
پاورپوینت جغرافی پنجم دبستان همسایه های ایران
فرمت فایل: پاورپوینت
تعداد اسلاید: 10
پاورپوینت جغرافی پنجم دبستان همسایه های ایران
دانلود پاورپوینت جغرافی پنجم دبستان همسایه های ایران..
پاورپوینت جغرافی پنجم دبستان همسایه های ایران
فرمت فایل: پاورپوینت
تعداد اسلاید: 10
پاورپوینت جغرافی پنجم دبستان همسایه های ایران
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
جایگاه و اهمیت نفت در اقتصاد ایران
کاملاً تکراری شده است که بگوییم نفت شاهرگ حیاتی هر ملت است ، چه کشوری تولید کننده از یک طرف با فروش آن هم نیازهای ارزی خود را برای واردات کالا و خدمات تأمین می کند و هم ذخایر ارزی خود را در داخل و خارج افزایش می دهند . و از طرف دیگر صنایع پایین دستی و بالا دستی را گسترش داده اند که دیگر نمی توان نفت و اهمیت آن را نادیده گرفت ، چه کشوری مصرف کننده که دیر زمانی نیاز شدید به استفاده و مصرف آن دارند و فعلاً به سادگی گریز ا زآن امکان پذیر نیست. .
به اعتقاد بسیاری از صاحب نظران در طی پنجاه سال گذشته نفت از عوامل رشد و توسعه ی کشور نبوده و دارای مزیت اقتصادی نیست به همین جهت می توان گفت که به عنوان عامل تخریب اقتصاد ایران عمل می کند .
اهمیت نفت در صادرات :
صادرات بر خلاف واردات بیانگر امکانات تولید یک کشور در رفع نیازهای بین المللی و فراهم آوردن ارز لازم برای تأمین واردات است. یکی از معیارهایی که برای اندازه گیری رشد و توسعه ی اقتصادی هر کشوری مد نظر قرار می گیرد صادرات کشور به خارج می باشد . بدیهی است هر چه کالاهای صادراتی متنوع تر باشند درجه ی رشد و توسعه ی اقتصادی آن کشور نیز بالاتر خواهد بود پس صادرات به عنوان خیزش اقتصادی یک کشور محسوب می شود .
صادرات تک محصولی یک از ویژگی های کشورهای در حال توسعه است . کشورهای مذکور عمدتاً صادر کننده مواد اولیه و محصولات کشاورزی به کشورهای پیشرفته هستند .
کشورهای نفت خیز در عین حالی که کشورهای ثروتمندی از لحاظ در آمد ارزی نسبت به بقیه کشورهای در حال توسعه محسوب می شوند اما به عنوان کشورهای دچار بیماری مزبور تلقی می شوند نفت تنها عمده صادرات این کشور را تشکیل می دهد . ایران نیز با این بیماری درگیر بوده و صادرات آن نیز صادرات تک محصولی می باشند . ملاحظه ای بر صادرات ایران نشان می دهد که ایران وابستگی بسیار عظیمی به نفت خواهد داشت .
درسالهای 81-1370 صادرات کشور یک روند افزایش را داشته است بجز در سه سال 76-74 که با کاهش شدید قیمت نفت در بازارهای جهانی در سال 74 بوده و اثر خود را تا دو سال دیگر به جا گذاشته است صادرات دچار کاهش شده است . همچنین در سال 79 باز هم به دلیل کاهش قیمت نفت صادرات یک روند نزولی را طی کرد . در بقیه ی سالها از یک طرف بدلیل افزایش قیمت نفت و از طرف دیگر بدلیل افزایش درآمد حاصلی از صادرات افزایش یافته است .
سهم صادرات نفت در کلیه صادرات ایران نوسانی در محدوده ی 6601 تا 7701 % داشته است اما باید گفت که صادرات ایران وابسته به نفت از 44 % کمتر نبوده است که نشان دهنده ی وابستگی عظیم ایران به نفت است . ولی متأسفانه بدلیل سهل انگاری یا بدلیل طمع برخی از مسولان کشور و عدم وظیفه شناسی درست هر آنگاه که قیمت نفت روبه کاهش گذاشته که فکر برگزاری همایش ها برای صادراتی غیر از نفت برگزار کرده اند ولی تا قیمت نفت رو به افزایش گذاشته صادرات دیگر محصولات را فراموش نموده اند .
به عقیده بسیاری از صاحبنظران و سیاستمداران به دلیل وابستگی شدید ایران به نفت و صادرات آن توجه ایران به صادرات دیگر محصولات به شدت کاهش پیدا کرده است و انشاالله همه ی ما امیدواریم که این مساله با درایت سیاستمداران به پیشرفت اقتصاد ایران کمک وافری می نماید.
اهمیت نفت در اشتغال :
اهمیت اشتغال و به کارگیری درصد بیشتری از جمعیت فعال هر کشوری به عنوان یک هدف هم کوتاه مدت و هم بلند مدت هر دولتی بشمار می آید بدیهی است
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
بحران مالی جهان چه تاثیری بر اقتصاد ایران دارد؟ بحران کنونی با عدم پرداخت وامهای درجه دو مسکن در آمریکا آغاز شد و به سرعت گسترش یافت
در حالیکه بازارهای مالی جهان در ماه های اخیر با بحران دست به گریبان بوده اند عوامل بروز این تحول و همچنین تاثیر آن بر کشورهای دیگر از جمله ایران همچنان مورد بحث است. بحران در بازارهای مالی غرب اواسط تابستان گذشته و با انتشار گزارشهایی در مورد دشواری برخی موسسات اعتباری فعال در بخش مسکن در آمریکا آغاز شد و در خلال ماه های بعد، در مشکلات سایر بخش های مالی ایالات متحده و شمار دیگری از کشورهای غربی انعکاس یافت.
در خلال حدود یک دهه اخیر، فعالیت بنگاه های مالی ایالات متحده به شکلی گسترده با بخش ساختمان این کشور پیوند خورده بود و در حالیکه بهای مسکن رو به افزایش داشت، بسیاری از موسسات اعتباری، از جمله بانک ها و صندوق های وام مسکن، تسهیلات گسترده ای را در اختیار متقاضیان وام قرار می دادند.
استدلالی که در پس رشد سریع اعتبار مسکن وجود داشت این بود که با توجه به افزایش سریع قیمت ساختمان، حتی اگر وام گیرنده به هر دلیل قادر به پرداخت اقساط و اصل وام نمی بود، موسسه وام دهنده می توانست طلب خود را از طریق تصرف و فروش ملک مورد معامله وصول کند.
وضعیت مشابهی نیز در چند کشور دیگر، به خصوص بریتانیا، مشاهده می شد و اکثر موسسات اعتباری این کشور، با اتکا به رشد سریع بهای مسکن، آماده اعطای وام های سهل به متقاضیان بودند که به نوبه خود، به رشد تقاضا و در نتیجه، افزایش بیشتر بهای مسکن دامن می زد.
همزمان، پائین بودن نرخ بهره، که دولت های غربی به خصوص آمریکا و بریتانیا به عنوان یک دستاورد عمده اقتصادی از آن یاد می کردند، مردم را به دریافت وام مسکن تشویق می کرد.
رونق کم سابقه در بازار مسکن همچنین رشد پدیده جدیدی به نام "موسسات وام درجه دو مسکن" را به همراه آورد که هدف آنها، پرداخت وام به کسانی بود که، به دلایلی مانند نداشتن شغل ثابت یا پیشینه مالی مطلوب، از دریافت وام از موسسات معتبر مالی محروم مانده بودند.
همزمان، رشد سریع وام مسکن برای موسسات وام دهنده و کارکنان و واسطه های مرتبط با آنها منافع سرشاری را به همراه داشت زیرا اکثر آنان به صورت حق العمل کاری (کمیسیون) فعالیت می کردند و در نتیجه، عواید آنان با افزایش تعداد مشتریان بیشتر می شد.
گفته شده است که بسیاری از این افراد در تلاش برای افزایش تعداد مشتریان خود و کسب درآمد بیشتر، به توانایی متقاضیان وام توجه چندانی نداشتند و به این ترتیب، مقدار قابل توجهی وام های پرخطر و در مواردی، به وضوح غیرقابل پرداخت را در اختیار متقاضیان قرار دادند.
در همانحال، بسیاری از موسسات اعتباری نیز، با اتکا به توانایی مفروض افراد صاحب خانه، آنان را به دریافت وام تشویق می کردند و اعتقاد داشتند که وام گیرنده در نهایت قادر خواهد بود با فروش ملک خود، این وام ها را بپردازد.
در حالیکه فعل و انفعالات وابسته به بازار مسکن سودهای کلان و درآمدهای سرشاری را به همراه داشت، مبنای آن را افزایش ظرفیت تولیدی جامعه تشکیل نمی داد بلکه صرفا از افزایش پولی ارزش مسکن ناشی می شد و به همین دلیل، برخی از کارشناسان از آن به عنوان "حباب مالی" یا رونق کاذب یاد کرده اند.
حتی گروهی از ناظران در کشورهای اروپایی، که شرایط بازار و وام های مسکن در آنها متعادل تر از آمریکا و بریتانیا بود، این دو کشور را به تشویق "اقتصاد قمارخانه ای" متهم کرده اند.
آغاز بحران و گسترش جهانی
رشد بهای مسکن در آمریکا، و همچنین بریتانیا، به تدریج باعث شد تا شمار روزافزونی از متقاضیان مسکن امکان پرداخت اقساط وام را، حتی با شرایط سهل اعتباری، نداشته باشند و در همین حال افزایش بهای برخی کالاهای اساسی در خلال یک سال اخیر، افراد کم درآمدتر را تحت فشار قرار داده بود.
بارزترین نشانه بحران کنونی سقوط بهای سهام در بورسهای جهان بوده است
ظاهرا همین وضعیت سرانجام به توقف رشد تقاضا و در نتیجه، سقوط بهای مسکن در آمریکا انجامید و به خصوص باعث شد دارندگان وام های درجه دو، که از نظر مالی در موقعیت ضعیف تری قرار داشتند و یا تنها به امید کسب سود ناشی از رشد سریع بهای مسکن به دریافت وام روی آورده بودند، توانایی یا تمایلی به بازپرداخت بدهی خود نداشته باشند.
کاهش تقاضا و قیمت، که قاعدتا برای مدتی در پشت رونق ظاهری بازار مسکن جریان داشت، سرانجام در اواسط تابستان گذشته باعث شد تا تعداد قابل توجهی واحدهای مسکونی توقیف شده به بازار مسکن آمریکا عرضه شود و به دلیل نبود خریدار، روند تنزل قیمت را شدت بخشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
اوقات فراغت و گردشگری در ایران
گردشگری در اقتصاد جهان جزء ۵ رشته پردرآمد است و درآمدی که در جهان از این صنعت بهدست میآید چیزی بین ۹۰۰ تا ۱۲۰۰ میلیارد دلار در سال است.
گردشگری در اقتصاد جهان جزء ۵ رشته پردرآمد است و درآمدی که در جهان از این صنعت بهدست میآید چیزی بین ۹۰۰ تا ۱۲۰۰ میلیارد دلار در سال است.
در سال ۲۰۰۳ حدود ۱۳ میلیون توریست به کشور مسلمان مالزی سفر کردهاند. این میزان در سال گذشته با رشد سالانه حدود ۱۰ درصد، به ۷/۱۵ میلیون نفر رسیده و مالزی از این راه ۸۱/۷ میلیارد دلار درآمد داشته است.
در حالیکه از سوی دولت، گردشگری بهعنوان یکی از محورهای توسعه اعلام شده است، هر سال صدها هزار نفر ایرانی به کشورهای گوناگون اروپائی، عربی و آسیای جنوبشرقی سفر میکنند و صدها هزار دلار ارز به جیب این کشورها میریزند و این در برابر میزان ورود گردشگر به ایران سنجش کاه است و کوه.
ذکر مصیبت صنعت گردشگری در ایران مثنوی هفتاد من کاغذ است که در این مجال نمیگنجد ناگزیر به اشاره بیبسنده میکنیم. گزافهگوئی نیست اگر ادعا کنیم که ایران یکی از پرجاذبهترین کشورهای جهان از نظر گردشگری است. جاذبههای فراوان فرهنگی - هنری، آثار باستانی، معماری و شهرسازی درخشان دیرینه، جاذبههای طبیعی همچون کوهها، غارها، جنگلها، دشتهای سرسبز، کویر بیکران، رودخانهها، دریا و جزایر زیبا و بیمانند، همه در کنار هم در گستره این سرزمین، مجموعه بیبی بدیل پدید آوردهاند که مانند آن را در کمتر کشوری میتوان یافت.
ایران کشوری است که در آن چیزی حدود ۸ ماه در سال امکان اسکی روی برف فراهم است و در تمام طول سال میتوان از آب دریا و از آفتاب داغ سواحل آن بهره گرفت. با این همه سهم ما آیا از این خوان بیدریغی که طبیعت فرارویمان گسترده چیست؟ شوربختانه ما نه تنها بهرهٔ بایسته و شایسته بیش از داشتههای خود نمیبریم سهل است هر ساله میزان چشمگیری ارز به این سبب از کشور ما خارج شده به جیب دیگران سرازیر میشود. و تلختر اینکه این همه امکانات و پتانسیلها، تکافوی بهرهگیری هموطنان خودمان را هم نمیدهد و نمیتواند پاسخگوی نیاز داخلی گردشگری ما باشد و به این ترتیب با نگرش به رشد جمعیت و توسعهنیافتگی اندوختهها، شاخص بهرهبرداری از امکانات همواره سیری نزولی داشته است.
آوردن دلیل و بهانه برای این بیتدبیری و کمکاری آشکار و محروم کردن چندین سالهٔ کشور و مردم از فرصتهای مغتنم و کفران این نعمت آسان به دست آمده، بهعهده کسانی است که به نوعی در کار هدر دادن این سرمایهٔ عظیم ملی دست داشتهاند و این در یک کلام به ضعف مدیریت، بیمسئولیتی و نبود عزم جدی و انگیزهٔ لازم برای کار تعبیر میشود.
فراغت از نیازهای اساسی و اولیهٔ زیستی است و ایجاد تسهیلات فراغتی در کشور یک سرمایهگذاری بیهوده و بدون بازگشت نیست. این سرمایهگذاری با کمک و مشارکت مردم، هم به ساماندهی فضاهای فراغت شکل داده، به سلامت جامعه میانجامد و هم از رهگذر همکاری و مشارکت مردمی، ارزش نهادن بر شخصیت اجتماعی ایشان و ایجاد حس مسئولیت شهروندی بهگونهای دیگر شادابی و نشاط جامعه را تضمین میکند.
شهرگردی و ایرانگردی با رویکرد اوقات فراغت افزون بر کسب درآمد و اشتغالزائی، نقش مهمی در سلامت مادی و معنوی جامعه و مردم دارد که دستاوردهای آن را در درازمدت نمیتوان نادیده گرفت؛ مردمی که در شهرهای کوچک و روستاها، بیانگیزه و برنامه یا بیحوصلگی تنها چشم به برنامههای تلویزیون دارند و در شهرهای بزرگ، درگیر روزمرگیها، عاصیانه برای سرگرمی و گذران وقت به هر وسیلهٔ درست یا نادرستی دست میبازند و گرایشهای افراطی جنونآمیزی چون اتومبیلسواری، خیابانگردی یا سر و کله زدن با کامپیوتر و ماهواره تمام فرصتهای فراغت ایشان را عملاً به هدر میدهد و جای خالی تمام فرصتهای دود شده، دیر یا زود به شکل بحرانهای فراگیر در جامعه نشان رخ خواهد نمود.
امروزه در شهرهای ما، گسترش شهرنشینی معیوب و نابهجا، تراکم بیرویهٔ جمعیت و آپارتماننشینی توجیه نشده، زندگی را بر مردم دشوار کرده است. فضاهای باز و فضاهای زندگی جمعی یا سیری روزافزون به تصرف کاربریهای تجاری و داد و ستدهائی درمیآید که بهجز روزمرگی و گذران، چیزی به زندگی مادی و معنوی جامعه ارزانی نمیکند. در چنین شرایطی اگر بتوانیم فضاهای شهری را طوری سامان دهیم که بخشی از اوقات فراغت مردم را پاسخگو باشند، اگر بتوانیم گوشههائی از طبیعت را به فضای زندگی شهری بکشانیم و اگر پای مردم بهویژه جوانان را به طبیعت باز کنیم، راه را بر روی سلامت و شادابی نسل جوان گشودهایم. زیرا ارمغانی که طبیعت با خود همراه میآورد، هوای سالم، فضای زیبا و روحپرور، ورزش و تحرک و شادابی است.
در شهرسازی و شهرنشینی گذشتهٔ ایران پیوند نزدیکی میان فضاهای شهری و فعالیتهای تفریحی درون شهر و خارج از آن برقرار بوده است. از میانهٔ دههٔ ۳۰ با ورود الگوی شهرسازی و فرهنگ شهرنشینی غرب به ایران، در حالی که کشور ما به لحاظ زیربنائی آمادهٔ پذیرش این فرهنگ وارداتی نبود، یکباره گرفتار این الگوها شدیم، در واقع شهرسازی ما از بعد از سال ۳۵ و تحتتأثیر شرایط اجتماعی و سیاسی حاکم، به شکلی یک جانبه نگرانه، بدون در نظر گرفتن شرایط فرهنگی و زیربنائی جامعه، الگوهائی را بر شهرهای ما تحمیل کرد که رفته رفته به تخریب روابط سالم زندگی شهری، سلطهٔ فرهنگ از خودبیگانگی و مردمگریزی انجامید و کار بهجائی رسیده که امروزه در شهرهای بزرگ ما دیگر روابط انسانها همچون گذشته براساس نزدیکی و خویشاوندی نبوده، بلکه ناشی از مجاورت صرف فیزیکی و تحتتأثیر مناسباتی است که به مردم ما تحمیل شده است.
مناسباتی که پیآمد آن از دست شدن علقهها و دلبستگیها برای همنشینی، معاشرت و گفتوگو با دیگران است. امروزه شاهدیم که در مجتمعهای مسکونی بزرگ، گروههائی از مردم در کنار هم و بسیار دور از یکدیگر زندگی میکنند. گروههائی که بعضاً هیچ شناخت و دلبستگی نسبت به همسایگان خود ندارند و تمام ارتباطهای همسایگی که در گذشته نقش مؤثری در رشد و گسترش فرهنگ مردمی و حتی بر تربیت فرزندان و پالایش محیط زندگی از آلودگیها داشت، طی این سالها آرام آرام از دست رفته است.
آشنائی مردم با حقوق شهروندی خود پیشنیاز مشارکت است. مردم باید نخست با مطالبات خود آشنا شوند و سپس برای دستیابی به آن مشارکت کنند. اما الگوهای شهرسازی ما بدون در نظر گرفتن جایگاه مشارکت مردم در روند شهرسازی بهمثابه اصلیترین رکن شکلدهندهٔ جامعه و زندگی شهری با پیچیدن نسخههای کاغذی و یا باید و نبایدهای ذهنی و تجربهنشده، فضاهائی را پدید آوردهاند که با
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 40
مقدمه
کشور ایران با تنوع وسیع آب و هوایی در پارهای از مناطق آن در زمینه تولید برخی از محصولات کشاورزی نظیر پسته، خرما، کشمش، بادام، گردو، زعفران و زیره و زرشک از مزیت نسبی قابل توجهی برخوردار است ، لذا جهت اتخاذ سیاستهای مطلوب در زمینه بهبود نظام بازاریابی و بازاررسانی و توسعه صادرات آنها نیاز به مطالعات اقتصادی به صورت علمی حائز اهمیت میباشد (ترکمانی، 1378) .ایران به عنوان بزرگترین تولید کننده زیره و زرشک دنیا هنوز در بازار جهانی جایگاه مشخص و روشنی ندارد و مجبور است به دلایلی از جمله تبلیغات منفی رقبا محصول خود را به کمتر از نصف قیمت جهانی بهفروش رساند لذا در این مطالعه وضعیت بازاریابی و بازاررسانی این محصولات به صورت مطالعهای موردی در مناطق عمده کشت استان خراسان مورد بررسی قرار گرفته است.از جمله اهداف این مطالعه: بررسی و شناخت عملیات بازاررسانی زیره و زرشک، تعیین مسیر، حاشیه، سود، کارایی و ضریب هزینه بازاریابی زیره و زرشک، برآورد هزینه خدمات بازاریابی و بررسی عوامل موثر بر حاشیه بازاریابی زیره و زرشک و ارائه راهکارهای مناسب جهت بهبود وضعیت بازاریابی زیره و زرشک می باشد. با توجه به فقدان انتشار مطالعات اقتصادی جامع در زمینه های فوق، در مورد زیره سبز و زرشک ایران ضرورت و اهمیت این تحقیق را نیز ایجاب مینماید. در این تحقیق جامعه آماری مورد مطالعه زیره کاران و زرشک کاران استان خراسان میباشد. برای انجام تحقیق شهرستانهای سبزوار، اسفراین، تربتحیدریه قائنات و بیرجند انتخاب و جمعا 100 پرسشنامه تولید کننده زیره و زرشک، 25 پرسشنامه عمده فروش و 50 پرسشنامه خرده فروش تکمیل گردیده است. انتخاب کشاورزان با روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای صورت گرفت. جمع آوری اطلاعات و تکمیل پرسشنامهها به صورت مقطعی در سال زراعی 1380 انجام گرفت. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها و برآورد مدلهای مورد استفاده از بسته نرم افزاری Eviews استفاده شده است. برخی از مطالعات و تحقیقاتی که در زمینه بازاریابی و بازاررسانی محصولات کشاورزی در داخل و خارج از کشور انجام شده، در زیر عنوان گردیده است:
Charles and Gray (1993) برای بررسی عوامل مؤثر بر حاشیه بازاریابی، 4 مدل حاشیه بازاریابی استفاده کردند. این دو بر این باورند که حاشیه بازاریابی به قیمت خرده فروشی، قیمت سرمزرعه و هزینه نهادههای بازاریابی بستگی دارد. Rajagopal (1992) در تحقیقی در ناحیه باستار هندوستان، کارایی اقتصادی بازاریابی ذرت را بررسی کرد. نتیجه این تحقیق نشان داد که در اغلب بازارها، ضریب همبستگی بین میزان تولید و مازاد قابل فروش معنی دار است، اما رابطه بین حاشیه سود و حجم فروش معکوس میباشد به طوریکه افزایش حاشیه سود در مکانهایی وجود دارد که مازاد قابل فروش کمتری وارد بازار گردد. محقق در پایان، جهت بهبود سیستم بازاریابی، پیشنهاد میکند که در ناحیه مورد بررسی، باید مسیر بازاررسانی این محصول تغییر کند.
شیروانیان و نجفی (1378)، به بررسی بازاریابی گوجه فرنگی در استان فارس پرداختند همچنین در این مطالعه عرضه و تقاضا، عملکردها، سازمان بازاریابی، انواع بازارها و قیمت فروش این محصول در سطوح مختلف بازاریابی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در زمینه عملکرد بازاریابی و قیمتها مشکلات عمدهای وجود دارد از طرفی به علت اینکه دولت در ارائه اطلاعات بازاریابی اقدامات لازم را انجام نمیدهد گروه باربارکنها وارد بازار شدهاند. این گروه به علت آگاهی از وضعیت بازارهای موجود و قیمتها به صورت مقطعی وارد نظام بازاریابی شده و بازار را در تسلط خود در آوردهاند. دولت به جای اینکه به نظارت و مراقبت بازار بپردازد، اقدام به دخالت در امور بازار نموده که این امر پیامدهای نامطلوبی را به همراه داشته است. لذا در پایان پس از بررسی ویژگیهای تولید، سازمان بازاریابی، انواع بازارها و قیمت محصول در سطوح مختلف بازاریابی، نتیجه گرفتند که دخالت مستقیم دولت در فرآیند بازاریابی مطلوب نبوده و نظارت دولت را سفارشمینمایند. سالم (1379)، در پژوهشی مسائل بازاررسانی انار در استان یزد را مورد بررسی قرار داد. در این پژوهش 8 مسیر مهم بازاریابی شناسایی گشت که 4 مسیر آن منجر به صادرات و باقی مانده به مصرف کننده داخلی ختم میشود. نتایج حاصل از این بررسی نشان داد در مسیری که تولید کننده به طور مستقیم محصول خود را در اختیار خرده فروش قرار میدهد، کمترین حاشیه و در مسیری که تولید کننده محصول خود را در اختیار عمده فروش قرار داده و عمده فروش محصول را به میدانتره بار و دیگر نقاط میبرد بیشترین حاشیه بازار وجود دارد. همچنین در مسیری که تولید کننده محصول خود را به خرده فروش داده او نیز صادر مینماید، بیشترین سهم تولیدکننده و در مسیری که محصول از طریق تولیدکننده صادر میشود کمترین سهم تولید کننده مشاهده میگردد.
دانشور و مظهری (1379)، در تحقیقی تحت عنوان «نگرش اقتصادی- اجتماعی بر جایگاه محصولات کشاورزی راهبردی ویژه خراسان» نقشی را که تولید زرشک در ایجاد درآمد، اشتغال زایی و کمک به توسعه اقتصادی - اجتماعی منطقه داشته، بررسی نمودند. نتایج نشان داد که تولید زرشک باعث افزایش بهرهوری نیروی کار، کاهش نرخ بیکاری پنهان در بخش کشاورزی و... میگردد لذا توجه بیش از پیش به تولید کشاورزی زرشک و افزایش سطح زیر کشت آن در استان و سرمایهگذاری در راستای صنایع وابسته به آن ، روند توسعه اقتصادی - اجتماعی مناطق محروم جنوب استان خراسان را بهبود خواهد بخشید. در ضمن این مطالعه ارزشافزوده حاصل از زرشک خشک در کل منطقه بیرجند و قاین را 6/5 میلیارد ریال و ارزش افزوده زرشک تبدیل شده به افشره در کل منطقه بیرجند و قائن را 22 میلیارد ریال ذکر نموده است
مواد و روشها
در تعاریفی که برای بازاریابی محصولات کشاورزی ارائه شده، دو دیدگاه وجود دارد. دیدگاه نخست، تعاریفی که بازاریابی محصولات کشاورزی را کلیه عملیات انجام شده بر روی محصول در فاصله بین تولید تا مصرف میداند. دیدگاه دوم در بر گیرنده تعاریفی است که بازاریابی محصولات کشاورزی را در مفهومی وسیعتر از دیدگاه فوق مورد توجه قرار میدهد. به طوریکه بازاریابی محصولات کشاورزی از مرحله برنامهریزی برای تولید آغاز میگردد. زیرا، در انتخاب میزان، نوع و چگونگی تولید محصول، توجه به بازار و تقاضای مصرف کننده لازم است نجفی (1377).
مسیر بازاررسانی
نحوه قرارگرفتن و ارتباط واسطهها و عوامل بازاریابی که به وسیله آن محصول از دست تولیدکنندگان به دست مصرف کنندگان میرسد تحت عنوان مسیر بازاررسانی مشخص میگردد. ترسیم این مسیرها مربوط به نقل و انتقال محصول بوده و مسیری که قسمت عمده محصول را به بازار هدایت میکند در مرکز نمودار ترسیم شده است و سایر مسیر ها به صورت فرعی در طرفین مسیر اصلی قرار دارد.
ضریب هزینه بازاریابی
در فاصله بین تولید تا مصرف محصولات کشاورزی، فعالیتها و خدماتی بر روی آنها انجام میگیرد. بطور کلی، به مجموع هزینه فعالیتها و خدمات انجام شده بر روی محصول در فاصله بین تولید تا مصرف، که به صورت درصدی از قیمت محصول ارائه شده به مصرف کننده است، ضریب هزینه بازاریابی گویند. فرم ریاضی این ضریب به صورت زیر است:
R = (CM / PR) * 100
که در آن R: ضریب هزینه بازاریابی، PR: قیمت خرده فروشی و CM: هزینه بازاریابی است. رابطه فوق بیانگر سهم هزینههای بازاریابی از قیمت پرداختی مصرف کننده است (زارع، 1376) (شکری خانقاء، 1376).
حاشیه بازاریابی