رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

علم اخلاق اسلامى - 30 ص ورد

اختصاصی از رزفایل علم اخلاق اسلامى - 30 ص ورد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

علم اخلاق اسلامى - 30 ص ورد


علم اخلاق اسلامى - 30 ص ورد

درباره علم اخلاق اسلامى  

اگر به سهم و تاثیر اخلاق در اسلام، که یکى از ارکان سه گانه اسلام یعنى عقاید و احکام و اخلاق است، توجه و عنایت‏شود، و اگر گفتار پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم به یاد آید که تمام و کامل ساختن مکارم اخلاق را غایت‏بعثت‏خود اعلام فرموده است (بعثت لاتمم مکارم الاخلاق علیکم بمکارم الاخلاق فان ربى بعثنى بها)، و اگر تعالیم اخلاقى اسلام که بخش مفصل و قابل توجهى از قرآن کریم و قسمت مشروح و مؤکدى از سخنان و تعلیمات رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم و امیر مؤمنان على علیه السلام و دیگر امامان علیهم السلام است مطالعه و بررسى شود، و اگر برترین وصف ستایش آمیز قرآن مجید از اخلاق پیغمبر صلى الله علیه و آله و سلم (انک لعلى خلق عظیم) مورد ملاحظه قرار گیرد، نیازى به شرح و بیان بیشتر درباره اهمیت اخلاق در اسلام نیست. (1)

لکن نکته شایان توجه و دقت این است که آیا ما مى‏توانیم علم اخلاق اسلامى را به عنوان نظام معرفتى خاص و مستقلى مورد بحث و بررسى قرار دهیم یا اخلاق اسلامى تنها با وابستگى به وحى و سنت دینى و از حیث اینکه متعلق اوامر و نواهى الهى است قابل مطالعه و تعلیم و تعلم است.

این مطلب انکار نکردنى است که در فلسفه اسلامى مطالعات اخلاقى وجود دارد و مسائل مربوط به انسان و اخلاق ناگزیر همواره در آن مطرح بوده و متفکران اسلامى درباره آن به بحث و گفتگو پرداخته‏اند و در هر فرهنگى اخلاق از مهمترین اجزاء آن است. درست است که تکیه گاه اخلاق در اسلام قرآن و حدیث است، لکن مقتضیات زندگى اجتماعى و برخورد با مذاهب گوناگون فلسفى و نظامهاى اخلاقى بحث و نظر درباره امور اخلاق را ایجاب مى‏کند، و استناد به نص کافى نیست، بلکه تطبیق آن با موارد خاصى که پیش مى‏آید لازم است و همین امر مستلزم به کار بردن نظر عقلى است.وانگهى، در نظامهاى اخلاقى (مانند نظامهاى اخلاقى افلاطون و کانت) اخلاق بر بنیاد متافیزیک (ما بعد الطبیعه) نهاده شده و اتکاء اخلاق به ما بعد الطبیعه یا دین نه تنها اصالت و استقلال آن را از میان نمى‏برد بلکه بالعکس استناد امور اخلاقى به تجربه و امور اجتماعى به اصالت و قداست و تعالى آن لطمه وارد مى‏سازد، زیرا مبادى اخلاق اگر از طبیعت‏بشرى که ترکیبى از میلها و خواهشهاست‏سرچشمه گیرد صرف آمیختگى آن با احکام نظرى و عقلى نه ارزش متعالى به آن مى‏بخشد و نه تضمینى براى اجراى آن است.

استناد اخلاق به اصول و مبادى (دین یا متافیزیک) صرفا به سبب ضرورت و کلیت اخلاق و یا حفظ پاکى و تعالى احکام و ارزشهاى اخلاقى نیست، بلکه تحقق و دوام و استمرار اخلاق نیز با اعتقاد به خدا حاصل و کامل مى‏شود، و ایمان و یقینى که مایه اطمینان و آرامش نفس براى عمل است‏شرط ضرورى است.اعتقاد به مبدا یعنى ایمان قلبى اراده را به حرکت در مى‏آورد و اراده رفتار را برمى‏انگیزد.

بنابر این لزوم و ضرورت اصول اعتقادى براى اخلاق تنها در تفکر اسلامى، از این جهت که تفکر دینى است، نیست، بلکه در تفکر فلسفى نیز ارزشهاى اخلاقى از ما بعد الطبیعه یا اصول اعتقادى مدد مى‏گیرد.براى اخلاق بدون زمینه اعتقادى اتکائى نیست و اخلاق با عقیده پیوند و اتصال دارد.مؤمن در دل خود ترجمان رسالت آسمانى خالق خویش است، و آگاه است که از طریق فطرت خود با حقیقت زنده و مؤثرى در ارتباط است.و همواره از آن منبع قوت و نور مى‏گیرد. از این رو مى‏توان گفت که اخلاق هیچ جایى حاصلخیزتر و شکوفاتر از ضمیر مؤمن نمى‏یابد و مفهوم الزام و تکلیف، که تکیه‏گاه هر نظام اخلاقى است، و مسؤولیت، که ناشى از الزام اخلاقى است، پایگاهى استوارتر از ایمان قلبى ندارد. اخلاق هر گونه رفتارى نیست، بلکه رفتارى است که کمال مطلوب دارد و این کمال مطلوب نمى‏تواند در حد سودجوئى باشد.زیرا سروکار اخلاق با مساله ارزشهاست و ارزش مستقل از سود و گاهى مغایر و حتى متضاد با آن است.

هر گاه براى انسان سودى وجود داشته باشد و او براى امرى دیگر از سود بگذرد معلوم مى‏شود که به آن امر دیگر ارزش نهاده و آن امر، ناگزیر متعالى و ما فوق سود مادى و دنیوى است.به این ترتیب از یک سو میان اخلاق و اعتقاد دینى رابطه‏اى استوار برقرار است و از سوى دیگر اخلاق معانى و مفاهیم خود را حفظ مى‏کند.

بنابراین هر نظام اخلاقى، اعم از فلسفى یا دینى، مى‏تواند موضوع و متعلق تفکر و نظر عقلى قرار گیرد و اینکه مطالعه درباره اخلاق اسلامى را «علم اخلاق اسلامى‏» نامیدیم از همین جهت است، و همان ملاحظات و مسائلى که در اخلاق فلسفى مورد بحث و تحقیق است‏سزاوار است که در علم اخلاق اسلامى نیز مورد مطالعه و بررسى قرار گیرد.

اکنون به بحث کوتاهى درباره بعضى از مسائل مهمى که در علم اخلاق شایسته است پیش از بحث درباره جنبه‏هاى نظرى و عملى اخلاق مطرح شود مى‏پردازیم و سپس اشاره‏اى به ارزش تاریخى (از لحاظ اسلامى) و علمى کتاب «جامع السعادات‏» مى‏کنیم که اینک ترجمه جلد اول (از سه جلد) آن انتشار مى‏یابد.از جمله مسائل مذکور این است که (2) :

علم اخلاق یا به طور کلى حکمت عملى چه فرقى با حکمت نظرى دارد و موضوع آن چیست؟ و آیا اخلاق امرى است فردى و نسبى و موقت و در عداد . کارهاى عادى، یا کلى و عام و مطلق و جاوید و مقدس و متعالى است؟

پاسخ: حکمت نظرى عبارت است از شناسائى و علم به احوال اشیاء و موجودات آنچنانکه هستند.و حکمت عملى عبارت است از علم به اینکه رفتار و کردار آدمى یعنى افعال اختیارى او چگونه باید باشد یعنى خوب است که آنچنان باشد، و چگونه نباید باشد یعنى بد است که آن طور باشد.بنابر این در حکمت نظرى از «هست‏» ها و «است‏» ها سخن مى‏رود و در حکمت عملى از بایدها و نبایدها (ارزشها) بحث مى‏شود.

حکمت عملى اولا محدود به انسان است و ثانیا مربوط به افعال اختیارى انسان است و ثالثا با بایدها و نبایدهاى افعال اختیارى انسان سر و کار دارد و رابعا از باید و نبایدهائى که نوعى (انسانى) و کلى و مطلق و دائم است‏بحث مى‏کند نه باید و نبایدهاى فردى و نسبى موقت.

در هر یک از علوم نظرى عالم و محقق بیطرفانه آنچه را که هست مورد مطالعه قرار مى‏دهد و تحقیقات و مطالعات خود را گزارش و توصیف مى‏کند (و از این رو این گونه علوم را معرفتهاى توصیفى مى‏نامند)، اما دانشمندى که در حکمت عملى به مطالعه مى‏پردازد اعمال و رفتار آدمى را با توجه به آنچه براى انسان ارزش دارد (خیر یا سعادت) یعنى مقصود و مطلوب وست‏بررسى مى‏کند (معرفت ارزشى)، و واضح است که براى رسیدن به مقصد و هدف باید و نباید مطرح مى‏شود.


دانلود با لینک مستقیم


علم اخلاق اسلامى - 30 ص ورد

دانشگاه آزاد اسلامى واحدابهر

اختصاصی از رزفایل دانشگاه آزاد اسلامى واحدابهر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 74

 

دانشگاه آزاد اسلامى واحدابهر

موضوع کار آموزی :

صنعت برق

استاد:

جناب آقای مهندس حسن زاده

 

تهیه کننده:

سید مجید موسوی خوئینی

رشته : کاردانی برق قدرت

شماره دانشجویی:

84343443

زمستان 86

تقدیم به استاد ارجمند و بزرگوارم جناب آقای مهندس حسن زاده که با صبر و شکیبایی خود مرا در انجام این پژوهش یاری نمودند تا بتوانم با استفاده از تجربیات و راهنمایی های این بزرگوار قدم کوچکی را به سوی پیشرفت بردارم .

مقدمه

در یک هادی عایق شده مانند قطعه‌ای سیم مسی ، الکترونهای آزاد شبیه مولکولهای گازی که در ظرفی محبوس شده‌اند، حرکات کاتوره‌ای انجام می‌دهند و مجموعه حرکات آنها در طول سیم هیچ گونه جهت مشخصی ندارد. تعداد الکترونهایی که به چپ حرکت می‌کنند با تعداد الکترونهایی که به راست حرکت می‌کنند، یکی است و برآیند آنها صفر می‌باشد. ولی اگر دو سر سیم را به باتری وصل کنیم، این برآیند دیگر صفر نیست.

فهرست

عنوان صفحه

جریان الکتریکی 1

تاریخچه برق و الکتریسته 2

مشخصات جریان الکتریکی 2

سرعت رانش 4

چگالی جریان الکتریکی 4

اشکال مختلف جریان الکتریکی 5

اندازه گیری جریان الکتریکی 6

قانون اهم 7

آمپر متر چیست؟ 9

طرز کار آمپر متر 10

بکار بردن آمپر متر 12

مقاومت 14

تولید 16

تعاریف الکتریکی 17

تاریخچه تولید جریان الکتریسته 19

منابع انرژی اولیه بکار رفته در تولید برق 22

اتصال کوتاه برقی 24

برق اضطراری 26

انتقال توان الکتریکی 28

ورودی شبکه برق 29

خروجی شبکه 30

تولید 32

ژنراتور برقی(الکتریکی) 36

دیناموی گرام 38

مولدهای جریان مستقیم 42

ماشین های الکتریکی جریان مستقیم 43

جریان متناوب 44


دانلود با لینک مستقیم


دانشگاه آزاد اسلامى واحدابهر

مقاله درباره معمارى اسلامى

اختصاصی از رزفایل مقاله درباره معمارى اسلامى دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره معمارى اسلامى


مقاله درباره  معمارى اسلامى

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحات:24

معمارى اسلامى

مقدمه:

در نگاهى به معمارى و هنر اسلامى دو وجهه نظر معنوى و صورى  درآراءمستشرقینى چون‏«بورکهارت‏»و«کربن‏»از یکسو و«آرنولد»و«گدار»از سوى دیگرظهورى کامل دارد. بورکهارت و کربن و اتینگهاوسن چنان به هنر اسلامى نگریسته‏اند که‏حتى در خانه ساده کعبه جهانى از رمز و راز دیده‏اند ،در حالى که نگاه پوزیتویستى گدارو آرنولد و کونل به معمارى و نقاشى چنان است که گویى اسلام در آغاز چون فکر واندیشه مردم بادیه نشین،برهوتى بى‏فکر و هنر بیش نبوده است (3) .هر چند میان این دواندیشه جدایى و شقاقى بنیادى وجود دارد،اما گهگاه به هم نزدیک مى‏شوند.گدار کسانى‏را که هنر معمارى اسلامى را اغلب از طریق مطالعه در عناصر مختلف ایرانى،بیزانسى وغیره مورد مطالعه قرار مى‏دهند مورد انتقاد قرار مى‏دهند.به عقیده او هنر قبل از هر چیزانعکاس روح هنرمند و جلوه نمایان قدرتهایى است که آن را رهبرى مى‏کنند،و تکنیک‏معمارى هم مانند تکلم جز وسیله ابراز و آلتى در خدمت‏«روح‏»نیست.عامل اصلى درمعمارى هم بیش از هر چیز وجود معمار است و اصل مهم در هنر معمارى یک قوم، روح‏اجتماعى آن قوم است.به نظر گدار معمارى یونان نه یک طریقه ساختمان بلکه عصاره‏نمایان روح موزون پسند قوم یونانى است.معمارى رومى از ریشه گرفته تا شاخ و برگش‏مظهر صفات نظم و قدرت و اوتیلیتاریسم(مذهب سودانگارى)آنان است که از ممیزات‏روح رومى برشمرده مى‏شود.معمارى بیزانسى پرتوى از آمیزش روح آسیایى و یونانى‏بیزانس است،چنانکه کلیساهاى بزرگ غرب عظمت روح و پرستش آنان را مى‏نماید. على رغم این نظر،او مجددا از نظرگاه معنوى و روحانى درباره هنر اسلامى دور مى‏شود. گدار معتقد است که روح اسلام در آغاز عقیم بود و جز اصول اخلاقى چیزى همراه‏نداشت. از این نظر نمى‏توانست‏با ایجاد الهامى یک هنر جدید را ابداع کند.از این لحاظ گدار،اسلام را براى ابداع هنرى به مراتب ضعیفتر از مسیحیت محسوب مى‏دارد) . به همین جهت نیز او معمارى اسلامى را مبدع نمى‏داند.به این معنى که به زعم او اغلب آنچه‏در اسلام ابداع شد بسیار بد و نا موزون بود،چون نه شکل تازه‏اى در ساختمان ابداع نمودو نه یک روش پارتنون (Partenon) و پانتئون (Pantheon) ساختمانى را تکمیل کرد.ازاین نقطه نظر هیچیک از ساختمانهاى اسلامى قابل مقایسه با«پانتئون رم‏»یا«کلیساى‏آمین‏» (Amiens) نیستند.مساجد هم رویهمرفته جنبه اقتباسى دارند.

در مقابل این نظر،بورکهارت در شرح پیدایى معمارى اسلامى از جمله در اشاره به‏قبة الصخره(گنبد سنگ بزرگ)در بیت المقدس-که شرحش خواهد آمد-معتقد است‏نخستین فضایى که توانست کمال گنبد مرکزى معمارى رومى و بیزانسى را ظاهر گرداند،تنها اقلیمى اسلامى بود.در این اقلیم خلوص عرفان افلاطونى خویش را نمودار مى‏کند.

این خلوص در توحید و یگانگى خداى متعال و ازلى و ابدى ظهور مى‏نماید .به نظر اونقطه اشتراک هنر بیزانسى و هنر آغازین اسلامى در همین عناصر افلاطونى هنر بیزانس‏است،همچنین ساحت‏حکمت اشراقى هنر بیزانس که در اسلام نیز منعکس است مى‏تواندعنصر وحدت بخش این دو باشد.در اینجا مى‏توان این نظر گدار را پذیرفت که اسلام ابتدا بیشتر سفارش دهنده بود ومعماران زرتشتى ایران و مسیحى بیزانس سفارشات هنرى حکمرانان و ثروتمندان‏مسلمان را طراحى و اجراء مى‏کردند،اما به تدریج‏به اقتضاى مواجید و احوالات و نگرش‏دینى خود که از وحى و تعلیم قرآنى پیامبر و ائمه نشات مى‏گرفت در عناصر ناسازگار وبیگانه با ذوق و تفکر دینى اسلام تغییر دادند و آن را به روح خود نزدیکتر ساختند،تاآنکه به تدریج‏بینش دینى ناشى از علم و بصیرت روحانى که با ابتداى به آیه شریفه قرآنى‏«کل من علیها فان‏»جهان ماده و دنیا را سر به سر خیالى و فانى تلقى مى‏کرد،دلبستگى به‏دوام ابنیه و عمارات را بى‏وجه یافتند.بنابر این نمى‏توان در مطالعه هنر اسلامى به صرف‏آنچه مسلمانان از عالم شرک یونانى-مسیحى و ایرانى-زرتشتى اقتباس کردند به تئورى‏و تبیین مبانى معمارى اسلامى پرداخت،بلکه باید مبادى هنر مقدس اسلامى را مولودالهامى درونى دانست که از عالم قدس اسلامى پرتو گرفته و در تمام تجلیات فکرى و هنرى آشکار گردید.

همین مبانى و مبادى روحانى است که موجب گردیده است هنر اسلامى على رغم‏کثرت مواد و اقوام و اقلیمها بیش از هنر دیگر ملل یگانگى پیدا کند.بورکهارت تنها هنربودایى را در این مورد قابل قیاس با هنر اسلامى مى‏داند.با این تفاوت که عامل‏وحدت بخش در هنر بودایى مضامین هنرى است،از جمله‏«شمایل بودا»در حالات‏تکوین و تمکین روح و تفکر یا تعلیم و«گل نیلوفر»آبى همچون تصویرى از روح که دربرابر پرتو ازلى مى‏شکفد و«ماندالا»(در سانسکریت‏به مفهوم دایره است و در آیین بودا، افلاک را به مفهومى دینى با دوایر جلوه‏گر مى‏ساختند)که همچون مظهر هماهنگى افلاک‏نمودار مى‏شود.اما در هنر اسلامى صور و الحان از حواس ظاهر دور مى‏شوند و حتى‏ظاهرا بر پایه تعلیمات دینى تکوین نمى‏یابند،با این وجود روح دینى خود را کاملا بروزمى‏دهند.و على رغم فقدان مضمون و موضوع مقدس،مقدسند.در حقیقت وحدت هنراسلامى به وحدت الهام و فیضان و جوشش روح و سنت اسلامى بر مى‏گردد. ارنست کونل هنر شناس مشهور آلمانى در باب معمارى اسلام در آغاز،چنین‏مى‏گوید:پیغمبر(ص)و جانشینان اولیه او که از هر گونه تجمل بیهوده صرفنظر مى‏کردندبه هیچ وجه نخواستند از قدرت روز افزون سیاسى و مذهبى خویش جهت ایجاد کاخهاى‏عظیم و عبادتگاههایى مجلل استفاده نمایند.ولى در سال 661 میلادى تغییرى اساسى‏به وجود آمد و خلافت از مدینه به دمشق منتقل گردید.در اینجا در پایتخت قدیمى‏سوریه،به زودى ایجاد عبادتگاههایى براى مذهب فاتح آغاز مى‏شود که از نظر تجمل،در مقایسه با معابد کفار و کلیساهاى مسیحیت،چیزى کسر ندارد.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره معمارى اسلامى

مقاله درمورد رویکردى اسلامى به آزادى و حقوق بشر 19ص

اختصاصی از رزفایل مقاله درمورد رویکردى اسلامى به آزادى و حقوق بشر 19ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 22

 

رویکردى اسلامى به آزادى و حقوق بشر

در آغاز بحث لازم است نکاتى را یادآور شوم:

1.

تاثیر عنوان حقوق بشر و آزادى در جامعه: در گستره گیتى عنوان و گفتار دل‏انگیز حقوق بشر و آزادى‏ها مطابق موازینى که دارد بین جوامع ستاره‏وار مى‏درخشد و تلالؤ جان بخش آن زوایاى آفرینش را زینت‏خاص مى‏بخشد و جهانیان دربند و مظلوم و ستمدیده را امیدوار کرده و آرامش مى‏بخشد، زیرا حقوق و احقاق آن براى بشر، هماهنگى، زندگى مسالمت‏آمیز، رفاه و آسایش کامل را نوید مى‏دهد .

2.

برخوردارى همگان از مزایاى اجتماعى: تردیدى نیست انسان‏ها در هر کجاى دنیا که زندگى کنند و داراى هر دین و مذهبى و قوم و نژاد و ملتى که باشند باید مطابق موازین از حقوق انسانى و همه مزایاى جهان هستى برخوردار گردند، زیرا همه آفریده خداى واحد و رحیم هستند و او به همه آنان کرامت‏بخشیده است; همان طور که مى‏فرماید:

لقد کرمنا بنى آدم و حملنا هم فى‏البر والبحر و رزقناهم من‏الطیبات و فضلناهم على کثیر ممن خلقنا تفضیلا .

(2)

فطرت الهى بشر بر گرایش به حفظ این پدیده و رعایت کامل آن براى همگان استوار است و عقل آدمى نیز به همین گرایش حکم کرده است .

مشرب‏هاى عرفانى، فلسفى، اخلاقى رعایت‏حقوق بشر و آزادى‏ها را در جهان هستى جزئى تفکیک‏ناپذیر از طریقه خویش قرار داده‏اند و رعایت نکردن و یا نادیده‏گرفتن آن را سبب از هم پاشیدگى و نابودى جوامع بشرى دانسته‏اند .

در ادیان الهى نیز رعایت‏حقوق بشر و عدم تجاوز به حقوق یکدیگر از اهداف اصلى به شمار مى‏رود و به این مساله بیش از هر موضوعى پرداخته‏اند .

3.

تاکید انبیا و اوصیاى آنان بر حفظ حقوق بشر: در طول تاریخ بشر، انبیا و اوصیاى عظام که حلقه ارتباط میان خلق و خالقند، تلاش بسیارى در تثبیت این پدیده در جوامع بشرى کرده و در همه تعالیم دینى، اجتماعى، اخلاقى و اقتصادى جهانیان را به آن دعوت کرده‏اند و بر حفظش تاکید داشته‏اند تا رعایت‏حقوق انسان‏ها را در جامعه بشرى نهادینه سازند، براى نمونه مى‏توان به فرمان حضرت على علیه السلام به مالک اشتر که یک منشور اساسى براى حقوق انسان‏ها در دین است و رسالة‏الحقوق امام سجاد علیه السلام اشاره کرد .

4.

تاکید بیشتر پیامبراسلام علیه السلام درباره آزادى: در امتداد تلاش انبیاى عظام، پیامبراسلام برنامه کامل‏ترى در این زمینه براى رهایى انسان در گذر از فراز و نشیب‏هاى زندگى به جامعه بشرى ارائه داد و با تاکید بر کرامت همه انسان‏ها صرف نظر از جهت، جنس، رنگ، نژاد و .

راه رشد و تکامل را براى افراد جامعه مشخص کرد .

قرآن یکى از فلسفه‏هاى بعثت پیامبران را آزادى انسان‏ها و رهایى آنان از قید اسارت‏ها مى‏داند: «و یضع عنهم اصرهم و الاغلال التى کانت علیهم‏» (3) و امامان علیهم السلام نیز همواره بر جایگاه و ارزش آزادى در زندگى فردى و اجتماعى بشر تاکید کرده‏اند .

پس اعتقاد بنیادین به اصل آزادى‏هاى قانونى اسلامى یکى از آرمان‏هاى اصیل اسلامى است .

5.

تلاش عالمان در پدیدار ساختن آزادى: عالمان و اندیشمندان دینى در راه تحقق بخشیدن و رعایت‏حقوق بشر در تمام ابعاد زندگى تلاش و سعى بسیارى کرده‏اند و در طول زندگى، پیام آزادى و هدایت را در دست و سلاح ایمان به حق و رعایت‏حقوق انسان‏ها و آزادى‏ها و هماهنگى بشر را در قلب و آواى بلند آن را بر لب داشته‏اند و جهانیان را بر حفظ حقوق بشر فراخوانده‏اند .

در این قرن پس از آن همه تلاش مصلحان و راهنمایان در طول تاریخ براى تحقق و نهادینه ساختن حقوق بشر در بین جوامع بشرى، متاسفانه بدبینى‏ها، دشمنى‏ها، تهمت‏ها، ستم‏ها، نگرانى‏ها، آشوب‏ها، جنگ‏ها، برادرکشى‏ها، اشغال سرزمین‏ها، آوارگى‏ها، محرومیت‏ها و .

در دامنه وسیع‏تر و گسترده‏تر وجود دارد، از این رو باید قرن حاضر را قرن جاهلیت جدید و قرن گمنامى واژه‏هایى چون حقوق، هماهنگى، یکرنگى، همسویى، همدلى، محبت، مهربانى، عفو، صداقت، راستى، رحم، انصاف، کمک و ایثار و .

نامید .

6.

تعریف آزادى: واژه آزادى در طول تاریخ داراى تعاریف مختلف و گوناگونى شد و سبب آن، تحولاتى است که در زندگى بشر از نظر توسعه و گسترش توانایى‏هایش در استیلاى بر نیروهاى طبیعى و نیز رشد و تکامل درک و اندیشه او از حقایق و واقعیات پدید آمده است و به موازات این تحولات، معناى آزادى نیز دچار تحول شده است .

7.

معناى لغوى و اصطلاحى واژه آزادى: آزادى در لغت‏به معناى نبود مانع و قید و بند است .

در اعلامیه حقوق بشر آمده است: آزادى یعنى توانایى انجام دادن هر عملى که زیانى را متوجه دیگرى نکند .


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درمورد رویکردى اسلامى به آزادى و حقوق بشر 19ص

تئورى‏هاى مختلف درباره انقلاب اسلامى

اختصاصی از رزفایل تئورى‏هاى مختلف درباره انقلاب اسلامى دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

تئورى‏هاى مختلف درباره انقلاب اسلامى

انقلاب اسلامى ایران در سال 1979/1357 یکى از تحولات شگرف و عظیم قرن بیستم به شمار مى‏رود و بسیارى از تئورى پردازان پدیده انقلاب را شگفت زده کرد. امروزه پس از گذشت‏ سال ها از پیروزى انقلاب هنوز عوامل، ابعاد و ویژگی هاى آن روشن نشده است.

چرا نهضت مشروطیت (1285/1960) با کودتاى رضاخان در سال 1299 و نهضت ملى شدن نفت در سال هاى پایان دهه 1320 با کودتاى 28 مرداد 1332 با شکست روبرو شد، همچنانکه حرکت پرشور مردم به رهبرى امام خمینى (رضوان الله تعالى علیه) در سال هاى 1342 به بعد نیز سرکوب گردید؛ ولى این تحول عظیم در سال 1357 تحقق یافت؟ چه عوامل و عللى این پیروزى را به ارمغان آورد؟ البته پدیده‏هاى اجتماعى زاییده یک عامل نیستند، ولى مى ‏توان از اساسى ‏ترین و اصلى ‏ترین عامل سخن گفت و اهمیت ‏شناخت علت اصلى انقلاب به عنوان علت محدثه در بقا و استمرار آن مؤثر خواهد بود. آیا از میان متغیرهاى انقلاب، عدم توسعه سیاسى، مشکلات اقتصادى، بحران هاى دینى و مذهبى اساسى‏ ترین علت‏این پدیده اجتماعى است ‏یا این که عوامل دیگر مؤثر بوده اند؟

جالب توجه اینکه محمدرضا پهلوى در آذر سال 1356 در مراسم فارغ التحصیلى دانشگاه افسرى اعلام کرد: «کسى نمى‏تواند مرا سرنگون کند. من از حمایت کارگران، کشاورزان و بخش وسیعى از مردم عادى و روشنفکران به علاوه از پشتیبانى بى چون و چراى نیروهاى مسلح هفتصد هزار نفرى ایران برخوردارم‏» (1)

سازمان تحلیل اطلاعات دفاعى که وزارت دفاع و نیروهاى مسلح آمریکا را تغذیه اطلاعاتى مى‏نماید در ارزیابى از موقعیت رژیم پهلوى اظهار مى‏ کند:«انتظار مى‏ رود شاه در ده سال آینده نیز همچنان به صورت فعال در قدرت بماند» .(2)

حیرت در این بود که چگونه امور ناممکن به ممکن بدل گشت و مردم با دست ‏خالى بر رژیمی نیرومند غالب شدند و رژیم مقتدر و با ثبات محمدرضا پهلوى را از هم پاشیدند؟ و چگونه او مقبولیت و کار آمدى خود را از دست داد؟

به طور کلى تئورى‏هاى چرایى انقلاب اسلامى ایران در پنج دسته ذیل خلاصه مى‏شود:

1- گروهى «تئورى توطئه» را منشا زایش انقلاب دانسته‏اند و طرح ریزى از پیش تعیین شده خارجى‏ها خصوصا آمریکا و انگلستان را مؤثر این پدیده شمرده‏اند، زیرا پیشرفت‏هاى همه جانبه اقتصادى ایران در تولیدات صنعتى، معدنى و کشاورزى در بازارهاى بین المللى و نیز افزایش بهاى نفت در نیمه اول دهه 1350، منافع قدرت‏هاى غربى را به خطر انداخت. (3)

2- دسته دیگرى با «تئورى مدرنیزاسیون» علت چرایى انقلاب اسلامى را تفسیر کرده‏اند و شتاب رژیم شاه در اصلاحات مدرن اجتماعى و اقتصادى و ناسازگارى آن با بافت ‏سنتى جامعه و در نتیجه پیدایش بحران هویت را منشا پیدایش انقلاب دانسته‏اند. این گروه اصلاحات شاه و ریشه‏هاى طغیان در سال 1342 را مؤید این نظریه دانسته‏اند. (4)

خانم نیکى کدى در مقام نقد هر دو تئورى و پیرامون پروژه‏هاى صنعتى و تجارى رژیم محمدرضا پهلوى بر این باور بود که اجراى پروژه‏هاى یاد شده طرح هاى بزرگى بودند که مطابق شرایط ایران طراحى نشده و بى‏ اندازه گران و پر خرج بودند و ناکامى اقتصادى، عدم‏ تقسیم عادلانه، فساد و اسراف مالى به بار آوردند. (5)

3- عده دیگرى همچون خانم کدى بر اساس مطالب فوق «معضلات و ناهنجارى‏هاى اقتصادى» را عامل اصلى بروز انقلاب اسلامى ایران معرفى مى‏ کنند. (6)

4- گروه دیگرى از محققان واقع بینانه به عوامل اجتماعى، سیاسى، فرهنگى و به خصوص مذهبى توجه دارند.آبراهامیان در این راستا چنین استدلال مى‏ کند:

«انقلاب از این جهت ‏به وقوع پیوست که شاه در سطح اجتماعى - اقتصادى به نوسازى‏هایى دست زد، اما در جهت نوسازى در سطح سیاسى ناکام ماند» . (7)

برخى از محققان برآنند که: «علت اصلى و اساسی قیام مردم این بود که شاه نسبت ‏به نابودى ارزش هاى مسلط جامعه آنها که از مذهب و آئین آنها سرچشمه گرفته بود، قیام کرده و به همین دلیل بود که با جریحه دار شدن احساسات مذهبى امت مسلمان ایران، دیگر مجالى براى صبر و تحمل و شکیبایى در مقابل سایر ناملایمات اجتماعى و اقتصادى وجود نداشت‏»(8)

پاره‏اى دیگر از تئورى پردازان انقلاب اسلامى ایران در تعیین عامل اصلى سقوط و شکست رژیم شاه مى ‏نویسند: «اگر ما به جستجوى علل و عواملى که خارج از ماهیت انقلاب اسلامى و آرمان ‏ها و ریشه‏ هاى تاریخى آن است ‏بپردازیم، تنها عاملى که به عنوان علت اصلى و عامل اول مى‏توان از جریان انقلاب، از تولد تا پیروزى آن استنباط نمود، اعمال سیاست اسلام زدایى توسط شاه بود که ادامه رژیم خود را به منظور هرچه بیشتر جلب نمودن حمایت‏ خارجى و تحکیم هرچه عمیق‏ تر سلطنت و دیکتاتورى در داخل کشور، در گرو آن مى‏ دید.» (9)

5- تئورى دیگر بر جامعیت اسلام تأکید مى ‏کند و نقش تعالیم اسلام را در پیدایش انقلاب اسلامى ایران پررنگ ‏تر مى ‏نماید. استاد مطهرى چنین عقیده‏اى را ابراز مى‏کند و در تفسیر اسلامى بودن، معنایى اعم از معنویت درج مى ‏کند و نوعى جامعیت از دین اسلامى را که متضمن مسایل اقتصادى، سیاسى و اجتماعى است ارائه مى ‏نماید و حریت و آزادى، عدالت، نبودن تبعیض هاى اجتماعى و شکاف‏هاى طبقاتى را در متن تعلیمات اسلامى قرار مى ‏دهد. استاد در ادامه مى‏ فرماید: راز موفقیت نهضت ما نیز در این بوده است که نه تنها به عامل‏ معنویت تکیه داشته، بلکه آن دو عامل دیگر مادى و سیاسى را نیز با اسلامى ‏کردن محتواى آنها، در خود قرار داده است. فى المثل، مبارزه براى پر کردن شکاف هاى طبقاتی، از تعالیم اسلامى محسوب مى‏شود، اما این مبارزه با معنویتى عمیق توأم و همراه است. از سوى دیگر روح آزادى خواهى و حریت در تمام دستورات اسلامى به چشم مى‏ خورد. (10)

تفسیر جامع نگرانه از دین اسلام و تبیین ابعاد مختلف اجتماعى، سیاسى و فرهنگى آن مهمترین تلاش علمى اندیشوران و متفکران معاصر همچون علامه طباطبایى، شهید مطهرى و دکتر شریعتى بود که منشاء شکل گیرى انقلاب اسلامى ایران شد.


دانلود با لینک مستقیم


تئورى‏هاى مختلف درباره انقلاب اسلامى