رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

پاورپوینت درمورد پیش فرضهایی دربارة ماهیت علوم اجتماعی

اختصاصی از رزفایل پاورپوینت درمورد پیش فرضهایی دربارة ماهیت علوم اجتماعی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : پاورپوینت

نوع فایل :  .ppt ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد اسلاید : 132 اسلاید


 قسمتی از متن .ppt : 

 

پیش فرضهایی دربارة ماهیت علوم اجتماعی

ادعای محوری : ” تمامی نظریه های سازمان برفلسفه ای از علم و نظریه ای از جامعه مبتنی است.“

پیش فرضهای فلسفی که رهیافتهای مختلف علوم اجتماعی در آن بحث می شوند؛ یا به عبارت دیگر علوم اجتماعی را براساس چهار مجموعه از پیش فرضها می توان مفهوم سازی کرد:

1. پیش فرضهای مربوط به هستی شناسی

Epistemology


دانلود با لینک مستقیم


پاورپوینت درمورد پیش فرضهایی دربارة ماهیت علوم اجتماعی

تحقیق در مورد اعتیاد ، مسئله اجتماعی مهم در میان دانشجویان 17 ص

اختصاصی از رزفایل تحقیق در مورد اعتیاد ، مسئله اجتماعی مهم در میان دانشجویان 17 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 17 صفحه


 قسمتی از متن .doc : 

 

اعتیاد، مسئله اجتماعی مهم در میان دانشجویان

مقدمه

اعتیاد به مواد مخدر از معضلات بنیادی و انحرافات خاص عصر مدرن است که در جامعه ما به علل مختلف به یکی از انحرافات اثر گذار و بحران زا مبدل شده است، اعتیاد در میان جوانان و البته به مواد مخدر مختلف، خرید و فروش و قاچاق مواد مخدر و اعتیاد در میان دانشجویان از مسائل اجتماعی است که غفلت جامعه شناسان و محققان اجتماعی از آن و بی توجهی حاکمان و سیاستگذاران کشور نسبت بدان عواقب خطرناکی را متوجه جامعه ما خواهد کرد. در این نوشته سعی می شود ضمن بررسی چیستی و چرایی اعتیاد و نگاهی به نظریات جامعه شناختی موجود در این زمینه، موضوع اعتیاد در میان دانشجویان و بررسی وضعیت فعلی و افقهای آینده در این زمینه از نگاه جامعه شناختی و آماری بررسی شود.

 چیستی و چرایی اعتیاد؟

اعتیاد Addictionنوعی ابراز علاقه جسمی و روانی به یک موضوع یا چیز خاص است که بر دستگاه عصبی انسان اثر گذاشته و موجب اختلال در عملکرد فیزیولوژیک بدن گشته و نارسایی های زیستی برای بدن ایجاد می کند. اعتیاد کنش، رفتار و سلوکى است که با هنجارهاى اجتماعى در تضاد است و به طریقى با انتظارات مشترک رفتارى در جامعه سازگارى ندارد و دیگر اعضاى جامعه آن را ناپسند و نادرست ارزیابى کنند. به مرور اختیار مصرف و ترک ماده مخدر از اراده شخص خارج شده و به عنوان احتیاج روانی و لذت جسمی برای فرد مطرح است. امروزه در بحث اجتماعی و روانی اعتیاد به مواد و موضوعات گوناگونی اشاره می شود: اعتیاد به هر نوع مواد مخدر از جمله سیگار، الکلیسم یا اعتیاد به اینترنت و چت و.... نیز در بحث اعتیاد مطرح می شود که خارج از بحث ماست.

در مورد اعتیاد به مواد مخدر، سازمان جهانى بهداشت، اعتیاد را به طور متناوب یا مزمن حالتى مضر براى فرد و اجتماع مى داند که به وسیله مصرف مستمر ماده تخدیر کننده (طبیعى یا مصنوعى) ایجاد مى شود. این مصرف، موجب گرایش جهت اضافه نمودن بیشتر آن در هر روز شده و اغلب باعث انقیاد روانى وجسمى مى شود. این نوع احتیاج شدید به مواد مخدر، حالت وابستگى یا عادت در فرد ایجاد مى کند که براى انسان شکلى مطبوع داشته و آرام بخش دستگاه عصبى اوست، و البته در تحقیقات اثبات شده که این مسئله در جوانی و گروه سنی 15 تا 29 سال که سن دانشجویی نیز هست، رونق و رواج بیشتری دارد. به طور کلی از چند منظر مى توان به پدیده اعتیاد نگریست که در این زمینه روانشناسان، جامعه شناسان و جرم شناسان با دیدگاه هاى متفاوت بر نظریات مختلفى درباره اعتیاد و عوامل مؤثر بر آن تأکید دارند.

برخى معتقدند اعتیاد یک بیمارى فردى است. فرد به علل مختلف ناکامى ها و شکست ها تنها راه حل را در پناه بردن به مواد مخدر مى داند و پس از چندى به این مواد معتاد مى گردد و همین باعث تباهى میلیون ها سلول مغزى او مى گردد. بنا بر این نظریه، اعتیاد، ذاتاً یک بیمارى فردى است که مى تواند در جوامع مختلف آثار و تبعات اجتماعى، فرهنگى نیز داشته باشد.

نظریه دیگرى، اعتیاد را نوعى جرم تلقى مى کند. از این منظر معتاد مانند منحرفان دیگر مجرم است و باید به علت همین جرم، متحمل مجازات و زندان شود که این نوع نگاه سابقا در ایران وجود داشت و در فرهنگ و خرده فرهنگ شهری ما حضور فعالی دارد.

اما از دیدگاه اکثر جامعه شناسان و خصوصاً جامعه شناسى انحرافات، اعتیاد یک بیمارى اجتماعى است که البته و به طور ویژه عوارض جسمى و روانى نیز دارد. از آنجا که اعتیاد منجر به انحرافات فراوانى در جامعه مى شود، فرد معتاد و احتمالا خانواده اش را به جرم و انحراف سوق مى دهد، براى فرد و خانواده اش هزینه هاى فراوان مادى، اجتماعى و حیثیتى دارد، تغییرات روانى در فرد به وجود آورده و وى را دچار حالت آنومیک نموده و از مشارکت اجتماعى بازمى دارد و همچنین خرید و فروش آن در جامعه نیز نوعى انحراف اجتماعى و اقتصادى محسوب مى شود، از همین روست که مى توان این پدیده را نوعى مسئله اجتماعى مهم در نظر گرفت. البته از منشأ اجتماعى آن نیز نباید غافل شد چرا که به عقیده بسیارى از محققان، منشأ اصلى اعتیاد در جامعه و شرایط آن نهفته است. با توجه به این مقدمات، معتاد آسیب هاى فراوانى به خود، خانواده، محیط شغلى و نظام هاى اجتماعى، سیاسى و اقتصادى وارد مى سازد و نمى توان از اثرات و تبعات آن چشم پوشید و تنها آن را عاملى فردى دانست.

نظریه هاى جامعه شناختی مرتبط با پدیده اعتیاد با نگاه به وضعیت دانشجویان

جامعه شناسان و نظریه پردازان طى یکى دو قرن گذشته نظریات متفاوت و راهگشایى در زمینه انحرافات اجتماعى منتشر کرده اند که هرکدام با توجه به ساختار جامعه و شرایط اجتماعى،فرهنگى، سیاسى و اقتصادى جوامع توسعه یافته و در حال توسعه مى تواند تبیین کننده انحرافات و ارائه دهنده راه حل در این زمینه باشد. به برخی نظریات در این زمینه که مبین چیستی و چرایی اعتیاد در میان دانشجویان است می توانیم اشاره نماییم.

1 - نظریه انحرافات متعلق به ((رابرت کى مرتون)) جامعه شناس مشهور آمریکایى، علت ریشه اى انحرافات را شرایط ساختى جامعه مى داند. وی معتقد است دو ساخت اساسى در جامعه وجود دارد: «اهداف نهادى شده» و «وسایل نهادى شده» که ارزش ها و امور مطلوب و شیوه هاى استاندارد کنش براى رسیدن به آن اهداف در جامعه است. تعامل بین این دو ساخت موجب بروز رفتارها و شخصیت هاى مختلف و گاه متناقض در جامعه مى شود. به نظر مرتون، چهار تیپ «شعائر گرا» Ritualism، «انزوا طلب» Retreatist، «نوآور» Innovator و «شورشى» Rebelion در کنار «همنوایان» Conformists معلول شرایط جامعه و برخورد این دو ساخت هستند که هرکدام شیوه خاص انطباق فردى با این دو ساخت است. یکپارچگى و انسجام در جامعه هنگامى است که میان این دو ساخت اساسى تعادل وجود داشته باشد. اما اگر اهداف و ارزشهاى نهادى شده مانند منزلت و ثروت در جامعه تبلیغ شود و ارزشها و هنجارها، آموزش و پرورش و رسانه ها و تبلیغات و به طور کلی جامعه پذیری بر آن تأکید ورزند و در کنار آن وسایل دسترسى به این اهداف وجود نداشته باشد، تیپ هاى مختلف شخصیتى و رفتارى بروز و ظهور مى یابند. در ایران و به خصوص در میان دانشجویان به علت همین تعارضات، مواجه با ظهور دو تیپ انزوا طلب و بدعت گذار هستیم که بستر مناسب براى ظهور رفتار انحرافى نیز برایشان فراهم است و در اکثر موارد نیز فرد را با ناکامى روبرو مى سازد که براى جبران ناکامى ها گرایش به مواد مخدر امرى عادى است. به طور کلى از نظر مرتون،


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد اعتیاد ، مسئله اجتماعی مهم در میان دانشجویان 17 ص

تحقیق در مورد دگر گونی اجتماعی 21ص

اختصاصی از رزفایل تحقیق در مورد دگر گونی اجتماعی 21ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 23 صفحه


 قسمتی از متن .doc : 

 

سرنوشت‌سازترین دگرگونی جهان

پژوهشی در باب دگرگونی‌های اجتماعی و مسأله انتظار

دگرگونی اجتماعی از مسائلی است که همواره ذهن دانشمندان را به خود جلب کرده است و هر کدام به فراخور وسع علمی خویش در این باره اظهار نظر کرده و علل و عوامل آن را با توجه به دیدگاه خود شرح و بسط داده‌اند.در این پژوهش با استفاده از سخنان بزرگانی همانند استاد مطهری، (به عنوان عالمی روشن اندیش که نسبت به جایگاه مسأله واقف بوده است) به بحث وبررسی درباره این موضوع خواهیم پرداخت و نیز نظریه‌هایی را که در این باره مطرح شده است نقد و ارزیابی می‌کنیم. در پایان نظر خود را طرح کرده و به تفصیل درباره آن سخن خواهیم گفت.این که چه علل و عواملی باعث دگرگونی‌های اجتماعی است، سؤال اصلی و محوری این نوشتار را تشکیل می‌دهد و با توجه به بضاعت علمی و منابع موجود به آن پاسخ داده خواهد شد.فرضیه‌ای که در صدد بررسی آن هستیم این است که محتوای باطنی انسان (اندیشه، عقیده و ایدئولوژی) بویژه فطرت کمال جویی و تجدد خواهی انسان علت اکثر دگرگونی‌های اجتماعی است. این فرضیه با توجه به این اصل بررسی می‌شود که فرد و جامعه هر دو اصیل‌اند. و به تعبیری دیگر این انسان است که اصالت دارد، به عنوان یک موجود با شعور، آگاه، دین‌خواه و عقل‌گرا با فطرتی که طالب کمال و تعالی است.

مفاهیم اصلی و کلیدی

انتظار: در لغت یعنی چشم به راه داشتن، چشم داشتن، انتظار داشتن (1) و در اصطلاح، دیده دوختن به راه تحقق امری است که منتظر را به حالت انتظار واداشته است و هرچه آن امر در نظر او مهم‌تر باشد، برای تحقق آن کوشش و جدیت بیش‌تری ـ خواه ناخواه ـ‌خواهد کرد (2).تحول یا دگرگونی: به معنای تغییر و تبدیل چیزی است به چیز دیگر.دگرگونی و تغییر اجتماعی: این واژه کلی و مبهم، معمولا به معنی تغییر در فرایندهای اجتماعی یا ساختار جامعه به ویژه در بحث گذر از جوامع سنتی به جوامع صنعتی و جدید مطرح می‌شود. دگرگونی اجتماعی ممکن است مثبت یا منفی،‌ پیش‌رو یا واپس‌گرا، قهری یا دستوری، کند یا سریع، ‌جزیی یا کلی، سطحی یا عمیق و موقت یا دائمی باشد. دگرگونی اجتماعی فرایند پیچیده‌ای است که عوامل متعددی نظیر اختراع، تراوشات ناشی از فرهنگ‌ها یا اشاعه ویژگی‌های از جوامع دیگر، افزایش یا کاهش جمعیت، تکنولوژی، شخصیت‌های بزرگ، جنبش‌های اجتماعی، آموزش و پرورش و بی‌سازمانی اجتماعی و … در آن دخالت دارند. عادت،‌ ترس از گسسته شدن رشته تداوم، سنت گرایی، صاحبان منافع و مقاومت ایدئولوژیک نیز از عوامل عمده ایستادگی در برابر تغییرات اجتماعی است.(3)

علل و عوامل دگرگونی اجتماعی

دانشمندان بر این مسأله که عامل اصلی تحولات و دگرگونی‌ اجتماعی چیست، اتفاق نظر ندارند و هر یک عاملی را مؤثر و دخیل می‌دانند. گروهی عوامل مادی را منشأ اثر دانسته، عده‌ای شرایط جغرافیایی و خون و نژاد را عامل تحول می‌دانند، برخی فرهنگ و عقیده و ایدئولوژی و به طور کلی محتوای باطنی انسان را مهم‌ترین عامل می‌دانند و گروهی از نقش شخصیت‌ها و نوابغ و قهرمانان سخن به میان آورده و آن را یگانه عامل دگرگونی می‌دانند. در زیر، نظریه‌های گوناگون در این باره مطرح و مورد نقد و بررسی قرار می‌گیرد:1ـ خون و نژادطبق این نظریه، عامل اساسی پیش برنده تاریخ، نژاد‌ها هستند، زیرا بعضی نژادها و خون‌ها استعداد فرهنگ آفرینی و تمدن گستری دارند و برخی دیگر خیر، بعضی می‌توانند علم و صنعت و اخلاق تولید کنند و گروهی صرفا مصرف‌کننده‌اند.ارسطو، برخی نژادها را مستحق برده داشتن و بعضی دیگر را مستحق برده شدن می‌دانست. طرفدار این نظریه کنت گوبینو، فیلسوف معروف فرانسوی است. این نظریه به گوبینیزم نیز مشهور است. (4)این که معتقد شویم تنها یک نژاد است که تحول و تطور تاریخ به دستش صورت می‌گیرد، یا این که همه انسان‌ها در آن دخیل‌اند، مشکلی را حل نمی‌کنند، زیرا معلوم نیست چرا زندگی انسان یا نژادی از انسان متحول و متطور است و زندگی حیوان چنین نیست. این که یک نژاد باشد یا همه نژادها، راز تحرک تاریخ را نمی‌گشاید. البته شاید نتوانیم تفاوت نژادها را به طور کلی انکار کنیم. چرا که ممکن است در عین این که همه استعداد دارند، برخی نژادها دارای استعداد بیش‌تری باشند.(5)2ـ شرایط اقلیمی و جغرافیاییبر اساس این نظریه، عامل سازنده تمدن و به وجود آورنده فرهنگ و تولید کننده صنعت، محیط و شرایط اقلیمی و جغرافیایی است. در مناطق معتدل، مزاج‌های معتدل و مغزهای نیرومند ومتفکر به وجود می‌آید. علاوه بر این، شرایط اقلیمی و محیط جغرافیایی و منطقه‌ای بر روی نژادها تأثیر می‌گذارد و استعدادهای خاص ایجاد می‌کند و درنهایت عامل پیش برنده تاریخ می‌شوند. (منتسکیو) دانشمند جامعه شناس فرانسوی طرفدار این نظریه است.(6)بنابراین موقعیت‌های جغرافیایی خاص در رشد عقلی و فکری و ذوقی و جسمی انسان‌ها مؤثرند. هم‌چنین تاریخ تنها در میان انسان‌های برخی اقلیم‌ها و منطقه‌ها تحرک دارد، و در محیطها و منطقه‌های دیگر، ثابت


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد دگر گونی اجتماعی 21ص

مقاله درباره آداب و معاشرت اجتماعی

اختصاصی از رزفایل مقاله درباره آداب و معاشرت اجتماعی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره آداب و معاشرت اجتماعی


مقاله درباره آداب و معاشرت اجتماعی

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحات:11

خوشرویى و خوشخویى

شاید گیراتر از «حسن خلق‏»، واژه‏اى نباشد که ترسیم کننده روحى‏زلال و طبعى بلند و رفتارى جاذبه‏دار باشد. چیزى که عنوان برجسته‏رفتار یک مسلمان است و معیار کمال ایمان یک مؤمن، آنگونه که‏رسول خدا(ص) نیز، به این فضیلت متعالى آراسته بود.

بخشى از اخلاق نیکو، در «خوشرویى‏» متجلى است، بخشى در«خوشخویى‏» و بخشى هم در «خوشگویى‏». و چه خوش است که به این‏سه «خوش‏» مبارک و مقدس، بپردازیم و از آنها کلیدى براى گشودن‏قلعه دلها و عاملى براى تحکیم رابطه‏ها بسازیم.

خوشرویى

در مواجهه دو نفر با یکدیگر، پیش از هر سخن و عمل، دوصورت با هم روبه‏رو مى‏شود. مواجهه دو انسان با هم و کیفیت این‏رویارویى چهره‏ها، نقش عمده در نحوه گفتار و رفتار دارد و رمزگشایش قفل دلهاست.

«خوشرویى‏»، هم در نگاه مطرح است، هم در لبخند.

هم در گفتار آشکار مى‏شود، هم در رفتار.

چه بسا رابطه‏ها و دوستیهایى که با «ترشرویى‏» و «اخم کردن‏» و«عبوس شدن‏» به هم خورده است. از سوى دیگر مبدا بسیارى از آشناییهاهم یک «تبسم‏» بوده است.

وقتى با چهره شکفته و باز با کسى روبه‏رو مى‏شوید، در واقع کلیدمحبت و دوستى را به دست او داده‏اید. برعکس، چهره اخمو وابروهاى گره‏خورده و صورت درهم و بسته، دریچه ارتباط وصمیمیت را مى‏بندد.

اگر این خوشرویى و خنده‏رویى با نیت پاک و الهى انجام گیرد،علاوه بر تاثیر محبت‏آفرین، «حسنه‏» و «عبادت‏» به حساب مى‏آید.

از امام باقر(ع) سخن بیاوریم که فرمود:

«تبسم الرجل فى وجه اخیه حسنة‏»; (1) .

لبخند انسان به چهره برادر دینى‏اش «حسنه‏» است!

تبسم، مبدا بسیارى از آشناییها و زداینده بسیارى از غمها وکدورتهاست. شگفت از کسانى است که از این کار بى‏زحمت و رنج وخرج، که برکات فراوان دارد، طفره مى‏روند و به سختى حاضرند«گلخنده‏» مسرت را بر لبان خود و چهره دیگران بیافرینند.

برخورد با چهره باز با دیگران، آنان را آماده‏تر مى‏سازد تا دل به‏دوستى با شما بسپارند. خنده‏رویى و بشاش بودن، دیگران را دل وجرات مى‏بخشد، تا بى‏هیچ هراس و نگرانى، با شما باب آشنایى را بازکنند و سفره دلشان را پیشتان بگشایند.

اگر با خوشرویى، بتوانید بار سنگین غم دوستان را سبک کنید،کارتان عبادت است و اگر با یک تبسم، بتوانید خاطرى را شاد سازید، به‏خدا نزدیک‏تر شده‏اید. به قول حافظ:

دایم گل این بستان، شاداب نمى‏ماند.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره آداب و معاشرت اجتماعی

مقاله درباره علوم اجتماعی

اختصاصی از رزفایل مقاله درباره علوم اجتماعی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره علوم اجتماعی


مقاله درباره علوم اجتماعی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

علوم اجتماعی تاکنون دو نوع انسان جدید و بسیار مساله ساز را به ما معرفی کرده است; انسان هایی که ما در واقعیت روزمره به ندرت با آن ها روبه رو می شویم: یکی انسان اقتصادی و دیگری انسان روانشناسی. «انسان اقتصادی» جنجال برانگیز، مصرف کننده ای که قبل از هر خرید منافع هزینه ها را نسبت به یکدیگر سنجیده، قبل از آن که تصمیم قطعی بگیرد صدها قیمت را با یکدیگر مقایسه می کند یا کارفرمایی که اطلاعات موجود دربارهء تمام بورس ها و بازارها را در ذهن خود جمع آوری کرده، تصمیم گیری های خود را براساس آن انجام می دهد و به طور خلاصه انسانی است به تمامی مطلع و دقیقا عاقل.

«انسان روانشناسی» هم انسانی است که همیشه، حتی وقتی عمل نیکی انجام می دهد، در حقیقت خواستار بدی و شر است; انسان انگیزه های ژرف و ناپیدا که هنوز با وجود تلاشی که می خواهد وی را در نوعی بازی اجتماعی و بی آزار و دوست داشتنی جلوه دهد مورد اعتماد و اطمینان ما قرار نگرفته است.

«رالف دارندرف» در کتاب «انسان اجتماعی» به تبیین «انسان اجتماعی» به عنوان نقطهء تلاقی فرد و جامعه و حامل نقش های اجتماعی از پیش شکل گرفته می پردازد.

از دیدگاه دارندرف، فرد در حقیقت همان نقش هایی است که در جامعه ایفا می کند. این انسان به عنوان حامل نقش های اجتماعی مانند انسان اقتصادی و انسان روانشناسی به تعبیر او دیگر تصویر واقعیت نیست بلکه سازه ای علمی است.

دارندرف بر این باور است که انسان موجودی اجتماعی و چیزی بیش تر از یک استعارهء محض و توخالی است. نقش های وی چیزی بیش تر از نقاب هایی هستند که قابل کنار گذاردن است و یا رفتار اجتماعی وی نیز بیش تر از یک کمدی یا تراژدی است که هنرپیشه ها در واقعیت قادر باشند از قالب آن ها بیرون آیند.

قبل از هر چیز سه مشخصه نشان دهندهء مقولهء نقش های اجتماعی به عنوان عناصر تحلیل جامعه شناسی هستند:

۱) نقش های اجتماعی همانند وضعیت ها مجموعه ای از دستورالعمل رفتاری شبه واقعی هستند که نسبت به فرد کاملا مستقل هستند.

۲) محتوای خاص آن ها نه توسط فردی خاص که توسط جامعه تعیین یا تغییر داده می شود.

۳) انتظارات رفتاری که در نقش ها ترکیب و دسته بندی شده اند، در برابر فرد با تضمین هایی ظاهر می شوند، به نحوی که فرد قادر نیست بدون ضرر و صدمه ای خود را از الزام آن ها رها سازد.

دارندرف برای ترسیم با دقت تصویر کاراکتر انسان اجتماعی نخست به بررسی تقابل بین فرد و جامعه پرداخته است. او نشان می دهد که جامعه نه تنها یک واقعیت است بلکه واقعیتی آزارنده و ناخوشایند است که ما بدون عواقب ناگوار بعدی قادر نیستیم گریبان خود را از دست آن رها کنیم و نقش های اجتماعی اجباری هستند که بر فرد اعمال می شوند، حال چه وی آن ها را به عنوان زنجیری بر امیال شخصی و چه به عنوان تکیه گاهی که به وی اطمینان و امنیت می دهد تلقی کند.

این ویژگی (اجباری بودن) انتظارات رفتاری از آن جا ناشی می شود که جامعه ضمانت های اجرایی را در اختیار دارد که به کمک آن ها می تواند افراد را مجبور به تبعیت از دستورالعمل های خود کند.

و البته انسانی که فارغ از همهء نقش ها باشد به سختی قادر خواهد بود به رفتار خود شکل مشخص، معین و معناداری بدهد و به نظر می رسد که تجربه ارضا و اقناع بیش تر از نقش هایی به دست می آید که توسط خود ما به وجود نیامده اند.

دارندرف جمع بندی خود را در این بحث این گونه ارایه می دهد که مسالهء آزادی انسان به عنوان موجودی اجتماعی مسالهء تعادل بین رفتارهای تعیین یافته توسط نقش ها از یک سو و خودمختاری انسان از سوی دیگر است که دیالکتیک آزادی و جبر را تایید می کند.

در گام بعد نویسنده «جامعه» را به معنای تمامی افراد جامعه می داند که توسط نهادهای حقوقی نمایندگی می شوند.

در این معنای محدود، گروه مرجع تمامی جامعه در کنار سایر گروه های مرجع در تعیین و کنترل انتظارات نقش وارد عمل می شود.

از رهگذر این تعریف، دارندرف به بحث دربارهء استعارهء شخصی شدهء «جامعه» و ارتباط آن با مفهوم انسان اجتماعی روی می آورد. او می گوید که از نظر نقش های اجتماعی واقعیت آزارندهء جامعه خود را به عنوان مجموعهء متراکمی از هنجار های گروهی کم و بیش معتبر و خاص یا عام تر نشان می دهد. هر گروهی به شکلی می کوشد تا شکل بسیاری از نقش ها را تعیین کند و بالعکس هر نقشی می تواند نتیجهء تاثیر گروه های بسیار باشد.

البته همیشه نیز شکلی که از این راه به دست می آید شکلی واحد و ساختی متعادل ندارد. مانند تعارضاتی که یک استاد دانشگاه به دلیل قرار گرفتن بین سه نوع انتظارات یعنی پژوهش، آموزش و وظایف اداری در آن قرار می گیرد.

دارندرف دربارهء آزادی فردی بر این مطلب صحه می گذارد که ما مجاز نیستیم بعضی کارها را انجام دهیم اما تا آن جا که از آن پرهیز می کنیم در رفتارمان آزادیم. فرد همزمان هم جامعه است و هم جامعه نیست، یعنی از یک سو جامعه است که شخصیت وی را شکل می دهد و از سوی دیگر این امکان برای فرد وجود دارد که در شکل گیری جامعه موثر باشد و البته جامعه علاوه بر مراجع بیرونی به عنوان انذاردهنده و هدایت کننده در درون خود ما رفتار ما را پاداش و کیفر می دهد و از طریق وجدان رفتار انسان ها را هدایت می کند.

روی هم رفته دارندرف، با طرح مقولهء بنیادین انسان اجتماعی، یعنی انسان حامل نقش X در موقعیت Y معتقد است که این مقوله ما را به درک آن چه که واقعیت کم و بیش مستقل جامعه نامیده می شود نزدیک تر می سازد.

او با نگاهی به الگوی «انسان اقتصادی» در بررسی رفتار «انسان اجتماعی» تلاشی را برای عقلانی کردن و درک بخشی هر چند کوچک از جهانی که در آن زندگی می کنیم سازمان می دهد که در آن «نقش اجتماعی» رل اصلی را بازی می کند.اگر تفاوت جامعهء فئودالی و جامعهء صنعتی برای مارکس با تغییر شیوهء تولید و تکامل ابزار تولید از آسیاب بادی به ماشین بخار رخ می دهد و برای وبر مشخصهء بارز آن تفکیک بنگاه اقتصادی از


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره علوم اجتماعی