دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:30
فهرست مطالب:
تئوری هاى آغاز آفرینش 1
نظریهى جهان نوسان کننده 2
تئورى جهان یکنواخت 2
چند سؤال 3
توضیح اشکال اول 5
هندسهى جهان 6
هندسه هذلولى نا اقلیدسى 8
هندسه نا اقلیدسى بیضوى 9
کیهان شناسى اینشتاین 9
نظریه نسبیتخاص 10
نتیجه سخن 14
آغازآفر ینش ازدیدگاه قرآن ونهج البلاغه 18
تکامل زمین 18
بارش باران و آفرینش گیاهان 19
نخستین درخت 21
نخستین چشمه 21
آفرینش جنبدگان 22
آفرینش جن 23
آفرینش انسان 25
نتیجه سخن 27
پىنوشتها: 30
تئوری هاى آغاز آفرینش
به عقیده دانشمندان، آفرینش از مجردات آغاز گشته و در پى آن مادیات، عناصر و اجرام فضایى و زمینى آفریده شدند.
گروه بزرگى از دانشمندان، آغاز آفرینش مادیات را با تئورى «انفجار بزرگ و انبساط جهان» توجیه مىکنند، مطابق این نظریه همهى ماده و انرژیى که در حال حاضر در جهان وجود دارد زمانى در گوى کوچک، بىنهایتسوزان و بىاندازه چگالى متمرکز بوده است.
آنگاه ده میلیارد سال پیش یا بیشتر این گوى منفجر شد و طوفانهایى از گاز عمدتا متشکل از پروتونها، نوترونها، الکترونها ومقدارى ذره«آلفا»را که در اقیانوس وسیعى از اشعه غوطهور بودند به فضا فرستاد.
با گذشت زمان در این گاز متلاطم تجمع ماده صورت پذیرفت و هر تجمعى در حالى که همراه با جهان انبساط یابنده حرکت مىکرد بر اثر میدان گرانشى خود منقبض مىشد. این تجمعهاى گازى(که سحابى نامیده مىشوند) چون به حبابهاى جسیمى تقسیم شدند که پیش ستارهها (تودههایى از گاز که با گذشت زمان بایستى به ستاره تبدیل مىشدند) بودند، کهکشانها را به وجود آوردند.
بسیارى از این پیش ستارگان، در حالى که تحت تاثیر نیروهاى گرانشى و گریز از مرکز خود کوچک و پهن مىشدند، ناپایدار شده ، موجب گردیدند که تودههاى کوچکترى از گاز از آن جدا شوند و پیش سیارهها را تشکیل دهند،وپیش سیارهها نیز به نوبهى خود پیش قمرها را به وجود آورند.
سرانجام پیش ستارهها، ستاره شدند، پیش سیارهها و پیش قمرها نیز پس از آن که سرد، متراکم و منقبض شدند به صورت سیارات و اقمار درآمدند.
گذار از مرحلهى پیش ستارهاى به ستاره در مورد خورشید پنج میلیارد سال پیش صورت گرفت، سیارات و اقمار منظومهى شمسى نیز اندک زمانى بعد تشکیل شدند.
در این نظریه، جهان انبساط مىیابد، این مفهوم حکایت از آن دارد که کهکشانها نه تنها از کهکشان ما دور مىشوند، بلکه هر کهکشانى از هر کهکشان دیگر دور مىشود، این افزایش فاصله معلول این است که کلجهان در حال انبساط است، و فاصلهى بین هر دو کهکشان به آهنگ ثابتى افزایش مىیابد.
دو بعد جهان در حال انبساط را مىتوان به بادکنکى تشبیه کرد که لکههایى (کهکشانها) بر سطح آن گذاشته شده است، چون در بادکنک بدمیم فاصله بین هر دو نقطه به نسبت فاصلهى بین آنها افزایش پیدا مىکند(به شکل زیر توجه فرمایید.)
نظریهى جهان نوسان کننده
مطابق این نظریه، انبساطى که با انفجار بزرگ آغاز شد بر اثر نیروى گرانشى، سرانجام متوقف خواهد گشت، آنگاه انقباض آغاز مىگردد و مجددا همهى ماده جهان را به آتشگوى اولیه باز خواهد گرداند، سپس انفجار بزرگ دوم روى خواهد داد و روند تکامل بار دیگر آغاز خواهد شد.
تئورى جهان یکنواخت
در سال 1951م بوندى، گولد و هویل یک جهان شناخت کاملا تازهاى پیشنهاد کردند که بنابرآن، جهان نه آغاز دارد نه پایان، و زمان و فضا تغییر نمىپذیرند و همیشه به همان صورتى بوده و خواهد بود که اکنون به چشم ناظر مىآید.
این تئورى، فرضیه مسلم خاصى را ایجاب مىکند که متضمن پیدایش پیوستهى ماده در فضا به میزانى است که درست کاهش چگالى متوسطى را در فضا جبران مىکند، که سبب فرسایش و پسروى کهکشانها پدید مىآید. فرض بر این است که مادهى نوپدید، به صورت کهکشانها متراکم مىشود، وبا دور شدن کهکشانها از هم و پیر شدن آنها کهکشانهاى جدید در فضاهاى تهى تکوین مىیابند، و نمایش بدون آغاز و پایان جهان ادامه مىیابد.
بر این اساس، گازها، غبارها و انرژىهایى که ستارگان در پیرى از خود دفع مىکنند مواد خامى است که ستارگان جدید از آن به وجود مىآیند، از این رو جمعیت کهکشانى همهى فضا مخلوطى از کهکشانها را نشان مىدهد که جوانترین آنها که هنوز یک میلیارد سال ندارند تا پیرترین آنها که پنج، ده و بیست میلیارد سال وحتى بیشتر عمر کرده تشکیل شده است.