رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد مولانا جلال الدین محمد بلخی (2)

اختصاصی از رزفایل تحقیق در مورد مولانا جلال الدین محمد بلخی (2) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 23 صفحه


 قسمتی از متن .doc : 

 

مولانا جلال الدین محمد بلخی )مولوی(

جلال الدین محمد بن بهاءالدین محمد بن حسینی خطیبی بکری بلخی معروف به مولوی یا ملای روم یکی از بزرگترین عارفان ایرانی و از بزرگترین شاعران درجه اول ایران بشمار می رود. خانواده وی از خاندانهای محترم بلخ بود و گویا نسبش به ابوبکر خلیفه میرسد و پدرش از سوی مادر دخترزاده سلطان علاءالدین محمد خوارزمشاه بود و به همین جهت به بهاءالدین ولد معروف شد.

وی در سال 604 هجری در بلخ ولادت یافت. چون پدرش از بزرگان مشایخ عصر بود و سلطان محمد خوارزمشاه با این سلسله لطفی نداشت، بهمین علت بهاءالدین در سال 609 هجری با خانواده خد خراسان را ترک کرد. از راه بغداد به مکه رفت و از آنجا در الجزیره ساکن شد و پس از نه سال اقامت در ملاطیه (ملطیه) سلطان علاءالدین کیقباد سلجوقی که عارف مشرب بود او را به پایتخت خود شهر قونیه دعوت کرد و این خاندان در آنجا مقیم شد. هنگام هجرت از خراسان جلال الدین پنج ساله بود و پدرش در سال 628 هجری در قونیه رحلت کرد.

پس از مرگ پدر مدتی در خدمت سید برهان الدین ترمذی که از شاگردان پدرش بود و در سال 629 هجری به آن شهر آمده بود شاگردی کرد. سپس تا سال 645 هجری که شمس الدین تبریزی رحلت کرد جزو مریدان و شاگردان او بود. آنگاه خود جزو پیشوایان طریقت شد و طریقه ای فراهم ساخت که پس از وی انتشار یافت و به اسم طریقه مولویه معروف شد. خانقاهی در شهر قونیه بر پا کرد و در آنجا به ارشاد مردم پرداخت. آن خانقاه کم کم بدستگاه عظیمی بدل شد و معظم ترین اساس تصوف بشمار رفت و از آن پس تا این زمان آن خانقاه و آن سلسله در قونیه باقی است و در تمام ممالک شرق پیروان بسیار دارد. جلال الدین محمد مولوی همواره با مریدان خود میزیست تا اینکه در پنجم جمادی الاخر سال 672 هجری رحلت کرد. وی یکی از بزرگترین شاعران ایران و یکی از مردان عالی مقام جهان است. در میان شاعران ایران شهرتش بپای شهرت فردوسی، سعدی، عمر خیام و حافظ میرسد و از اقران ایشان بشمار میرود. آثار وی به بسیاری از زبانهای مختلف ترجمه شده است. این عارف بزرگ در وسعت نظر و بلندی اندیشه و بیان ساده و دقت در خضال انسانی یکی از برگزیدگان نامی دنیای بشریت بشمار میرود. یکی از بلندترین مقامات را در ارشاد فرزند آدمی دارد و در حقیقت او را باید در شمار اولیا دانست. سرودن شعر تا حدی تفنن و تفریح و یک نوع لفافه ای برای ادای مقاصد عالی او بوده و این کار را وسیله تفهیم قرار داده است. اشعار وی به دو قسمت منقسم میشود، نخست منظومه معروف اوست که از معروف ترین کتابهای زبان فارسی است و آنرا "مثنوی معنوی" نام نهاده است. این کتاب که صحیح ترین و معتبرترین نسخه های آن شامل 25632 بیت است، به شش دفتر منقسم شده و آن را بعضی به اسم صیقل الارواح نیز نامیده اند. دفاتر شش گانه آن همه بیک سیاق و مجموعه ای از افکار عرفانی و اخلاقی و سیر و سلوک است که در ضمن، آیات و احکام و امثال و حکایتهای بسیار در آن آورده است و آن را بخواهش یکی از شاگردان خود بنام حسن بن محمد بن اخی ترک معروف به حسام الدین چلبی که در سال 683 هجری رحلت کرده است به نظم درآودره. جلال الدین مولوی هنگامی که شوری و وجدی داشته، چون بسیار مجذوب سنایی و عطار بوده است، به همان وزن و سیاق منظومه های ایشان اشعاری با کمال زبردستی بدیهه میسروده است و حسام الدین آنها را می نوشته. نظم دفتر اول در سال 662 هجری تمام شده و در این موقع بواسطه فوت زوجه حسام الدین ناتمام مانده و سپس در سال 664 هجری دنباله آنرا گرفته و پس از آن بقیه را سروده است. قسمت دوم اشعار او، مجموعه بسیار قطوری است شامل نزدیک صدهزار بیت غزلیات و رباعیات بسیار که در موارد مختلف عمر خود سروده و در پایان اغلب آن غزلیات نام شمس الدین تبریزی را برده و بهمین جهت به کلیات شمس تبریزی و یا کلیات شمس معروف است. گاهی در غزلیات خاموش و خموش تخلص کرده است و در میان آن همه اشعار که با کمال سهولت میسروده است، غزلیات بسیار رقیق و شیوا هست که از بهترین اشعار زبان فارسی بشمار تواند آمد.

جلال الدین بلخی پسری داشته است به اسم


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد مولانا جلال الدین محمد بلخی (2)

مظفر الدین شاه

اختصاصی از رزفایل مظفر الدین شاه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

مظفر الدین شاه

مظفرالدین شاه، چهارمین ولیعهد ناصرالدین شاه، پنجمین فرزند ذکور او و پنجمین پادشاه سلسله‌قاجار محسوب می‌شود.

 

مظفرالدین شاه، چهارمین ولیعهد ناصرالدین شاه، پنجمین فرزند ذکور او و پنجمین پادشاه سلسله‌قاجار محسوب می‌شود.۱ او در ۱۲۳۱ ش. در اوایل سلطنت پدرش ناصرالدین شاه به دنیا آمد و مانند سه فرزند ذکور دیگر او که بلافاصله پس از تولد، به عنوان ولیعهد شاه معرفی شدند و در طفولیت در گذشتند، در ۵ سالگی به ولایت عهدی برگزیده شد. ۲ مظفرالدین میرزا پس از انتخاب شدن به ولیعهدی طبق رسوم قاجار که از زمان فتحعلی شاه معمول بود، به پایتخت دوم ایران، تبریز فرستاده شد و قریب ۴۰ سال در این شهر ماند تا اینکه پس از کشته شدن ناصرالدین شاه در ۱۲۷۵ ش. در سن ۴۴ سالگی به سلطنت رسید. از زمان کشته‌شدن ناصرالدین شاه تا جلوس مظفرالدین شاه به تخت سلطنت ۴۰ روز به طول انجامید و طی این مدت میرزا علی اصغرخان اتابک ـ امین‌السلطان ـ آخرین صدراعظم ناصرالدین شاه اداره امور کشور را به دست داشت. مظفرالدین شاه در سال اول سلطنت خود امین‌السلطان را از مقام صدارت عزل کرد و پیشکار سابق خود میرزا علی خان امین‌الدوله را به جای وی به صدارت برگزید، ولی امین‌الدوله که افکار تجددخواهی و غرب‌گرائی داشت از ابتدای زمامداری خود با مخالفت علما مواجه شد و بعد از شش ماه از صدارت کناره‌گیری کرد. مظفرالدین شاه پس از امین‌الدوله، محسن‌خان مشیرالدوله را به صدارت انتخاب کرد، ولی صدارت او هم بیش از سه ماه به طول نینجامید و مظفرالدین شاه مجدداً امین‌السلطان را به صدارت برگزید.

1313 – 1324 ه‍ . قدورة سوم سلطنت قاجاریهدر این دوره عکس العمل سلطنت مستبدانه ناصرالدین شاه و سیاست شوم انگلستان و سیاست خشن و ناهنجار روسیه تزاری و اعطاء امتیازات ناروا به بیگانگان و استقراض از خارجی توأم با انتشار آراء و عقاید سیدجمال الدین اسدآبادی و پیروان آزادمنش مکتب او در میان طبقات روشنفکر آزادیخواه ایران مقدمات نهضت سیاسی و فکری را فراهم ساخت. و طی یک انقلاب چهارساله سلطنت استبدادی قاجاریه به سلطنت مشروطه پارلمانی مبدل گردید. در این دوره چون پادشاه شخص ضعیف النفس و بی اراده بود امتیازات زیادی به دول استعماری واگذار شد همچنین، سیاستهای خائنانه امین السلطان باعث استقراض وامهای زیان آور از دولتهای روس و انگلیس گردید .

سلطنت مظفرالدین شاه :1- مظفرالدین شاه که به سال 1269 تولید یافت چهارمین پسر ناصرالدین شاه بود. او تا سال قتل پدرش قریب چهل سال در ولیعهدی به سر می برد و در این مدت با وجود سه سفر که ناصرالدین شاه به فرنگستان کرد و در غالب نقاط کشور به سیاحت پرداخت، مظفرالدین میرزا کمتر از آذربایجان خارج شد. چون مردی ضعیف النفس ، ترسو و از اواسط عمر به بعد علیل المزاج نیز بود.2- زمانیکه ناصرالدین شاه در حرم عبدالعظیم بدست میرزا رضای کرمانی کشته شد، امین السلطان صدراعظم ناصرالدین شاه به وسیله کلنل کاساکوفسکی رئیس سواران قزاق امنیت پایتخت را حفظ کرد.3- او مراتب را به سفرای روس و انگلیس ودول دیگر اطلاع داد و با حضور آنان در تلگرافخانه با مظفرالدین میرزا ولیعهد، که مقیم تبریز بود به وسیله تلگراف حضوری تماس گرفت و وفات شاه را به ولیعهد خبر داد.4- امین السلطان تهی بودن خزانه و عقب افتادگی جیره قراولان و نوکران دربار را به اطلاع سفرای روس و انگلیس فرستاد.5- امین السلطان به سفرای روس و انگلیس گفت ولیعهدی دیناری پول ندارد یا وسایل سفر خود به پایتختن و جلوس بر تخت سلطنت را فراهم کند.5-سفیر انگلیس تعهد کرد که به لندن تلگراف کند تا برای مبلغ مورد احتیاج دولت اعتبار لازم به بانک شاهنشاهی حواله شود.7-آنگاه تلگراف تسلیت مرگ شاه و نهنیت سلطنت شاه جدید از طرف درباریان تهیه و به تبریز مخابره شد.8- شاه جدید زمانیکه به تخت پادشاهی رسید هر کی از رجال و درباریان را در مقام خود باقی گذارد.9- مظفرالدین شاه امین السلطان را که قدرتی فوق العاده داشت همچنان در مقام صدارت باقی گذارد.سفرهای پرهزینه مظفرالدین شاه مظفرالدین شاه مانند پدرش مشتاق سفر به فرنگستان ـ اروپا ـ بود و مانند او به دشواریهای تامین هزینه سفرها اعتنا نمی‌کرد. روز ۲۳ فروردین ۱۲۷۹


دانلود با لینک مستقیم


مظفر الدین شاه

تحقیق آماده درباره مولانا جلال الدین محمد بلخی (مولوی)

اختصاصی از رزفایل تحقیق آماده درباره مولانا جلال الدین محمد بلخی (مولوی) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

مولانا جلال الدین محمد بلخی (مولوی)

 

جلال الدین محمد بن بهاءالدین محمد بن حسینی خطیبی بکری بلخی معروف به مولوی یا ملای روم ، یکی از بزرگترین عارفان ایرانی و از بزرگترین شاعران این سرزمین به شمار می رود. خانواده وی از خاندانهای محترم بلخ بود و گویا نسبش به ابوبکر خلیفه می رسد و پدرش از سوی مادر دختر زاده سلطان علاءالدین محمد خوارزمشاه بود و به همین جهت به بهاءالدین ولد معروف شد.

وی در سال 604 هجری در بلخ ولادت یافت. چون پدرش از بزرگان مشایخ عصر بود و سلطان محمد خوارزمشاه با این سلسله لطفی نداشت ، به همین علت بهاءالدین در سال 609 هجری با خانواده خود خراسان را ترک کرد. از راه بغداد به مکه رفت و از آنجا در الجزیره ساکن شد و پس از نه سال اقامت در ملاطیه (ملطیه) سلطان علاءالدین کی قباد سلجوقی که عارف مشرب بود او را به پایتخت خود، شهر قونیه دعوت کرد و این خاندان در آنجا مقیم شد. هنگام هجرت از خراسان جلال الدین پنج ساله بود . پدرش در سال 628 هجری در قونیه رحلت کرد.

پس از مرگ پدر، مدتی در خدمت سید برهان الدین ترمذی که از شاگردان پدرش بود و در سال 629 هجری به آن شهر آمده بود ، شاگردی کرد. آنگاه خود جزو پیشوایان طریقت شد و طریقه ای فراهم ساخت که پس از وی انتشار یافت و به اسم طریقه مولویه معروف شد. خانقاهی در شهر قونیه بر پا کرد و در آنجا به ارشاد مردم پرداخت. آن خانقاه کم کم به دستگاه عظیمی بدل شد و معظم ترین اساس تصوف بشمار رفت و از آن پس تا این زمان آن خانقاه و آن سلسله در قونیه باقی است و در ممالک شرق پیروان بسیار دارد.  جلال الدین محمد مولوی همواره با مریدان خود می زیست تا اینکه در پنجم جمادی الاخر سال 672 هجری رحلت کرد. وی یکی از بزرگترین شاعران ایران و یکی از مردان عالی مقام جهان است. آثار وی به بسیاری از زبانهای مختلف ترجمه شده است. این عارف بزرگ در وسعت نظر، بلندی اندیشه ، بیان ساده و دقت در خصائل انسانی، یکی از برگزیدگان نامی دنیای بشریت به شمار می رود و یکی از بلندترین مقامات را در ارشاد فرزند آدمی دارد. سرودن شعر تا حدی تفنن و تفریح و نوعی لفافه برای ادای مقاصد عالی او بوده و این کار را وسیله تفهیم قرار داده است. اشعار وی به دو قسمت منقسم میشود، نخست منظومه معروف اوست که از معروف ترین کتابهای زبان فارسی است و آنرا "مثنوی معنوی" نام نهاده است.

 

این کتاب که صحیح ترین و معتبرترین نسخه های آن شامل 25632 بیت است، به شش دفتر منقسم شده و آن را بعضی به اسم صیقل الارواح نیز نامیده اند. دفاتر شش گانه آن همه به یک سیاق و مجموعه ای از افکار عرفانی و اخلاقی و سیر و سلوک است که در ضمن، آیات و احکام و امثال و حکایتهای بسیار در آن آورده است و آن را به خواهش یکی از شاگردان خود بنام حسن بن محمد بن اخی ترک معروف به حسام الدین چلبی که در سال 683 هجری رحلت کرده است ، به نظم درآورد ، جلال الدین مولوی هنگامی که شور و وجدی داشته، چون بسیار مجذوب سنایی و عطار بوده است، به همان وزن و سیاق منظومه های ایشان  ، اشعاری با کمال زبردستی بدیهه می سروده است و حسام الدین آنها را می نوشته.  نظم دفتر اول در سال 662 هجری تمام شد و در این موقع به واسطه فوت زوجه حسام الدین ناتمام مانده و سپس در سال 664 هجری دنباله آنرا گرفته و پس از آن بقیه را سرود . قسمت دوم اشعار او، مجموعه بسیار قطوری است شامل نزدیک صدهزار بیت غزلیات و رباعیات بسیار، که در موارد مختلف عمر خود سروده و در پایان اغلب آن غزلیات ، نام شمس الدین تبریزی را برده و به همین جهت به کلیات شمس تبریزی و یا کلیات شمس معروف است.  گاهی در غزلیات خاموش و خموش تخلص کرده است و در میان آن همه اشعار که با کمال سهولت می سروده است، غزلیات بسیار دقیق و شیوایی هست که از بهترین اشعار زبان فارسی به شمار می آید.

جلال الدین بلخی پسری داشته است به اسم بهاءالدین احمد معروف به سلطان ولد ، که جانشین پدر شده و سلسله ارشاد وی را ادامه داده است. وی از عارفان معروف قرن هشتم بشمار می رود و مطالبی را که در مشافهات از پدر خود شنیده است ، در کتابی گرد آورده و "فیه مافیه" نام نهاده است. منظومه ای نیز به همان وزن و سیاق مثنوی بدست هست که به اسم دفتر هفتم مثنوی معروف شده و به او نسبت می دهند اما از او نیست.  از دیگر آثار مولانا ، مجموعه مکاتیب و مجالس سبعه شامل مواعظ اوست.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق آماده درباره مولانا جلال الدین محمد بلخی (مولوی)

زندگی و اندیشه های سید جمال الدین اسد آبادی

اختصاصی از رزفایل زندگی و اندیشه های سید جمال الدین اسد آبادی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

زندگی و اندیشه های سید جمال الدین اسد آبادی

ظهور سید جمال الدین اسد آبادی دراوایل قرن چهاردهم هجری  به دنبال بحران خلافت تزلزل قدرت سیاسی و قدرتمند شدن موضع اصولیها در حوزه های علمیه صورت می گیرد

عوامل انحطاط مسلمین از دیدگاه سید جمال الدین دوری از عقل و یونانی زدگی وتقلید است . وی تفکر فلسفی یونان را التقاطی از عقاید بت پرستانه همراه با مباحث عقلی می داند

سعید ارموی

بحران خلافت در آغاز قرن نوزدهم ، مهمترین مسئله ای بود که ذهن اندیشمندان را به خود جلب کرد. موج جدیدی که در بین اقشار مختلف اجتماعی ایجاد شد . به ضرورت اصلاحات و جایگزینی قانون در جامعه معتقد گردید.

نگرانی عمده اندیشه گران مسلمان در آغاز قرن نوزدهم به مسایلی نظیر زوال و انحطاط مسلمین ، ضرورت پیشرفت ، ترقی و بهره گیری از تمدن غرب و یا عدم بهره گیری از آن ، مبارزه با دولتهای استعمارگر و ضرورت برپایی و تاسیس نظامهای سیاسی و اقتصادی سالم مواردی است که ذهن اندیشمندان اسلامی را بخود معطوف داشته بود . از نظر گاه علماء ،دین به تمامی مسایل گذشته ، حال و آینده انسان پاسخ داده است .

یکی از بحرانهای دولتهای مسلمان در آغاز قرن 14 ه.ق بحران مشروعیت بوده است . مشروعیت دولتها به دلیل ادامه روشهای قرون وسطایی زیر سوال بود ، بخشهای زیادی از جامعه تحت سلطه دولت قرار داشته و نهادهای مختلف اجتماعی خود را با نظم سنتی که شاه در راس امور آن قرار داشت کم کم ناهماهنگ می یافتند.

 ظهور سید جمال الدین اسد آبادی در شرایطی بود که جامعه به برخی از نقاط عطف خود رسید . از دیدگاه تفکر مذهبی ، جدال اصولیون با اخبار یون مراحل نهایی خود را طی کرد . اصولیها با وجود شخصیت قدرتمندی همچون شیخ مرتضی انصاری به توفیقاتی رسیدند . یکی از این توفیقات رواج آزاد اندیشی بود که در حوزه های علمیه بسط و گسترش یافت ، بحث و گفتگو درباره مباحث دینی و قدرتمندی نهاد اجتهاد ، روحانیت را وارد عرصه نوینی از حیات فکری و عملی خود ساخت. سید جمال الدین دراین ایام یکی از بهترین شاگردان شیخ مرتضی انصاری بود.

تحلیل افکار و آرای سید جمال الدین با توجه به نقش فعالی که وی در بیدارگری مسلمانان داشته ، از اهمیت خاصی برخوردار است . حضور او در آغاز این راه ، برای سالهای بعدی تعیین کننده است . تحلیل از وی در واقع بررسی بخش مهمی از یک جریان مذهبی است که نسبت به مسایل و مشکلات متعدد جامعه اسلامی واکنش نشان داده است . در سالهای اخیر همراه با اوج گیری نهضتهای اسلامی ، سید جمال و میراث فکری او پیش از بیش مورد توجه قرار گرفته است . تا جائیکه اودر میان توده های مسلمان تبدیل به یکی از چهره های افسانه ای مبارزه علیه غرب شده است . جهان اسلام در بخش مهمی از حرکت اسلامی خود از این میراث سود جسته . این میراث را می توان چنین بر شمرد : اعتقاد به توانایی ذاتی دین اسلام برای رهبری مسلمانان و تامین نیرومندی و پیشرفت آنان ، مبارزه با روحیه تسلیم به قضا و قدر و گوشه نشینی و بی جنبشی ، بازگشت به منابع اصلی فکری اسلام ، تفسیر عقلی تعالیم اسلام و فراخواندن مسلمانان به یاد گرفتن علوم نو ، مبارزه با استعمار و استبداد به عنوان نخستین گام در راه رستاخیز اجتماعی و فکری مسلمانان .

از سید جمال الدین نوشته های زیادی در دست نیست . زندگی پنجاه وهشت ساله وی در دوران فعالیتهای سیاسی و مسافرت و تبعید سپریی شد . فعالیتهای متعدد او در کشورهای افغانستان ، هندوستان ، مصر ، ایران ، عثمانی ، انگلستان و فرانسه از وی چهره ای جهانی ساخت . بیشتر کوشش او در دوران مبارزاتش صرف کارهای عملی گردید . نوشته های اندکی که از وی باقی مانده محصول دوره هایی کوتاه از مبارزات او است که یا به علت تبعید اجازه فعالیتهای سیاسی محض را نداشته و یا جز نوشتن راه دیگری برای ادامه مبارزاتش نبوده است . اکثر نوشته هایی که از سید باقی مانده ، مربوط به نامه هایی است که او به سران کشورها ، روحانیون ، دوستان و نوشته است .

سیر زندگی سید جمال الدین اکنون تا حدودی مبهم و برخی از مسائل زندگی وی مورد اختلاف

پژوهشگران می باشد ، مثلا اینکه سید ایرانی بوده است یا اهل افغانستان ، یکی از مسایل مبهمی است که تحقیق درباره او را دشوار می سازد . گرچه حکم درباره ملیت سید ، با توجه به اینکه خود نیز چندان مایل به اینکار نبوده ، جای تامل و درنگ دارد . او خودرا از لحاظ فکری متعلق به هیچ سرزمین و طایفه ای نمی دانسته و از این قیود آزاد بوده ، وی در سفرهای دور و دراز خود در پی مقصود واحدی بوده است ، آن مقصود عبارت از آزادی و سر بلند کردن مسلمانان بوده و در ین راه از هیچگونه فداکاری و کوششی خود داری نمی کرد .

سید اسامی متعددی داشته و در هر مملکتی که می رفته با توجه به روحیات مردم آنجا ، پسوندی را به اسم خود می افزود . او به نامهای گوناگونی چون حسینی ، افغانی ،کاببلی ، استامبولی ، اسسد آبادی و در همه جا ظاهر می شده است .

پیش از آنکه عقاید سید جمال الدین در مورد اتحاد اسلام مورد بررسی قرار گیرد ، ذکر یک نکته دیگر لازم است ، بررسی آراء افکار سید به منظور تعیین جایگاه و نقش فکری وی در بیدارگری مسلمانان به کار می رود . این تحلیل عمدتا معطوف به تفکرات وی در زمینه مشکلات مسلمین و اتحاد اسلام است . آن چیزی که درباره شخصیت سید جمال جالب توجه است ، عزم و اراده ای است که او در مبارزاتش از آن برخوردار بود . او به هر جا که می رفت جمعی را شیفته خود می ساخت . قدرت سخنوری و سحر بیانی که در کلمات آتشین سید بود ، جمع مرده ای را حیات و نشاط دوباره میبخشید . محمد عبده یار وفادار سید که خود یکی از مصلحین بزرگ مصرر اسست در نامه ای به ویی می نویسد : از سوی تو به من حکمتی رسیده است که با آن دلها را منقلب می کنم و عقول را در می یابم و در خاطره های مردم تصرف می کنم روح حکمت تو مردگان ما را زنده کرد و عقلهای ما را روشن ساخت . ما برای تو اعدادیم و تو واحدی ، ما مخفی و تو آشکار . عکس روی تو را من قبله نمازم گذارده ام و آن را ناظر اعمال و کردار خود قرار داده ام .

علاوه بر این سید جمال دارای نبوغی فوق العاده بود . وی به چند زبان خارجی کاملا مسلط بود و

می توانست علاوه بر زبان فارسی به زبان عربی ، ترکی ، انگلیسی و فرانسه سخن بگوید . از میان آثار قلمی به جا مانده از سید مقالات چرا اسلام ضعیف شد ، لکچر در تعلیم و تربیت ، فواید فلسفه و پاسخ به ارنست زنان برای شناخت مواضع سید جمال در مورد علل انحطاط و عقب ماندگی مسلمانان و رهنومدهای وی برای پیشرفت و اتحاد جهان اسلام حائز اهمیت است . مقاله چرا اسلام ضعیف شد به تحلیل عقب ماندگی مسلمانان می پردازد . این مقاله اخیرا به همت دکتر عبدالهادی حائری به چاپ  رسیده است .

این مقاله به کرات و البته نه ببه صورت کامل در روزنامه های تذکر و حبل المتین و مقالات جمالیه چاپ شده است . یکی از دلایل در چاپ مکرر این مقاله خصوصا در دوره انقلاب مشروطیت ایران ، این بود که علما و رهبران مذهبی مشروطه از مفاد این مقاله به نوعی در تایید نقش خویش در مشروطیت سود می جستند.

مقاله لکچر در تعلیم و تربیت متن سخنرانی است که به تاریخ 8 نوامبر 1872 روز پنج شنبه در آلبرت هال کلکته ایراد شده است . مقاله فواید فلسفه نیز برای دومین بار در هندوستان در شماره دهم مجله معلم شفیق در ماه اوت 1881 میلادی به چاپ رسید .

پاسخ به ارنست زنان جوابیه ای است از سید جمال به این نویسنده فرانسوی رنان در تاریخ 1300 قمری کنفرانسی تحت عنوان اسلام و علم ارائه داد . بر این مبنا که : اولا تمدنن اسلامی تمدن غربی نیست ، بلکه این تمدن دارای روح غیر عربی خصوصا ایرانی است . ثانیا دین اسلام ذاتا مخالف علم و فلسفه است و ثالثا رروح اعرابب ذاتا از فلسفه به دور است . سید جمال در این پاسخ ضمن پذیرفتن برخی از انتقادات رنان ، به تفکیک دیانت واقعی از دیانت تحریف شده می پردازد . بیان مشکلات مسلمین و چاره جوئیهایی که در این باره میتوان ارائه داد ، مفاد پاسسخ وی به رنان را شامل می شود .

 

 

امید سید در این نامه به این است که روزی مسلمانان از زیر یوغ بندگی دین خرافی آزاد شوند ، دینی که مراد سید است ، مجموعه باورها و پندارهای خرافی است که اسلام اصیل را در بند خود محصور ساخته است . وی رسیدن مسلمانان به پیشرفت و ترقی را در کشف و شناخت دیانت واقعی می داند. در مقاله چرا اسلام ضعیف شد سید جمال به بررسی عظمت و سپس انحطاط مسلمانان می پردازد . از نظرگاه وی آنچه باعث عظمت و قدرت مسلمانان در گذشته شده بود ، اقتدا و پیروی آنان از قرآن کریم بود . معجزه ای که از اعراب بدوی جنگجویان سلحشوری ساخت . ایمانی که مشتی اعراب بی سامان ارکان دول عظیمه را متزلزل نمده و نام و نشانشان را از  صفحه عالم محو کردند . آنچه که موجب پیشرفت و ترقی ناگهانی مسلمانان شد ، امید و ایمان به مکتبی بود که آن مکتب به مانند راهنمای دایمی و ابدیی امت مسلمان را هدایت کررده و مژده فتح و پیروزی را به مسلمانان داده است . وسعت و گستردگی امپراطوری عباسی ، از نظرگاه سید یادآور عظمت و شکوه مسلمانن بود . این امپراطوری با هراس بر دل رومانیون نفوذیی در تمام بلاد اسلام داشت که در هیچ تاریخی نظیرش دیده نشد .

بنابر این آنچه مبدأ خود آگاهی در میان اعراب شد ایمان به آن گرامی نامه یعنی قرآن بود. قرآن هر آنچه را که به کار مسلمانان می خورد در دورن خود داشت . مجموعه ای از معارف و راهنمای عقل ومعلم حکمت مسلمانان . چرا دین اسلام ضعیف شد پاسخی به دلایل انحطاط مسلمین است . وی دو عامل را به عنوان عوامل مهم در ضعف دین اسلام بر می شمارد : 1.دوری از عقل و یونانی زدگی  2. تقلید . قرآن همانگونه که نخستین معلم حکمت برای مسلمانان بود از نظر سید آخرین معلم حکمت نیز به شمار می آمد .

دوره ای که مسلمانان باتفکر فلسفی یونان آشنا می شوند شروع دوران انحطاط و دوری از عقل است . سید تفکر فلسفی یونانی را ماهیتا مشحون از کفر و زندقه و الحاد و التقاطی از عقاید صائبین و پرستش الهه های متعدد با کتب فلسفی یونانی می داند . علت اساسی در انحراف مسلمین از عقل ، متاثر شدن آنان از تفکر یونانی زدگی و تقلیدی است که گرفتار آن آمده اند .

وجه اول آن است که مطالب مندرج در آن کتب چنانچه فی نفس الامر و الواقع ودر نزد حکمای یونان بود بر ما آشکار نگردید بلکه حکمای مسلمین آنها را به زیور کمال و حلیه عصمت از خطا به ما جلوه دادند و ابواب چون و چرا را بر روی اذهان صافیه بستند و سببش این بود که آنها اعتقاد داشتند بر اینکه اغریقین و رومانیین همگی صاحب عقل مطلق و ارباب ملکات مقدسه هستند و لهذا اقوال آنها را مانند وحی آسمان قبول نمودند تقلید نمودند .

به این نحو وی سهروردی و ملاصدرا را جزو کسانی نام می برد که در بر خورد با تفکر یونانی تا حدودی دچار اشتباه شده اند . فلسفه ای که سید آن را مفید انگاشته و مقاله فوائد فلسفه را درباره آن می نویسد : فلسفه ای عاری از تفکر یونانی می باشد . و علوم عملی نظیر فیزیک ، شیمی و زیست شناسی ، مقوم این فلسفه هستند . در نظرگاه سید از کپرنیک ، گالیله و کپلر به عنوان قله های این تفکر یاد می شوند . وی بی آنکه بتواند رابطه ای معقول درباره تحول فلسفه غرب از یونان باستان تا اروپای قرن 19 ترسیم نمایید ، با طرد فلسفه یونانی ، فلسفه معاصر خود را می ستاید . وی احتمالا روش و بینش علمی جدید را که بر مبنای اصالت تجربه بنا نهاده شده ، مورد تایید قرار می دهد .

حمله سید جمال به فلسفه یونانی شاید حمله ای غیر مستقیم به فلسفه متداول در حوزه جامعه اسلامی آن روزگار بوده است . بعد از پایان دوران طلایی اندیشه و تفکر دراوج تمدن اسلامی ، حوزه های فکری با فلسفه گریزی روبرو بوده اند . شاید حمله سید به یونانی زدگی و تقلید ، پیامد و واکنش نسبت به همین برخوردهای فکری با فلسفه است از سویی حاکمیت متدلوژی ارسطویی در حوزه های فکری را مانع از ورود اندیشه های فلسفی نوین می داند .

پیشرفت حیرت آوری که غرب در قرون هیجدهم و نوزدهم می کند دلیل دیگری است که سید جمال حکم به بطلان اندیشه فلسفی قدیم می کند . او نقش آداب و آئینها و رسوم مختلف را در دگرگون ساختن محتوی دیانت اسلام مهم دانسته و مقابله با اعتقادات خرافی را که به درون اسلام رخنه کرده ، سرلوحه مبارزاتش قرار می دهد . تاکید سید در این راه بر پیروی از سنت فرهنگی اصیل صدر اسلام بود و لذا مسلمانان را به فهم درست قرآن و عمل به دستورات آن فرا می خواند.

از آنجائیکه وی فردی عمل گرا بود و به ضرورت تغییر سریع جامعه می اندیشید فرصت

لازم را برای درنگ در میدان تفکر وتعقل بدست نیاورد . وی علیرغم توانائیهای منحصر به فردی که داشت نیرویش را معطوف به مسائل سیاسی ساخت.

از نقاط تاریک اندیشه سید جمال ، نظراتی است که او درباره فلسفه یونانی دارد ، وی میراث فکری یونان باستان را به علت التقاط عقاید بت پرستانه با مباحث عقلی رد می کند . این برخورد وی با فلسفه وبطور کلی با تفکر عقلی یونان باستان جای تامل دارد . وی در این حمله به نظرات غزالی که فلسفه و اهل فلسفه را مورد نکوهش قرار می داده ، نزدیک می شود . مخالفت وی با فلسفه یونانی و گرایش وی بر فلسفه معاصر تجربی و علمی درغرب ناشی از تناقض فکری اوست.

نقش فکری سید جمال درتاریخ مبارزات یکصد ساله اخیر محتاج بازنگری جدی می باشد ، بازنگری که باید به دور از احساسات و همراه با نقادی و کاوش عقلانی صورت انجام به خود گیرد.


دانلود با لینک مستقیم


زندگی و اندیشه های سید جمال الدین اسد آبادی

تحقیق درمورد ناصر الدین شاه 20ص

اختصاصی از رزفایل تحقیق درمورد ناصر الدین شاه 20ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 95

 

ناصرالدین شاه

ناصرالدین شاه، روز جمعه هفدهم ذی‌القعده سال 1313 ه.ق در بقعه حضرت عبدالعظیم به ضرب گلوله میرزا رضا کرمانی کشته شد. امین‌السلطان صدراعظم ناصرالدین شاه به وسیله کلنل کاساکوفسکی رییس سواران قزاق امنیت پایتخت را حفظ کرد و مراتب را به سفرای روس و انگلیس و دولت‌های دیگر اطلاع داد و با حضور آنان در تلگرافخانه با مظفرالدین میرزا ولیعهد، که مقیم تبریز بود، به وسیله تلگراف تماس گرفت و وفات شاه را به ولیعهد خبر داد.

هنگامی که امین‌السلطان همراه سفرای انگلیس و روسیه عازم تلگرافخانه بود تهی بودن خزانه و عقب‌افتادگی جیره و مواجب قراولان و نوکران دربار را به اطلاع سفرا رساند و گفت که ولیعهد خود دیناری پول ندارد تا وسایل سفر خود به پایتخت و جلوس بر تخت سلطنت را فراهم کند. سفیر انگلیس تعهد کرد که به لندن تلگراف کند تا برای مبلغ مورد احتیاج دولت اعتبار لازم به بانک شاهنشاهی حواله شود. امین‌السلطان ضمن مخابره حضوری با ولیعهد، او را از نتیجه مذاکرات خود با سفیر انگلیس و تامین اعتبار از راه استقراض از بانک شاهنشاهی مطلع ساخت. آنگاه تلگراف تسلیت مرگ شاه و تهنیت سلطنت شاه جدید از طرف درباریان تهیه و به تبریز مخابره شد و جواب آن از طرف مظفرالدین شاه از تبریز رسید.

در این تلگراف مظفرالدین شاه برای دوری از هر گونه مخالفت احتمالی درباریان با سلطنت خود یادآور شده بود که دربار ولیعهد در تبریز حتی «یک نفر ندارد که به دقایق الفاظ آگاه باشد تا به حقایق معنی چه رسد.» بدین ترتیب شاه جدید به رجال و درباریان اطمینان داده بود که هر یک در مقام خود باقی خواهند ماند. مظفرالدین شاه، که واقعه ترور ناصرالدین شاه او را سخت بیمناک ساخته و فاصله تبریز و تهران را با نگرانی و تشویش خاطر طی می‌کرد، علی‌رغم تشریفاتی که امین‌السلطان برای ورود او به پایتخت پیش‌بینی نموده بود صبح یکشنبه 25 ذی‌الحجه ناگهانی و بدون انجام تشریفات وارد پایتخت شد و به دوران انتظار درباریان و نوکران دستگاه سلطنت پایان بخشید.

«پس از مرگ ناصرالدین شاه، پسر چهارمش مظفرالدین شاه میرزا در تبریز بر تخت شاهی نشست و پس از چهل روز که طی آن اداره کشور در دست میرزا علی‌اصغرخان امین‌السلطان بود، به تهران وارد شد. مظفرالدین شاه در 1269 به دنیا آمد. دو برادر بزرگ‌ترش پیش از او و در زمان حیات ناصرالدین شاه در گذشته بودند و برادر بزرگ‌تر دیگرش مسعود ظل‌السلطان نیز به سبب آنکه مادرش از خاندان پادشاهی نبود، به ولیعهدی نرسید. مظفرالدین میرزا در سال 1274 یعنی در پنج سالگی به ولایت عهدی برگزیده شد و هنگامی که بر تخت نشست، چهل و چهار سال داشت. وی بیشتر دوره ولایت عهدی خود را در آذربایجان گذرانید.»

مظفرالدین شاه پس از هفت ماه میرزا علی اصغرخان امین‌السلطان را از مقام صدارت عزل کرد و در یازدهم ذی‌القعده 1314 میرزاعلی خان امین‌الدوله را که مردی آگاه و دانشمند بود به جای وی برگزید. امین‌الدوله در ایجاد بعضی کارخانه‌ها سعی فراوان داشت. وی دنباله اصلاحات میرا تقی‌خان امیرکبیر و حاج‌ میرزا حسین‌خان سپهسالار را گرفت. به منظور پیشرفت فرهنگ، انجمنی تشکیل داد، به تاسیس مدارس پرداخت و به وضع کشور سر و سامان بخشید. چون گمرکات مملکت نامنظم و مختل بود، برای اداره آن اقدام به آوردن یک مستشار بلژیکی به نام مسیو نوژ کرد و وزارت عدلیه را تا حدی سر و سامان بخشید. اشراف مغرضی که از اصلاحات او خشنود نبودند و اکثرا از طرفداران امین‌السلطان به شمار می‌رفتند، شاه را وادار کردند که او را از کار برکنار کرده دیگر باره امین‌السلطان را بر سر کار


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد ناصر الدین شاه 20ص