رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود کامل پایان نامه مقطع کارشناسی رشته ادبیات با موضوع ادبیات جنگ

اختصاصی از رزفایل دانلود کامل پایان نامه مقطع کارشناسی رشته ادبیات با موضوع ادبیات جنگ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود کامل پایان نامه مقطع کارشناسی رشته ادبیات با موضوع ادبیات جنگ


دانلود کامل پایان نامه مقطع کارشناسی رشته ادبیات با موضوع ادبیات جنگ

در این پست می توانید متن کامل این پایان نامه را  با فرمت ورد word دانلود نمائید:

 

 ارزیابی اهالی قلم از حوزه ادبیات دفاع مقدس

ادبیات دفاع مقدس از زمانی آغاز شد که جنگ ایران و عراق در 31 شهریور 59 شروع شد و نوع دیگری از ادبیات پس از ادبیات انقلاب پا به عرصه گذاشت و داستان نویسان مختلف به این نوع ادبیات روی آوردند و آثار بسیاری در این زمینه خلق شد. در دهه 80 در حالی که حدود 28 سال از جنگ می گذرد؛ با عده ای از اهالی قلم در خصوص کم و کیف ادبیات دفاع مقدس به گفت وگو پرداخته ایم که از نظر می گذرانید:

تصویر دفاع مقدس در ادبیات نارسا و ناقص است
جنگ یک واقعیت با ابعاد متعدد و متکثر بود که بعید است بتوان حتی ابعاد مختلف آن را احصاء کرد.
در سال های پس از جنگ، حاکمیت و رسانه های عمومی در برخی از جنبه های دفاع هشت ساله تمرکز زیادی داشتند.

اما از سویی دیگر، بسیاری از ابعاد جنگ و تأثیرات و تأثرات آن خواه تاثیرات مثبت و خواه منفی، نادیده گرفته شد.

تصویری که امروز از جنگ در ذهن ها شکل گرفته، تصویری عمدتاً ناقص و نارسا و گاه نامتوازن است.
خوشبختانه آثار ادبی خوبی با مضمون دفاع مقدس طی سال های مختلف پدید آمد اما طبیعی است که هنوز با انتظارات ما فاصله ای مشاهده می شود. اما نگاه آرمانی نباید به قدر ناشناسی از آثار موجود وزحمات نویسندگان بینجامد.
واقعیت این است که معدود آثار قدرتمندی که در این حوزه داریم نیز آنچنانی که باید و شاید دیده نشده است و برای اشاعه و عمومی ساختن آن در میان مردم تلاشی صورت نگرفته است.

بوی مهر و تسبیح نمی آید
من فکر می کنم دوستان نویسنده ای که قصد پرداختن به ادبیات دفاع مقدس را دارند، دچار سوءهاضمه ادبی شده اند. امروزه شاهد نوشته شدن برخی آثار در حوزه دفاع مقدس هستیم که شبیه آثار غربی است و بوی مهر و تسبیح و تربت نمی دهند.
برخی فکر می کنند که اگر مثلا اثرشان شبیه آثار هاینریش بل شود، اثری قوی است و عجیب اینکه هر اثری هم که بخواهد قوی باشد لزوماً باید شبیه آثار غربی درآید.
متاسفانه پیش از اینکه ادبیات مقاومت به عارضه مذکور دچار شود، به عارضه احساس زدگی گرفتار بود. احساس زدگی مفرطی که به شعار پهلو می زد.
من فکر می کنم آنچه اکنون ادبیات دفاع مقدس نیازمند آن است، این است که ما نویسندگان، یک بار برای همیشه در کنار هم بنشینیم، سنگ ها را واکنیم و بگوییم یک، دو و… شاخص های آثار دفاع مقدس این هاست تا بدین ترتیب از وضعیت کنونی به درآییم.

دفاع مقدس، برگرفته از واقعه عاشوراست
در مورد ادبیات دفاع مقدس چندی پیش با دوستان بر سر این موضوع بحث و گفتگو می کردیم. عده ای از دوستان این واقعه دفاع مقدس را زاده 8 سال جنگ ایران و عراق می دانستند اما به نظرم دفاع مقدس ما؛ برگرفته از واقعه عاشورا است. بر این مبنا که بیشتر جنگ هایی که صورت می گیرد به صورت تهاجمی و فتح سرزمین است اما در واقعه عاشورا بحث دفاع ازاسلام بود وهمین قضیه عیناً در جنگ ما با عراق اتفاق افتاد.
با این پیش زمینه می خواهم بگویم، ادبیات دفاع مقدس با اولین شلیک گلوله در این جنگ متولد شد و سیر ادبیات دفاع مقدس از سال 59 تا به الان بر این مبناست که ابتدا به صورت مهیج و شعاری مطرح بود و در این دوره ادبیات شعاری نه به معنای عام که از محتوا خالی باشد بلکه بحث تشویق اذهان و نسل جوان برای دفاع از وطن و خاک؛ مطرح شد.
این ادبیات ادامه داشت تا اواسط جنگ، در این دوره ادبیات دفاع مقدس به مسائل شعوری پرداخت، به این صورت که ادبیات دفاع مقدس تفکربرانگیز شد.
و در دل داستانها سئوال هایی چون چرا جنگ کردیم؟ و… مطرح شد. و نهایتا در پایان جنگ، داستان نویسان ما توانستند بدون محدودیت به نوشتن آثاری در حوزه دفاع مقدس بپردازند. نویسندگان قبلا در آثارشان راوی داستان بودند اما جنگ که تمام شد؛ نویسنده نه به عنوان یک راوی بلکه تماشاچی، می نشیند و به جنگ، تهاجم، تلفات و به دشمن و… فکر می کند و مسائل را به صورت تفکیک پذیر می نویسد. در حقیقت ادبیات بعد از جنگ که نویسندگان به صورت شعوری به آن نگاه کردند به ادبیات جنگ نزدیک تر است.
در ابتدای امر، داستان های دفاع مقدس از عناصر داستانی کم بهره بودند، اما بعد از جنگ نویسندگانی متولد شدند که در جنگ حضور داشتند به خوبی از عناصر داستانی، در آثارشان بهره گرفتند و آثار خوبی در این حوزه خلق کردند و هرچه از جنگ فاصله گرفتیم این ادبیات قوی تر شد و ادبیات دفاع مقدس نویسنده اش را متولد کرد.
اعتقاد دارم که دهه 80، ادبیات داستانی دفاع مقدس از حالت جنینی (نهال بودن) خارج شده است و وارد مرحله رشد و بالندگی شده است به نحوی که در خارج از کشور ما بتوانیم در حوزه جهانی حرفی برای گفتن داشته باشیم مثل نویسندگانی چون بایرامی، دهقان، تجار به صورت کلی ادبیات جنگ و انقلاب را تقریبا در یک راستا می دانم. در اصل ادبیات انقلاب هنوز شکل نگرفته بود که دفاع مقدس شکل گرفت. در حقیقت ادبیات دفاع مقدس مثل فرزند بزرگی است که از انقلاب زاییده شد و هنوز ادبیات انقلاب می تواند به صورت مستقل رشد کند، مثل داستان قطار 57 رضا رئیسی، که فرصتی است برای دوباره مطرح شدن ادبیات انقلاب.
در کل به تفکیک ادبیات؛ به حوزه های مختلف خیلی اعتقاد ندارم.
نکته ای را باید عرض کنم که با گذشت چند دهه از دفاع مقدس نیاز به یک آسیب شناسی در حوزه ادبیات دفاع مقدس داریم تا دچار آسیب و آفت نشود و این مهم به توجه متولیان این حوزه برمی گردد.

در پرداخت تاریخ شفاهی جنگ قصور کردیم
ادبیات دفاع مقدس به طور کلی، شعر، داستان و مقولات دیگر را در برمی گیرد و من به طور مشخص در مورد ادبیات داستانی دفاع مقدس مطالبی را عنوان می کنم. به طور کلی ادبیات دفاع مقدس به سه دوره تقسیم می شود.

دوره اول؛ هم زمان با جنگ (ده سال اول)، دوره دوم، ادبیات پس از جنگ (ده سال دوم)، و دوره اخیر که در آن قرار داریم.
در مرحله اول کمتر شاهد ادبیات ناب دفاع مقدس هستیم، در این دوره معمولا آثار حالت تهیجی داشت و کسی که آثار این دوره را می خواند؛ در او شور و هیجان و نیاز به دفاع از کشور ایجاد می شد و شاید کم تر به واقعیت های دفاع مقدس و جنگ 8 ساله پرداخته شد.
دوره دوم در حقیقت دوره بینابین است. در دوره سوم؛ ادبیات به سمت شخصی شدن رفت یعنی از قالب دولتی بودن خارج شد و نویسندگان مختلف از سراسر کشور (کسانی که جنگ را درک کرده بودند یا به این نوع ادبیات علاقه داشتند) به طور واقعی به این نوع از ادبیات پرداختند، مثل جنگ از نگاه حبیب احمدزاده، محمدرضا بایرامی و… به صورت کلی، مسیر ادبیات دفاع مقدس روشن و هموار است و روز به روز در این زمینه پیشرفت بهتری داریم.
نکته مهمی که باید مطرح کنم این است که در زمینه تاریخ شفاهی دفاع مقدس در این 30 سال قصور و کوتاهی صورت گرفته است.
تاریخ شفاهی جنگ به معنی مکتوب کردن خاطرات شفاهی آدم های جنگ است. این 8سال را اگر هر شخصی که در جنگ حضور داشته است یک برگ خاطره از آن دوران بنویسد؛ ما با انبوهی از آثار و خاطرات جنگ روبرو هستیم. متاسفانه در این زمینه کارهای کمی صورت گرفته است.
در پایان؛ اگر ما به دور از تنفر و شیفتگی به مقوله جنگ و دفاع مقدس به طور واقعی نگاه کنیم، همیشه به این جنگی که اتفاق افتاده است سرافرازانه افتخار می کنیم چون به دشمن اجازه ندادیم که قطعه ای از خاک کشورمان را جدا کند، با وجود اینکه 30 کشور به طور مستقیم به عراق کمک می کردند. به جوانان ایرانی اعتماد کنیم و واقعیت جنگ را بگویم.

ادبیات دفاع مقدس باید منعکس کننده الطاف خفیه الهی باشد
تفاوتی که دفاع ملت ما در دوران جنگ تحمیلی با دیگر جنگ ها و حتی دفاع ملت های دیگر در دنیا داشته، پشتوانه ایدئولوژیک و جهان بینی الهی آن بوده است. همین جهان بینی الهی و ایدئولوژی اعتقادی هست که باعث ضمیمه شدن کلمه مقدس به کلمه دفاع در دوره جنگ تحمیلی شده است.
بی دلیل نیست که حضرت امام(ره) از این دوران به عنوان دوران الطاف خفیه الهی یاد کرده اند. چون این دوره به دلیل همان پشتوانه و زیربنای اعتقادی، دوره رشد، کمال و تعالی در زمینه های مختلف از جمله مراتب انسانی، اخلاقی و عرفانی و… بوده است.
ادبیات دفاع مقدس، از چنین دورانی نشأت گرفته می شود. لذا ادبیاتی را می توان در زمره ادبیات دفاع مقدس به شمار آورد که در کنار ناگواری های این دوران به ابعاد مختلف این الطاف خفیه الهی و رشد و تعالی ها حتی در پس زمینه های زندگی افراد درگیر با آن در جامعه نیز بپردازد. متأسفانه ادبیاتی که الان به عنوان ادبیات دفاع مقدس از آن نام برده می شود در بخش رمان، بیشتر تلخی ها و ناگواری هاست که بزرگنمایی می شود و در مورد ابعاد دیگر غفلت صورت می گیرد. غفلت از حماسه ها، مقاومت ها و سلحشوری های حماسه آفرینان هشت سال دوران دفاع مقدس و به جای آن القای یأس و نا امیدی و… جزء نگاه یک سویه و غیر منصفانه به دفاع مقدس نیست. البته در بخش خاطرات ادبیات دفاع مقدس تاکنون کارهای مناسبی ارائه شده و به این بخش تا به حال خوب پرداخته شده اما در بخش رمان تا حد انتظار مطلوب هنوز فاصله بسیار است.

شاهکار ادبی خلق نشده است
ادبیات دفاع مقدس به لحاظ رشد کمی قابل توجه است اما این موضوع خوشبینانه به نظر نمی رسد. بدین لحاظ که بعضی از بنگاه ها و انتشاراتی ها به خاطر اینکه اشتهار و نامشان در عنوان های کتاب های دفاع مقدس زنده بماند، این دسته از کتاب ها را منتشر می کنند و خود این بنگاه ها بدون چاپ کتاب های دفاع مقدس هیچ موضوعیت و موجودیتی ندارد. مثلاً عنوان می کنند که 600 هزار عنوان کتاب در زمینه دفاع مقدس منتشر شد، در حقیقت این کمیت، طبیعی نیست بلکه اگر نویسندگانی همت کنند و کتاب هایشان را از طریق این بنگاه ها به چاپ برسانند، کار ارزشمندی صورت گرفته. بسیاری از کتاب هایی که توسط این بنگاه ها به چاپ می رسد فاقد کیفیت هستند و در کل موضوع های ارزشمند دفاع مقدس زخمی می شوند و نویسندگان این حوزه دیگر رغبت دوباره به بازآفرینی مجدد این موضوعات ندارد.
کار بسیاری از پژوهشگران و محققان در تدوین خاطرات جنگ و دفاع مقدس ارزشمند است. اما بسیاری از این کارها به صورت خام و بدون ویرایش ادبی و یکسان سازی و وحدت رویه کتاب ها صورت می گیرد و کتاب های خوبی نیستند، این سیر همچنان وجود دارد، و این کمیت نشانه خوبی نیست که بتوان به آن مباهات کرد اما با وجود این کمیت ها کارهای درخشانی در حوزه ادبیات دفاع مقدس صورت گرفته است، مثل جشنواره ادبی یوسف؛ در خصوص کتاب های کوتاه دفاع مقدس است. این جشنواره جوانان اهل ذوق و با دغدغه دفاع مقدس را به خود جلب کرده است و حدود هزار قصه برای این جشنواره ادبی نوشته شده است که در سه موضوع چون خانواده رزمنده ها و وضعیت فعلی رزمنده ها و… بوده است، جشنواره ادبی یوسف دارای یک نگاه تاجر مأبانه و منفعت طلبانه بنگاه ها نیست.
مطلبی هم در مورد کیفیت آثار ادبی دفاع مقدس، آثار قابل توجهی نوشته شده است. و این آثار بخشی از فرهنگ دفاع مقدس است. امیدواریم این کارها بتوانند نسل های آینده را با جبهه آشنا کند.
نکته این که؛ در رمان های دفاع مقدس یک خلأ وجود دارد. در حقیقت ما هنوز نتوانسته ایم پیوستگی و اتفاقات جنگ را در قالب یک شاهکار ادبی بیاوریم؛ مثلاً وقتی جنگ شروع شد، یک سری اقتضائات جهانی را در برمی گرفت، یک رمان باید بتواند علل جنگ را توضیح دهد و یک یا دو نسل قبل از جنگ را بررسی کند؛ جنبش های مختلفی که در به وجود آمدن جنگ دخیل بودند. کارهایی که کشورهای استعماری در خصوص تفرقه انگیزی بین مسلمانان و بین کشورها انجام دادند، در کل این رمان ها باید واقعیت ها و شخصیت های اصلی جنگ را بازگو کند و بعد در آخر به موضوع خط مقدم و شهید و جبهه و… بپردازند. مرکز تحقیقات جنگ سپاه پاسداران کتاب های با ارزش در خصوص روزشمار جنگ منتشر کرده است که کار قابل توجهی است که نویسندگان می توانند با توجه به این دایره المعارف جنگ، رمان خوبی در قد و قامت جنگ و صلح تولستوی و… بنویسند.
اما با وجود این، قطعه های درخشانی از این جواهر و شاهکار بزرگ تراش خورده است و هر نویسنده ای به اندازه بضاعتش در این خصوص کار کرده است، اما هنوز تا رسیدن به یک شاهکار ادبی در حوزه ادبیات دفاع مقدس راه باقی است.

 

(ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

متن کامل را می توانید دانلود نمائید

چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

موجود است

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود کامل پایان نامه مقطع کارشناسی رشته ادبیات با موضوع ادبیات جنگ

دانلود پایان نامه رشته ادبیات با موضوع سبک شناسی کشف المحجوب

اختصاصی از رزفایل دانلود پایان نامه رشته ادبیات با موضوع سبک شناسی کشف المحجوب دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پایان نامه رشته ادبیات با موضوع سبک شناسی کشف المحجوب


دانلود پایان نامه رشته ادبیات با موضوع سبک شناسی کشف المحجوب

در این پست می توانید متن کامل این پایان نامه را  با فرمت ورد word دانلود نمائید:

 

دانشکده ادبیات

 عنوان:

سبک شناسی کشف المحجوب

  استاد راهنما :

دکتر محمود فتوحی

 تهیه و تنظیم :

آزیتا همراه

دانشجوی زبان و ادبیات فارسی

چکیده

این مقاله تلاشی است در جهت بررسی سبک کتاب کشف المعجوب نوشته ی ابوالحسن علی بن عثمان جلابی هجویری که در سه سطح نحوی، واژگانی و بلاغی است .

تلاش شده تا با توجه به جملات و لغات و اصطلاحات ویژگی بارزی را پیدا کرد که از آن برای یافتن سبک کتاب بهره برد. و یا در هر یک از سطوح بدین شکل کار شده است ودر نهایت به نتیجه ای رسیدم که می توان گفت سبک این کتاب کمی با نثرهای هم دوره اش متفاوت است . و البته هنوز هم فضایی برای بررسی باقی است.

کلید واژه : سبک شناسی، کشف المحجوب، جلابی هجویری

مقدمه:

کشف المحجوب از کهن ترین متون صوفیه است . که در اوایل قرن 5 توسط ابوالحسن علی بن عثمان نوشته شده است که هم دوره با تاریخ بیهقی و قابوسنامه و سفرنامه ناصر خسرو است و اما شباهتی با آن کتب ندارد چرا که نه آمیخته ای از تجارب شخصی، و آداب و عادات اجتماعی و باورهای همگانی و نه گزارشی صمیمانه از مشاهدان سیر و سفر حتی به تمامی  شرح تجربیات روحانی و یافته های خاطر مولف نیز نیست .

هجویری در روزهای پادشاهی سلطان محمود غزنوی زاده شد ( م :‌421)

علوم متداول عصر، خاصه قرآن، حدیث ، تفسیر ، فقه و کلام را درزادگاه خود آموخت آن چه که که درباره ی شخصیت ومقام او می توان گفت اینکه او طبعی نازک و روحیه ای حساس داشت تنها اثری که از دیرزمان به هجویری نسبت داده اند و امروزه در دست است کشف المحجوب است و از طریق همین کشف المحجوب از دیگر آثار وی می توان آگاهی یافت، هجویری در ضمن سخن و مناسبت های گوناگون از کتب و رسایل خود نام برده است نظیر:

ذهن و قلم هجویری تحت تآثیر زبان عربی بود بخصوص که اصطلاحات تصرف نیز تقریباً همه کلماتی قرآن اند و کمتر واژه ای فارسی مثل دوستی، درویشی، نیستی و … ظرفیت معنایی را داشت که به خوبی بتواند به جای محبت ، فقر و فنا و … به کار رود

دیوان اشعار ، منهاج الدین ، کتاب فنا وبقا و البیان لاهل العیان و چند کتاب دیگر

موضوع کشف المحجوب تصرف اسلامی است و شامل مطالب زیر است :

  1. مقدمه ای در سبب تالیف کتاب و بیان موضوع آن :

در این مقدمه علاوه بر طرح سوالات ابوسعید هجویری – همشهری مولف که وی را متعهد کرده تا با این کتاب بدان ها پاسخ دهد – مولف مجال یافته از روزگار و نااهلان شکایت کند.

باب اثبات العلم (ص 21-11)

  1. باب الفقر (ص 34-21)
  2. باب التصوف (ص 49-34).
  3. باب مرقعه داشتن (لبس المرقعات ) ص 65-49.
  4. باب اختلافهم فی الفقر و الصفوه (ص 68-65)
  5. باب بیان ملامه ( ص 78-68)
  6. باب ذکر ائمتهم من اصحابه التابعین (ص 85-87)
  7. باب فی ذکر ائمتهم من اهل البیت (ص 97-85)
  8. باب ذکر اهل الصفه ( ص 107-97)
  9. باب فی ذکر ائمتهم من اتباع التابعین الی یومنا ( ص 202-107)
  10. باب فی ذکر ائمتهم من المتاخرین (ص 214-202)
  11. باب فی ذکر رجال الصوفیه من المتاخرین علی الاختصار اهل البلدان (ص 218-214)
  12. باب فی فرق فرقهم و مذاهبهم و آیاتهم و مقاماتهم و حکایاتهم (ص 219-218)
  13. مکتبهای صوفیه ، عقاید و اقوال و نظریات آن ها ( 245-219)

سپس در حقیقت نفس و معرفت آن و دیگر مقولات عرفانی و فلسفی به اشباع تمام سخن می راند  (546-245).

نثر این کتاب زلال و از برترین نمونه های نثر قرن 4 و 5 است و به همان شیوه ای است که در زبان اهل ادب به نثر مرسل ساده شهرت دارد.

روش انجام تحقیق:

حدود چند باب از این کتاب را مورد بررسی قرار دادم و تلاش کردم تا موارد گویایی را که نشان از سبک این کتاب داشته باشد را بیابم و خلال سه سطح نحوی، واژگانی و بلاغی قرار دهم و هر کدام از این سطوح خود دارای چند قسمت است . ابتدا درباره ی آن نمونه توصیفی ارائه دادم تا مخاطب با آن آشنا شود سپس بعد از تحلیل، نمونه هایی از آن را در ادامه آورده ام .

پیشینه ی تحقیق:

  1. ملک الشعرای بهار در کتاب سبک شناسی جلد 2 درباره ی سبک این کتاب اختصار سخن گفته است .
  2. در مقدمه ی کتاب گزیده ی کشف المحجوب به انتخاب و توضیح دکتر محمود عابدی نیز بحث های پیرامون این کتاب وجود دارد.

مقالاتی درباب کشف المحجوب پیدا کردم اما سبک آن مد نظرم بود که هیچ یک در این باره نبودند و برای کار سبک شناسی من مفید نبود.

سطح واژگان

نویسنده در جای جای این کتاب، هرکجا که قصد بیان مطلبی را دارد که نسبت به آن تاکید دارد بعد از بیان آن از احادیث پیامبر و ائمه و نیز از آیات قرآن بهره می برد.

  1. صفحه 11[1] (می گوید : خدای عزوجل دم کرد آنان را که علوم بی منفعت آموزند )

در ادامه آیه ای از قرآن می آورد : « یتعلمون ما یضرُهم و لاینفعهم (102/بقره ) و پیامبر نیز فرمود« اُعوذُبک من علم لایَنْفع»

  1. صفحه 13: زمانی که قصد دارد بگوید : « که علم ما صفت ماست و به ما قایم و اوصاف ما متناهی ) از آیه ی 85 سوره اسراء استفاده می کند « مااوتیتم من العلم الاقلیلاً»
  2. 3. صفحه 12. کاربند آن باش که دانی تا به بوکات آن نادانسته نیز بدانی «‌انتَ لاتعمل بما تعلم ، کیفَ تطلُبُ مالا تعلم»
  3. صفحه 50 سپردن طریق معانی دشوار باشد جز بر آن که وی را از برای آن آفریده بود، و پیامبر گفت : صلی الله علیه :‌« کل میسر لما خلق له »‌

« لغات و عبارات تازی »

این کتاب متعلق به 5 است پس طبیعی است که دستخوش لغات و عبارات تازی باشد از طرف دیگرصبغه ی مذهبی و عرفانی این کتاب باعث شده تا برای فهم بیشتر و القای معانی که مقصود نویسنده است از آیات قرآن و احادیث بهره برد که مخاطب با آن امن دارد و قبول دارد

بسیاری از لغات و اصطلاحات عربی وجود دارد که در این کتاب به معنی هایی استفاده شده که قبل از آن اینگونه استمال نمی شده است یا اصطلاحات دیگری جایگزین آن شده است .[2]

نمونه : عبودیت ، خیریت ، مجاهدت، زیادت، قلت، فراسات و …

حروف متروک

برخی از حروف در این کتاب دیگر کاربردی ندارند و معنای آن ها تغییر کرده ودیگر در این معنا استعمال نمی شود.

1) ص 61 : رسول – صلی الله علیه و سلم – مامور بود به صحبت و قیام کردن به حق ایشان تا رسول (ع) هرک جایی که از ایشان بدیدی گفتی ….. تا در معنای چنانکه ، تا حدی که

2) صفحه 74:  گفت به خدمت برده ام ، که وی به خدمت خداوند مشغول شد و ما به خدمت …

بر دوام (در معنای همیشگی، دایم ( حرف اضافه + اسم )

3) آنچه به ابتدای کتاب نام خود اثبات کردم         (آنچه در معنای این که )

4) و این اندر ماه رمضان بود.                                ( اندر در معنای در )

5) غنا فاضل تر که فقر                                         (که به معنی « از » )

سبک این کتاب قدیمی و کهنه است و از این حروف واژگان بسیار در آن دیده می شود و نویسنده متناسب با دوره ای که در آن قرار داشته و آن بدان را شکل که واژگان و حروف بکار برده می شدند ، استفاده کرده است

واژگان متروگ و مهجور

در این کتاب واژگانی وجود دارد که دیگر امروزه متروک شده اند و یا این که دیگر بدین شکل بکار نمی روند و گذشت زمان باعث تغییر آن ها شده است .

1) صفحه 85: همه ی خلق به یکبار و را منافق ومرایی خوانند.( به معنای ریاکار )

2)صفحه 83:  اما آن که طریق وی راست رفتن بود و نابرزیدن نفاق ودست نداشتن ریا

 (به معنای نفاق نکردن ، پرهیز کردن از نفاق )

3) چون به مراعات ایشان مشغول شد، از حق باز بماند و پراکنده گشت( در معنای پراکندگی خاطر )

4) دین را به تمامی ببرز (به جای آور )

5) چون کسی قصدا به ترک سلامت خود بگوید . (بمعنای به قصد )

در گذشته کلماتی مانند ( قصدا ، عمدا، غالب و …) تنوین نصب بدان ها اضافه نمی کردند و امروزه با اضافه کردن ب: می توان لغات دلنشینی ساخت

6- مرقعه ای خشن داشتم به سنت .

درمعنای خرقه درشت وزبر 

بر وفق سنت چنان که پیامبر می پوشیده است.

(ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

متن کامل را می توانید دانلود نمائید

چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

موجود است

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پایان نامه رشته ادبیات با موضوع سبک شناسی کشف المحجوب

پایان نامه جامعه شناسی درباره جامعه شناسی و ادبیات ۳۲۵ ص

اختصاصی از رزفایل پایان نامه جامعه شناسی درباره جامعه شناسی و ادبیات ۳۲۵ ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه جامعه شناسی درباره جامعه شناسی و ادبیات ۳۲۵ ص


پایان نامه جامعه شناسی درباره جامعه شناسی و ادبیات ۳۲۵ ص

 مطالب این پست :  پایان نامه جامعه شناسی درباره جامعه شناسی و ادبیات 325 صفحه

   با فرمت ورد (دانلود متن کامل پایان نامه)

جامعه شناسی و نقد ادبی

 

دیباچـه

 

نقد ادبی در برنامه‌ی دانشگاهی میهن ما به ویژه در رشته‌ی زبان و ادبیات فارسی هنوز مقامی درخور و سزاوار نیافته است. بررسی گره‌گاه‌های این کاستی نابخشودنی البته در این مجال نمی‌گنجد. اما این قدر هست که تمرکز بر شاخه‌های معینی از قلمرو وسیع و دائم التغیر نقد ادبی و فهم ومعرفی شایسته‌ی آن، اگر با تطبیق آن رویکردها بر یک یا چند متن مشخص بومی همراه شود، گامی بس راه‌گشا خواهد بود. در این میان منطقی به نظر می‌آید که به جای توجه به آخرین و تازه‌ترین جریان‌های روز، از جریان‌های اولیه و پیشین آغاز کرد که جنبه‌ی آموختاری (کلاسیک) افزون‌تری یافته‌اند. اساساً چگونه می‌توان بدون آشنایی عمیق با سرآغازهای این راه پرپیچ و خم تجربه‌های نو آیین را شناخت و بازشناساند. بی هیچ مجامله و تعارفی جامعه‌ی فرهنگی و دانشگاهی هنوز با نقد دوره‌ی رمانتیک و آموزه‌های شلگل و کولریچ یک سره بیگانه است. پیداست جریان عظیم نقد ادبی مغرب زمین را که سیری به تعبیر باختین گفت و گویی دارد، باید از آغاز، آغازید نه از فرجام. از این گذشته، فهم عمیق‌تر این جریان‌ها تنها از رهگذر کاربست آموزه‌ها و شیوه‌های آن‌ها در آثار ایرانی صورت می‌پذیرد و ما را از مرحله‌ی ترجمه به مقام تجربه ارتقا می‌دهد.

نگارنده با درک مجملی که از این احتیاج مبرم جامعه‌ی پژوهشی و فرهنگی داشت، بر آن شد که «با نخستین قدم‌های ناآزموده‌ی نوپایی خویش» در گشودن این راه دشوار سهمی هر چند کوچک داشته باشد.

آنچه البته او را از آغاز تا فرجام این راه دراز آهنگ دلیری و امید می‌بخشید دم همّت استاد فرزانه دکتر پورنامداریان بود که از پیشگامان برجسته‌ی این میدان‌اند و در شناسایی سنجیده‌ی شیوه‌های گوناگون نقد و زیبایی‌شناسی فرنگی از رهگذر تطبیق و سنجش آن با میراث بلاغت اسلامی ـ ایرانی کهن و کاربست آن در آثار کهن و نو چهره‌ای دوران ساز به شمار می‌آیند.

به راهنمایی استاد، رمان سووشون را برگزیدم که بی‌گمان هنوز از چهار، پنج رمان زبان فارسی است که مستعد و سزامند بررسی‌های ادبی از چشم‌اندازهای گوناگون است. سووشون به ویژه از نظریه‌ی دریافت، رمان بسیار مهمی است چرا که از زمان نشر با همه‌ی فراز و نشیب‌های اجتماعی،‌ همواره مخاطبان پرشماری بدان روی آورده‌اند، توفیقی که رمان‌های انگشت شماری از آن نصیب برده‌اند.

از میان شیوه‌های نقد، رویکرد جامعه‌شناختی را به دلایلی چند برگزیدیم: نخست آن که سووشون از این چشم‌انداز بسیار تأمل‌برانگیز است و روایتی است عمیقاً اجتماعی. دیگر آن که نقد جامعه شناختی از شاخه‌های با سابقه و گسترده‌ی نقد است که خود بر بسیاری از شاخه‌های تازه‌تر به شیوه‌های مختلف تأثیر نهاده است و فهم و معرفی آن ضرورتی بنیانی دارد. به ویژه یکی از شیوه‌های نوآیین نقد که انتظار می رود مخصوصاً از رهگذر آن به سراغ سووشون برویم یعنی نقد فمنیستی که تقریباً شاخه‌ای نورسته است بر این شاخ کهن‌تر. شاید دقیق‌تر آن باشد که بگوییم از نظر ما سووشون آن قرائت نقد فمنیستی را بیشتر می‌تابد که آن را می‌توان نقد جامعه شناختی ـ فمنیستی خواند.

همین جا به توضیح نکته‌ای ضروری باید پرداخت. در تبویب و بخش‌بندی این رساله هم در مقام معرفی رویکردها و هم در مرحله‌ی تحلیل سووشون بر پایه‌ی رویکردها، آشکارا سهم بسیار افزون‌تری به نقد جامعه‌شناختی داده‌ایم و در برابر نقد فمنیستی سهم اندکی دارد. این مسأله به نظر ما کاملاً طبیعی و مقرون به صحت و صواب می‌نماید، زیرا اولاً نقد جامعه‌شناختی رویکردی به نسبت نقد فمنیستی بسیار گسترده‌تر، با سابقه‌تر و پیچیده‌تر و فربه‌تر است و نقد فمنیستی جریانی به شدت نوخاسته است و چنانکه یادآور شده‌ایم، مطالعات نقد فمنیستی عملاً بیشتر فمنیسم در مفهوم عام را شامل است و کمتر به نقد ادبی و هنری در مفهوم دقیق و متعارف آن می‌پردازد، حتی به نظر می‌آید که این نقد هنوز راهی دراز در پیش دارد تا بتواند هم‌پای رویکردهای دیگر نقد به صورتی مستقل و تأمل‌برانگیز طرح شود.

ثانیاً نقد فمنیستی در معنای ویژه که پیش‌تر بر آن تأکید کردیم و با قرائت ما از سووشون هم‌خوان بود، بیشتر در حد و اندازه‌ی یکی از شیوه‌ها و زیر گروه‌های نقد جامعه شناسی قابل طرح بود و هرگز با کلیت عظیم آن نقد سنجیدنی نمی‌نمود.

ثالثاً سووشون آشکارا دایره‌ی گفت و گوی بسیار فراخ‌تری با نقد جامعه‌شناسی دارد تا نقد فمنیستی و قرائت فمنیستی آن نیز غالباً به تحلیل‌های جامعه‌شناسی می‌انجامد.

بدین سان در آغاز به معرفی نسبتاً مشروح نقد جامعه‌شناختی پرداختیم که البته به مقتضای حد متعارف رساله‌های دانشگاهی بخشی از آن به ناچار حذف شد. کوشیدیم نخست با طرح اجمالی مناسبات محتمل جامعه و ادبیات طرحی از بنیانی‌ترین مسائل این نقد به دست دهیم. از آن پس تکوین این نقد را از نخستین تأملات پراکنده و خام تا جریان‌های جدی و گسترده‌ی سده‌ی بیستمی نشان دادیم. علاوه بر اشاره به جریان‌های عمده از اندیشگران و فعالان برجسته‌ی این رویکرد یاد کردیم. از آن میان از سه تن به واسطه‌ی اهمیت و دوران‌سازی آموزه‌هایشان با تأکید و تفصیل افزون‌تری سخن گفتیم: لوکاچ، گلدمن و باختین (فصل اول).

پس از آن با این چشم‌انداز به سراغ سووشون رفتیم و کوشیدیم ربط و نسبت‌های گوناگون روایت را با جامعه بسنجیم. تلقی ما از جامعه البته محدود به شیراز و دوره‌ای معین از تاریخ نبود. خواستیم نشان دهیم. سووشون در سطوح مختلف جامعه و تاریخ ما در پیوسته است و می‌توان با توجه به لایه‌های نمادین و شبکه‌های اشارات روایت تا آن جا پیش رفت که رمان، روایتی از تاریخ اجتماعی ایران از گذشته‌های دور اساطیری تا روزگار ماست. (فصل دوم(

در معرفی نقد فمنیستی با آن که ناگزیر از معرفی جریان عام و عمده‌ی فمنیسم بوده‌ایم، بیشتر به رهیافت‌هایی تکیه کرده‌ایم که در نقد ادبی شأنیت و اهمیتی می‌توانند داشت. از اشاره به این نکته نیز پروا و پرهیز نکرده‌ایم که این رویکرد هنوز در آغاز راه است و حتی در مغرب زمین هم شیوه‌ای روشمند و سازوار و دانشگاهی به شمار نمی‌آید. به گمان ما هنوز در میانه‌ی انبوه سخنان متناقض و متفاوت ناقدان ادبی فمنیست، شاید سنجیده‌ترین تأملات از آن نویسنده‌ی ژرف بین بریتانیایی ویرجینیا وولف باشد که در زمانی دورتر در این باب قلم زده است. هر چند او به معنای حرفه‌ای و متعارف کلمه منتقد و محقق نبود و خود واژه‌ی فمنیسم را خوش نمی‌داشت و به کار نمی‌گرفت اما اتاقی از آن خود او، آرایی ژرف در زمینه ی نگاه زنانه در روایت را در برداشت. (فصل سوم)

سرانجام سووشون را از این زاویه نگریسته‌ایم که این رمان به عنوان نخستین رمانی که نگاشته‌ی یک زن ایرانی است و در عین حال قهرمان داستانی آن زن است چه مایه از روایت‌های دیگر متمایز است؟‌روایت و راوی چگونه موقعیت و وضعیت زن ایرانی را گزارش می‌دهند و چگونه حال و روز او را داوری و نقد می‌کنند؟‌و آیا خود این نقد ـ نقد دانشور و راوی رمان و زری ـ را می‌توان نقادی کرد ونقدها را بود آیا که عیاری گیرند؟ (فصل چهارم)

اشاره به چند نکته ضروری می‌نماید:

1ـ ارجاع‌ها و پانوشت‌ها که گاه بسیار مفصل است در پایان فصل آمده است. در این زمینه در فصل‌های دوم و چهارم استثنایی قائل شده‌ایم. به علت ارجاعات مکرر به سووشون و امکان دسترسی آسان‌تر و سریع‌تر به آن قسمت از روایت، شماره‌ی صفحه‌ی بدون هر گونه توضیحی داخل پرانتز و در درون متن قید شده است.

2ـ کوشیده‌ایم داوری ما درباره‌ی سووشون جنبه‌ی توصیفی داشته باشد و از ستایش‌های پرشور و احساسی اجتناب کرده‌ایم و اساساً تلقی ما از نقد، تصور کلیشه‌ای محک زدن و تعیین ارزش نبوده است.

3ـ تحلیل داستان سیاوش را که در فهم لایه‌های نمادین اثر، اهمیتی بنیادین دارد با چند تصویر از مینیاتور و نقاشی مربوط به شاهنامه و داستان عاشورا همراه کرده‌ایم.

این پایان‌نامه با همه‌ی کاستی‌ها اگر تا اندازه‌ای در خور تأمل باشد، البته وامدار فضل و فضیلت استادانی است که افتخار راهنمایی و مشاوره را به شاگرد کوچک خویش بخشیدند. نخست استاد فرزانه دکتر تقی پورنامداریان که نه تنها مشوق من در قدم نهادن به این راه بودند، بلکه از دستگیری و راهنمایی من در تمام مراحل و منازل دریغ نکردند.

استاد ارجمند دکتر ابوالقاسم رادفر نیز از سر مهر و فروتنی مشاوره‌ی این پایان‌نامه را پذیرفتند و وجود عزیزشان همیشه باعث دلگرمی من بود.

مدیون شماری از استادان و دوستان نیز هستم که در یادآوری نکته‌ها، معرفی و در اختیار نهادن منابع یا دیگر مراحل فراهم آمدن رساله مرا شرمسار الطاف خویش ساختند؛‌دکتر مسعود جعفری، دکتر جابر عناصری، دکتر علی محمدشاه‌سنی،‌ دکتر عبدالله حسن‌زاده، محمد یکه‌دهقان و خواهر دلبندم مرضیه سرمشقی.

به ویژه از دوست و همسر مهربانم دکتر حمیدرضا توکلی سپاس‌ها دارم که اگر همراهی‌ها و تشویق‌های ایشان نبود،‌ این رساله هیچ‌گاه سرانجام نمی‌یافت. هر کجا هست خدایا به سلامت دارش.

 

پیوندهای جامعه و ادبیات در نگاه نخستین

نخستین تصوری که از شنیدن ترکیب جامعه‌شناسی ادبیات در ذهن نقش می‌بندد، احتمالاً بررسی تأثیر مستقیم رخدادهای اجتماعی مشخصی بر ادبیات یک دوره و به ویژه نمودهای معین آن در آثاری خاص است.

اما حتی پیش از آن‌که به سراغ آنچه ناقدان کهنه و نو در این باره گفته‌اند، برویم با تأمل در مجموعه‌ی نسبت‌های محتمل میان ادبیات و جامعه می‌توانیم آرام آرام دریابیم که این ماجرا بسیار پیچیده‌تر از آن چیزی است که در آغاز می‌پنداشتیم، ببینیم پیوندها و تأثیر و تأثرات متقابل میان دو مفهوم گسترده‌ی جامعه و ادبیات چه ابهاماتی در ذهن ما برمی‌انگیزند:

1ـ آیا می‌توان از عکس این نسبت یعنی تأثیر ادبیات بر جامعه نیز سخن گفت؟

2ـ آیا می‌توان این رابطه را تأثیر و تأثری دوجانبه و دیالکتیکی دانست؟

3ـ آیا جامعه مستقیماً بر متن ادبی تأثیر می‌گذارد یا به واسطه‌ی تأثیر بر نویسنده؟

4ـ آیا حوادث جامعه مستقیماً براثر ادبی تأثیر می‌نهند یا آن‌که حوادث اجتماعی با تحولی که در فضای فرهنگی و ادبی ایجاد می‌کنند، اثر را تحت تأثیر قرار می‌دهند؟

5ـ آیا نویسنده حتماً باید تحت تأثیر فضای اجتماعی قرار گیرد یا آن‌که در مواردی باید در برابر این تأثیر ایستادگی کند و حتی آن را خنثی و یا دیگرگون سازد؟

6ـ تأثیر جامعه بر ادبیات در قلمرو خود آگاه نویسنده جای دارد یا ناخودآگاه؟

7ـ تأثیر جامعه بر ادبیات به جنبه‌ی هنری ـ ادبی متن باز می‌گردد یا اثر از طریق تأثیر بر فضای فکری دوران و ذهنیت نویسنده از جامعه رنگ می‌پذیرد؟

8ـ آیا تأثیرپذیری از جامعه صرفاً در آثار رئال تحقق‌پذیر است؟

9ـ آیا تأثیرپذیری از جامعه محدود به انواع و قالب‌های خاصی است؟ آیا اثرپذیری شعر و داستان با اثر تغزلی و تعلیمی به یک نسبت است؟

10ـ آیا می‌توان از اثرپذیری اجتماعی نظریه‌های ادبی سخن گفت؟

11ـ آیا منظور از جامعه در این تعابیر صرفاً جنبه‌های سیاسی را دربر می‌گیرد؟ آیا تأثیر جامعه به معنای تأثیر حکومت و ایدئولوژی خاصی است؟

12ـ آیا ممکن است تأثیرات اجتماعی در مورد دو نویسنده، یا دو متن متفاوت و یا حتی متضاد باشد؟ آیا ممکن است اثری به گونه‌ای منفی و واکنشی تحت تأثیر جامعه قرار گیرد؟

13ـ واقعیت‌های اجتماعی براثر تأثیر می‌نهند یا آرمان‌هایی که هنوز تحقق نیافته‌اند؟

14ـ آیا نشانه‌های اثرپذیری اجتماعی اثر ادبی به طور پراکنده در متن منتشر است یا آن‌که ساخت کلی متن از جامعه اثر می‌پذیرد؟

15ـ آیا اثر تحت تأثیر و نمایشگر بخش و طبقه‌ی خاصی از جامعه است یا می‌کوشد تصویری از همه‌ی جوانب اجتماع به دست دهد؟

16ـ آیا اثر با مقطع معینی از جامعه نسبت دارد یا با گستره‌ای تاریخی از اجتماع در ارتباط است؟

17ـ آیا روابط اثر و جامعه به گونه‌ای آشکار مطرح شده است یا به صورتی پنهان و نامستقیم؟

18ـ آیا اثر همواره صرفاً به روایت بی‌کم و کاست فضای جامعه دست می‌زند یا در آن تصرف و اغراق می‌کند و احیاناً با دیدگاهی ناقدانه به آن می‌نگرد؟

19ـ آیا آثار نویسندگانی که ظاهراً به جامعه توجهی نشان نمی‌دهند، برکنار از هرگونه تأثیر اجتماعی است؟

20ـ آیا نگاه اجتماعی به ادبیات الزاماً به معنای داوری ارزشی و نگاه تعهدآمیز است؟

بی‌تردید با تأمل بیشتر می‌توان بر این پرسش‌ها افزود و یا بسیاری از آن‌ها را به شکلی دقیق‌تر و فنی‌تر مطرح کرد.

مسأله‌ی‌ پیوند جامعه و ادبیات بسیار پیچیده و دارای جوانبی گوناگون است و همواره در مباحث نقد ادبی حضور داشته است. در حقیقت گرایش‌های گوناگون جامعه‌شناسی ادبیات یا مکاتب دیگری که به نحوی با این قلمرو ارتباط یافته‌اند، هرکدام به بخش‌هایی از این زمینه‌ی پهناور توجه کرده‌اند و در پی پاسخ تنها تعدادی از پرسش‌های بیست گانه‌ی پیش گفته، برآمده‌اند.

چکیده

نقد جامعه‌شناسی برخلاف آنچه در نگاه نخست به نظر می‌آید، تنها بررسی تأثیر مستقیم رخدادهای اجتماعی مشخصی بر ادبیات یک دوره نیست و برخلاف بسیاری مکاتب دیگر نمی‌توان یک مقطع معین تاریخی و یک محدوده‌ی مشخص جغرافیایی و فرهنگی برای آن درنظر گرفت. بلکه در طول سال‌ها افت و خیزهای فراوانی را پشت سرگذاشته و با جریان‌های بسیار در پیوسته است.

یکی از مهم‌ترین این جریان‌ها که پیوندی گسست‌ناپذیر با جامعه‌شناسی دارد، نقد فمنیستی است. بسیاری از منتقدان، فمنیسم را شاخه‌ای از نقد جامعه‌شناسی می‌دانند که در آن به جامعه از رهگذر امکانات و شرایطی می‌نگرد که همواره از زنان دریغ داشته شده است.

این رساله ابتدا به معرفی مشروح رویکرد جامعه‌شناسی می‌پردازد و ویژگی‌های اصلی آن را جست و جو می‌کند و مهم‌ترین گرایش‌های این گونه‌ی نقد ادبی را معرفی می‌کند. فصل دوم رمان سووشون را براساس شیوه‌های این رویکرد تحلیل می‌کند و مناسبات سووشون را با جامعه‌ای که در آن شکل گرفته و نیز جامعه‌ای که روایتش می‌کند مورد کنکاش قرار می‌دهد. در فصل سوم از رویکرد فمنیستی و نقد ادبی سخن می‌رود و در فصل پایانی سووشون از چشم‌انداز این رویکرد نوآیین و در حال شکل‌گیری بررسی می‌شود.

 

متن کامل را می توانید دانلود کنید چون فقط تکه هایی از متن این پایان نامه در این صفحه درج شده است(به طور نمونه)

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

همراه با تمام ضمائم با فرمت ورد که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

موجود است

 

دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه جامعه شناسی درباره جامعه شناسی و ادبیات ۳۲۵ ص

پایان نامه کارشناسی ارشد رشته زبان و ادبیات فارسی غزل روایی و سایر انواع آن در اشعار قیصر امین پور و سید حسن حسینی

اختصاصی از رزفایل پایان نامه کارشناسی ارشد رشته زبان و ادبیات فارسی غزل روایی و سایر انواع آن در اشعار قیصر امین پور و سید حسن حسینی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه کارشناسی ارشد رشته زبان و ادبیات فارسی غزل روایی و سایر انواع آن در اشعار قیصر امین پور و سید حسن حسینی


پایان نامه کارشناسی ارشد رشته زبان و ادبیات فارسی غزل روایی و سایر انواع آن در اشعار قیصر امین پور و سید حسن حسینی

تعداد صفحات پایان نامه: 155 صفحه

دانلود متن کامل پایان نامه مقطع کارشناسی ارشد با فرمت ورد word

 

پایان نامه جهت دریافت درجه ی کارشناسی ارشد MA

در رشته ی زبان و ادبیات فارسی

دانشکده ی ادبیات و علوم انسانی

عنوان پایان نامه

غزل روایی و سایر انواع آن در اشعار قیصر امین پور و سید حسن حسینی

استاد راهنما

دکترسید محّمد ترابی

استاد مشاور

دکتر کاظم دزفولیان

پژوهشگر

افسانه سام خانیانی

چکیده

غزل شکل نهایی و تکامل یافته ی شعر ماست و شاید بتوان گفت قدیمی ترین قالبی است که در شعر فارسی توانسته است حیات خود را به هزاره ی جدید بکشاند و این کار کوچکی نیست . یکی از شاعران برجسته ی معاصر ایران که خلاقیّت و آفرینندگی را با پژوهش و تتبّع جمع آوری کرده است و هم محافل ادبی و هم جامعه ی دانشگاهی او را در زمان حیاتش جدّی گرفت ، مرحوم قیصر امین پور و سید حسن حسینی است . قالب غزل در همه پنج مجموعه ی شعری قیصر امین پور دیده می شود. سید حسن حسینی نیز در قالب غزل اشعار قابل توجهی دارد .موضوع این پژوهش بررسی غزل های روایی و سایر انواع آن در غزل های سید حسن حسینی و قیصر امین پور می باشد . غزل روایی غزلی است که در محور عمودی خود ، به نقل رویدادی بپردازد ، رویدادی که شرح آن ، درون غزل باشد و کل ساختار غزل را در برگیرد . هر غزل روایی ، از سه بخش مقدمه ، تنه و پایان تشکیل شده است.عناصر داستانی در غزل روایی وجوددارند که عبارتند از : شخصیت ، صحنه ، پیرنگ ، زاویه دید ، عمل داستانی ، حادثه ، گفتگو ، مضمون ، اوج ، گره گشایی و نتیجه گیری.

در سایر انواع غزل نیز با داستان مواجه هستیم اما داستان ها و روایاتی که در بیرون از غزل رخ داده است و فهم آن به درک و اطلاعات مخاطب یا خواننده بستگی دارد. سایر انواع آن شامل غزل های ارجاعی، غزل هایی که حکایت دارند ، غزل های دارای مقدمه برای گفتگو ، غزل هایی که تلمیح دارند، می باشد.

فصل اول

مقدمه و روش تحقیق

1-1-کلیات

تعریف مساله و بیان سوال های اصلی تحقیق

        مهم ترین سوال های این پژوهش به قرار زیر است :

        یک- نگاه قیصر امین پور و سید حسن حسینی به قالب غزل چگونه است ؟

دو- کارکرد غزل های روایی و سایر انواع غزل در اشعار قیصر امین پور و سید حسن حسینی چگونه است ؟

        سه- کیفیت عناصر داستان در غزل های روایی و غیر روایی چگونه است ؟

1-2- فرضیه ها

        یک – غزل در همه ی پنج مجموعه ی شعری قیصر امین پور به طور تقریباً یکسان وجود دارد .

        دو – قیصر امین پور یکی از شاعران توانمند معاصر بود که توانست در دهه ی شصت با اینکه کشور در شرایط جنگ به سر می برد ، با استفاده از قالب غزل ناب شعر را از ایستگاه های غمگین برهاند و آوازی سر دهد از جنس تغزل و تعهد که هر یک از این غزل ها نوعی روایت سال های جنگ و بعد از آن می باشد که این روایت ها یا در محور عمودی غزل رخ داده است یا بیرون از غزل. سید حسن حسینی نیز از شاعران توانمند در زمینه ی روایت های مذهبی است و همه او را ، با این عنوان می شناسند .

        سه – در غزل روایی یک روایت در محور عمودی آن وجود دارد . در غزل های غیر روایی هم داستان به نوعی وجود دارد. وجود داستان چه در غزل روایی و چه در غیرآن خواننده را به سوی درک بیشتر مفاهیم شعری سوق می دهد . این همان هنری است که شاعر از خود باقی می گذارد .

1-3- روش کار

این کار پژوهشی در پنج فصل می باشد …

علت اصلی انتخاب قیصر امین پور و سید حسن حسینی این بود که از شاعران توانمند سه دهه ی اخیراند و در میان خاص و عام جایگاه رفیعی پیدا کرده اند و اشعارشان همه کس فهم شده است .

1-4- سابقه و ضرورت انجام تحقیق

با توجه به جستجو و تامل نگارنده ، تاکنون اثر پژوهشی که به غزل های قیصر امین پور و سید حسن حسینی با رویکرد روایی و غیر روایی توجه داشته باشد ، انجام نشد . در چند پایان نامه ای که وجود دارد فقط بر روی زیبایی های شعری یا مفاهیم کلماتی خاص و حداکثر در دو مجموعه از اشعارش کار شده است . پایان نامه مورد نظر که درباره ی بررسی غزلیات روایی و سایر انواع آن می باشد توانایی و برتری و نو بودن پژوهش حاضر را نشان می دهد .

1-5-روش و ابزار گردآوری اطلاعات

کتابخانه ای و فیش برداری

1-6-جامعه ی آماری

کل غزل های قیصر امین پور و سید حسن حسینی

1-7-شعر و آفرینش

         زندگی بشر دور از شعر قابل تصور نیست. چرا که اندیشه های انسان درباره ی خودش و طبیعت که شکل شعر های ساده و ابتدایی دارد، از ابعاد روح به شمار می رود و نمی توانیم زندگی او را از این بعد روحی مجرد سازیم. سر گذشت شعر به دورانی می کشد که از حدود تاریخ و گزارش های تاریخ به دور است و از لحظه ای آغاز می شود که کاروان زندگی در جاده ی زمان به راه پویی پرداخته و شعر نوای جرس پیشرو این قافله است. از این رو پیدا کردن نخستین شعر و اولین سراینده ممکن نیست. افسانها یی نظیر این وجود دارد که گفته اند اولین شعر جهان را آدم ابو البشر سرود. مرثیه ای در سوگ هابیل. ( شفیعی کدکنی: 562 )از دیر باز مردم به شعر به عنوان سخنی غیر معمولی و غیر طبیعی می نگریستند تا جایی که سخن شاعر را سخنی از زبان خدا، خدایان، الهه های گوناگون و یا موجودات غیر انسانی تلقی می کردند. که انسان در حالت بی خودی، روح خود را در اختیار آن ها می گذارد و زبان و سخن و پیام آنان می شود. اعراب معتقد بودند که ( جن )، به آن ها تلقین شعری می کند و آنان ناخواسته و تحت تاثیر این موجودات ناشناخته، سخنان آنان را باز گو می کنند. ابو العلا معری می گوید: ” انَ لکل شاعر شیطانا یقول شعر علی لسانه ” حتی شاعران ایرانی که تحت تاثیر نظرات مستقیم و غیر مستقیم شاعران عرب بودند. کم و بیش در اشعار خود به این اعتقاد اشاره دارند. ناصر خسرو در بیتی چنین بیان می کند که

« بازی گریست فلک گردان                            امـروز کـرد تـابعـه تلقینم »

این اعتقاد هنوز بیش و کم در میان مردم وجود دارد که گاهی اوقات رنگ باخته و در پشت جملات و نظراتشان خفته و گاهی به شکل دیگری بروز می کند. امروزه هر چند شعر را تلقین خدایان و موجودات مرموز نمی دانند؛ ولی شاعر را موجودی با شعور و شناختی برتر از شعور طبیعی بشر قلمداد می کنند و عقیده دارند که شاعران پیامبران سرزمین کلماتند و خدایگان واژگان که در روح کلمات و واژگان، جایی تازه می دهند و دوباره آنان را می آفرینند و شاید ساختن اصطلاح ” در رستاخیز کلمه ها ” با این اعتقاد و باور بی ربط نباشد. شناخت شعر، قرن ها آدمیان را به خویش مشغول داشته است. فیلسوفان و ادیبان تلاش های پی گیر در تعریف شعر به کار بسته اند و هزارها تعریف از شعر در فرهنگ ها و کتاب های جهان مسطور و مندرج است. کهن ترین تعریف از شعر را نزد منطقیان می یابیم که می گویند: ” شعر کلام موزون و قافیه دار است.” و متاخران به تلفیقی از دو تعریف منطقی و عروضی قایلند و شعر را ” کلام خیال انگیز موزون و قافیه دار ” می خوانند. ( بشر دوست: 126 )

1-8-شعر و فرهنگ شاعر

         شاعر تحت تاثیر جریانات مختلف ذهنی خود است که از بدو تولد ساخته شده و در جریانات مختلف زندگی و در محیط های گوناگون فرهنگی و طبیعی خود با آن مواجه شده است؛ شعر می گوید. شعر آن چنان نیست که در یک لحظه با کلمات ساخته شده در قالب شعری خاص تولد یابد. هر کلمه ای که از ذهن شاعر خارج می شود مانند صندوقی است که تمام دانسته ها و احساسات نهفته در لایه های ذهنی شاعر را با خود جمع کرده، به این طرف رمز و رازها می آورد.

شفیعی کدکنی، مجموعه عواملی که جریان ذهنی شاعر را تشکیل می دهد به سه دسته تقسیم می کند: 1) فرهنگ عمومی شاعر؛ یعنی آگاهی او از آن چه در گذشته و حال، در محیط دور و نزدیک او جریان داشته، از مسایل تاریخی، اجتماعی و سیاسی تا اطلاعات دینی، اساطیری، علمی و فلسفی.

2- فرهنگ شعری که حاصل خوانده ها و شنیده ه های او در زمینه ی الفاظ و معانی شعری است.

3- تجربه های خصوصی، در طول زندگی، از روزگار کودکی تا لحظه ی سرودن و خلق آفرینش هنری که از پیچیده ترین عناصر ذهنی است و در تحقیقات ادبی به خصوص در بحث صور خیال، دارای اهمیت است.” ( شفیعی کدکنی 203 )

آن گونه که پسا ساختار گرایان اعتقاد دارند: ” هدف هر خوانش باید تولید معنا باشد و معنای بیش تر را می توان با درگیر کردن آشکار و آگاهانه ی آرزوهای لذت مدار و سیاست مدار خود با متن تولید کرد. حتی پیچاندن استراتژیک متن یا خوانش ( بر خلاف منش ) پیام آشکار متن، چیزی بیش از ادامه ی منطقی آن چه که همه ی خوانندگان انجام می دهند، نیست. قدرتمند کردن خواننده، در عین حال قدرتمند کردن منتقد است که به عنوان نماینده ی خواننده عمل می کند. ( هارلند: 60- 385 )

از دیر باز آن چه زبان شعر را از زبان معمولی متمایز و برجسته تر می نماید، موسیقی و وزن شعر می باشد. همین که مردم عامی، هر گروه واژه را در کنار هم با ردیف و قافیه و آهنگ که گوش نواز می آید، شعر می پندارند؛ نمایانگر این است که اولین تلاش های انسان ها در استفاده جدید از کلمات روزمره، در به کارگیری کلمات در یک زنجیره ی جدید آوایی و موسیقیایی جدید بوده است.

شفیعی کدکنی، موسیقی شعر را به چهار دسته تقسیم کرده، شعری را برجسته می داند که بتواند هم زمان این چهار دسته ی موسیقی را در خود نهفته باشد.

  • موسیقی بیرونی شعر: همان وزن عروضی که لذت بردن از آن امری غریزی می باشد.
  • موسیقی کناری: منظور تناسبی است که از رهگذر هماهنگی دو کلمه یا دو حرف در آخر مصراع ها دیده می شود؛ مثل خواب و آب …
  • موسیقی داخلی: مجموعه تناسب هایی که در میان صامت و مصوت های کلمات یک شعر ممکن است که وجود داشته باشد.
  • موسیقی معنوی: آن چه قدما طباق و تضاد و مراعات النظیر و … خوانده اند، نوعی آهنگ در درون شعر به وجود می آورد و رعایت این تناسب ها، اگر به طرزی باشد که خواننده متوجه تصنع هنر مند نشود، بسیار پر اهمیت است. ( شفیعی کدکنی: 88 – 96 )

1-2-ساختار ( structure ) یا ساخت

به طور کلی به شیوه ی اتصال میان عناصر و اجزای سازنده اثر ادبی گویند. ساختار مانند ریسمانی است که بدون دیده شدن دانه های تسبیح ردیف می کند.(داد 276)

ساختار چار چوب طرح ریزی شده ی اثر ادبی است که در این صورت به دو شکل ساختار صوری و غیر صوری نمود پیدا می کند. از دیدگاهی دیگر، ساختار تعریفی عمیق تر دارد و آن حاصل روابط کلیه ی عناصر تشکیل دهنده ی اثر با یکدیگر است؛ یعنی ارتباط ذاتی بین اثر هنری که کل اثر را دربر می گیرد و به آن یکپارچگی می دهد. به این ترتیب در مورد شعر، ساختار تشکیل و تنظیم ارتباطی است قوی و یکپارچه بین همه ی عناصر شعر که شاعر آن را با به کار بردن تدابیر فن شعر به وجود می آورد. (میرصادقی، ذوالقدر 145)

هم چنین ساختار را بیان صریح و روشن اثر ادبی و مفهومی دیگر، آن چه که به صورت بیان نثری می توان از شعر بیرون کشید یا خلاصه و فشرده ی شعر به صورت نثر نیز تعریف کرد. در ادبیات، چگونگی ساختار بر محتوا تأثیر می گذارد، بدین معنی که طرز قرار گرفتن اجزای اثر ادبی، محتوا را تغییر می دهد.(همان 146)

پس ساختار یک شیوه و روش است و سخن آن این است که هر جزء یا پدیده در ارتباط با یک کل بررسی می شود. بدین ترتیب ساختار گرایی بین مباحث سنتی ادبیات از قبیل بدیع و بیان و عروض و قافیه و یافته های جدید زبان شناسی ائتلافی به وجود آورده است.

 1-3-زمینه ی تاریخی ساختارگرایی

ریشه ی ساختارگرایی به فرمالیسم روس و مکتب پراگ می رسد. و در هر یک از مکتب های فوق به نحوی است، که به شرح زیر است.

الف) در مکتب فرمالیست ها روشی است برای کشف رابطه ی تکواژهای درون جمله و رابطه ی آن ها با طرح کلی زبان. آن ها معتقد بودند تکیه بر فرم باید باشد نه محتوا.

ب) ساختارگرایی در مکتب پراگ رابطه ی بین اجزاء یک پیام ادبی است که ساخت آن را تشکیل می دهند. به نظر آنان اثری هنری است که در آن همه ی عناصر هم صورت است و هم محتوا و هیچ جزئی را نمی توان به زبان دیگر جز همان زبان ادبی به کار گرفته شده، توضیح داد. (شمیسا، نقد ادبی 193)

1-4-اصول ساختار گرایی

شالوده ی دیدگاه فردینان دوسوسور- که مکتب فرمالیسم، و در پی آن، ساختارگرایی، براساس آن بنا شدند بدین شرح است:

1-4-1-دید همزمانی و درزمانی

در دید همزمانی که ساختارگرایی مبتنی بر همان دید است. به علل و عوامل قبلی توجه ندارد بلکه توجه اصلی آن متوجه به ربط اجزا و پدیده ها در یک زمان و دوره مشخص است، اما از آن جایی که ساختارها در زمان های گوناگون تغییر می کند. ساختارگرایان یک دید در زمانی هم در نظر می گیرند. یعنی جنبه ی تاریخی را در نظر می گیرند، و به مطالعه ی تاریخ یک زبان و بررسی تحولات آن در طول زمان می پردازند. در حالی که دید همزمانی مطالعه ی زبان در یک مقطع خاص است.

1-4-2-زبان وگفتار

فردینان دوسوسور میان زبان و گفتار، تمایز قائل شده است. زبان یک دانش و قوه ی ذهنی است که طرح آواها و نحو و معانی را در خود دارد و گفتار محقق شدن آن در کسوت الفاظ است. یعنی گفتار جنبه ی عینی و ملموس زبان است و زبان نظامی است بالقوه فقط در ذهن اهل زبان وجود دارد و در واقع توانایی گوینده شنونده برای درک جمله هاست. (شمیسا 195)

1-4-3-دال و مدلول

طبق نظر دوسوسور، بین دال و مدلول پیوند قراردادی است. دال صورت آوایی یا نوشتاری نشانه است و مدلول، مفهوم ذهنی آن است. ساختارگرایان نیز می گویند هر دال، مدلولی دارد؛ اما پسا ساختارگرایان معتقدند: دال می تواند چندین مدلول را در اختیار مخاطب قرار دهد. لذا معنی را نویسنده به وجود نمی آورد. او دال را در متن می نشاند و مدلول ها را در اختیار خواننده است. و رابطه ی میان دال و مدلول یک رابطه ی صریح نیست. این موضوع شامل حال آثاری می شود که متن باز دارند و شامل متونی که بسته هستند، نمی شود. (همان 202-203)

1-4-4-روابط هم نشینی و جانشینی

دوسوسور ساخت درونی زبان را به دو مقوله تقسیم کرده است.

الف) روابط هم نشینی (syntaymatic)

ب) روابط جانشینی (paradiymatic )رابطه ی هم نشینی پیوند عناصر را در زنجیره ها و جملات توجیه می کند در حالی که روابط جانشینی ارتباط عناصر را با جانشین های آن ها توصیف می کند.

دوسوسور رابطه ی هم نشینی و جانشینی را که برای توصیف همه جانبه ی زبان کارآمد بود، جانشین تقسیم بندی سنتی در توصیف زبان نمود که شامل صرف و نحو، واج شناسی و واژگان می باشد. (مانفرد 30-33)

1-5-اهداف ساختارگرایی

ساختارگرایی، مطالعه ی اجزای تشکیل دهنده ی یک اثر،و بررسی مناسبات آن ها با هم است برای آسان تر شدن تجزیه و تحلیل یک پیام ادبی، مطالعه ی ساختاری باعث می شود که در میان کثرت های به ظاهر متفاوت و مختلف متوجه نوعی وحدت شویم که حامل پیامی است و در نتیجه درک ما دقیق تر می شود.

در ساختارگرایی توجه به معنا مورد توجه قرار می گیرد نه مسائل اجتماعی و اقتصادی. در نقد نو نیز اثر ادبی بر مبنای خود اثر، توضیح داده می شود. یعنی متن و لاغیر. توجه از شخص شاعر، به شعر او، هدفی است شایان توجه زیرا دست یافتن به یک شیوه برای داوری منصفانه است که در مورد یک اثر ادبی انجام می شود. (شمیسا 194)

1-5-1-ساختار شعر کلاسیک فارسی

شعر کلاسیک فارسی، به لحاظ روساخت دارای ظاهر گسسته نمایی است، اما از نظر ژرف ساخت. ساختار دوری دارد به این معنا که مضامین حول یک محور درگردشند. علت وجود چنین ساختاری این است که در جوامع مبدأ گرای و مرکز مدار همه چیز در پیرامون مرکز نظام بندی می شوند. در چنین نظامی، مهم نیست که واحدهای ساختاری با هم و دمساز باشد یا نه؛ دم ساز بودن تک تک آن واحدها با مرکز نظام است. (مانفرد 83)

 1-5-2-ساختار شعر نو فارسی

شاعر رمانتیک قرن نوزدهم، کالریج، اثر ادبی و پیوند اجزا و مناسبات درونی آن را به گیاهی تشبیه می کرد که اجزای آن، پیوستگی درونی اثر و پیوند جدایی ناپذیر بین اجزای اثر و کل آن، اصطلاح شکل اندام وار را به کار گرفت. (اخلاقی، به نقل از پایان نامه ی دکتری حیدری 28)

نیما یوشیج ساختار شعر نو فارسی را مانند استخری از آب می داند که وقتی بادی به آن می وزد یا سنگی در آن می افتد، موج هایی تشکیل می شود هر موج کوچک محاط در م.ج بزرگ تر است و به نوبه ی خود محیط بر موج کوچک تر، و مجموعه ی این امواج کوچک و بزرگ، کامل کنند. این دستگاه هستند. (یوشیج نیما، حرف های همسایه به نقل از پایان نامه ی دکتری حیدری 157)

1-6-شعر روایتی

توالی از پیش انگاشته شده ی رخدادهایی که به طور غیر تصادفی به هم اتصال یافته اند، را روایت گویند. ( رولان بارت، 138) شعر روایتی از قدیمی ترین انواع شعر است که یک واقعه ی تاریخی و یا قصه و سرگذشت و حکایتی را بیان می کند. رواییات، قسمت عمده ای از ادبیات فارسی را تشکیل می دهند. (داد 311)

 متن کامل را می توانید دانلود نمائید چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

موجود است

 


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه کارشناسی ارشد رشته زبان و ادبیات فارسی غزل روایی و سایر انواع آن در اشعار قیصر امین پور و سید حسن حسینی

مقاله درباره روش های نوین در تدریس ادبیات فارسی دوره ابتدایی

اختصاصی از رزفایل مقاله درباره روش های نوین در تدریس ادبیات فارسی دوره ابتدایی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره روش های نوین در تدریس ادبیات فارسی دوره ابتدایی


مقاله درباره روش های نوین در تدریس ادبیات فارسی دوره ابتدایی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)


تعداد صفحه:14

فهرست:

روش های نوین در تدریس ادبیات فارسی دوره ابتدایی 

یکی از مشکلات مهم و اساسی در نظام آموزش و پرورش خصوصاٌ در کشور ما، به کار نگرفتن روش های تدریس نوین در آموزش است. به همین سبب کیفیت آموزشی از سطح مطلوب برخوردار نیست و دانش آموزان علاقه زیادی به تحصیل نشان نمی دهند. یکی از دلائل آن عدم آشنایی معلمان با روش های نوین تدریس در ادبیات فارسی است.

 پیشرفت روز افزون علوم و تحقیقات گوناگون در حیطه های مختلف حاکی از آن است که اطلاعات بشر روز به روز افزایش می یابد و مطالب جدیدی به دست می آید.امروزه هر فرد بشر ناچار از استفاده یافته های جدید است .

 

 معلم بایدباروشهای مختلف تدریس آشنا باشد و باید بدانددر کدامین موقعیت آموزشی از کدامین روش استفاده نماید. آنچه دراین مقاله خواهد آمد، نگاهی است کوتاه و گذرا به روش های نوین تدریس در ادبیات فارسی ونقد آن سخن به میان خواهد آمد .سپس نتیجه گیری بعمل آمده ودر پایان پیشنهاداتی ارائه می شود .

 


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره روش های نوین در تدریس ادبیات فارسی دوره ابتدایی