رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

کلام خدا وکتاب خدا

اختصاصی از رزفایل کلام خدا وکتاب خدا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

کلام خدا وکتاب خدا

کلام خدا یکى از مسائل اساسى علم کلام، فلسفه، عرفان، تفسیر و علوم‏قرآن است. متکلمین از نظر حدوث و قدم و کلام لفظى و نفسى به آن‏مى‏نگرند، اما عرفا آن را بیان آنچه در دل است، خوانده‏اند; به همین جهت‏کلام را با لفظ برابر ندانسته و فعل خداى تعالى را نیز کلام و قول اومى‏شمارند. مقاله حاضر کلام خدا را از این دیدگاه بررسى کرده و به‏تفاوتهاى اساسى بین کلام و کتاب خدا پرداخته و کلام خدا را صرف‏نظر ازاختلاف حیثیات همان کتاب خدا دانسته است; سپس به بیان مراتب کلام وکتاب پرداخته و پس از بیان درجات تشکیکى آنها مخاطب کلام خدا را درهر کدام از این مراتب بیان کرده است.

کلید واژه‏ها: کلام، کتاب تدوینى، کتاب انفسى، کتاب تکوینى، خلق،امر، احدیت، واحدیت.

1) مقدمه

کلام خداى تعالى از موضوعات مشترک چند علم عقلى و نقلى است. هر کدام ازصاحبان علوم کلام، فلسفه، عرفان، علوم قرآن و تفسیر توجهى جدى به آن داشته و هریک از زاویه دیدخود به آن نگریسته‏اند. بیشترین دل مشغولى متکلمان پاسخ به این دوسؤال بود که آیا کلام خدا حادث است‏یا قدیم؟ و آیا کلام منحصر به لفظى است‏یا آنکه‏شامل نفسى نیز مى‏گردد؟ فرهیختگان علوم قرآنى نیز نظر و جهت‏بحث‏خود را برمحکم و متشابه و راه شناخت و تفسیر هر کدام معطوف داشتند. مقاله‏اى که اینک پیش‏روى دارید، کلام خداى را با دیدگاه عرفانى مورد مطالعه قرار مى‏دهد.

2) معناى کلام

در مشرب عرفانى هر فردى از افراد وجود کلمه‏اى از کلمات خداى تعالى است که‏داراى ظهر و بطن و حد و مطلع و مراتب هفت گانه و بلکه هفتادگانه است. بر همین‏اساس کتاب تدوینى الهى داراى هفت‏باطن است. آن از مرتبه احدیت‏به عالم الفاظ واصوات تنزل یافته تا براى تمام اقشار مردم هدایت‏باشد و هر آیه‏اى نسبت‏به هر گروهى‏باطنى دارد.

صدرالدین قونوى گوید: «کلام به معناى تاثیر متکلم در مخاطب است، به قوه‏اى که‏تابع اراده او باشد و به آن وسیله آنچه در نفس اوست‏به مخاطب ابراز شده و به اورسانده شود، و ایجاد حق‏تعالى اعیان ممکنات را نیز چنین است; زیرا آنها کلمات وحروف خداى تعالى هستند که آنها را به وسیله حرکت‏حبى غیبى از نفس خود اظهارنموده تا به وسیله این کلمات خداوند و اسماء و صفات او شناخته شوند»[1].

قونوى در اینجا کلام را به معناى تاثیر گذاردن در مخاطب دانسته و آنرا طورى تفسیرمى‏کند که با ظاهر آیات شریفه قرآن و کلمه بودن عیسى موافق درآید، و از این رو اعیان‏موجودات را کلمات و حروف الهى معرفى کرده است.

اگر ما به نحوه شکل‏گیرى کلام و هدف از پیدایش آن توجه کنیم، مقصود از کلام رابهتر متوجه مى‏شویم. آیا باید کلام را تنها در محدوده واژه‏ها و الفاظ جستجو کنیم یاآنکه اعیان موجودات خارجى کلمات واقعى بوده و در اصل کلام همانهاست و اگر الفاظرا کلام مى‏نامیم، از نوعى اعتبار بهره جسته‏ایم.

علامه طباطبائى فرموده است: «کلامى که از امور ا عتبارى است، احتیاج و ضرورت‏اجتماعى سبب پیدایش آن شده است; چون در یک جامعه مردم مجبورند که آنچه را دردل دارند، به یکدیگر اظهار کرده و بفهمانند و اگر انسان مى‏توانست‏به تنهایى زندگى‏کند، نیازى به تکلم نیز پیدا نمى‏کرد. پیدایش کلام نیز با مطالعه احوال موجودات روشن‏مى‏شود; مثلا مرغ در ابتدا وقتى مى‏خواهد وجود دانه و خوردن آن را به جوجه خودبفهماند، در برابر جوجه خود یک دانه‏اى را با منقار خود برداشته و به این وسیله دانه‏برداشتن را به او یاد مى‏دهد، و سپس دانه‏اى دیگر را برداشته و نوعى صدا از خود برمى‏آورد، و پس از مدتى تنها همان صدا را ایجاد مى‏کند و نیازى به برداشتن دانه و نشان‏دادن آن احساس نمى‏کند و جوجه نیز مقصود او را مى‏فهمد. انسان نیز اینگونه است;بنابراین مى‏توان گفت: «لفظ‏» یا «کلام‏» وجودى اعتبارى براى معناى خود است، و تکلم‏راهى است‏براى رسیدن به آنچه در دل متکلم است، و چون هدف از کلام بیان چیزى‏است که در دل است و هر فعلى نیز چنین دلالتى دارد، مى‏توان گفت که هر فعلى خودنوعى از کلام است; با این تفاوت که دلالت لفظ اعتبارى است و دلالت فعل حقیقى‏است. پس هر موجودى کلام خداوند است‏»[2].

علامه طباطبائى در این سخن خود چون به هدف کلام توجه کرده است، هرموجودى را کلام تکوینى خداوند دانسته است. اما صدر الدین قونوى باتوجه به معناى‏کلام که همان جرح و اثر گذاردن است، هر موجودى را فعل خدا دانسته است. درمهمترین خطبه توحیدى نهج‏البلاغه نیز فعل خدا کلام خدا خوانده شده است: «و انماکلامه سبحانه فعل منه‏»[3]; (کلام خداوند همان فعل اوست).

با توجه به آنچه گذشت، معلوم شد که اولا، لازم نیست که همیشه کلام «لفظ‏» باشد;بلکه کلام اعم از لفظ و فعل است و هر کدام از این دو مى‏توانند کلام باشند و ثانیا، لازم‏نیست که همیشه کلام بیان کننده آنچه در دل انسان است‏باشد; بلکه هر چه علامت چیزدیگر باشد، چه آن چیز در دل باشد یا غیر دل، کلام خواهد بود. پس هر چه بیان کننده‏جهان هستى باشد، کلام است; چه لفظ باشد یا غیر لفظ، و بیان مقصود فرقى نمى‏کند که‏بواسطه وضع یا بالذات باشد، و مهم در کلام بودن همان علامت چیز دیگر بودن است،و لذا گاهى مى‏گویند: با زبان بى‏زبانى گفتم.

ضمنا اگر آیه شریفه «لا یمسه الا المطهرون‏» (1) [واقعه 79] نفى باشد - نه نهى - چون‏کلام مقدس الهى از ساحت و مطلب خلاف مبرى و دور است و این آیه شریفه دلالت‏دارد که جز انسانهاى پاک هرگز کسى به این کتاب الهى نمى‏رسد و از طرف دیگرمى‏دانیم که انسانهاى ناپاک مى‏توانند قرآن کریم را مس کنند، معلوم مى‏شود که مراد ازاین آیه آن کتابى است که کلمات آن غیر از این الفاظ و کلمات است; یعنى: همان‏موجودات تکوینى است که کلمات خدا بوده و هر کدام دلالتى بر مراد الهى دارند.

3) معناى کتاب

معمولا مردم کاغذى را که بوسیله قلم رنگى چیزى بر آن نوشته شده باشد، «کتاب‏»مى‏نامند; ولى با اندکى دقت روشن مى‏شود که هرگز نوع کاغذ مقوم کتاب بودن نیست وبراى تحقق کتاب هرگز نوع کاغذ مدخلیتى ندارد; همچنانکه با دقت‏بیشتر معلوم‏مى‏شود که در تحقق کتاب، اصل وجود کاغذ نیز لازم نیست و بلکه نوع قلم یا اصل‏وجود قلم و حتى وجود نوشته نیز


دانلود با لینک مستقیم


کلام خدا وکتاب خدا

به نام خدا

اختصاصی از رزفایل به نام خدا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 27

 

به نام خدا

با حمد و سپاس از خداوند مهربان که به من این نعمت را ارزانی داشت تا بتوانم در مراحل مختلف زندگی از موقعیت‌ها و فرصت‌های مفید استفاده ببرم و از مشکلات نهراسم و به رشته مورد علاقه خود یعنی معماری که در راس تمام رشته‌ها و مهارت‌ها قرار دارد وارد شوم و بتوانم با استفاده از اساتید و کتابها در یادگیری آن موفق باشم.

گزارش کاراموزی دفتر فنی مهندسی جاوید سازه معماری

زمان شروع و پایان دوره

پس از اطلاع دانشکده شریعتی از محل کارآموزی اینجانب در تاریخ 7/5/85 شروع به فعالیت نمودم و تا تاریخ 12/6/85 به مدت 30 روز از ساعت 8 صبح لغایت 4 بعد از ظهر در مجموع به مدت 240 ساعت در آن محل به کارآموزی و فرا گرفتن اطلاعات و تجربیات مفید جدید مشغول بودم.

لازم به ذکر است که در ایام تعطیل رسمی و جمعه‌ها با کسب اجازه از مهندس جاوید در محل کارآموزی خود حضور نداشتم. و با گذراندن چند روز اضافه به جبران روزهای که تعطیل رسمی و جمعه بود پرداختم.

لازم به ذکر است اینجانب حتی پس از گذراندن 240 ساعت کارآموزی با کسب اجازه از مهندس جاوید چند روز دیگر در آنجا برای فراگیری بیشتر کار حضور داشتم.

گزارش فعالیت‌های انجام شده

در تاریخی 7/5/85 در اولین روز کارآموزی با مراجعه دفتر فنی مهندس جاوید سازه محلی که در آنجا باید فعالیت‌های دوره کارآموزی خود را به انجام می‌رساندم حضور یافتم. در اولین روز کارآموزی به دلیل آشنا نبودن با افراد و محیط کار مشغول به آشنایی با مسئولان و کارکنان دفتر مهندس شدم.

در تاریخ 8/5/85 در دومین روز کارآموزی پس از مراجعه به دفتر فنی سعی به آموختن روابط بین کارکنان با مراجعین و نوع آمد و شد مهندسین و پیمانکاران پرداختم. در آن روز چند پیمانکار و یک صاحب زمین که برای ساخت آپارتمان زمین یک طبقه خود را در اختیار مهندس جاوید قرار داده بود به صحبت‌های آنها پیرامون ساخت و ساز توجه کردم.

در تاریخ 9/5/85 در سومین روز کار آموزی پس از مراجعه به دفتر فنی به دلیل آشنا نبودم کامل و صحیح با مهندس جاوید و دیگر کارکنان به مانند روزهای قبل بیشتر سعی کردم تا با روابط بین مهندس و کارکنان و مراجعین و صحبت با یکی از همکاران مهندس جاوید به پیرامون درس معماری در دانشکده خود در اصفهان و نوع آموزش درس‌ها و سطح آموزش صحبت کردیم.

در تاریخ 10/5/85 در چهارمین روز کارآموزی خود با حضور دفتر مهندسی پس از گذشتن چند ساعت از روز که من مشغول صحبت با همکار مهندس جاوید در مورد دفتر مهندس که در آن مشغول کارآموزی بودم یکی از پیمانکاران با مراجعه به دفتر فنی مهندس جاوید خواستار تغییر طراحی نقشه‌ای که مهندس جاوید ترسیم کرده بود نمود و دلیل خود را زیبا نمودم طرح از نظر مالک زمین عنوان نمود و من نیز با کسب اجازه از مهندس جاوید با نظرات بر نحوه ارائه طرح جدید و رفع اشکال در آن نقشه توسط مهندس جاوید چند نکته در مورد طرح و بهتر نمودن طرح آموختم.

در تاریخ 11/5/85 در پنجمین روز کارآموزی خود پس از حضور در محل و با کسب اجازه از مهندس جاوید به بررسی چند نقشه معماری که مهندس جاوید ترسیم نموده بود و جواز ساخت داشتند پرداختم و با بررسی نقشه‌ها با هم از جمله متراژ زمین، متنوع بودن طرح‌ها، شمالی و جنوبی بودن زمین‌ها، قرارگیری آنها در


دانلود با لینک مستقیم


به نام خدا

مقاله درمورد انوشه انصاری

اختصاصی از رزفایل مقاله درمورد انوشه انصاری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درمورد انوشه انصاری


مقاله درمورد  انوشه انصاری

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

بنام خدا

انوشه انصاری در سال 1346 خورشیدی، در تهران به دنیا آمد. تا سن 16 سالگی در وطن زیست و سپس به همراه خانواده‌اش به ایالات متحده آمریکا هجرت کرد. سالهای پایانی دبیرستان را در آن کشور گذراند و سپس برای اخذ مدرک کارشناسی در رشته مهندس الکترونیک و علوم کامپیوتر وارد دانشگاه جرج میسون شد. انوشه بعد از پایان موفقیت‌آمیز دوره لیسانس برای کسب مدرک فوق‌لیسانس خود وارد دانشگاه جرج واشنگتن شد و مطالعات خود را در این دانشگاه ادامه داد. پس از اخذ مدرک کارشناسی ارشد در رشته مهندسی الکترونیک، انوشه برای کار به سراغ شرکتهایی چون MCI و COMSAT رفت و پروژه‌های موفقیت‌آمیزی را در آن شرکتها به سرانجام رساند. او چندین مقاله و دو پاتنت برای کار روی "عملگرهای اتوماتیک" و "گره‌های یک شبکه‌ بیسیم" دارد.او در حال حاضر مشغول طی کردن دوره‌ای در دانشگاه سوئین‌بورن می‌باشد تا بتواند دومین مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته ستاره‌شناسی دریافت کند./در سال 1994 میلادی مطابق با 1372 خورشیدی، انوشه به همراه همسرش حمید و برادر همسرش امیر انصاری شرکتی به نام تله‌کام تکنولوژی (TTI) را در تگزاس پایه‌گذاری کردند.این شرکت تأمین‌کننده تجهیزات مورد نیاز شبکه‌های کامپیوتری بود. این شرکت در سال 2000 توسط سونوز نتورک خریداری شد. انوشه انصاری در سال 2000 جایزه نخست کارآفرینی ملی ایالات متحده آمریکا را به دست آورد. در سال 2001 مجله فورچیون انوشه را در لیست تاجران موفق ثبت کرد. بعد از فروش کمپانی TTI انوشه و همسرش شرکت دیگری به نام پرودیرا پایه‌گذاری کردند. انوشه مدیر عامل و رئیس این شرکت است. این شرکت با مشارکت شرکت ماجراجوییهای فضایی و آژانس فضایی فدراسیون روسیه، طرحی را جهت ایجاد ناوگانی از فضاپیماهای تجاری برای اعزام گردشگران به ارتفاعات زیرمداری در دست اجرا دارد. "کاشف ماجراجوی فضا" نام مناسبی برای این کشتی فضایی به نظر می‌رسد که قرار است قادر به حمل 5 مسافر به ارتفاعات زیرمداری باشد تا مسافران خوشبخت بتوانند گردی سیاره زمین و سیاهی فضا را برای دقایقی نظاره‌گر باشند. این فضاپیما قرار است با یک هواپیمای مخصوص تا ارتفاعی بالا برده شود و سپس برای دستیابی به ارتفاعات بیشتر از هواپیما جدا شده و موتورهای قدرتمند خود را روشن نماید. این هواپیما از فرودگاهی که به احتمال زیاد در رأس‌الخیمه واقع در کشور امارات متحده عربی ساخته می‌شود، پرواز خواهد کرد.انوشه از دوران نوجوانی به فضانوردی علاقمند بود و رؤیای سفر به فضا را در سر می‌پروراند. علاقه فراوان او سرانجام زمانی به بار نشست که فعالیتهای اقتصادی انوشه و همسرش ثروت فراوانی برای آنها به بار آورده بود. در سال 2004 میلادی مطابق با 1383 خورشیدی، خانواده انصاری (انوشه و برادر همسرش، امیر انصاری) 10 میلیون دلار جایزه برای نخستین پرواز فضایی غیر‌دولتی اختصاص دادند. این سفر می‌بایستی توسط یک فضاپیمای قابل بازیابی انجام می‌شد که قادر باشد حداقل سه نفر را به ارتفاعی بیش از 100 کیلومتر از سطح متوسط زمین رسانده و مجدداً به زمین بازگرداند. فضاپیما باید طوری طراحی می‌شد که در طی دو هفته بعد از نخستین پرواز موفقیت‌آمیز، قادر به تکرار آن باشد. جایزه انصاری ایکس در نهایت به فضاپیمای کوچک «اسپیس شیپ وان» با طراحی خلاقانه برت روتان تعلق گرفت. اما همچنان رؤیای سفر به فضا ذهن بانوی فعال و ناآرام ایرانی را به خود مشغول کرده بود. فعالیتهای فضایی اخیر به هیچ‌وجه او را آرام نمی‌کرد و اشتیاق دیدن زمین از فضا او را به سویی رهنمون کرد که اکنون تیتر نخست خبرهای فضایی دنیا را به خود اختصاص داده است. انوشه انصاری سرانجام دل به دریا زد و برای سفری هیجان‌انگیز به ایستگاه بین‌المللی فضایی ثبت‌نام کرد. این سفر که با کپسول فضایی سایوز تی‌ام‌آ صورت می‌گیرد حدود 20 میلیون دلار هزینه در بر دارد. ۱۸ اردیبهشت ۱۳۸۵ (۸ مه ۲۰۰۶)، سازمان فضایی روسیه به طور رسمی اعلام کرد که انوشه انصاری بعنوان اولین زن گردشگر فضایی در یکی از پروازهای فضاپیمای سایوز که برای بهار ۱۳۸۶ برنامه‌ریزی شده بود، به مدار زمین سفر خواهد کرد. ۱۸ اردیبهشت ۱۳۸۵ (۸ مه ۲۰۰۶)، سازمان فضایی روسیه به طور رسمی اعلام کرد که انوشه انصاری بعنوان اولین زن گردشگر فضایی در یکی از پروازهای فضاپیمای سایوز که برای بهار ۱۳۸۶ برنامه‌ریزی شده بود، به مدار زمین سفر خواهد کرد. /اما شانس با انوشه بود تا نخستین توریست فضایی زن، زودتر از آنچه انتظارش را داشت به آرزوی خود برسد. ردصلاحیت پزشکی داوطلب ژاپنی، دایسوکه انوموتو، سفر انوشه را حدود 6 ماه به جلو انداخت. انوشه قرار است در ۲۳ شهریور ۱۳۸۵ راهی ایستگاه بین‌المللی فضایی (ISS) شود.دایسوکه انوموتو که 35 سال دارد، ثروت خود را از راه تجارت اینترنتی به دست آورده است. او قبول کرده بود که با پرداخت 20 میلیون دلار و تحمل تمرینات سخت و فشرده برای یک هفته به ایستگاه بین المللی فضایی سفر کنددر صورتی که سفر انوشه طبق برنامه انجام شود، وی اولین فضانورد ایرانی، اولین بانوی گردشگر فضایی و چهارمین توریست فضایی دنیا خواهد شد.انوشه انصاری در شرایطی راهی فضا می‌شود که طی چهل و پنج سال گذشته سفر به فضا تنها در انحصار شوروی سابق (روسیه)، آمریکا و به تازگی چین بوده است. تاکنون بیش از 440 نفر طی نزدیک به 1000 مأموریت فضایی از مرزهای فضا عبور کرده‌اند که نزدیک به 380 نفر آنها از اتباع آمریکا و شوروی سابق و بقیه از شهروندان کشورهایی همچون چکسلواکی، آلمان، ژاپن، بلغارستان، افغانستان، برزیل، انگلیس، کوبا، مجارستان، هند، مغولستان، لهستان، رومانی، اسلواکی، آفریقای جنوبی، اسپانیا، سوئیس، سوریه، بلژیک، اتریش، فرانسه، مکزیک، هلند، عربستان سعودی، رژیم اشغالگر قدس و مکزیک بوده‌اند که توسط فضاپیماهای آمریکایی یا روسی امکان سفر به فضا را یافته‌اند./اولین گردشگر فضایی یک میلیونر آمریکایی به نام دنیس تیتو بود که در سال 2001 نخستین بشری شد که با پول خود به فضا سفر کرد. بعد از او مارک شاتلورتس در سال 2002 و گرگ السون در سال 2005 به ترتیب عنوان دومین و سومین توریست فضایی را از آن خود کردند. اولسن نیز مانند انوموتو به دلایل پزشکی از سفر انجام شده در ژوئن 2004 بازمانده بود ولی سرانجام در سال 2005 به آرزوی خود برای نگریستن به زمین از فضا جامه عمل پوشاند. قبل از اولسن، یک خواننده آمریکایی به نام لانس باس کاندیدای سفر به فضا بود که به دلیل امتناع از انجام تمرینات سخت و فشرده قبل از پرواز از لیست گردشگران فضایی حذف گردید و بدین ترتیب افتخار سفر اولین زن ایرانی به فضا نسیب وی شد


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درمورد انوشه انصاری

تحقیق درباره رودکی

اختصاصی از رزفایل تحقیق درباره رودکی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

به نام خداغزل رودکی وار، نیکو بود غزلهای من رودکی وار نیست اگر چه بپیچم به باریک و هم بدین پرده اندر مرا راه نیست "عنصری"

زندگینامه رودکی، ‌ابوعبدالله جعفر فرزند محمد فرزند حکیم فرزند عبدالرحمان فرزند آدم. از کودکی و چگونگی تحصیل او آگاهی چندانی به دست نیست. در 8 سالگی قرآن آموخت و آن را از بر کرد و از همان هنگام به شاعری پرداخت. َ برخی می گویند در مدرسه های سمرقند درس خوانده است. آنچه آشکار است، وی شاعری دانش آموخته بود و تسلط او بر واژگان فارسی چندان است که هر فرهنگ نامه ای از شعر او گواه می آورد.

رودکی از روزگار جوانی آوازی خوش داشت، در موسیقی و نوازندگی چیره دست و پر آوازه بود. وی نزد ابوالعنک بختیاری موسیقی آموخت و همواره مورد ستایش او بود، آن چنان که استاد در روزگار کهنسالی چنگ خود را به رودکی بخشید. رودکی در همان دوره شعر نیز می سرود. شعر و موسیقی در سده های چهارم و پنجم همچون روزگار پیش از اسلام به هم پیوسته بودند و شعر به همراه موسیقی خوانده می شد. شاعران بزرگ آنانی بودند که موسیقی نیز می دانستند.

از هم عصران رودکی ،منجیک ترمذی (نیمه دوم سده چهارم) و پس از او فرخی (429 ق) استاد موسیقی زمانه خویش بودند. شاعران، معمولاً قصیده هایشان را با ساز و در یکی از پرده های موسیقی می خواندند. هرکس که صدایی خوش نداشت یا موسیقی نمی دانست، از راوی می خواست تا شعرش را در حضور ممدوح بخواند. رودکی، شعرش را با ساز می خواند .

رفته رفته آوازه رودکی به دربار سامانیانرسید و نصربن احمد سامانی (301 ـ 331 ق) او را به دربارفرا خواند. برخی بر این گمانند که او پیش از نصربن احمد به دربار سامانیان رفته بود، در آنجا بزرگترین شاعر دربار سامانی شد. در آن روزگار در محیط ادبی، علمی، اقتصادی و اجتماعی فرارود، آن چنان تحولی شگرف روی داده بود که دانش پژوهان، آن دوره را دوران نوزایی (رسانس) ایرانی می نامند.

بر بستر چنین زمینه مناسب اقتصادی، اجتماعی و برپایه دانش دوستی برخی از پادشاهان سامانی، همچنین با تلاش و خردمندی وزیرانی دانشمند و کاردان چون ابوالفضل بلعمی (330 ق) و ابوعلی محمد جیهانی (333 ق)، بخارا به صورت مرکز بزرگ علمی، ادبی و فرهنگی درآمد.

دربار سامانیان، محیط گرم بحث و برخورد اندیشه شد و شاعران و فرهنگمداران از راههای دور و نزدیک به آنجا روی می آوردند. بهترین آثار علمی، ادبی و تاریخی مانند شاهنامه منصوری، شاهنامه ابوالمؤید بلخی (سده چهارم هجری)، عجایب البلدان، حدود العالم من المشرق الی المغرب در جغرافیا، ترجمه تفسیر طبری که چند تن از دانشمندان فراهم کرده اند، ترجمه تاریخ طبری از ابوعلی بلعمی، آثار ابوریحان بیرونی (440 ق) وابوعلی سینا (428 ق) در روزگار سامانیان پدید آمدند. دانشمندان برجسته ای مانند محمد زکریای رازی (313 ق) ابونصر فارابی (339)، ابوریحان بیرونی، ابوعلی سینا و بسیاری از شاعران بزرگ مانند فردوسی (410/416 ق) در این روزگار یا متأثر از آن برآمده اند.

بزرگترین کتابخانه در آن دوران در بخارا بود که ابوعلی سینا آن را دید و گفت که نظیر آن را هرگز ندیده است. تأثیر این تحول، نه تنها در آن دوره که در دوران پس از آن نیز پیدا است. رودکی فرزند چنین روزگاری است. وی در دربار سامانی نفوذی فراوان یافت و به ثروتی افزون دست یافت. نفوذ شعر و موسیقی او در دربار نصربن احمد چندان بود که داستان بازگشت پادشاه از هرات به بخارا، به خوبی بیانگر آن است. هنگامی که نصربن احمد سامانی به هرات رفته، دیرگاهی در آن دیار مانده بود، هیچ کس را یارای آن نبود تا از پادشاه بخواهد که بخارا بازگردد؛ درباریان از رودکی خواستند تا او این وظیفه دشوار را بپذیرد.رودکی شعر پر آوازه « بوی جوی مولیان آید همی ـ یاد یار مهربان آید همی » را سروده است. درباریان و شاعران، همه او را گرامی می داشتند و بزرگانی چون ابوالفضل بلعمی و ابوطیب مصعبی صاحب دیوان رسالت، شاعر و فیلسوف. شهید بلخی (325 ق) و ابوالحسن مرادی شاعر با او دوستی و نزدیکی داشتند.

گویند که وی از آغاز نابینا بود، اما با بررسی پروفسور گراسیموف (1970 م) بر جمجمه و استخوانهای وی آشکار گردید که در دوران پیری با فلز گداخته ای چشم او را کور کرده اند، برخی استخوانهایش شکسته بود و در بیش از 80 سالگی درگذشت.

رودکی گذشته از نصربن احمد سامانی کسان دیگری مانند امیر جعفر بانویه از امیران سیستان، ابوطیب مصعبی، خاندان بلعمی، عدنانی، مرادی، ابوالحسن کسایی، عماره مروزی و ماکان کاکی را نیز مدح کرده است. از آثار او بر می آید که به مذهب اسماعیلی گرایش داشته است؛ شاید یکی از علتهای کور شدن او در روزگار پیری، همین باشد.

با توجه به مقاله کریمسکی، هیچ بعید به نظر نمی رسد که پس از خلع امیر قرمطی، رودکی را نیز به سبب هواداری از قرمطیان و بی اعتنایی به مذهب رایج زمان کور کرده باشند.

آنچه مسلم است زندگی صاحبقران ملک سخن ابوعبدالله جعفر بن محمد رودکی سمرقندی در هاله ای از رمز و راز پوشیده شده است و با اینکه بیش از هزار و صد سال از مرگ او می گذرد، هنوز معماهای زندگی او حل نشده و پرده ای ابهام بر روی زندگی پدر شعر فارسی سایه گسترده است.

رودکی در پیری با بی اعتنایی دربار روبرو شد و به زادگاهش بازگشت؛ شعرهای دوران پیری او، سرشار از شکوه روزگار، حسرت از گذشته و بیان ناداری است. رودکی از شاعران بزرگ سبک خراسانی است. شعرهای اندکی از او به یادگار مانده، که بیشتر به صورت بیتهایی پراکنده از قطعه های گوناگون است.

سیری در آثار کامل ترین مجموعه عروض فارسی، نخستین بار در شعرهای رودکی پیدا شد و در همین شعرهای باقی مانده، 35 وزن گوناگون دیده می شود. این شعرها دارای گشادگی زبان و توانایی بیان است. زبان او، گاه از سادگی و روانی به زبان گفتار می ماند. جمله های کوتاه، فعلهای ساده، تکرار فعلها و برخی از اجزای جمله مانند زبان محاوره در شعر او پیداست. وجه غالب صور خیال در شعر او، تشبیه است.

تخیل او نیرومند است. پیچیدگی در شعر او راه ندارد و شادی گرایی و روح افزایی، خردگرایی، دانش دوستی، بی اعتبار دانستن جهان، لذت جویی و به خوشبختی اندیشیدن در شعرهای او موج می زند.

وی نماینده کامل شعر دوره سامانی و اسلوب شاعری سده چهارم است. تصویرهایش زنده و طبیعت در شعر او جاندار است. پیدایش و مطرح کردن رباعی را به او نسبت می دهند. رباعی در بنیاد، همان ترانه هایی بود که خنیاگران می خوانده اند و به پهلویات مشهور بوده است؛ رودکی به اقتضای آوازه خوانی به این نوع شعر بیشتر گرایش داشته، شاید نخستین شاعری باشد که بیش از سایر گویندگان روزگارش در ساختن آهنگها از آن سود برده باشد. از بیتها، قطعه ها، قصیده ها و غزلهای اندکی که از رودکی به یادگار مانده، می توان به نیکی دریافتکاودر همه فنون شعر استاد بوده است. معرفی آثار تعداد شعرهای رودکی را از صدهزار تا یک میلیون بیت دانسته اند؛ آنچه اکنون مانده، بیش از 1000 بیت نیست که مجموعه ای از قصیده، مثنوی،قطعه و رباعی را در بر می گیرد. از دیگر آثارش منظومه کلیله و دمنه است که محمد بلعمی آن را از عربی به فارسی برگرداند و رودکی به خواسته امیرنصر و ابوالفضل بلعمی آن را به نظم فارسی در آورده است (به باور فردوسی در شاهنامه، رودکی به هنگام نظم کلیله و دمنه کور بوده است.)

این منظومه مجموعه ای از افسانه ها و حکایتهای هندی از زبان حیوانات فابل است که تنها 129 بیت آن باقی مانده است و در بحر رمل مسدس مقصور سرود شده است؛ مثنویهای دیگری در بحرهای متقارب، خفیف، هزج مسدس و سریع به رودکی نسبت می دهند که بیتهایی پراکنده از آنها به یادگار مانده است. گذشته از آن شعرهایی دیگر از وی در موضوعهای گوناگون مدحی، غنایی، هجو، وعظ، هزل ، رثاء و چکامه، در دست است.

عوفی درباره او می گوید: " که چنان ذکی و تیز فهم بود که در هشت سالگی قرآن تمامت حفظ کرد و قرائت بیاموخت و شعر گرفت و معنای دقیق می گفت، چنانکه خلق بر وی اقبال نمودند و رغبت او زیادت شد و او را آفریدگار تعالی آوازی خوش و صوتی دلکش داده بود. از ابوالعبک بختیار بر بط بیاموخت و در آن ماهر شد و آوازه او به اطراف واکناف عالم برسید و امیر نصر بن احمد سامانی که امیر خراسان بود، او را به قربت حضرت خود مخصوص گردانید و کارش بالا گرفت و ثروت و نعمت او به حد کمال رسید.

 

 زادگاه او قریه بنج از قراء رودک سمرقند است. یعضی او را کور مادر زاد دانسته اند و عقیده برخی بر آن است که در اواخر عمر نابینا شده است. وفات وی به سال 320 هـجری در زادگاهش قریه بنج اتفاق افتاده و در همان جا به خاک سپرده شده است.

رودکی در سرودن انواع شعر مخصوصاً قصیده، مثنوی ، غزل و قطعه مهارت داشته است و از نظر خوشی بیان در تاریخ ادبیات ایران پیش از او شاعری وجود ندارد که بتواند با وی برابری کند.

به واسطه تقرب به امیر نصر بن احمد سامانی (301-331) رودکی به دریافت جوائز و صله فراوانی از پادشاه سامانی و وزیران و رجال در بارش نائل گردید و ثروت و مکنتی زیاد به دست آورده است چنانکه به گفته نظامی عروضی هنگامی مه به همراهی نصر بن احمد از هرات به بخارا می رفته، چهار صد شتر بنه او بوده است.

علاوه بر دارا بودن مقام ظاهری رفعت پایه سخنوری و شاعری رودکی به اندازه ای است که از معاصران او شعرای معروفی چون شهید بلخی و معروفی بلخی او را ستوده اند و از گویندگان بعد از او کسانی چون دقیقی، نظامی عروضی، عنصری، فرخی و ناصرخسرو از او به بزرگی یاد کرده اند.

ویژگی سخن سخنان رودکی در قوت تشبیه و نزدیکی معانی به طبیعت و وصف ،کم نظیر است و لطافت و متانت و انسجام خاصی در ادبیات وی مشاهده می شود که مایه تأثیر کلام او در خواننده و شنونده است. از غالب اشعار او روح طرب و شادی و عدم توجه به آنچه مایه اندوه و سستی باشد مشهود است و این حالت گذشته از اثر محیط زندگی و عصر حیات شاعر نتیجه فراخی عیش و فراغت بال او نیز می باشد. با وجود آنکه تا یک میلیون و سیصد هزار شعر بنا به گفته رشیدی سمرقندی به رودکی نسبت داده اند تعداد اشعاری که از او امروزه در دست است به هزار بیت نمی رسد.

از نظر صنایع ادبی گرانبهاترین قسمت آثار رودکی مدایح او نیست، بلکه مغازلات اوست که کاملاً مطابق احساسات آدمی است، شاعر شادی پسند بسیار جالب توجه و شاعر غزلسرای نشاط انگیز، بسیار ظریف و پر از احساسات است.

گذشته از مدایح و مضمون های شادی پسند و نشاط انگیز در آثار رودکی، اندیشه ها و پندهایی آمیخته به بدبینی مانند گفتار شهید بلخی دیده می شود. شاید این اندیشه ها در نزدیکی پیری و هنگامی که توانگری او بدل به تنگدستی شده نمو کرده باشد، می توان فرض کرد که این حوادث در زندگی رودکی، بسته به سرگذشت نصر دوم بوده است. پس از آنکه امیر قرمطی را خلع کردند مقام افتخاری که رودکی در دربار به آن شاد بود به پایان رسید.

با فرا رسیدن روزهای فقر و تلخ پیری، دیگر چیزی برای رودکی نمانده بود، جز آنکه بیاد روزهای خوش گذشته و جوانی سپری شده بنالد و مویه کند.

نمونه اشعار زمانه پندی آزاد وار داد مرا ----- زمانه را چو نکو بنگری همه پند است به روز ِ نیک ِ کسان گفت تا تو غم نخوری ----- بسا کسا که به روز ِ تو آرزو مند است زمانه گفت مرا خشم خویش دار نگاه ----- کرا زبان نه به بند است پای دربند است

***

اندر بلای سخت

ای آنکه غمگنی و سزاواری ----- وندر نهان سرشک همی‌باری رفت آنکه رفت و آمد آنکه آمد----- بود آنچه بود، خیره چه غم داری؟ هموار کرد خواهی گیتی را؟----- گیتی‌ست، کی پذیرد همواری؟ مستی نکن که او نشنود مستی ----- رازی مکن که نشنود او زاری شو، تا قیـامت آیـد زاری کن! ----- کی رفته را به زاری باز آری؟ آزار بیـش بیـنی زیـن گردون ----- گر تو به هر بهانه بیـازاری گوئی گماشته است بلائی او ----- بر هر که تو بر او دل بگماری ابری پدیدنی و کسوفی نی ----- بگرفت ماه و گشت جهان تاری فرمان کنی و یا نکنی ترسم ----- بر خویشتن ظفر ندهی باری اندر بلای سخت پدیـد آید ----- فضل و بزرگمردی و سالاری

***

 

کلیله و دمنه رودکی مهمترین کار رودکی به نظم در آوردن کلیله و دمنه است، متاسفانه این اثر گرانبها مانند سایر آثار و مثنویهای رودکی گم شده است و از آن جز ابیاتی پراکنده در دست نیست. از ادبیات پراکنده ای که از منظومه کلیله و دمنه و سایر مثنویهای رودکی باقی مانده است می توان فهمیند که صاحبقران ملک سخن لقبی برازنده او بوده است. در شعر او قوه تخیل، قدرت بیان، استحکام و انسجام کلام همه با هم جمع است و بهمین دلیل در دربار سامانیان، قدر و مرتبه ای داشت که شاعران بعد از او همیشه آرزوی روزگار او را داشتند.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره رودکی

تحقیق درباره اوزان نوحه ها 65 ص

اختصاصی از رزفایل تحقیق درباره اوزان نوحه ها 65 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 66

 

به نام خدا

معاونت محترم پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد

با ا حترام اینجانب تقی وحیدیان کامیار عضو هیات علمی دانشگاه گروه زبان و ادبیات فارسی به استحضار می رساند که طی سالیان دراز تحقیق در وزن و قافیه شعر فارسی و نوشتن کتابهایی در این زمینه از جمله :

1. بررسی وزن شعر عامیانه فارسی از انتشارات آگاه

2. بررسی منشا وزن شعر فارسی انتشارات آستان قدس رضوی

3. کتاب وزن و قافیه دبیرستان وزارت آموزش و پرورش

4. کتاب وزن و قافیه دانشگاه انتشارات نشر دانشگاهی

5. فرهنگ اوزان شعر فارسی دانشگاه فردوسی ‌‌(جهت ویراستاری برای چاپ ارسال گردید )

6. مقاله در مجلات مختلف در مورد وزن و قافیه

مدتی پیش بر آن شد که اوزان نوحه ها را بررسی کند . چون نوحه ها گنجینه گرانبهایی از اوزان شعر فارسی بسیار متنوع و ارزنده . لذا آنرا به عنوان طرحی پژوهی در دانشگاه آزاد ارائه داد ، متاسفانه بعلت اینکه کتاب نوحه در دسترس نبود وقفه ای در کا ر رخ داد و سرانجام مشکل حل گردید . اینک این کارپر زحمت با استخراج 95 وزن خاص از کتابهای مختلف نوحه تقدیم می گردد .

تقی وحیدیان کامیار

طرح پژوهشی بررسی اوزان نوحه ها

نوحه به معنی اخص کلمه به اشعاری گفته می شود که در مراسم سوگواری امامان شیعه علیهم السلام با صوت حزین و ناله و زاری خوانده می شود . سرایندگان این اشعار اغلب مردمی ساده و بی سواد هستند که درس شاعری نیاموخته اند و ادعای شاعری هم ندارند و تنها از روی ذوق و سوز دل و عشق و ایمان شعر گفته اند و بهتر است بگوئیم عقده دل گشوده اند .

شاعر نوحه سرای خوش ذوق وقتی ستم هایی را که برخاندان پیامبر گرامی (ص) رفته است در نظر می آورد و برناروائیهایی که جباران و ستمگران دنیاپرست بر این عزیزان ، بویژه بر سرور ازادگان امام حسین (ع)و اهل بیت و یارانش روا داشته اند می اندیشد چنان دلش به درد می آید و جانش آزرده می شود که از خود بی خود می گردد و تاب و تحمل از کف می دهد و بی اختیار عقده دل می گشاید و شعر بر لبش می نشیند و زمزمه کنان در رثای آنان نوحه می سراید . نوحه شعری ساده است و دور از هر تکلف ، و بی آلایش و پاک ، و چه باک اگر ادیبانه نباشد .نوحه از دل برمیخیزد و لاجرم بر دل می نشیند . از طرفی این اشعار امتیازات و ویژگیهایی دارند که شعر رسمی فارسی با همه عظمتش در مواردی دست نیاز به سوی آنها دراز کرده و از آنها بهره برده است .

نوحه ها را از دیدگاه های مختلف مثل مضمون ، زبان ، تصویر سازی ، قالب ، قافیه و وزن می توان بررسی کرد . اما آنچه از همه مهمتر و غنی تر و متنوع تر و زیباتر است اوزان نوحه هاست که ما در این گفتار به بررسی آنها می پردازیم .

سرایندگان نوحه ها گرچه عروض نمی دانند اما از روی ذوق لطیف و سرشار خود تنها اوزان تازه و دلنشین می آفرینند بلکه شیوه های تازه ای نیز در وزن ابداع کرده اند که هرگز به فکر ادیبان و شاعران گذشته هم نرسیده است . این ویژگیهای اوزان نوحه ها را می توان به سه گونه تقسیم کرد :

کوتاهی و بلندی مصرع ها .

تغییر وزن به اقتضای مضمون و آهنگ

اوزان نو

اینک به بررسی اینها می پردازیم :

کوتاهی و بلندی مصرع ها

در شعر فارسی تمام مصرع های یک شعر از نظر طول مساوی هستند فی المثل تمام صد و بیست هزار مصرع شا هنامه فردوسی از نظر تعداد هجاها برابرند .بنابراین اگر یک مصرع آن مثل "به نام خداوند جان آفرین " را در نظر بگیریم تمام مصرع های دیگر همین تعداد هجارا دارند (البته قالب مستزاد و بحر طویل عامیانه وضعی متفاوت و مخصوص به خود دارد و از طرفی کاربرد آنها بسیار کم بوده است ) . البته مساوی آوردن طول مصرع ها کاریست غیر طبیعی ، زیرا طول جمله های زبان با هم برابر نیستند و اینکه شاعران ما مجبور بودند به تبعیت از سنت ، مصرع های هر شعر را مساوی بیاورند کاری نادرست و برخلاف طبیعی و واقعیت زبان است و افتخار بزرگ " نیما یوشیج " در این است که سنت رعایت تساوی طول مصرع ها را شکست و اشعارش را به اقتضای مضمون در مصرع های کوتاه و بلند سرود . نیما احتمالا "ایده" کوتاهی و بلند آوردن مصرع ها را باید از نوحه ها یا اشعار عامیانه و ترانه ها الهام گرفته باشد زیرا در بسیاری از این گونه اشعارعدم تساوی مصرع ها دیده می شود .

مقصود از کوتاهی و بلندی مصرع ها اینست که شاعر نظم میان هجاهای کوتاه و بلند را حفظ می کند اما طول مصرع ها را به اقتضای مضمون با موسیقی و جز اینها کوتاه یا بلند می آورد فی المثل اگر هجای کوتاه را با علامت "u" و هجای بلند را با علام "-" نشان بدهیم (1) ممکن است نظم وزن شعری به صورت - u - - (یعنی به ترتیب یک هجای بلند + یک هجای کوتاه + دو هجای بلند ) باشد . حال اگر شاعر ، سنت گرا است در هر شعرش تعداد هجاهای هر مصرع نیز باید برابر باشد اما شاعر نوپرداز نظم میان هجاها را همه جا رعایت می کند ولی طول مصرع هایش به اقتضای معنی و جز آن متغیر است . یعنی هر یک از مصرع ها از یک یا چند – ن - - تشکیل می شود و حتی ممکنست مصرعی از یک – u - - هم کوتاهتر باشد یعنی یک یا چند هجا از آخر آن حذف شود چنانکه در این شعر می بینیم *

هان کجاست = - u –

پایتخت این کج آئین قرن دیوانه ؟ = - u - - / - u - - /- u - - / -

یا شبان روشنش چون روز = - u - - /- u - - / -

روزهای تنگ و تارش چون شب اندر قعر افسانه

- u - - / - u - - / - u - - / - u - - / - (2)

(اخوان ثالث)

کوتاهی یا بلندی مصرع ها در نوحه ها به صورت های مختلف دیده می شود ولی اغلب به صورت مستزاد یا مستزاد گونه است ، مثل شعر زیر که نظم هجاهای آن به صورت - - ن – است :

ای خفته اندر خاک و خون ، بابا علی اکبر

ای شبه پیغمبر

اندرعزایت نوحه گر نالم برای تو

ای غرقه خون جگر

ای مه لقاء ای غرقه خون ، بهرتو گریانم

آرام جانم ای علی ، با آه و فغان.... (کاروان کربلا) (3)

یا این نوحه :

اصغر ز قربانگه ، خونین بدن آمد

این مرغ خونین پر، اندرچمن آمد

اصغر ز میدان شد روان

مادر بر او سینه زنان

دارد بر او آه و فغان

گرید که واویلا ، گل پیرهن آمد ...(کاروان کربلا)

یانوحه زیر که نظم آن به صورت - - u u است :

حاضر ز پی دادن جان در ره داور

شد حر دلاور

با دیده گریان به برسط پیمبر

شد حر دلاور

گفتا به شه تشنه جگر حر وفادار

با ناله بسیار


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره اوزان نوحه ها 65 ص