رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله درباره نقش اولیا در تربیت فرزندان

اختصاصی از رزفایل مقاله درباره نقش اولیا در تربیت فرزندان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره نقش اولیا در تربیت فرزندان


مقاله درباره نقش اولیا در تربیت فرزندان

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحات:20

چکیـده

فرد در خانواده متولد می شود و والدین یا دیگر اعضای خانواده از او مواظبت می کنند . خانواده بر شکل گیری شخصیت فرد به عنوان عضوی از اجتماع ، موجودی متفکر و دارای شناخت تأثیر زیادی دارد . نوع رفتار والدین در اعمال ، اندیشه ها و احساسات فرزندان تأثیرات عمده أی دارد . اگر فرد در خانواده أی رشد پیدا کند که به مسائل تربیتی و روانشناسی آگاهی داشته باشند بدون شک بسیاری از نیازهای روانی و عاطفی فرزند در حین رشد جسمانی او برآورده شده و چنین فردی در آینده در زندگی اجتماعی خود         راحت تر و خیلی بهتر می تواند با دیگران ارتباط خوبی بر قرار کند . مسائل تربیتی زیادی در رابطه با فرزندان وجود دارد که والدین باید به آنها توجه داشته و در تربیت فرزند خود آنها را به کار گیرند در اینجا به اختصار تعدادی از آنها را مورد توجه قرار داده ایم که عبارتند از : توجه والدین به استعداد فرزندان خود زیرا خداوند انسان ها را با قابلیت های متفاوتی آفریده است ، نیازهای روانی جسمانی و عاطفی فرزندان ،تشویق و تنبیه هات بجای آنان ، مشارکت آنان در تصمیمات و کارهای گروهی برای اینکه در آینده فردی با اراده باشند و زیر بار مشکلات زندگی کمر خم نکنند و بسیاری از مسائل دیگر البته نباید فراموش کرد که ارتباط والدین با مدرسه برای تربیت و پرورش بهتر فرزندان امری مهم به شمار می آید که والدین گرامی باید به آن توجه کافی داشته باشند.

 

 

مقدمه

آموزش و پرورش صحیح کودکان و نوجوانان مستلزم هماهنگی ، کوشش و تلاش متقابل بین سه ضلع خانواده ، دانش آموز و مدرسه است .  عوامل تربیتی متعددی بر شخصیت کودک و نوجوان تأثیر می گذارد . خانه و مدرسه دو نماد تربیتی مهم به شمار می آیند که در صدر عوامل تأثیر گذار بر روند رشد و تکامل رفتار و منش افراد قرار دارند. چنانچه پدر و مادری مسئولیت آموزش و تربیت فرزند خود را به کلی به مدرسه واگذار کند و از نیازها و رسالتهای تربیتی فرزند خویش که در چارچوب تربیت عمومی و رسمی نمی گنجد غافل شود بدون شک نمی تواند امیدوار باشد که فرزندش هیچ گونه مشکل یا کمبودی نخواهد داشت . در مقابل با توجه به ازدیاد جمعیت دانش آموزان و کلاسها اگر معلمان نیز فکر کنند که می توانند بدون یاری و هماهنگی با خانواده ها در آموزش و تربیت دانش آموزان و شکوفا سازی درست استعدادهای آنها موفق شوند سخت در اشتباه خواهند بود. به هر میزان که پدران و مادران نسبت به مسئولیت ها و نقشهای خود در مقابل یکدیگر ، کودکان و مدرسه و معلمان و مربیان و مدیران مدارس نیز نسبت به نقشها و مسئولیت های خود در مقابل همدیگر ، دانش آموزان و اولیاء آگاهی بیشتری داشته باشند در کار خود عملاً موفق تر خواهند بود.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره نقش اولیا در تربیت فرزندان

مقاله درباره طلاق و آثار سوء آن به روی فرزندان

اختصاصی از رزفایل مقاله درباره طلاق و آثار سوء آن به روی فرزندان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره طلاق و آثار سوء آن به روی فرزندان


مقاله درباره طلاق  و آثار سوء آن به روی فرزندان

 

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

 تعداد صفحات:24

مقدمه

پیامدهای طلاق در کودکانطلاق فرایندی است که به زندگی زناشویی رسمی یک زن و مرد یا به عبارتی پدر و مادر  خاتمه می دهد. طلاق شعله محبت ها را خاموش می کند، عشقها را به کینه و نفرت تبدیل می کند. خطر بزرگ طلاق متوجه کودکان خانواده است که دل به عنایت و مهر والدین داشته و خانه را مرکز امید و پناهگاه خویش می شناختند. آثار روانی طلاق بر روی کودکان به قدری گسترده و جدی است که نمی توان از تاثیرات آن به سادگی گذشت.

 اولین و مهمترین مشکلی که کودکان طلاق با آن روبرو می شوند تصمیم گیری در مورد حضانت آنها است و اینکه کودک تحت سرپرستی چه کسی خواهد بود؟ این مشکل زمانی حادتر می شود که والدین نتوانند به توافق برسند، تصمیم گیری در این مورد بیشترین فشار را روی کودک وارد خواهد کرد.

 تصمیم گیری نهایی در باره کسی که قرار است سرپرستی او را بعهده بگیرد خود موجب برانگیختن احساس شرم و گناه در کودک می گردد. شرم از اینکه چرا دیگری را رها کرده است و فکر می کند اگر کودک خوبی بود، پدر و مادرش هر دو با او زندگی می کردند. این احساس واکنشهای عصبانیت، غمگینی و افسردگی را بدنبال خواهد داشت.

 اساس کودک از طلاق

 طلاق وحشتناکترین حادثه زندگی یک کودک است. از بین آسیبهای چون مرگ یکی از والدین، سوء استفاده جنسی کودکان، معلولیت جسمانی، طلاق را بدترین حادثه زندگی او رتبه بندی کردند. کودکان طلاق خود را محکوم و گناهکار می دانند و مدام خود را مقصر و عامل جدائی پدر و مادر می دانند و حتی اگر یقین حاصل کنند که در جدایی والدینشان مقصر نیستند باز این فکر آنها را رنج می دهد که شاید می توانستند اقدامی به عمل آورند تا از این جدایی جلوگیری کنند.

 حتی برخی از کودکان می گویند حاضر بودند بمیرند ولی شاهد طلاق والدین از هم نباشند.

 تاثیر عاطفی طلاق بر کودک

 طلاق از عمده ترین علل بیماری روانی کودکان است وقتی که زوجین از هم جدا شدند، ترس ناشی از احساس بی سرپرستی و ترس ناشی از آینده مبهم برای او پدید می آید که روان او را آزرده می سازد. طلاق کودک را دچار اختلال عاطفی می سازد، حالت افسردگی، گوشه گیری و تخیل را در او بوجود می آورد. و در مواردی قدرت اراده و اندیشه را از او می گیرد. کودکانی که در اثر طلاق دچار اختلالاتی شده اند بعضی غمگین و خشمگین هستند بعضی گیج و بی تفاوت هستند و عده ای از پسران از لحاظ همانند سازی مردانه دچار آشفتگی هستند. کوکان طلاق نسبت به دوستانی که با پدر و مادر خود زندگی می کنند احساس حسادت می نمایند.

 تاثیر طلاق بر روی تحصیل

 انزوا طلبی و شرکت نکردند در امور اجتماعی مدرسه و فعالیتهای فوق برنامه از جمله آثار طلاق بر کودک در مدرسه است. بیش از نیمی از کودکان طلاق در انجام تکالیف مدرسه ضعیف هستند، در سازگاری با دوستان خود مشکل دارند و همچنین از ناراحتیهای جسمانی مانند سردرد و دل درد شکایت می کنند.

 نگاه کودک بر زندگی

 کودکان با طلاق والدین این احساس را دارند که امید و دنیایشان از هم پاشیده شده است زیرا خانه و خانواده تنها امید و پناهگاه آنها است و والدین دنیا او و آرزو او هستند. در کل طلاق برای کودک بسیار گران تمام می شود، تاثیرش در ویرانی دل کودک عظیم است او احساس می کند بدبخت است، بیچاره و بی پناه است، پدر و مادر او را دوست ندارند. برخی از آنان به زبان می آورند که حاضر بودند بمیرند و شاهد این وضع نبودند.

 در پایان می توان نتیجه گرفت که طلاق یکی از مهمترین عوامل آسیب زا روانی و اجتماعی کودکان می باشد. بنابر این برای کم کردن تاثیر سوء طلاق از موارد ذکر شده زیر استفاده می کنیم:

1-  والدین پیش از طلاق بچه ها را آگاه سازند و با یک روانشناس مشورت کنند تا آگاهی های لازم به آنها داده شود.

2-     سرپرستی و حضانت کودکان با مشورت کودکان صورت گیرد.

3-     در زندگی فعلی کودک تغییرات چندانی با زندگی قبلی او ایجاد نشود.

4-     قرار ملاقاتها پیش از طلاق با توافق کودک مشخص شود و والدین به وعدهای ملاقات اهمیت بدهند.

5-     هر یک از والدین از بدگویی کردن طرف مقابل نزد کودک بپرهیزد.

6-     آموزشهای لازم به مربیان و دبیران در مورد کودکان طلاق داده شود.

در نهایت فرزندان طلاق زندگی بهتری خواهند داشت اگر رابطه خود را با هر دو والد حفظ کنند و جامعه نیز حمایت اجتماعی و عاطفی خود را از آنها دریغ نکند

***


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره طلاق و آثار سوء آن به روی فرزندان

مقاله روابط بین والدین و فرزندان و تأثیر آن در تربیت

اختصاصی از رزفایل مقاله روابط بین والدین و فرزندان و تأثیر آن در تربیت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله روابط بین والدین و فرزندان و تأثیر آن در تربیت


مقاله روابط بین والدین و فرزندان و تأثیر آن در تربیت

این محصول در قالب ورد و قابل ویرایش در 75 صفحه می باشد.

 فهرست

تحقیقات کاربرد مواد آموزشی: ۱

مقدمه: ۱

بخش اول: تربیت.. ۲

تربیت و قلمرو آن. ۲

پایه‌های اساسی تربیت.. ۳

اشاراتی کوتاه و مختصر به مراحل تربیت.. ۳

اهداف تربیتی.. ۴

هدفداری جهان عموماً و انسان خصوصاً به عنوان یک هدف تربیتی است.. ۴

اطمینان و قرب الهی به عنوان یک هدف تربیتی است.. ۴

صبر بعنوان یک هدف تربیتی است.. ۴

تکامل انسان به عنوان یک هدف تربیتی است.. ۶

الف) تکامل فردی.. ۶

تکامل مادی و فیزیولوژیکی.. ۶

تکامل علمی.. ۶

تکامل فکری.. ۷

تکامل روحی و معنوی.. ۷

ب) تکامل اجتماعی.. ۷

عوامل تربیت.. ۸

سخن، ابزار تربیت.. ۹

اسلام و تربیت‌پذیری انسان. ۹

نکات عقلی و اسلامی در تربیت‌پذیری انسان. ۱۰

ارزش و اهمیت تربیت.. ۱۱

توضیحاتی دیگر در باب هدف تربیت و تعلیم. ۱۲

تربیت و وظایف آن. ۱۴

ویژگیهای تربیت دختران. ۱۵

عالیترین انتساب.. ۱۶

بهترین میراث.. ۱۶

بروز نتایج تربیت.. ۱۶

بخش دوم: «شخصیت». ۱۸

شخصیت چیست؟. ۱۸

صفات پایدار. ۱۹

منشأ شخصیت.. ۱۹

اثبات شخصیت.. ۲۰

جوان و محیط اجتماعی.. ۲۰

اسلام و صفات شخصیت.. ۲۰

شخصیت فرزندان. ۲۱

بشر و خواهش عزت نفس… ۲۲

عزت نفس و آزادگی.. ۲۳

مراعات شرف کودک در خانواده. ۲۳

آئین اسلام و عزت نفس… ۲۴

بخش سوم. ۲۵

خانواده و مسائل نوجوانان و جوانان. ۲۵

الف: خانواده. ۲۵

بخش اول: تربیت و مسائل عاطفی.. ۲۵

الف: خانواده و تربیت.. ۲۵

وظایف والدین.. ۲۵

سخنی دیگر درباره نخستین مربی کودک.. ۲۶

معلم اول کودک.. ۲۹

پی‌ریزی قواعد زندگی.. ۲۹

خانواده و تربیت.. ۲۹

شریفترین خدمت.. ۳۰

مراقبت‌ها در هفت سال سوم. ۳۱

تمایلات نوجوان و جوان. ۳۱

توجه به نیاز آنان. ۳۲

مهرطلبی آنان. ۳۲

هدایت نوجوان و جوان. ۳۳

نقش الگوئی والدین.. ۳۳

ب: نیاز به محبت.. ۳۴

جلوه‌های مهرطلبی.. ۳۴

جدائی‌های طولانی.. ۳۴

مهرورزی به هنگام بازگشت.. ۳۵

چهره متبسم. ۳۶

عکس‌العمل در خشونت.. ۳۶

چند نکته مهم. ۳۷

بخش چهارم: نقش پدر. ۳۷

۱-اخلاق پدر. ۳۸

الف: همدمی با فرزندان. ۳۹

در برابر حرف حق.. ۳۹

اما سخنی هم با شما ۳۹

ب: بیگانگی با فرزندان. ۴۰

۱-جوش کار و تلاش… ۴۰

۲-سر در لاک خود. ۴۱

ج: نزاع در خانه. ۴۱

۱٫خانه جهنمی.. ۴۱

۲٫سعادتمندی کانون. ۴۲

۳٫گریز از خانه. ۴۲

۴٫آثار بد خشونت‌ها ۴۲

بخش پنجم: نقش مادر. ۴۳

الف: اخلاق مادر. ۴۳

۱٫مادر و اخلاق اسلامی.. ۴۳

۲٫حوصله مادر. ۴۳

۳٫مادر و رازهای فرزندان. ۴۴

الف: مادر بهترین رازدار. ۴۴

۲٫چند نکته مهم. ۴۵

ج: جنبه‌های مذهبی مادر. ۴۵

۱٫مادر و مذهب.. ۴۵

۲٫نیاز به ایمان. ۴۶

ج: کنترل روابط.. ۴۷

۴: در برابر عبادت فرزندان. ۴۷

بخش ششم: احساس نابسامانی در خانواده. ۴۸

الف: تبعیض در خانه. ۴۸

۱٫ارجحیت پسر بر دختر. ۴۸

۲: در آموزش علم. ۴۹

ج: مساله کار در خانه. ۴۹

۴: مراقبتها در ابراز عواطف.. ۵۰

ب: تحقیر در خانه. ۵۰

۱: جوان و مساله تحقیر. ۵۰

۲: انتقادپذیری از فرزندان. ۵۱

۳: چند نکته. ۵۱

۳: آزادی فرزندان در خانه. ۵۲

۱: جوان و آزادی.. ۵۲

۲: نوع آزادی.. ۵۳

۳: نکته‌ها در کنترل. ۵۳

د: احترام والدین.. ۵۴

۱: احترام والدین.. ۵۴

۱: سئوالی در ذهن جوان. ۵۵

ج: نیکی به پدر و مادر. ۵۵

۴: رعایت حرمت فرزندان. ۵۶

بخش هفتم: نکته‌های مهم در روابط والدین و فرزندان. ۵۶

جبران خطای تربیتی.. ۵۶

وظیفة والدین.. ۵۷

توقف رشد عقلی.. ۵۷

آسیبهای روحی.. ۵۸

زیاده‌روی در محبت.. ۵۸

بدترین پدران. ۵۹

بخش هشتم: دومین کلاس تربیت «مدرسه». ۵۹

مدرسه و تکوین شخصیت کودکان و نوجوانان. ۶۱

همگامی خانه و مدرسه. ۶۲

نقش مدرسه در انتقال ارزشها ۶۳

رفتارهای مذهبی چگونه تبلور می‌یابد؟. ۶۳

چگونه زمینة ظهور رفتارهای مذهبی را فراهم آوریم؟. ۶۴

هشیاری‌های فرهنگی در پاسداری از سلامت و رشد مطلوب.. ۶۴

شخصیت کودکان و نوجوانان. ۶۵

مهاجمان فرهنگی کیستند؟. ۶۶

هدف مهاجمان فرهنگی چیست؟. ۶۶

رسالت اولیاء و مربیان در پیشگیری از آسیبهای اجتماعی.. ۶۷

منابع مورد استفاده: ۷۱

بخش اول: تربیت

تربیت و قلمرو آن

تربیت بطور خلاصه عبارت است از پرورش و رشد دادن استعدادهایی که آفریدگار جهان در وجود انسان جهت سعادت و کمال او بودیعت گذاشته است.

با این تعریف اجمالی موضوعات زیر در امر تربیت مورد دقت و توجه قرار می‌گیرد:

۱-   تربیت‌کننده با داشتن هدف معین و علاقمندی کافی و آگاهی کامل به اهمیت و ارزش تربیت این مسئولیت مقدس را می‌پذیرد.

۲-   او از تجربه‌ها و اطلاعات لازم بهره‌مند می‌باشد و از اصول و مبانی تربیت عالم و آگاه و خودش نیز از فضایل اخلاقی و مزایای تربیتی برخوردار است.

۳-   تربیت‌کننده نسبت به موقعیت فرد یا افراد مورد تربیت و استعدادهای جسمی و روحی آنها آشنایی کامل دارد و می‌داند که چگونه انسانهایی را برای چه جامعه‌ای باید بسازد.

۴-   مربی به وضع و شرایط محیطی که در آن زندگی می‌کند و نیازهای اساسی آینده جامعه خود کاملاً آگاه است و فعالیت خود را متناسب با آن نیازها بکار می‌اندازد.

۵-   کار و فعالیت مربی مبتنی بر طرح و برنامه حساب شده و متوجه به هدفهای صحیح و مطلوب جامعه و متکی بر روش متناسب با این هدفها انجام می‌گیرد.

۶-   مسئول تربیت برای پیشبرد اهداف مقدس خویش ناگزیر است وسایل کار برای خود و افراد مورد تربیت متناسب با شرایط و امکانات زمان داشته باشد زیرا می‌داند که هیچ کاری بدون وسیله متناسب به انجام نمی‌رسد.

۷-   در جامعه‌ای که اکثریت قریب به اتفاق آن مسلمانند مربی آگاه می‌کوشد تا برای پایداری و استواری یک جامعه مترقی و مستقل اسلامی افرادی مؤمن و صاحب رشد و متخلق به اخلاق اسلامی و خدمتگزار به جامعه خود تربیت کند.

پایه‌های اساسی تربیت

تمایلات انسانی و غرائز طبیعی بمنزلة پایه‌های اساسی است که تربیت بر روی آنها بنا می‌شود. یا بعبارت دیگر، تربیت عبارت از تعدیل خواهشهای طبیعی و تنظیم کیفیت بهره‌برداری از نیروهای غریزی است.

«خوی و منش عبارت است از غرائزی که شغل و تجربه آن را بگونه‌ای مختلف رنگ کرده و مانند کاشی‌کار ماهری پهلوی هم چیده است.»[۱]

موقعیکه آداب و رسوم تربیت بر اثر تکرار و ممارست، رنگ عادت بخود می‌گیرد و بصورت خلق و خوی ثابت در می‌آید، آدمی بر طبق آن از سرمایه‌های طبیعی خود استفاده می‌کند و به آسانی، غرائز در مجاری عادات بجریان می‌افتند.[۲]

«عادات به محض آنکه تشکیل یافتند با بهره‌برداری از ذخیرة فعالیتهای ذاتی آدمی، به وجود خود ادامه می‌دهند و لاینقطع این فعالیتها را به میل خودشان تحریک می‌کنند، تقویت می‌نمایند، تفکیک می‌سازند، متمرکز می‌کنند و از غرائز خام و نامنظم، دنیائی مطابق میل خود بوجود می‌آورند به طوری که می‌توان گفت آن موجود نه مخلوق عقل است و نه زائیده غریزه، بلکه مصنوع عادات می‌باشد.»[۳]

اشاراتی کوتاه و مختصر به مراحل تربیت

پیامبر اسلام (ص) سنین میان تولد تا ۲۱ سالگی را که با اهمیت‌ترین مرحله تربیتی است به سه مرحله تقسیم نموده است، و در قالب یک حدیث می‌فرمایند: «فرزند، در هفت سال اول سید و آقا است، و در هفت سال دوم بنده، مطیع و فرمانبردار است،‌ و در هفت سال سوم وزیر، طرف شور و مسئول است.»[۴]

مراحل تربیت را از نظر اسلام می‌توان در دو مرحلة پیش از تولد و بعد از تولد بررسی نمود، مرحلة پیش از تولد شامل پیش‌بینی‌های لازم در انتخاب همسر جهت انتقال صفات و ویژگیهای مطلوب به کودک، تدابیر لازم به هنگام انعقاد نطفه و دوران جنینی و زایمان، مرحله بعد از تولد را می‌توان به پنج مرحله عمده تقسیم نمود:

کودکی، نوجوانی، جوانی، بزرگسالی، پیری که ما از ذکر توضیحات این مراحل فوق خودداری می‌کنیم.[۵]

اهداف تربیتی

هدفداری جهان عموماً و انسان خصوصاً به عنوان یک هدف تربیتی است

تعلیم و تربیت اسلامی نخست این واقعیت تحول‌آفرین را به انسان متذکر می‌شود که دستگاه خلقت عبث و بیهوده برای بازی نیست و قرآن می‌فرماید: «آسمان و زمین را با هر چه میانشان هست بیهوده نیافریدیم این گمان کسانی است که کافرند وای از جهنم برای آن کسانی که کافرند.»[۶]

و همچنین در مورد هدفدار بودن خلقت انسان با صراحت و قاطعیت تمام می‌فرمایند:

«گمان می‌کنید شما را بیهوده آفریدیم و بسوی ما بازگشت نخواهید کرد.»[۷]

اطمینان و قرب الهی به عنوان یک هدف تربیتی است

انسان با طی منازل و قطع مراحل در مقام والای اطمینان و قرب به حق قرار می‌گیرد، در قرآن آیاتی در مورد اطمینان قلب وارد شده است از جمله در سوره فجر می‌فرماید: ای نفسی که (در پرتو ایمان) به اطمینان رسیده‌ای همانا بسوی پروردگارت بازگرد با خشنودی متقابل تو از او و او از تو خشنود، پس داخل در مسلک بندگانم و داخل شو در بهشتم.

صبر بعنوان یک هدف تربیتی است

اگر تصور کار، سیمای کارگران را تداعی می‌کند که بار تولید را به دوش می‌کشد تصور صبر این سئوال را بوجود می‌آورد که «صبر برای چه کسی مطرح می‌شود؟» و چه شرایطی است که انسان را به صبر نیازمند می‌کند؟ از این رهگذر است که می‌بینیم صبر، آنجا طرح می‌شود که پای «عمل» در میان است همچنانکه احتیاج به «سپر» را کسی احساس می‌کند که مرد اسلحه و شمشیر است در متن آیات مربوط به صبر، به وضوع خواهیم دید صبر نه تنها یک مفهوم ذهنی نیست بلکه دقیقاً به جای عمل بکار رفته است و درست بر عکس کسانیکه صبر را اعلام سکون و حتی عقب‌نشینی پنداشته‌اند در طی آیات فراوانی، مفهوم کامل حرکت و پیشروی دارد، به این ترتیب صبر در تعلیم و تربیت اسلامی تعریف ویژه خود را دارد و هرگز نباید آن را با ملاکهای عمومی سنجید.

«برای آنها که اهل ایمان و عمل صالح هستند پاداش الهی از هر چیزی بهتر است، البته این پاداش را کسی جز صابران در نمی‌یابند.»[۸]

«ای اهل ایمان در پیشرفت کار خود صبر و مقاومت پیشه کنید و به ذکر خدا و نماز متوسل شوید خدا یاور صابران است.»[۹]

در اصول کافی باب صبر از قول معصوم آمده است: صبر سه گونه است: صبر بر مصیبت و صبر در برابر معصیتها و گناهان و صبر بر رنج ناشی از اطاعت خداوند و راه او

ایمان بر چهار پایه استوار است: بر صبر و یقین و عدل و جهاد، و صبر نیز خود بر چهار شاخه: اشتیاق، خوف، زهد، انتظار پس هر کس که مشتاق بهشت بود از بند شهوتها و لذتها رها می‌شود، و کسی که از عذاب خدا هراسید از گناهان و محرمات کنار می‌کشد، و کسی که به دنیا بی‌رغبت شد مصیبتها و سختیها را سبک می‌شمارد و آن که به انتظار مرگ بود، در انجام هرچه زودتر و هرچه بیشتر نیکوئیها و آرمانهای خیر سرعت می‌گیرد.[۱۰]

«هرکس از مؤمنین به بلایی گرفتار شود و صبر کند برایش اجر هزار شهید باشد.»

در خاتمه یادآور می‌شویم که صبر بر دو رویه استوار است: صبر از آنچه دوست داری و صبر بر آنچه کراهت داری و شهوتها، اطاعتها

 

تکامل انسان به عنوان یک هدف تربیتی است

حرکت تدریجی یک شی از نقص به نقطه مطلوب رشد را تکامل می‌گویند. که به معنی به کمال رسیدن، به تدریج کامل شدن، رو به کمال رفتن آمده است. تکامل را به انواع مختلف تقسیم می‌کنند.

الف) تکامل فردی

تکامل فردی خود به چندین قسم تقسیم می‌شود.

تکامل مادی و فیزیولوژیکی

هر انسانی از نظر بدنی و جسمانی در یک حد از رشد متوقف می‌شود، مثلاً در قد و یا دست و پا و یا سایر جوارح او از نظر رشد مادی محدودیت دارد یعنی قد انسان دست انسان و یا سایر جوارحش از یک میزان خاصی بلندتر نمی‌شوند این نوع تکامل بین انسان و گیاه و حیوان مشترک است و همانطور که انسان قدش از یک میزان خاصی بلندتر نمی‌شود، یک درخت بلوط یا بادام از یک حدی بلندتر نمی‌شود و این رشد تقریباً در سایر جوارح هماهنگ است به عبارتی بین دست و پا و سایر جوارح حیوان یا انسان از نظر رشد هماهنگی وجود دارد. این نوع تکامل را تکامل مادی یا فیزیولوژیکی می‌نامند.

تکامل علمی

تکامل دیگری که مخصوص نوع انسان تکامل علمی است، به این معنی که بشر هرچه بیشتر در آثار طبیعت مطالعه می‌کند رازهای شگفت‌انگیزتری را از طبیعت درک می‌کند و انرژیهای نوینی را به استخدام می‌کشد و زیستی بهتر برای خویش فراهم می‌آورد.

تکامل فکری

تکامل دیگری که باز اختصاص به انسان دارد تکامل فکری است به این معنی که  دماغ بشر در اثر تفکر در حقوق کائنات بر فراز ابزارهای علمی و تکنیک‌های فرهنگی اوج می‌گیرد و مسائلی را که حتی علم به حل آن دست پیدا نمی‌کند را می‌گشاید.

 

تکامل روحی و معنوی

تکامل دیگری که ارزنده‌ترین تکامل انسان است تکامل روحی و معنوی است بدین معنی که بشر در اثر صفای باطنی و گرایش به مبدأ و عشق به ملکوت، یک روحیة نیرومند و ارزنده‌ای پیدا می‌کند و با پای برهنه و سر برهنه‌اش از قوی‌ترین متفکرین عالم بهتر به حقایق هستی دست می‌یابد، حافظ می‌گوید.

«راز جهان که پیر مغان با کسی نگفت           در حیرتم که باده‌فروش از کجا شنید»

تا بخواهند افرادی مثل کانت، و دکارت، فارابی،‌ دلائلی برای جهان پیدا کنند، یک روستائی بی‌سواد با یک نگاه کردن به جهان و با یک معنویت پاک، خدا را در آینة ضمیر می‌بیند.

متذکر می‌شود که موارد چهارگانه بالا فقط جنبه فردی دارد.

ب) تکامل اجتماعی

همینطور که یک فرد ترقی می‌کند یک اجتماع نیز ترقی می‌کند یک ملت یا یک امت نیز ترقی می‌کند، همینطور که یک فرد سقوط می‌کند، یک ملت سقوط می‌کند،‌ یک امت نیز سقوط می‌کند، یک اجتماع نیز سقوط می‌کند.

مطالعه در تاریخ گویای این مطلب است که ملتهایی بودند ناگهان اوج گرفتند، پیش رفتند، ناگهان سقوط کردند.

برای علت سقوط یک ملت باید عوامل شکست را مطالعه و بررسی کرد، همینطور که یک انسان در اثر یک سری از عوامل تقویت می‌شود مثلاً تغذیه خوب، تنفس خوب، هوای آزاد و صاف،‌ نداشتن اندوه یک بشر قوی به وجود می‌آورد همینطور یک سری از عوامل مثل شهوت‌رانی زیاد، روی آوردن به مواد مخدر، بشر قوی را ساقط می‌کند سپس می‌میراند.

فروکش کردن یک تمدن و یک ملت به این معنی است که شما یک ساختمان گلی و پوسیده را در نظر آورید، روی این ساختمان پوسیده گچ بمالید، و بعد روی گچ عکس‌های مورد علاقه خود را بکشید، این ساختمان به ظاهر زیباست ولی به مجرد اینکه سیلی آمد شکاف بر می‌دارد، فروکش می‌کند و خراب می‌شود، وحی الهی اضمحلال تکامل فردی و اجتماعی را از آثار گناه می‌داند یعنی همانطور که سیل برای یک ساختمان گلی علت فروکش کردن است، گناه نیز فرد و جامعه را ویران می‌کند.[۱۱]

قرآن می‌فرماید: «آیا ندیدید پیش از ایشان چه بسیار گروهی را هلاک نمودیم و حال آنکه در زمین به آنها قدرت و تمکینی داده بودیم که شما را نداده‌ایم و از آسمان بر آنها باران رحمت پیوسته فرستادیم و نهرها در زمین بر آنان جاری ساختیم پس با آن که به انواع نعمتها بهره‌مند شدند چون گناه و نافرمانی کردند آنها را هلاک نمودیم و گروهی دیگر را بعد از آنها برانگیختیم.»[۱۲]

امام صادق (ع) می‌فرمایند:

هیچ رگی نزند و پائی به سنگ نخورد و دردسر و مرضی پیش نیاید مگر به جهت گناهی (که انسان مرتکب شده است) و همین است که خدای عزوجل در کتابش می‌فرماید: «هر مصیبتی به شما رسد برای کاری است که به دست خود کرده‌اید و خدا از بسیاری هم گذشت می‌کند.»

عوامل تربیت

به طور کلی، تربیت پایه و اساس رفتار انسان است، و این در صورتی است که تربیت به عوامل موثر در ساختمان وجود آدمی مستند گردد، محال است که تربیت ثمری داشته باشد و یا نتیجه‌ای به بار آورد، بدون آنکه عوامل ایجادکنندة‌ این ثمرات موردنظر و توجه قرار گیرند، عوامل مهمی را که غالباً علمای تعلیم و تربیت به عنوان عوامل موثر در تربیت انسان مطرح می‌کنند دو عامل «وراثت» و «محیط» است گرچه اعتقاد به تاثیرات کمی و کیفی این دو عامل مورد اتفاق اینگونه دانشمندان نیست اما در عین حال، تاثیر این عوامل در تربیت انسان امری است که غالباً به آن معتقدند، در تعلیم و تربیت اسلامی گرچه به دو عامل فوق اهمیت داده می‌شود ولی عوامل تربیت را تنها محدود به دو عامل وراثت و محیط نمی‌داند بلکه عواملی چون «اراده» و «عوامل ماوراء طبیعت» را در تکوین شخصیت آدمی موثر می‌داند.[۱۳]

سخن، ابزار تربیت

شاید بتوان مسالة تربیت را از جملة مسائلی شمرد که عوامل تاثیرگذار آن، بر حسب گوناگونی ابعاد وجودی انسان، در موقعیتهای مختلف، تأثیری یکسان نمی‌گذارد و پیامدهای گوناگونی به همراه دارد، زیرا اندیشه‌ها، عاطفه‌ها، احساسها و همچنین فضاهای پیرامونی که فرد تربیت‌پذیر را دربر می‌گیرند، در نوع اثرگذاری عوامل تربیتی مؤثرند. به این خاطر، طبیعی است که سخن به عنوان ابزار انتقال اندیشه‌ها، از مهمترین و کارآمدترین ابزارهای تربیتی به شمار رود. از آن جهت که بار معنایی، فکری و عملی ویژه‌ای را با خود حمل می‌کند و احیاناً افاده‌کنندة نکات و مفاهیمی است که در طول تاریخ مخاطب انسان، در پیرامون آن شکل گرفته و ]ظاهراً[  در معنای واژگانی آن وجود ندارد. چون واژه‌ها ]اغلب در طول زمان[ مفاهیمی می‌یابند که با آنها بر وسعت معنای آنها افزوده می‌شود و یا از آن کاسته می‌گردد.

از این رو، سخن، در واقع ابزاری الهی برای تربیت است که در کتابهای آسمانی مورد بهره‌برداری قرار گرفته است.

همچنین باید افزود: روند تربیت، همواره با خط سیر طولانی «سخن» و «کلمه» در تاریخ انسان همگام و همراه بوده است و تاثیرات منفی و مثبت متقابلی داشته‌اند.[۱۴]


دانلود با لینک مستقیم


مقاله روابط بین والدین و فرزندان و تأثیر آن در تربیت

مقاله در مورد اثر بخشی رفتار والدین در ارتقای سلامت روانی فرزندان

اختصاصی از رزفایل مقاله در مورد اثر بخشی رفتار والدین در ارتقای سلامت روانی فرزندان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

اثر بخشی رفتار والدین در ارتقای سلامت روانی فرزندان

عقل دانش مدار انسان را می بایست با توجه به تحولات پرشتاب عصر فرامدرن با روح آرام بخش تلفیق کرد.

عقل دانش مدار انسان را می بایست با توجه به تحولات پرشتاب عصر فرامدرن با روح آرام بخش تلفیق کرد.

لازمه ماندگاری و بقاء، حرکت کردن هم جهت و همسو با این تحولات است.

با توجه به شرایط پیچیده زندگی والدین به جهت نداشتن فرصت کافی برای تربیت و آموزش فرزندان خود تربیت و آموزش آنها را به نهادهای آموزشی سپرده اند تا علاوه بر آموزش مهارتهای تحصیلی، آموزش مهارتهای زندگی راهم ییاموزند.

آیا می توان گفت دانش آموزی که صرفاَ در فعالیت های تحصیلی موفق است از نظر روانی، سلامت کاملی را دارا می باشد؟

آیا می توان نقش خانواده را در سلامت روان این فرزندان که خود سرمایه های این مرز و بوم هستند، نادیده گرفت.

سرمایه هایی که در صورت برخورداری از سلامت کامل می توانند منجر به نوآوری و اندیشه کار درجامعه شوند.

باید بتوان نسلی خود آغازگر، خود مشاهده گر، خود قضاوت کننده، خود راهبر مدیر و خود تغییر دهنده تربیت کرد و آنها را قادر ساخت تا ظرفیت های جدیدی در خود بوجود آورند و آگاهانه، مستمرانه و سریع تغییرات ایجاد نموده و پاسخگوی سریع در جامعه در حال یادگیری باشند.

این زمانی مؤثر است که این سرمایه ها در سلامت کامل روانی باشند.

خانواده به عنوان اولین، مؤثرترین، مهمترین کانون رشد و تربیت ومنبع کسب اطلاع در شکل گیری و ایجاد سلامت روانی نقش ارزنده ای را دارد و هیج جامعه ای نمی تواند ادعای سلامت کند مگر این که از خانواده های سالمی برخوردار باشد، خانواده ای که بتواند خود را با تغییرات اجتماعی وسیعی که ناشی از گذر سنت به مدرنیزه است تطبیق دهد و در این راستا به تربیت فرزندانی توجه داشته باشد که بتوانند برای خود و جامعه شان مفید واقع شوند.

سازمان جهانی بهداشت (WTO)، سلامت روانی را توانایی کامل برای ایفای نقش های اجتماعی، روانی و جسمانی تعریف کرده است که هیچکدام بر دیگری برتری ندارد.

این سازمان معتقد است که بهداشت روانی فقط عدم وجود بیماری و یا عقب ماندگی نیست، بنابراین کسی که احساس ناراحتی نکند از نظر روانی سالم محسوب می شد.

سلامت روانی همان سلامت فکر کردن و قدرت سازگاری فرد با محیط و اطرافیان است نه تنها جسم، بلکه روح نیز احتیاج به مراقبت دارد و این دو جدای از هم نیستند.

ایجاد سلامت روانی، هدف سازگاری فرد با محیط اطراف خود است در صورتی که بتواند خود را با محیط تطبیق دهد، قابلیت های خود را بروز دهد و فاقد اختلالات عاطفی و رفتاری باشد، در این صورت می توان گفت، از سلامت روانی برخوردار است.

● ویژگیهای فردی که دارای سلامت روانی است

ـ نسبت به خود، خانواده و جامعه بی تفاوت نیست.

ـ با دیگران سازگاری دارد.

ـ به خود و دیگران احترام می گذارد.

ـ شاد و مثبت اندیش است.

ـ به نقاط ضعف و قدرت خود آگاهی دارد.

ـ در برابر ناکامی ها تسلیم نمی شود و خود را نمی بازد.

ـ در برابر موقعیت ها و شرایط، انعطاف پذیر است.

ـ از توانایی های خود شناخت دارد و به دنبال رشد استعدادهایش است.

ـ دنیا را گذرگاهی برای رسیدن به آخرت می داند.

ـ نیازهایش را به گونه پاببای برآورده می کند که با ارزش های جامعه منافات نداشته باشد.

ـ صداقت و درستکاری در رفتار و گفتارش دارد.

ـ امید و شوق به زندگی دارد.

ـ فردی خود کنترل در تمام شرایط زندگی است.

ـ مسئولیت پذیر ومتعهد است.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد اثر بخشی رفتار والدین در ارتقای سلامت روانی فرزندان

تحصیلات والدین بر پیشرفت دانش آموزان

اختصاصی از رزفایل تحصیلات والدین بر پیشرفت دانش آموزان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

تحصیلات والدین، زیربنای پیشرفت فرزندان

مقدمه:

باید دانست که عوامل متعددی بر نگرش کودک ازخود و اعضای خانواده ی خود مؤثر است، از آن جمله می توان به عوامل اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی حاکم بر خانواده اشاره کرد که ارتباط مستقیم با سطح سواد و تحصیلات خانواده دارد. شخص باسواد امکان سلامت اقتصادی و تصمیم گیری بیشتری دارد و چنین انسانی نسبت به خود و فکر و فرهنگ جامعه بصیرت بیشتری دارد. سواد و تحصیلات، از دیدگاه اقتصادی، افراد را به‌سوی رشد و توسعه‌ی درونزاد و خلاق و هماهنگ با اجتماع و کشور هدایت می کند و از دیدگاه تخصصی، جامعه را موفق می سازد، افراد بزرگسال به عنوان عامل اساسی تولید، حتی با یک اصطلاح اقتصادی خاص که همان جمعیت فعال یا نیروی کار می باشد، مشخص می‌شوند.با توجه به آمار موجود، گسترش سواد کاهش رشد جمعیت و همچنین توسعه ی اقتصادی و اجتماعی و پیشرفت دانش و ... را تسهیل نموده است. تنها جوامعی توانسته‌اند مشکلات خود در زمینه های تغذیه، مسکن، پوشاک، بهداشت و آموزش را از میان بردارند که از سطح بالای سواد برخوردار باشند.بی سوادی، نه تنها پدیده ای قابل تأسف است، بلکه علامتی است در کنار علائم دیگر که نشان دهنده ی از خود بیگانگی می‌باشد و منجر به عقب ماندگی می شود. این عقب ماندگی در تعلیم و تربیت، خود معلول شالوده های نامتناسب اقتصادی و اجتماعی است و رابطه ی مستقیم با فقر عمومی و کمبود وسایل کافی به ویژه نداشتن معلم و مدرسه است.

سواد و تحصیلات خانواده یکی از عوامل مهم پیشرفت بشر در جهان امروز است. پیشرفت تکنولوژی، صنعت، بهداشت و علوم مختلف مدیون این عامل مهم است.

بی سوادی در تمام ابعاد زندگی انسان می تواند تأثیر بسزایی داشته باشد، مخصوصاً در بهداشت، رشد اقتصادی، رشد فرهنگی، رشد و تربیت فرزندان، بی نظمی و ناهنجاری کودکان، رشد اشتغال و غیره مطالعات نشان داده است که هرچه آسیب های روانی بیشتر باشد، موقعیت اجتماعی شخص را پایین تر می آورد و عواملی چون فقر، بی کاری، تعداد فرزندان، اعتیاد، طلاق و ... که همه موجب پایین آمدن موقعیت اجتماعی و فرهنگی شخص می شود و آشفتگی ها یا آسیب های روانی را به وجود می آورد معمولاً افرادی که در سطح پایین اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زندگی می کنند، سطح تحصیلات کمتری نسبت به افراد همسال خود دارند و میزان تحصیلات در این خانواده ها به شدت اُفت پیدا می کند.

در حقیقت در برخی از این خانواده ها، سواد مقوله ی بیگانه ای است.

تأثیر عمیقی که این موقعیت اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی پایین، بر روی افراد خانواده و جامعه برجا می گذارد، موجب بی نظمی و آشفتگی روانی می گردد، البته این آشفتگی روانی را در طبقات مختلف جامعه می توان دید.

شیوه های انحرافی ـ ایجاد علایم روانی بیماری ـ اقدام به خودکشی ـ بستری شدن ـ قطع ارتباط با واقعیت، در طبقات پایین اجتماع، بیشتر دیده می شود.

مسائل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی، به عنوان پیش فرض این مشکل مطرح است و در واقع هدف بررسی اثرات اقتصادی ـ اجتماعی این مسئله به عنوان یک متغیر مهم بر وضعیت روانی است. در این جا سواد و تحصیلات را به عنوان یک متغیر ملاک، لحاظ نموده که قابل سنجش بیشتری است.

اهمیت موضوع پژوهش:

اهمیت این پژوهش در آن است که با شناخت عمیق تر و بیش تر نوجوانان و دانستن مسائل و ویژگی های خاص هر گروه از کودکان و نوجوانان، نخست قادر به تشخیص آن‌ها از سایر کودکان می شویم و دوّم ارائه‌ی راه حل ها و راهنمایی های مناسب، جهت رفع و یا حداقل، بهبود مشکلات این گروه از نوجوانان می باشد.

از آن‌جایی که سواد و سطح تحصیلات خانواده، موقعیت اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، بر سلامت روانی، تأثیر بسزایی دارد و از آن‌جایی که سلامت روانی و یا آشفتگی روانی، بر آموزش و پرورش و بهداشت روحی و روانی و رشد و تربیت نوجوانان تأثیر دارد، می بایست شناخت عمیق تری از سطح سواد و تحصیلات و طبقات مختلف اجتماعی به‌دست آوریم و به اضطراب ها، ترس ها، مشکلات خانوادگی کودک و حتی غنا و فقر کودک، پی برده و در جهت خدمت صحیح تر به کودکان استفاده کنیم.

اهداف پژوهش:

هدف این بررسی، شناخت ویژگی های خانواده ی نوجوانان بی سواد و با سواد و تحصیل کرده و مقایسه ی آن با یکدیگر در جهت دستیابی به ویژگی های روانی این نوجوانان و نگرش آن هانسبت به خود و نسبت به فضای حاکم بر خانواده می باشد.

بدیهی است با شناخت بهتر ویژگی های این افراد به لحاظ عاطفی و نیز آگاهی یافتن از علل و عوامل ناهنجاری ها و آسیب های روانی، می توان گام های مؤثری در جهت رفع مشکلات آنان برداشت.

فرضیه‌‌ی تحقیق

1ـ در دانش آموزان راهنمایی پسران که والدین آن ها تحصیلات بالا تری دارند،ناهنجاری رفتاری کمتری نسبت به دیگران وجود دارد.

2ـ در دانش آموزان راهنمایی پسران که مخصوصاً مادر آن ها تحصیلات بالاتری دارند، ناهنجاری رفتاری کمتری نسبت به دیگران که مادرانشان بی سواد و یا کم سواد هستند وجود دارد.

3ـ در دانش آموزان راهنمایی پسران که پدر آن ها تحصیلات بالاتری دارند ناهنجاری رفتاری کم تری نسبت به دیگران که پدرانشان بی سواد و یا کم سواد هستند وجود دارد.

4ـ در دانش آموزان راهنمایی پسران که والدین آنها هردو بی سواد و یا کم سواد هستند، ناهنجاری رفتاری بیشتری نسبت به دیگران وجود دارد.

ادبیات تحقیق:

اندیشه‌ی بشر همواره نعمتی گران قدر بوده است. این وجه افتراق با سایر موجودات سبب شده است، تا انسان در رهگذر تاریخ و در طول زمان به تکامل رهنمون شود. آدمی، از آغاز پا نهادن به این کره ی خاکی با مشاهده ی پدیده‌ها، مفاهیم و تصورات اولیه ای در ذهن خویش یافت، سپس در پی مفاهیم اسباب و علل پیدایش پدیده ها و رویدادها و تحولات، به تفکر و تجربه روی آورد و در هر مرحله گامی پیشتر فرا نهاد.

خط و زبان، از ابداعات مهمی است که بعدها توسط بشر پدید آمد و انتقال تجربه ها و تفکرات افراد به یکدیگر را میسّر ساخت. بدین ترتیب، دانش ناچیز بشر در دوران های اولیه به دوران بعد لبریز شده و در سیر تکاملی خود پیچیده تر و جامع تر گشت. اکنون گنجینه‌ی گران بهای بشر، علم و دانش که دستاورد قرن ها مرارت و تلاش خستگی نا پذیر بشری است در قالب کتاب ها، نشریه ها و نوشته های گوناگون در آمده است.

برای ورود به این حوزه و دستیابی به این ذخایر نیز، کلیدی جز درک و فهم و توانایی خواندن و نوشتن و تحصیلات، شناخته نشده است؛ و اگر چه کسب مهارت های خواندن و نوشتن، خود به معنای شعور و آگاهی نیست، لیکن ابزارهایی مؤثر در راه رشد و تعالی انسان خواهد بود.

بی سوادی با فقر و ناهنجاری، پیوند مستقیم دارد و در محروم ترین مناطق کشورهایی که دچار کمبود منابع طبیعی هستند، در بین فراموش شده ترین، گروه های انسانی و کسانی که از نارسایی ها و کمبودهای مهم و اساسی مانند: غذا، بهداشت، مسکن، بیکاری و... رنج می برند به گسترده ترین شکل ممکن وجود دارد.

تداوم بی سوادی سدی عظیم در راه توسعه است و مانع از آن می شود که میلیون ها نفر مرد و زن، عنان زندگی خود را در دست بگیرند.

بی سوادی، عاملی است که مبارزه علیه فقر، نا برابری ها و ناهنجاری ها را محکوم به شکست می کند. بی سوادی هر چند که خود معلول نارسایی های اقتصادی و اجتماعی و تربیتی است، ولی در اینجا نقش تشدید و تعیین کننده ای دارد.

درصد مردودی و ضعف تحصیلی در بین کودکانی که بدون صبحانه، به مدرسه می روند، بیشتر از کودکانی است که مسئله ی سوء تغذیه دارند. در محیط‌های فقیر، کودکانی که با شکم گرسنه به مدرسه می روند، وضعیت مدارس نیز، چندان تعریفی ندارد. در خانواده های سطح پایین، چون والدین نیز معمولاً از سطح تحصیلات پایینی برخوردارند، در رسیدن به درس و مشق و تربیت فرزندان، با مشکل رو به رو می شوند.

بی سوادی، ریشه و اساس بسیاری از مسائل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و بی نظمی ها و آسیب های مادی و روحی و روانی در اکثر کشورهای جهان سوم است. بررسی ها بیانگر این واقعیت تلخ هستند که بی سوادی و کم سوادی گرچه مسئله ی حاد کشورهای جهان سوم است، ولی مشکل جدید کشورهای پیشرفته ی صنعتی نیز هست.

مشاغل و گرفتاری های روزمره ی پدران و سواد و تحصیلات اندک، پرجمعیت بودن خانواده ها، اختلاف های خانوادگی، دوستان ناباب و فقر اقتصادی، با انحرافات از رفتار به هنجار، رابطه ای قابل ملاحظه دارد.

اگرچه تحصیلات پدران و مادران در رفتار به هنجار فرزندان تأثیر انکار ناپذیر دارد، اما در بررسی ها ی انجام شده، نقش مادران، چشم گیرتر می نماید. دور بودن پدران از منزل به دلیل اشتغال، باعث می شود که فرزندان، بیشتر ساعات بیداری را با مادران خود بگذرانند. از این رو سطح سواد و تحصیلات مادران می تواند در هدایت تحصیلی و شغلی فرزندان تأثیر قابل ملاحظه‌ای داشته باشد.

به طور خلاصه:

1- درآمد خالص

2- سطح سواد و تحصیلات والدین

3- تبعیض قایل شدن در نوع کودکان (دختر و پسر)

4- نوع شغل پدر و مادر

5- تعداد فرزندان

6- ترتیب تولد فرزندان

7- سطح طبقه ی اجتماعی و اقتصادی

8- امکانات رفاهی

9- خانه و محل سکونت


دانلود با لینک مستقیم


تحصیلات والدین بر پیشرفت دانش آموزان