رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره برنامه ریزی منابع انسانی

اختصاصی از رزفایل تحقیق درباره برنامه ریزی منابع انسانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

دانشگاه آزاد اسلامِِِی

واحد قزوین

دانشکده صنایع و مدیریت

عنوان پروژه :

برنامه‌ریزی منابع سازمانی

Enterprise Resource Planning

گزارش اول

استاد ممتحن : مهندس مهدی زاده

استاد راهنما: دکتر مهدی سیف‌برقی

تهیه کننده : بیژن یاری 7944080

خرداد 83فهرست مطالب

1.شرحی بر مدیریت منابع سازمان (بنگاه) ERP 3

1.1.تاریخچه 3

3.1.1) ظهور ERP در گستره تولید 3

3.1.2) ظهور ERP در مسیر توسعه نرم‌افزاری 6

1.2.تشریح ساختار ERP 9

1.2.1. تعریف ERP 9

1.2.2. جایگاه ERP در مجموعه Application های پیشرفته سازمانی 12

1.2.3. دلایل عمده در پذیرش ERP 16

1.2.4. محرکهای سازمان در جهت اتخاذ روش ERP 18

شرحی بر مدیریت منابع سازمان (بنگاه) ERP

تاریخچه

راه‌حل ERP با وجود برخورداری از ساختار سیستمی و توانمندی در یکپارچه سازی فرایندهای سازمان , یک سیستم جامع صرف نمی‌باشد بلکه عملی ساختن مفاهیم نوین مدیریت , کنترل دقیق عرضه و تقاضا و بهره‌گیری از فاکتورهای موفقیت در بازار را نیز محقق می‌سازد.

از این رو به منظور آشنایی با تاریخچه ERP , اشاره به سرگذشت صنعت و تلاشهای جوامع در دستیابی به حداکثر بهره‌وری بعد از ظهور انقلاب صنعتی از یک سو و از سوی دیگر سیر تحول در سیستمهای نرم‌افزاری مغتنم خواهد بود :

ظهور ERP در گستره تولید

ظهور انقلاب صنعتی در کشورهای غربی سرآغاز تحولات شگرف در زمینه تولیدات و ارایه خدمات محسوب می‌شود. رشد جوامع مصرفی, توسعه بازارهای رقابتی, نگرش تولید انبوه و کاهش قیمت تمام شده از عوامل عمده در سیر این تحولات بودند.به موازات این تغییرات در حوزه مدیریت, محققان پیوسته در جستجوی راه‌حلهای ریاضی بمنظور استفاده بهینه از مواد, تجهیزات و منابع انسانی بودند.

تا اواخر دهه 1970 و اوایل 1980 کارکردهای تولید و توزیع یک سازمان بطور مجزا با حداقل سیستم ها بصورت دستی و بعضاً اتوماتیک اداره می‌شد. در این دوره سیستم‌های تامین, تولید و عرضه مبتنی بر انبار بوده که به سیستم‌های" انبار- مبنا " (Stock Driven ) شهرت دارند. برنامه‌ریزی احتیاجات مواد که ایده آن در اوایل دهه 60 با عنوان " رویکرد کامپیوتری به برنامه ریزی تدارک و تولید مواد" شکل گرفته بود در این دهه از شکل دستی خارج و امکان بکارگیری از جزئیات تکنیک MRP که نقشی اثربخش در مدیریت موجودیهای درحال تولید و ارایه برنامه زمانبندی برای سفارشات خرید و تولید دارد , توسط کامپیوتر فراهم گردید. شرکتها با درک و فهم خوب از MRP , منطق آن را با فرایند توزیع محصول منطبق ساخته و بعنوان " برنامه‌ریزی نیازمندیهای توزیع (DRP)" منتشر ساختند.

با آغاز دهه 80 میلادی مباحث و کاربردهای بیشتری برای MRP مشخص شده که گستره مدیریت منابع تولید را در ابعاد وسیعتری پوشش داد. در اصطلاح به این نسخه متحول شده MRP II اتلاق گردید.در ادامه جهان غرب فلسفه "تولید همزمان" (JIT ) را که برای اولین بار توسط ژاپنی‌ها مطرح شده بود فراگرفته و با توجه به برداشتهای مبهم و عجولانه که متاثر از موفقیتهای کمپانیهای ژاپنی در آن برهه زمانی بود , آنرا جایگزین سیستمهای MRP نمودند. با وجود آنکه این حرکت باعث ظهور سیستمهای"سفارش-مبنا " (Order Driven ) و مفاهیمی چون بهبود مستمر, آموزش حین کار به کارکنان و یکپارچه سازی طرح محصول و فرایندگردید اما مقتضیات بهره گیری از نسخه توسعه یافته MRP را مرتفع نساخت. از این رو تلاشی برای فهم و چگونگی پکپارچه ساختن کارکردهای برنامه‌ریزی MRP با تکنیکهای JIT آغاز شد.

طی اواخر دهه 1980 و اوایل دهه 1990 علوم کامپیوتر و تکنولوژیهای سخت‌افزاری و نرم‌افزاری به پیشرفت‌های شگرفی نائل آمد. از طرفی بنگاه‌های تجاری در جهت بهبود کارآیی اقدام به سرمایه‌گزاری نموده و با اعتقاد به تفکر مشتری‌مداری سعی در کاهش زمان تحویل سفارش و قیمت تمام‌شده نمودند.عواملی نظیر موارد ذکر شده, مقدمه‌ای برای ادغام سیستمهای پشتیبانی تصمیم‌گیری DSS با سیستم MRP II و در نتیجه ظهور راه‌حل ERP گردید.

در اواسط دهه 90 ,پروژه‌های ERP گسترش یافته و علاوه بر یکپارچه سازی فرایند درون سازمانی و کنترل منابع در فرایند تولید , با بسط روابط سازمان با تامین کنندگان و مشتریان به حوزه کنترل و مدیریت زنجیرهای مواد و مدیریت روابط مشتریان نیز احاطه یافت.

در شکل صفحه بعد ارتباط میان MRP II و DSS در ساختار ERP نمایش داده شده است:


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره برنامه ریزی منابع انسانی

تحقیق درباره خلاصه‌ای از برنامه ریزی استراتژیک و مدل برایسون 11 ص

اختصاصی از رزفایل تحقیق درباره خلاصه‌ای از برنامه ریزی استراتژیک و مدل برایسون 11 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

خلاصه‌ای از برنامه ریزی استراتژیک و مدل برایسون

 تعریف برنامه ریزی

برنامه ریزی عبارتست از فرایندی دارای مراحل مشخص و بهم پیوسته برای تولید یک خروجی منسجم در قالب سیستمی هماهنگ از تصمیمات. برنامه ریزی فکر کردن راجع به آینده یا کنترل آن نیست بلکه فرایندی است که می‌تواند در انجام این امور مورد استفاده قرار گیرد. برنامه ریزی، تصمیم‌گیری در شکل معمول آن نیست بلکه از طریق فرایند برنامه ریزی، مجموعه‌ای از تصمیمات هماهنگ اتخاذ می‌شود. برنامه ریزی می‌تواند برای زمان حال یا آینده انجام شود.بر طبق این تعریف، تصمیم‌گیری‌های مقطعی و ناپیوسته و اتخاذ سیاستها برای پیشبرد سازمان در زمان حال یا آینده برنامه ریزی نیستند. برنامه ریزی متکی بر انتخاب و مرتبط ساختن حقایق است. حقایق مفاهیم واقعی، قابل آزمون و اندازه‌گیری هستند. دیدگاهها، عقاید، احساسات و ارزشها به عنوان حقایقی تلقی می‌شوند که فرایند برنامه ریزی بر اساس آنها سازمان داده می‌شود. همانطور که اشاره شد برنامه ریزی صرفاً یک فرایند تصمیم‌گیری نیست بلکه فرایندی شامل روشن ساختن و تعریف حقایق و تشخیص تفاوت بین آنهاست یا به عبارتی گونه‌ای فرایند ارزیابی است که در پایان آن، در انتخاب حقایق ارزیابی شده تصمیم‌گیری می‌شود.برنامه بیانی روشن، مستند و مشروح از مقاصد و تصمیمات است. برنامه خروجی فرایند برنامه ریزی است اما برنامه ریزی یک فرایند پیوسته است که بیش از اتخاذ هر تصمیمی آغاز شده و پس از اجرای آن تصمیم ادامه می‌یابد. برنامه‌ها تهیه شده و اجرا می‌گردند.

ویژگی‌های برنامه ریزی

برنامه ریزی یک فرایند ذهنی آگاهانه با خصوصیات زیر است:

1) تشخیص یک نیاز یا انعکاس یک انگیزه2) جمع‌آوری اطلاعات3) مرتبط ساختن اطلاعات و عقاید4) تعریف اهداف5) تأمین مقدمات6) پیش‌بینی شرایط آینده7) ساخت زنجیره‌های متفاوتی از اقدامات مبتنی بر تصمیمات متوالی8) رتبه‌بندی و انتخاب گزینه‌ها9) تعریف سیاستها10) تعریف معیارهای ابزار ارزیابی برنامه

 انواع برنامه ریزی

برنامه ریزی از جنبه ماهیت به برنامه ریزی فیزیکی، برنامه ریزی سازمانی، برنامه ریزی فرایند، برنامه ریزی مالی، برنامه ریزی وظیفه‌ای و برنامه ریزی عمومی دسته‌بندی می‌شوند که در اینجا منظور از برنامه ریزی، برنامه ریزی از نوع عمومی است. برنامه ریزی عمومی معمولاً تمام دیگر انواع برنامه ریزی را در خود دارد. برنامه ریزی را از جنبه افق زمانی می‌توان در قالب برنامه ریزی کوتاه‌مدت (برنامه ریزی عملیاتی و تاکتیکی)، برنامه ریزی میان‌مدت و برنامه ریزی بلندمدت دسته‌بندی نمود.

 برنامه ریزی استراتژیک

بیشتر برنامه ریزیها براساس دیدگاه عقلایی، دارای شکل «آرمانها و اهداف ـ طرحها و اقدامات ـ منابع مورد نیاز» می‌باشند. در این مدلها، ابتدا آرمانها و اهداف سازمان تبیین شده، سپس طرحها و اقدامات لازم تعیین و در نهایت منابع مورد نیاز برای انجام برآورد می‌گردند. تغییر در شرایط محیط، سیاستها، نگرشها، دیدگاهها، ساختارها، نظامها و . . . عواملی هستند که بر آرمانها و اهداف برنامه ریزی تأثیر گذاشته و در نهایت باعث تغییر برنامه می‌گردند. برنامه ریزی در شکل عقلایی فوق، ظرفیت و توانایی مقابله با چنین تغییراتی را نداشته و منجر به شکست می‌گردد. این شرایط موجب رشد این تفکر شد که در برنامه ریزی باید بتوان مطابق با تغییرات، جهت حرکت سازمان را تغییر داد و جهت و رفتار جدیدی را در پیش گرفت. این نگرش زمینه‌ساز ابداع برنامه ریزی استراتژیک شد. برخلاف برنامه ریزی سنتی که در آن آرمانها و اهداف تعیین می‌شوند هدف برنامه ریزی استراتژیک، تبیین و تدوین استراتژی است. بسته به نوع، تنوع و ماهیت تغییرات موجود در محیط می‌توان ترکیبی از برنامه ریزی سنتی و برنامه ریزی استراتژیک را بکار برد.

تعاریف مختلف و متفاوتی از استراتژی ارائه شده است. در اینجا تعریفی ارائه می‌شود که بتواند مفهوم آن را در برنامه ریزی استراتژیک مشخص نماید. استراتژی برنامه، موضع، الگوی رفتاری، پرسپکتیو، سیاست یا


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره خلاصه‌ای از برنامه ریزی استراتژیک و مدل برایسون 11 ص

تحقیق درباره توجه بیش از پیش به برنامه بومی‌سازی مدیریت استراتژیک

اختصاصی از رزفایل تحقیق درباره توجه بیش از پیش به برنامه بومی‌سازی مدیریت استراتژیک دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 3

 

توجه بیش از پیش به برنامه‌های استراتژیک بومی‌سازی مدیریت استراتژیکگزارش از: فرانک جواهردشتی

نخستین همایش ملی مدیریت استراتژیک در سازمانهای استراتژی محور با تلاش شرکتهایی چون، مهندسین مشاور مادسیستم، مشاورین کیفیت‌ساز و شرکت بین المللی مدیریت نوآوردرحالی برگزار می گردد که برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی کشور اولین سال خود را با رویکرد «توسعه مبتنی بر دانایی» پشت سر می‌گذارد. تحولات سیاسی، اقتصادی، ازجمله ورود رقبای تازه نفس برخوردار از نانوتکنولوژی و تحولات زیست محیطی، همگی باعث شده اند تا توجه سازمانهای ایرانی به برنامه ریزی استراتژیک بیش از پیش جلب شود. در شکل گیری تفکر استراتژیک، عده ای بر این باورند که برنامه ریزی مدیریت استراتژیک در شرایط فعلی امکان پذیر نیست اما برعکس عده ای دیگر معتقدند که برنامه ریزی و مدیریت استراتژیک اتفاقا مناسب با شرایط و اوضاع و احوال فعلی است. دراین باره باید دیدگاههای موجود در زمینه مدیریت استراتژیک و ضرورت انجام آن توسط شرکتها بررسی شده و دیدگاههای موافق و مخالف موردنقد و بررسی قرار گیرد.یکی از سخنرانان این همایش آقای دکتر تقی ترابی، معاون پژوهشی دانشگاه ازاد واحد علوم و تحقیقات تاثیر متغیرهای کلان اقتصادی را بر جهت گیری استراتژیک بنگاهها مورد مطالعه قرار داد و چنین گفت؛ در بحث برنامه ریزی استراتژیک بررسی محیط و عوامل بیرونی بخصوص نقش متغیرهای کلان اقتصادی بسیار مهم است. در محیط بیرون عواملی همچون عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و تکنولوژیکی موردبحث و بررسی قرار می گیرد. استفاده از یافته های علم اقتصاد و به کارگیری متغیرهای کلان اقتصادی بنگاهها را در بعضی زمینه ها بی نیاز نموده و این بنگاهها با درک شرایط اقتصادی بهتر می توانند نسبت به استراتژی های مناسب تصمیم گیری نمایند.وی افزود، بنگاهها می بایست به عوامل اقتصادی و آمارهایی که در کشور وجود دارند با دیده تأمل بنگرند زیرا هریک از عوامل در تصمیم‌گیری می تواند بسیار مفید و اثربخش باشد. آگاهی از تحلیل های تجاری، شناخت و دنبال کردن متغیرهای کلان اقتصادی، شناخت از فعالیتهای اقتصادی و نوع کالا و خدمتی که تولید می نمایند، جایگاه بنگاه و... در تصمیم گیریهای بنگاه موثرند. بنابراین مهمترین پرسش هایی که یک بنگاه تجاری باید از خودش بپرسد این است که ذینفعان چه کسانی هستند، مأموریت و چشم انداز ما چیست، ما به کجا می خواهیم برویم. ارزیابی از وضعیت داخلی، اندازه گیری شاخصها، گروه بندی شاخصها، تدوین و اجرای استراتژی ها، انتخاب ساختار استراتژی از مسایل مهمی هستند که بنگاه اقتصادی و تجاری باید به طور مستمر آنها را مدنظر قرار دهد.در ادامه این همایش آقای مهندس نصرت الله نصیری قائم مقام مدیرعامل شرکت توسعه و نوسازی صنایع ایران به نقش شرکتهای مشاور و نیاز آنها در زمینه مسایل مدیریتی بخصوص مدیریت استراتژیک اشاره کرد و افزود، درحال حاضر وظیفه سازمان توسعه و نوسازی صنایع ایران آن است که شرکتها را در پیاده سازی و اجرای برنامه ریزی استراتژیک کمک نماید.وی افزود، در دنیای امروز حضور رقبای جدید یک مسأله بسیار جدی است و این رقبا به صورت پنهان وارد بازار شده و سعی در تضعیف ما دارند. شرکتها و صنایع امروز کشور در دنیای گذار هستند گذار از یک دوره‌ای که مدیران صنعتی با رویکرد نهاده محور و تولیدگرایی بدون هر دغدغه ای برای فروش فعالیت می نمایند.نصیری درپی سخنان خود به این نکته اشاره نمود که چرا برخی از شرکتها ورشکست می شوند و دلیل ورشکستگی آنها را دو عامل مطرح کرد:نخست، بالابودن قیمت کالاها که باعث می شود مشتری به سمت آن کالاها جذب نشود و دوم، بی توجهی به نیازهای بازار و تغییر سلایق مشتریان. بسیاری از شرکتها به این مهم توجه نمی کنند و احساس می کنند هرگاه به موفقیتی دست یافتند این موفقیت حاصل کار مدیریت موفق خودشان بوده است. درصورتی که عوامل دیگری می‌توانند در این موفقیت نقش داشته باشند. گاه شرکتها در اثر یک شانس به موفقیت می رسند که حاصل برنامه‌ریزی نبوده است. درنتیجه این موفقیت مقطعی بوده و به صورت شانس ایجاد شده است. برنامه ریزی رکن اصلی و اساس شرکتها جهت رسیدن به موفقیت می باشد. درحال حاضر عارضه هایی که گریبانگیر شرکتها شده‌اند، عبارتند از: ضعف در برنامه ریزی استراتژیک، نداشتن چشم انداز و ماموریت، مدون نبودن اهداف، راهبردها، برنامه‌ها و سیاستها. به زعم من نداشتن مدیریت استراتژیک و تفکر استراتژیک مهمترین مشکل شرکتها است تفکر و نگرش مدیریت نسبت به مسائل استراتژیک عامل بسیار مهمی است زیرا برنامه ریزی استراتژیک مقوله ای است که می خواهد تغییرات بنیادین در سازمانها ایجاد نماید و ازطرف دیگر شرکتها به شدت وابسته به عوامل محیطی هستند و ریشه عمده چالشها درهمین جاست.مدیریت استراتژیک یک باور همگانی را می طلبد و باید کل مجموعه شرکت به این باور اعتقاد داشته باشند.مهندس نصیری در ادامه افزود، مدیران در نگرش به حل مسأله با چهار رویکرد مواجه هستند:- مدیران REACTIVE- مدیران INACTIVE- مدیران PROACTIVE- مدیران INTERACTIVEما باید الگوی ذهن مدیران را تغییر دهیم و کسب رضایت آنان را به دست آوریم. درحال حاضر مشکل اساسی کشور و صنایع ما، در مباحث استراتژیک، نداشتن متدولوژی مشخص و مناسب برای صنایع کشور است. ما در کشور نیازمند طراحی متدولوژی بومی شده در زمینه استراتژیک هستیم و مشاوران و شرکتهای مشاوره می‌بایست در این زمینه قوی عمل کنند و درجهت طراحی بومی کردن این متدولوژی، کوشا باشند.دکتر ناصر میرسپاسی رئیس دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات یکی دیگر از سخنرانان این همایش بود که درخصوص سازمانهای استراتژی محور سخنانی ایراد کرد. به اعتقاد وی سازمانهای استراتژی محور، سازمانهایی هستند که از قابلیت انعطاف پذیری بالایی برخوردارند و قادرند که تصمیم های روزامد را به صورت کارامد اتخاذ نمایند و به مرحله اجرا درآورند این گونه سازمانها، سازمانهایی هستند که تصمیم شان را در فضای رقابتی روز و منطبق با شرایط می گیرند. از دیگر ویژگیهای این سازمانها توجه بسیار زیاد به فضای رقابتی و تحلیل شرایط موجود است. این سازمانها به طور دائم و مستمر نقاط قوت و ضعف خود را به لحاظ شرایط داخلی، فرصتها و تهدیدهای موجود در بازار و در فضای پیرامونی شان موردبررسی قرار می دهند و با انطباق این دو با یکدیگر سعی می کنند تا نقاط ضعف‌شان را کم رنگ تر نمایند و از سوی دیگر، ضمن بهره جستن از فرصتها، تمام تلاش خود را می کنند تا تهدیدها نیز تبدیل به فرصت شوند.این سخنران می افزاید، یکی دیگر از اصول مهم سازمانهای استراتژی محور توجه به «مستندسازی» تجارب در این سازمانهاست هرقدر که مستندسازی در سازمانها قوی تر باشد، بهتر است. این امر چند مزیت دارد؛ نخست آنکه سازمانهای استراتژی محور منطبق با اطلاعات تصمیم می گیرند که بخش مهمی از این اطلاعات را از مستندات گذشته کسب می کنند. مزیت دیگر مستندسازی، جلوگیری از فرد محوری و تکرار تجارب گذشتگان در سازمانها است. به عنوان مثال چنانچه تجارب به صورت مکتوب و مستند وجود داشته باشد با تعویض یک مدیر، سازمان، دچار بحران نمی شود. اتفاقا درحال حاضر یکی از معضلات کنونی ما در سازمانها که ناشی از همین فقدان مستندسازی است، تکرار تجربیات توسط مدیران متعدد است. چون هیچ کس نمی داند که مدیر قبلی چه کاری انجام داده است درنتیجه هر فرد از طریق سعی و خطا، کوشش می‌کند راهی را که رفته است، دوباره آزمون نماید.دکتر میرسپاسی افزود، درخصوص برنامه ریزی بایستی بگوییم که برنامه ریزی تا زمانی ارزشمند است که در راستای اهداف باشد درغیر این صورت طبق همین اصول حاکم بر سازمانهای استراتژی محور باید برنامه ها را تغییر دهیم. برنامه ریزان و مدیران باید توجه داشته باشند که اصل برنامه ریزی استراتژیک براساس پیش بینی و سناریوسازی است ولی همه تغییرات که قابل پیش بینی نیستند. بنابراین برنامه ریزان باید برنامه را طوری طراحی کنند که قابلیت انعطاف داشته باشد. مدیران استراتژیک غالبا تصمیم گیری های استراتژیک و اساسی را برعهده دارند و غالبا رهبر می باشند. این مدیران بیشتر در سطح کلان فعال هستند و تصمیم گیری هایشان درباره مسایل در سطح خرد نمی باشد.برای چنین مدیرانی اگر بخواهیم دقیقا لفظ علمی به کار ببریم باید بگوییم این مدیران تصمیم های «فرااطلاعاتی» می گیرند. در تصمیم گیریهای این مدیران، اندیشه و تفکر، نقش بسیار اساسی دارد. این افراد در هر جایگاهی می توانند موفق باشند چون نگرش کل نگر و سیستمی دارند. دلیل این موفقیت آن است که چنین مدیرانی دارای تفکر استراتژیک هستند و می توانند با درنظر گرفتن ابعاد مختلف مسأله، تصمیم های استراتژیک بگیرند.سخنران در ادامه گفت، این مسأله در سطوح عملیاتی و اجرایی فرق می کند. سازمانها در سطح عملیاتی نیازمند مدیران متخصص هستند. چنانچه در عرصه های امروزی از افراد متخصص و آموزش دیده استفاده نشود، سازمانها دچار ضایعه و نقصان می شوند. بنابراین من تاکید می‌کنم که سازمانهای ما، از یک سو احتیاج به برنامه ریزی استراتژیک دارند، و از سوی دیگر نیازمند افراد مدیر هستند. رهبران استراتژیست ما نیز باید در شرایط فعلی، مدیریت استراتژیک را بومی نمایند. چون کشور ما مرتبا درحال تغییر و تحول است و یک مدیر بایستی اینگونه شرایط متغیر را مرتب موردبررسی و تحقق قرار دهد. مدیریت استراتژیک به دلیل آنکه دارای مکاتب متعددی است. قابلیت انطباق با شرایط کشور ما را نیز دارد و اصولا با مدیریت استراتژیک بسیاری از مسائل ما قابل حل شدن است. وی در پایان تاکید کرد که ما به دلیل وجود تعدد در مکاتب مختلف مدیریت استراتژیک، می توانیم مکتبی را که با شرایط کشورمان منطبق تر است برگزینیم و از آن استفاده کنیم.دکتر بهروز ریاحی رئیس پژوهشگاه استاندارد ایران در سخنانی دررابطه با برنامه ریزی استراتژیک در سازمانهای بخش دولتی اذعان داشت، آمار و اطلاعات اینگونه نشان می دهند که وضعیت سازمانهای بخش دولتی بد نیست اما سازمانهای بخش خصوصی درجهت پیاده سازی برنامه‌ریزی استراتژیک ناموفق می باشند. حال پرسش اساسی این است که چرا سازمانهای دولتی در به کارگیری مفاهیم استراتژیک و پیاده سازی آن چندان موفق نیستند؟ باید گفت که سازمانهای دولتی اصولا با سوالاتی مانند ما کی هستیم، می خواهیم چه بشویم، کجا برویم، چگونه می خواهیم به آن برسیم، از چه راهی می خواهیم برسیم، نقاط قوت و ضعف، فرصتها و تهدیدها کدامند مواجه هستند البته این سوالات پرسشهای اساسی در برنامه ریزی استراتژیک هستند و هر شرکتی چه در سطح بنگاه اقتصادی کوچک، چه در سطح کلان، همه با آنها مواجه می باشند. اما باید مطالعه شود که به چنین پرسشهایی در بخش دولتی چگونه پاسخ داده می شود. ما باید نگاهمان را به مشتریان بخش دولتی و خصوصی عوض نماییم و ببینیم که آنها چه می خواهند. برای سازمانهای دولتی چند واژه کلیدی از اهمیت برخوردار است. واژه هایی چون چشم انداز، آرمان، ارزش، اهداف، خط مشی ها، پروژه و... به طورکلی، در سازمانهای دولتی باید گامهای زیر صورت گیرد:- ارزیابی محیط داخلی و خارجی، ارزیابی بازار، تعیین اهداف و طراحی استراتژی برای هر هدف. 70 درصد ضعف بخش دولتی در تدوین استراتژی ها به علت عدم موفقیت در پیاده سازی استراتژی ها می باشد. نه درعدم فرموله کردن استراتژی ها، البته عوامل دیگری نیز بر این فرایند اثر می‌گذارند. مانند موانع مربوط به منابع، عدم انتقال استراتژی، عدم تعهد مدیریت ارشد، عملکرد کارکنان و... مطالعات نشان می دهد که عدم موفقیتهای استراتژی بد نیست بلکه بد، نوع پیاده سازی استراتژی است.در پایان این همایش نظریات موافق و مخالف درباره برنامه ریزی استراتژیک و استقرار برنامه ریزی استراتژیک در سازمانها و موسسات مطرح شد که با هم برخی از این نظریات را می خوانیم:آقای نصرالله محمدحسین فلاح مدیرعامل سازمان مدیریت صنعتی چنین گفتند، بهتر است که مشاوران به تنهایی سعی در ارائه و پیاده سازی برنامه ریزی استراتژیک در سازمان نداشته باشند چرا که کار برنامه ریزی استراتژیک یک کار تیمی است و شرکتها باید به صورت تیمی به این کار بنگرند و سعی در پیاده سازی آن داشته باشند. کار برنامه ریزی استراتژیک کاری نیست که یک مشاور ادعا کند که می تواند به تنهایی آن را به انجام برساند.خانم دکتر رحیمی نیک، عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد نیز گفتند: ما باید به مزیتهای استراتژیک خودمان نگاه کنیم. بنابراین لازم است ابتدا تفکر و تعمق مدیریت استراتژیک در افکار مدیران ما شکل گیرد سپس براساس آن برنامه ریزی استراتژیک را در سطح شرکتها پیاده نماییم پس باید اولویتها و مزیتها مشخص گردد و براساس آن برنامه ریزی استراتژیک صورت گیرد. همان گونه که اشاره شد، ما باید ابتدا ازطریق مکاتب مختلف ببینیم که کدام مکتب به درد کشورمان می خورد، سپس آن را بومی نماییم.دکتر جمشید عدالتیان، دکترای مدیریت اقتصاد و مدیرعامل شرکت کوهپاس ایران به عنوان مخالف چنین گفتند، مملکت ما احتیاج به برنامه ریزی استراتژیک ندارد اما مدیریت بحران چیزی است که در شرایط فعلی موردنیاز شرکتهای ما است. ما در مملکت خود با بحران مواجه هستیم و باید بتوانیم با شرایط محیطی که مدام درحال تغییر است، مبارزه نماییم تا خودمان را برای تغییرها آماده کنیم. وی افزود، اگرچه بحث برنامه ریزی استراتژیک خوب است اما اگر طولانی مدت باشد به دردشرکتها و مدیران صنایع نخواهدخورد. برنامه ریزی استراتژیک باید به گونه ای باشد که بتواند به بحرانها پاسخ مناسب دهد.این همایش با برپایی کارگاههای تخصص در زمینه های مختلف مدیریت استراتژیک که با سخنرانی اعضای هیأت علمی همایش همراه بود، پایان یافت.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره توجه بیش از پیش به برنامه بومی‌سازی مدیریت استراتژیک

تحقیق درمورد تحقیق درس برنامه ریزی

اختصاصی از رزفایل تحقیق درمورد تحقیق درس برنامه ریزی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 47

 

برنامه ریزی

مقدمه

هنگامی که آدمی در مسیر رشد عقلانی خود به ضرورت برنامه ریزی در زندگی خویش پی برد آن را در نظامهای اجتماعی به عنوان ابزاری در خدمت مدیریت و رهبری مورد توجه قرار داد و امروز می بینیم که ساختار وجودی سازمانها آن سان پیچیده گشته اند ، که بدون برنامه ریزی های دقیق نمی‌توانند به حیات خود تداوم بخشند . اساس برنامه ریزی ، بر آگاهی از فرصتها و تهدیدهای آتی و چگونگی استفاده از فرصتها و مبارزه با تهدیدها قرار دارد.

فلسفه برنامه ریزی

فلسفه برنامه ریزی به عنوان یک نگرش و یک راه زندگی که متضمن تعهد به عمل بر مبنای اندیشه ، تفکر آینده نگر و عزم راسخ به برنامه ریزی منظم و مداوم می باشد ، بخش انفکاک ناپذیر مدیریت است .

ضرورت برنامه ریزی

فرد و سازمان برای رسیدن به اهداف خویش نیاز به برنامه ریزی دارند بنابر این ضرورت برنامه ریزی ، برای رسیدن به جزئی ترین اهداف یک واقعیت انکار ناپذیر است (خواه برای میهمانی باشد یا سپری کردن یک روز تعطیل ، یا به منظور فروش یک محصول ).

بنابر این نیاز به برنامه ریزی از این واقعیت نشات می گیرد که

همه نهادها در محیطی متحول فعالیت می کنند

عدم اطمینان ناشی از تغییرات محیطی ، برنامه ریزی را به صورت یک ضرورت انکار ناپذیر در تمام نهادها در آورده است .

پیتر دراکر معتقد است که میان موثر بودن (انجام کارای درست ) و کارایی (درست انجام دادن کارها ) تفاوت هست و این دو در مراحل انتخاب هدفها و آنگاه در چگونگی کسب آنها توأم می باشند.

تعریف برنامه ریزی :

برای برنامه ریزی متخصصان از زوایای مختلف ، تعاریف متعددی ارائه کرده اند که ما در اینجا چند نمونه از آنها را یادآور می شویم :

برنامه ریزی عبارت است از :


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد تحقیق درس برنامه ریزی

تحقیق درمورد برنامه ریزی 27 ص

اختصاصی از رزفایل تحقیق درمورد برنامه ریزی 27 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 53

 

تعریف برنامه ریزی:

برنامه ریزی یعنی آنکه از میان گزینه های گوناگون به برگزیدن راه های کنش آینده سازمان به گونه ی کلی پرداخته شود و برای هر یک از بخش های سازمان نیز چنین گزینشی صورت بگیرد. این کار مستلزم برگزیدن هدف های سازمان و مقاصد هر بخش و تعیین راه های دستیابی به آن هاست . از این رو برنامه ها برای دستیابی به هدف های از پیش تعیین شده روشی عقلایی فراهم می آورند. برنامه ریزی همچنین بر نو آفرینی مدیریت سخت دلالت دارد.

برنامه ریزی میان جایی که هستیم با جایی که می خواهیم بدان جا برویم پلی می سازد و موجب می شود تا آنچه را که در غیر آن حالت شکل نمی گیرد پدید آید. با آنکه به ندرت می توانیم آینده ای درست پیش بینی کنیم و با آنکه عامل های بیرون از نظارت ما می توانند با بهترین برنامه های تهیه شده معارض گردند. تا زمانیکه ما به برنامه ریزی بپردازیم پیش آمدها را به بخت وا می گذاریم . برنامه ریزی فکری دشوار است که لازم می سازد کنش را تعیین کنیم و تصمیم های خود را بر پایه هدف شناخت و برآوردهای سنجیده استوار سازیم.

سرشت برنامه ریزی

ما می توانیم با بررسی چهار جنبه ی عمده برنامه ریزی سرشت اصلی آن را آشکار سازیم:

یاریهای رنامه ریزی به فرض و هدف های سازمان.

اهمیت نخستین آن در میان کارهای ویژه ی مدیر

گسترش و پراکندگی آن.

کار آمدی در به نتیجه رساندن برنامه ها

یاریهای برنامه ریزی به فرض و هدف های سازمان:

مقصود هر برنامه و دیگر طرحهای کمکی آن یاری دادن به دستیابی به غرض و هدف های سازمان است. این اصل از سرشت کارهای سازمان یافته بدست می آید که سازمان برای دستیابی به هدف گروه از راه همکاری ارادی پدید می آید.

اهمیت نخستین برنامه ریزی:

چون عملیات مدیریت در سازمان دهی ،به کار گماری نیروی انسانی هدایت کردن و نظارت کردن برای یاری دادن – دستیابی به هدف های سازمان طراحی می شوند بنابر این برنامه ریزی به گونه ی منطقی پیش از دیگر وظیفه های مدیریت می آید با آنکه در عمل همه ی وظیفه های مدیریت می آید با آنکه در عمل همه ی وظیفه های مدیریت در یک نظام کنش به هم پیوسته می شوند برنامه ریز سرشتی یگانه دارد چون به کار برقراری هدف های ضرور در کوشش های گروهی می پردازد. افزوده بر آن یک مدیر باید به برنامه ریزی بپردازد تا پی ببرد که چه نوع از پیوندهای سازمانی و شاستگی های شخصی نیاز هست. در چه راهی زیر دستان باید راهنمایی شوند و چه نوع نظارت را باید به کار بست . و البته اگر قرار باشد همه دیگر وظیفه های مدیریت اثر بخش و کارساز باشند باید آن ها را نیز برنامه ریزی کرد.

برنامه ریزی و نظارت کردن سخت به هم پیوسته اند .

برنامه ریزی و نظارت کردن از هم جدا ناشدنی هستند – آن ها را همزادهای سیاهی مدیریت می


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد برنامه ریزی 27 ص