![دانلود پاورپوینت عصرهای پیشرفت بشر](../prod-images/768186.jpg)
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل: PowerPoint (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد اسلاید15
لینک دانلود کمی پایینتر میباشد
دانلود پاورپوینت عصرهای پیشرفت بشر
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل: PowerPoint (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد اسلاید15
لینک دانلود کمی پایینتر میباشد
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 38
متن کامل اعلامیه جهانی حقوق بشر
ماده ۱
تمام افراد بشر آزاد به دنیا می آیند و از لحاظ حیثیت و حقوق با هم برابرند . همه دارای عقل و وجدان می باشند و باید نسبت به یکدیگر با روح برادری رفتار کنند .
ماده ۲
هر کس می تواند بدون هیچ گونه تمایز ، خصوصا از حیث نژاد ، رنگ ، جنس ، زبان ، مذهب ، عقیده سیاسی یا هر عقیده دیگر و همچنین ملیت ، وضع اجتماعی ، ثروت ، ولادت یا هر موقعیت دیگر ، از تمام حقوق و کلیه آزادی هایی که در اعلامیه حاضر ذکر شده است ، بهره مند گردد. به علاوه هیچ تبعیضی به عمل نخواهد آمد که مبتنی بر وضع سیاسی ، اداری و قضایی یا بین المللی کشور یا سرزمینی باشد که شخص به آن تعلق دارد . گواه این کشور مستقل ، تحت قیمومیت یا غیر خود مختار بوده یا حاکمیت آن به شکل محدودی شده باشد.
ماده ۳
هر کس حق زندگی ، آزادی و امنیت شخصی دارد .
ماده ۴
احدی را نمی توان در بردگی نگه داشت و داد و ستد بردگان به هر شکلی که باشد ممنوع است.
ماده ۵
احدی را نمی توان تحت شکنجه یا مجازات یا رفتاری قرار داد که ظالمانه و یا بر خلاف انسانیت و شئون بشری یا موهن باشد .
ماده ۶
هر کس حق دارد که شخصیت حقوق او در همه جا به عنوان یک انسان در مقابل قانون شناخته شود .
ماده ۷
همه در برابر قانون ، مساوی هستند و حق دارند بدون تبعیض و بالسویه از حمایت قانون برخوردار شوند.همه حق دارند در مقابل هر تبعیضی که ناقض اعلامیه حاضر باشد و بر علیه هر تحریکی که برای چنین تبعیضی به عمل آید به طور تساوی از حمایت قانون بهره مند شوند.
ماده ۸
در برابر اعمالی که حقوق اساسی فرد را مورد تجاوز قرار بدهد و آن حقوق به وسیله قانون اساسی یا قانون دیگری برای او شناخته شده باشد ، هر کس حق رجوع به محاکم ملی صالحه دارد .
ماده ۹
احدی را نمی توان خود سرانه توقیف ، حبس یا تبعید نمود .
ماده ۱۰
هرکس با مساوات کامل حق دارد که دعوایش به وسیله دادگاه مساوی و بی طرفی ، منصفانه و علنا رسیدگی بشود و چنین دادگاهی درباره حقوق و الزامات او یا هر اتهام جزایی که به او توجه پیدا کرده باشند، اتخاذ تصمیم بنماید.
ماده ۱۱
الف) هر کس به بزه کاری متهم شده باشد بی گناه محسوب خواهد شد تا وقتی که در جریان یک دعوای عمومی که در آن کلیه تضمین های لازم برای دفاع ازاو تامین شده باشد ، تقصیر او قانونا محرز گردد.
ب) هیچ کس برای انجام یا عدم انجام عملی که در موقع ارتکاب ، آن عمل به موجب حقوق ملی یا بین المللی جرم شناخته نمی شده است محکوم نخواهد شد . به همین طریق هیچ مجازاتی شدیدتر از آنچه که در موقع ارتکاب جرم بدان تعلق می گرفت درباره احدی اعمال نخواهد شد.
ماده ۳۰
هیچ یک از مقررات اعلامیه حاضر نباید طوری تفسیر شود که متضمن حقی برای دولتی یا جمعیتی یا فردی باشد که به موجب آن بتواند هر یک از حقوق و آزادی های مندرج در اعلامیه را ازبین ببرد ویا در آن راه ، فعالیتی بنماید.
مقدمه
بهترین ستایش و نیایش از آن خداوندی است که کاخ عالم وجود را بر اساس اتقان و استحکام برافراشت؛ و عالَم مُلک و مَلکوت و خلق و أمر را متین و استوار بیافرید؛ و به هر موجودی از موجودات هر عالم، تا برسد به هر ذرّهای از ذرّات این عالم، آنچه طبق مصلحت و حکمت بود عنایت کرد؛ و آن را در پیمودن راه کمال و حرکت بسوی هدف و موطن اصلی در تکاپو و حرکت آورد.
و از میان همه آفریده شدگان، انسان را به نِعمت خلافت مُنَعَّمْ و به خِلْعت علم مُخَلَّع فرمود؛ مرد و زن را مجهّز به جهازِ مناسبِ طیّ این طریق نمود؛ و هر یک را به قوی و استعداد لازم و آلات و اسباب مورد نیاز آنان ممهّد ساخت. تا هر یک از این دو صنف، تمام استعدادهای خود را به مقام فعلیّت در آورند؛ و به کمال خود نائل آیند. فَتَبَارَکَ اللَهُ أَحْسَنُ الْخَـ'لِقِینَ1[1]
و شایستهترین درود و سلام از آنِ پیامبران و دستگیران راه هدایت بشری است؛ که با کدّ و تَعَب و جدّ و جهد، این قافله عقب مانده، و انسان بسیط و سازج را در تحت تعلیم و تربیت الهیّه خود درآورند؛ خاصّه حضرت پیامبر آخر الزّمان مُحَمَّدِ مُصْطَفَی صلّی الله علیه وآله وسلّم که در این راه، بارش از همه گرانتر، و تعهّدش بیشتر، و سعهاش افزونتر بود؛ برای تنزیل قرآن در این عالم، گویا به گفتار مَا أُوذِی نَبِیٌّ مِثْلَ مَا أُوذِیتُ قَطُّ2 گردید. و از جانب خداوند به وَ مَا أَرْسَلْنَـ'کَ إِلاَّ رَحْمَه لِلْعَـ'لَمِینَ 3، رحمتِ محضه و خیرِ مطلقه تمامی جهانیان قرار گرفت؛ و به خطاب: طَـ'هَ مَا أَنْزَلْنَا عَلَیْکَ الْقُرْءَانَ لِتَشْقَی'4، مخاطب شد.
و عالیترین تحیّت و إکرام بر یگانه تربیت شده دسترنج او، باب مدینه علم و شهر دانش، و برفرازنده پرچم حمد و لِوای توحید؛ برادر و خلیفه، و وصیّ بلافصل و حامل ولایت او: حضرت أمیرالمؤمنین علیّ بن أبیطالب علیهالسّلام باد که برای أداء تبلیغِ تأویل قرآن از پای ننشست تا فرقش در محراب عبادت بشکست.
و بر یازده اولاد أمجادش، خاصّه صاحب مقام ولایت کبری'، امام زمان حُجَّه بْن الْحَسَنِ الْعَسْکَرِی ارواحنا له الفداء، که پیوسته پاسدار دین، و نگهبان شریعت سیّد المرسلین بوده و هستند؛ و از دو سوی مُلک و ملکوت، و تکوین و تشریع، نفوس ناطقه انسانیّه را در صراط مستقیم بسوی کمال خود رهبری میکنند؛ و با بیانات ساطعه و ارشادات کامله خود، که بر اساس میزان حقّ، و حقِّ میزان است، و بر محور عقل استوار، و بر مرکز واقعیّت و حقیقت متّکی است، آنچه را که لازمه هدایت و سلامت انسان، از امراض روحی و جسمی، ظاهری و باطنی بوده، بیان کرده و چون طبیبِ دوّار به علم خود، دچار هیچگونه خطا و اشتباهی نمیگردند.[2]5 فَلِلَهِ دَرُّهُمْ وَ عَلَیْهِ أجْرُهُمْ.
باری چون وظیفه هر فرد مسلمان است که در تشیید مبانی و تحکیم اساس حکومت اسلام ساعی و کوشا باشد؛ و بقدر وُسع در تقویت ارکان دولت اسلام جدّ و جهد نماید؛ و در از بین بردن نقاط ضعف نیز هیچگونه دریغ نکند؛ این حقیر از نیمه شوّال تا بیست و دوّم ذوالقعده یکهزار و سیصد و نود و نه هجریّه قمریّه رسالهای به نامه رساله بدیعه در تفسیر آیه: الرِّجَالُ قَوَّ ' مُونَ عَلَی النِّسَآءَ بِمَا فَضَّلَ اللَهُ بَعْضُهُمْ عَلَی' بَعْضٍ وَ بِمَا أَنْفُقُوا مِن أَمْوَ'لِهِمْ تألیف کردم، که بصورت کتابی استدلالی، در موضوع جهاد و حکومت و قضاوت زنان است و بطور استطرادی در آن بحثی نیز از ولایت فقیه بمیان آمده است.
این نوشته چون بر اساس مطالب فقهیّ اجتهادیّ تحریر شده است، و بر طریق اصطلاحات علمی و بحث تامّ و بررسی کامل، در جهات تفسیری و روایتی و مسائل عقلی و اجماعی و شهرت و سیره و غیرها تدوین یافته، و کاملاً بر سبک و اسلوب کتب استدلالیّه فقهیّه است؛ و طبعاً اینگونه کتب علمیّه از فقهاء اسلام تا کنون به زبان عربی بوده است و بالاخصّ باید در مجامع علمی و حوزههای علمیّه مورد بحث طلاّب ارجمند قرار گیرد؛ و نیز به جهات دیگری، به زبان عربی نوشته شد و به همان صورت با خطّ خود حقیر طبع و منتشر گردید.
بسیاری از رجال علم، از اخوانِ روحانی و أخِلاَّءِ ایمانی اظهار نمودند که: چه خوب بود این کتاب به زبان فارسی نوشته میشد؛ و با حذف اصطلاحات علمی و افزون مقداری دیگر از شواهد تاریخی و اجتماعی در دسترس برادران و خواهران عزیز پارسی زبان قرار میگرفت. و بسیاری دیگر نیز تأکید در سرعت بر ترجمه آن بهمان صورت نمودند؛ و ضرورت انتشار آن را برای عموم متذکّر شدند.
و چون این حقیر نه حال و حوصله ترجمه آن را داشتم، و نه مجال تحریر آنرا ثانیاً به زبان فارسی، و از طرفی نیز نمیخواستم مختصر تغییری در مطالب آن داده شود، لهذا ناشر محترم به صلاحدید خود ترجمه کتاب را به یکی از آقایان واگذار نمود که بنا به خواست ایشان از ذکر نامشان خودداری میشود؛ و پس از مدّتی ترجمه آن را ارائه داد. برای تدقیق و بررسی بیشتری در تطبیق ترجمه با متن؛ و روانتر بودن عباراتی که در بسیاری از جاها بطور تحت اللفظی به پارسی برگردانده شده بود، و کاملاً مفید معنای متن نبود، این ترجمه در چهار نوبت دیگر توسّط چهار نفر از اهل فضل و دانش و امین در نقل، مورد نظر و بازبینی قرار گرفت؛ و تنقیحات و تصحیحاتی به عمل آمد.
و در این اوان، آخرین بازبینی شده آنرا نزد حقیر آوردند، و با کثرت مشاغلو شواغل علمی که از هر سو متراکم بود؛ خداوند منّان توفیق داد که یکبار از ابتداء تا انتهای آنرا مطالعه و پس از مختصر تغییری آن را کامل و آماده برای طبع و مطالعه یافتم. از مترجم محترم و نیز از دیگر دوستان اهل فضل و دانش که در کار ترجمه و تصحیح کتاب متحمّل زحمات شدند و از ذکر نام خود خرسند نیستند کمال تشکّر و امتنان حاصل است. کمال شکر و سپاس سزاوار خداوند است، که چنین توفیقی عنایت فرمود، تا این رساله فرهنگی اسلامی بدین صورت مطلوب در دسترس اهل نظر و مطالعه و دقّت قرار گیرد.
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذی هَدَانَا لِهَذَا وَ مَا کُنَّا لِنَهْتَدِیَ لَولاَ أَنْ هَدَانَا اللَهُ.6[3]
سبب تالیف این رساله
حمد و سپاس خداوندی را سزاست که ما را از جان واحدی آفرید و از جنس وی همسرش را پدید آورد و از این جفت، مردان و زنان بسیاری را در عالم پخش کرد و پراکند7؛ و ما را از ظلمتکده حیوانی بیرون کشیده بسوی انوار الهیّه رهبری فرمود؛ و منازل کمال ما را یکی پس از دیگری به پایان آورده و با ودیعه نهادن صفات الهی و نور احدی ما را به زیور انسانی بیاراست؛ فَتَبَارَکَ اللَهُ أَحْسَنُ الْخَـ'لِقِینَ8
سپس ما را به لباس تکلیف شرافت داد و با تکریم و بزرگداشت برتری و فضیلت بخشید که فرمود: و لقد کرمنا بنی آدم و حملنا هم فی البر و الْبَحْرِ وَ رَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّیِّبَاتِ وَ فَضَّلْنَاهُمْ عَلَی' کَثِیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْصِیل9. و آنچه را در زمین و آسمان است مسخّر ما گردانید10، و خورشید و ماه دوّار و شب و روز را برای ما بکار گرفت11، و همه چیز را در زمین برای ما بیافرید12، و از هر چه خواستیم در اختیار ما نهاد که اگر بخواهیم نعمتهای الهی را شماره کنیم از عهده بر نخواهیم آمد. بار خدایا تو از هر جهت منزّهی در حالیکه انسان کفرورز و ستمپیشه است.13
و درود و سلام بیپایان به روان بهترین کسیکه جوامع الکّلِم14، و فصل الخِطاب15، به او عنایت شد، صاحب شریعت و قوانین محکم الهی و دین استوار. آن کسی که از جانب خداوند نور و کتابی آورد تا مردمی را که در راه رضای او ره سپرند به جایگاه سلامت و سعادت برساند و به اذن او از تاریکیها به روشنائی درآورد و به راه راست و مسیر استوار رهنمون گردد.16 پیامبری که ما را به هر نیکی دعوت کرد و از هر زشتی و منکری باز داشت، پاکها و پاکیزهها را بر ما حلال و آلودگیها را بر ما حرام ساخت، و قید و زنجیرهای اسارت را از دست و گردن ما برداشت[4]17، و با قول حقُّ و کلام راستین خود فرمود: حَلاَلُ مُحَمَّدٍ حَلاَلٌ إِلَی' یَوْمَ الْقِیَامَه وَ حَرَامُ مُحَمَّدٍ حَرَامٌ إِلَی' یَوْمَ الْقِیَامَه.
«حلال محمّد تا روز قیامت حلال است و حرام محمّد تا روز قیامت حرام»؛ و درود بیپایان به روان پاک و معصوم اهل بیت طاهرین وی باد که نگهبانان دین و به دارندگان کتاب و سرپرستان امّت اویند، درود و سلامی که جز تو ای خدای بزرگ کس نتواند آنرا بر شمرد.
خداوندا ما را از آن کسانی قرار ده که به پیامبرت ایمان آورده و او را یاری کردند و به دنبال نوری که با وی فرستاده شد قدم برداشتند، و ما را از رستگاران قرار ده، به حقّ مقام ولایتش و اوصیاء و ذرّیّه طاهرین او که تو شنونده دعائی؛ و لعن و نفرین تو بر کسانی باد که در دین تو تغییر و تبدیل کردند و کلمات تو را تحریف نمودند و امامان تو را به مسخره و بیارجی گرفتند؛ و ما را به رأی و فکر و هواهای خود وامگذار؛ بار خدایا و دعای ما را بپذیر.
باری... چون دیدم که فرهنگ آمیخته به کفر مادّی از شرقی و غربی بر شریعت اسلامی حملهور شده و اختلافاتی را که در حقوق اسلامی میان زن و مرد به حسب اقتضای فطرت و غریزه خاصّ هر یک وجود دارد؛ مورد ایراد قرار دادهاند، و وجود این اختلافات را سبب سلب حقوق طبیعی زنان در جامعه دانسته و موجب بازداشتن آنان از نیل به کمالات انسانی خود و جای گرفتن در کنج خانه و ذلّت و سرافکندگی میشمارند. و در مقابل مشاهده کردم که گروهی در پاسخ این اعتراضات اظهار میدارند که: ممنوعیّتها و محرومیّتهائی که در حقوق زن نسبت به مرد در نظام اسلام وجود دارد امری الهی است و در آن رعایت مصلحت عمومی منظور گردیده است و برای تشکیل و بقای جامعه ایدهآل و مدینه فاضله، وجود یک سلسله محرومیّتها ضروری است. و گروهی دیگر، اصلاً منکر اختلاف (در حقوق) شده، و هر دو جنس (زن و مرد) را در جمیع حقوق فردی و اجتماعی حتّی در مواردی چون جهاد و قضاوت و حکومت مساوی دانستهاند.
این بود که بر آن شدم که در اطراف این مسأله اسلامی به طور خلاصه آنچه را که از کتاب خدا و سنّت پیامبر اکرم و معصومین علیهم السّلام وارد شده، به رشته تحریر درآورم، و آن را با براهین عقلی و فطری مؤیّد سازم و حقیقت مسأله و نقاط ضعف هر دو جواب فوق را روشن سازم. و اینک به یاری و استعانت پروردگار آغاز سخن مینمائیم که هیچ نیرو و قدرتی جز از ناحیه خداوند بزرگ و والا وجود ندارد.
بحث ما به دو مرحله تقسیم میشود:
اوّل: بحث کلّی، که در آن فلسفه حقوق زن و مرد بطور عامّ بیان میشود.
دوّم: بحث اختصاصی فقهی، که به استناد ادلّه شرعی نسبت به موقعیّت زن در زمینه جهاد و قضاء و حکومت انجام میگیرد.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه13
بخشی از فهرست مطالب اعلامیه ی جهانی حقوق بشر این اعلامیه ای کامل برای پشتیبانی از اقوام بشر می باشد که در سازمان ملل به تایید رسیده است ولی این مهم است که به اجرای واقعی در بیاید و شاهد بر قراری و حمایت از این اعلامیه باشیم نقض حقوق بشر در اکثر نقاط دنیا علل خصوص ایران قابل رویت است . این نباید فقط در حد یک شعار باشد بلکه باید ارگانی مسئولیت اجرایی آن را به عهده گرفته و با دول خاطی در این باب بر خورد جدی شود . مواد اجرائی حقوق بشر:
ماده اول : تمام افراد بشر آزاد به دنیا می آیند و از لحاظ حیثیت و حقوق با هم برابرند . همه دارای عقل و وجدان می باشند و باید با یکدیگر با روح برادری رفتار کنند
ماده دوم :
1) هر کس میتواند بدون هیچ تمایز - خصوصاً از حیث رنگ ، جنس ، نژاد ، مذهب ، عقیده سیاسی یا هر عقیده ی دیگر و همچنین ملیت و وضع اجتماعی ، ثروت ، ولادت یا هر موقعیت دیگر ، از تمام حقوق و کلیه ی آزادی هایی که در اعلامیه حاضر ذکر شده است بهره مند گردد .
2) به علاوه هیچ تبعیضی به عمل نخواهد آمد که مبتنی بر وضع سیاسی ، اداری و قضایی یا بین المللی کشور یا سرزمینی که شخص به آن تعلق دارد . خواه این کشور مستقل ، تحت قیومیت یا خود مختار بوده و یا حاکمیت آن به شکلی محدود شده باشد
فرمت فایل : word (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد صفحات 43 صفحه
دیباچه
در طول تاریخ زندگی بشر، چهره های درخشانی ظهور کرده اند که هم چون مشعل فروزان، فراراه زندگی مردمان را روشن و آنان رابه سوی اهداف متعالی رهنمون ساخته اند. استا د شهید مرتضی مطهری، فرزند راستین اسلام ناب محمدی صلی الله علیه والله وسلم است که هم عزت خون شهیدان راه حق را پشتوانه شخصیت کم نظیر خود دارد و هم کرامت اندیشه و قلم علمای ربانی را. بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران، حضرت امام خمینی رحمه الله، او را حاصل عمر خود می دانست و رهبر فرزانه انقلاب، حضرت آیت الله خامنه ای (مدظله العالی) نیز فرمود: ‹‹ آثار استاد مطهری مبنای فکری نظام جمهوری اسلامی است و به حق، شاگرد شایسته امام امت و از افراد نادر وکم نظیر زمان ما و عصاره ای از اندیشه های اسلامی می باشند››.
شهید مطهری، نور تابنده ای بود که انوار یکتا پرستی را بر جان مخاطبان خود تاباند و زنگار انحراف و التقاط را از دل ها زدود. او تجسم معارف اسلامی، علوم و فنون عقلی و نقلی، اصلاحگر بزرگ جامعه اسلامی و مظهر کامل یک اندیشمند برجسته کشور ایران و جهان اسلام بود.
به حق او یکی از بزرگترین معماران بنای فکری نظام اسلامی به شمار می آید. بی ترید کتاب ها و گفتارهایی که این نظریه پرداز اسلامی به آن ها پرداخته برای جامعه اسلامی، حیاتی و چاره ساز است.
در این راستا، پژوهشگر ارجمند جناب آقای محمد رضا صادقی کوشیده است حقوق بشر و حدود آزادی را از دیدگاه شهید مطهری بررسی کند. امید است این تلاش خالصانه در برابر طبع بلند برنامه ریزان و برنامه سازان پذیرفته آید و کوششی باشد برای تعیین معضل ها و پرسش های فرهنگی جامعه اسلامی.
پیش گفتار
آیا انسان در تصمیم گیری های خود آزاد است یا این که چارچوب رفتار انسان از پیش تعیین شده و آزادی، پنداری موهوم است؟ اگر انسان آزاد است، آیا این آزادی می تواند نامحدود باشد؟ آیا حدومرز آزادی را فقط سازوکار نظام تکوین و زندگی جمعی تعیین می کند یا این که برخی گرایش های درونی آدمی نیز که از اصالت برخوردارند، می توانند حدو مرزی برای آزادی بسازند؟ آزادی، وسیله است یا هدف؟ مبنای حق آزادی و دیگر حقوق انسان چیست؟ رابطه دین و آزادی چگونه است؟و.....
پاسخ به این پرسش ها، بیش از هر چیز به این مطلب بستگی دارد که در پاسخ به‹‹این که انسان کیست؟ از کجا آمده و به کجا می رود؟›› چه گفته باشیم. به معنایی دقیق تر، تا پاسخ درستی برای مساله ‹‹وجود›› به ویژه ‹‹وجود انسان›› پیدا نکنیم، پاسخ ما به پرسش های مربوط به ‹‹آزادی››، پشتوانه قابل اعتمادی نخواهد داشت.
پاسخ مکتب های ماده انگار به مساله ‹‹وجود›› و پرسش از ‹‹کیستی آدمی››، مبنای فلسفی لیبرالیسم به شمار می رود. بر اساس این نظریه ها، همه هستی به وجود اشیای مادی محدود می شود و عرصه ای فراتر از طبیعت، وجود ندارد. این تبیین شامل وجود انسان می شود و هر انسانی، موجودی تک بعدی است که همه جنبه های او حتی آگاهی او، جنبه هایی از جهان طبیعت به شمار می روند. محدوده هستی هر انسانی محدود به طول عمر اوست و بدین ترتیب، مبدﺃ و معاد به آن معنا که در ادیان توحیدی مطرح است، نفی می شود.
درمقابل، بر اساس دیدگاه توحیدی، جهان هستی دارای دو جنبه طبیعی و فرا طبیعی است. این دوگانگی دروجود و تمایلات انسان نیز دیده می شود و در واقع، حیات مادی انسان، بخشی ناچیز، ولی سازنده از هستی او به شمار می رود.
تعداد صفحات : 46 صفحه -
قالب بندی : word
مقدمه :
بیل گیتس ، رییس شرکت مایکروسافت در یکی از کتاب هایش می نویسد : نقش رایانه در زندگی بشر شگفت انگیز است . ولی مهم این است که رایانه درزمره ارزش های انسانی تعریف شود . به عنوان پدر یا فرزند. در سال 1999 وقتی سران کشورهای صنعتی در مجمع گروه 8 ، در اجلاس اوکیناوا برای بررسی بخشودگی بدهی برخی از کشورهای جهان سوم گرد هم آمدند و کاهش شکاف دیجیتالی به این کشورها ICT توسعه برای به جای بخشودگی ، مبلغی را اختصاص دادند . برخی از کشورها در واکنش به این اقدام ، رایانه ها را به آتش کشیدند و شعار بشریت به نان نیاز دارد نه رایانه را سر دادند .
این گونه مسایل ، ذهن برنامه ریزان کشورهای مختلف - چه توسعه یافته و چه در حال توسعه - را به خود مشغول کرده است که به کدام یک از این شکاف ها باید اولویت داد و آیا اساسا ابزاری است که باید از ان ICT می تواند چالش فقر را از سر راه بردارد ؟ و یا اینکه استفاده ابزاری کرد . بدیهی است که با یک ابزار نمی توان مشکلات جهان را حل کرد.
رایانه دقت و سرعت و توانایی ذخیره سازی اطلاعات خیلی زیاد ودسترسی سریع به انها با پیشرفت و دگرگونی علم و تکنولوژی کامپیوتر و کاربرد ان را میسر می کند. تحولی عظیم در زمینه های متفاوت مانند : پزشکی,هنری,تحصیلی,ارتباطات,جغرافیا و... به وجود اورده است.
اساسا واژه ی ارتباطات ، بسیار قدیمی تر از مخابرات است . ارتباطات که معادل واژه انگلیسی Communication است ، در دوره های مختلف زندگی بشری کاربرد و مفهوم خاص خود را داشته است . به عبارتی ، پیش از انقلاب صنعتی ، به مفهوم مراودت و معاشرت بود و در دوران انقلاب صنعتی ، که جاده ها و سیستم های ترابری و راه های زمینی ، دریایی و هوایی و به قولی «شوارع» اهمیت بیشتری یافتند ، این اصلاح به این مجاری تعمیم یافت . باورود فناوری هایی چون تلفن و تلویزیون و تاثیر شگرف آن ها بر
زندگی بشری و قبل از آن تلگراف ، پیشوند تله به این واژه یعنی Communication متصل شدکه معادل مخابرات در فارسی به آن تعلق گرفت . تاهمین اواخر نیز واژه هایی چون
Telecommuter ، Telemedicine ، Teledensity نیز رواج داشت ولی با آمدن
اینترنت ، یعنی با مقبولیت و استفاده ی گسترده ی آن و پیدایش واژه هایی چون دهکده ی جهانی ( Global village ) و جهان سازی (Globalization ) و نزدیک شدن افراد و هم چنین برداشته شدن فواصل دور و ایجاد همجواری مجازی ، واژه Tele ، به تدریج از ابتدایCommunication و سایر واژه ها کنار می رود .
( فناوری اطلاعات )
وقتی به اطراف می نگریم ، اگر بتوانیم ببینیم چرا که نگاه کردن به منزله ی دیدن نیست همه چیز را در حال اطلاعات دهی و مرادوه می بینیم . همه چیز اطلاعات است . فرایند یادگیری اطلاعات منجر به آگاهی می شود . آگاهی توام با شناخت ، همان چیزی است که معرفت ( Knowledge ) خوانده می شود . به رفتاربه اضافه تعقل را خرد و رفتار توام با خرد را بخرادانه می خوانیم . عصر حاضر را عصر اطلاعات نامیده اند . در واقع در عصر اطلاعات ، حرکت از جامعه صنعتی به سوی جامعه ی نرم افزاری شکل می گیرد . در محیط جدید دیکرمهم نیست که عرصه ی فعالیت چه باشد ؛ این محیط همه عرصه های اقتصادی، سیاسی ، فرهنگی و غیره را تحت الشعاع قرار داده است .
( ویژگی های عصر ارتباطات )
همانگونه که قبلا ذکر شد عصراطلاعات بر تمامی عرصه های زندگی تاثیر شگرفی گذاشته است . یکی از ویژگی ها و صفات این عصر ، طوفانی بودن محیط آن است . در واقع این ویژگی محصول انقلاب اطلاعات و ارتباطات است . انتقال سریع اطلاعات ، عامل طوفانی بودن آن است . یعنی آن قدر سرعت انتقال اطلاعات بالاست که ثبات محیط تحت الشعاع قرار می گیرد و بستر فعالیتی ، به شدت بی ثبات می شود و این امر با محیط با ثباتی که قوانین و مقررات ثابت ومطمئن خود را دارد و ما بر آن شناخت داریم ، بسیار فرق می کند ، حال باید
دید چه عاملی باعث پیچیدگی این محیط می شود .
به طور خلاصه ، تعدد و تنوع عناصر محیط و تعامل این عناصر با یکدیگر عامل پیچیدگی است. ویژگی دوم این عصر مدیریت مجهولات است . یعنی در این محیط مکرراً با پدیده هایی مواجه می شویم که با آن ها آشنایی نداریم و سابقه ی قبلی نیز ندارند . پس باید بتوان به
دانشی دست یافت که این همه مجهولات را کنترل و بی نظمی ناشی از آن را مهار کند ، دیگر
ویژگی این عصر ، شبکه ای شدن است . یعنی مرزها و مرکز ها برداشته می شوند و تصوری جهانی شکل می گیرد . در این جا به تفکر شبکه ایی نیاز داریم.
ویژگی بعدی ، پذیرش تنوع و تفاوت و کثرت گرایی فرهنگی است . دیگر ویژگی این عصر ، روندهای متناقض و نیروهای پرتناقض است .نمونه های آن ، روند جهانی سازی در کنار محلی سازی و همکاری شرکت های رقیب با یکدیگر است و یعنی همزیستی عناصر متضاد در کنار یکدیگر . منطق عصر اطلاعات ، منطق حاکمیت و فور و فراوانی است نه منطق کمیابی و مدیریت فراوانی ، به دانش ، احاطه و تخصص بسیار بالایی نیاز دارد و با مدیریت کمیابی خیلی فرق می کند . به همین دلیل باید مجهز به عمل خردمندانه و داشتن خرد انتخاب باشد در عصر اطلاعات عامل کلیدی موفقیت سرمایه گذاری به روی دارایی های غیر ملموس یعنی سرمایه گذاری روی منابع انسانی است . توسعه سرمایه ی انسانی بدون داشتن زیر ساخت اطلاعات و ارتباطی اصلا امکان پذیر نیست .
( ازدواج میان اطلاعات و ارتباطات )
واژه ی monologue در اصطلاح فلسفه معادل حدیث نفس است .
یک پله بالاتر به واژه ی autodialogue برمی خوریم که می توان معادل مخاطبه با خویش را به آن داد . در داستان پیرمرد و دریا از همینگوی ، صحنه های زیادی از مخاطبه باخویش یا به تعبیری تعامل یکسویه پیرمرد با خود دیده می شود . در واقع بخش عمده ای از داستان ، مربوط به تعامل یکسویه پیرمرد است .
در این چرخه تبادلی صورت نمی گیرد . آنچه که آدمی را از انزوا می رهاند dialogue یا
مباحثه ی دو طرفه است . در اینجا باید از تجربه ی بشری استفاده کرد و این یک ضرورت تاریخی است که تجارب و دانش باید منتقل شوند و این مساله با تعامل دوسویه حاصل می آید و در فرایند ارتباط نیز این اطلاعات است که ردو بدل می شود ؛ در واقع هدف ارتباط تبادل اطلاعات است پس همگرایی این دو، برای زدودن مشکل عمده ی ارتباط را متقارن تر کرده
است افراد بیشتری به اطلاعات بیشتری دست می یابند و محدودیت زمانی و مکانی نیز برداشته می شود.
( ابزار یا محور )
همان طور که در مقدمه گفته شد اگر به ICT به عنوان یک ابزار نگاه کنیم ، حرکت
نمادین آتش زدن رایانه قابل توجیه می شود ، ولی اگر به ICT به عنوان محور توسعه نگریسته شود ، عمل کشورهای صنعتی از مجمع گروه 8 در اجلاس اوکیناوا برای ایجاد زمینه های اصلی توسعه و بستر سازی همه جانبه با استفاده از راهکارهای اقتصاد دیجیتالی به جای دادن قرص مسکن و درمان علامتی ( symptomatic ) کاری درست و معقول بوده است . تبادل اطلاعات مهمترین هدف ارتباطات و فناوری طلاعات است .
نتیجه تبادل اطلاعات تبدیل اطلاعات به دانش و ایجاد جامعه ای دانش مدار است اگر بخواهیم به صورت فهرست وار به مزایای ICT اشاره کنیم این مزایا را می توان چنین فهرست کرد : نقش اساسی در بخش ارتباطات از طریق کاهش دوچالش پیش روی مخابرات
یعنی :
*تاخیر و فاصله ارزانی سرعت بیشتر انواع مختلف ارتباطات و نهایتا دسترسی بیشتر به اطلاعات