمات آسمانى. معناى ودیک دارما عبارت است از: دانش دین. معناى ساناتان دارما عبارت است از: ادیان جاودانه و دین انسانى. مفهوم بادها دارما عبارت است از: دلیل دینى. بررسى فوق در مفهوم دین اشاره به این واقعیت دارد که دین داراى مفهومى بسیار گسترده و وسیع است. مفهوم دین پیچیده در مفاهیمى چند است، مفاهیمى از قبیل حقیقت، زیبایى، سعادت، عشق، همدردى و ارزشهاى والاى زندگى. بدون تردید مى توان گفت دین ارتباط تنگاتنگى با زندگى دارد.

 

ارتباط دین و تربیت

 

 

 

بحث ارتباط دین و تربیت از دیرباز مورد توجه بوده است و پیوسته آن دو همکارى هاى متقابلى داشته اند، اما پس از عصر نوزایى که انسان بیش تر به علم روى آورد به دین و نقش آن کم توجهى شد.نگاه به تربیت از زاویه دین و حاکمیت نوعى آرمان خواهى در مکاتب تربیتى قرون گذشته یگانه شاخصه غیرقابل تردید بوده است، تا جایى که هرگز احساس تقابل میان دین و تربیت نمى شده است. اما پس از غرور حاصل از خیزش انسان به سوى علم و وانهادن جانب دین، این امر با سؤال جدى مواجه شد، تا جایى که پس از رنسانس و حدودا نیمه هاى قرن اخیر بسیارى از مکاتب تربیتى و رویکردهاى موجود، بحث از دخالت دین در تربیت و ارتباط آن دو با یکدیگر را به عنوان یک امر حاشیه اى تلقى کردند. لزوم نگاهى دوباره به آموزه هاى دینى و بازخوانى مجدد آن مطابق با تغییرات جهان امروز از یک طرف و گرایش انسان دردمند و خسته از دستاوردهاى فرهنگى تکنولوژى و مصرف گرایى به سوى معنویات و دلبستگى هاى دینى و آرمانى از طرف دیگر موجبات توجه دوباره به این بحث قدیمى را فراهم آورد. در مورد ارتباط دین و تربیت، دیدگاه هاى گوناگونى ارائه شده است:آنچه امروزه این بحث را بیشتر در مدار توجه فیلسوفان، نظریه پردازان تربیتى و مربیان قرار داده است دیدگاه کاملا متفاوتى است که دامنگیر بحث ارتباط دین و تربیت شده است.

 

 

 

برخى با جدایى کامل دین از تربیت و عدم کارایى و ثمربخشى آن در این حوزه هرگونه تاثیرپذیرى نظام تعلیم و تربیت را از دین امرى کهنه، قدیمى و متعلق به عصر تفوق ماوراءالطبیعه و خرافات بر عقل و علم مى دانند. آنها دین را متعلق به عصر کودکى بشر و مخالف با عقل و علم مى دانند و چنین ادعا مى کنند که امروزه بشر با تمسک به پیشرفتهاى عقل و شناخت دقیقتر خود ظرفیت مناسبترى براى برنامه ریزى و پیشبرد امور مربوط به خویش دارد.اکنون با رفع بسیارى ابهامات از زندگى انسان و ارائه چهره اى منفى از کارکرد بسیارى از آموزه هاى خرافى در طول اعصار گذشته تمسک به سنتهاى کهنه و قبول نقش آنها در ساخت شخصیت انسان به منزله فروگذارى بینش جدید و انحراف انسان از رشد و پیشرفت و دست و پا زدن در ابهامات غیرقابل حل است. شاید بتوان ریشه این طرز تفکر را در جهان معاصر نوعى علم زدگى و تقبل نقش منحصر براى علم و توانایى انسان در شناخت آن دانست، امرى که در مکاتب فلسفى منعکس کننده نوعى الحاد و در مکاتب روان شناسى در قالب رفتارگرایى محض بروز و ظهور پیدا کرده است.

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد رابطه دین و تربیت