رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره انسان از مرگ تا برزخ

اختصاصی از رزفایل تحقیق درباره انسان از مرگ تا برزخ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره انسان از مرگ تا برزخ


تحقیق درباره انسان از مرگ تا برزخ

فرمت فایل word: (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد صفحات : 36 صفحه

 

 

 

 

پیشگفتار

این مقاله درباره دوره اى بحث مى کند که ابتدایش مرگ و انتهایش دمیده شدن در صور و به پایان رسیدن عالم دنیاست . همان روزى که خورشید و ماه ، ستارگان و کهکشان ها، زمین و آسمان ، کوه و دریا، جن و انس و فرشتگان همه باید نداى حق را ((لبیک )) گویند و به سوى او بشتابند.

این دوره ، به خلاف دوره هاى قبل و بعد تاریک ترین ، مبهم ترین ، مخفى ترین ، پرحادثه ترین ، حساس ترین ، وحشتناک ترین ، خطرناک ترین و طولانى ترین دوران هاى سرگذشت انسان از مبداء تا معاد است

تا حال کسى نتوانسته است به روشنى بداند که آن جا، چه خبر است و چه واقع مى شود؟ تنها چیزى که انسان درباره برزخ و قیامت مى داند خبرهایى است که قرآن و روایات در اختیار او گذاشته است . آگاهى کامل از این خبرها هم هنگامى حاصل مى شود که انسان خود، به برزخ منتقل شود و حقیقت را از نزدیک لمس کند و بفهمد. هر کس براى این دوره دیدگاهى دارد که ما به چهار نظریه از آنها اشاره مى کنیم .

1 - عده اى دیدگاهشان آن است که این دوره ، رفتن به بیابان عدم و نابودى و پایان یافتن کار است و همه چیز به آن جا ختم مى شود.

آنان مى گویند: در این دوره ، انسان رهسپار عدم مى گردد و به سوى نیستى مطلق پیش مى رود و پرونده او براى همیشه بسته مى شود.

2 - دیدگاه عده اى دیگر چنین است : این دوره ، دوره بازداشت و زندانى شدن و آمادگى پیدا کردن براى قیامت و داخل شدن در بهشت یا جهنم است .

3 - دیدگاه جمعى آن است که این دوره ، جستن از زندان و رها شدن از زنجیر مادیات و فرار کردن از قفس تن و فارغ شدن از غم و غصه و درد و رنج است .

4 - دیدگاه چهارم : اعتقاد کسانى است که این دوره را، دوره تربیت شدن و به کمال رسیدن و نقص هاى دینى خود را جبران کردن مى دانند و مى گویند: در عالم برزخ دین مؤ منان کامل شده و آنان ، تمام عیار وارد قیامت مى شوند.

این کتاب در دو بخش تنظیم شده است یکى مرگ و دیگرى برزخ .

در بخش برزخ در رابطه با سؤ ال قبر، فشار قبر، برطرف شدن عذاب قبر، عذاب برزخى مجرمان ، نپوسیدن بدن هاى بعضى در قبر، صحبت اموات ، پاداش برزخیان و بهشت و جهنم برزخى و ده ها مطالب جالب دیگر مى باشد.

 

مرگ از اسرار است

   مرگ یکى از اسرار خلقت است ، یکى از رازهاى حل نشده است که بشر هنوز نتوانسته به اصل آن پى ببرد، آگاهى از اسرار مرگ یکى از مشکلات علم به حساب مى آید، همان طور که اصل حیات و زندگى نیز از اسرار و رموز مى باشد.

بشرى که هنوز از حقیقت ((حیات ،)) که هم اکنون ، در پرتو آن به لذت بردن و برخوردار شدن از شئون زندگى مشغول است ، اطلاع درستى ندارد، طبیعى است که از حقیقت ((مرگ )) که هنوز به آن نرسیده و طعم آن را نچشیده است اطلاع صحیحى نخواهد داشت .

دنیا هنوز نتوانسته است به راز حیات و پیدایش موجود زنده پى ببرد؟ نتوانسته است بفهمد چگونه مى شود موجود زنده اى که ترکیبات بدن او (از قبیل آب ، خاک ، آهک و مواد معدنى دیگر) که به اندازه معینى است ، هنگامى که مرگش فرا مى رسد، بدون آن که از ترکیبات جسمانى او چیزى کم شود، از حرکت و جنبش باز مى ماند؟

در همین ((بدن )) که قرن ها است دانشمندان ، روى آن کار مى کنند و با وسایل و ابزار دقیق فنى به مطالعات و موشکافى هاى عمیق علمى پرداخته و در اعماق آن فرو رفته اند، با این حال به بسیارى از اسرار آن نتوانسته اند پى ببرند! رمز بسیارى از امراض و راه هاى علاج بر آنان مجهول مانده است .

شاهد روشن آن ، پى گیرى هاى مداوم دانشمندان براى تحقیقات بیشتر طبى و توسعه تاءسیسات مربوط به تشریح بدن و علم وظائف الاعضاء است .

آیا بشر با این جهل وسیعى که نسبت به ((بدن )) خود دارد چگونه مى تواند در مقام شناسایى حقیقت ((روح )) که غیر از ((بدن )) است و آفرینش آن ، آفرینش دیگر و طرز خلقت آن ، طرز مخصوصى است اظهار علم و اطلاع نماید؟ تا چه رسد به این که بخواهد درباره ((مرگ )) که یکى از آثارش جدایى ((روح )) از بدن است ، اظهار علم و اطلاع کند.

ما قسمت مهمى از عمر خود را در خواب به سر مى بریم و هنوز حقیقت آن را نفهمیده ایم ، نمى دانیم چگونه به خواب مى رویم و چگونه خواب مى بینیم . بسا در عالم خواب با صحنه هاى سرورانگیز و یا هراس ناک روبه رو مى شویم . احیانا حوادثى را که هنوز واقع نشده و در آینده واقع خواهد شد در خواب مى بینیم !؟ سپس به همانگونه که در خواب دیده ایم در بیدارى مشاهده مى نمائیم و با خود مى اندیشیم ، راستى حقیقت ((خواب )) چیست ؟ ((خواب دیدن )) یعنى چه ؟ انسان چگونه در خواب از وقایع آینده عمرش باخبر مى شود و آن چه را هنوز واقع نشده است در خواب مى بیند؟

هنگامى که از درک حقیقت خواب ناتوانیم چگونه مى توانیم از مرگى که در مدت عمر فقط یک مرتبه به سراغمان مى آید اطلاع صحیحى داشته باشیم ؟

این ها مسائل مبهم و پیچیده اى است که متفکرترین مغزها و کاوش گران علمى نیز از یافتن جواب قاطع و محکم آن ها ناتوانند.

 

 

مرگ قانونى عمومى 

 آن طور که از آیات قرآن و روایات معصوم علیهم السلام به دست مى آید و در طول تاریخ عالم خلقت تجربه شده است ، مرگ قانونى عمومى است ، سرنوشتى که براى همه انسان ها، همه موجودات زنده و بلکه همه موجودات غیر زنده حتمى و ثابت است . قرآن در این رابطه مى فرماید:

کل نفس ذائقة الموت ثم الینا ترجعون (1)

((هر انسانى مرگ را مى چشد، سپس به سوى ما باز مى گردید)).

آیه به قانونى اشاره مى کند که بر تمام موجودات زنده جهان حاکم است . مى گوید: تمام زندگان ، خواه ناخواه روزى مرگ را خواهند چشید.

اگر چه بسیارى از مردم مایل اند، فناپذیرى خود را فراموش کنند. ولى این واقعیتى است که اگر ما آن را فراموش کنیم هرگز ما را فراموش نخواهد کرد، حیات و زندگى این جهان ، بالاخره پایانى دارد، روزى مى رسد که مرگ به سراغ هر کسى خواهد آمد و ناچار از این جهان رخت برخواهد بست .

این جهان ، سراى جاویدانى براى هیچ کس نیست ، بعضى زودتر و بعضى دیرتر باید بروند، فراق دوستان ، فرزندان و خویشان به هر حال تحقق مى یابد

که هر نفس کو آمد حیات

 

چشد شربت نیستى و ممات

 

دو روزى چو از زندگانى گذشت

 

به سوى خدا باز خواهید گشت

 

اصولا انسان در هر چیز شک و تردید کند، در مرگ نمى تواند تردید نماید. تمام اهل آسمان ها و زمین مى میرند، همه موجودات زنده در کام مرگ فرو مى روند، همه مخلوقات بدون استثنا اجل و سرآمدى دارند که لحظه اى در آن تاءخیر نیست ، ادعاى خلود و جاودانگى مردم درباره یکدیگر یا رهبران خود تعارف هاى بى محتوایى بیش نیست ، کدام خلود؟ کدام جاودانگى ؟ در حالى که همه انبیاء این راه را پیموده اند و همگى بدون استثنا از این گذرگاه گذشتند.

در حدیثى آمده است : وقتى آیه شریفه کل من علیها فان (2) ((تمام کسانى که بر روى زمین هستند فانى مى شوند)) نازل شد ملائکه گفتند:

فرمان مرگ اهل زمین صادر شد!

هر آن کس که روى زمین پا به جاست

 

سرانجام او نیستى و فناست

 

و هنگامى که آیه ععع کل نفس ذائقة الموت (3) ((هر انسانى مرگ را مى چشد)). نازل گشت ، فرشتگان گفتند: ((فرمان مرگ ما نیز صادر شد!))(4)

و راجع به مرگ عمومى تمام موجودات جهان مى فرماید:

کل شى ء هالک الا وجهه (5)

((همه چیز این جهان فانى و نابود مى شود جز ذات پاک و بى همتاى او)).

این آیات ، هشدارى به همه انسانها در طول تاریخ است ، که از این سرنوشت و قانون عمومى و قطعى غافل نشوند. دائما به فکر مرگ باشند که غفلت از آن ، خطراتى براى دین و دنیا و آخرت انسان به بار مى آورد.

باید این را بدانیم که مرگ نعمتى از جانب خدا و سرنوشتى حتمى است که براى همه نوشته شده و خوب هم نوشته است . در این باره چنین باید گفت :

این سخن باید به آب زر(6) نوشت

 

گر رود سر (7) بر نگردد سرنوشت

 

سر نوشت ما به دست خود نوشت

 

خوشنویس است او نخواهد بد نوشت

 

 

 

 

مرگ شکننده لذت ها

  به یاد مرگ و سراى بعد از آن (عالم برزخ و قیامت ) بودن ، بهترین موعظه و سازنده ترین اندرز براى هر انسان است و توجه داشتن به آن ، اثر عمیقى در شکستن شهوات و پایان دادن به آرزوهاى دور و زدودن زنگار از آئینه دل دارد. غفلت نمودن از مرگ ، انسان را به پستى ، بى باکى ، بى دینى و بى غیرتى مى کشاند، قلب را مى میراند و او را از هر حیوانى گمراه تر و فرومایه تر مى کند.

در روایات از معصوم علیهم السلام وارد شده : انسان زیرک و مؤ من کسانى است که دائما به یاد مرگ باشد و هیچ وقت از آن غفلت نکند. به چند روایت توجه کنیم .

1 - از حضرت رسول صلى الله علیه و آله سئوال کردند: زیرک ترین مؤ منان چه کسانى هستند؟ فرمود: کسى که بیشتر به یاد مرگ بوده و خود را براى آن آماده کند.(8)

2 - نیز از آن حضرت سئوال کردند: زاهدترین مردم کیست ؟ فرمود: کسى که قبر و عذاب هاى آن را از یاد نبرد، فریب زینت هاى دنیا را نخورد، سراى جاودان را بر این دنیاى زودگذر برگزیند، فردا را از عمر خود حساب نکند و خود را آماده مرگ نماید.(9)

3 - هم چنین فرمود: زیاد به فکر نابودکننده لذت ها باشید. عرض شد: یا رسول الله ! آن چیست ؟ در پاسخ فرمود: مرگ است . آن کسى که به حقیقت ، از مرگ یاد مى کند در وسعت و گشایش زندگى باشد، غرورش ‍ برطرف شود، دنیا بروى تنگ گردد، اگر در مضیقه و سختى باشد با یاد مرگ ، از فشار فکرى رهایى یابد و دنیا در نظرش وسیع و گسترده شود.

4 - از امام صادق علیه السلام در این باره نقل شده : به یاد مرگ بودن ، خواهش ها و هوس هاى نفسانى و شهوتهاى سرکش را در درون آدمى ، مى میراند و ریشه هاى غفلت را از دل مى کند، قلب و دل را به وعده هاى الهى نیرو مى بخشد، طبع و خوى بندگى را در نهاد انسان نرمى مى دهد و لطافت مى آفریند، نشانه هاى هواپرستى و رنگ و رنگارهاى دل باختگى به دنیا را در هم مى شکند، شعله هاى حرص و طمع را خاموش مى کند، دنیا را در نظر انسان پست و کوچک مى گرداند. این است معنى سخن پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله که فرمود: ((یک ساعت فکر کردن از هفتاد سال عبادت بهتر است .))(10)

به فکر مرگ بودن ، انسان را از گناه باز مى دارد، او را به سوى کارهاى نیک فرا مى خواند، ایمان را در دل مى آفریند، به زندگى و حیات انسان معنى و جهت مى دهد.

خیر و خوشبختى براى آن کسى است که ملائکه هنگام آمدن مرگ او را تکریم و احترام کنند و به شایستگى بدرقه نمایند.

خداوند متعال ، ((مرگ )) و حیات را در چند جاى قرآن فقط به خود نسبت مى دهد. در یک جاى آن فرموده :

له ملک السموات و الارض لا الله الا هو یحیى و یمیت (11)

((خداوندى که حکومت آسمان ها و زمین از آن او است ، خداوندى که معبودى شایسته پرستش جز او وجود ندارد، خداوند، زنده مى کند و مى میراند و نظام حیات و مرگ به فرمان او است )).


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره انسان از مرگ تا برزخ

تحقیق جامع درباره حیات پس از مرگ و عالم برزخ از نظر قرآن و روایت

اختصاصی از رزفایل تحقیق جامع درباره حیات پس از مرگ و عالم برزخ از نظر قرآن و روایت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق جامع درباره حیات پس از مرگ و عالم برزخ از نظر قرآن و روایت


تحقیق جامع درباره حیات پس از مرگ و عالم برزخ از نظر قرآن و روایت

فرمت فایل : word (قابل ویرایش) تعداد صفحات : 62 صفحه

 

 

 

 

 

 

 

پیشگفتار

 

   آیا انسان پس از مرگ یکباره وارد عالم قیامت مى‏شود و کارش یکسره‏مى‏گردد، و یا انسان در فاصله مرگ و قیامت‏یک عالم خاصى را طى مى‏کند و هنگامى که قیامت کبرى بپاشد وارد عالم قیامت مى‏گردد؟(و البته این را هم مى‏دانیم که تنها خدا مى‏داند که قیامت کبرى کى‏بپا مى‏شود.حتى پیامبران نیز از این مطلب اظهار بى اطلاعى کرده‏اند).

مطابق آنچه از نصوص قرآن کریم و اخبار و روایات‏متواتر و غیر قابل انکارى که از رسول اکرم و ائمه اطهار رسیده است استفاده مى‏شود، هیچکس بلافاصله پس ازمرگ وارد عالم قیامت کبرى نمى‏شود، زیرا قیامت کبرى مقارن است با یک سلسله انقلابها و دگرگونیهاى کلى در همه موجودات زمینى‏و آسمانى که ما سراغ داریم یعنى کوهها، دریاها، ماه، خورشید، ستارگان، کهکشانها.هنگام قیامت کبرى هیچ چیزى‏در وضع موجود باقى نمى‏ماند.بعلاوه در قیامت کبرى اولین و آخرین جمع مى‏شوند، و ما مى‏بینیم که هنوز نظام جهان برقراراست و شاید میلیونها و بلکه میلیاردها سال دیگر نیز برقرار باشد و میلیاردها میلیارد انسان دیگر بعد از این بیایند.

همچنین از نظر قرآن کریم - همان طور که‏از آیات گذشته و یک سلسله آیات دیگر استفاده مى‏شود - هیچ کس در فاصله مرگ و قیامت کبرى در خاموشى و بى حسى فرونمى‏رود، یعنى چنین نیست که انسان پس از مردن در حالى شبیه بیهوشى فرو رود و هیچ چیز را احساس نکند، نه لذتى داشته باشدنه المى، نه سرورى داشته باشد و نه اندوهى، بلکه انسان بلافاصله پس از مرگ وارد مرحله‏اى دیگر از حیات مى‏گرددکه همه چیز را حس مى‏کند، از چیزهایى لذت مى‏برد و از چیزهاى دیگر رنج، البته لذت و رنجش بستگى دارد به افکار و اخلاق‏و اعمالش در دنیا.این مرحله ادامه دارد تا آنگاه که قیامت کبرى بپا شود.در آن هنگام در اثر یک سلسله انقلابها ودگرگونیهاى بى نظیر که در آن واحد جهان را فرا مى‏گیرد و از دورترین ستارگان گرفته تا زمین ما همه مشمول آن دگرگونى مى‏شوند،این مرحله یا این عالم که براى هر کسى یک فاصله و حد وسط میان دنیا و قیامت مى‏شود، پایان مى‏پذیرد.

پس، از نظر قرآن کریم عالم پس از مرگ در دومرحله صورت مى‏گیرد، و به تعبیر صحیح‏تر، انسان پس از مرگ دو عالم را طى مى‏کند: عالمى که مانند عالم دنیا پایان مى‏پذیردو «عالم برزخ‏» نامیده مى‏شود، دیگر عالم قیامت کبرى که به هیچ وجه پایان‏نمى‏پذیرد.اینک بحث مختصرى درباره عالم برزخ

  عا لمى به نام عالم برزخ

(نظر جمعى از مفسرین در باره زنده بودن شهداء)

(و لا تقولوا لمن یقتل فى سبیل الله اموات بل احیاء، و لکن لا تشعرون)بعضى از مفسرین چه‏بسا گفته باشند: که خطاب(نگوئید)به مؤمنین است که به خدا و رسول و روز جزا ایمان دارند ومعتقدند که بعد از زندگى دنیا زندگى دیگرى هست و دیگر از چنین کسانى تصور نمى‏رود که بگویند: آنهائى که در راه خدا کشته شده‏اند بکلى از بین رفته‏اند، با اینکه دعوت حقه دین رااجابت کرده‏اند و آیات بسیارى از قرآن   را که در باره معاد صحبت مى‏کند شنیده‏اند.

............................................

1 - بقره آیه 45                     2 - سوره لقمان آیه  17          3 - سوره فصلت آیه 35

4 - سوره زمر آیه 10            5- سوره عنکبوت آیه 45             6 - سوره حدید آیه 4

علاوه بر اینکه آیه شریفه سخنش در باره عموم مردم نیست بلکه براى خصوص شهداء که‏در راه خدا کشته شده‏اند، خبر از زندگى بعد از مرگ میدهد و این خبر را به مؤمنین که هنوزشهید نشده‏اند و به همه کفار میدهد، با اینکه زندگى بعد از مرگ اختصاص به شهیدان ندارد، وشهید و مؤمن غیر شهید، و کفار، همه این زندگى را دارند پس باید گفت: منظور از زندگى بعد ازشهادت این است که نام شهید زنده میماند و در اثر مرور زمان ذکر جمیلش کهنه نمیشود، این‏نظریه جمعى از مفسرین است و ما باین تفسیر چند اشکال داریم:

(چند اشکال بر این نظر)

اول اینکه این حیاتى که شما آیه را با آن معنا کردید، جز یک گول زننده چیز دیگرى نیست، و اگر پیدا شود تنها در وهم پیدا مى‏شود نه در خارج، حیاتى است‏خیالى که بغیر از اسم، حقیقت‏دیگر ندارد و مثل چنین موضوع وهمى، لایق به کلام خداى تعالى نیست، خدائیکه جز بحق‏دعوت نمى‏کند، و میفرماید: (فما ذا بعد الحق الا الضلال، بعد از حق غیر از ضلالت چه مى‏تواندباشد)، (یونس آیه 32   ) (آنوقت چگونه به بندگانش مى‏فرماید: در راه من کشته شوید و از زندگى چشم بپوشید تابعد از مرگ مردم بشما بگویند(چه مرد خوبى بود)؟.

منظورش (  سوره شعراء آیه4  8) ذکر خیر آیندگان نبوده، بلکه منظورش این بوده که دعوت‏حقه‏اش در انسان‏هاى آینده نیز باقى باشد و لسان صادقش همواره گویا بماند، نه اینکه بعد از اوذکر خیرش را بگویند و بس.

بله این سخن دل خوش کننده و باطل و وهم کاذب، با منطق مردمى مادى و طبیعى مسلک، جور در مى‏آید، براى این که آنها نفوس را هم مادى مى‏دانند و معتقدند وقتى انسان مرد بکلى‏باطل و نابود مى‏شود و اعتقادى به زندگى آخرت ندارند.

از سوى دیگر احساس کردند که انسان بالفطره احتیاج دارد به اینکه در راه امور مهمه‏قائل به بقاء نفوس و تاثرش بسعادت و شقاوت بعد از مردن، بوده باشد، چون رسیدن و ارتقاء به‏هدف‏هاى بلند، فداکارى و قربان شدن لازم دارد، مخصوصا هدف‏هاى بسیار مهم که بخاطر آن‏باید اقوامى کشته شوند تا اقوامى دیگر زنده بمانند.

و اگر بنا باشد هر کس بمیرد نابود شود، دیگر چه کسى خود را فداى دیگران مى‏کند و چه داعى دارد کسى که معتقد به موت و فوت است، ذات خود را باطل کند تا ذات دیگران باقى بماند، نفس خود را از زندگى محروم سازد تا دیگران زنده بمانند.لذائذ مادى را که میتواند از راه جور وزندگى جابرانه بدست آورد، از دست بدهد، تا دیگران با داشتن محیطى عادلانه از آن لذائذبهره‏مند شوند؟

آخر هیچ عاقلى هیچ چیزى را نمى‏دهد، مگر براى اینکه چیزى دیگر بگیرد، و اما دادن ونگرفتن و صرفنظر کردن بدون گرفتن، کار عاقلانه‏اى نیست هیچ عاقلى حاضر نیست بمیرد براى‏زندگى دیگران، محرومیت بکشد بخاطر بهره‏مندى دیگران.

پس فطرت انسان هرگز چنین معامله بى سودى را نمى‏پذیرد، جوامع و افراد طبیعى مسلک‏و مادى، این فطرت را دارند و چون این معنا را مى‏فهمند، لذا مجبور شدند براى دلخوشى خوداوهام و خرافاتى کاذب را درست کنند، خرافاتى که جز در عرصه خیال و حظیره وهم، موطنى‏دیگر ندارد، مثلا میگویند: انسان‏هاى حر و آزاد مردانى که از قید اوهام و خرافات رهیده‏اند، بایدخود را براى وطن و یا هر چیزى که مایه شرف آدمى است فدا کنند تا به زندگى دائم برسند، به‏این معنا که دائما ذکر خیرش در صفحه روزگار باقى بماند و براى رسیدن به این منظور مقدس، ازپاره‏اى لذائذ خود بخاطر اجتماع صرفنظر کند تا دیگران از آن بهره‏مند شوند و در نتیجه امراجتماع و تمدن استقامت بپذیرد و عدالت اجتماعى بر قرار گردد و آن که جان خود را در این راه‏داده، به حیات شرف و علاء برسد.

کسى نیست از ایشان بپرسد: وقتى شخص فداکار کشته شد، ترکیب مادى بدنیش از هم‏پاشید و جمیع خواص زندگى که از آن جمله حیات و شعور است از دست داد، دیگر چه کسى‏هست که از زندگى شرف و علاء برخوردار گردد و چه کسى هست که این نام نیک را بشنود و ازشنیدنش لذت ببرد؟و آیا این حرف از خرافات نیست؟.

دوم اینکه ذیل آیه یعنى جمله(و لکن لا تشعرون)با این تفسیر مناسبت ندارد، چون اگرمنظور از جمله(بلکه زنده‏اند، و لکن شما نمیدانید)، نام نیک بود.جا داشت بفرماید: (بلکه نام‏نیکشان زنده و باقى است و بعد از مردنشان مردم به خیر یادشان مى‏کنند)، چون مقام، مقام‏دلخوش کردن و تسلیت است.

سوم اینکه نظیر این آیه - که در حقیقت مفسر آیه مورد بحث است‏حیات شهداء بعد ازکشته شدن را بوصفى توصیف کرده که با این تفسیر منافات دارد و این آیه این است: (و لاتحسبن الذین قتلوا فى سبیل الله امواتا، بل احیاء عند ربهم یرزقون، زنهار مپندارى که آنان که در راه خدا کشته شده‏اند مردگانند.نه، بلکه زنده‏اند و نزد پروردگار خود روزى میخورند)، (1 - سوره آل عمران آیه 169) و شش‏آیه بعد از آن، و معلوم است که این زندگى یک زندگى خارجى و واقعى است نه ذهنى و فرضى.

چهارم اینکه گفتند: همه مسلمانان معتقد بودند به بقاء بعد از مرگ، در پاسخ میگوئیم: این آیه‏شریفه در اواسط رسالت رسول خدا(ص)نازل شده و در آن هنگام بى اطلاعى بعضى از مردم ازبقاء بعد از مرگ خیلى بعید نیست، چون آن ایمانى که عموم مسلمانان نسبت به زندگى آخرت‏دارند و قرآن هم نصوصى پشت‏سر هم در باره‏اش دارد که قابل تاویل نیست، زندگى بعد از بعث‏و قیامت است، اما زندگى ما بین مرگ و بعث - یعنى حیات برزخى - هر چند که آن را نیز قرآن‏کریم سر بسته و مجمل ذکر کرده و از معارف حقه قرآنى است و لیکن از نظر وضوح به حدى‏نیست که از ضروریات قرآن شمرده شود و کسى جاهل و منکر آن نشود.

بلکه حتى اجماعى هم نیست، و بسیارى از مسلمانان حتى امروز هم منکر آنند، چون منکرتجرد نفس از مادیت هستند و معلوم است که وقتى نفس آدمى مادى باشد، مانند بدن، با مرگ وانحلال ترکیب از بین میرود، اینها معتقدند که انسان بعد از مردن روح و بدنش همه از بین میرود ونابود مى‏شود و آنگاه در روز قیامت دوباره هم روح و هم بدن خلق میشود.

بنا بر این ممکن است مراد از حیات خصوص شهداء این باشد که تنها این طائفه حیات‏برزخى دارند و این معنا را بسیارى از معتقدین به معاد جاهلند، هر چند که بسیارى هم از آن آگاه باشند.

(مراد از حیات بعد از شهادت، حیات حقیقى(در عالم برزخ)است)

و سخن کوتاه اینکه مراد به حیات در آیه شریفه حیات حقیقى است نه صرف‏دل خوش کننده مخصوصا با در نظر گرفتن اینکه قرآن کریم در چند جا زندگى کافر را بعد ازمردنش هلاکت و بوار خوانده و از آن جمله فرموده: (و احلوا قومهم دار البوار، قوم خود را بدارهلاک وارد کردند)    )سوره ابراهیم آیه 28) و آیاتى دیگر نظیر آن، مى‏فهمیم که منظور از حیات شهیدان، حیاتى سعیده‏است نه صرف حرف، حیاتى است که خداوند تنها مؤمنین را با آن احیاء مى‏کند، همچنان که‏فرمود: (و ان الدار الاخرة لهى الحیوان، لو کانوا یعلمون، و بدرستى خانه آخرت تنها زندگى‏حقیقى است، اگر مى‏توانستند بفهمند)، (3 سوره عنکبوت آیه 64) و اگر بعضى نتوانستند بفهمند، بخاطر این بود که حواس‏خود را منحصر در درک خواص زندگى در ماده دنیائى کردند و غیر آن را نخواستند بفهمند، وچون نفهمیدند، لذا نتوانستند میان بقاء بان زندگى و فنا فرق بگذارند و آن زندگى را هم فناپنداشتند و این پندار اختصاص بکفار نداشت، بلکه مؤمن و کافر هر دو در دنیا دچار این اشتباه هستند.

 و به همین جهت در آیه مورد بحث به مؤمن و کافر خطاب مى‏کند: به اینکه شهدا بعد ازمردن نیز زنده‏اند، ولى شما نمى‏فهمید، یعنى با حواس خود درک نمى‏کنید، همچنانکه در آن آیه‏دیگر باز مى‏فرماید: (لهى الحیوان لو کانوا یعلمون)، یعنى اگر مى‏توانستند یقین حاصل کنند، چون‏علم در اینجا به معناى یقین است، بشهادت اینکه در آیه: (کلا لو تعلمون علم الیقین، لترون الجحیم، حاشا اگر بعلم یقین میدانستید، جهنم را مى‏دیدید)، (1- سوره تکاثر آیه 6) علم به آخرت را مقید به علم یقین کرده است.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق جامع درباره حیات پس از مرگ و عالم برزخ از نظر قرآن و روایت

تحقیق در مورد گشت وگذاری در عالم برزخ

اختصاصی از رزفایل تحقیق در مورد گشت وگذاری در عالم برزخ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد گشت وگذاری در عالم برزخ


تحقیق در مورد گشت وگذاری در عالم برزخ

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه:25

 فهرست مطالب

  در مقام انسانیت همین بس که خداوند فرمود:« فتبارک الله احسن الخالقین » پر برکت ومبارک است خدایی که از خاک وگل موجودی را آفرید وبه او این استعداد را داد تا بهترین مخلوقش باشد وتاج کرامت رابر سرش نهاد . همان موجودی که با نیروی تفکر توانسته آسمان و کوه ودریا و...را به تسخیر خویش درآورد.انسانی که می تواند از طریق عبودیت وانجام وظایف وزهد و تقوی به کمال انسانی خود برسد. اما به راستی موجودی با این عظمت چرا در اندیشه تکاثر به مال وتفاخربه مقام ونفرات ونژادورنگ وثروت و... زندگی دنیوی واخروی خود را به تباهی می کشد؟! آیا او نمی داندهمه اینها در معرض فنا و نابودی است و راه گریزی از این قانون فنا ودگرگونی وجود ندارد؟! آیابهتر نیست به جای افتخار به موهومات باطل گهگاه به قبرستان رفته وبا نگاه عمیق وچشم بصیرت از قبور صاحبان قدرت پند بگیردوبا زبان دل از حال آنها جویا شودوباگوش دل پاسخ آنهارا بشنود؟! بیاییم خودرابایاد مرگ ، زندگی اخروی وجاویدی که هیچ راه فراری از آن نیست متنبه سازیم وبازندگی برزخیان که روزی شاید همین امروز، سرنوشت ما با آنان گره خواهد خورد آشنا شویم وازخدا بخواهیم مرگ را برایمان مبارک گرداند وما را در سختیهای مرگ وعالم قبر وبرزخ یاری فرماید.(اللهم اعوذبک من نارک)   امیرالمومنین(علیه السلام) در خطبه 212 نهج البلاغه می فرماید:« همانهایی که در دنیا دارای مقامهای عزت ودرجات والای افتخار بودندو یا رعایای آنها بودند سرانجام در درون برزخ وحفره های قبر جای گرفتند وزمین برآنان مسلط شد واز گوشت وبدن آنها خورد وازخونشان آشامید.آنها در حفره های گورستان به صورت جمادی بی رشد ونمو وناپیدا که هرگزامید یافت شدنشان نیست قرار گرفتند. دیگر وقوع حوادث هراس انگیز دنیوی آنها را به وحشت نمی اندازند ودگرگونیهای دنیا آنها رامحزون  نمی سازدوبه زلزله ها واضطرابات اعتنایی ندارندوبه سروصداهای شدید گوش فرانمی دهند. غایبانی هستند که انتظار آمدنشان نیست وحاضرانی هستند که حضورنمی یابند. دردنیا جمع بودند ولی به سبب مرگشان پراکنده شدندو...»  در این فرازحضرت شرح حال جسمانی ومادی مردگان را درعالم قبروبرزخ مجسم کرده است. به لحاظ بعد جسمانی هرگاه شخصی می میرد، به فاصله چندساعت ،اجزای بدن اوفاسدومتعفن می گردد . لذا بایدهر چه زودتر به خاک سپرده شودوروی قبرهم محکم بسته شودکه نه حیوان وحشی متعرض آن شودونه تعفن آن خارج گردد تا بدین سبب خاک هم اجزای متلاشی شده رادر خود جذب کند.   باتامل درفرازهای بعدی این خطبه در می یابیم که اموات همسایگانی هستند که قبورشان درکنارهم واقع شده وقرب مکانی هم دارند ولی چون انس وعلاقه مربوط به روح است ومنشا محبت هم روح می باشد،باهم مانوس نیستند وارتباطات دنیوی آنها بامرگ از بین می رود وهیچ احساس وعکس العملی نسبت به یکدیگر ندارند.   اما بعد روحانی انسان بامرگ از بین نمی رود وزندگی برزخی اودرعالم مثال وبرزخ از حین مرگ تا قیامت که دوباره روح به بدن ملحق می شود ادامه دارد تا اینکه در بهشت یا دوزخ جاودان شود.   دربیان حالات جسمانی اموات امیرالمومنین(علیه السلام) می فرماید: « مردگان شب وروز نمی شناسند و...»   آری جسم انسان بعداز مرگ درخانه قبر شب وروز ندارد، زیرا مقدار حرکت جسم ، طبیعی است وبدن انسان با فرا رسیدن مرگ از حرکت باز می ماند. لذا دیگر زمان برایش مطرح نیست ودربسترحرکت زمان واقع نیست ودرک وشعوری هم از تغییر وتحول زمان ندارد. در کلام دیگری که بیانگر حالات روحی مردگان درعالم برزخ است مولا فرموده اند :« مردگان شب وروز دارند...» در رابطه با عالم برزخ قرآن وروایات تصریح دارند که ارواح مردگان درهمین دنیا شب وروز را درک می کنند. چنانچه در قرآن کریم می خوانیم :« ولهم رزقناهم فیها بکره وعشیا» در روایات هم نظیر این معنا به چشم می خورد که : ارواح مومنین روزها دروادی السلام هستند وحلقه حلقه می نشینند وباهم سخن می گویند وارواح کفارشب ها در برهوت...!   شاید این دو جمله  حضرت مربوط به کسانی است که نه از مومنین محضند ونه از کفار محض؛ یعنی آنهایی که عالم برزخ را در بی خبری وخواب می گذرانندو درانتظار سرنوشت آینده خود می باشند .(دررابطه با این مطلب درآینده توضیح می دهیم)   

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد گشت وگذاری در عالم برزخ

دانلود تحقیق برزخ

اختصاصی از رزفایل دانلود تحقیق برزخ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق برزخ


دانلود تحقیق برزخ

برزخ:
      برزخ در لغت به معنی پرده و حائل است که بین دو چیز واقع می شود و نمیگذارد این دو به هم برسند مثلاً دریای شور و شیرین در موجند لکن خدای متعال مانعی بینشان قرار داده که هر یک دیگری را نمی تواند از بین ببرد . این را برزخ می گویند . اما بحب اصطلاح برزخ عالمی است که خدای عالم بین دنیا و آخرت قرار داده که این دو بوصف خود باقی باشند عالمی است بین امور دنیوی و اخروی .
      در برزخ دیگر سردرد و دندان درد و دردهای دیگر نیست اینها لازمة ترکیبات اینعالم ماده اند اما آنجا عالم مجردات است لیکن بصراحت آخرت هم نیست یعنی برای اهل مصیت ظلمت محض و برای اهل طاعت نور مخصوص هم نیست .
      از امام سؤال می کنند که بزخ کی هست؟ می فرماید از ساعت مرگ تا هنگامی که سر از قبر در می آورند و در قرآن مجید میفرماید ?واز پشت ایشان برزخی است تا روز قیامت ? .
برزخ کجاست ؟
      ممکن است این سؤال در ذهن بعضی بیاید که عالم برزخ با این طول و تفصیل کجا واقع شده ؟ البته عقل ما نمیرسد که بفهمیم چیزی که هست تشبیهاتی در روایات شده از قبیل اینکه تمام عالم دنیا از زمینها و آسمانها نسبت به عالم برزخ مانند حلقه ای در بیابان است تا شخص در دنیا است مانند کرم در سیب یا طفل در شکم مادر است وقتیکه می میرد آزاد می شود . البته جائی نمیرود و در همین عالم وجود است لکن دیگر محدودیت ندارد در زمان و مکان ندارد این قیودات مال اینجا است مال عالم ماده و طبع است .
      اگر به بچه در شکم مادر بگویند در ورای این محل تو علمی است که شکم مادر نزد آن هیچ است نمی تواند ادراک کند که و بفهمد همچنین برای ما که محسوس بین هستیم شرح عوالم بعد قابل درک نیست چنانچه در قران مجید می فرماید هیچکس نمی تواند که چه باریش تهیه شده است بلی چیزی که هست چون مخبر صادق خبر داده ، هم تصدیق  می نمائیم .
      عالم برزخ محیط باین جهان است مانند احاطه این عالم برحم مادر بهتر از این           نمی شود تعبیر کرد .
 ارواح با هم انس می گیرند
      اصبغ بن نباته گفت مولایم امیرالمؤمنین را در دروازه کوفه دید . که مقابل صحرا ایستاده و مثل اینکه با کسی مکالمه یا محادثه می فرماید لکن کسی را نمی دیدم .
      من هم ایستادم مدتی گذشت خسته شدم نشستم و رفع خستگیم شد دوباره ایستادم و باز خسته شده و نشستم ولی هنوز امیرالمؤمنین (ع) ایستاده و صحبت می فرماید ? عرض کردم یا امیرالمؤمنین (ع) با که سخن می فرمایید ؟ فرمود : این مخاطبة من انس با مؤمنین است عرض کردم مؤمنین ؟ فرمود : بلی آنها که از دنیا رفته اند اینجا هستند . عرض کردم روحند یا جسم ؟ فرمود : روحند اگر آنها را میدیدی که چطور دور هم جمع شده و با هم انس گرفته و حدیث می کنند و نعمت خدا را یادمی نمایند .
ثواب و عقاب برزخ در قرآن
1- (النار یعرضون علیها غدواً و عشیاً و یوم تقوم الساعه ادخلوا آل فرعون اشدالعذاب سوره 40 ایه 49 )
بر آتش عرضه کرده می شوند ایشان بامداد و شامگاه و روزیکه قیامت برپا می شود آل فرعون را در سخت ترین شکنجه ها داخل کیند .

 

 

شامل 21 صفحه word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق برزخ

تحقیق در مورد عالم برزخ

اختصاصی از رزفایل تحقیق در مورد عالم برزخ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد عالم برزخ


تحقیق در مورد عالم برزخ

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 4

عالم برزخ

 

انسان که از این دنیا میرود، به عالم دیگری به نام برزخ وارد میشود و در آنجا هست تا وقتیکه در صور دمیده شود و مردم از قبرها بیرون آیند، در آن وقت به عالم قیامت وارد میشوند. برزخ به معنای فاصله است ، فاصله بین دو خشکی یا دو آب یا دو چیز دیگر را برزخ گویند و چون عالمی که انسان پس از مردن در آنجا بسر میبرد، فاصله ایست بین عالم دنیا و قیامت ، آنرا عالم برزخ گویند. برای آنکه خصوصیات عالم برزخ قدری روشن شود، باید توضیح بیشتری در این باره داده شود.

 

بین این عالَم که عالم جسم و جسمانیات است ـ که فعلاً در آن زندگی مادی خود را می گذرانیم ـ و بین عالم اسماء و صفات الهی ، دو عالم است : یکی عالم مثال و دیگری عالم نفس . عالم مثال را عالم برزخ ، و عالم نفس را عالم قیامت نیز گویند. و انسان تا از این دو عالم نگذرد به مقام اسماء و صفات الهیه نخواهد رسید؛ کما اینکه انسان تا از عالم برزخ نگذرد به عالم قیامت نمی رسد و به مقام اسماء و صفات کلیه الهیه نمی رسد مگر آنکه از نفس و قیامت عبور کند. و مراد از قیامت در اینجا قیامت کبری است ؛ چون دو قیامت داریم : یکی قیامت صغری ، و آن عبارت است از مردن و وارد در عالم برزخ شدن ؛ و بر همین اصل رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: «مَنْ مَاتَ فَقَدْ قَامَتْ قِیَامَتُهُ؛ هر کس بمیرد قیامت او برپا شده است ». دیگری قیامت کبری ، و آن عبارت است از خروج از عالم برزخ و مثال و داخل شدن در عالم نفس و قیامت . وقتیکه مردم از عالم قبر خارج و بسوی عالم ظهورات نفس کلیه رهسپار میگردند، قیامت کبرای آنان بر پا شده است .
عالم ماده دارای هیولی و طبع و جسم و جسمانیات است و عالم نفس ، تجرد مطلق از ماده و آثار ماده است ؛ ولی عالم برزخ فاصله بین این دو عالم است ؛ یعنی ماده نیست ولی آثار ماده از «کَیف » و «کَم» و «أیْن » و غیرها را دارد. ماده ، جوهریست که قبول تشکل میکند و صورت جسمیه بر او عارض میگردد، و آثار جسم نیز در او پیدا میشود؛ و بواسطه قبول تشکل و تجسم ، آن أعراض انفعالیه ای که در جسم پیدا میشود در ماده نیز پیدا میشود، و مثل همین ماده ای که در این عالم هست و به صور مختلفه درآمده و مردم می بینند، چون خاک و سنگ و آب و درخت و بدن انسان و بدن حیوان و أمثالها در می آید.

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد عالم برزخ